نويسنده: امين جواد خندقي
در ميان آثار سينمايي و تلويزيوني، بخشي از فيلم هايي که به موضوعات مرتبط با دين مي پردازند، فرشتگان را به عنوان يکي از موجودات مرتبط با اين موضوع به تصوير مي کشند. تصورات گوناگوني درباره چيستي و خصوصيات فرشتگان ميان انسان ها وجود دارد. گمانه زني هاي بشري در اين باره باعث ايجاد تصاوير گوناگوني در ذهن انسان نسبت به فرشتگان شده است. گروهي از آثار با توجه به موضوع داستان، اين گمانه زني ها را به تصوير کشيده اند. عموم اين نگرش هاي مرتبط به فرشتگان با متون ديني هم خواني ندارد و معمولاً مطالب نادرست فراواني در فيلم ها درباره اين موضوع يافت مي شود.
گروهي از فيلم ها فرشتگان را در داستاني به تصوير مي کشند که کالبد انساني دارند. برخي فيلم ها فرشتگان را از انسان هايي با قدرت هاي فرا طبيعي نشان مي دهند؛ اما باز هم کالبد و خصوصيات انساني دارند. نکته ي مهم ديگر درباره اين فيلم ها آن است که فرشتگان علاوه بر اين که دچار اشتباه مي شوند، از دستور خدا سرپيچي و حتي در برخي نمونه ها با شيطان همکاري مي کنند.
فيلم « اداره ي تنظيم » سازماني را نشان مي دهد که کارمندان آن، فرشتگاني با کالبد انساني اند. اين فرشتگان از جانب خدا مأمور تنظيم و تدبير امورند. در داستان فيلم، فرشتگان که خود را مسئولان پرونده هاي انسان ها مي نامند. گاهي در انجام مأموريت اشتباه مي کنند و در جاهايي که آب فراوان وجود دارد يا زماني که باران ببارد، قدرت فرا انساني خود که با آن، مکان انسان ها را مي فهمند، از دست مي دهند. اين موجودات فقط با کلاهي که بر روي سرشان دارند مي توانند از درهاي مخفي در جهان معاصر حرکت کنند که باعث مي شود مسيرها بسيار نزديک شود. فرشتگان در اين فيلم همچون انسان ها رفت و آمد مي کنند و از جانب خدا ( که در فيلم رئيس خوانده مي شود ) آزمايش مي شوند.
جهان معاصر در فيلم « کنستانتين » به گونه اي تصوير مي شود که فرشتگان و شياطين در کالبد انساني در ميان انسان ها حضور دارند و اين گونه است که تعادل جهان برقرار مي شود. فرشته ها دراين فيلم، بال هايي دارند که فقط برخي افراد قادر به ديدن آن هستند. « جبرئيل » در فيلم به صورت خانمي با قدي بلند ديده مي شود که در نهايت به خدا خيانت مي کند و به پسر شيطان براي بر پايي حکومت شيطاني اش کمک مي کند.
در اين فيلم برخي از انسان هايي که رفتار نيکويي در دنيا داشته اند پس از مرگ به فرشته تبديل مي شوند؛ براي نمونه، پسر جواني که به « کنستانتين » در انجام مأموريت هايش کمک کند، طي ماجراي مقابله با پسر شيطان کشته مي شود. در انتهاي فيلم، پس از اتمام تيتراژ، اين پسر را مي بينيم که همچون فرشتگان فيلم، داراي بال شده و به فرشته تبديل شده است.
فيلم « گابريل »(1) دوراني تاريک را از آينده نشان مي دهد که سياهي فساد و گناه، تمام جوامع انساني را در بر گرفته است و شياطين بر آن حکم فرمايي مي کنند. خدا براي مقابله با اين جريان و اصلاح جامعه ي انساني، فرشتگان مقرب خود را براي اصلاح با کالبد انساني روي زمين مي فرستد. هر کدام از فرشته ها که براي مبارزه با تاريکي به زمين مي آيند، شکست مي خورند و به گوشه اي مي روند و همچون انسان هاي ديگر مشغول به زندگي سياهي مي شوند. يکي از فرشتگان دائماً مست است و در کابيني بيرون شهر زندگي مي کند. يکي ديگر معتاد شده، به فاحشه گري مشغول است و عده اي ديگر که زنده مانده اند در جايي براي مردم بي پناه غذا درست مي کنند. قوي ترين فرشته به نام « ساموئل » که تمام فرشتگان تصور کرده اند که او هم کشته شده، به زمين مي آيد و پس از شکست شيطان به خدا پشت مي کند و جاي شيطان را مي گيرد. در نهايت « جبرئيل » براي مبارزه با سياهي و پيدا کردن فرشتگان به زمين مي آيد و موفق مي شود برخي فرشتگان را از نابودي و تباهي نجات دهد. اين فيلم مملو از عقايد باطل درباره ي فرشتگان الهي است.
مجرمي فراري در فيلم « رانندگي خشمگين » از جهنم براي انتقام به دنيا مي آيد. فرشته اي براي بازگرداندن او و هم چنين مقابله با شيطاني که قصد تسخير زمين را دارد، درکالبد يک انسان به زمين مي آيد. او دائماً سکه اي در دست دارد که تمام کارهايش را با آن انجام ميدهد و هر زمان که بخواهد آن را به نشان مأمور ا ف بي آي تبديل مي کند و از دست پليس رها مي شود. اين فرشته براي رسيدن به هدفش قتل انجام مي دهد، انسان ها را شکنجه مي دهد و خرابي به بار مي آورد. اين فرشته که خود را حسابدار مي نامد در نهايت با کمک مجرم فراري جهنمي موفق مي شود شيطان را شکست دهد و دوباره مجرم و شيطان را به جهنم بر مي گرداند.
فرشتگان در فيلم « لژيون » هم شخصيت هاي مشابهي دارند. ميکائيل در همان ابتداي فيلم از دستور خدا تمرد مي کند و با صورتي خوني از عرش به زمين مي افتد. بال هايش را با چاقو مي برد و با اين کار خود را از بندگي خدا خارج مي کند. پس از اين کار حلقه ي دور گردنش به نشانِ بيرون آمدن از بندگي خدا باز مي شود و روي زمين مي افتد. او تا انتها همانند انسان ها مبارزه مي کند.
ميکائيل نگهبان ساختماني را که براي مداوا به آن جا مي رود، بي دليل مي کشد و با دزديدن انبوهي اسلحه در پي هدفش مي رود. جبرئيل هم فرشته اي ظالم و وحشي است و همچون سربازان قرون وسطا با زره و گرز به مصاف مي آيد. وي نبردي سنگين با ميکائيل دارد و او را مي کشد. تناقضي در اين بخش فيلم وجود دارد، به اين توضيح که تا اين قسمت از فيلم، ميکائيل همچون انسان ها است و بدني مادي دارد و زخمي مي شود؛ ولي پس از کشته شدن به دست جبرئيل به ذرات نور، تبديل مي شود. اکنون اين نکته، مبهم است که بالاخره او جسمي مادي دارد يا مجرد از ماده است. فرشته هاي ديگري که براي انجام دستور خدا و عذاب انسان ها به زمين مي آيند، « سگ هاي بهشت » خوانده مي شوند که در خشونت و وحشي بودن با جبرئيل تفاوتي ندارند.
نگرش فيلم هاي ياد شده درباره فرشتگان، فاصله ي بسيار زيادي با آموزه هاي ديني دارد. براي روشن شدن نگرش صحيح و نقد مضامين اين فيلم ها، بحث مربوط به فرشتگان در دو حوزه ي چيستي و ويژگي ها بيان خواهد شد.
