پزشکی و کار برد لیزر

در فیزیک کمتر پیشرفت مهمی توانسته است به اندازه‌ی پیدایش لیزرها، و پرتوهای همخط و همدوس آن‌ها تخیل نوآوران را در پیدا کردن کاربردهایی تا این حد متنوع برانگیزد. تا آن‌جا که، شاید، در بسیاری از موارد این تخیل‌ها از
سه‌شنبه، 13 مرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پزشکی و کار برد لیزر
پزشکی و کار برد لیزر

 

مترجم: احمد رازیانی
منبع: راسخون



 

در فیزیک کمتر پیشرفت مهمی توانسته است به اندازه‌ی پیدایش لیزرها، و پرتوهای همخط و همدوس آن‌ها تخیل نوآوران را در پیدا کردن کاربردهایی تا این حد متنوع برانگیزد. تا آن‌جا که، شاید، در بسیاری از موارد این تخیل‌ها از واقعیت بسیار به دور بوده است. کاربرد لیزر در پزشکی و جراحی، که پیشرفت ان‌ها بندرت راه همواری را طی کرده است، به یقین یکی از این موارد بوده است. شور و شوق اولیه‌ی جراحان برای آزمودن این ابزار جدید اغلب به نتایج ناامیدکننده و گاهی فاجعه آمیز منجر شد. اثر این فعالیت‌های ناگهانی و اغلب ناموفق عبارت بود از کاهش فعالیت‌ها و بررسی عمیق‌تر و سنجیده‌تر مزایای واقعیی که ممکن بود در این کار وجود داشته باشد. اما حداقل در یک مورد استفاده از لیزر با یکی از روش‌های جا افتاده‌ی پزشکی جور در می‌آمد. سال‌ها بود که جدا شدن شبکیه‌ی چشم را به کمک چشمه‌های قوسی نور ناهمدوس با موفقیت درمان می‌کردند و برای این کار میکروسکوپ‌های چشمی و ابزارهای کمکی بسیار پیشرفته وجود داشت. استفاده از پرتوهای مستقیم لیزر، با انعطاف‌پذیری بیشتر و کانونیایی آسانتر به جای این چشمه‌های ناهمدوس پیشرفتی آشکار در این زمینه به حساب می‌آمد، و در واقع هم اولین کاربرد این شکل جدید نور در جراحی بود. لیزرهای فروسرخ پزشکی و کار برد لیزر (گاز کربنیک) دومین زمینه‌ای بود که پیگیرانه مورد توجه قرار گرفت%، گرچه علت این توجه وجود یک تکنولوژی خاص آن لیزرها نبود. یک‌بار دیگر روش واحدی پیدا شد که در دهه‌ی 1350/1970 ساده‌ترین و مفیدترین کاربرد را فراهم آورد، که عبارت بود از معالجه‌ی آزردگی‌های پیش سرطانی دهانه‌ رحم. در این‌جا به کار گرفتن هرچه بیشتر روش‌های حایلی و در نتیجه به دست آوردن توانایی آشکارسازی بیماری در حالت پیش سرطانی آن (که با لیزر قابل معالجه است) همراه بود با کنترل فزاینده بر روی پارامترهای پرتو لیزر. کاپلان، جراح اسرائیلی، سهم بسزایی در پیشبرد این روش داشت. او برای کمک به طرح و مهندسی ابزارهای لیزری بهتری که مناسبت بیشتری با کار جراحان دارد به مطالعه‌ی رشته‌های مختلف علم پرداخت. علی‌رغم اینکه دوازده سال از انجام اولین آزمایش‌ها با لیزر می‌گذرد، درمان با لیزر به ‌تازگی مقبولیت پیدا کرده است و این نوع درمان دارد هم از جراحی سنتی و هم از جراحی سرد سبقت می‌گیرد. در سراسر این دهه‌ها، دلمه‌کن نوری لیری یون آرگون و پزشکی و کار برد لیزر با انرژی پایین مسلط بر صحنه بود؛ با وجود این، در سال‌های اخیر موج جدیدی برخاسته که در نتیجه‌ی آن استفاده از گستره‌ای از لیزرهای دیگر در زمینه‌های جدید جراحی و همچنین در شیوه‌های تازه در جراحی معمول شده است. به‌خصوص لیزرهای تپی و موج پیوسته‌ی نئودمیوم: یاگ (Nd:YAG)، لیزر رزینی و لیزر بخار طلا، و به تازگی هم دستگاه‌های اگزومر فرابنفش مورد استفاده پیدا کرده‌اند. به عقیده‌ی ما این تجدید حیات بر مبنای محکمتری قرار دارد و از بسیاری جهات نشانه‌ی ورود پرتوان لیزر به عالم پزشکی است. دلیل ما بر این مدعا این است که در میان موارد استفاده‌ی جدید لیزر برخی موارد وجود دارند که در آن‌ها لیزر تنها در نقش جانشین (ولو جانشین بهتر) ابزار دیگر ظاهر نمی‌شود، بلکه باب‌های نوینی را می‌گشاید. قبل از این‌که برخی از این زمینه‌ها را با تفصیل بیشتر بررسی کنیم، لازم است که ماهیت برهم‌کنش لیزر و بافت بدن را اجمالاً مرور کنیم.

سازوکار برهمکنش

تعیین واکنش خاص بافت در برابر نور لیزر از نظر کیفی نسبتاً ساده است ولی تفصیل کمی آن تا حدودی مشکل است. این امر نه به سبب تغییر پذیری محیطی است که آن را به مسامحه بافت می‌گویند، بلکه به دلیل تغییرات دینامیکی است که در زمان پرتودهی رخ می‌دهد. پارامتر اصلی تعیین کننده‌ی واکنش، عمق جذب به ازای یک طول موج معین است و پس از آن ساز و کارهایی که سبب این جذب می‌شوند در گستره‌ی فروسرخ، بیشتر جذب نتیجه‌ی آب زیادی است که ماده‌ی سلول دربر دارد. عمق جذب لیزر Nd:YAG در طول موج06/1 µmو لیزر پزشکی و کار برد لیزر در طول موج 10 µm به ترتیب 5mm و 0/1mm است. تقریباً تمام این اختلاف را آب باعث می‌شود. چون پرتوهای نور در داخل ماده‌ی ناهمگن سلول‌ها با پراکندگی شدید روبرو می‌شوند، از این رو حجمی از ماده‌ی سلول که تحت تأثیر پرتوهای هم اندازه از این دو لیزر قرار می‌گیرد بسیار متفاوت است. از آنچه گفته شد روشن می‌شود که چرا لیزر Nd:YAG هرگز به جای چاقوی جراحی مناسب نیست، در صورتی که لیزر پزشکی و کار برد لیزر کاملاً مناسب است. فرایند بریدن، چیزی جز بخار کردن آب سلول نیست، که به کنار زدن باقیمانده‌های بافت در ناحیه‌ی زیر پرتو منجر می‌شود. این فرایند کاملاً سریع انجام می‌گیرد و برای یک لیزر 15 واتی که به ابعادmm 5/0 کانونی شده باشد، آهنگ برش ممکن است به پزشکی و کار برد لیزر برسد. چگالی توان باید برای تبخیر سریع کافی باشد به‌طوری که کنار زدن بافت به‌نحو انفجاری صورت بگیرد. اگر حرارت‌دهی خیلی کند باشد، بخار فرار می‌کند بدون این که سبب پاره شدن قسمت قابل ملاحظه‌ای از بافت شود (این کار در واقع سبب جمع شدن بافت می‌شود) و اگر به کار گرفتن پرتو را با این شرایط، یعنی با چگالی توان پایین، ادامه بدهیم، دما بالاتر می‌رود و بافت را ذغال می‌کند. جمع شدن اولیه‌ی بافت، که پس از رسیدن دما به 60 درجه سانتی گراد حاصل می‌شود، سازوکار دلمه‌شدن را فراهم می‌آورد که عبارت است از مسدود شدن رگ‌ها در مسیر پرتو و یا نزدیک به آن. چون پرتو لیزر پزشکی و کار برد لیزر در بافت بسیار جمع و جور است، دلمه شدن که متعاقب بریده شدن صورت می‌گیرد نتیجه‌ی رسانش گرمایی است نه تابش دهی مستقیم. از این‌ رو برای قطر رگ‌هایی که لیزر پزشکی و کار برد لیزر بتواند به نحوی رضایت‌بخش مسدودشان کند حدی وجود دارد(تقریباً 1mm). این را می‌توان با نتیجه‌ی حاصل از به کار بردن لیزر Nd:YAG مقایسه کرد. به کمک لیزر Nd:YAG می‌توانیم حجم بزرگی را مستقیماً و به‌آرامی حرارت بدهیم بدون آن‌که به رسانش متکی باشیم. این خاصیت به سیستم YAG توانایی بیشتری در انعقاد خون می‌بخشد و اگر لیزر به وسیله‌ی تارهای قابل انعطاف انتقال داده شود، می‌توان از این خاصیت در درمان زخم معده‌های همراه با خون ‌ریزی استفاده کرد. این واکنش‌های گرمایی مربوط می‌شوند به مدهایCW و شبهCW، و در مورد نور مرئی ناشی از لیزر یون آرگون هم بروز می‌کنند. اما در مورد اخیر فقط بعضی از طول موج‌ها جذب می شوند، و جذب بیشتر درخون (یا مواد رنگی دیگر) صورت می‌گیرد تا در بافت اطراف محل پرتو دهی. لیزر Nd:YAG با Q سویچ یک نمونه از سیستم‌هایی است که در آن، حداقل در ابتدا، برهم کنش ناگرمایی است. چگالی توان پرتو کانونی شده به اندازه‌ی کافی بالاست و بنا بر این شدت میدان الکتریکی آن نیز زیاد است و برای القا کردن جذب غیر خطی کافی است. شکست الکتریکی حاصل و تشکیل پلاسما که از آن ناشی می‌شود، به شکافتگی‌های شدید و موضعی منجر می‌شوند. اگر لیزر فرابنفش به کار گرفته شود، می‌توان برداشتن ناگرمایی بافت را بدون توسل به جذب غیر خطی انجام داد. انرژی فوتون‌های لیزرهای اگزومر، با طول موجی در حدود 200nm، آن قدر هست که بتواند پیوندهای مولکولی را مستقیماً بشکند و این خود منجر به بریده شدن ماده بدون اثرهای گرمایی قابل ملاحظه می‌شود. گرچه این روش، که برداشتن نوری نام گرفته، به‌تازگی مطالعه شده است، اما نتایج آن در میکرو جراحی روی قرنیه‌ی چشم امیدوار کننده است. یک فرایند ناگرمایی دیگر که هم‌اکنون بسیار مورد توجه است از جذب نور با یک طول موجی (مرئی) مناسب در برخی مواد رنگی ناشی می‌شود. این مواد در حالت طبیعی در بافت یافت نمی‌شوند ولی چون معمولاً غیر سمی‌اند می‌توان آن‌ها را به بدن تزریق کرد. پرتودهی و تولید حالت‌های سه‌تایی (تریپلت) در این مولکول های پیچیده ممکن است به تشکیل موضعی اکسیزن یک‌تایی (سینگلت) منجر شود که بسیار سمی است. این ساز و کار بالقوه در درمان سرطان مفید است؛ چگونگی آن را با تفصیل بیشتر در بخش بعد توضیح خواهیم داد.

روش‌های جراحی

چشم پزشکی: هم اکنون استفاده از لیزر یون کریپتون و همچنین لیزر یون آرگون در درمان تعدادی از امراض چشم متداول است، طول موج‌های مختلف این لیزرها باعث می‌شود که چشم بتواند از طریق لایه‌های رنگین پشت چشم برخی از طول‌موج‌ها را به طور انتخابی جذب کند. جوشکاری به منظور وصل کردن دوباره‌ی قطعه‌ای که از شبکیه جدا شده است، از کاربردهایی است که تاریخچه‌ی درازی دارد، اما اکنون کاربردهای موفقیت آمیز دیگری هم پیدا شده است. به‌ خصوص التهاب شبکیه در اثر دیابت (این حالت، همان‌گونه که از اسمش پیداست، عارضه‌ای ناشی از دیابت است و ممکن است به کوری بینجامد). از دست دادن بینایی نتیجه‌ی نمو و تکثیر بیش از حد رگ‌هاست که به‌تدریج جلو ساخت طبیعی شبکیه را می‌گیرند. گمان می‌رود که محرک این نمو بیش از حد وجود ناحیه‌ای غیر ‌طبیعی در شبکیه باشد و درمان با لیزر عبارت است از نابود کردن این ناحیه‌ی به‌خصوص. گرچه این تکنیک به برداشتن قسمتی از شبکیه منجر می‌شود، اما بینایی جزئی را می‌توان حفظ کرد و پیشرفت نابینایی را متوقف ساخت. برای رهایی از فشارهای درون-چشمی (حالتی که ممکن است تعداد زیادی از ناراحتی‌های چشمی را همراهی کند) می‌توان سوراخ‌های کوچکی در ناحیه‌ای از عنبیه ایجاد کرد و به این ترتیب مجراهای دیگری برای تخلیه به‌وجود آورد. تمام این روش‌ها متکی به جذب نور لیزر توسط بافت‌های رنگی است. با به کار گرفتن لیزر Nd:YAG با Q سویچ برای تولید میکروپلاسما در نواحی غیر جاذب داخل چشم هم می‌توان مجرای تخلیه‌ی مشابهی ایجاد کرد. جالب توجه‌تر از این، به‌کار گرفتن این لیزر کوتاه-تپ در برداشتن غشاهای نات و یا رشته‌های درون- چشمی است که ممکن است پشت عدسی چشم برویند؛ به‌خصوص پس از نشاندن عدسی چشم به‌جای عدسی پلاستیکی از طریق عمل جراحی. در این مورد غشأ معمولاً تحت کشش الاستیک قابل ملاحظه‌ای قرار دارد. اگر لیزر Nd:YAG دقیقاً کانونی شده باشد، تنها با یک هدف‌گیری درست می‌توان سوراخ کوچکی در غشأ ایجاد کرد و این سوراخ برای شکافتن غشأ کافی خواهد بود چون نیروهای الاستیک آن را کاملاً از پشت عدسی به کنار خواهند زد بدون اینکه به عدسی صدمه‌ای برسد. در شرایط ایده‌آل، بیمار ممکن است واقعاً بینایی خود را در 10ns باز یابد.
بیماری‌های پوست. بزرگترین موفقیت در این رشته به‌کار گرفتن لیزر آرگون در درمان لک‌های شرابی رنگ بوده است. لک تشکیل شده است از یک شبکه‌ی غیر طبیعی از رگ‌های کوچک خونی که درست در زیر لایه‌ی خارجی پوست قرار می‌گیرد. نور سبز آرگون بدون اینکه ضعیف شود از این لایه‌ی خارجی عبور می‌کند و در شبکه جذب می‌شود و آن را می سوزاند و دلمه می کند. به مرور زمان این شبکه‌ی دلمه شده از بین می‌رود و بافت نسبتاً بدون رنگی جای گزین آن می‌شود و اثر زخمی هم در لایه‌ی خارجی پوست بر جای نمی‌گذارد. باوجود این که نتایج نهایی تا حدودی مورد به مورد تفاوت می‌کند و درمان ممکن است جلسات زیادی به طول بینجامد، اما تنها راه درمان همین روش لیزری است.
جراحی: اکنون سال‌ها است که جراحان می‌توانند ساختارهای داخلی بدن را با انواع اندوسکوپی‌ها مشاهده کنند، این ابزارها بسته به این که از کدام یک از مجاری بدن باید داخل شوند، اندکی فرق می‌کنند. اندوسکوپ‌ها معمولاً دارای تارهای نوری برای روشن کردن آن سر دستگاه‌اند که وارد مجاری می‌شود و همچنین دارای یک دسته تارهای همدوس برای انتقال آن به چشمی واقع در ابتدای دستگاه‌اند. برخی انعطاف پذیرند تا بتوانند وارد مجاری شوند، مثلاً از دهان وارد شوند و از مری بگذرند و به معده برسند. اضافه کردن یک مسیر تار نوری که بتواند لیزرهای آرگون یا Nd:YAG با توان‌هایی برابر با 50W را حمل کند کافی خواهد بود تا بتوانند جراحی داخلی را، بدون اینکه به مراقبت‌های بیمارستانی زیادی احتیاج باشد انجام دهند (در واقع در بسیاری از موارد عمل بدون بیهوشی کامل انجام می‌گیرد). با استفاده از این اندوسکوپ‌های انعطاف ‌پذیر و لیزرهای Nd:YAG، دلمه کردن نوری رگ‌های درون یک قرحه (که سبب خونریزی داخلی است) بسادگی ممکن می‌شود. این طرز درمان کمک بزرگی به بیمارانی است که عموماً مسن‌اند و نمی‌توانند جراحی کامل را به‌آسانی تحمل کنند. همچنین می‌توان جراحی تسکینی (که بیشتر برای آرام کردن نشانه‌های بیماری است تا درمان قطعی آن) روی تومرهای بدخیم داخلی یا مری و یا ورودی ریه‌ها انجام داد. در این مورد موادی که در مجاری هوا قرار دارند تبخیر می‌شوند و مجاری موقتاً باز می‌شوند. می‌توان از تکنیک‌های مشابهی برای درمان تومرهای خوش‌خیم و همچنین تومرهای بدخیم در داخل مثانه و یا در اواخر روده‌ی بزرگ استفاده کرد. برای جراحی در ناحیه‌هایی که بیشتر در دسترس قرار دارند، مانند نای یا حنجره لیزر پزشکی و کار برد لیزر سوار بر یک میکروسکوپ حائز اهمیت بسیار است. به این ترتیب، جراحی دقیق که شامل کار دقیق با پرتو کانونی شده است، و همچنین بزرگ کردن میدان دید، امکان‌پذیر می‌شود. اگر در نظر داشته باشیم که استفاده از لیزر خون ریزی در بر ندارد و به‌خصوص در بافت مجاور ضغطه ایجاد نمی‌کند، متوجه می‌شویم که لیزر بر جراحی معمولی برتری بسیار دارد (ضغطه اغلب سبب خیز یا تورم در بافت‌های اطراف زخم می‌شود. این وضعیت در مجاری هوا بسیار خطرناک است و در صورت استفاده از لیزر اصلاً پیش نمی‌آید). در بیماری های زنان هم لیزر پزشکی و کار برد لیزر ابزاری ایده‌آل برای جراحی بر روی گلوی رحم است. با استفاده از دستگاه‌هایی شبیه به آنچه برای پرتودهی به حنجره به کار می‌رود، می‌توان قسمت‌هایی از رحم را که دچار عوارض پیش سرطانی شده‌اند بدون درد برداشت. این روش را می‌توان در حالت سرپایی در مورد بیمار به کار گرفت و بیش از نیم ساعت به طول نمی‌انجامد. در کاربردهایی که در بالا بدان اشاره کردم از لیزر به عنوان ابزار انعقاد کننده خون استفاده می‌شود، و از سمت‌گیری و کنترل در ناحیه‌هایی که به‌آسانی دسترس‌پذیرند، و یا از انعطاف ‌پذیری تارهای انتقال، برای نواحی درونی نهایت سود برده می‌شود. در سایر رشته‌های جراحی هم می‌توان از لیزر همراه با تکنیک‌های دیگر استفاده کرد، که این کار صورت گرفته است. مهمترین نمونه‌ی کاربرد لیزر، در جراحی اعصاب است. لیزر می تواند در برداشتن تومرها کمک کند. به‌خصوص در مواردی که تومرها نزدیک به نواحی حساس، مانند پایه‌ی مغز، قرار گرفته باشند، استفاده از لیزر بسیار مفید است. هم‌لیزر پزشکی و کار برد لیزر و هم لیزر Nd:YAG می‌توانند در عمل مؤثر باشند. چگونگی آن بستگی به اندازه و کمیت رگ‌ها خونیی دارد که تومور را احاطه کرده‌اند. برخی از جراحان از لیزرهایی که توانشان از 80W به بالاست برای بخار کردن (خالی کردن) تومور استفاده می‌کنند. در صورتی که برخی دیگر از لیزرهایی که توانشان بسیار پایین‌تر است برای برداشتن تومور کمک می‌گیرند.

راه‌های جدید

در حال حاضر در جامعه‌ی غرب مرگ های زودرس دو علت اصلی دارند: یکی بیماری‌های عروق و دیگری سرطان. در چند سال اخیر روش‌هایی برای مهار این امراض به کمک لیزر عرضه شده است که روز به روز مورد توجه بیشتری قرار می‌گیرد. در بیماری های عروق رسوباتی که به‌تدریج بر دیواره‌های رگ‌ها می‌نشیند سرانجام به مسدود شدن کامل آن‌ها منتهی می شود. این رسوبات (پلاک های شریانی) را می‌توان با لیزرهای Nd:YAG، یون آرگون و پزشکی و کار برد لیزر برداشت، که این امر را آزمون‌هایی که در حین جراحی قلب باز انجام گرفته‌اند تأیید می‌کند. تارهای نازک انتقال پرتو لیزر، برداشتن این پلاک‌ها را از دور ممکن می‌سازد. فقط کافی است سوراخ کوچکی در شریان برای ورود تار ایجاد شود و بدین ترتیب قسمت قابل ملاحظه‌ای از اعمال میان گذار که اکنون انجام می‌گیرد، حذف می‌شود. البته قبل از این که بتوان این تکنیک را، که خیلی ساده به‌نظر می‌رشد، عملاً به واقعیت بالینی تبدیل کرد مسائل بسیاری باید حل شوند که مهمترین آن‌ها متنوع بودن این پلاک‌هاست. تنها با توان چند وات می‌توان به ملایمت رسوبات ژله‌ مانند را حل کرد، در صورتی که برای برداشتن رسوبات آهکی سخت‌تر به توان بسیار بیشتری نیاز است. متأسفانه هر دو رسوب (و بسیاری از انواع بینابینی) می‌توانند در کنار هم در شریان وجود داشته باشند و در نتیجه ممکن است به‌راحتی دیواره ی شریان سوراخ شود. این یکی از موارد آشکاری است که فیزیک‌دان‌ها می‌توانند در آن مؤثر باشند و پس از بررسی کاملتر خواص مواد تشکیل دهنده‌ی رسوبات (مانند قابلیت جذب، دمای ذوب، ظرفیت گرمایی و غیره) دستگاه کنترل دریافت و پس خوراند مناسبی فراهم آورند. این نیز نمونه ای است نیاز مبرم به تارهای نوری فروسرخ که بتوانند لیزر پزشکی و کار برد لیزر را انتقال دهند. یکی از مشتقات هماتو پورفیرین، HpD ، از عوامل اصلی یکی از شیوه‌های بالقوه مهم درمانی در معالجه‌ی برخی انواع سرطان است. بیست سال است که از این ماده، به سبب دو خاصیت مهمی که دارد، به عنوان ردیاب برای یافتن بافت های بدخیم استفاده می‌شود. HpD پس از اینکه در رگ تزریق شد، به تمام بدن انتقال می‌یابد، اما فقط در بافت بدخیمی که سریعاً رو به رشد است نگه داشته می‌شود. مدت معینی که از تزریق گذشت (معمولا 48 تا 72 ساعت) پرتودهی با نور فرابنفش سبب می‌شود که از HpD فلوئورسان قرمز رنگی ظهور کند و بدین ترتیب ماده‌ی توموری آشکارا تشخیص داده می‌شود. اگر در پرتودهی برای نفوذ بیشتر از امواجی استفاده شود که طول موج آن‌ها به اندازه‌ی کافی بلند (630nm) است، HpD فعال می‌شود و به حالت سه‌تایی (تریپلت) در می‌آید و در نتیجه اکسیژن یک‌تایی (سینگلت) آزاد می‌کند که بسیار واکنش پذیر و از این رو عاملی است سمی. چون HpD در ناحیه‌ی خاصی قرار گرفته است این سمی شدگی ناشی از نور، فقط به ماده‌ی تومور محدود می‌شود و بافت های سالم از آن متأثر نمی‌شوند و از این حیث، علی‌الاصول، HpD مانند موشک هدایت شونده است. اتفاقاً طول موج بهینه برای HpD نزدیک به طول موج لیزر بخار طلاست و بدین سبب است که این دستگاه مورد توجه قرار گرفته است. توان لیزر مورد نیاز به اندازه‌ی تومور و مقدار درمان هر جلسه بستگی دارد. لیزرهای رزینی پیوسته و حتی لیزرهای پیوسته‌ی هلیوم-نئون هم که توانشان بیشتر است، در ارتباط با HpD به کار گرفته شده اند. موفقیت‌های قابل توجهی در مهار سرطان پس‌مانده ی سینه و برداشتن برخی تومورهای خطرناک در ناحیچه به‌دست آمده است، اما هنوز روش به‌کار رفته را در مرحله‌ی تجربی می‌دانند. محدودیت هایی که در استفاده‌ی درونی از لیزرهای پزشکی و کار برد لیزر به سبب نبودن تارهای مناسب وجود دارد در چند رشته‌ی پزشکی روزبهروز بیشتر به چشم می‌خورد. تحقیقات در مورد تارها به نتایج موفقیت‌آمیزی انجامیده است و پاییز امسال در آمریکا یک دستگاه انتقال جای بازوی چند آیینه‌ای تاشو را خواهد گرفت. گرچه جنس تار، که از کلرید نقره است، در هر متر 50 درصد توان را از دست می‌دهد، اما این تار می‌تواند تا 30W را به ابزار جراحی که در انتهای دیگر قرار دارد برساند. این نوع تار هنوز برای کاربردهای اندوسکوپی مناسب نیست و من مطمئنم که تا چند سال دیگر تارهای محکم‌تر و کوچکتری در دسترس خواهند بود. یکی از پیشرفت‌های دیگر در این زمینه استفاده از دستگاه‌های چند طول‌موجی مانند ترکیبی از لیزرهای پزشکی و کار برد لیزر و Nd:YAG است. ترکیب آرگون و کریپتون چند سال است که در دسترس چشم پزشکان قرار دارد و لیزرهای پیوسته‌ی رزینی هم در کاربردهای چشم‌پزشکی و هم در کاربردهای نور-درمانی مورد توجه روزافزون‌اند. در حال حاضر کنترل میکروپردازنده‌ای دستگاه‌های گران‌قیمت‌تر لیزری امکان‌پذیر است، گرچه از آن عمدتاً برای دیده‌بانی کارایی لیزر استفاده می‌شود. میکروپردازنده‌ها اطلاعات جامع‌تری را در تنظیم دستگاه در اختیار جراح قرار می‌دهند. اما، حداقل در یک دستگاه، انتقال باریکه‌ی پزشکی و کار برد لیزر از طریق دو آیینه‌ی موتوردار انجام می‌گیرد. جراح به کمک پرتو اشاره‌گر هلیوم-نئون ناحیه ای را که باید تبخیر شود ترسیم می‌کند با این عمل به کامپیوتر داخلی برنامه می‌دهد. از آن به بعد ماشین به‌طور خودکار ماده‌ای را که در آن ناحیه است می‌برد. می‌شود فهمید که چرا باید واکنش جراح در مقابل این وسیله مبهم باشد. در این مقاله ما تنها موارد استفاده‌ی درمانی لیزر را ذکر کرده‌ایم و تازه همه‌ی آن‌ها را هم نیاورده‌ایم: مثلاً التیام دادن زخم‌ها و طب سوزنی به کمک لیزرهای باتوان پایین، دو زمینه‌ی تحقیقاتی را فراهم آورده‌اند که بحث انگیزترند. لیزرها اکنون با ظرافت بیشتری به کار گرفته می‌شوند.چون محدودیت‌ها و همچنین مشخصات آن‌ها بیشتر شناخته شده است. اکنون تولید کنندگان لیزرهایی با گستره‌ی طول موج، توان، و زمان تپ وسیعتر را در اختیار مصرف کنندگان قرار می‌دهند که همراه با دستگاه انتقال نور تکمیل شده سبب خواهد شد که لیزر از این به ‌بعد هم نقش پراهمیتی در پزشکی ایفا کند.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط