نقش سجده در بازسازي معنوي انسان (3)
نويسنده:اصغر بابايي
منبع: سايت انديشه قم
منبع: سايت انديشه قم
بدانچه در اين كارها است بنگريد:
اولين جنگ در تاريخ، جنگ كبر و خودپسندي بود با سجده در مقابل آدم.
امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ در وصيتنامه الهي سياسي فرمودند:
«با دلي آرام و قلبي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوي جايگاه ابدي سفر ميكنم.»[2]
اين سخن، قاعده بزرگ زندگي عارفان واقعي است و براي رسيدن به قلّه بلند انسانيت، اين سخن آشنايي امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ ، معيار و محك زيبايي است كه انسانهاي موحد عموماً و شيعيان خصوصاً، خود را در معرض امتحان الهي ببينند و اعمال خود را مورد سنجش قرار دهند.
بهترين راه آزمايش و امتحان اين است كه: هر كس، پيش وجدان خويش، ببيند به اين آرامش و اطمينان قلبي رسيده است يا خير؟! اگر نرسيده است چه بايد بكند؟
سجدهگاه، نردبان صعود است به سوي انسانيت. براي دست يازيدن به اين آمادگي و آوازه بلند، بايد از قرارگاه و بندرگاه «سجدهگاه» گذر كرد.
تا زماني كه در سجدهگاه، به تمرين آرامش الهي دست نزند، آمادگي و به دنبال آن آوازه آرماني به دست نخواهد آمد.
راه تمام آرمانها و ارزشها، از سجدهگاه ميگذرد.
«يا عَبْدَ الله اَعِنّا بِطولِ السّجُود»[3]
يعني: «اي بنده خدا ياري ده ما را (در رساندن به اين خواسته) از طريق سجدههاي طولاني.»[4]
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: اَقْرَبُ ما يَكونُ العَبْدُ مِنَ الله اِذَا سَجَدَ؛[5]
نزديكترين چيزي كه بنده را به خدا نزديك ميكند سجده است.
در روايات داريم كه سجدة طولاني، دشمنشكن است.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند:
اِنَّ الْعَبْدَ اِذَا اَحالَ السُجوُدَ حيثُ لَا يَراهُ اَحَدٌ، قالَ الشّيطانُ واوَيْلاهُ اَطَاعُوا و عَصَيْتُ و سَجَدوُا وَ اَبَيْتُ؛[6]
«به درستي انسان هنگامي كه سجده را طولاني كرد فرياد شيطان بلند ميشود كه واي بر من! آنها اطاعت خدا كردند و من عصيان كردم، آنان سجده كردند و من نافرماني كردم.»
به هر تقدير بهشت كانون انگيزههاي الهي است و راه آن از سجدهگاه ميگذرد.
«بدانيد كه امروز رياضت است و فردا مسابقت، و خط پايان، دروازة بهشت برين است، و آنكه بدان نرسد در دوزخ جايگزين.»[7]
همچنين فرمودند:
«اَلَا وَ اِنَّ اليَوْمَ الْمِضْمَارُ وَ غَداً السِّباقُ. وَ السَّبَقَةُ الجَنَّةُ وَ الْغايَةُ النّارُ.»[8]
«امروز مضمار (رياضت) است و فردا مسابقت، سبقه بهشت است، و دوزخ غايت.»
بنابراين بهشت چيزي نيست كه بتوان از آن صرف نظر كرد و چشمپوشي نمود. براي رسيدن به اين همه عظمتها، بايد در سجدهگاه به تمرين مداوم دست زد و با آمادگي كامل به استقبال بهشت شتافت.
اگر در آيات و روايات دقيق شويم، رهآورد سجده فراوان است، ولي به علت اختصار از تفصيل آن صرف نظر مينمائيم.
اميد است روح سجدههاي واقعي در ما دميده شود و بتوانيم با سجدههاي طولاني و معنادار، به زندگي خود طراوت و شادابي ببخشيم.
اولين جنگ در تاريخ، جنگ كبر و خودپسندي بود با سجده در مقابل آدم.
شيطان كه رانده گشت بجز يك خطا نكرد
او خـود را بـراي سـجده آدم رضـا نكـرد
شــيطان هــزار مــرتبه بــهتر ز بــينماز
او ســجده را بـر آدم و آن بـر خـدا نكـرد[1]
او خـود را بـراي سـجده آدم رضـا نكـرد
شــيطان هــزار مــرتبه بــهتر ز بــينماز
او ســجده را بـر آدم و آن بـر خـدا نكـرد[1]
2ـ5: فرع پنجم، آمادگي و آوازه آرماني.
قاعده بزرگ و آرم الهيامام خميني ـ رحمة الله عليه ـ در وصيتنامه الهي سياسي فرمودند:
«با دلي آرام و قلبي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوي جايگاه ابدي سفر ميكنم.»[2]
اين سخن، قاعده بزرگ زندگي عارفان واقعي است و براي رسيدن به قلّه بلند انسانيت، اين سخن آشنايي امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ ، معيار و محك زيبايي است كه انسانهاي موحد عموماً و شيعيان خصوصاً، خود را در معرض امتحان الهي ببينند و اعمال خود را مورد سنجش قرار دهند.
بهترين راه آزمايش و امتحان اين است كه: هر كس، پيش وجدان خويش، ببيند به اين آرامش و اطمينان قلبي رسيده است يا خير؟! اگر نرسيده است چه بايد بكند؟
سجدهگاه، نردبان صعود است به سوي انسانيت. براي دست يازيدن به اين آمادگي و آوازه بلند، بايد از قرارگاه و بندرگاه «سجدهگاه» گذر كرد.
تا زماني كه در سجدهگاه، به تمرين آرامش الهي دست نزند، آمادگي و به دنبال آن آوازه آرماني به دست نخواهد آمد.
راه تمام آرمانها و ارزشها، از سجدهگاه ميگذرد.
2ـ6: فرع ششم، راه رسيدن به بهشت
مردي خدمت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيد، حضرت از او پرسيد چه ميخواهي؟ در جواب گفت: بهشت! حضرت تأملي كردند و سپس فرمودند:«يا عَبْدَ الله اَعِنّا بِطولِ السّجُود»[3]
يعني: «اي بنده خدا ياري ده ما را (در رساندن به اين خواسته) از طريق سجدههاي طولاني.»[4]
حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: اَقْرَبُ ما يَكونُ العَبْدُ مِنَ الله اِذَا سَجَدَ؛[5]
نزديكترين چيزي كه بنده را به خدا نزديك ميكند سجده است.
در روايات داريم كه سجدة طولاني، دشمنشكن است.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند:
اِنَّ الْعَبْدَ اِذَا اَحالَ السُجوُدَ حيثُ لَا يَراهُ اَحَدٌ، قالَ الشّيطانُ واوَيْلاهُ اَطَاعُوا و عَصَيْتُ و سَجَدوُا وَ اَبَيْتُ؛[6]
«به درستي انسان هنگامي كه سجده را طولاني كرد فرياد شيطان بلند ميشود كه واي بر من! آنها اطاعت خدا كردند و من عصيان كردم، آنان سجده كردند و من نافرماني كردم.»
به هر تقدير بهشت كانون انگيزههاي الهي است و راه آن از سجدهگاه ميگذرد.
«بدانيد كه امروز رياضت است و فردا مسابقت، و خط پايان، دروازة بهشت برين است، و آنكه بدان نرسد در دوزخ جايگزين.»[7]
همچنين فرمودند:
«اَلَا وَ اِنَّ اليَوْمَ الْمِضْمَارُ وَ غَداً السِّباقُ. وَ السَّبَقَةُ الجَنَّةُ وَ الْغايَةُ النّارُ.»[8]
«امروز مضمار (رياضت) است و فردا مسابقت، سبقه بهشت است، و دوزخ غايت.»
بنابراين بهشت چيزي نيست كه بتوان از آن صرف نظر كرد و چشمپوشي نمود. براي رسيدن به اين همه عظمتها، بايد در سجدهگاه به تمرين مداوم دست زد و با آمادگي كامل به استقبال بهشت شتافت.
اگر در آيات و روايات دقيق شويم، رهآورد سجده فراوان است، ولي به علت اختصار از تفصيل آن صرف نظر مينمائيم.
اميد است روح سجدههاي واقعي در ما دميده شود و بتوانيم با سجدههاي طولاني و معنادار، به زندگي خود طراوت و شادابي ببخشيم.
نتيجه:
زندگي بشريت بايد به آسايشگاه بزرگي از آرامش تبديل شود تا بشر بتواند در آن آسايشگاه به «ميدان تمريني» دسترسي پيدا كند و به دنبال آن دينداري را از حالت تئوري و نظري، كاربردي سازد. سجدهگاه در واقع فرودگاه الهي است كه موحد حقيقي در آنجا چشم به راه پرواز ملكوتي مانده است. مقدمه اين پرواز، آن است كه سجدهگاه را ميدان بزرگي قرار دهيم براي تمرين «چگونه كوچكي نمودن» و در «مقابل چه كسي كوچكي كردن». سجدهگاه، آسايشگاه و آرامگاه جان است كه براي رسيدن به آسمان و افلاك بايد بتوان دستاندازهاي پنهان و باطني را هموار ساخت و با خاك يكسان گشتن و خاكمالي كردن جان را، تمرين كرد و كاربردي نمود. سر بر خاك گذاشتن به معناي خاكمال كردن افكار است از وسوسهها و شبهات شيطاني و به دنبال آن متصل ساختن جان به آبِ كر و شستشوي آن از آلودگيها است. خاكي زيستن، خاكي ماندن، خاكي مردن و خاكمال كردن همه، براي آن است كه جان انسان از آلودگيها پاك گردد و سجدهگاه، ميدان تمرين است براي چنين كاري.پی نوشت ها:
[1] . بابا طاهر.
[2] . قسمتي از وصيتنامه الهي سياسي امام خميني ـ رحمة الله عليه ـ .
[3] . فروع كافي، 1 / 73.
[4] . رضوان طلب، محمد رضا، پرستش آگاهانه، دوم، 1375، ص 136.
[5] . بحار الانوار، ج 82، ص 233.
[6] . بحار الانوار، ج 85، ص 163.
[7] . نهج البلاغه، خ 28.
[8] . همان.