فرشتگان يا ملائکه، موجوداتي منزه از ماده ي جسماني اند، زيرا ماده ي جسماني در معرض زوال، فساد و تغيير است؛ کمال در ماده تدريجي است و از مبدأ حرکت مي کند و چه بسا در بين راه به موانع و آفاتي برخورد کند و پيش از رسيدن به حد کمالش از بين برود. به همين دليل نمي توان چنين تصوري در باره ملائکه داشت. بر همين اساس آن چه گاهي در روايات ديده مي شود که براي نمونه جبرئيل به صورت انسان بر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده، از باب تمثل است؛ به اين توضيح که در مقام ادراک و مشاهده براي انسان ها چنين ظهوري دارد نه اين که ملک انسان شده باشد. تمثل به اين معنا است که چيزي به صورت چيز ديگري ظاهر شود و در قرآن هم آمده (2) که جبرئيل براي حضرت مريم (عليه السلام) به صورت بشري ظهور کرد. اين بدان معنا است که جبرئيل در ظرف ادراک ايشان به آن صورت محسوس شد، نه اينکه واقعاً هم به آن صورت درآمده باشد؛ بلکه خارج از ادراک وي، صورتي غير صورت بشر داشته است.(3)
آيات فراواني از قرآن کريم درباره ي صفات، ويژگي ها، وظايف و مأموريت هاي ملائکه سخن مي گويد؛ حتي قرآن، ايمان به ملائکه را در رديف ايمان به خدا، انبياء و کتب آسماني قرار داده است.(4)
فرشتگان، موجوداتي عاقل و با شعورند و بندگان گرامي خدايند.(5) آنها سر بر فرمان خدا دارند و معصيت نمي کنند.(6) هم چنين وظايف مهم و گوناگوني از سوي خدا بر عهده دارند؛ مثلا گروهي حاملان عرش (7) و برخي مدبرات امر (8) و گروهي از فرشتگان مسئول قبض ارواح (9) و بعضي ديگر مراقب اعمال بشرند.(10) عده اي حافظ انسان از خطرات و حوادث (11) و گروهي مأمور عذاب و مجازات اقوام سرکش (12) و برخي از آن ها امدادگر مؤمنان (13) و سرانجام گروهي ديگر مبلغان وحي و آورندگان کتب آسماني براي انبياء محسوب مي شوند. (14)
فرشتگان داراي مقامات مختلف و مراتب متفاوت اند و هميشه در حال تسبيح و تقديس خداوندند،(15) با اين حال انسان بر اساس استعداد تکاملي اش از آنها برتر است تا آن جا که همه ي فرشتگان به علت آفرينش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آن ها شد.(16)
با آن چه درباره چيستي فرشتگان و صفات آنان آمد روشن مي شود که فيلم هاي اين گروه چه نگرش باطلي را درباره ي فرشتگان به مخاطبان انتقال مي دهند؛ همان گونه که آمد اعتقاد صحيح به فرشتگان بسيار اهميت دارد و اين امر ضرورت تصحيح نگرش درباره فرشتگان را طلب مي کند. آن چه باعث مي شود هر سازنده اي به خود اجازه دهد تصورات خويش را به عنوان فرشته به نمايش گذارد، نداشتن علم کافي يا غرض ورزي در اين باره است.
امين خندقي، جواد، (1391)،دين در سينما گزاره هاي اعتقادي،قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول
گروهي از فيلم ها فرشتگان را در داستاني به تصوير مي کشند که کالبد انساني دارند. برخي فيلم ها فرشتگان را از انسان هايي با قدرت هاي فرا طبيعي نشان مي دهند؛ اما باز هم کالبد و خصوصيات انساني دارند. نکته ي مهم ديگر درباره اين فيلم ها آن است که فرشتگان علاوه بر اين که دچار اشتباه مي شوند، از دستور خدا سرپيچي و حتي در برخي نمونه ها با شيطان همکاري مي کنند.
فيلم « اداره ي تنظيم » سازماني را نشان مي دهد که کارمندان آن، فرشتگاني با کالبد انساني اند. اين فرشتگان از جانب خدا مأمور تنظيم و تدبير امورند. در داستان فيلم، فرشتگان که خود را مسئولان پرونده هاي انسان ها مي نامند. گاهي در انجام مأموريت اشتباه مي کنند و در جاهايي که آب فراوان وجود دارد يا زماني که باران ببارد، قدرت فرا انساني خود که با آن، مکان انسان ها را مي فهمند، از دست مي دهند. اين موجودات فقط با کلاهي که بر روي سرشان دارند مي توانند از درهاي مخفي در جهان معاصر حرکت کنند که باعث مي شود مسيرها بسيار نزديک شود. فرشتگان در اين فيلم همچون انسان ها رفت و آمد مي کنند و از جانب خدا ( که در فيلم رئيس خوانده مي شود ) آزمايش مي شوند.
جهان معاصر در فيلم « کنستانتين » به گونه اي تصوير مي شود که فرشتگان و شياطين در کالبد انساني در ميان انسان ها حضور دارند و اين گونه است که تعادل جهان برقرار مي شود. فرشته ها دراين فيلم، بال هايي دارند که فقط برخي افراد قادر به ديدن آن هستند. « جبرئيل » در فيلم به صورت خانمي با قدي بلند ديده مي شود که در نهايت به خدا خيانت مي کند و به پسر شيطان براي بر پايي حکومت شيطاني اش کمک مي کند.
در اين فيلم برخي از انسان هايي که رفتار نيکويي در دنيا داشته اند پس از مرگ به فرشته تبديل مي شوند؛ براي نمونه، پسر جواني که به « کنستانتين » در انجام مأموريت هايش کمک کند، طي ماجراي مقابله با پسر شيطان کشته مي شود. در انتهاي فيلم، پس از اتمام تيتراژ، اين پسر را مي بينيم که همچون فرشتگان فيلم، داراي بال شده و به فرشته تبديل شده است.
فيلم « گابريل »(1) دوراني تاريک را از آينده نشان مي دهد که سياهي فساد و گناه، تمام جوامع انساني را در بر گرفته است و شياطين بر آن حکم فرمايي مي کنند. خدا براي مقابله با اين جريان و اصلاح جامعه ي انساني، فرشتگان مقرب خود را براي اصلاح با کالبد انساني روي زمين مي فرستد. هر کدام از فرشته ها که براي مبارزه با تاريکي به زمين مي آيند، شکست مي خورند و به گوشه اي مي روند و همچون انسان هاي ديگر مشغول به زندگي سياهي مي شوند. يکي از فرشتگان دائماً مست است و در کابيني بيرون شهر زندگي مي کند. يکي ديگر معتاد شده، به فاحشه گري مشغول است و عده اي ديگر که زنده مانده اند در جايي براي مردم بي پناه غذا درست مي کنند. قوي ترين فرشته به نام « ساموئل » که تمام فرشتگان تصور کرده اند که او هم کشته شده، به زمين مي آيد و پس از شکست شيطان به خدا پشت مي کند و جاي شيطان را مي گيرد. در نهايت « جبرئيل » براي مبارزه با سياهي و پيدا کردن فرشتگان به زمين مي آيد و موفق مي شود برخي فرشتگان را از نابودي و تباهي نجات دهد. اين فيلم مملو از عقايد باطل درباره ي فرشتگان الهي است.
مجرمي فراري در فيلم « رانندگي خشمگين » از جهنم براي انتقام به دنيا مي آيد. فرشته اي براي بازگرداندن او و هم چنين مقابله با شيطاني که قصد تسخير زمين را دارد، درکالبد يک انسان به زمين مي آيد. او دائماً سکه اي در دست دارد که تمام کارهايش را با آن انجام ميدهد و هر زمان که بخواهد آن را به نشان مأمور ا ف بي آي تبديل مي کند و از دست پليس رها مي شود. اين فرشته براي رسيدن به هدفش قتل انجام مي دهد، انسان ها را شکنجه مي دهد و خرابي به بار مي آورد. اين فرشته که خود را حسابدار مي نامد در نهايت با کمک مجرم فراري جهنمي موفق مي شود شيطان را شکست دهد و دوباره مجرم و شيطان را به جهنم بر مي گرداند.
فرشتگان در فيلم « لژيون » هم شخصيت هاي مشابهي دارند. ميکائيل در همان ابتداي فيلم از دستور خدا تمرد مي کند و با صورتي خوني از عرش به زمين مي افتد. بال هايش را با چاقو مي برد و با اين کار خود را از بندگي خدا خارج مي کند. پس از اين کار حلقه ي دور گردنش به نشانِ بيرون آمدن از بندگي خدا باز مي شود و روي زمين مي افتد. او تا انتها همانند انسان ها مبارزه مي کند.
ميکائيل نگهبان ساختماني را که براي مداوا به آن جا مي رود، بي دليل مي کشد و با دزديدن انبوهي اسلحه در پي هدفش مي رود. جبرئيل هم فرشته اي ظالم و وحشي است و همچون سربازان قرون وسطا با زره و گرز به مصاف مي آيد. وي نبردي سنگين با ميکائيل دارد و او را مي کشد. تناقضي در اين بخش فيلم وجود دارد، به اين توضيح که تا اين قسمت از فيلم، ميکائيل همچون انسان ها است و بدني مادي دارد و زخمي مي شود؛ ولي پس از کشته شدن به دست جبرئيل به ذرات نور، تبديل مي شود. اکنون اين نکته، مبهم است که بالاخره او جسمي مادي دارد يا مجرد از ماده است. فرشته هاي ديگري که براي انجام دستور خدا و عذاب انسان ها به زمين مي آيند، « سگ هاي بهشت » خوانده مي شوند که در خشونت و وحشي بودن با جبرئيل تفاوتي ندارند.
نگرش فيلم هاي ياد شده درباره فرشتگان، فاصله ي بسيار زيادي با آموزه هاي ديني دارد. براي روشن شدن نگرش صحيح و نقد مضامين اين فيلم ها، بحث مربوط به فرشتگان در دو حوزه ي چيستي و ويژگي ها بيان خواهد شد.
فرشتگان يا ملائکه، موجوداتي منزه از ماده ي جسماني اند، زيرا ماده ي جسماني در معرض زوال، فساد و تغيير است؛ کمال در ماده تدريجي است و از مبدأ حرکت مي کند و چه بسا در بين راه به موانع و آفاتي برخورد کند و پيش از رسيدن به حد کمالش از بين برود. به همين دليل نمي توان چنين تصوري در باره ملائکه داشت. بر همين اساس آن چه گاهي در روايات ديده مي شود که براي نمونه جبرئيل به صورت انسان بر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نازل شده، از باب تمثل است؛ به اين توضيح که در مقام ادراک و مشاهده براي انسان ها چنين ظهوري دارد نه اين که ملک انسان شده باشد. تمثل به اين معنا است که چيزي به صورت چيز ديگري ظاهر شود و در قرآن هم آمده (2) که جبرئيل براي حضرت مريم (عليه السلام) به صورت بشري ظهور کرد. اين بدان معنا است که جبرئيل در ظرف ادراک ايشان به آن صورت محسوس شد، نه اينکه واقعاً هم به آن صورت درآمده باشد؛ بلکه خارج از ادراک وي، صورتي غير صورت بشر داشته است.(3)
آيات فراواني از قرآن کريم درباره ي صفات، ويژگي ها، وظايف و مأموريت هاي ملائکه سخن مي گويد؛ حتي قرآن، ايمان به ملائکه را در رديف ايمان به خدا، انبياء و کتب آسماني قرار داده است.(4)
فرشتگان، موجوداتي عاقل و با شعورند و بندگان گرامي خدايند.(5) آنها سر بر فرمان خدا دارند و معصيت نمي کنند.(6) هم چنين وظايف مهم و گوناگوني از سوي خدا بر عهده دارند؛ مثلا گروهي حاملان عرش (7) و برخي مدبرات امر (8) و گروهي از فرشتگان مسئول قبض ارواح (9) و بعضي ديگر مراقب اعمال بشرند.(10) عده اي حافظ انسان از خطرات و حوادث (11) و گروهي مأمور عذاب و مجازات اقوام سرکش (12) و برخي از آن ها امدادگر مؤمنان (13) و سرانجام گروهي ديگر مبلغان وحي و آورندگان کتب آسماني براي انبياء محسوب مي شوند. (14)
فرشتگان داراي مقامات مختلف و مراتب متفاوت اند و هميشه در حال تسبيح و تقديس خداوندند،(15) با اين حال انسان بر اساس استعداد تکاملي اش از آنها برتر است تا آن جا که همه ي فرشتگان به علت آفرينش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آن ها شد.(16)
با آن چه درباره چيستي فرشتگان و صفات آنان آمد روشن مي شود که فيلم هاي اين گروه چه نگرش باطلي را درباره ي فرشتگان به مخاطبان انتقال مي دهند؛ همان گونه که آمد اعتقاد صحيح به فرشتگان بسيار اهميت دارد و اين امر ضرورت تصحيح نگرش درباره فرشتگان را طلب مي کند. آن چه باعث مي شود هر سازنده اي به خود اجازه دهد تصورات خويش را به عنوان فرشته به نمايش گذارد، نداشتن علم کافي يا غرض ورزي در اين باره است.
پينوشتها:
1.Gabriel.
2. مريم، آيه 19.
3. طباطبائي، سيد محمد حسين، تفسير الميز ان، ج17، ص 13.
4. بقره، آيه 285.
5. انبياء، آيه 26.
6. همان، آيه 27.
7. حاقّه، آيه 17.
8. نازعات، آيه 5.
9. اعراف، آيه 37.
10. انفطار، آيات 10- 13.
11. انعام، آيه 61.
12. هود، آيه 77.
13. احزاب، آيه 9.
14. نحل، آيه 2.
15. صافات، آيات 164- 166 و شوري، آيه 5.
16. بقره، آيات، 30- 34.
امين خندقي، جواد، (1391)،دين در سينما گزاره هاي اعتقادي،قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول