با توجه به جمع بندي تعاريفي که در اين زمينه ارائه شده:
« فساد اداري عبارت است از مجموعه ي طرح ها، تصميمات، کارها، برخوردها و روابطي که در محيط اداره برخلاف خط مشي عمومي کشور و قوانين حاکم بر جريان امور اداري و اهداف و منافع جامعه به وقوع مي پيوندد و موجب تباهي منافع عمومي و مسخ و بهيودگي اداره مي شود » . (2)
دلايل گوناگوني را براي فساد اداري در جوامع مختلف برشمرده اند. بررسي هاي صورت گرفته بر روي پديده ي فساد اداري، حکايت از پيچيده بودن و گسترده بودن عوامل مؤثر در شکل گيري اين پديده دارد. فقر اقتصادي و نابساماني هاي درآمدي کارکنان سازمان ها، فقر فرهنگي و عدم وجود باورهاي استوار اخلاقي و نبود مقررات و قوانين بازدارنده و نظام هاي کنترلي مؤثر، از جمله دلايل اصلي بروز فساد اداري به شمار مي رود. به طور کلي، مي توان عوامل اصلي شکل گيري اين پديده را به دو دسته ي کلي « علل اصلي يا ريشه ها » و « عوامل تسهيل کننده » تقسيم کرد. (3) انواع ريشه هاي فساد اداري عبارتند از:
1. ريشه هاي فرهنگي و اجتماعي:
مهم ترين عامل بروز فساد اداري، ريشه هاي فرهنگي و عقيدتي است؛ به گونه اي که اگر ارزش ها، هنجارها، عقايد و باورهاي حاکم بر افراد اجتماع، متکي بر ارزش هاي مادي گرايانه، فردگرايانه و مصرف گرايانه باشد و ساختارهاي اجتماعي از انسجام و کارکردهاي لازم برخوردار نباشند، ناکارآمدي و ضعف نظام فرهنگي و اجتماعي را به دنبال دارد و پيامد آن، شکل گيري فساد در تمام سطوح و لايه هاي اجتماع خواهد بود.2. ريشه هاي اقتصادي:
رکود اقتصادي، کاهش درآمدها، بي عدالتي، مادي گرايي، بي ثباتي اقتصادي، تورم افسارگسيخته، عدم تناسب دخل و خرج ناشي از فقدان عدالت اقتصادي، کاهش قدرت خريد مردم و توزيع نامناسب درآمدها در جامعه، از عوامل مهم اقتصادي است.عوامل تسهيل کننده نيز عبارتند از:
1. عوامل سياسي:
فقدان استقلال کامل قوه ي قضائيه، نفوذ قوه ي مجريه بر آن و دستگاه هاي نظارتي و بازرسي، فشار گروه هاي داراي نفوذ در داخل و خارج سازمان، فساد سياست مداران عالي رتبه، جوسازي و غوغاسالاري، توصيه براي در امان ماندن مديران متخلف از مجازات و سرانجام، ناآگاهي مردم از حقوق سياسي خود در برابر قانون از عوامل سياسي تسهيل کننده ي تخلفات است.2. عوامل اداري:
تشکيلات و ساختار اداري ناکارآمد، حجيم و نامتناسب با اهداف و وظايف، پيچيدگي قوانين، مقررات و تعدد بخش نامه ها و دستورالعمل هاي اداري، مديران غير مؤثر، فقدان نظام شايسته سالاري، وجود تبعيضات در زمينه هاي استخدام، انتصاب و ارتقاي افراد، نارسايي در نظام حقوق و دستمزد، نظام پاداش و تنبيه و به ويژه نظام نظارت و ارزشيابي، ترجيح اهداف گروهي به اهداف سازمان و مانند آن، از عوامل اداري تسهيل کننده ي تخلفات است.علل و عوامل مذکور، همراه عوارض آن ها اسباب تخلفات اداري را فراهم مي سازد که در نهايت به فساد اداري منجر مي شود که همچون غده اي سرطاني، آسيب هاي بسياري بر جامعه و کشور وارد مي سازد. شماري از آثار سينمايي و تلويزيوني با توجه به اهميت و شيوع اين مسئله در جوامع، سعي در تبيين وجود اين مشکل براي جامعه و نشان دادن پيامدهاي اجتماعي و سياسي آن دارند. گروه نخست از اين آثار شامل فيلم هايي مي شود که فساد را در ادارات دولتي غير نظامي نشان مي دهند. فيلم هاي « رهايي از شاوشنگ » (4)، « در جهنم » (5)، « طولاني ترين يارد » (6)، « خون و استخوان » (7) و دو قسمت فيلم « مسابقه ي مرگ » نمونه هايي براي فساد اداري در زندان ها هستند. در اين گونه آثار، زندان ها جايي براي تجارت مسئولان زندان و نگهبان ها است و از زنداني هاي، سوء استفاده هاي مختلف مي شود. برخي از اين زندان ها ابزاري سياسي براي افراد نيز به شمار مي رود.
آثاري همچون « نويسنده ي پشت پرده » ، (8) « دشمن کشور » و « سوئيسي تاد: آرايش گر شيطاني خيابان فليت » (9) که تاکنون چندين بار بازسازي شده است، فساد مسئولان بلند پايه را در رتبه هاي متفاوت به تصوير مي کشند. در اين گونه فيلم ها مقام مسئول دولتي از جايگاه خود براي رسيدن به اهداف شخصي اش سوء استفاده مي کند. علاوه بر اين فيلم ها در بخش هاي پيشين، نمونه هاي ديگري نيز براي فساد مقامات حکومتي ارائه شد.
فيلم هاي « ... و عدالت براي همه » ، (10) « زره پوش » ، (11) دو قسمت « غريزه ي اصلي » ، (12) « مکس پين » و « روشنايي کامل » (13) فساد را در بخش هاي دولتي نشان مي دهند. شخصيت هاي فاسد در اين فيلم ها، مقام دولتي يا جايگاه ويژه اي ندارند؛ بلکه کارمندان دون پايه اي هستند که در سازمان هاي مرتبط با دولت و حکومت، فعاليت مي کنند. عواملي همچون هوس راني، مادي گرايي و مشکلات اقتصادي، اين افراد را به سمت سوء استفاده از اختيارات خود متمايل مي سازد.
گروه دوم از فيلم هايي که فساد اداري و دولتي را به تصوير مي کشند، آثاري هستند که فسادهاي درباري در حکومت پادشاهان را در قالب داستان خود به تصوير مي کشند. در اين گونه آثار برخي مقامات حکومتي و نزديک به پادشاه براي رسيدن به مقام يا پول، به پادشاه و کشور خود خيانت مي کنند. فساد درباريان باعث ايجاد مشکلات فراوان در دستگاه حکومتي و به تبع آن بروز مشکلات براي مردم مي شود. فيلم هاي « آخرين امپراتور » ، (14) « نفرين گل طلايي » ، « ويکتورياي جوان » ، « موميايي » و « به نام پادشاه: داستان محاصره ي سياه چاله » (15) نمونه هايي براي اين گروه هستند.
گروه سوم از فيلم هاي مرتبط با فساد اداري شامل آثاري مي شوند که فساد مأموران دولتي را در سازمان هاي امنيتي نشان مي دهند. در اين فيلم ها مأموران سازمان هاي امنيتي در کشورهاي مختلف از جايگاه، امکانات، نفوذ و حيطه ي گسترده ي کاري خود براي مقاصد حزبي يا شخصي استفاده مي کنند. اين فسادها در برخي موارد باعث ايجاد خلل هاي بزرگي در دستگاه امنيتي کشور مي شود. فيلم هاي « رفتگان » ، (16) « بدل » ، (17) « تعميرگاه خياط سرباز جاسوس » ، « بازي مرگ » و « رِد » (18) نمونه هايي براي اين دسته اند.
گروه چهارم ازآثار مربوط به فساد اداري که تعداد زيادي از فيلم ها را به خود اختصاص مي دهد، فساد مأموران پليس و اداره ي پليس را دست مايه ي داستان خود قرار مي دهند. فيلم « سرپيکو » (19) بر اساس داستان زندگي شخصيت واقعي، روايت بخشي از زندگي و فعاليت هاي يک پليس نيويورکي است که عليه فساد درون پليس اقدام مي کند. مبارزه ي او عليه فساد سبب مي شود که مقابل همکاران فاسد و رشوه خوار خود بايستد. اين کار سبب موضع گيري مقامات بالاي پليس نيز مي شود. در اين فيلم، سازمان پليس نيويورک بدنه ي فاسدي دارد و در جايگاه هاي مختلف، پليس هاي فاسد قرار دارند که براي منافع شخصي، انواع جرايم را مرتکب مي شوند. فيلم « شانزده بلوک » (20) هم بخشي از فساد پليس امريکا را به تصوير مي کشد. پليس هاي فاسد در فيلم با رشوه دادن به شاهدها، اخاذي يا آدم کشي در پي کتمان حقيقت و مصون ماندن از اقدام دستگاه قضايي هستند.
فيلم « حمله ي رعدآسا » (21) مجموعه اي از فساد پليس را نشان مي دهد؛ پليس ها مواد مخدر مي دزدند و مصرف مي کنند، مردم را شکنجه مي دهند و هر زمان که نياز شد خلاف قانون انجام مي دهند. نکته ي قابل تأمل در فيلم، اين است که داستان به نحوي اين اقدامات را توجيه مي کند و اين اعمال را در راه انجام عدالت جايز مي داند با آن که در غالب مواردي که فيلم به آن ها مي پردازد زمينه ي فعاليت قانوني نيز وجود دارد.
مجموعه ي هفت قسمتي « اره » (22) داستان يک قاتل رواني را روايت مي کند که بر اساس اشتباهات مردم، آنان را به بدترين وضع ممکن مجازات مي کند. در روند داستان مشخص مي شود که پليس هايي در اين ميان به او در رسيدن به اهدافش کمک مي کنند و حتي يکي از کارآگاهان پليس، با انگيزه هاي شخصي، جريان قتل هاي زنجيره اي او را ادامه مي دهد.
فيلم هاي « سلاطين خيابان » (23) که تا کنون دو قسمت از آن اکران شده، داستان پليس هاي فاسدي را روايت مي کند که هر کدام با سوء استفاده از موقعيت خود، براي رسيدن به اهداف مالي و شخصي، خلاف انجام مي دهند. اين دو فيلم، پليس امريکا را به گونه اي به تصوير مي کشد که فقط تعداد اندکي از افراد پليس از دايره ي فساد خارج اند و بقيه در قالب هاي گوناگون به فعاليت هاي خلاف قانون مشغول اند.
علاوه بر آثار ياد شده، فيلم هاي « مظنونين هميشگي » ، (24) « محله ي چيني ها » ، (25) « لئون: حرفه اي » ، (26) « شهر گناه » ، (27) « چهار برادر » ، (28) « جنگ » (29) ، (30) « سريع تر » و « يک مرد خطرناک » (31) نيز با اين زمينه مرتبط اند و هر کدام به نحوي، فساد فراگير را در پليس به تصوير مي کشند.
پينوشتها:
1- وثوقي، منصور؛ نيک خلق، علي اکبر، مباني جامعه شناسي، ص 26 .
2- قدسي، محمد، ارتقاي سلامت نظام اداري، صص 166 و 167 .
3- نجاري، رضا، همان، صص 95 و 96 .
4- The Shawshank Redemption
5- In Hell
6- The Longest Yard
7- Blood and Bone
8- The Ghost Writer
9- Sweeney Todd: The Demon Barber of Fleet Street
10- … And Justice for All .
11- Armored
12- Basic Instinct
13- Whiteout
14- The Last Emperor
15- In the Name of the King: A Dungeon Siege Tale
16- The Departed
17- The Double
18- Red
19- Serpico
20- 16 Blocks
21- Blitz
22- Saw
23- Street Kings
24- The Usual Suspects
25- Chinatown
26- Leon: The Professional
27- Sin City
28- Four Brothers
29- War
30- Faster
31- A Dangerous Man
امين خندقي، جواد؛ (1391)، سينماي سياسي، سياست سينمايي، قم: ولاء منتظر(عج)، چاپ اول