مطالعه ي موردي: رسانه ي ملّي

ارائه ي الگوي مطلوب نظام مديريت و مسائل ارتباط جمعي (2)

در اين تحقيق با استفاده از مباحث مربوط به مدل هاي برنامه ريزي فرهنگي، نظريات ميزان دخالت دولت در حوزه فرهنگ و برنامه ريزي در آن حوزه، شاخص هاي الگوي مطلوب رابطه دولت و فرهنگ مشخص مي شود و سپس با استفاده از نتايج
شنبه، 26 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ارائه ي الگوي مطلوب نظام مديريت و مسائل ارتباط جمعي (2)
 ارائه ي الگوي مطلوب نظام مديريت و مسائل ارتباط جمعي (2)

 

نويسنده: مهدي کاظمي (1)




 

مطالعه ي موردي: رسانه ي ملّي

3. روش پژوهش

در اين تحقيق با استفاده از مباحث مربوط به مدل هاي برنامه ريزي فرهنگي، نظريات ميزان دخالت دولت در حوزه فرهنگ و برنامه ريزي در آن حوزه، شاخص هاي الگوي مطلوب رابطه دولت و فرهنگ مشخص مي شود و سپس با استفاده از نتايج آنها و تکميل پرسشنامه و با بهره گيري از منابع کتابخانه اي و تجزيه و تحليل نتايج پرسشنامه در نرم افزارهاي آماري مانند اکسل و کوانل و بررسي متغيرهاي مدل پژوهش مي توان به ارائه الگوي مطلوبي در مورد نظام مديريت رسانه ملي تلويزيون دست يافت. بنابراين روش اصلي اين پژوهش مي تواند توصيفي، اکتشافي و مدل سازي باشد. در مرحله نخست، از تحقيق از روش پيمايشي استفاده شد و در سايه به کارگيري آن ديدگاه مديران و کارشناسان رسانه در خصوص اخذ شد و در مرحله بعد با به کارگيري تکنيک دلفي ديدگاه 20 نفر از صاحب نظران اخذ شد و نتايج مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. لازم به ذکر است که مقايسه نظرات اين دو گروه متخصص بر اساس نمرات استاندارد (z) نشان مي دهد که دو گروه متخصص رسانه اي، از مجموع 58 گويه اين تحقيق، با 50 گويه داراي توافق و تنها با مضمون 8 گويه تحقيق با يکديگر اختلاف نظر دارند. بر اساس نتايج تحليل عاملي و مشابهت پاسخ ها، پاسخگويان اين تحقيق، به دو گروه 8 و 12 نفري تقسيم شدند.

4. يافته هاي تحقيق

براي دستيابي به يک نظريه درباره نظام مطلوب مديريت رسانه ملي تلويزيون ( صدا و سيما ) از ديدگاه دو گروه نمونه آماري دانشجويان رشته هاي مديريت فرهنگي و مديريت رسانه و ارتباطات و متخصصان رسانه اي کشور و صدا و سيماي مرکز فارس، از روش تحقيق « کيو » (2) استفاده شده است. روش کيو، که در سال 1953 به وسيله « ويليام استفنسون » ابداع شده ، از جمله معتبرترين روش هاي تحقيق به شمار مي رود. اين روش، شيوه مناسبي براي آزمون فرضيه ها و تدوين نظريه است. در اين روش « گويه ها » (3) يا مفاهيم مورد بررسي ( مانند مضمون، عبارت، جمله، عکس يا خبر و... ) به کمک پاسخگويي که داراي ويژگي هاي مشترک هستند، با استفاده از مقياسي شبيه « مقياس ليکرت » (4) و همچنين « تحليل عاملي » (5) مورد بررسي قرار مي گيرند » ( بديعي، 1381 ).
در اين راستا در پژوهش حاضر، پس از بررسي منابع، از هريک از نظام هاي مديريت رسانه بازارمحور، قدرت محور و خدمت محور ( به عنوان چهارچوب اصلي اين تحقيق )، به ترتيب 22 ، 21 و 17 گويه و درمجموع 50 گويه تحقيقي از ميان بايد و نبايدهاي اين نظام ها براي بررسي و تشريح وضعيت مطلوب نظام مديريت رسانه ملي، استخراج شد و با استفاده از مقياس هفت درجه اي ليکرت، پرسشنامه اي تهيه و در اختيار 20 تن از دانشجويان رشته مديريت فرهنگي و ارتباطات و متخصصان و کارشناسان با تجربه رسانه اي کشور و صدا و سيماي مرکز فارس قرار داده شد؛ با اين فرض که آن متخصصان رسانه، با شناختي که از وضعيت موجود دارند، قادرند تا ديدگاه هاي خود را در مورد وضعيت مطلوب نظام مديريت تلويزيون - رسانه ملي - بيان کنند. مفاهيم مطرح شده در اين گويه ها، متغيرهاي مستقل و ميزان مخالفت يا موافقت پاسخگو با محتواي هر گويه، متغيرهاي وابسته اين تحقيق هستند.
با استفاده از نرم افزار کامپيوتري « کوانل »، ضريب همبستگي پيرسون، بين 20 نفر نمونه آماري کشور، محاسبه شد. مقدار ضريب همبستگي پيرسون بين پاسخگويان اين تحقيق، برابر با 0/79 محاسبه شد، که بيانگر وجود همبستگي ميان ديدگاه هاي پاسخگويان اين تحقيق است. به دنبال محاسبه ضرايب همبستگي، « تحليل عاملي » نيز انجام گرفت. « تحليل عاملي، روشي است که مي توان از طريق آن، افراد، گويه ها و به طور کلي، متغيرهايي را که با يکديگر شباهت بيشتري دارند را شناسايي و در گونه هاي مختلف قرار داد » ( همان ).
بر اساس نتايج تحليل عاملي بين پاسخگويان، 13 نفر در گروه اول و 7 نفر در گروه دوم قرار گرفتند. مقايسه نظرات اين دو گروه متخصص، بر اساس نمرات استاندارد، نشان مي دهد که دو گروه متخصص رسانه اي، گرچه با مضمون 8 گويه اختلاف نظر دارند، ولي در خصوص 50 گويه ديگر تحقيق، اختلاف نظر فاحشي با يکديگر ندارند. به عبارت ديگر، تفاوت ميانگين نمرات استاندارد 50 گويه تحقيق، بين دو گروه متخصص رسانه اي، کمتر از 1+ و 1- است. بنابراين، ديدگاه هاي مورد اختلاف دو گروه متخصص رسانه اي، در خصوص 8 مورد است. در جدول شماره 1 ، گويه هاي مورد توافق دو گروه متخصص رسانه اي در خصوص 50 مورد است. اين جدول، گويه هاي مورد توافق دو گروه متخصص رسانه اي را با توجه به نفرات استاندارد از مقادير مثبت ( موافق ) تا مقادير منفي ( مخالف ) نشان مي دهد.

جدول 1. ارائه نزولی گویه های مورد توافق دو گروه متخصص و کارشناسان رسانه های جمعی کشور در مورد الگوی مطلوب نظام مدیریت رسانه ملی تلویزیون

ردیف

گویه ها

میانگین نمره (Z)

1

تلویزیون باید ارزش های مرسوم جامعه نظیر نقش مذهب و خانواده را تقویت کند.

1/63

2

تلویزیون باید در انتقال پیام های فرهنگ کل مردم یک کشور باشد و نه یک اقلیت خاص

1/48

3

فعالیت رسانه ملی در بخش های مختلف مربوط به مالکیت، مدیریت، سرمایه گذاری، محتوای برنامه ها و رویه های تصمیم گیری باید در چهارچوب قانونی و زیرنظر قوانین داخلی صورت قرار گیرد.

1/46

4

محتوای پیام های رسانه ملی باید براساس نیازهای واقعی افراد جامعه باشد.

1/40

5

مسئولان تلویزیون باید هدف هایی نظیر تعهد به آرمان های اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی بیشتر از سایر آرمان ها مورد توجه قرار دهند.

1/34

6

تلویزیون باید از تولید و پخش برنامه های متنوع، ارزشمند و مکمل یکدیگر حمایت کند.

1/31

7

تلویزیون باید در زمینه های مختلف فعالیت خود، در قبال مردم پاسخگو باشد.

1/29

8

تلویزیون (صدا و سیما) باید برنامه هایی پخش کند که با علایق اکثریت مخاطبان همخوانی داشته باشد.

1/28

9

رسانه ملی باید عملکرد حکومت و دولت ها را آزادانه به چالش بکشاند و بر روی عملکرد آنها نقد انجام دهد.

1/27

10

برنامه های رسانه ملی باید به افزایش آگاهی های عمومی افراد جامعه بینجامد.

1/70

11

عمل خودسانسوری و سانسور در تلویزیون و صدا و سیما باید ممنوع باشد، مگر آنجا که به امنیت نظام خدشه وارد سازد.

1/34

12

احکام و قوانین اخلاقی و کاربرد انسانی رسانه، باید از سوی نظام مدیریت رسانه ملی مورد پذیرش واقع شود.

1/13

13

طیف کاملی از برنامه های هر ژانری (اعم از نمایش، خبر، طنز، آموزش، برنامه کودک و نوجوان و...) باید از صدا و سیما پخش شود.

1/03

14

سرمایه لازم برای اداره رسانه ملی باید از طریق نهادهای مختلف جامعه تأمین شود.

0/76

15

رسانه ملی باید برنامه هایی در مورد گروه های اقلیت جامعه نیز تهیه نماید.

0/74

16

حضور آحاد مردم در برنامه هایی با موضوعات حساس و مناقشه برانگیز (نظیر انرژی هسته ای، انتخابات و موضوعاتی از این قبیل)، باید در رسنانه ملی ملموس باشد و به خوبی منعکس شود.

0/71

17

تخطی و تجاوز به حریم خصوصی افراد باید در رسانه ملی ممنوع باشد.

0/69

18

رسانه ملی باید برای استفاده عمومی در اختیار تمام افراد جامعه قرار باشد.

1/35

19

عموم افراد جامعه باید بر عملکرد رسانه ملی نظارت داشته باشند.

0/44

20

رسانه ملی باید به صورت تصدی گری فعالیت کند.

0/89

21

رسانه ملی باید ارزش های سیاسی حاکم را به طور کامل بپذیرد و رعایت کند.

0/27

22

رسانه ملی باید از همه توان خود برای پیشبرد برنامه ها و سیاست های حکومت استفاده کند.

0/20

23

تجهیزات و تأسیسات پخش برنامه های رادیو-تلویزیونی رسانه ملی باید به بخش خصوصی سپرده شود.

0/16

24

برنامه های ارائه شده از سوی تلویزیون باید به تقویت و تثبیت ارزش ها و هنجارهای مورد نظر حاکمیت بینجامد.

0/13

25

حکومت باید بر عملکرد رسانه ملی، نظارت و کنترل کامل داشته باشد.

0/09

26

دریافت حق اشتراک از مخاطبان رسانه ملی باید امری مطلوب و موجه باشد.

0/03

27

رسانه ملی باید برای تحصیل منافع و مقاصد نظام، در اختیار حاکمیت قرار گیرد.

0

28

تجهیزات و تأسیسات رادیو-تلویزیونی رسانه ملی باید به نرخ جاری بازار، قابل فروش، اجاره و مزایده باشد.

0/19-

29

رسانه ملی باید تنها از محل اعتبارات و سرمایه گذاری های دولتی اداره شود.

0/23-

30

برنامه سازان رسانه ملی باید خود را در حکم متولیان جامعه بدانند.

0/38-

31

مالکیت رسانه ملی باید فقط در اختیار حکومت باشد.

0/42-

32

رسانه ملی باید به ترویج ایدئولوژی حاکم بپردازد.

0/44-

33

رسانه ملی باید به دنبال سازگار کردن افراد جامعه با نظام سیاسی حاکم باشد.

0/46-

34

رسانه ملی باید بیشتر ابزاری جهت سرگرم سازی مردم و ارضای خواسته های زودگذر (نظیر تفریح، فراغت و سرگرمی) آنها باشد.

0/49-

35

تولید برنامه های کم هزینه و آسان باید به طور عمده مورد توجه دست اندرکاران و تولیدکنندگان برنامه های رسانه ملی قرار گیرد.

0/64-

36

گردانندگان رسانه ملی باید توسط مدیریت سیاسی جامعه منصوب شوند.

0/66-

37

دادن یارانه، گرفتن مالیات و لغو مجوز باید از جمله اهرم های حکومتی برای کنترل رسانه ملی باشد.

0/81-

38

اعمال محدودیت علیه رسانه ملی تحت عنوان «حفظ اقتدار حکومت»، باید امری پذیرفته شده تلقی شود.

0/90-

39

رسانه ملی تلویزیون باید بیشتر، وسیله اقناع سیاسی مردم باشد؛ تا انتشار افکار عمومی.

0/95-

40

رسانه ملی تلویزیون، حق جستجو و تفحص در امور مربوط به حاکمیت را ندارد.

1/00-

41

درآمد حاصل از تبلیغات، باید مهم ترین عامل تعیین کننده فعالیت های صدا و سیما باشد.

1/04-

42

صدا و سیما باید به یک مؤسسه بزرگ اقتصادی و انتفاعی (سودآور) تبدیل شود.

1/05-

43

رسانه ملی باید با ترویج تبلیغات سیاسی و ایدئولوژی خاص، باعث ایجاد نوعی جهت دهی فکری خاص به مخاطبان شود.

1/08-

44

رسانه ملی باید به ایجاد مخاطب برای شرکت های تبلیغاتی اقدام کند.

1/12-

45

تلویزیون باید به جای بیان واقعیت ها، به انتشار پیام های موافق و طرفدار وضع موجود بپردازد.

1/13-

46

سانسور و خودسانسوری در رسانه ملی تلویزیون باید امری موجه تلقی شود.

1/24

47

صدا و سیما باید با پخش پیام های اقتصادی و تبلیغات تجاری، علاوه بر تشویق مصرف گرایی در جامعه، نوع محصولات مصرفی جامعه را نیز تعیین کند.

1/26-

48

صاحبان سرمایه، باید نقش مهمی در تعیین محتوای رسانه ملی تلویزیون داشته باشند.

1/29-

49

رسانه ملی تلویزیون باید به طور غیرمستقیم افکار و عقاید صاحبان سرمایه را ترویج دهد.

1/39-

50

سیاست گذاران رسانه ملی باید مخاطبان خود را به مثابه مصرف کنندگانی که تحت تأثیر بازار تجاری کالاها هستند، تلقی کنند.

1/41-



4-1. گويه هاي مورد توافق دو گروه متخصص رسانه اي

مروري بر جدول گويه هاي مورد توافق دو گروه نمونه آماري دانشجويان و متخصصان و کارشناسان رسانه جمعي کشور و مرکز فارس، نکات مهم و بديعي را بازگو مي کند. بدين معني که آنها از يک طرف، بر سر « بايد » هاي اساسي در فعاليت هاي رسانه اي که مشخص کننده حقوق، آزادي ها، وظايف و رسالت هاي حرفه اي مديريت رسانه ملي است، اتفاق نظر دارند و به طور کلي به اصول رويکرد خدمت محوري مديريت رسانه ها در عرصه مديريت رسانه ملي معتقدند و از سوي ديگر، بر مخالفت با عوامل محدودکننده حقوق و آزادي هاي حرفه اي مديريت رسانه ملي و به عبارتي « نبايد » هاي حاکم بر اين عرصه و همچنين مخالفت با رويکرد سوداگري و منفعت طلبي مديريت رسانه ملي نيز، هم آوا و هم نظرند. در عين حال به منافع و مصالح ملي نيز عنايت و توجه نشان مي دهند.
بر طبق ميانگين نمرات (z) دو گروه متخصصان رسانه اي کشور ( جدول شماره 1 )، از مجموع 58 گويه مورد توافق در اين پژوهش، متخصصان رسانه اي کشور، با تعداد 25 گويه، توافق مثبت و با 25 گويه ديگر، توافق منفي داشته اند. گفتني است: از مجموع 25 گويه اي که نمونه آماري در اين پژوهش در موافقت با آنها توافق داشته اند؛ 17 گويه متعلق به نظام مديريت رسانه خدمت محور، 5 گويه متعلق به نظام مديريت رسانه قدرت محور و 3 گويه نيز متعلق به نظام مديريت رسانه بازارمحور است.
همچنين از مجموع 25 گويه اي که پاسخ دهندگان در اين پژوهش در مخالفت با آنها توافق داشته اند؛ 13 گويه متعلق به نظام مديريت رسانه بازارمحور، 11 گويه متعلق به نظام مديريت رسانه قدرت محور و تنها يک گويه نيز متعلق به نظام مديريت رسانه خدمت محور است.
همچنين، بر طبق ميانگين نمرات (z) دو گروه متخصص رسانه اي کشور، گويه هاي مورد توافقي که در اين پژوهش نمره ميانگين (z) بالاتر از 1+ را کسب کرده اند، شامل 12 گويه است که از اين ميان، 11 گويه متعلق به نظام مديريت رسانه خدمت محور و 1 گويه نيز متعلق به نظام مديريت رسانه بازار محور است.
بر طبق ميانگين نمرات (z) دو گروه متخصص رسانه اي کشور، آن دسته از گويه هاي مورد توافقي که در اين پژوهش نمره ميانگينz بالاتر از 1- را کسب کرده اند ( يا به عبارت ديگر متخصصان رسانه اي کشور بر سر مخالفت با آنها، کاملاً به توافق رسيده اند )، شامل 12 گويه است. از اين بين، 7 گويه متعلق به نظام مديريت رسانه بازارمحور و 5 گويه نيز متعلق به نظام مديريت رسانه قدرت محور است.
بنابراين مي توان چنين نتيجه گرفت که متخصان و کارشناسان رسانه اي و دانشجويان رشته هاي مديريت فرهنگي و ارتباطات ايران در بررسي نظام مطلوب مديريت رسانه ملي، ديدگاه هاي نظام مديريت رسانه بازارمحور را رد مي کنند. آنها، نسبت به ديدگاه هاي نظام مديريت رسانه قدرت محور، نگاهي بينابيني دارند. نگاهي به مضامين گويه هاي اين نظام نشان مي دهد که گويه هاي اين نظام، آنجا که به منافع ملي، مصالح کشور و نظام، مربوط مي شود، مورد موافقت و آنجا که به ايجاد محدوديت و اعمال سليقه در ديدگاه هاي حرفه اي مديريت رسانه ملي منتهي مي شود، مورد مخالفت متخصصان رسانه اي کشور واقع مي شود
در واقع، متخصصان رسانه اي کشور، در بررسي نظام مطلوب مديريت رسانه ملي، به آنچه توسط نظام مديريت رسانه خدمت محور تبيين مي شود، رأي مي دهند. بنابراين، دانشجويان مديريت فرهنگي و رسانه و علوم ارتباطات و متخصصان رسانه اي ايراني در زمينه نظام مطلوب مديريت رسانه ملي، ديدگاه هاي نظام مديريت رسانه خدمت محور را به طور کامل، مورد پذيرش قرار داده اند.

4-2. گويه هاي مورد اختلاف دو گروه متخصص رسانه اي

گويه هاي مورد اختلاف، به گويه هايي گفته مي شود که درجه اختلاف آنها بين دو گروه پاسخگو، بالاتر از 1+ و 1- است. در اين تحقيق ميان دو دست متخصص رسانه اي کشور از مجموع 50 گويه تحقيق، در رابطه با 8 گويه، اختلاف نظر وجود دارد. گفتني است که متخصصان رسانه اي کشور، در رابطه با مضامين 3 گويه از گويه هاي نظام مديريت رسانه بازارمحور، 3 گويه از گويه هاي نظام مديريت رسانه خدمت محور و 2 گويه از گويه هاي نظام مديريت رسانه قدرت محور با يکديگر اختلاف نظر دارند. جدول شماره 2 ، گويه هاي مورد اختلاف بين دو گونه متخصص رسانه اي کشور را نشان مي دهد.


جدول 2 . ارا ئه گویه های مورد اختلاف بین دو گروه دانشجویان مدیریت فرهنگی و رسانه و متخصص رسانه ای درمورد نظام مدیریت رسانه ملی تلویزیون

ردیف

گویه ها

گروه اول

گروه دوم

درجه اختلاف

1

مالکیت رسانه ملی تلویزیون باید در اختیار بخش خصوصی باشد.

0/324

0/940-

1/256

2

شاخص اصلی کیفیت برنامه های رسانه ملی تلویزیون باید میزان تمایل مخاطبان نسبت به آن برنامه ها باشد.

1/158

0/001-

1/159

3

رسانه ملی باید مجموعه متنوعی از عقاید را به جامعه ارائه و عرضه کند.

1/655

0/643

1/012

4

سیاست های رسانه ملی باید به گونه ای اتخاذ شود که بیشترین استفاده از تبلیغات بازرگانی در رسانه ملی به عمل آید.

0/539-

1/541-

1/001

5

مالکیت رسانه ملی تلویزیون باید یا از آن حکومت باشد و یا تحت نظر آن فعالیت کند (به عبارت دیگر تولی گری و یا تصدی گری).

0/637-

0/538

1/176-

6

انحصار رسانه ملی توسط نظام سیاسی حاکم، ضروری است.

1/447-

0/113-

1/334-

7

رسانه ملی باید از پخش و ارائه برنامه هایی که با ارزش ها و هنجارهای مطلوب مورد نظر سیاسی کشور تعارض دارد، بپرهیزد.

/432-

/921

1/352-

8

رسانه ملی باید از ارائه و پخش برنامه هایی که با ارزش ها و هنجارهای جامعه همخوانی ندارد، بپرهیزد.

0/083

1/537

1/490-


5. جمع بندي و نتيجه گيري

سؤال اصلي اين تحقيق اين بود که الگوي مطلوب نظام مديريت وسايل ارتباط جمعي ( صدا و سيما ) رسانه ملي تلويزيون از ديدگاه متخصصان رسانه اي کشور، بيشتر به کدام يک از سه نظام رسانه اي جان کين گرايش دارد و با بيان ويژگي هاي آن نقش دولت در امر تولي گري و تصدي گري رسانه ملي چيست؟ از بررسي نظرات متخصصان رسانه اي کشور، مي توان به اين پاسخ رسيد که نظام مديريت رسانه ملي متخصصان رسانه اي ايراني، نظامي است که در آن:
- برنامه هاي تلويزيون، سعي در افزايش آگاهي هاي عمومي افراد جامعه داشته باشد.
- فعاليت هاي رسانه ملي در بخش هاي مختلف مربوط به مالکيت، مديريت، سرمايه گذاري، محتواي برنامه ها و رويه هاي تصميم گيري در چهارچوب قانوني قرار گيرد.
- محتواي پيام هاي رسانه ملي: مبتني بر نيازهاي واقعي جامعه باشد.
- گردانندگان و برنامه سازان رسانه ملي آرمان هاي بسيار رفيع تر از صرفاً سرگرم سازي مخاطبان ( نظير تعهد به آرمان هاي اخلاقي، اجماعي و فرهنگي ) را مورد توجه قرار دهد.
- رسانه ملي، از توليد و پخش برنامه هاي متنوع، ارزشمند و مکمل يکديگر حمايت کند.
- رسانه ملي د ر زمينه هاي مختلف فعاليت خود، در قبال مردم پاسخگو باشد.
ـ رسانه ملي، برنامه هايي پخش کند که با علايق اکثريت مخاطبان همخواني داشته باشد.
- رسانه ملي، آزادانه به جستجو، تفحص و انتقاد از عملکرد دولت بپردازد.
- رسانه ملي، ارزش هاي مرسوم و پذيرفته شده جامعه نظير نقش مذهب و خانواده را ترويج و تقويت کند.
- سانسور و خودسانسوري در رسانه ملي ممنوع باشد، مگر آنجا که به امنيت نظام خدشه وارد شود.
- دستورالعمل هاي اخلاقي و کاربرد انساني رسانه، از سوي نظام مديريت رسانه ملي مورد پذيرش واقع شود.
- طيف کاملي از برنامه ها در محدوده هر ژانري ( اعم از نمايش، خبر، طنز، آموزش، برنامه کودک و نوجوان و... ) از رسانه ملي پخش شود.
ـ رسانه ملي، براي استفاده عمومي در اختيار تمام شهروندان جامعه قرار گيرد.
- رسانه ملي در مورد گروه هاي اقليت جامعه نيز به تهيه برنامه بپردازد.
- حضور شهروندان در برنامه هايي با موضوعات حساس و مناقشه برانگيز ( نظير انرژي هسته اي، انتخابات و موضوعاتي از اين قبيل )، در رسانه ملي ملموس باشد
ـ تخطي و تجاوز به حريم خصوصي افراد، در رسانه ملي ممنوع باشد.
- رسانه ملي از ارائه و پخش برنامه هايي که با ارزش ها و هنجارهاي جامعه همخواني ندارد، پرهيز کند.
- رسانه ملي مجموعه متنوعي از عقايد را به جامعه ارائه و عرضه کند
- اعمال محدوديت هاي مختلف برون سازماني، عليه رسانه ملي، نبايد در اين رسانه امري پذيرفته شده تلقي گردد.
- رسانه ملي نبايد به يک مجتمع و مؤسسه بزرگ اقتصادي و سودآور تبديل شود.
- رسانه ملي نبايد به دنبال ايجاد جهت دهي فکري خاص به مخاطبان باشد.
- رسانه ملي نبايد به دنبال ايجاد مخاطب براي شرکت هاي تبليغاتي باشد.
- رسانه ملي بايد بيشتر به دنبال بيان واقعيت ها باشد تا انتشار پيام هاي موافق و طرفدار وضع موجود.
- رسانه ملي نبايد با پخش تبليغات تجاري، به تشويق مصرف گرايي در جامعه دامن زند و محصولات مصرفي جامعه را تعيين کند.
- صاحبان سرمايه و حاميان تجاري رسانه ملي، نبايد در تعيين محتواي پيام هاي رسانه ملي دخالت داشته باشند.
- سياست گذاران رسانه ملي نبايد مخاطبان خود را به مثابه مصرف کنندگان بازار تجاري کالاها، تلقي کنند.
- کيفيت برنامه هاي پخش شده از رسانه ملي بر پخش تبليغات و کسب منفعت مالي، ترجيح د اد ه شود.
- همچنين در پاسخ به فرضيه هاي تحقيق، نتايج تحقيق نشان مي دهد:
- از ديدگاه متخصصان رسانه اي کشور، نظام مديريت رسانه « خدمت محور »، مطلوب ترين الگوي نظام مديريت رسانه ملي است. اين بدان معناست که متخصصان رسانه اي ايراني، نظام مديريت رسان « خدمت محور » را مطلوب ترين نظام مديريت رسانه، براي نظام مديريت رسانه ملي مي دانند.
- از ديدگاه متخصصان رسانه اي کشور، نظام مديريت رسانه « بازار محور » ، ضعيف ترين الکگوي پذيرفته شده در عرصه نظام مديريت رسانه ملي است. اين بدان معني است که متخصصان رسانه اي کشور ما، نظام مديريت رسانه « بازارمحور » و منغعت گراي اقتصاد ي را براي اداره و مديريت رسانه ملي، مناسب نمي دانند. البته اين ديدگاه بدان معني نيست که آنها به طور کل با مفاهيم ديدگاه بازارمحور و اقتصاد محور، مخالفت داشته باشند؛ بلکه آنها ضمن پذيرش و موافقت با ضمائم اقتصاد و بازار، براي چرخش فعاليت هاي رسانه ملي، با رويکرد سوداگرا و تنها منفعت محور رسانه ملي مخالفت دارند.
- ميان نظرات متخصصان رسانه اي کشور، درباره « الگوي مطلوب نظام مديريت رسانه ملي »، شباهت معني داري وجود دارد. اين بدان معناست که متخصصان رسانه اي ايراني در رابطه با ويژگي ها و معيارهاي « الگوي مطلوب نظام مديريت رسانه ملي با يکديگر توافق دارند.

6. پيشنهادات

با توجه به نتايج بررسي يافته ها، مي توان پيشنهادات زير را ارائه کرد:
- آزادي فعاليت هاي رسانه ملي، در چهارچوب مقتضيات امنيت ملي، تعيين شود.
- رسانه ملي تلويزيون بايد به همه قوميت ها و اقليت هاي نژادي، مذهبي و فرهنگي کشور، بدون در نظر گرفتن ترجيحات قومي، مذهبي و منطقه اي، توجه داشته باشد.
- توجه به علايق، سلايق و تمايلات اکثريت مخاطبان رسانه ملي در برنامه سازي و سياست گذاري هاي رسانه ملي تلويزيون.
- تهيه نظام نامه ارزش ها و هنجارهاي اخلاقي در رسانه ملي و توجه به ارزش هاي مرسوم جامعه در برنامه هاي اين رسانه.
- تقدم د ادن مخاطب و کيفيت برنامه هاي پخش شده از رسانه ملي بر پخش تبليغات و کسب منفعت تجاري.
- تعيين و تعريف محدوده سانسور و خودسانسوري در رسانه ملي با توجه به مقتصيات امنيت نظام.
- ترويج و تقويت نقاد ي و انتقاد از دستگاه هاي اجرايي و سياسي کشور در برنامه هاي رسانه ملي.
- پرهيز از تجاري و کالايي شدن برنامه هاي رسانه ملي تلويزيون.
- حمايت از توليد و پخش برنامه هاي متنوع، ارزشمند و با کيفيت د ر رسانه ملي تلويزيون.
- پاسخگويي رسانه ملي در زمينه هاي مختلف فعاليت خود به مردم.
ـ توجه به نيازماي واقعي مردم در طراحي پيام هاي رسانه ملي.
ـ پرهيز از بازارمحور شدن فعاليت هاي رسانه ملي.
- ارائه چهارچوب دقيق قانوني، براي فعاليت هاي رسانه ملي در بخش هاي مختلف مربوط به مالکيت، مديريت، سرمايه گذاري، محتواي برنامه ها و رويه هاي تصميم گيري.
- تعريف و تعيين چهارچوب و حيطه حريم خصوصي در رسانه ملي و پرهيز از تخطي و تجاوز به حريم خصوصي افراد در رسانه ملي.

پي‌نوشت‌ها:

1- دانشجوي دکتراي مديريت و برنامه ريزي فرهنگي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات.
2- Q
3- Item
4- Likert scale
5- Factor analysis

منابع تحقيق:
الف) منابع فارسي:
1. بديعي، نعيم، « روش شناسي کيو Q »، سالنامه پژوهش و ارزشيابي در علوم اجتماعي و رفتاري، جلد اول، به کوشش دکتر حسين رحمان سرشت، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي، 1381 .
2. حجتي اشرفي، غلامرضا، مجموعه قوانين اساسي، مدني، تهران: انتشارات کتابخانه گنج دانش، 1366.
3 . دادگران، سيد محمد، مباني ارتباط جمعي، تهران: انتشارات فيروزه، 1372 .
4 . روزنامه همشهري، « سياست گذاري ارتباطي چيست؟ » ، گفتاري از هادي خانيکي، يکشنبه 29 آذر 1388: http://www.hamshahritraining.ir/news-2941.aspx
5. روشندل، طاهر، « مفهوم شناسي مديريت رسانه »، فصلنامه راديو و تلويزيون، سال سوم، شماره 2 ، بهار 1385 .
6 . سازگار، ژيلا، کارنامه اي از راديو و تلويزيون ملي ايران، تهران: انتشارات راديو و تلويزيون ملي ايران، 1356 .
7 . قرباني، فرج ا...، مجموعه کامل قوانين و مقررات اساسي و مدني، تهران: انتشارات دانشور، 1371.
8. کول، جرالد، تئوري هاي مديريت، ترجمه سهراب خليلي شوريني، تهران، 1385 .
9 . محمدي، مجيد، « مديريت رسانه ها »، فصلنامه رسانه، سال هشتم، شماره سوم، پاييز 1376 .
10. مرعشي، سيدجعفر، چالش نو در مقولات اجتماعي، سازمان مديريت صنعتي، 1376.
11. مولينير، پير، آموزش حرفه اي مديران فرهنگي، ترجمه علي هاشمي گيلاني، نشر مرکز پژوهش هاي بنيادي، 1372 .
ب) منابع لاتين:
1. Franklin,George, Media properties and control, London: Sage Publication, 1994.
2. Keane, John, "The Politics of Retreat", The Political Quarterly ,vol. 61, no. 3, July -September 1990.
3. Keane, John, Democracy and civil society. London, New York, 1991.0
4. Keane, John, Power, The Press and the Thecnology of Freedom, New York, 1992.
5. Palmer, R, "Holistic Cultural Planning", Hongkong, 2005.
6. Veljanovski, Cento, Freedom in Broadcasting,Institute of Economic Affairs Inquiry, February 1988.

منبع مقاله :
زير نظر سيد رضا صالحي اميري، (1391)، مجموعه مقالات نسبت دولت و فرهنگ، تهران: مجمع تشخيص مصلحت نظام، مرکز تحقيقات استراتژيک، چاپ اول



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط