پرواز به اوج آسمان به وسیله‌ نماز

پرواز به اوج آسمان به وسیله‌ نماز ،در قرآن نماز به عنوان مهم‌ترین و اولین عمل فردی و اجتماعی مؤمنان اشاره گردیده است.
سه‌شنبه، 7 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پرواز به اوج آسمان به وسیله‌ نماز
*مقدمه:
در تفسیر آیه ی 29 سوره فاطر  به اقامه نماز و سیمای واقعی علمای راستین و مقام امید و رجا و تلاوت کتاب خدا  و انفاق پنهان و آشکار که تجارت با خداوند است اشاره می شود.

آنچه در میان موضوعات این مطلب جائز اهمیت است بحث اقامه ی نماز است زیرا پرواز به اوج آسمان به وسیله‌ نماز حاصل می شود و اگر نماز مقبول گردید دیگر اعمال هم به استقبالش خواهند آمد. با ما همراه شوید.

پرواز به اوج آسمان به وسیله‌ نماز
انّ الّذین یتلون کتاب الله و اقاموا الصّلوة و انفقوا ممّا رزقناهم سرّاً و علانیةً یرجون تجارةً لن تبور.

کسانی که کتاب الهی را تلاوت می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم پنهان و آشکار انفاق می‌کنند تجارت پر سودی را امید دارند که نابودی و کساد در آن نیست.[1]

شان نزول آیه
ابن عباس گوید: این آیه درباره حصین بن الحرث بن عبدالمطلب بن عبدمناف القرشى نازل گردیده است[2] و البته ذکر کننده این روایت در تفسیر خود منفرد است و دیگران از مفسرین چنین روایتى را ذکر نکرده اند

از آنجا که در آیات گذشته به مقام خوف و خشیّت عالمان اشاره شده بود.در آیه مورد بحث به مقام امید و رجا آنها اشاره می‌کند چرا که گفتیم:تنها به وسیله‌ دو بال است که انسان می‌تواند به اوج آسمان سعادت پرواز کنند، و مسیر تکامل را طی نماید، ‌نخست می‌فرماید:

«تبور» از «بوار» به معناى کسادى شدید در تجارت است. از آنجا که این امر موجب فساد و نابودى است به هلاکت هم بوار گفته مى شود.

در آیه قبل «یخشى اللّه» مطرح شد و در این آیه «یرجون»؛ آرى، مردان خدا میان خوف و رجا هستند.[3]

در قرآن بارها نماز و قرآن، در کنار هم مطرح شده اند:

«یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصلاة»[4]کتاب خداوند را تلاوت مى کنند و نماز به پا مى دارند.

«یمسّکون بالکتاب و اقاموا الصلاة»[5] به کتاب آسمانى تمسک مى کنند و نماز به پا مى دارند.

«اتل ما اُوحى الیک من الکتاب و اقم الصلاة»([6] آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده تلاوت کن و نماز به پا دار.

1ـ کسانی که کتاب الهی را تلاوت می‌کنند.
2ـ و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم در پنهان و آشکار انفاق می‌کنند.
عملی که از یک سو انسان را به خدا پیوند دهد مظهر آن نماز است.

سیماى علماى واقعى
این آیه سیماى علماى واقعى را شرح مى دهد که آنان: اُنس با قرآن دارند. نماز به پا مى دارند و انفاق آنان خالصانه است زیرا هم عَلَنى انفاق مى کنند و هم پنهانى و اگر ریاکار بودند تنها علنى انفاق مى کردند.

با توجّه به آنچه در این آیه و آیه پیشین آمد. چنین نتیجه می‌گیریم که علمای راستین دارای این صفاتند.
از نظر روحی قلبشان مملوّ از خشیّت و ترس آمیخته با عظمت خداست.
از نظر گفتار زبانشان به تلاوت آیات خدا مشغول است.
از نظر عمل روحی و جسمی نماز می‌خوانند و او را عبادت می‌کنند.
از نظر عمل مالی از آنچه دارند در آشکار و پنهان انفاق می‌نمایند.

آنها که نماز را برپا می‌دارند و انفاق در راه خدا می‌کنند امید و علاقه به سرای دیگر دارند، چرا که نیکیها را قبل از خود فرستاده‌اند و مایلند به آن ملحق شوند.[7]

تلاوت کتاب به معنای خواندن قرآن است، که خدای سبحان آن را ستوده.و اقامه نماز به معنای برپا داشتن آن و محافظت در ترک نشدن آن است.[8]

در آیه بعد آمده که آنها این اعمال صالح را انجام می‌دهند، خداوند هم اجر و پاداش کامل به آنها دهد و از فضلش بر آنها می‌افزاید که او آمرزنده و شکور است.

آنها که کتاب خدا را تلاوت می‌کنند و نماز را به استمرار انجام می‌دهند هر چه انجام می‌دهند به این منظور می‌کنند که خدا پاداشهایشان را به طور کامل بدهد و چیزی از ثواب اعمال از ایشان فوت نشود.[9]

امتیازات تجارت با خدا
1- آنچه از سرمایه داریم، (سلامتى، علم، عمر، آبرو، مال و...) از اوست پس به خود او بفروشیم. آرى، اگر فرزندى زمین و مصالح و پولى از پدر گرفت .

و منزلى ساخت بعد افرادى خریدار منزلش شدند که یکى از آنان همان پدر بود، عقل و وجدان مى گوید خانه را به پدر بفروشد، زیرا خود فرزند و تمام دارایى هایش از اوست و فروش به بیگانه جوانمردى نیست.

2- خداوند به بهاى بهشت ابدى مى خرد، ولى دیگران هر چه بخرند، ضرر و خسارت است، چون ارزان مى خرند و زودگذر است.
 3- خداوند کم را مى پذیرد، «فمَن یَعمل مثقال ذرّة» ولى دیگران کم را نمى پذیرند.

 4- خداوند، از روى عفو و اغماض، عیب جنس را مى پوشاند و با همان نواقص مى خرد. در دعاى بعد از نماز مى خوانیم: خداوندا! اگر در رکوع و سجود نمازم خلل و نقصى است نادیده بگیر و نمازم را قبول فرما.

در دعاى ماه رجب مى خوانیم: «خاب الوافدون على غیرک و خسر المتعرّضون الاّ لک»[10] یعنى باختند کسانى که در خانه غیر تو آمدند و خسارت کردند کسانى که به سراغ دیگران رفتند.

پیام ها
1- تلاوت قرآن (گرچه مستحب است،) امّا قبل از واجبات آمده است. «یتلون... اقاموا... انفقوا»
 2- فکر و فرهنگ، مقدّمه ى عمل است. «یتلون کتاب اللّه - اقاموا الصلاة»

 3- کسى که عاشقانه مکتب را بپذیرد، نماز و انفاقش قطعى است. (تلاوت کتاب به صورت مضارع آمده که نشانه تداوم عمل و علاقه به تلاوت است، «یتلون» ولى نماز و انفاق به صورت ماضى آمده که نشانه قطعى بودن انجام آن است.) «اقاموا - انفقوا»

 4- نماز، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد. «اقاموا - انفقوا»
 5 - دارائى هاى انسان، داده الهى است. «رزقناهم»

 6- اگر توجّه داشته باشیم که دارائى هاى ما از خداوند است، در انفاق، بخل نمى ورزیم. «انفقوا مما رزقناهم»
 7- بخشى از داده ها انفاق شود، باقى براى خودتان است. «مما رزقناهم» (کلمه «مِن» به معناى بعضى است)
 8 - مورد انفاق، تنها مال نیست بلکه از علم و آبرو و قدرت نیز باید به مردم کمک کرد. «ممّا رزقناهم»

 9- انفاق، هم سرى باشد هم آشکارا. (در انفاق پنهان، خلوص آدمى رشد مى کند و در انفاق آشکار، مردم تشویق مى شوند.) «سرّاً و علانیة» البتّه انفاق مخفیانه برترى دارد، لذا نام آن قبل از انفاق علنى برده شده است. «سرّاً و علانیة»

 10- امید به رستگارى، باید با فکر و عمل و انفاق همراه باشد وگرنه امید بدون کار، پندارى بیش است. «یتلون، اقاموا، انفقوا، یرجون»

 11- با داشتن علم و خشیت الهى (که در آیه قبل بود) و با تلاوت قرآن و اقامه نماز و کمک به محرومان، باز هم خود را مستحقّ ندانید، تنها امیدوار باشید. «یرجون»

 12- در معامله با خدا، حتّى یک درصد زیان نیست. «تجارة لن تبور»
 13- گمان نکنید با انفاق، مال شما تمام مى شود. «تجارة لن تبور»

 14- در فرهنگ اسلام، دنیا بازار است و انسان فروشنده و نعمت هاى الهى، سرمایه و انتخاب مشترى با انسان است. او مى تواند با خدا معامله کند و مى تواند غیر خدا را انتخاب کند.

نتیجه:
با نوجه به موضوع مقاله (پرواز به اوج آسمان به وسیله‌ نماز) چند نکته  قابل تامل می باشد.
الف:در قرآن ۹۸ بار به نماز پرداخته شده است.این به معنای اهمیت به وجوبی الهی است که مورد اغفال قرار گرفته است.
ب:اگر اقامه ی نماز به معنای کلمه ی واقعی اجرا شود انفاق هم درکنارش خواهد آمد.
ج: خداوند پاداش نمازگزاران را هم در این دنیا و هم در آخرت می‌دهد.

پی نوشت ها:

[1]. فاطر ، 29.
[2].تفسیر عبدالغنى بن سعید الثقفى از عامه.
[3]. تفسیر اطیب البیان.
[4].فاطر، 29.
[5].اعراف، 170.
[6].عنکبوت، 45.
[7]. نمونه، ج 18، ص 252.
[8]. المیزان ج 17 ـ 66
[9]. المیزان، ج 17 ـ 67.
[10] .مفاتیح الجنان.
 

منبع:
سایت اندیشه قم
https://gharaati.ir/%d8%aa%d9%81%d8%b3%db%8c%d8%b1-%d9%86%d9%88%d8%b1/#numsooreh=35&numayeh=3998
https://wiki.ahlolbait.com
*این مقاله در تاریخ 1401/8/15 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط