شباهت های ظهور با قیامت - بخش دوم

از مفاهيم بلند و پربار قرآن كريم عنوان ايام الله است كه در دو آيه بكار رفته است، و از مجموع احاديث معصومين‌(عليهم‌السلام) و سخنان مفسرين چنين بدست مي‌آيد كه مقصود از ايام الله؛ روزهايي است كه قدرت و عظمت خداوند در آنها بطور كامل نمودار گرديده و نيروهاي مردم بي‌اثر مانده و از كار افتاده است.بي‌ترديد همة روزها را خداوند آفريده است و به او تعلق دارند. همان‌طور كه همة مكان‌ها از آنِ اوست. اما قسمتي از زمان‌ها و مكان‌ها به سبب ويژگي خاصي به خداوند انتساب يافته‌‌اند و به نام اقدس او اضافه شده‌اند.
سه‌شنبه، 14 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شباهت های ظهور با قیامت - بخش دوم
شباهت های ظهور با قیامت - بخش دوم
شباهت های ظهور با قیامت - بخش دوم
نويسنده:سيد مهدي حائري قزويني

8- ايام الله

از مفاهيم بلند و پربار قرآن كريم عنوان ايام الله است كه در دو آيه بكار رفته است، و از مجموع احاديث معصومين‌(عليهم‌السلام) و سخنان مفسرين چنين بدست مي‌آيد كه مقصود از ايام الله؛ روزهايي است كه قدرت و عظمت خداوند در آنها بطور كامل نمودار گرديده و نيروهاي مردم بي‌اثر مانده و از كار افتاده است.بي‌ترديد همة روزها را خداوند آفريده است و به او تعلق دارند. همان‌طور كه همة مكان‌ها از آنِ اوست. اما قسمتي از زمان‌ها و مكان‌ها به سبب ويژگي خاصي به خداوند انتساب يافته‌‌اند و به نام اقدس او اضافه شده‌اند. مانند خانة‌ كعبه كه بيت‌الله ناميده شده و روزهاي خاصي كه عزت و قدرت و عظمت خداوند در آن‌ها كاملاً آشكار گرديده است و ايام‌الله خوانده شده‌اند همچون روزهايي كه نعمت‌هاي الهي مردمان را فرا گرفته و روزهايي كه بلا و گرفتاري و عذاب بر آنان نازل گرديده است. (1)
پس از اين مقدمه كوتاه شايان توجه است كه از جمله شباهت‌هاي دوران ظهور حضرت بقية الله (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) به قيامت؛ آن است كه هر دو هنگام، مهم‌ترين و روشن‌ترين مصاديق ايام‌الله به شمار آمده‌اند. چنان‌كه در احاديث، امام باقر و امام صادق (عليهما‌السلام) فرموده‌اند: ايام‌الله عزوجل ثلاثة؛ يوم يقوم القائم (عليه‌السلام) و يوم الكّرة و يوم القيامة(2) (روزهاي مخصوص ) خداوند عزو جل سه روز است: موقعي كه حضرت قائم (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) به پا خيزد، دوران رجعت و روز قيامت.
اكنون دو آيه‌اي كه مفهوم ايام الله در آنها به كار رفته است را مورد يادآوري قرار مي‌دهيم.
(لقد ارسلنا موسي بآياتنا أن أخرج قومك من الظلمات الي النور و ذكرهم بأيام الله؛(3) ما موسي را با آيات خود فرستاديم كه قوم خويش را از تاريكي‌ها به سوي نور بيرون ساز و آنان را به ايام الله يادآوري كن.
(قل للذين آمنوا يغفروا للذين لا يرجون ايام الله)؛ (4) به كساني كه ايمان آورده‌اند بگو: از آناني كه نسبت به ايام الله اميدوار نيستند، درگذرند.
در آية نخست يادآوري ايام الله مورد تأكيد قرار گرفته و در آيه دوم نااميدي و بي‌اعتقادي نسبت به ايام الله به طور ضمني نكوهش گرديده است . يعني بايد نسبت به ظهور امام عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) و برپايي قيامت اعتقاد راسخ داشت و آنها را از ياد نبرد. به عبارت ديگر بايد انديشه و رفتارمان با هماهنگي كامل در جهت صحيحي فعاليت كنند تا آمادة حضور در آن ايام خطير بوده و مورد لطف و عنايت خاص خداوند قرار گيريم. چنانكه مولاي متقيان علي (عليه‌السلام) در وصف بندگان خاص خداوند فرموده است: يذكّرون بايام الله و يخوّفون مقامه؛ (5) روزهاي خداوند را بسيار يادآوري مي‌‌كنند و از جايگاه (عظمت و كيفر سخت) او را هشدار مي‌دهند.

9- يوم الخروج

از مفاهيم بلند قرآني كه مشتمل بر يكي از شباهت‌هاي هنگامه ظهور حضرت بقية الله (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) به صحنة قيامت است، يوم الخروج است.
يوم الخروج فقط يك بار در قرآن كريم ياد شده و راجع به آن سه تفسير بيان گرديده است.
ـ زمان اقدام مسلحانه حضرت امام قائم (عليه‌السلام) ؛
ـ دورة رجعت و بازگشت جمعي از اموات به جهان؛
ـ ‌بيرون آمدن تمامي مردگان از قبرها در قيامت.
خروج واژه‌اي عربي و به معناي بيرون رفتن است و نيز به معناي شورش كردن و به جنگ و مخالفت با كسي برخاستن، به كار مي‌رود. در احاديث بسياري از اقدام مسلحانة حضرت مهدي (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) براي برقراري عدل و داد با اصطلاح خروج ياد شده است كه به چند نمونه بسنده مي‌كنيم:
حذيفه مي‌گويد از رسول خدا (صلي‌الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه فرمود: هرگاه وقت خروج حضرت قائم (عليه‌السلام) فرا رسيد منادي از سوي آسمان فرياد مي‌زند: اي مردم! دوران حكومت جباران و سركشان به سرآمد و بهترين افراد امت محمد (صلي‌الله عليه و آله و سلم) كارفرمانروايي را به دست گرفته است.
پس در مكه به او ملحق شويد. در آن هنگام نجبا از مصر، و ابدال از شام، و گروه‌هاي عراقي كه عابدان شب و شيران روز مي‌باشند و دلهايشان همچون پاره‌هاي آهن است بيرون مي‌روند و بين ركن و مقام با او بيعت مي‌كنند.(6)
روزي حضرت اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) به فرزندش حسين (عليه‌السلام) نگاهي افكند و فرمود: اين فرزندم سيد است هم چنان‌كه رسول خدا (صلي‌الله عليه و آله و سلم) او را سيد ناميد. خداوند از صلب او مردي را پديدار خواهد ساخت كه همنام پيامبر شماست. در خلقت و خوي شبيه اوست. به هنگام غفلت از سوي مردم و ميراندن حق، و آشكار نمودن ستم خروج خواهد كرد. به خدا سوگند اگر خروج نكند گردنش را مي‌زنند. با خروج او اهل و ساكنان آسمان‌ها خوشحال مي‌شوند.(7)
محمدبن علي حلبي مي‌گويد از امام صادق (عليه‌السلام) شنيدم كه مي‌فرمود: اختلاف بني العباس (از نشانه‌ها يا تقديرهاي) حتمي است و نداي آسماني از (امور) حتمي است و خروج حضرت قائم (عليه‌السلام) از (مقدرات) حتمي است. پرسيدم: ندا چگونه خواهد بود؟
فرمود: اول روز، گوينده‌اي از آسمان اعلام مي‌دارد توجه كنيد كه علي (عليه‌السلام) و شيعيانش رستگارند. و منادي ديگر در آخر روز بانگ مي‌زند توجه كنيد كه عثمان و پيروانش رستگارند.(8) گفتني است كه در احاديث ديگر بيان شده كه ندا كنندة دوم شيطان است براي اينكه باطل جويان را به ترديد اندازد. چند تن از محدثان شيعه از امام صادق (عليه‌السلام) نقل كرده‌اند كه فرمود: قائم ما اهل بيت (عليه‌السلام) روز جمعه خروج خواهد داشت. (9)
در تفسير علي بن ابراهيم قمي ـ كه منسوب به امام صادق (عليه‌السلام) است ـ آمده كه فرمودند: منادي نام حضرت قائم (عليه‌السلام) و نام پدرش (عليه‌السلام) را بانگ مي‌زند و اعلام مي‌دارد بر اينكه خداوند مي‌فرمايد: (يوم يسمعون الصيحة بالحق ذلك يوم الخروج)؛(10)
روزي كه آن صيحه را به حق مي‌شنوند آن هنگام روز خروج است. فرمود: صيحه ( و فرياد آسماني) به نام حضرت قائم (عليه‌السلام) از سوي آسمان است. آن هنگام روز خروج است. سپس فرمود: اين همان زمان رجعت مي‌باشد. (11)
البته ظاهر آية كريمه راجع به قيامت و هنگام بيرون آمدن از قبرهاست و اين تعبير محكم هرگونه توجيه و تأويلي را دربارة معاد جسماني باطل مي‌سازد،‌و جايي براي بحث و مناقشه در اين زمينه باقي نمي‌گذارد. به خصوص آنكه عنوان خروج در آية ديگر با صراحت بيشتر ياد شده است. مي‌فرمايد: يوم يخرجون من الاجداث سراعا؛ (12) روزي كه از گورها به سرعت خارج مي‌شوند. و تعبير به صيحه در آية مورد بحث اگر دميدن اسرافيل در صور باشد؛ مقصود از يوم الخروج هنگام بيرون شدن از قبرها براي تمامي افراد از اولين و آخرين است. و چنانچه مقصود صيحه و نداي جبرئيل (عليه‌السلام) باشد مربوط به خروج وبه پا خاستن مؤمنان براي جهاد و نصرت دين و ياري امام زمان (عليه‌السلام) است. و اگر راجع به رجعت باشد مقصود بازگشت ستمكاران بزرگ براي انتقام گرفتن از آنها و بازگشت مؤمنان براي تشرف به محضر ائمه اطهار (عليهم‌السلام) است.

10- يوم موعود

ظهور و برپايي دولت حقه امام عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) وعدة بزرگ الهي است كه همواره توسط انبياء‌ و اولياء‌ و همچنين در آيات قرآن كريم مورد تأكيد واقع گرديده است كه در اينجا به ذكر چند نمونه از آيات و احاديث بسنده مي‌كنيم. (13)
(وعدالله الذين امنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفنّهم في الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنّن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنّهم من بعد خوفهم امناً يعبدونني لا يشركون بي شيئاً؛ (14) خداوند به كساني از شما كه ايمان دارند و كارهاي شايسته به جاي آورده‌اند، وعده فرموده: كه (در زمان ظهور امام قائم (عليه‌السلام)) در زمين خلافت دهد. چنان‌كه كساني‌كه پيش از شما بودند را جانشين پيشينيان خود ساخت و البته دين پسنديدة آنان را بر همه جا مسلط و نافذ گرداند و حتما بر همة مؤمنان به جاي ترس و هراس (از دشمنان) ايمني كامل عطا مي‌فرمايد كه مرا بدون هيچ‌گونه شرك پرستش نمايند.
(حتي اذا رأوا ما يوعدون اما العذاب و اما الساعة فسيعلمون من هو شر مكانا و اضعف جندا)؛ (15) تا آنگاه كه آن‌چه وعده شده‌اند را به چشم خود ببينند كه يا عذاب (و كيفر) دنياست و يا فرا رسيدن ساعت (قيامت) به زودي خواهند دانست كه كداميك (از مؤمنان و كافران) جايگاهش بدتر و سپاهش ناتوان‌تر است.
شيخ كليني قدس سره از امام صادق (عليه‌السلام) روايت آورده كه فرمود: قول خداوند تا آ‌ن‌گاه كه وعده شده‌اند را به چشم خود ببينند؛ خروج حضرت قائم (عليه‌السلام) است. و همان ساعت است. در آن روز (كافران) خواهند دانست كه از سوي خداوند به دست وليّ و قائم او (عليه‌السلام) چه بر سرشان خواهد آمد. و قول خداوند كداميك جايگاهش بدتر است؛ يعني نزد قائم (عليه‌السلام) ...(16)
(خاشعه ابصارهم ترهقهم ذله ذلك اليوم الذي كانوا يوعدون)؛(17) (آن‌ روز) در حالي (فرا رسد) كه چشمانشان به خواري فرو افتاده و ذلّت آنان را فرا گرفته است. همان روزي كه (توسط فرستادگان خداوند) به آنها وعده مي‌شود.
از امام باقر‌(عليه‌السلام) روايت است كه راجع به اين آيه كريمه فرمود: مقصود روز خروج (و قيام مسلحانة) حضرت قائم‌(عليه‌السلام) است.(18)
(حتي اذا رأوا ما يوعدون اما العذاب و اما الساعه فسيعلمون من هو شر مكانا و اضعف جندا)(19) تا آنگاه كه وعدة (عذاب) را به چشم خود ببينند كه يا (به كشته شدن و عقوبت) عذاب دنياست و يا فرا رسيدن ساعت (مقرر). به زودي خواهند دانست كه كدام يك (از مؤمنان و كافران) جايگاهش بدتر و سپاهش ناتوان‌تر است.
راجع به اين‌ آيه امام صادق‌(عليه‌السلام) فرمود: آن (روز) خروج حضرت قائم‌(عليه‌السلام) يعني همان ساعت است. در آن روز به سبب آنچه از سوي خداوند به دست وليّ او فرود مي‌آيد؛ (عاقبت كارشان را) خواهند دانست كه كداميك جايگاهش بدتر است يعني نزد حضرت قائم‌(عليه‌السلام) .(20)
حتي اذا رأوا ما يوعدون فسيعلمون من اضعف ناصرا و اقل عددا؛(21) تا آن‌گاه كه عذاب موعود خود را به چشم ببينند، خواهند دانست كه كداميك (از شما يا آنان) يارانشان ضعيف‌تر و افرادشان كم‌تر است.
از امام موسي كاظم‌(عليه‌السلام) روايت شده كه فرمود: منظور (از آن وعده) حضرت قائم‌(عليه‌السلام) و ياران او مي‌باشد.(22) گفتني است كه از القاب مشهور امام عصر‌(عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) موعود است. محدث عالي‌قدر، مرحوم حاج‌ميرزا حسين نوري(‌قدس‌سره) در اين‌باره فرموده است: در هدايه آن را از القاب شمرده و شيخ طوسي روايت كرده از حضرت سجاد‌(عليه‌السلام) كه راجع به آيه شريفه (و في السماء رزقكم و ما توعدون فورب السماء و الارض انه لحق مثل ما انكم تنطقون)؛(23) و در آسمان است رزق شما و آنچه وعده مي‌شويد. پس قسم به پروردگار آسمان و زمين كه آن حق است مثل آن‌كه شما سخن گوييد. امام سجاد‌(عليه‌السلام) فرمود: اين برخاستن و خروج قائم آل محمد‌(صلي‌الله عليه و آله و سلم) است. و ابن عباس نيز مثل آن را نقل كرده و احتمال مي‌رود كه غرض آن حضرت تأويل رزق در آيه به ظهور آن جناب باشد كه سبب نشر ايمان و حكمت،‌و انواع علوم و معارف است و حقيقت رزق و حيات انساني و عيش جاوداني در آن است.
چنانچه در آية شريفة (فلينظر الانسان الي طعامه)؛(24) بايد انسان به غذاي خود بنگرد؛ طعام را به علم تفسير فرموده‌اند،‌ و آنچه بعد از آن ذكر شده از دانه، انگور،‌زيتون، نخل و بساتين و چراگاه‌ها را به انواع علوم. در غيبت‌ نعماني نيز از امام باقر‌(عليه‌السلام) روايت شده كه فرمود: در زمان آن حضرت به خلق حكمت داده مي‌شود تا آنجا كه زن در خانة‌خود به كتاب خداوند و سنت رسول خدا‌(صلي‌الله عليه و آله و سلم) حكم مي‌كند.
هم‌چنين احتمال مي‌رود مقصود تفسير (و ما توعدون) باشد. يعني آن موعودي كه به شما داده شده و جميع انبياء، امت‌هاي خود را به آمدن او وعده داده‌اند. السلام علي المهدي الذي وعدالله به الامم ان يجمع به الكلم... و در زيارت آن جناب است واليوم الموعود و شاهد و مشهود(25). در اين‌كه روز قيامت؛ موعود بزرگ خداوند است؛ نيازي به شرح و توضيح نيست. تنها به‌منظور تكميل بحث به نقل سه آيه تبرك مي‌جوييم.
(اليه مرجعكم جميعا وعدالله حقا)؛(26) بازگشت همگي شما به سوي اوست كه اين وعده حق الهي است.
فاذا جاء وعدالآخرة جئنا بكم لفيفا؛(27) و هرگاه زمان وعدة آخرت فرا رسد، شما را دسته جمعي (به صحنه رستاخيز) خواهيم آورد.
يا ايها الناس ان وعد الله حق فلا تغرّنّكم الحياة الدنيا؛(28) اي مردم! البته وعده خداوند حقيقت دارد، پس مبادا كه زندگاني دنيا شما را بفريبد.

11- روز جدايي حق جويان از اهل باطل

از ويژگي‌هاي دوران ظهور حضرت وليّ عصر‌(عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) آن است كه مؤمنان و حق جويان از اهل باطل جدا مي‌شوند. چنان‌كه در احاديث آمده است.
اميرمؤمنان علي‌(عليه‌السلام) فرمود: منادي در ماه رمضان از ناحية مشرق هنگام سپيده دم ندا مي‌دهد؛ اي اهل هدايت! جمع شويد. و يك منادي از سوي مغرب پس از ناپديد شدن سرخي شفق فرياد مي كشد؛ اي اهل باطل! جمع شويد. فرداي آن روز هنگام ظهر، رنگ خورشيد تغيير مي‌كند و زرد مي‌شود. سپس سياه و ظلماني مي گردد، و در روز سوم خداوند حق و باطل را از هم جدا مي‌سازد و «دابة الارض» خروج مي‌نمايد و روميان تا كهف پيش‌روي مي‌كنند. آن‌گاه خداوند اصحاب كهف را همراه با سگشان برمي‌انگيزاند. يكي از آنان ميلخا نام دارد و ديگري خملاها و اينان دو شاهدي هستند كه تسليم حضرت قائم‌(عليه‌السلام) مي‌باشند.(29)
عجلان ابوصالح مي‌گويد امام صادق‌(عليه‌السلام) فرمود: روزها و شب‌ها به پايان نمي‌رسد تا اين كه منادي از جانب آسمان ندا مي دهد؛ اي اهل حق! جدا شويد. اي اهل باطل! جدا شويد. پس هر كدام از ديگري جدا مي‌گردند. راوي گويد عرض كردم؛ اصلحك الله!(30) آيا پس از اين ندا باز هم اين‌ها به هم مخلوط خواهند شد؟ فرمود: خير، خداوند در كتاب خود مي‌فرمايد: (ما كان الله ليذر المؤمنين علي ما انتم عليه حتي يميز الخبيث من الطيب)؛(31) چنين نباشد كه خداوند مؤمنان را بر اين حال كه هستند واگذارد تا اين كه پليد را از پاكيزه جدا سازد.(32)
ابراهيم كرخي روايت كرده كه شخصي از امام صادق‌(عليه‌السلام) پرسيد: آيا حضرت علي‌(عليه‌السلام) از لحاظ بدن توانا نبود و در انجام فرمان خدا قدرت نداشت؟ امام صادق‌(عليه‌السلام) فرمود: چرا. آن مرد گفت: پس چه مانعي داشت كه (از حقش) دفاع كند، يا از (غصب) حق خود جلوگيري نمايد؟ امام صادق‌(عليه‌السلام) فرمود: (چون اين مطلب را) پرسيدي پس جواب را بفهم. يك آيه از كتاب خداوند علي (عليه‌السلام) را از اين كار بازداشت.
پرسيد: كدام آيه؟ امام اين آيه را خواندند: (لو تزيّلوا لعذّبنا الذين كفروا منهم عذاباً اليما)؛(33) اگر آنان (عناصر ايمان و كفر) از يكديگر جدا شدند؛ البته افراد كافر را به عذابي دردناك معذب مي‌ساختيم. در حقيقت خداوند را سپرده‌هايي بود كه در اصلاب مردماني كافر و منافق قرار داشتند. حضرت علي‌(عليه‌السلام) پدران را نمي‌كشت تا آن‌گاه كه سپرده‌ها بيرون آيند و هنگامي كه آنان بيرون آمدند به قتال منحرفان پرداخت. قائم ما اهل بيت نيز همين‌طور است. ظاهر نخواهد شد تا اين‌كه ودايع و سپرده‌هاي الهي بيرون آيند. و چون آنان خارج شوند بر كساني كه بايد، چيره خواهد گشت و (معاندان) را از ميان برمي‌دارد(34)
از قيامت نيز در شش مورد از آيات قرآن كريم با عنوان يوم‌الفصلِ ياد شده است.(35)
و در آيات ديگري نيز جداسازي نيكان از بدان هرچند كه با هم پيوند خويشاوندي نزديك داشته باشند بيان گرديده است.
و يوم تقوم الساعه يومئذ يتفرّقون؛(36) و روزي كه قيامت برپا گردد؛ آن هنگام مردم از هم جدا مي شوند.
(وامتازوا اليوم ايها المجرمون)؛(37) امروز اي گنهكاران (از نيكان) جدا شويد.
(لن تنفعكم ارحامكم ولا اولادكم يوم القيامه يفصل بينكم؛(38) هرگز خويشاوندان و فرزندان شما روز قيامت سودي برايتان ندارند. (خداوند) ميان شما جدايي مي‌افكند.
(فضرب بينهم بسور باطنه فيه الرحمه و ظاهره من قبله العذاب)؛(39) در آن هنگام بين آنان (مؤمنان و منافقان) ديواري زده مي‌شود كه دري دارد. در بيرون آن رحمت و برونش عذاب نمايان است.

12- عقوبت فراگير

دوران ظهور حضرت بقيه‌الله‌(عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) هنگام ريشه‌كن شدن كفّار و ظالمين است، و دست انتقام الهي همة كج‌انديشان و بدكاران را فرا مي‌گيرد. چنان‌كه در احاديث و ادعيه و زيارات بيان گرديده است.
ابوبصير مي‌گويد از حضرت امام صادق‌(عليه‌السلام) راجع به‌قول خداوند عزّوجلّ (هوالذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله و لو كره المشركون)؛ (40) اوست خداوندي كه رسول خود را با هدايت و دين حق فرستاد تا او را بر همة دين (و تمام آيين‌ها) آشكار و پيروز سازد، هر چند كه مشركان از اين امر اكراه دارند؛ سؤال كردم. امام صادق (عليه‌السلام) فرمود: به خدا سوگند هنوز تأويل آن نيامده است. عرضه داشتم فدايت گردم، چه موقع (دستور) تأويل آن فرا مي‌رسد؟ امام (عليه‌السلام) فرمود: آن‌گاه كه حضرت قائم (عليه‌السلام) به خواست خداوند متعال بپاخيزد. هرگاه او قيام كند هيچ كافر و مشركي نمي‌ماند، مگر اينكه از قيام آن حضرت ناخشنود باشد، تا حدي كه اگر كافر يا مشركي در دل سنگي باشد؛ آن سنگ (به اذن خدا به نطق آيد و) گويد: در دل من كافر يا مشركي (پنهان) است، او را به قتل برسانيد. پس مؤمني مي‌‌آيد و او را مي‌كشد.(41)
در دعايي كه سيد ابن طاووس قدس سره نقل كرده چنين آمده است: به او (امام عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) ) الهام كن تا هيچ پايه‌اي از آنان (دشمنان) را بر جاي نگذارد، مگر اين‌كه آن را ويران سازد. و هيچ رئيسي را، مگر اين كه از پاي درآورد. و هيچ نيرنگي را، جز اين‌كه آن را باطل گرداند. و هيچ فاسقي را، مگر اين‌كه بر او حد جاري كند. و هيچ فرعون گونه‌اي را، مگر اينكه نابود سازد. و هيچ پردة عزتي براي ظالمان را، مگر اينكه آن را بدرد. و هيچ پرچمي را، مگر اين‌كه آن را سرنگون نمايد. و هيچ حكومت و رياستي را، مگر اين‌كه آن را خوار سازد. و هيچ شيطاني را، مگر اين‌كه آن را محدود و در فشار بگذارد. و هيچ سرنيزه‌اي را،‌مگر اين‌كه آن را بسوزاند و... .(42)
در دعاي دوران غيبت آمده: و اقتل به جبابرة الكفر و عمده و دعائمه، واقصم به رؤوس الضلالة و شارعة البدع و مميتة السنة و مقوية الباطل و ذلل به الجبارين، و أبر به الكافرين و جميع الملحدين في مشارق الأرض و مغاربها و برها و بحرها و سهلها و جبلها حتي لا تدع منهم ديارا و لا تبقي لهم آثارا؛ به تيغ عدل او سركشان كفر پيشه را به قتل برسان و سران گمراهي را درهم بشكن و جباران و كافران عالم را به دست او خوار گردان، و منافقين و پيمان شكنان و تمام مخالفان و ملحدان را در شرق و غرب زمين و خشكي و دريا و كوه و دشت به باد فنا ده، تا اين‌كه احدي از آ‌ن‌ها را باقي مگذاري و اثري از آنان برقرار نماند، و از لوث وجودشان بلاد خويش را پاك سازي.(43)
خداوند مي‌فرمايد: (هل اتاك حديث الغاشية وجوه يومئذ خاشعة عاملة ناصبة تصلي نارا حامية)؛ (44) آيا خبر آن (عقوبت و عذاب) فراگير به تو رسيده است؟ چهره‌هايي در آن روز ترسان و خوار است. همة كارشان رنج و مشقت است و به آتش سوزان مي‌رسند.
ظاهر اين آيات راجع به صحنه‌هاي هول انگيز قيامت است كه همة كافران وستمگران را فرامي‌گيرد و عذاب سخت آنان را مي‌پوشاند. اما معناي تأويلي آن راجع به دوران ظهور و هنگامة قيام حضرت مهدي (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) است. چنانكه در حديثي از امام صادق (عليه‌السلام) آمده كه پيرامون آية كريمة : (هل اتاك حديث الغاشية)؛ آيا خبر آن (عقوبت و عذاب) فراگير به تو رسيده است؟ فرمود: (يعني) حضرت قائم (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف) آنان (كفار و معاندين) را با شمشير فرا مي‌گيرد.
راوي پرسيد: (مقصود از) چهره‌هايي در آن روز، ترسان و خوار است؛ چه مي‌باشد؟ فرمود: خوارند چون توان برطرف كردن (عذاب و عقوبت) را ندارند. راوي عرضه داشت: عامله چه معني دارد؟ فرمود: غير از آنچه خداوند نازل فرموده است عمل كرده‌اند. راوي سؤال كرد: ناصبة معنايش چيست؟ امام (عليه‌السلام) فرمود: غير از واليان امام (عليه‌السلام) را نصب نمودند. راوي گفت: از (تصلي نارا حامية)؛ به آتش سوزان مي‌رسند؛ مقصود چيست؟ فرمود: در دنيا به آتش جنگ در عهد حضرت قائم (عليه‌السلام) دچار مي‌شوند و در آخرت به آتش دوزخ مبتلا مي‌گردند.(45)

13- خواري و رسوايي مجرمان

از ويژگي‌هاي مهم هنگامة ظهور حضرت ولي عصر (عجل‌الله‌تعالي فرجه شريف) خواري و زبوني و ذلت كافران و ناپاكان است. روزگار روسياهي و تباهي دشمنان دين است. دوران عزت ظاهري و قدرت پوشالي آنها به سرخواهد آمد. چنان‌كه روايات ائمه اطهار عليهم‌السلام بر اين مطلب دلالت دارد.
در كافي از حضرت امام باقر (عليه‌السلام) روايت شده كه فرمود: هرگاه قائم (عليه‌السلام) بپاخيزد ايمان را بر هر ناصبي عرضه مي‌كند. اگر به طور حقيقي آن را پذيرفت (كه هيچ)، وگرنه گردنش را مي‌زند. يا اينكه بايد جزيه بدهد، چنانكه‌ امروزه اهل ذمه جزيه مي‌دهند. و هميان بر كمر مي‌بندد و آنها را از شهرها به سوي شهرهاي بزرگ مي‌راند.(46)
همچنين از آن حضرت روايت شده كه دربارة آية (ترهقهم ذلة ذلك اليوم الذي كانوا يوعدون)؛ (47)
ذلت آنان را فراگيرد، اين همان روزي است كه (رسولان حق) به آنان وعده مي‌دادند؛ فرمود: يعني روز خروج قائم (عليه‌السلام) .(48)
معاوية دُهني مي‌گويد راجع به فرمودة خداوند (يعرف المجرمون بسيماهم فيؤخذ بالنواصي و الاقدام)؛ (49) مجرمين از چهره‌يشان شناخته مي‌شوند كه از موهاي جلو پيشاني و پاهايشان (آنان را) بگيرند؛ امام صادق (عليه‌السلام) فرمود: اي معاويه در اين‌باره چه مي‌گويند؟ عرضه داشتم: چنين پندارند كه خداوند تبارك و تعالي در قيامت مجرمين را به چهره‌‌هايشان مي‌شناسد. پس امر مي‌شود؛ از پيشاني و پاهايشان آنان را مي‌گيرند و به آتش در مي‌‌افكنند. امام صادق (عليه‌السلام) فرمود: چگونه خداوند تبارك و تعالي به شناختن خلايقي كه آنان را آفريده نياز دارد؟ گفتم فدايت شوم، پس معني اين آيه چيست؟ امام (عليه‌السلام) فرمود: هرگاه قائم ما (عليه‌السلام) بپاخيزد؛ خداوند شناخت چهرها را به آن حضرت عطا مي‌فرمايد. آن‌گاه امر مي‌كند كافران را با پيشانيها و قدم‌هايشان بگيرند و از دم شمشير بگذرانند.(50)
در قيامت نيز خواري و رسوايي مجرمان به شكلي آشكار پديدار مي‌گردد. چنانكه در تعدادي از آيات قرآن كريم آمده است كه مجرمان به غل و زنجير كشيده مي‌شوند و صورت‌هاي آنها تيره وتاريك و غبارآلود است. به ذكر چند نمونه در اين خصوص بسنده مي‌كنيم.
(و تري المجرمين يومئذ مقرّنين في الاصفاد)؛ (51)
مجرمان را در آن روز مي‌بيني كه با هم در غل و زنجيرها بسته شده‌اند (دستهايشان به گردن‌ها زنجير شده است.)
(يوم ينفخ في الصور و نحشر المجرمين يومئذ زُرقاً)؛(52) روزي كه در صور دميده مي‌شود و مجرمان را با بدن‌هاي كبود گرد مي‌آوريم.
(و يوم تقوم الساعة يبلس المجرمون)؛(53) و روزي كه قيامت برپا گردد؛ مجرمان كاملاً نااميد و اندوهگين مي شوند.
(و لو تري اذ الظالمون موقوفون عند ربهم)؛(54) هرگاه بيني كه اين ستمكاران در پيشگاه پروردگارشان (براي حسابرسي و جزا به چه حالي) نگه داشته شده‌اند.
(و يوم القيامة تري الذين كذبوا علي الله وجوههم مسودة)؛ (55) روز قيامت مي‌بيني كساني را كه در دنيا به خدا نسبت دروغ داده‌اند (و او را به داشتن فرزند و شريك منتسب ساخته يا خويشتن رابه ناحق برگزيدة او معرفي نموده‌اند)؛ چهره‌اي سياه و تاريك دارند.

14- يوم الدين

واژة يوم الدين سيزده بار در قرآن كريم ياد شده و به دو معني تفسير گرديده است.
اول: روز قيامت؛
دوم: هنگام ظهور حضرت مهدي (عجل‌الله‌تعالي فرجه الشريف)
واژه دين در قرآن كريم به چند معني به كار رفته است. از جمله: شريعت و آيين‌ الهي؛ جزا (ثواب يا عقاب) و طاعت و بندگي. همچنين يوم الدين را به روز جزا و روز حساب تفسير كرده‌اند. زيرا كه قيامت هنگام رسيدگي به اعمال و جزاي كامل انسانهاست. چون در اين دنيا هر كسي نتيجه و سزاي كردار نيك يا بد خود را نمي‌بيند؛ لذا خداوند سراي ديگري را قرار داده تا در آن پاداش و كيفر اعمال بندگان، به آنان برسد. و با توجه به اينكه در زمان ظهور حضرت بقية الله (عجل‌الله‌تعالي فرجه‌الشريف) برخي از مشركين و مخالفين و منافقين به اين دنيا بازگردانده مي‌شوند تا جزاي بخشي از اعمال خود را ببينند؛ آن روز نيز يوم الدين ناميده شده است. و گاهي مقصود از روز، همان روزگار است.(56)
وجه ديگري براي نامگذاري دوران ظهور آن حضرت به يوم الدين محتمل است. اينكه پيامبر (صلي‌الله عليه و آله و سلم) و امامان عليهم‌السلام حقيقت و اساس دين هستند. زيرا دين و آيين الهي جز به وسيلة شناخت آنان و اطاعت از ايشان تحقق نمي‌يابد. و از طرفي دوران فرمانروايي مطلق آنان در همان هنگامة ظهور خواهد بود كه هيچ اثري از شرك و كفر و نفاق بر جاي نمي‌ماند و عزت و شوكت دين به طور كامل نمايان مي‌گردد. به چند روايت در اين باره توجه كنيد:
محمد بن مسلم مي‌گويد از حضرت امام باقر (عليه‌السلام) راجع به قول خداوند: (و قاتلوهم حتي لا تكون فتنة‌ و يكون الدين كله لله)؛(57) و با آنان (كافران و معاندان) نبرد كنيد تا اينكه هيچ فتنه و فسادي بر جاي نماند و تمام دين از آن خداوند گردد؛ پرسيدم: امام باقر (عليه‌السلام) فرمود: تأويل اين‌آيه هنوز نيامده است،‌در حقيقت رسول خدا (صلي‌الله عليه و آله و سلم) به خاطر پيشرفت كار خود و اصحابش به آنان رخصت داد (و نسبت به آنها سختگيري نكرد) اما هرگاه تأويل اين آيه فرا رسد هيچ عذري در ايمان نياوردن از آنان پذيرفته نيست. بلكه يا به يگانگي خداوند بگروند و يا كشته خواهند شد، تا آنجا كه هيچ شركي برجاي نماند.(58)
ابوحمزة ثمالي از حضرت امام باقر (عليه‌السلام) روايت كرده كه راجع به قول خداوند: (و الذين يصدّقون بيوم الدين)؛ (59) و آنان كه روز دين را تصديق دارند؛ فرمود: خروج حضرت قائم (عليه‌السلام) را تصديق خواهند كرد.(60)
در حديث ديگري از طريق جابر از آن حضرت آمده كه راجع به قول خداوند:‌ (و كنا نكذّب بيوم الدين)؛ (61) (كافران در جهنم گويند) روز دين را دروغ مي‌شمرديم تا اينكه به يقين رسيديم؛ فرمود: مقصود آنان تكذيب روز قيام حضرت قائم (عليه‌السلام) است.
همچنين دربارة آية (و كنا نكذب بيوم الدين حتي اتانا اليقين)؛ (62) ما روز دين را دروغ مي‌شمرديم؛ امام صادق (عليه‌السلام) فرمود: آن روزِ قيام حضرت قائم (عليه‌السلام) است كه همان روز حكومت كامل دين است و دربارة آية (حتي اتانا اليقين)؛ تا اينكه يقين به ما رسيد؛ فرمود: روزگار ظهور امام قائم (عليه‌السلام) مي‌باشد.(63)
در انتظار آن روزي كه حكومت دين تحقق يابد و عدل و داد، سراسر عالم را فراگيرد.
اللهم انا نرغب اليك في دولة كريمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله. و تجعلنا فيها من الدعاة الي طاعتك و القادة الي سبيلك و ترزقنا بها كرامة الدنيا و الاخرة.
آمين يا رب العالمين.

پی نوشت ها:

(1) تفسير نور الثقلين، 2/526.
(2) الخصال، شيخ صدوق، 108، معاني الاخبار، 365، مختصر البصائر، 18.
(3) سورة ابراهيم، آيه 5 .
(4) سورة جاثيه، آيه 14 .
(5) منهاج البراعة، 14/245.
(6) بحارالانوار، 52/304.
(7) بحارالانوار، 51/39.
(8) روضة كافي، 310.
(9) بحارالانوار 52/279.
(10) سورة ق، آيه 42 .
(11) تفسير القمي، 2/327.
(12) سورة معارج، آيه 43.
(13) راجع به اين وعدة الهي در دفتر اول ميثاق منتظران، 171-174 شرح جملة وعدا غير مكذوب نكاتي يادآور شده‌ام.
(14) سورة نور، آيه 55 .
(15) سورة مريم، آيه 75 .
(16) الكافي: 1/431.
(17) سورة معارج، آيه 44 .
(18) تأويل الآيات الظاهرة، 726.
(19) سورة مريم، آيه 75 .
(20) كافي، 1/431.
(21) سورة مريم، آيه 75 .
(22) كافي، 1/434.
(23) سورة ذاريات، آيه 22 و 23.
(24) سورة عبس، آيه 24 .
(25) النجم الثاقب، 56-57.
(26) سورة يونس، آيه 4 .
(27) سورة اسراء، آيه 104 .
(28) سورة فاطر، آيه 5 .
(29) بحارالانوار، 52/274.
(30) جملة «اصلحك الله» در حقيقت كنايه از اقرار به امامت است. (العبقري الحسان، 2/242.)
(31) سورة آل‌عمران، آيه 179 .
(32) تفسير عياشي، 1/207.
(33) سورة فتح، آيه 25 .
(34) كمال الدين و تمام النعمة، 2/461؛ تفسير القمي، 2/316.
(35) سورة صافات، آية 21؛ سورة دخان، آيه 40؛ سورة مرسلات، آيات 13 و 14 و 38؛ سورة نبأ، آيه 17.
(36) سورة روم، آيه 14.
(37) سورة يس، آيه 59.
(38) سورة ممتحنه، آيه 3.
(39) سورة حديد، آية 13.
(40) سورة توبه، آيه 33.
(41) تأويل الآيات الظاهرة، 688.
(42) مكيال المكارم، ترجمة فارسي، 2/142.
(43) مكيال المكارم، ترجمة فارسي، 2/112-115.
(44) سورة غاشيه، آيات 1 تا 4.
(45) روضه كافي، 50.
(46) روضة كافي، 8/237.
(47) سورة معارج، آية 44.
(48) بحارالانوار، 51، باب الآيات المؤلّه.
(49) سورة الرحمن، آيه 41.
(50) بصائر الدرجات، 359.
(51) ابراهيم، آيه 49.
(52) طه، 102.
(53) روم، 12.
(54) سبأ، 31.
(55) زمر، آيه 31.
(56) بحارالانوار، 24/314.
(57) سورة انفال، آيه 39.
(58) روضة كافي، 201.
(59) سورة معارج، آيه 26.
(60) روضة كافي، 287.
(61) سورة مدثر، آية 46.
(62) همان.
(63) تفسير فرات بن ابراهيم كوفي، 194.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط