جایگاه و الگوی زن مسلمان در اندیشه امام خمینی(ره)

از منظر امام، نماد ارزشمند و بسیار روشن زن در جامعه اسلامی، زنی است كه در براندازی رژیم شاه و پس از آن در مراحل تصویب و تثبیت جمهوری اسلامی نقش ارزنده داشته، حتی انقلاب اسلامی، گاه به نام او و «انقلاب چادرها» نامیده می‏شود. این زن در جنگ و دفاع نقش تعیین‏كننده دارد و در هدایت و رهنمود جوامع، جزو رسولان و فرستادگان دینی است؛ چنان كه در هیأت اعزامی به شوروی مشاهده كردیم. در دیدگاه وی، زن مربی انسان و مظهر تحقق آمال بشر است و از دامن وی مرد به معراج می‏رود، و اگر آنان از ملتها گرفته شوند، ملتها به شكست و انحطاط كشیده می‏شوند.
پنجشنبه، 23 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جایگاه و الگوی زن مسلمان در اندیشه امام خمینی(ره)
جایگاه و الگوی زن مسلمان در اندیشه امام خمینی(ره)
جایگاه و الگوی زن مسلمان در اندیشه امام خمینی(ره)
نويسنده:عبداللّه‏ امینی
منبع:ديدار آشنا
از منظر امام، نماد ارزشمند و بسیار روشن زن در جامعه اسلامی، زنی است كه در براندازی رژیم شاه و پس از آن در مراحل تصویب و تثبیت جمهوری اسلامی نقش ارزنده داشته، حتی انقلاب اسلامی، گاه به نام او و «انقلاب چادرها» نامیده می‏شود.
این زن در جنگ و دفاع نقش تعیین‏كننده دارد و در هدایت و رهنمود جوامع، جزو رسولان و فرستادگان دینی است؛ چنان كه در هیأت اعزامی به شوروی مشاهده كردیم. در دیدگاه وی، زن مربی انسان و مظهر تحقق آمال بشر است و از دامن وی مرد به معراج می‏رود، و اگر آنان از ملتها گرفته شوند، ملتها به شكست و انحطاط كشیده می‏شوند.

معنی الگو

الگو در كلام و سیره عملی امام، پیوند عملی و اطاعت و متابعت و پیروی و سرمشق برگزیدگان است. الگوی مذهبی و نمونه‏ای كه امام خمینی معرفی می‏كند، به معنای اقتدا به ایمان و علم و ادب و شجاعت و ایثار و جهاد و مكارم اخلاق و عفت است. این الگوها فقط اندرز نمی‏دهند، بلكه راهكارها و نمونه‏های گفتاری و رفتاری را ارائه می‏كنند، تا بالندگی در زمینه‏های مختلف به گونه عینی ثابت گردد. آنها معرفی می‏گردند تا انسانها هدایت و روشنگری یابند و از ارتكاب كژیها سر باز زنند.
در این مقاله، به این مباحث پرداخته می‏شود: الگوی زنان از دید امام، جایگاه زن در اندیشه امام، الگوی مبارزه، خدیجه الگویی دیگر، زن و مسایل اخلاقی تربیتی، الگوی تربیتی، الگوی اخلاقی، الگوی دینی، الگوی مقاومت، بانوان و مسایل علمی، فرهنگی و الگوی فرهنگی.

الگوی زنان از دید امام

اِنَّ اللّه‏ اصْطَفاكِ وَ طهَّركِ اصْطَفاكِ عَلی نَساءِ العالَمین.(1)
از منظر رهبر فقید انقلاب، حضرت فاطمه زهرا(ص) و نیز حضرت زینب(ع) الگوهایی برازنده و فراگیر هستند، كه زنان مسلمان باید در تمام زمینه‏ها از آنان پیروی كنند، زیرا آنان كسانی‏اند كه هویت انسان در آنها جلوه‏گر است. آنها زنانی هستند كه افتخار خاندان وحی‏اند و چون خورشیدی بر تارك اسلام می‏درخشند. حضرت زهرا(س) زنی است كه فضایل او هم‏تراز فضایل بی‏نهایت پیغمبر اكرم(ص) و خاندان عصمت و طهارت(ع) است. زنی كه هر كس، با هر بینش، در باره او گفتاری دارد، ولی از عهده ستایش او برنیامده است. بانوی عالَم اسلام، زنی روحانی و ملكوتی و به تمام معنا انسان است. او نسخه تمام انسانیت و حقیقت تمام زن و انسان است.(2) او موجودی الهی جبروتی است كه در صورت یك زن ظاهر شده است. زنی كه تمام ویژگیهای انبیا در او است. او است كه حركت معنوی را از مرتبه طبیعت شروع كرده، با قدرت الهی و تربیت رسول اكرم(ص) به مرتبه‏ای رسیده كه دست همه از او كوتاه است. این گونه زن، یكی از هدفهای آفرینش است و تأویل «حیّ علی خیر العمل» نیكی به او و فرزندان او است.(3) همو است كه الگوی امام زمان (وَ فی اِبْنَةِ رَسُولِ اللّه‏ لی اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)(4) و همه مؤمنان ـ چه مرد و چه زن ـ است.(5) او زیربنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والا است.
رهبر كبیر انقلاب، عبادت، فصاحت و بلاغت، فرزانگی و دانش، معرفت و حكمت، جهاد و مبارزه، رفتار مادرانه و احساسات و شخصیت جامع‏الاطراف حضرت فاطمه زهرا را الگوی زن مسلمان می‏داند. ایشان معتقد است: ارزش و مقام والای حضرت زینب(س) از حركت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تكلیف الهی و تصمیم‏گیری بر مبنای شناخت دقیق و صحیح موقعیتها ناشی می‏شود. لذا زنانی كه فاطمه زهرا و زینب كبرا ـ علیهماالسلام ـ را الگوی خود قرار داده باشند، باید زندگی خویش را بر اساس فهم درست، هوشیاری در درك موقعیتها، انتخاب بهترین كارها در حد فداكاری و پایداری در راه انجام تكلیف الهی بنا نهند. سكینه كبرا شاگرد حضرت زینب یكی از مشعلهای معرفت و دانش در تاریخ اسلام محسوب می‏شود، و این خود نشان دهنده آن است كه پیروی زنان مسلمان از آن حضرت به معنای قرین شدن با دانش، معرفت، بینش جهانی، روشنفكری و فرهنگ است.
امام، زنان بزرگواری را كه زینب‏گونه، در راه خدا و اسلام از همه چیز گذشته و به این امر مفتخرند، می‏ستاید!(6) ایشان به ملت توصیه می‏كند چگونگی مبارزه با حكومت قلدران را از زینب كبرا(س) بیاموزند و ببینند چگونه مصایب در نزد او كوچك است.(7) از آن‏رو كه اهل بیت سیدالشهدا تكلیف و فداكاری در میدان و تبلیغ در خارج از میدان را به ما آموختند و خطبه‏های حضرت زینب به اندازه مبارزه امام حسین(ع) در مقابل جائر تأثیر داشته است.(8)

زن و فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی

امام زنان و بانوان ایران را شیردلانی می‏داند كه با همت والایشان اسلام از قید اسارت بیگانه بیرون آمده است. ایشان بانوان را خواهرانی محترم، عزیز و شجاع می‏داند كه دوشادوش مردان پیروزی را برای اسلام بیمه كرده‏اند. امام از تظاهرات پرشور و پشتیبانی زنان از اسلام، كه با فرزندان خردسال خود به خیابانها آمده‏اند، تشكر می‏كند و آرزو دارد خداوند و امام عصر(ع) از آنان راضی باشند.(9)
امام خمینی، زنان را رهبر نهضت و خود را دنباله‏رو و خدمتگزار بانوان می‏داند.(10) از نظر رهبر انقلاب، مسایل بزرگی همچون مجاهدت و مبارزه و مخاطبه (سخنرانی) بر عهده بانوان است، زیرا تعیین روز زن در سالروز تولد حضرت زهرا(س) بدین معناست.
امام، بویژه بانوان و همسران منتسب به بیوت علما و فضلا را شایسته حفظ اهداف اسلام می‏داند و آنان را همچون بیت نبوت می‏انگارد.(11)
رهبر انقلاب معتقد است: زنان در نهضت سهم بسزایی داشتند و در همه جا كمك كردند و پیشوا بودند و موجب تقویت قدرت مردان شدند.(12)
امام معتقد است: امروز غیر از روزها و زمانهای سابق است و بانوان می‏بایست با حفظ عفت عمومی، وظایف اجتماعی سیاسی خود را انجام بدهند.(13)
ایشان با برشمردن مسؤولیت زنان در حكومت اسلامی می‏فرماید: «زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعه اسلام دارند، و اسلام زن را تا حدی ارتقا می‏دهد كه او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و از حد شی‏ء بودن بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدی می‏تواند در ساختمان حكومت اسلامی مسؤولیتهایی به عهده بگیرد.»(14)
امام اذعان می‏دارد زن باید در مقدرات اساسی مملكت دخالت كند، و عنایتی كه اسلام به زنان دارد، بیشتر از عنایتی است كه به مردان دارد. امام، حق زنان را در نهضت بیشتر از مردان می‏داند.(15)
وی حضور و دخالت زنان در امور سیاسی را لازم می‏داند و معتقد است: برای حفظ جامعه این امر واجب است. امام این اعتقاد را برگرفته از اسلام می‏داند و می‏فرماید: «زنها هم باید در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی، همدوش مردها باشند؛ البته با حفظ آن چیزی كه اسلام فرموده است، كه بحمداللّه‏ امروز در ایران جاری است.»(16)
رهبر انقلاب آگاهی و نظارت زنان در امور اجتماعی و سیاسی را لازم می‏داند و از آنها می‏خواهد در این مسایل اظهارنظر كنند.(17) امام خمینی به زنان ایران افتخار می‏كند، زیرا آنها بزرگوارانه در مقابل رژیم ستمكار سابق و پس از آن در مقابل ابرقدرتها و وابستگان آنان در صف اول ایستادگی و مقاومت كردند؛ آنچنان كه در هیچ عصری چنین مقاومت و شجاعتی از مردان ثبت نشده است.
امام فداكاری زنان بزرگ ایران در جنگ تحمیلی را اعجاب‏آمیز می‏داند و قلم و بیان را از ذكر آن ناتوان، بلكه شرمسار توصیف می‏كند.(18)
ایشان از زنان می‏خواهد مردان و دولتمردان را هدایت و نصیحت كنند و ناصحان خوبی برای جامعه باشند.(19) رهبر انقلاب معتقد است: موانع و فعالیتهای سیاسی بانوان مرتفع شده، در آنان بینشی به وجود آمده و امید است هر كدام به پایه‏ای برسند كه بتوانند عده‏ای را تربیت كنند.(20)
امام معتقد است زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش ـ با رعایت موازینی ـ آزادند.(21) ایشان ملتی را كه بانوانش در صف مقدم برای پیشبرد مقاصد اسلامی‏اند، آسیب‏ناپذیر می‏داند. ملتی كه بانوانش در میدان جنگ با ابرقدرتها و مواجه شدن با قوای شیطانی، قبل از مردها حاضر شده‏اند، پیروز خواهد شد. ملتی كه شهید ـ هم از بانوان و هم از مردان ـ دارد و مردان و زنانش شهادت را طلب می‏كنند، آسیب‏ناپذیر خواهد بود.(22)
رهبر كبیر انقلاب، مردم ایران را مرهون شجاعتهای زنان شیردل می‏داند و از این امر احساس غرور می‏كند. زنان در پیروزی پیشقدم بودند و مردان را شهامت و جرأت بخشیدند.(23)
امام خمینی می‏فرماید: «من هر وقت بانوان محترم را می‏بینم كه با عزم و اراده قاطع در راه هدف، حاضر به همه طور زحمت، بلكه شهادت هستند، مطمئن می‏شوم كه این راه به پیروزی منتهی می‏شود ... من در جامعه زنها یك جور تحول عجیبی می‏بینم كه بیشتر از تحولی است كه در مردها پیدا شده [است] و آن قدری كه این جامعه محترم به اسلام خدمت كردند در این زمان، بیشتر از آن مقداری است كه مردها خدمت كردند. خدمت مردها هم بسیارش مرهون خدمت زنها است.»(24)
امام خمینی به زنان اجازه می‏دهد در وزارتخانه‏ها فعالیت كنند.(25)
ایشان امیدوار است زنان وحدت داشته و با صفوف فشرده و پیشاپیش مردان، در پیشبرد اهداف اسلامی اقدام كنند، همان گونه كه تاكنون مصمم بودند جمهوری اسلامی را به ثمر برسانند.(26)

الگوی مبارزه

ایشان همان كمال و وضعیت حضرت زهرا را برای زنان الگو می‏داند و می‏فرماید:
حضرت به اندازه خودش كه در این ظرف كوتاه، مجاهده داشته است، مخاطبه داشته است با حكومتهای وقت، محاكمه می‏كرده است حكومتهای وقت را، شما باید اقتدا به او بكنید تا پذیرفته باشید كه این روز، روز زن است، یعنی روز تولد این حضرت، روز زن است.
آنكه در این زمینه می‏تواند الگو باشد، بانوی محترمی است كه در میدانهای مختلف، جهاد كرده، از اسلام و امامت و ولایت و پیامبر و بزرگترین سردار اسلام امیر مؤمنان دفاع نموده، و از این‏رو به «ام‏ابیها» و «ام‏ائمه» ملقب گشته است. دخت گرامی رسول اكرم(ص) غمگساری مهربان برای پدر، همسری فداكار برای شوهر و مربی بزرگ برای فرزندان بود و در دامان او شخصیتهایی چون امام حسن و امام حسین ـ علیهماالسلام ـ و حضرت زینب كبرا(ع) تربیت شدند. این دختر مثل فرشته نجاتی برای پیغمبر(ص)، مثل مادری برای پدر خود و مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ مشكلات را تحمل كرد. در مقابل حكومت جبار ایستاد و خطبه‏ای خواند كه به گفته علامه مجلسی و بزرگان فصاحت و بلاغت باید بنشینند و كلمات و عباراتش را معنا كنند. خطبه‏ای كه پرمغز است و از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بهترین كلمات نهج‏البلاغه و سخنان امیر مؤمنان است. خطبه‏ای كه در مقابل مردم و با زبده‏ترین و گزیده‏ترین معانی گفته شد.(27)

حضرت خدیجه(س) الگویی دیگر

از دیگر الگوها، حضرت خدیجه(س) است كه با قدرت روحی و عزمی قوی، در مقابل كارشكنیها و مخالفتهای دشمنان پیامبر ایستادگی كرد و رسالت را از هیچ به حال كنونی رساند.(28) امام به همگان توصیه می‏كند در محاصره اقتصادی و كمبود ارزاق، به همسر بزرگ و عزیز پیامبر تأسی كنند و ببینند چگونه آنها مقاومت كردند.(29)

زن و مسایل اخلاقی ـ تربیتی

امام، خیرخواه بانوان است و نمی‏خواهد آنان به فساد كشیده شوند و ملعبه و بازیچه دست جوانهای اراذل باشند. امام توصیه می‏كند زنان از راههای انحرافی، كه جوانان را به فساد می‏كشاند برگردند.(30)
بنیانگذار جمهوری اسلامی، زهد و تقوا و عفافی را كه حضرت فاطمه داشته، سرمشق بانوان دانسته، شرافت ورود به روز زن را در گرو پیروی از كردار سرور بانوان عالم می‏داند.(31)
ایشان زن را مبدأ همه سعادتها و خیرها می‏داند و معتقد است: زن، انسانی بزرگ و مربی جامعه است. او است كه با تربیت صحیح خود، انسان درست می‏كند و كشور را آباد می‏نماید.(32)
ایشان جامعه زنان كنونی را، جامعه‏ای می‏داند كه زینب‏گونه شده‏اند و تابع فاطمه(س)اند. زنانی كه روزی تابع آرایش اروپایی بودند و می‏بایست از اروپا طرح لباسشان بیاید، اما اكنون پیرو مكتب اسلام هستند و آنچه آن مكتب بپسندد، مورد قبول آنها است. امام این تحول را بالاترین تحول جامعه می‏داند، كه باید حافظ آن بود.(33)
از دید امام، زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. او است كه مظهر تحقق آمال بشر و پرورش‏دهنده زنان و مردان ارجمند است. از دامن وی است كه مرد به معراج می‏رود و همو است كه زنان و مردان بزرگ را تربیت می‏كند.(34)
ایشان می‏فرماید: «نقش زنان در عالم از ویژگیهای خاصی برخوردار است. صلاح و فساد یك جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه می‏گیرد. زن یكتا موجودی است كه می‏تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد كه از بركاتش یك جامعه، بلكه جامعه‏ها به استقامت و ارزشهای والای انسانی كشیده شوند.»(35)

الگوی تربیتی

امام به زنان توصیه می‏كند در تهذیب اخلاق خود و دیگران كوشش كنند و همه به بزرگ‏زنی اقتدا كنند كه حیثیت زنان است. ایشان بر این باور است كه همه باید دستورهایشان را از اسلام به وسیله حضرت زهرا و فرزندان او بگیرند و همان طور كه ایشان بوده‏اند، باشند.(36)
رهبر انقلاب از زنان می‏خواهد احكام اسلام را عمل كنند و دیگران را نیز وادار به عمل نمایند و معتقد است: همان گونه كه هر فردی موظف است خود را اصلاح كند، موظف است دیگران را هم اصلاح كند. ایشان امر به معروف و نهی از منكر را، راهكاری برای اصلاح جامعه می‏داند.(37)
امام، زن را همچون قرآن، انسان‏ساز می‏داند و معتقد است: اگر زنان شجاع و انسان‏ساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شكست و انحطاط كشیده می‏شوند.(38)

الگوی اخلاقی از دید امام

برای امام خاطره فراموش‏نشدنی و الگوی اخلاقی، ازدواج یك دختر جوان با پاسداری است كه در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسیب دیده است. امام در ستایش این دختر می‏فرماید: «آن دختر شجاع با روحی بزرگ و سرشار از صفا و صمیمیت گفت: حال كه نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با این ازدواج دِین خود را به انقلاب و به دینم ادا كرده باشم. عظمت روحانی این صحنه و ارزش انسانی و نغمه‏های الهی آنان را نویسندگان، شاعران، گویندگان، نقاشان، هنرپیشگان، عارفان، فیلسوفان، فقیهان و هر كس را كه شماها فرض كنید، نمی‏توانند بیان و یا ترسیم كنند، و فداكاری و خداجویی و معنویت این دختر بزرگ را هیچ كس نمی‏تواند با معیارهای رایج ارزیابی كند.»(39)
بنیانگذار جمهوری اسلامی معتقد است: خدمات مادران به جامعه، از خدمات معلمان و دیگران بالاتر است، زیرا افراد جامعه را در دامن خود تربیت می‏كنند، و این كاری است كه انبیا می‏خواستند؛ انبیا می‏خواستند بانوان، شیرزنان و شیرمردانی تربیت و به جامعه تقدیم كنند.(40)
رهبر انقلاب، بچه‏داری را بزرگترین مسؤولیت و شریف‏ترین شغل می‏داند، زیرا ین (تحول دادن یك انسان به جامعه) هدفی است كه خدای تبارك و تعالی انبیا را در طول تاریخ برای آن فرستاد.(41)
امام، تحویل یك فرزند خوب را به جامعه، بهتر از همه عالم و به اندازه‏ای دارای شرافت می‏داند، كه نمی‏توان بیان كرد.(42)
امام بر این باور است كه حرف‏شنوی فرزندان از مادر بیشتر است و آن اندازه كه اخلاق مادر تأثیر دارد و به فرزندان منتقل می‏شود، از دیگران برنمی‏آید. مادرها مبدأ خیر هستند و اگر خدای ناخواسته بچه‏ها را بد تربیت كنند، سرمنشأ شرّند. مادران ممكن است بچه‏ای را تربیت كنند، كه او امتی را نجات دهد، همان گونه كه بر عكس ممكن است.(43)
رهبر كبیر انقلاب، بانوان را معلم مردان می‏داند و با درود بر آنان درخواست می‏كند با نصیحتهای خود، مردان را به راه راست وا دارند. زنان در نهضت شریف ایران، معلم مردان بودند و اكنون نیز همچنان است.(44)
ایشان زنان را همسنگ با سربازان اسلام و همدوش با بانوان صدر اسلام می‏داند.(45) وی معتقد است: از نظر حقوق انسانی، تفاوتی میان زن و مرد نیست، زیرا هر دو انسانند و حق دخالت در سرنوشت خود را دارند؛ گو اینكه در برخی موارد تفاوتهایی بین آن دو وجود دارد كه به حیثیت انسانی آنها مربوط نیست.(46)
در نگاه امام كسی كه می‏تواند در این زمینه الگوی بانوان باشد، زنی است كه در حجره‏ای كوچك و خانه‏ای محقر، انسانهایی تربیت كرد كه نورشان از بسیط خاك تا آن سوی افلاك و از عالم مُلك تا آن سوی ملكوت اعلی می‏درخشد.(47) این خانه كوچك از آنِ فاطمه(س) است و افرادی كه در آن خانه تربیت شدند، چهار ـ پنج نفر بودند كه تمام قدرت حق را تجلی دادند و خدمتهایی كردند كه همه بشر را به اعجاب در آورده است.(48)
این الگو همان است كه شادمان می‏باشد كارهای درون خانه بر عهده او است، و او مجبور نیست با نامحرمان ارتباط داشته باشد. همو است كه پیوسته مطیع شوی خویش است و هیچ گاه وی را خشمگین نكرده و در هیچ كاری از ایشان سرپیچی ننموده است.(49) او است كه هر گاه شویش به وی می‏نگریست، غم و اندوه را از او می‏زدود.(50) همو است كه به امیر مؤمنان می‏گفت: از خدا شرم دارم چیزی را كه در توان تو نیست، بر تو تحمیل كنم؛(51) و می‏افزود: ای پسرعمو! از روزی كه با تو زندگی كرده‏ام، نه به تو دروغ گفته و نه خیانت كرده و نه مخالفت ورزیده‏ام.(52)
چنین بانوی برازنده‏ای تأویل آیه «اَلَمْ ترَ كَیْفَ ضَرَبَ اللّه‏ُ مَثَلاً كَلمَةً طَیِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السماءِ»(53) است. و او است كه معنا و تفسیر «ذی القربی»(54) است كه خداوند در كنار امر به عدل و احسان، به مواظبت بر آن سفارش می‏كند.(55)
این الگوی تربیتی ـ اخلاقی آنچنان مردم‏دار است، كه در عبادت شبانه خود، پیش و بیش از آنكه برای خود دعا كند، برای همسایگان دعا و طلب خیر می‏كند و می‏فرماید: «اَلْجارُ ثُمَّ الدّارُ»(56) همو است كه برای سیر كردن گرسنگان و یتیمان و اسیران، قرص نان را از گلوی خود و فرزندانش می‏زند، تا خشنودی خدا را به دست آورد.(57)
امام علی(ع) در معرفی این الگوی ارزنده می‏فرماید: «آن قدر با مشك آب كشید كه اثر آن در بدنش پیدا بود. چندان با دست خود آسیاب كرد كه دستهایش پینه زد. آن قدر خانه را جارو كرد كه لباسهایش خاك‏آلود گردید و چندان آتش زیر دیگ روشن كرد كه جامه‏هایش سیاه و دودآلود شد.»(58)
خود وی به سلمان كه از جامه‏های ساده‏اش به شگفت آمده بود، فرمود: «سوگند به خدا! پنج سال است كه با علی زندگی می‏كنم و فرش ما پوست گوسفندی است كه روزها بر روی آن شتر خود را علوفه می‏دهیم و شبها بر روی آن می‏خوابیم.(59)
او دختر شخص اول اسلام و حاكم جهان اسلام بود، كه با سادگی و وضع فقیرانه ازدواج كرد و زندگی را گذراند. حیات او پر از كار و تلاش بود.

الگوی دینی

عبادت و زهد او نیز مثال‏زدنی است. «حسن بصری» كه خود یكی از عُبّاد و زهّاد است، می‏گوید: «دخت پیامبر به اندازه‏ای عبادت كرد و در محراب ایستاد كه پاهایش متورم شد.»(60) او در هر حال به یاد خدا بود و نشست و برخاستش برای خشنودی پروردگار بود. در دورانی كه فتوحات اسلام رخ می‏نمود و غنایم بسیار به خانه پدر وی برای تقسیم می‏رسید، ذره‏ای دلبستگی به تجملات و تشریفات دنیا ـ كه معمولاً دختران جوان به آن دل می‏بندند ـ از خود نشان نداد. معرفت و خلوص و صبر و فداكاری وی زبانزدنی بود و به پاس این شایستگیها پدر به او تسبیحاتی آموخت كه باعث شد هر ركعت نماز پاداش هزار ركعت داشته باشد.(61)
مواظبت بر عفت، حتی پس از مرگ داشت و سفارش كرد تابوتی بسازند كه حجم بدن وی را به هنگام تشییع بپوشاند. امام علی(ع) در وصف وی فرمود: «نِعْمَ الْعَوْن عَلی طاعَةِ اللّه‏؛ یاوری خوب در راه طاعت از خداست.»(62)
او خود را از نابینا می‏پوشاند، زیرا خود نابینا را می‏دید و او ممكن بود بوی خوش فاطمه را استشمام كند.(63)

الگوی مقاومت

امام خمینی از اینكه الگوهای غربی، مورد نظر زنان باشند، شرم دارد و از این باور، اظهار كمال تأسف و تأثر را می‏كند.(64) ایشان خاندان اهل‏بیت عصمت و طهارت را سرمشق همگان می‏داند و از آنان كه زندگی خود را وقف طرفداری مظلومان و احیای سنت الهی كردند، به نیكی یاد می‏كند.(65) آنان از آن‏رو كه در مقابل حكومت جبار ایستادند و در راه اسلام فداكاری كردند و دولت جابر اموی را رسوا نمودند و روح الهی و ایمان داشتند، برای همه الگوی مقاومت و ایستادگی‏اند.(66)

بانوان و مسایل علمی ـ فرهنگی

امام خمینی، فهم مسایل و رشد بینش ملت را می‏ستاید و زنان را كه در گذشته از همه حقوق اجتماعی محروم بودند، ولی اكنون بحمداللّه‏ به گونه شایسته و با حفظ موازین شرعی وارد و آگاه به مسایل علمی ـ فرهنگی گردیده‏اند و دارای درس و تبلیغاتند، شایسته چنین وضعی می‏داند.(67)
امام وضع كنونی جامعه را برای فعالیتهای علمی و عرفانی و فلسفی و تربیتی بانوان، همدوش با مردان، مساعد می‏داند(68) و مفتخر است بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و كلان در صحنه‏های فرهنگی حاضرند و گاه بهتر از مردان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن كریم فعالیت دارند.(69)
ایشان معتقد است تعلیم و تربیت و تبلیغ بانوان، امری است كه در انقلاب تحقق یافت، و گرنه برای بانوان هیچ حقی قایل نبودند كه حتی در مجمعی ده نفره وارد شوند و مسأله علمی یا عقیدتی بگویند، ولی اكنون با حفظ موازین اسلامی می‏توانند در همه جای كشور و خارج از آن تبلیغ كنند.(70)

الگوی فرهنگی

كسی كه در این زمینه می‏تواند اسوه و نمونه باشد، باز سیده نساء دو عالم است. او است كه دانشمندی والا است و دارای مصحفی است كه پیام وحی در آن است. پیام وحی كه توسط جبرئیل امین بر فاطمه نازل شد و در بردارنده اخبار و مسایل آینده جهان و نیز اوضاع ذریه آن بانوی دو عالم است. اگر تناسب روحی آن حضرت و جبرئیل ـ كه روح اعظم است ـ نبود، هیچ گاه بانویی شرافت دریافت پیام غیبی را نداشت. او همچون انبیا بود كه سروش آسمانی را می‏شنید و فرشتگان با وی سخن می‏گفتند و از همین رو است كه محدَّثه لقب وی است.(71) گاه باب شهر علم (امیر مؤمنان(ع)) برای اثبات سخن خود به گفته‏های فاطمه استشهاد می‏كرد،(72) زیرا سخنان وی برگرفته از نور علم بود. روایت كرده‏اند: روزی زنی خدمت ایشان رسید و سؤالاتی چند ـ پشت سر هم ـ پرسید. گستره سؤالات وی چنان بود كه خود شرمنده و خجل شد؛ مبادا دختر پیامبر اسلام را خسته و به زحمت انداخته باشد! از این‏رو درنگ كرد و گفت: بیش از این شما را به زحمت نمی‏اندازم. حضرت فرمود: من از طرف خدا مأمورم به پرسشهای تو پاسخ گویم و برای هر جواب مزدی از خدا بگیرم كه اگر بین زمین و آسمان را پر از مروارید كنند، باز آن مزد و پاداش پرارزش‏تر است.(73)
این چنین زنی فرهیخته و فرزانه است كه می‏تواند الگوی معرفت و حكمت باشد.

پی‏نوشتها:

1 ـ آل عمران، آیه 42.
2 ـ صحیفه نور، ج6، ص185.
3 ـ بحارالانوار، ج43، ص44.
4 ـ همان، ج53، ص180.
5 ـ تحریم، آیه 11.
6 ـ صحیفه نور، ج21، ص172.
7 ـ همان، ج17، ص60.
8 ـ همان، ج17، ص59.
9 ـ همان، ج5، 15/12/57.
10 ـ همان، ج6، ص58.
11 ـ همان، ج6، ص194.
12 ـ همان، ج10، ص1.
13 ـ همان، ج13، ص69.
14 ـ همان، ج3، ص101.
15 ـ همان، ج5، ص153.
16 ـ همان، ج18، ص264.
17 ـ همان، ج13، ص70.
18 ـ همان، ج16، ص126.
19 ـ همان، ج14، ص131.
20 ـ همان، ج18، ص262.
21 ـ همان، ج2، ص259.
22 ـ همان، ج13، ص31.
23 ـ همان، ج5، ص153.
24 ـ همان، ج11، ص160.
25 ـ همان، ج5، ص150.
26 ـ همان، ج13، ص36.
27 ـ برگرفته از سخنان آیت‏اللّه‏ خامنه‏ای.
28 ـ ولایت فقیه، ص124.
29 ـ صحیفه نور، ج18، ص4.
30 ـ همان، ج5، ص186.
31 ـ همان، ج19، ص279.
32 ـ همان، ج6، ص187.
33 ـ همان، ج14، ص131.
34 ـ همان، ج6، ص194.
35 ـ همان، ج16، ص125.
36 ـ همان، ج19، ص121.
37 ـ همان، ج10، ص1.
38 ـ همان، ج5، ص153.
39 ـ همان، ج16، ص126.
40 ـ همان، ج14، ص130.
41 ـ همان، ج6، ص261.
42 ـ همان، ج7، ص76.
43 ـ همان، ج8، ص162.
44 ـ همان، ج14، ص130.
45 ـ همان، ج6، ص137.
46 ـ همان، ج3، ص49.
47 ـ همان، ج16، ص125.
48 ـ همان، ج16، ص67.
49 ـ بحارالانوار، ج43، ص134.
50 ـ همان.
51 ـ همان، ص59.
52 ـ همان، ص191.
53 ـ تفسیر صافی، ج1، ص886. آیه در سوره ابراهیم، آیه 24 است.
54 ـ نحل، آیه 90.
55 ـ بحارالانوار، ج24، ص190.
56 ـ علل الشرایع، ص181.
57 ـ دهر، آیه 8. به نقل از تفسیر صافی، ج2، ص770.
58 ـ علل الشرایع، ص366.
59 ـ بحارالانوار، ج43، ص88.
60 ـ همان، ص76.
61 ـ كافی، ج3، ص343.
62 ـ بحارالانوار، ج43، ص117.
63 ـ همان، ص91.
64 ـ تبیان، دفتر هشتم، ص27.
65 ـ صحیفه نور، ج5، ص283.
66 ـ همان، ج16، ص67.
67 ـ همان، ج16، ص5.
68 ـ همان، ج18، ص262.
69 ـ همان، ج21، ص172.
70 ـ همان، ج18، ص99.
71 ـ علل الشرایع، ص182.
72 ـ خصال، ج2، ص618.
73 ـ بحارالانوار، ج2، ص3.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط