این را من به همه مسلمینی كه در همه جا هستند عرض میكنم و بخصوص به ملت شریف اسلام از هر طبقهای هستند، اگر بنا باشد كه در قوای انتظامی، قوای مسلح، در ارتش نظم نباشد و بخواهد هركسی به خیال خودش عمل بكند و سلسله مراتب را ملاحظه نكند این یك امری است برخلاف مقرره اسلامی است؛ حكمی است كه اسلام كرده است كه باید این نظم محفوظ باشد، باید مراتب محفوظ باشد و این طور نباشد كه هركسی هرطوری دلش بخواهد تضعیف كند قوای انتظامی را، ارتش را. ژاندارمری را و سایر قوای مسلح مثل پاسداران را. همان طوری كه همه ملت موظفند كه این قوای انتظامی را حفظ كنند و پشتیبانی كنند و نظم را مراعات كنند و دخالت در امور نظام نكنند، خود نظامیها هم و خود اشخاصی كه در قوای انتظامی هستند باید مقررات را حفظ بكنند و از فرماندهان خودشان فرمانبرداری كنند. هم جهاد سازندگی باید مقررات را حفظ بكنند و هم كسان دیگری كه در هرجا مشغول كاری هستند. این طور نباشد كه جهاد سازندگی دخالت در یك امر دیگری كه وظیفه او نیست بكند، یا مثلاً پاسدارها دخالت در یك امری كه در وظیفه آنها نیست بكنند، یا ارتشیها این طور، یا دیگران در ارتش دخالت بكنند، یا دیگران در ژاندارمری دخالت بكنند. باید هر نهادی روی همان مقرراتی كه دارد عمل بكند و امروز این یك مسأله اسلامی است. شما خیال نكنید كه ما حالا یك دولتی داریم كه جدای از مسلمین و جدای از مقاصد اسلام است. امروز تمام افرادی كه متكفل امور این مملكت هستند و متكفل اداره این مملكت هستند، هم از جنودالله هستند و همه خدمت به اسلام دارند میكنند و نباید آنها را تضعیف كرد. ملت باید پشتیبان همه این نهادها باشد و همه نهادها هم باید خودشان مقررات را به طوری كه در هر نهادی مقررات هست عمل بكنند. خلاف مقررات، خلاف شرع است، نباید عمل بكنند. و هیچ طایفهای... نباید ارتش دخالت بكند در امر كمیتهها،... نباید كمیتهها مثلاً دخالت بكنند در امر ارتش، نباید ارتش دخالت بكند در امر كمیتهها، نباید قوّه اجرایی دخالت در قوّه قضاییه یا تقنینیه بكند و نباید آنها در قوّه قضاییه دخالت بكنند. باید به همان طوری كه قانون اساسی اسلامی مقرر كرده است و ملت به آن رأی داده است، باید به همان طور عمل بشود و اسباب این نشود كه هر طایفهای برای خودشان یك حكومتی داشته باشند و یك كارهای برخلاف مقررات بكنند. (1)
كسانی كه اطلاع نظامی ندارند، نباید دخالت كنند در كار نظامی. این مثل این است كه ما بگوییم كه فلان سرهنگ یك وقت بیاید به ما بخواهد بگوید كه فقه اسلام این طوری است. همین طوری كه میبینید بعضیها از قرآن یك آیهای را برمیدارند میخوانند و دنبال او یك مسائلی را میگویند، در صورتی كه از قرآن هیچ اطلاعی ندارند و از اسلام هم هیچ اطلاعی ندارند. مایی كه از نظام اطلاع نداریم و از جنگ اطلاع نداریم، نباید اظهارنظر بكنیم كه خوب است این جوری بكنند. آخر شما چه می دانید كه خوب است این جوری بكنند؟! من و شما اطلاع از این نداریم. هی برنامه ندهد كسی كه ندارد یك اطلاعی را؛ نمیفهمد یك چیزی را، تضعیف نكند روحیه سربازهای ما را كه با تمام قدرت، همه جناحهایشان دارند جانفشانی میكنند و ضربتهای زیاد به آنها زدهاند. شما كنار نشستهاید و میگویید خوب است این جوری بكنند! آدمی كه كنار گود نشسته، خیلی حرفها میتواند بزند. بگذارید كه آنها روی نقشههایی كه دارند، طوری كه میتوانند، عمل بكنند و بحمدالله، میتوانند و انشاءالله، عمل میكنند. ما هم صبر داریم. این قدرها بیصبری نكنید. جنگ صفّین هجده ماه طول كشید با آن زحمات، هجده ماه طول كشید با آن همه رنجهایی كه بردند و با آن همه تلفاتی كه دادند. (2)
انجمن اسلامی در همه جا خوب است، لكن نه به این معنا كه در هرجا كه رفتند، بخواهند قدرت به دست بگیرند؛ به این معنا كه هرجا رفتند بخواهند ارشاد بكنند مردم را. یك مدرسه باشد، در یك جایی كه- فرض بفرمایید- پیشتر نبوده است. این شمایی كه انجمن اسلامی معلمین هستید باید معلمین را ارشاد بكنید به این كه راه و روش باید چه باشد. آنهایی كه انجمن اسلامی در ارتش هستند، آنها هم تبلیغ باید بكنند،ارشاد باید بكنند، اما دخالت نظامی نباید بكنند. (3)
افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت كنند و ارتشی را در داخل ارتش یا خارج بدون مجوز دستگیر كنند. اگر شكایتی دارند یا اطلاع از مجرمیت كسی دارند، روی موازین شرعی و قانونی رسیدگی خواهد شد. دخالت بیجا در داخل موجب ضعف آنان میشود و مخالف انقلاب اسلامی است.(4)
این انجمنهای اسلامی همهشان برای ما مفیدند. البته من به انجمنهای اسلامی هم سفارش كردم به این كه فقط جهات اسلامی را در نظر بگیرند و هیچ دخالت دیگر در امور نكنند- دخالت مال خود فرماندهان هست- لكن این را توجه بكنید كه اگر یك وقتی اشخاصی آمدند، وسوسه كردند كه این انجمنهای اسلامی- مثلاً- چندان فایده ندارد یا ضرر دارد یا ارتجاع است، این همان نقشهای است كه آنها میكشند برای اینكه رفراندم حاصل بشود، شاید دیگر آخوندها بروند كنار، متدینین بروند كنار، انجمنهای اسلامی نباشند، شاید باز آن مسائل زمان طاغوت بیاید تو كار؛ باطن اینها را تهی كنند از آنی كه باید باشند. این هم از امور مهمی است كه باید توجه كنید. (5)
باید اشخاص و مقامات غیرمسؤول از دخالت در امر فرماندهی خودداری كنند و فرمانده كل قوا به نمایندگی این جانب و شورای فرماندهی، مسؤول امور جنگی هستند. (6)
راهبردهای تصریحی:
1- افراد غیرنظامی و غیرمسؤول نباید در وظایف و مأموریتهای نیروهای نظامی و انتظامی مداخله كنند.
2- نظامیان میبایست در درون خود نظم و مقررات و سلسله مراتب را رعایت و از فرماندهان فرمانبری كنند.
3- انجمنهای اسلامی در نیروهای مسلح، حق ندارند در امور فرماندهی مداخله نمایند.
نكات استنباطی:
1- با توجه به پیچیدگی و اهمیت استراتژیك نیروهای نظامی و انتظامی هرگونه دخالت افراد غیرمسؤول در آن میتواند سبب ایجاد خسارات جبرانناپذیری در بنیهی دفاعی و امنیتی آنها گردد.
2- به هم زدن نظم و فرمانبری در نیروهای مسلّح، جزء برنامههای ضد انقلاب و دشمنان است تا نیروهای مسلح نتوانند با قدرت از كشور و انقلاب دفاع كنند.
3- امروز كه انجمنهای اسلامی وجود ندارد، سازمانهای عقیدتی سیاسی میبایستی در امور فرماندهی مداخله نكرده و در حدود ضوابط و مقررات خود عمل كنند.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج13، صص 134-136.
2. صحیفه امام (ره)، ج13، ص334.
3. صحیفه امام (ره)، ج14، صص 323 و 324.
4. صحیفه امام (ره)، ج7، ص 21.
5. صحیفه امام (ره)، ج14، ص444.
6. صحیفه امام (ره)، ج13، ص 228.
گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیرهی سیاسی حضرت امام خمینی(قدسسره)(10)، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول.
/م