شما بدانید این را كه از هر اجتماعی كه امروز بشود، و اجتماعی باشد كه تویش یك تشنجی باشد حتی برای یك مطلب حقی، باید دست برداریم و برویم سراغ آن مسأله اصلی. اگر این طور نكنیم این به نفع آنهاست. آنها ازش استفاده میكنند. شیاطیناند آنها. از این جهت من آن چیزی را كه به صلاح ملت است، به صلاح اسلام است، به صلاح شماست باید عرض كنم. و آن اینكه مسأله صحیح است، حق است، اما تشنج صحیح نیست. قوای شما باید الآن همه مجتمع در یك راه باشد. قوای فكریتان و قوای غیرفكریتان همه باید در یك راه برود. امروز كه ما مواجه شدیم با این مسأله، اگر منحرف بشویم، ولو به یك مطلب بسیار خوبی كه فرض كنید كه یكی از مسائل بزرگ اسلام است، اما الآن مسأله درجه اول حفظ اسلام است. شما میخواهید برای اسلام خدمت بكنید. (1)
چطور در آن وقتی كه ما مواجه با این قدرت شیطانی داخلی بودیم، هیچ تشتتی توی كار نبود. همه با هم یك فكر داشتیم. همه الله اكبر میگفتید، و مقابله با یك همچه قدرتی میكردید. شما الآن میدانید كه مقابل ما قدرتی است كه صدها مقابل زیادتر از آن قدرت است. هزارها مقابل آن قدرت است. شما امروز یك همچه حالی دارید. مملكتتان یك همچه حالی دارد. مملكت شما الآن یك حالی دارد كه اگر دیر بجنبیم از بین رفتیم تا آخر. همه باید یكصدا باشیم. برای مسائلی كه برای خودمان مطرح است، هرچه هم مسأله بزرگ باشد، مسائلی كه برای دوستانمان طرح است، هرچه هم بزرگ باشد، امروز نباید ما تشنج ایجاد كنیم برای آن. (2)
از آن روزی كه یك پیروزی نسبی برای این ملت حاصل شد و این سد را شكستند و دست اجانب قطع شد از این كشور، از آن وقت شروع كردند به ایجاد اختلافات و توطئهها. یك راهش این بود كه در هر قدمیكه ملت برمیدارند یك اختلافی ایجاد كنند. راجع به اصل جمهوری اسلامیحرفها بزنند و مقالهها بنویسند و نطقها بكنند. راجع به مجلس خبرگان صحبتها بكنند كه... حالا هم كه قضیه رئیس جمهور است. تاكنون از قراری كه گفتند صد و بیست نفر خودشان را كاندیدا كردند. نه اینكه اینها نمیدانند كه كاندیدایی است كه اثری ندارد برای اینكه رئیس جمهور بشود فلان آدم، بیشتر اینها الّا نادرشان میدانند كه موفق نمیشوند، لكن یك مقصد دیگری در كار است غیر از ریاست جمهور، و آن این است كه همان ایجاد یك تشنج و اختلاف و این چیزها. برای آنها مطلوب است كه كشور ما مشغول باشد. همیشه مشغول باشد به چیزهای داخلی خودش و این شلوغیهایی كه در داخل هست و متوجه توطئه نباشد و متوجه علاج نباشد و فلج بشود. (3)
وظیفه ما ایرانیها و همه مسلمانها و همه كسانی كه علاقه به اسلام، علاقه به كشور اسلامی دارند، این است كه اولاً به بهانههای مختلف، با ناراحتیهای شخصی و صنفی ایجاد تشنج نكنند. امروز روزی است كه اگر ایران آرامش نباشد، هیچ كار اصلاحی را نمیشود انجام داد. اصلاحات تابع این است كه یك محیطی باشد كه بشود در آن محیط كار كرد. اگر فرض كنید محیط دانشگاه، یك محیط متشنج باشد دانشگاهی نمیتواند در آنجا كار خودش را انجام بدهد. اگر در كارخانهها تشنجی باشد آنها هم نمیتوانند كار كنند. آنها كه میخواهند جمهوری اسلامیتحقق پیدا نكند در این كشور، و كشور مستقل و آزاد نباشد، تشنج ایجاد میكنند. در هر جا به یك صورتی؛ به اسم اسلام، كارهای غیراسلامی میكنند. به اسم خدمت به مستضعفین كارهای برخلاف میكنند. موجب تشنج میشوند. موجب تحصن میشوند. این اسباب این میشود كه كسانی كه خیّر هستند نتوانند خدمت بكنند. (4)
بر جمیع سخنرانان، چه در محیطهای باز و چه بسته و تمام نویسندگان، تكلیف حتمی شرعی است كه حتی به طور اشاره و كنایه، از گفتار و نوشتههای اختلاف انگیز اجتناب نمایند كه امروز اختلاف برای امت اسلامی، سم كشنده است. و باید بدانند كه ایجاد اختلاف در محیط حاضر، جز تبعیت از نفس اماره و شیطان درونی و خدمت به ابرقدرتها خصوصاً امریكای جهانخوار، نیست. و از منكرات بزرگی است كه شیطان به اسم اسلام، بر زبانها و قلمها جاری میكند و باید بدانند كه انقلاب اسلامیتاب تحمل آن را ندارد و متخلف را مجازات خواهد كرد. دادستان كل كشور موظف است تا به این طریقه خطرناك خاتمه دهد. سخنرانیهای سالم و سازنده در محیطهای سالم غیرمتشنج، برای ایجاد وحدت و تفاهم و جلوگیری از اختلاف و تشنج، مفید و موجب رضای خداست. (5)
من تا آن جایی كه بتوانم، تا آن جایی كه اخلاق اسلامی اقتضا میكند كه همه اینها را به آرامش دعوت كنم، همه گروهها و گروهكها را به آرامش دعوت كنم، همه افراد را به آرامش دعوت كنم، عمل خواهم كرد، نصیحت خواهم كرد، نصیحت برادرانه خواهم كرد، نصیحت خاضعانه خواهم كرد، لكن این را باید همه بدانند كه آن روزی كه من احساس خطر برای جمهوری اسلامی بكنم، آن روزی كه من احساس خطر برای اسلام بكنم، آن روز این طور نیست كه باز من بنشینم نصیحت كنم؛ دست همه را قطع خواهم كرد. چنانچه اشخاصی در این برهه از زمان كه ما ابتلا داریم به جنگ، باید آرامش محفوظ بشود، اگر كسانی در اطراف كشور سخنرانی كنند و سخنرانی آنها اسباب تشنج بشود، آن شخص، هركس میخواهد باشد، هر مقامی میخواهد باشد، من او را به جای خودش مینشانم، قبل از اینكه شورش پیدا بشود من او را به جای خودش مینشانم. (6)
روزنامهها نباید یك چیزهایی را كه موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است در آنجا بنویسند. رادیو نباید این كار را بكند. باید ارشاد بكند و در عین حال مردم را متوجه به این بكنند كه ما دشمن داریم، و دشمن دنبال این است كه تشنج پیدا بشود؛ باید از تشنجها جلوگیری كرد. و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد كرد و اگر ارشاد نشدند، آنها را منزوی كرد، بی اعتنایی كرد به آنها. هر دفعهای كه شما یك طوری بكنید كه با شدت رفتار كنید، آنها مظلومیت به خودشان میدهند و برای ما ضرر دارد. باید هم مسائل را گفت و هم آرامش را حفظ كرد، هم مطالب را مردم بدانند گویندگان باید بگویند و هم آرامش را باید حفظ بكنند. (7)
شما هوشیار باشید كه بسیاری از این اشخاصی كه بین مردم افتادند و تبلیغات سوء میكنند، میخواهند این نهضت ما را به شكست برسانند. شما دوستان، شما برادران من آگاه و بیدار باشید و نگذارید اخلالگران بین شما رخنه كنند. اینها بنا دارند كه باز مسائل را به سالهای قبل برگردانند؛ اینها عمال اجانب هستند، اینها به نظر من میآید كه عمال امریكا هستند و میخواهند كه همان مسائل را، همان چپاولگری را، همان سلب آزادی و سلب استقلال را- دوباره- به ایران برگردانند. اگر شما دوستان و همه اقشار ملت بیدار نباشند، من خوف آن دارم كه خدای نخواسته به شكست برگردیم. (8)
راهبردهای تصریحی:
1- هدف اصلی دشمن ایجاد تشنج و درگیری و جنگ داخلی است.2- میبایست از زمینههای بروز تشنج و درگیری در جامعه جلوگیری كرد.
3- بایستی در جهت حفظ و استحكام وحدت در جامعه عمل كرد.
4- در صورت اصرار بر ایجاد تشنّج و درگیری، بایستی با شدت عمل با عاملان تشنّج برخورد كرد.
5- حتی اگر خواستهها درست و بحق باشد، برای رسیدن به آنها نبایستی ایجاد تشنج، اختلاف و درگیری كرد.
نكات استنباطی:
1- عناصر وابسته به دشمن تلاش میكنند به بهانههای مختلف ایجاد درگیری و اغتشاش در جامعه كنند.2- بی اعتنایی و بی توجهی به حركتهای عوامل دشمن در ایجاد تشنّج و درگیری، وظیفهی همگانی است.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج11، ص 118.
2. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج11، ص 119.
3. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج11، ص 508.
4. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج12، ص9.
5. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج14، صص 253 و 254.
6. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج14، صص 416 و 417.
7. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج12، ص 484.
8. صحیفه امام (رحمه الله علیه)، ج7، صص 16 و 17.
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول