نویسنده: اکبر رضی زاده
منبع: راسخون
منبع: راسخون
james joyce
جیمز جویس متولد 1882 و متوفی 1941 میلادی شاید بزرگترین نویسندهی این قرن باشد که زندگیاش را همچون مؤمنی که هستی خویش را وقف خدا و انسان کند، وقف هنرش کرد.او که بیش از هر نویسندهی دیگری در ادبیات معاصر دنیا نفوذ کرد و بر آن تأثیر گذاشت، به سال 1882 میلادی در شهر «دوبلین» پایتخت ایرلند به دنیا آمد. تحصیلاتش را در مدارس مذهبی به پایان رسانید. طی سالهای تحصیل، با وجود آموزشهای اولیهی مذهبی، بتدریج مذهب اجدادیاش «کاتولیک» را کنار گذاشته و به یک ضد کاتولیک سرسخت مبدل شد، تا جایی که مشکلات زیادی برایش بوجود آمد.
جویس نوع تازهای از داستان کوتاه را میآفریند؛ روشی را به کار میگیرد که منحصر به خودش بود. داستانهایش را به گونهای به لحظهی پایان میکشاند که این لحظه ناگهان همهی ابهامات را روشن میکند و به آن معنا میدهد. از این روش او به عنوان «ظهور» یا «تجلی» Epiphamy یاد میکنند.
در واقع بزنگاه (نقطهی اوج) در پایان داستان با کشف و شهودی همراه است. یعنی زمانی که شخصیت اصلی معرفت و ادراکی نسبت به حقایق امور اطراف خود پیدا میکند، این ادراک و بینش بر جهان بینی او تأثیر میگذارد.
از میان کتابهایش «دوبلینیها» شهرت فراوان دارد که با توجه به عقاید ضد کاتولیکی جویس، او را به عنوان نویسندهای مؤمن، ذهنگرا و مدرنیست، معرفی کرده است.
از دیگر داستانهای معروف این نویسنده، یکی «اولیس» بود و دیگری «بیداری فینهگانها».
داستان اولیسِ این نویسنده را عدهای بزرگترین شاهکار داستان نویسی قرن بیستم ذکر کردهاند.
بیداری فینهگانها که شهرت دو رُمان قبلی او را نداشت، در واقع آخرین اثر جیمز جویس بود که در سال 1939 منتشر شد. پروندهی زندگی این نویسندهی مقتدر جهانی در سال 1941 میلادی در «زوریخ» در کشور سوئیس بسته شد.
/م