سفرنامه های ایرانی

یکی از عوامل مؤثر در تشکیل و تشدید گفتمان سیاسی، سفرنامه ها بود، چه سفرنامه هایی که به وسیله ایرانیان در داخل و یا خارج نوشته شد و چه سفرنامه هایی که به وسیله اروپائیان به رشته تحریر درآمد. البته در روزگار ما که به قول
شنبه، 30 خرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سفرنامه های ایرانی
 سفرنامه های ایرانی
 

نویسنده: علی اکبر امینی




 

یکی از عوامل مؤثر در تشکیل و تشدید گفتمان سیاسی، سفرنامه ها بود، چه سفرنامه هایی که به وسیله ایرانیان در داخل و یا خارج نوشته شد و چه سفرنامه هایی که به وسیله اروپائیان به رشته تحریر درآمد. البته در روزگار ما که به قول پروین، «بر عیبهای روشن خود» نگاه نمی اندازیم و در عوض تمام رفتار گذشتگان را به زیر ذره بین می بریم!- کور خویشتنیم و بینای دیگران! سفرنامه ها را نیز مورد انتقاد قرار می دهیم. به ویژه سفرنامه هایی را که به وسیله اروپائیان نوشته شده! طرفداران «تئوری توطئه» سفرنامه ها را بیش از سایر اسناد به تیغ طعن و لعن از پا درانداخته اند! به گمان اینان پشت دیوار همه سفرنامه ها و پژوهشهای خارجی، جاسوس گوش و گوش جاسوس پنهان شده است:
«نباید غافل بود از چهره راستین جهانگردان و مأموریتهایشان. آنان از مسافرت به ایران هدفهای زیر را داشته اند:
1- تبلیغات مذهبی
2- بهره برداری سیاسی
3- کسب منافع تجاری و امتیازات سیاسی
4- فراهم آوردن زمینه مساعد برای صدور فرهنگ خود... مسافرتهای بزرگ این دوره به هزار غرض و مرض آلوده اند. حال بگذار این اغراض و امراض را به هر نام زیبایی که می خواهند بزرگ کنند» (1). حتی استاد محمدرضا شفیعی کدکنی هم وقتی به «مستشرقان» می رسد، عنان اختیار از کف می دهد (2). حال آنکه به هیچ عنوان نمی توان انکار کرد که در آثار مستشرقان و در سفرنامه های آنان می توان نکات سودمند فراوانی یافت. (3) گذشته از این، شکی نیست که بر سبک و سیاق و بینش و نگرش ادبیات دوره مشروطه تأثیر مثبت فراوانی داشتند.
سفرنامه ها را می توان به سه نوع تقسیم کرد: 1- تمثیلی 2- خیالی 3- واقعی

1- سفرنامه تمثیلی:

آن است که نویسنده با خلق یک داستان و از طریق آن دست به سیر و سلوک می زند. در اینجا هدف از سیر و سفر، صیرورت است و تکامل. در ایران نمونه های چنین سفرنامه هایی فراوان است. قدیم ترین آن احتمالاً ارداویرافنامه است که شرح سفر رؤیاگونه یکی از موبدان زرتشتی است به بهشت و دوزخ و شاید کامل ترین آن منطق الطیر شیخ عطار باشد. جاویدنامه اقبال لاهوری، و سیر العباد سنایی غزنوی دو نمونه دیگر از چنین سفرنامه هایی هستند. در اروپا کمدی الهی دانته از این نوع است. که هم با ارداویرافنامه مشابهت هایی دارد: و هم با منطق الطیر. از قضا اروپائیان در تفسیر این سفرنامه و برتری های منطق الطیر بر آن از پاره ای جهات، حرفها و گفته ها و نوشته هایی دارند. (4)

2- سفرنامه خیالی:

این نوع سفرنامه نیز زاییده خیال آفریننده آن است. اما در اینجا جنبه حماسی و خارق العاده و آسمانی وجود ندارد، موضوع زمینی است و امکان روی دادن صحنه ها و حوادث سفرنامه در عالم طبیعت وجود دارد. سیاحت نامه ابراهیم بیک معروفترین این نوع سفرنامه ها در زبان فارسی است. در اروپا هجرت زائر اثر جان بانین نویسنده و شاعر قرن هفدهم انگلیس که به 100 زبان ترجمه شده، نمونه این نوع سفرنامه است.
شعر زیر از همین نویسنده است:
تخیل آدمی را بهتر مسخر می سازد
و از سخن بی کنایه
در دل و جان بهتر می نشیند. (5)

3- سفرنامه های واقعی:

در بهترین شکل «نوعی عکسبرداری هنرمندان و یا فیلمبرداری از مسیر سفر است، مثل سفرنامه ناصرخسرو» (6) و یا سفرنامه امین الدوله و نیز خسی در میقات جلال آل احمد و حج دکتر شریعتی که اثری ادبی- عرفانی و شورآفرین است.
در دوران قاجاری چندین سفرنامه نوشته شد که هر یک به نوعی هشیارگر بود. در میان این سفرنامه ها هم سفرنامه های خیالی داریم و هم سفرنامه های واقعی. از جمله مشهورترین آنها:
1- سیاحت نامه میرزا صالح شیرازی (به اروپا) 2- سفرنامه خسرو میرزا پسر عباس میرزا به روس (در ماجرای قتل گریبایدوف) 3- سفرنامه حاج زین العابدین شیروانی 4-سفرنامه ناصرالدین شاه به کربلا و انگلستان 5-سفرنامه امین الدوله 6- سفرنامه طالبوف به نام سفرنامه میرزا ابوطالب یا مسیر طالبی و سفرنامه زین العابدین مراغه ای به نام سیاحت نامه ابراهیم بیگ.
«سفرنامه خسرومیرزا نوشته میرزا مصطفی افشار شرح سفر به روسیه است در معیت خسرومیرزا و میرزاتقی خان امیرکبیر. ضمن شرح مدارس تفلیس و مسکو و پطرزبورگ و سایر مظاهر ترقی و مدنیت از جمله «طیاتر» در اصول فلسفه حکومت و دستگاه دولت هم مباحثی را مطرح می نماید.» (7)
«میرزا ابوطالب (1221-1161) در سفرنامه اش مسیر طالبی از شیوه زندگی مردم انگلیس که خود به چشم دیده بود، مفصلاً صحبت کرد. او را باید جزو نخستین افراد ایرانی دانست که آشنایی نزدیکی با دموکراسی انگلستان داشت.» (8)
میرزا صالح شیرازی در سفرنامه اش از «مشورت خانه»، «خانه وکیل رعایا» و «خانه قوانین» سخن می گوید: «در انگلستان احدی از آحاد ناس را تنبیه نمی کنند مگر به قاعده و قانون» (9).
مسالک المحسنین سفرنامه خیالی است که طالبوف آن را به صورت خیالی نوشته و شرح ماجراها و حوادثی است که در سفر به قله دماوند برای همسفران اتفاق می افتد. این کتاب در سال 1323 در قاهره چاپ شد. (10)
زین العابدین مراغه ای (1328-1255ه. ق) بازرگان زاده ای آذربایجانی که مدتی در شهرهای تفلیس و یالتا زندگی کرد و سرانجام در استانبول درگذشت. سیاحت نامه ابراهیم بیک را در 3 جلد نوشت که بیش از هر سفرنامه دیگری شهرت و اعتبار یافت. ابراهیم بیک قهرمان خیالی است که مانند خود مؤلف، یک بازرگان زاده دورمانده از وطن است که به ملیت خود دلبستگی پایدار دارد. در واقع خود مؤلف در اینجا پشت قهرمان مخفی شده است. ابراهیم بیک با لله اش از مصر رهسپار عثمانی می شود تا به ایران بیاید و مرقد امام رضا را زیارت کند و پس از سالها، میهن خود را ببیند. در جلد دوم، ابراهیم بیک دوباره رهسپار مصر می شود و در راه از رنج دیدن نابسامانی های ایران بیمار می شود و می میرد. در جلد سوم لله اش یوسف عمو او و ایرانیان دیگر را در خواب می بیند. در شرح این رؤیاست که نویسنده به روایات مذهبی نیز نقدی می نویسد. قسمتی از مشاهدات او از تهران که در جلد اول آمده است:
«... ابداً نظر عمومی به سوی اصلاح امور وطن معطوف نیست. هر کس از بزرگ و کوچک و غنی و فقیر و عالم و جاهل منفرداً خر خود را [می راند]. هیچ کس را پروای دیگری نیست. احدی از منافع مشترک وطن و ابنای وطن سخن نمی گوید». (11)
یکی از سفرنامه هایی که در گرماگرم مشروطه خواهی نوشته شده، سفرنامه امین الدوله است که شرح سفر او به مکه است، از مسیر روسیه به ترکیه و مصر و سرانجام عربستان سعودی...
او در این سفر از همان آغاز مشاهداتش را ثبت می نماید، از وسیله نقلیه گرفته تا حمام و پارک و هتل و کوچه و خیابان و غیره و در یک مقایسه تطبیقی با ایران برای ما گزارش می دهد. در روزهای اول سفر در بادکوبه چنین می نویسد: «صبح سه شنبه اول سال و نوروز فیروز است.. اگر از خانه و وطن دور افتاده ام... اما چشمم از این پنجره یک شهر آباد و مردم زنده می بیند که حق نعمت خدا دانسته و به تکلیف خلقت باری قیام نموده، از ذلت و نکبت و کسالت و ملالت دورند و بحمدالله عفونت آن دستگاه و عالم طهران به دماغم نمی رسد.» (12)
«یکی از قدما و اهل بلد می گفت که اینجا (بادکوبه) تا در مملکت ایران بود، حکم دهی داشت و تقریباً پنجاه تومان جمع دیوانی آن بود. امروز در سایه عدل و علم هر کس در این شهر از میلیونها منات دم می زند...» (13). در اسکندریه از تعدد روزنامه ها به زبانهای مختلف و نیز از «بازار بورس» می نویسد: حسرت و اندوه نویسنده بیشتر از آن است که هرجا را می بیند، از ایران بهتر است!
سفرنامه نویسان اغلب به این نیت دست به قلم برده اند که هموطنانشان از محیط اطراف و شیوه زیست جهان و جهانیان باخبر شوند. تنها بعضی از سفرنامه ها به خاطر سرگرمی و احتمالاً وقت کشی و یا تفاخر و تظاهر نوشته شده اند. این نوع سفرنامه ها اغلب به مسائل «سطحی» و غالباً نیز به «خود» نویسنده می پردازند. مثل سفرنامه ناصرالدین شاه به فرنگ که از قیلوله چند ساعته در حمام نمره (خصوصی) پاریس! سخن می گوید و اینکه مترجم «قرمدنگ» معادل فرانسوی قیلوله را نمی دانست! تا اینکه می رسد به آنجا که می نویسد: «در مقابل آینه از خودمان خوشمان آمد.» (14)
با وجود این در همین سفرنامه نیز نکات روشنگر می توان یافت از جمله اینکه نویسنده و خواننده در هر حال دست به یک مقایسه تطبیقی می زده است و در آینه سفرنامه، داشته های اروپائیان و نداشته های خود را می دیده است. در مورد تأثیر سفر و سفرنامه باید گفت که منتسکیو بعد از سفری به انگلستان به این نتیجه رسید که انگلیسیان از نعمتی برخوردارند به نام تفکیک قوا که به زعم او مهم ترین عامل نیک بختی آنان است. این سفر بنیان نظریه «تفکیک قوا» را ریخت و از آن طریق بر نظام حقوقی- سیاسی آمریکا و اروپا تأثیری شگرف نهاد. (15)

پی‌نوشت‌ها:

1. فواد فاروقی، سیاحان در ایران، مقدمه، حامد فولادوند، بی جا، بی تا، ص8.
2. رینولد. ا. نیکلسون، تصوف اسلامی و رابطه انسان و خدا، ترجمه محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران، توس، 1358، ص20.
3. عبدالحسین نوائی، «تاریخ روابط فرهنگی ایران از حمله مغول تا پایان سلسله قاجاری»، تاریخ روابط فرهنگی ایران، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1356، ص142.
4. خورخه لوئیس بورخس، نه مقاله درباره ی دانته، مترجم کاوه سیدحسینی، محمدرضا رادنژاد، تهران، انتشارات آگه، ص106.
5. دیک دیویس (استاد زبان فارسی در دانشگاه اوهایو)، «درباره منطق الطیر» فصلنامه هستی شماره پاییزی، 1374، ص96.
6. ناصرخسرو، سفرنامه، تصحیح دبیر سیاقی، تهران، انتشارات زوار، ص39.
7. فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، ص 171.
8. شفیعی کدکنی «ادبیات زندگی، ادبیات توده مردم»، ادبیات نوین ایران، ترجمه یعقوب آژند، ص334.
9. محمد استعلامی، بررسی ادبیات امروز ایران، ص 40.
10. عبدالرحیم طالبوف، آزادی و سیاست، به کوشش ایرج افشار.
11. محمد استعلامی، ادبیات دوره ی بیداری، ص 67.
12. میرزا علی خان امین الدوله، سفرنامه، ص 96.
13. همان کتاب، ص 67.
14. مهدی اخوان ثالث، صدای حیرت بیدار، ص 40.
15. هانا، آرنا، انقلاب، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی، چاپ اول، 1361.

منبع مقاله :
امینی، علی اکبر، (1390)، گفتمان ادبیات سیاسی ایران در آستانه دو انقلاب، تهران: نشر اطلاعات، چاپ دوم



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.