خاطراتی از نماز اول وقت و نماز شب امام خمینی(ره)

نماز شب دائم امام خمینی(ره)

در این مطلب به خاطراتی از نماز اول وقت و نماز شب امام خمینی(ره) که (در بیماری،صحت،زندان،تبعید)هرگز ترک نشده است می پردازیم.
چهارشنبه، 8 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نماز شب دائم امام خمینی(ره)
مقدمه:
نماز شبِ امام خمینی پنجاه سال ترک نشد. امام در بیماری، در صحت، در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی در روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب می‌خواند.

از منظر امام خمینی نماز یک معاشقه است نه وظیفه ای که ما مجبور به انجام آن باشیم. از نماز لذت می برند، چون عبادت را ابراز عشق در برابر معشوق می دانند.

از ظاهر رفتار امام برمی آمد که زمان مناسب ابراز این شیفتگی، شب است. اکثر آشنایان این طور نقل می کنند که امام از سن جوانی نماز شب و تهجد جزو برنامه هایشان بود.

در این مقاله برآنیم تا به تعدادی از خاطرات در مورد نماز شب ها و نمازه های یومیه و توصیه ی امام خمینی (ره) در مورد نماز را اشاره کنیم با راسخون همراه شوید 

نماز شب امام خمینی(ره) در بیمارستان
امام در قم بیمار شدند و به دستور اطباء می‌بایست به تهران منتقل شوند.هوا بسیار سرد بود و برف می‌بارید، یخبندان عجیبی در جاده‌ها وجود داشت امام چندین ساعت در آمبولانس بودند و پس از انتقال به بیمارستان قلب باز نماز شب خواندند.

نماز شب امام خمینی(ره) در هواپیما
شبی که امام از پاریس به سوی تهران می‌آمدند تمام افراد در هواپیما خوابیده بودند و تنها امام در طبقه بالای هواپیما نماز شب می‌خواندند و شما اگر از نزدیک دیده باشید، آثار اشک بر گونه‌های مبارک امام حکایت از شب زنده‌داری و گریه‌های نیمه شب وی دارد.

نماز شب امام خمینی(ره) در پشت بام
جالب این است که امام همیشه موقع نماز عطر و بوی خوش مصرف می‌کردند و شاید بدون بوی خوش سر نماز نایستاده باشند، حتی در نجف هم که نماز شب را پشت بام می‌خواندند در همان پشت بام نیز یک شیشه عطر داشتند.[1]

نماز صبح امام خمینی (ره) با تیمم
هنگامی که آدم دزدان رژیم با سرعت سرسام آوری زعیم توده های رنجدیده را از قم‌‎ ‎‌بیرون برده بودند اضطراب، نگرانی و رعب و وحشت در چهرۀ دژخیمانی که امام را به‌‎ ‎‌تهران می بردند به خوبی هویدا بود.

دیوانه وار ماشین را می راندند و وحشت زده به عقب‌‎ ‎‌و اطراف می نگریستند. وحشت آنان به حدی بود که هر چه امام اصرار ورزید تا برای‌‎ ‎چند دقیقه ای ماشین را نگه دارند تا نماز صبح را به جا بیاورد، نپذیرفتند.

امام در مقام‌‎ ‎‌دلداری آنان اظهار داشتند: «اینطور وحشت زده و مضطرب نباشید، در وسط این بیابان‌‎ ‎‌کسی نیست که قصد تعرض نسبت به شما را داشته باشد. چند دقیقه ای ماشین را برای‌‎ ‎‌نماز متوقف سازید. به علاوه شما همه با هم هستید و من یک نفرم، کاری که نمی توانم‌‎ ‎‌بکنم.

شما نیز نماز بخوانید شما ارتش کشور اسلامی هستید و از بودجه‌‎ ‎‌اسلام ارتزاق می کنید و واجب است که به احکام و فرامین اسلام پای بند باشید.‌‎ ‎‌سرانجام بر اثر فشار و اصرار بیش از حد امام حاضر شدند که برای چند لحظه ماشین‌‎ ‎‌را نگه دارند که فقط ایشان تیمّم نمایند.

گفتند: «ما اجازه نداریم.» فهمیدم که فایده ای ندارد و اینها نگه نمی دارند. گفتم‌‎ ‎‌خوب، اقلاً نگه دارید تا من تیمّم کنم. این را گوش کردند و ماشین را نگه داشتند.

اما‎ ‎‎‌اجازۀ پیاده شدن به من ندادند، من همین طور که توی ماشین نشسته بودم، از توی‌‎ ‎‌ماشین دولا شدم و دست خود را به زمین زدم و تیمّم کردم. نمازی که خواندم پشت به‌‎ ‎‌قبله بود.

چرا که از قم به تهران می رفتیم و قبله در جنوب بود. نماز با تیمّم و پشت به‌‎ ‎‌قبله و ماشین در حال حرکت! این طور نماز صبح خود را خواندم. شاید همین دو‎ ‎‌رکعت نماز من مورد رضای خدا واقع شود(2)

نماز  امام خمینی (ره) در نجف اشرف
در ماه مبارک رمضان در فصل گرماى نجف اشرف، ایشان براى نماز جماعت ظهر و عصر با زبان روزه به مدرسه مرحوم آیت‏اللّه‏ بروجردى تشریف مى‏ بردند و هر روز، اول هشت رکعت نافله‏ هاى ظهر را مى‏ خواندند .

و بعد نماز ظهر را با اذان و اقامه، نسبتاً طولانى می خواندند و بعد از تعقیبات، هشت رکعت نافله‏ هاى عصر را می خواندند. بعد نماز عصر را با اذان و اقامه مانند نماز ظهر می خواندند و بعد از خواندن تعقیبات، تشریف میبردند.

این کار در آن سن و سال و آن هواى گرم بخصوص در حال روزه، کار آسانى نبود. حتى جوانها هم به سختى از عهدۀ انجام این کار بر مى ‏آیند. با این حال، اینگونه با جدیت تمام عبادت می کردند.

انجام این اعمال سبب تربیت طلبه‏ ها مى‏شد. بعضى از طلبه‏ ها که فقط نمازهاى واجب را می خواندند، از امام تبعیت مى‏کردند و آن‏وقت نافله‏ ها را هم می خواندند.

روزهاى جمعه نافله‏ ها را در منزل میخواندند و در مدرسه بدون خواندن نافله، دو نماز ظهر و عصر را جمع می کردند و اجازه اذان براى نماز عصر را نمیدادند. این نکته‏ ها نمایانگر دقت آن بزرگوار در انجام عبادتها، مطابق با دستور موظف است

نماز شب امام خمینی(ره) دردوران بیماری
از دوران بیمارى ایشان نقل مى ‏کنند که:امام از یک ساعت قبل از ظهر، هر کس پیش ایشان مى‏ رفت، از او مى ‏پرسیدند: چه ‏قدر به ظهر مانده؟ و هدفشان هم این بود که در نماز اول وقتشان، تأخیرى رخ ندهد ساعت سه و نیم بعدازظهر احساس عجیبى بر همه مستولى شد.

کار به جایى رسیده بود که با تلاش بسیارِ پزشکان و پرسنل بیمارستان، همه منتظر وقوع معجزه‏ اى بودیم. هنگام مغرب، پزشکان با توجه به این‏که حساسیت ایشان را به نماز مى ‏دانستند، صدایشان کردند و گفتند: 

آقا، وقت نماز است. امام، که از ساعت یک و نیم بعدازظهر بى ‏هوش شده بودند، نسبت به این صدا عکس‏ العمل نشان دادند.همۀ ما شاهد آن بودیم که ایشان در آن حالت بى ‏هوشى با حرکات دست و ابروها، نماز مغرب را به ‏جا آوردند.[3]

نماز  امام خمینی (ره) در اول وقت
هنگامی که نزدیک نماز می شد سر از پا نمی شناختند. به هر کس که در اتاق بود صراحتاً می گفتند: بروید که وقت نماز است و همیشه در این لحظات یک تبسمی پیدا می کردند که آدم احساس می کرد انتظار لحظات شیرینی را می کشند.

روز اولی بود که شاه رفته بود. امام در نوفل لوشاتو فرانسه اقامت داشتند. نزدیک به سیصد الی چهارصد خبرنگار خارجی از کشورهای مختلف، اطراف منزل امام جمع شده بودند.

تختی گذاشتند و امام روی آن ایستادند تا به سؤالات خبرنگاران پاسخ دهند. تمام دوربینها کار می‌کردند. هنوز دو سه سؤال بیشتر از امام نشده بود که صدای اذان ظهر شنیده شد. امام بلافاصله جمع خبرنگاران راترک کردند و فرمودند:

« وقت فضیلت نماز ظهر می‌گذرد.»
تمام حاضرین از این که امام محل را ترک کردند، متعجب شدند.
کسی از امام خواهش کرد: «چند دقیقه ای صبر کنید تا چند سؤال دیگر هم بشود و بعد برای اقامة نماز بروید.»
امام با قاطعیت فرمودند: « به هیچ وجه نمی شود» و برای خواندن نماز رفتند.

ناراحتی امام خمینی (ره) از تاخیر نماز
حجة الاسلام انصاری : امام در روزهای آخر عمرشان می‌خواستند، بخوابند به من فرمودند: اگر خوابیدم برای اول وقت نماز صدایم بزن. گفتم چشم! دیدم اول وقت شد و امام خوابیده‌اند، حیفم آمد صدایشان بزنم، گفتم صدایشان نزنم بهتر است.

چند دقیقه از اذان گذشت و امام چشم‌هایشان را باز کردند و گفتند: وقت شده؟ گفتم: بله. امام فرمودند: چرا صدایم نزدی؟ گفتم: ده دقیقه بیشتر از وقت نگذشته است! گفتند:

مگر من به شما نگفتم؟ امام سپس فرزندش را صدا زدند که «احمد بیا» و فرمودند: ناراحتم، از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خوانده‌ام، چرا الآن که پایم لب گور است، ده دقیقه تأخیر افتد.(4)

نماز امام خمینی (ره) از منظر استاد قرائتی
استاد قرائتی :امام راحل که مردم یک کشور در راهش انقلاب کردند، همه کارها را در موقع پخش اذان رها می‌کرد و به اقامه نماز اول وقت فکر می‌کرد چرا که همه دنیا در مقابل نماز بی‌ارزش است، ادامه این راه همان در پیش گرفتن راه پیروزی است.(5)

نماز شب امام خمینی(ره) در بیان رهبر معظم انقلاب
واقعاً بدون توجّهات معنوی نمی‌شود، بدون توسّل، بدون دعا، بدون نماز شب، بدون مراجعه‌ و خواندن صحیفه‌ی سجادیه نمی‌شود. اگر چنانچه آدم بخواهد ارتباط قلبی خودش را، ارتباط معنوی خودش را با خدا حفظ نکند و مراقبت نکند از آن، کار پیش نمی‌رود.

خدا رحمت کند مرحوم حاج احمدآقا می‌گفت نیمه‌ی شب‌ها که امام پا می‌شود گریه می‌کند، دستمال‌های معمولی کفایت نمی‌کند که اشک‌هایش را پاک کند، حوله‌ی دست و رو خشک‌کنی امام دمِ دستش می‌گذارد که اشک‌هایش را با آن پاک کند؛ خدا هم به او توفیق داد، کمک کرد، به‌خاطر همین معنویّت.

من توصیه می‌کنم نماز شب را تا آن‌جایی که می‌توانید، ولو یک وقتی هم نتوانستید، مثلاً قضایش را [بخوانید]، ترک نشود؛ یعنی دنبال کنید این‌ها را، این‌ها خیلی اثر می‌گذارد، نورانیّت می‌دهد به شما و آن وقت این نورانیّت، به شما کمک می‌کند در پیدا کردن راه.(6)

نماز و دعای امام‌ خمینی (ره) در لحضات آخر عمر در بیانات رهبری
امام تا آخرین لحظات هم ذکر و نمار و دعا را از دست ندادند، همون ساعاتی که ما اونجا، ساعاتی سختی رو میگذروندیم، از ساعت سه یا چهار بعد از ظهر تا ساعت ده و بیست دقیقه، که اون حادثه تلخ اتفاق افتاد.

این چند ساعت خیلی برای ما سخت گذشت، قابل تصویر نیست، در همین ساعات، آقای حاج احمد آقا فرزند عزیز حضرت امام (رحمه الله) یه چیزی رو گفتند، گفتند: پیش از ظهری امام رو تخت شروع کردند نماز خوندن، هی نماز خوندن، هی نماز خوندن، ایشون گفتند نمیدونم نافله می خوندن؟ چی میخوندن؟.

دتی نماز خوندند و بعد پرسیدند که ظهر شده؟!، گفتیم بله!، شروع کردند نماز ظهر رو خوندن با نوافلش، نماز ظهر و عصرشون رو خوندن بعد شروع کردند به ذکر گفتن، ایشون گفتند:

تا اون لحظه ای که امام این حالت عارضه در ایشون پیدا شد و در حالت کما رفتند، مرتب پشت سر هم می گفتند: «سُبْحانَ اللهِ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ، وَ لا إلهَ إلاّ اللهُ، وَ اللهُ أکْبَرُ» (ترجمه: پاک و منزّه است خداوند و ستایش مختص  خداست، و معبودی جز خدا نیست، و خداوند بزرگتر است).

تا آخرین لحظه ایشون ذکر خدا می گفتنند، این درس است برای ما، ما که رهبرمون رو دوست داریم یعنی این، یعنی کار های اون و روحیات اون رو باید ادامه بدیم!!!

خاطره شهید صیاد شیرازی از نماز اول وقت امام‌ خمینی (ره)
در یکی از جلسه ها که حضرت آیه الله خامنه ای نیز به عنوان رئیس جمهور وقت در آن شرکت داشتند، آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس، فرماندهان سپاه و دیگر نیروها و من به عنوان فرمانده نیروی زمینی نیز حضور داشتیم.

جلسه در اتاق کوچک امام تشکیل شده بود. ایشان بر روی مبل نشسته بودند و ما در برابرشان بر روی زمین حلقه زده و نشسته بودیم. نمی دانم که نوبت گزارش کدام از ما بود که امام ناگهان از اتاق خارج شدند.

برخورد امام (ره) برای ما بسیار تکان دهنده بود. فرد گزارش دهنده نتوانست جمله ناتمام خود را تمام کند چرا که مات و مبهوت مانده بود که چه بگوید و برای چه کسی بگوید. اولین کسی که لب به سخن گشود و حرف زد، آقای هاشمی رفسنجانی بودند.

ایشان گفتند: (آقا! کسالتی ایجاد شده است؟) حضرت امام با تندی برگشتند و با قاطعیت جواب دادند: (خیر، وقت نماز است.) من ناخودآگاه به ساعتم نگاه کردم. افق تهران را از پیش می دانستم و می توانم بگویم که ساعت و وقت بلند شدن امام برای نماز با افق تهران دقیقه ای تفاوت نداشت.

در هر صورت این برخورد امام در ما حال و وضع عجیبی را به وجود آورد. ایشان به طرف سجاده ای که پهن بود. رفتند. ما از ایشان پرسیدیم: (اجازه می دهید در محضرتان نماز بخوانیم؟) ایشان فرمودند: مخالفتی ندارم.)

بعد همه ما به سرعت آماده شدیم و با حضرت امام نماز را اقامه کردیم. در آن جلسه جنگی، دائم سوالهای بسیاری در ذهن من چرخ می زد: چرا در جلسه به این مهمی، جلسه جنگی، حضرت امام می توانند جلسه را قطع کنند و به نماز بروند؟

چرا امام به عنوان ولی امر مسلمین با آن همه علم و دانش، جلسه به آن مهمی را که مربوط به مسلمین بود قطع کردند، آن هم به خاطر نماز اول وقت؟

چگونه حتی به آن سخنگو اجازه ندادند که حرفهای آن سخنگو تمام بشود؟ در واقع حالت عبادی امام چنان بود که نمی توانستند از چند لحظه پیش به سخنان سخنگو توجه داشته باشند.(7)

توصیه امام خمینی (ره) در مورد نماز
پس ای عزیز، دامن همت به کمر زن و دست طلب بگشای و با هر تعب و زحمتی است حالات خود را اصلاح کن و شرایط روحیه نماز اهل معرفت را تحصیل کن.

و از این معجون الهی با کشف تام محمدی صلی الله علیه و آله برای درمان تمام دردها و نقص های نوس فراهم آمده استفاده کن؛ وخود را تا مجال است از این منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عمیق بُعد( نجات بده) .

از ساحت مقدس ربوبیت جل و علا کوچ ده و مستخلص کن و به معراج وصال و قرب کمال خود را برسان ؛که اگر این وسیله ازدست رفت وسائل دیگر منقطع است :

« اِن قـُبـِلـَت قـُبـِل ما سِواها و إن رُدَت رُدَ ما سِواها »یعنی « اگر نماز پذیرفته شد سایر اعمال پذیرفته میشود؛ واگر رد شد کارهای دیگر نیز رد میشد. »(8)

اهمیت نماز  در کلام امام خمینی (ره)
در اسلام از نماز، هیچ فریضه ‏اى بالاتر نیست. چه ‏طور نماز را این‏قدر سستى مى‏ کنید در آن؟ از نماز همۀ این مسائل پیدا مى ‏شود. شما پرونده ‏هایى که در دادگسترى ‏ها، در جاهاى دیگر، دادگاه‏ها هست، بروید ببینید.

از نمازخوان ‏ها ببینید پرونده هست آن‏جا؟ از بى ‏نمازها پرونده هست. هرچه پرونده پیدا کنید، پروندۀ بى ‏نمازهاست. نماز پشتوانۀ ملت است. سیدالشهدا در همان ظهر عاشورا، که جنگ بود و آن جنگ بزرگ بود و همه در معرض خطر بودند.

وقتى یکى از اصحاب گفت: ظهر شده است، فرمود که «یاد من آوردید، یاد آوردید نماز را و خدا تو را از نمازگزاران حساب کند.» و ایستاد همان‏جا نماز خواند؛ نگفت که ما مى ‏خواهیم جنگ بکنیم.

خیر، جنگ را براى نماز کردند...نماز یک کارخانۀ انسان‏ سازى است. فحشا و منکر را نماز، نماز خوب فحشا و منکر را از یک امّتى بیرون مى ‏کند. این‏هایى که در این مراکز فساد کشیده شده‏ اند، این‏ها، آن بى ‏نمازها هستند.

نمازخوان‏ ها در مساجدند و مهیّایند براى خدمت. مسجدها را خالى نکنید، تکلیف است امروز. امروز یک روزى است استثنایى. ما در یک مقطع از عصر واقع شده‏ ایم که استثنایى است. ما با ذکر خدا، با اسم خدا پیش بردیم و نماز بالاترین ذکر‏خداست.(9)

نتیجه:
از نماز شب امام خمینی(ره) و اهمیت به نماز اول وقت این رهبر که آن را بر هر چیزی مقدم میدانند به این می رسیم که :
مجتهد اعلم بنیانگذار انقلاب ایران اگر متوکل و متوسل و عامل به آیات قرآن و دستورات اهل بیت علیهم السلام در باب نماز نمی شدند .
هرگز انقلابی درونی و بیرونی و جهانی در وجود خودش و دنیا ایجاد نمی کرد.(روحش شاد و جاویدان و یادش گرامی)
 

پی نوشت:

1. سرگذشت‌های ویژه، ج2، ص51.
2. سید حمید روحانی؛ بررسی و تحلیلی از نهضت امام خمینی؛ ج ۱، ص ۴۷۲.
3.امام در سنگر نماز، ص 26، خاطرۀ فرشته اعرابى. 
4. رضا مختارى، سیماى فرزانگان، ص13.
5.اجلاس استانی نماز اردوگاه بادله شهرستان ساری .
6.رهبر انقلاب در دیدار اعضای مؤسسه عالی فقه و علوم اسلامی.
7. نماز در اندیشه و سیره امام خمینی (س؛ ص ۳۹ - ۴۰
8. کتاب آداب الصلوة از امام خمینی (ره) ص 6
9.صحیفۀ امام، ج 12، ص 392 ـ 393.
 

منبع:
سایت اندیشه قم
http://sotone_din.rozblog.com/post/70
https://ana.press/fa/news/492677
http://www.imam-khomeini.ir/fa/NewsPrint.aspx?ID=22736
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/05/30/2760994
https://www.ziaossalehin.ir/fa/content/37396
* این مقاله در تاریخ 1401/9/15 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط