گردآورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
برداشت هایی از بیانات امام خمینی (ره)
باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات كریمه قرآن مجید و در تأویل احكام اسلام و مدارك آن جداً خودداری كنید، و ملتزم به احكام اسلام به همه ابعادش باشید. و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور كامل میباشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. و لازم است مراقب باشید با كمال دقت و هوشمندی كه كسانی كه التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام كنید؛ و اگر مؤثر نشد از شركت دادن آنها در اجتماعات و انجمنهای اسلامی احتراز كنید. و گمان نكنید زیادی افراد هرچه باشد شما را به هدف نزدیك میكند و پس از وصول به هدف، آنها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و میدانید كه قشرهای غیرمسْلم یا غیرملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر میزنند و شما را قبل از وصول به هدف از كار میاندازند یا نابود میكنند. از تجربههای سابق عبرت بگیرید. (1)
جناب حجةالاسلام آقای محتشمی، وزیر كشور- ایّده الله تعالی
در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی مسائل فراوانی است كه بررسی آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً گفت آن است كه پرونده این نهضت و همین طور عملكرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب شهادت میدهد كه نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی كشور ایران به امریكا است، و در این باره از هیچ كوششی فروگذار نكرده است؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است كه شاید امریكای جهانخوار را، كه هر چه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطه او دارند از ستمكاری اوست، بهتر از شوروی ملحد میدانند. و این از اشتباهات آنها است. در هر صورت، به حسب این پرونده های قطور و نیز ملاقاتهای مكرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریكا و به حسب آنچه من مشاهده كردم از انحرافات آنها، كه اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حكومت موقت باقی مانده بودند ملتهای مظلوم بویژه ملت عزیز ما اكنون در زیر چنگال آمریكا و مستشاران او دست و پا میزدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمكاران میخورد كه قرنها سر بلند نمی كرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند كرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن كریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممكن است بشوند، از ضرر گروهكهای دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.
نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. از این جهت، گفتارها و نوشتارهای آنها كه منتشر كردهاند مستلزم آن است كه دستورات حضرت مولیالموالی امیرالمؤمنین را در نصب ولات و اجرای تعزیرات حكومتی كه گاهی برخلاف احكام اولیه و ثانویه اسلام است، برخلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را- نعوذ بالله- تخطئه، بلكه مرتد بدانند! و یا آنكه همه این امور را از وحی الهی بدانند كه آن هم برخلاف ضرورت اسلام است. نتیجه آنكه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از كسانی كه بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشد. (2)
ما به اشخاصی كه اطلاع ندارند از قوانین اسلام، اطلاع ندارند از روح اسلام، نمیدانند كه اگر اسلام تحقق پیدا بكند چه خواهد شد، ما به آنها اجازه نمیدهیم كه دخالت در این امور بكنند. بله، حق رأی دارند؛ رأی بدهند كه اسلام نه؛ چنان كه دادند، مختارند كه رأی بدهند؛ لكن نگویند كه ما مجلس مؤسسان كوچك را نمیخواهیم. یك مجلس مؤسسان پانصد- ششصد نفری میخواهیم! بهانه نگیرند. مگر مجلس مؤسسان چیست؟جز این است كه اشخاصی كه مردم آنها را انتخاب میكنند باید بنشینند و قانون را ملاحظه كنند؟ باید حتماً ششصد- هفتصد نفر باشند تا به نوبت به شما هم برسد! اگر تمام ملت پنجاه نفر را تعیین كنند، اینها وكیل ملت نیستند؟ این مجلس مؤسسان نیست؟ ما بعد از اینكه بررسی شد در قانون اساسی، به نظر خبرگان اسلامی رسید، ... باز هم در افكار عمومی میگذاریم، خود ملت میزان است. مجلس مؤسسان اگر اعتبار دارد برای این است كه مجلس مبعوث از ملت است خود ملت حق ندارد رأی بدهد، لكن وكیل ملت حق دارد؟! این چه غلطی است! خود من حق ندارم تصرف بكنم در مالم، وكیل من حق دارد؟! خود شما حق ندارید رأی بدهید، وكیل شما حق دارد؟! وكلا برای این حق دارند كه وكیل شما هستند، و الّا چه حقی دارند؟ یك نفر چه حقی دارد برای 53 میلیون جمعیت رأی بدهد؟ پنجاه نفر- ششصد نفر چه حقی دارد برای یك ملت 53 میلیونی رأی بدهد؟ این حق برای این است كه شما می خواهید رأی بدهید. رأی شماست. میزان؛ رأی ملت است. ملت یك وقت خودش رأی میدهد. یك وقت یك عدهای را تعیین میكند كه آنها رأی بدهند: آن در مرتبه دوم صحیح است. و الّا مرتبه اول، حق مال خود ملت است. شما خون دادید، حقوقدانان برای شما تكلیف معین كنند؟! خودتان باید تكلیف معین كنید. شمایید، همین ملت، همین مردم محروم دانشگاه، جوانهای محروم دانشگاه، همین جوانهای محروم مدرسه فیضیه، همین جوانهای محروم در ارتش، همین جوانهای محروم در بازار، همین جوانهای محروم در كارخانهها و در كشاورزی، اینها باید رأی بدهند.بهانهها را كنار بگذارید؛ از خدا بترسید؛ با ملت شوخی نكنید؛ رأی مردم را هیچ حساب نكنید؛ مردم را به حساب بیاورید. (3)
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیرهی سیاسی حضرت امام خمینی(قدسسره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.
باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات كریمه قرآن مجید و در تأویل احكام اسلام و مدارك آن جداً خودداری كنید، و ملتزم به احكام اسلام به همه ابعادش باشید. و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور كامل میباشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. و لازم است مراقب باشید با كمال دقت و هوشمندی كه كسانی كه التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام كنید؛ و اگر مؤثر نشد از شركت دادن آنها در اجتماعات و انجمنهای اسلامی احتراز كنید. و گمان نكنید زیادی افراد هرچه باشد شما را به هدف نزدیك میكند و پس از وصول به هدف، آنها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و میدانید كه قشرهای غیرمسْلم یا غیرملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر میزنند و شما را قبل از وصول به هدف از كار میاندازند یا نابود میكنند. از تجربههای سابق عبرت بگیرید. (1)
جناب حجةالاسلام آقای محتشمی، وزیر كشور- ایّده الله تعالی
در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی مسائل فراوانی است كه بررسی آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً گفت آن است كه پرونده این نهضت و همین طور عملكرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب شهادت میدهد كه نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی كشور ایران به امریكا است، و در این باره از هیچ كوششی فروگذار نكرده است؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است كه شاید امریكای جهانخوار را، كه هر چه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطه او دارند از ستمكاری اوست، بهتر از شوروی ملحد میدانند. و این از اشتباهات آنها است. در هر صورت، به حسب این پرونده های قطور و نیز ملاقاتهای مكرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریكا و به حسب آنچه من مشاهده كردم از انحرافات آنها، كه اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حكومت موقت باقی مانده بودند ملتهای مظلوم بویژه ملت عزیز ما اكنون در زیر چنگال آمریكا و مستشاران او دست و پا میزدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمكاران میخورد كه قرنها سر بلند نمی كرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنكه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند كرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن كریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممكن است بشوند، از ضرر گروهكهای دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.
نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. از این جهت، گفتارها و نوشتارهای آنها كه منتشر كردهاند مستلزم آن است كه دستورات حضرت مولیالموالی امیرالمؤمنین را در نصب ولات و اجرای تعزیرات حكومتی كه گاهی برخلاف احكام اولیه و ثانویه اسلام است، برخلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را- نعوذ بالله- تخطئه، بلكه مرتد بدانند! و یا آنكه همه این امور را از وحی الهی بدانند كه آن هم برخلاف ضرورت اسلام است. نتیجه آنكه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از كسانی كه بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشد. (2)
ما به اشخاصی كه اطلاع ندارند از قوانین اسلام، اطلاع ندارند از روح اسلام، نمیدانند كه اگر اسلام تحقق پیدا بكند چه خواهد شد، ما به آنها اجازه نمیدهیم كه دخالت در این امور بكنند. بله، حق رأی دارند؛ رأی بدهند كه اسلام نه؛ چنان كه دادند، مختارند كه رأی بدهند؛ لكن نگویند كه ما مجلس مؤسسان كوچك را نمیخواهیم. یك مجلس مؤسسان پانصد- ششصد نفری میخواهیم! بهانه نگیرند. مگر مجلس مؤسسان چیست؟جز این است كه اشخاصی كه مردم آنها را انتخاب میكنند باید بنشینند و قانون را ملاحظه كنند؟ باید حتماً ششصد- هفتصد نفر باشند تا به نوبت به شما هم برسد! اگر تمام ملت پنجاه نفر را تعیین كنند، اینها وكیل ملت نیستند؟ این مجلس مؤسسان نیست؟ ما بعد از اینكه بررسی شد در قانون اساسی، به نظر خبرگان اسلامی رسید، ... باز هم در افكار عمومی میگذاریم، خود ملت میزان است. مجلس مؤسسان اگر اعتبار دارد برای این است كه مجلس مبعوث از ملت است خود ملت حق ندارد رأی بدهد، لكن وكیل ملت حق دارد؟! این چه غلطی است! خود من حق ندارم تصرف بكنم در مالم، وكیل من حق دارد؟! خود شما حق ندارید رأی بدهید، وكیل شما حق دارد؟! وكلا برای این حق دارند كه وكیل شما هستند، و الّا چه حقی دارند؟ یك نفر چه حقی دارد برای 53 میلیون جمعیت رأی بدهد؟ پنجاه نفر- ششصد نفر چه حقی دارد برای یك ملت 53 میلیونی رأی بدهد؟ این حق برای این است كه شما می خواهید رأی بدهید. رأی شماست. میزان؛ رأی ملت است. ملت یك وقت خودش رأی میدهد. یك وقت یك عدهای را تعیین میكند كه آنها رأی بدهند: آن در مرتبه دوم صحیح است. و الّا مرتبه اول، حق مال خود ملت است. شما خون دادید، حقوقدانان برای شما تكلیف معین كنند؟! خودتان باید تكلیف معین كنید. شمایید، همین ملت، همین مردم محروم دانشگاه، جوانهای محروم دانشگاه، همین جوانهای محروم مدرسه فیضیه، همین جوانهای محروم در ارتش، همین جوانهای محروم در بازار، همین جوانهای محروم در كارخانهها و در كشاورزی، اینها باید رأی بدهند.بهانهها را كنار بگذارید؛ از خدا بترسید؛ با ملت شوخی نكنید؛ رأی مردم را هیچ حساب نكنید؛ مردم را به حساب بیاورید. (3)
راهبردهای تصریحی:
1- دخالت غیرعلما در مسائل دینی و تفسیر قرآن كریم و تأویل احكام صحیح نیست.
2- دخالت دادن سلیقهها و جهالتها نسبت به روح اسلام موجب فساد و فتنه عظیم میشود.
3- افراد نهضت آزادی از اسلام اطلاعی ندارند و موجب فتنه در جامعه میشوند.
نكات استنباطی:
1- از جمله مواردی كه سبب سلب صلاحیت نهضت به اصطلاح آزادی شد، همین دخالتهای ناروا و غیركارشناسی آنها در امور و مسائل دینی بود.
2- دخالت غیرمتخصصین دینی در امور دین از جمله مواردی است كه دشمنان از آن در جهت ایجاد فتنه و فساد، همواره استفاده كردهاند.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج3، ص323.
2. صحیفه امام (ره)، ج20، صص 481 و 482.
3. صحیفه امام (ره)، ج8، صص 172 و 173.
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیرهی سیاسی حضرت امام خمینی(قدسسره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.
/م