اسرائيل با تباني و همفکري دولتهاي استعماري غرب و شرق زاييده شده و براي سرکوبي و استعمار ملل اسلامي به وجود آمد؛ و امروز از طرف همه استعمارگران حمايت و پشتيباني ميشود. انگليس و امريکا با تقويت نظامي و سياسي و با گذاشتن اسلحههاي مرگبار در اختيار اسرائيل، آن را به تجاوزات پي در پي عليه اعراب و مسلمين و ادامه اشغال فلسطين و ديگر سرزمينهاي اسلاميتحريص و وادار ميسازند؛ و شوروي با جلوگيري از مجهز شدن مسلمانان و با فريب و خيانت و سياست سازشکارانه، موجوديت اسرائيل را تضمين مينمايند.
اگر دوَل اسلامي و ملل مسلمان به جاي تکيه به بلوک شرق و غرب به اسلام تکيه ميکردند و تعاليم نوراني و رهاييبخش قرآن کريم را نصب عين خود قرار داده و به کار ميبستند، امروز اسير تجاوزگران صهيونيسم و مرعوب فانتوم امريکا و مقهور اراده سازشکارانه و نيرنگ بازيهاي شيطاني شوروي واقع نميشدند.
دوري دوَل اسلامي از قرآن کريم، ملّت اسلام را به اين وضع سياه نکبتبار مواجه ساخته و سرنوشت ملّتهاي مسلمان و کشورهاي اسلامي را دستخوش سياست سازشکارانه استعمار چپ و راست قرار داده است. (1)اين اسرائيل که همين چند وقت پيش از اين - همين اخيراً - به قرآن کريم نسبت داد به اينکه سرايت بعض از امراض در آلمان گردن قرآن است؛ براي اينکه قرآن دستور داده است، در سوره پنجم آيه ششم، دستور داده است که مسلمين وقتي که مستراح ميروند حق ندارند با صابون بعدش دست خودشان را بشويند ... از اين جهت ميکروب سرايت ميکند به دست و کذا! آن آيه ششم سوره پنجم چه است؟! آيه وضوست و آيه غسل است. اينها اين هستند. در آلمان يک بساطي درست کرد اين مطلب، و آن طوري که نوشتن به بهداريها، به چه، به چه. و اسرائيل نقل کرد اين مطلب را که به قرآن يک همچو نسبتي داده. بعد هم که اعتراض کردند، بعضي از روزنامهها و بعضي از مطبوعات دستنشانده آنها درست قبول نکردند. بعضيها هم که قبول کردند خيلي منتشر نکردند. اسرائيل يک همچو کسي است که با اسلام اينطور دشمني دارد. چند وقت پيش از اين، پارسال بود که قرآن را تحريف کرده بود. امروز هم که - در چند وقت پيش از اين هم - يک همچو نسبتي به قرآن داده و آن هياهو را درآورده. (2)
من قريب بيست سال است که به کشورهاي عربي توصيه ميکنم که با هم مجتمع شويد و اين مادّه فساد را طرد کنيد. اگر اسرائيل قدرت پيدا کند، اکتفا به بيتالمقدس نميکند؛
لکن معالأسف نصيحت در آنها اثر نميکند. من از خدا ميخواهم که مسلمين را بيدار کند. (3)اکنون عموم مسلمين و مستضعفان و خصوص کشور عزيز ايران و لبنان مواضع حساسي را در پيش دارند. ايران با اخلالگران وابسته به رژيم سابق و مکتبهاي انحرافي و صهيونيسم جهاني، و لبنان و فلسطين با اسرائيل، دشمن اسلام و مسلمين، و مفسد آدمخوار روبه رو هستند.
اکنون برادران مسلمان ما در فلسطين و لبنان گرفتار تجاوزات غيرانساني اسرائيلاند. و اگر خداي نکرده اسرائيل در آن ميدان پيروز شود، دامنه تجاوزاتش را به ساير کشورها نيز خواهد کشيد.
مقتضي است در اجتماعات ماه مبارک به برادران فلسطيني و لبناني دستهجمعي دعا شود. (4)اينجانب به برادران اسلامي در همه کشورها و خصوص برادران عرب و ملّت عظيم عرب که پيشتازان اسلاماند، خطر عظيم اجانب، خصوص صهيونيسم را کراراً اعلام کردم.
لازم است در شهر رمضان - که شهر اجتماعات اسلامي است - مؤمنين در مجامع عمومي پرده از توطئههاي غول جهانخوار برداشته و خطرات اين دشمن انسانيت را برملا کنند. (5)اسرائيل، دشمن بشريت، دشمن انسان، که هر روز غائله ايجاد ميکند و برادرهاي ما را در جنوب لبنان به آتش ميکشد، بايد بداند که ديگر اربابهاي او رنگي ندارند در دنيا، و بايد انزوا اختيار کنند؛
طمعها را از ايران بايد قطع کنند، دستهاي آنها بايد از همه ممالک اسلامي قطع شود؛ عمال آن در همه ممالک اسلامي بايد کنار بروند. روز قدس روز اعلام يک چنين مطلبي است. اعلام اين است به شياطيني که ملّتهاي اسلام را ميخواهند کنار بگذارند، و ابرقدرتها را به ميدان بياورند. روز قدس روزي است که قطع آمال آنها را بکند؛ و به آنها هشدار بدهد که گذشت آن زمانها. (6)من بايد با کمال تأسف عرض کنم که يک اشتباه دولتها و ملّتهاي اسلام، و خصوصاً دولتها و ملّتهاي عرب کردند؛ و يک اشتباه هم در ايران ما کرديم. اشتباهي که همه مسلمين، خصوصاً ملّتها و دولتهاي عرب کردند اين بود که مهلت دادند که اسرائيل و اغراض شخصيه دولتها مانع شد از اينکه صداي اسرائيل را در همان اوّل خفه کنند و نگذارند قدرت پيدا بکند. و معالأسف به نصيحتهاي ما که در طول بيست سال يا قدري کمتر فرياد زديم و آنها را دعوت کرديم به اتحاد بر ضد اسرائيل، اغراض مانع شد از اينکه اجابت کنند. مهلت دادند تا اينکه مطلب به اينجا رسيد که الان دست تعدي او دراز شده است و جنوب لبنان را به آتش ميکشد و فلسطين را ميخواهد عقب بزند، و ما گفتهايم مکرّر که اسرائيل - اين جرثومه فساد - اکتفا به قدس، اکتفا به بيتالمقدس، نخواهد کرد و اگر مهلت داده شود، تمام دوَل اسلامي در معرض خطر است.
اشتباه سابق بايد جبران بشود به اتحاد مسلمين و تشکيل حزب مستضعفين بر ضد مستکبرين - که در رأس آنها امريکاي جاني است، و نوکر بسيار فاسد او که اسرائيل است - اين اشتباه دوَل اسلامي و اعراب خصوصاً بود و بايد جبران کنند اين اشتباه را، و در پيشگاه خداي تبارک و تعالي توبه کنند. (7)
من از سالهاي طولاني راجع به اسرائيل و راجع به جنايات او هميشه در خطبهها، در نوشتهها، گوشزد کردهام به مسلمين که اين غده سرطاني است در يک گوشه ممالک اسلامي، و اينطور نيست که اکتفا بکند به همان قدس و اينها، اينها بنايشان بر اين است که پيش بروند؛ يعني اينها تابع سياست آمريکا هستند. امريکا هم آمالش فقط يک جا نيست، چنانچه همه ابرقدرتها ميخواهند همه ممالک را تحت سيطره قرار بدهند،
اگر بتوانند. لبنان را ما يک جزئي از ايران ميدانيم؛ براي اينکه ما آنها اصلاً جدا نيستيم، ما آنها هستيم و آنها ما هستند. (8)
امروز اسرائيل و دوست صميمياش مصر، در منطقه، در فکر ايجاد يک هسته مرکزي براي نابودي مسلمانها و ارزشهاي عالي فکري آنها ميباشند، اخيراً عراق و بعضي سران کشورهاي منطقه هم با اين طرح موافقت نمودهاند. من نزديک به بيست سال است خطر صهيونيسم بينالملل را گوشزد نمودهام و امروز خطر آن را براي تمامي انقلابات آزاديبخش جهان و انقلاب اخير اسلامي ايران نه تنها کمتر از گذشته نميدانم که امروز اين زالوهاي جهانخوار با فنون مختلف براي شکست مستضعفان جهان قيام و اقدام نمودهاند.
ملّت ما و ملل آزاد جهان بايد در مقابل اين دسيسههاي خطرناک با شجاعت و آگاهي ايستادگي نمايند. (9)
ما حساب جامعه يهود را از حساب صيهونيزم و صهيونيستها جدا ميدانيم. آنها جزء اهل مذهب اصلاً نيستند.
تعاليم حضرت موسي - سلام الله عليه - که تعليمات الهي بوده است، و در قرآن بيشتر از همه انبيا ذکر حضرت موسي شده است و تاريخ حضرت موسي در قرآن گفته شده است، يک تعليمات ارزندهاي است و ترتيبي که حضرت موسي رفتار کرده است با فرعون، يک شبان بوده است با يک عالَم قدرت و اراده، و اين بر ضد قدرت بزرگ فرعون قيام کرد و فرعون را از بين برد. [تکيه بر] قدرت الهي و توجّه به مصالح مستضعفين در قبال مستکبرين که اوّلش فرعون بود، قيام بر ضد. مستکبرين، طريقه حضرت موسي - سلام الله عليه - بوده و درست اين معني برخلاف آن [طرحي] است که اين طايفه صهيونيستها دارند. اينها اتصال به مستکبرين پيدا کردند. جاسوس آنها هستند؛ نوکر آنها هستند؛ و بر ضد مستضعفين عمل ميکنند. عکس تعليمات حضرت موسي که از همين مردم عادي - مثل ساير انبيا - از همين مردم عادي بازار و کوچه و اينها، اشخاص را برداشت و بر ضد فرعون و قدرت فرعوني قيام کرد. از مستضعفين حمله شد به مستکبرين که آنها را از استکبارشان پايين بکشد؛ برخلاف طريقه اين صهيونيستها، که اينها با مستکبرين مربوط هستند و برضد مستضعفين عمل ميکنند! (10)اين مقدار از يهوديهايي که بازي خوردند و از اقشار عالم جمع شدند آنجا، شايد آنها الآن پشيمان باشند از اينکه - آن که يهودي است؛ و نميخواهد غيرتعاليم عاليه موسي را داشته باشد پشيمان باشند از اينکه - رفتهاند آنجا، براي اينکه موسي که برود و ببيند اينها چه برنامه دارند و چه جور بيخود آدمکشي ميکنند و چه جور اتصال به امريکا و ديگر [قدرتها] دارند، اين نميتواند تحمل کند که يک طايفهاي به اسم اينکه ما از جامعه يهود هستيم بر ضد تعاليم حضرت موسي عمل بکنند.
ما ميدانيم که حساب جامعه يهود غيرحساب جامعه آنهاست و ما با آنها مخالف هستيم و مخالفتمان براي اين است که آنها با همه اديان مخالف هستند. آنها يهودي نيستند.
آنها يک مردم سياسي که به اسم يهودي يک کارهايي را ميکنند و يهوديها هم از آنها متنفر هستند؛ و همه انسانها از آنها بايد متنفر باشند. (11)راهبردهاي تصريحي:
1- اسرائيل براي همهي بشريت دشمني خطرناک و غدهي سرطاني است.2- اسرائيل اگر توان پيدا کند بر تمام مناطق اسلامي مسلط ميشود.
نکات استنباطي:
1- کساني که قائل به مذاکره و مماشات با اسرائيل هستند بايد توجّه داشته باشند که اين نطفهي نامشروع به هيچ آييني پايبند نيست و مذاکره با اين غدهي سرطاني فرصت دادن به او براي جنايات بيشتر است.2- صهيونيسم يک حزب سياسي نژادپرست و ضد اديان الهي است که براي سيطرهي بر عالم برنامهريزي کرده است و از منطقهي حساس فلسطين در قلب عالم اسلامي آغاز کرده است. بنابراين برچيده شدن اين حزب و بساط اسرائيل خدمت به همهي بشريت و تمامي اديان است.
پينوشتها:
1. صحيفه امام (ره)، ج2، صص 438 و 439.
2. صحيفه امام (ره)، ج2، صص 369 و 370.
3. صحيفه امام (ره)، ج7، ص 187.
4. صحيفه امام (ره)، ج9، ص 237.
5. صحيفه امام (ره)، ج9، ص 239.
6. صحيفه امام (ره)، ج9، ص 277.
7. صحيفه امام (ره)، ج9، ص 281.
8. صحيفه امام (ره)، ج12، ص 318.
9. صحيفه امام (ره)، ج14، ص 77.
10. صحيفه امام (ره)، ج7، صص 289 و 290.
11. صحيفه امام (ره)، ج7، ص 290.
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (12)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/ج