نویسنده: اسماعیل شفیعی سروستانی
بر کسی پوشیده نیست که دوام و بقای تمدّن تکنولوژیک غربی که بر کلّ جهان معاصر سایه افکنده، در گرو اندام و اندیشههای جوان و پر توانی است که موتورهای این تمدّن را همواره برپا و برقرار نگه میدارند.
این صاحبان جسم و جان جوان و زایندهاند که در استخدام غرب وارد شده و به فرهنگ و تمدّنش مجال دوام و بقای مذبوحانه میدهند و غرب این نیرو و قوّه را از میان سایر سرزمینها و به ویژه از شرق اسلامی به یغما میبرد و عملههای شیطان یا همان مستکبران از قِبَل آن به تارج سرمایهها و سرقت جوانترین و مستعدترین افراد سرزمینهای مستضعف و مسلمان مشغولند و ما سخاوتمندانه، همهی سرمایهها و داراییهای انسانی و مادّی خود را تقدیمش میسازیم و به او اجازه میدهیم تا همه را غارت کند و بر ما نیز حکم براند.
دروازهها را گشودهایم و خود را به خواب زدهایم تا آسوده خاطر بیاید و آسوده خاطر ببرد.
گزیدهترین دارایی خود را یک جا گرد آوردهایم و نقشه و نشان آن را در دروازهها آویختهایم تا او، راحت و بی دردسر ببرد. بله، درست خواندید. حال نگاهی به آمار بکنیم تا تصویری از وضع موجود جلوی چشمانمان مجسّم شود:
طبق اطّلاعات و آمار اعلام شده:
« ایران » از نظر فراز مغزها در صدر کشورهای جهان قرار دارد. طبق آمار « صندوق بین المللی پول » سالانه بین 150 تا 180 هزار نفر از ایرانیان تحصیل کرده، برای خروج از « ایران » اقدام میکنند.
از این حیث، ایران در بین 91 کشور در حال توسعه و توسعه نیافتهی جهان، مقام اوّل را دارد.
خروج سالانهی 150 تا 180 هزار ایرانی با تحصیلات عالی، معادل خروج 50 میلیارد دلار سرمایهی سالیانه از کشور است.
در سال 1388 هـ..ش. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعلام کرد که از ابتدای انقلاب (1357) از میان 12/000 دانشجویی که با هزینهی دولت به کشورهای مختلف رفتهاند، 400 نفر باز نگشتهاند.
طبق آمار منتشره از سازمانها و نهادهای دولتی مثل هفته نامهی سازمان مدیریّت و برنامه ریزی، 90 نفر از 125 دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کردهاند، هم اکنون در دانشگاههای « آمریکا » تحصیل میکنند.
طبق آمار صندوق بین المللی پول، هم اکنون 250 هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از 170 هزار نفر با تحصیلات عالیّه در آمریکا زندگی میکنند.
طبق آمار رسمی ادارهی گذرنامه، در سال 1387 هـ. ش. روزانه 15 کارشناس ارشد، 2/3 دکترا و در مجموع 5475 نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردهاند.
مطابق گزارش صندوق بین المللی پول، بیش از 15% سرمایههای انسانی ایران به آمریکا و 25% به کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی « اروپا » مهاجرت میکنند.
سرمایهی ایرانیان مقیم خارج، حدود 800 تا 1000 میلیارد دلار برآورد شده که این رقم، معادل 30 سال صدور کالاهای نفتی و غیر نفتی ایران است.
به قول یکی از اساتید محقّق و عضو هیئت علمی « دانشگاه علّامه طباطبایی »، 72% برگزیدگان ایرانی المپیادها، جذب دانشگاههای « آمریکا » شدهاند.
80% از نفرات اوّل کنکور دانشگاهها و نفرات اوّل تا سوم المپیادها در ده سال گذشته از کشور مهاجرت کردهاند و از 175 نفر که مدالهای گوناگون دریافت کردهاند، اکثر آنها اکنون در کشور نیستند.
« بی. بی. سی » در گزارشی ادّعا کرده، فراز مغزها سالانه 40 میلیارد دلار برای « ایران » هزینه دارد.
به طور متوسط از هر 18 نفری که از سوی دانشگاهها برای کسب تخصّص به کشورهای توسعه یافته اعزام شدهاند، تنها 3 نفر به ایران باز گشتهاند.
ایران در یک مقایسهی بین المللی، در منطقهی « آسیا » و « اقیانوسیه »، با 16% مهاجرت متخصّصان، دارای دومین رتبه به لحاظ میزان مهاجرت افراد دارای تحصیلات عالی بالای 25 سال به آمریکا است.
یکی از اساتید محقّق « دانشگاه شهید بهشتی » اعلام کرده است: 80% المپیادیها، در خارج از کشور تحصیل میکنند.
بر اساس آمار سازمان ملل در سال 1993 م. (1372 هـ. ش) حدود 240 هزار ایرانی دارای تحصیلات عالی در آمریکا زندگی میکردند که از این تعداد، 1863 نفر عضو هیئت علمی تمام وقت و 3200 نفر عضو هیئت علمی نیمه وقت بودهاند.
طبق اطّلاعات ثبت شده در سال 1970 م. نام 373/630 نفر ایرانی با تحصیلات کارشناسی و بالاتر در بانک اطّلاعات متخصّصان دفتر خدمات مهاجرتی آمریکا ثبت شده است. از این تعداد 29% دکترا، 33% کارشناسی ارشد و بقیّهی کارشناسیاند.
طیّ سال 1378-1379 هـ. ش. 310 هزار نفر صاحب نظر، متفکّر و متخصّص از کشور مهاجرت کردهاند. این خبر را یکی از معاونان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعلام کرده است.
همهی پذیرفته شدگان با رتبهی دو رقمی کنکور سراسری دانشگاههای کشور، هر سال از بهترین دانشگاههای کشورهای دیگر دعوت نامه دریافت میکنند.
جالب توجّه آنکه، کشورهای عضو « اتّحادیهی اروپا » پیش بینی کردهاند تا سال 2020 م. به دلیل نیاز داشتن به قریب 80 میلیون نیروی کار متخصّص، هر ساله آمادهی پذیرش 4 میلیون نخبه از کشورهای مختلف هستند، ناگفته نماند که رخدادها و هیجانات بزرگ اجتماعی، همچون درگیریهای خیابانی سال 1360 هـ. ش. و کوی دانشگاه در سال 1378 هـ. ش. تأثیر به سزایی در بالا گرفتن موج مهاجرتها داشته است.
آسوده خاطر، با تفاخر تمام و به بهانههای مختلف، دانشمندان و نخبگان را برای دریافت چند دیپلم افتخار وچند سکّه بهار آزادی جلوی دوربینهای تلویزیونی ردیف میکنیم.
برای نمایش با تک تک آنها مصاحبه کرده و عکس و نام و نشانشان را بر ملا میسازیم و بر در و دیوار میزنیم.
گزیدهترینها را با سر و صدا و پس از برگزاری صدها آزمون به اقصا نقاط دنیا اعزام میکنیم و در برگشت با موزیک، سان، رژه و حلقههای گل از آنها استقبال میکنیم و رتبهها و مدالهایشان به همراه عکس و تفصیلات را زینت مطبوعات و گزارشهای خبری میسازیم. قبل از اعلام نتایج عمومی این ماراتن سخت، برگزیدههای اوّل تا سوم هر رشته را بر ملا ساخته و در چشم و گوش همهی سفارتخانههای بیگانه میآراییم.
در غفلت تمام از عملکرد اساتید مأمور که مأموریّتی جز شکار نخبگان ندارند، دست آنها را در ترتیب مقدّمات این دزدی آشکار باز نگه میداریم.
گاه با ندانم کاری و با بهانههای مختلف، دست رد بر سینهی صاحبان استعداد و توان و آماده به خدمت زده و جماعتی هم حزبی و هم محفلی را در حالی که فاقد هر گونه صلاحیّت و توانایی و تخصّص هستند، بر مناصب ومدارج عالی شغلی با حقوقهای باد آوردهی مکفی مینشانیم و آنگاه انگشت حسرت از تاراج توانمندترین جوانان این سرزمین به دندان میگزیم و برای جلب و جذب آنها که سالها قبل رفتهاند، همایش بین المللی برگزار میکنیم و از مکتب ایران دادِ سخن میدهیم.
این همه به شما تذکّر نمیدهد که ما دروازهها را گشوده، نقشهی راهنما و نشان گزیدهترین داراییهایمان را بر دروازه آویخته و به نگهبانان فرمان دادهایم تا خود را به چرت و خواب بزنند تا دزد مکّار، هر چه سریعتر و راحتتر، گزیدهها را برباید. اگر آنها ساحر و ما سحر زده و طلسم شده نیستیم، پس چیستیم؟ آیا شما عنوان بهتری را برایش سراغ دارید؟
در مجالی دیگر، آمار قتل عامّ دانشمندان عراقی را طیّ ده سال اخیر عرض خواهم کرد. دانشمندانی که توسط سفارتخانهها، شناسایی شده و به تدریج و در سکوت و خلوت همهی خبرگزاریها و رسانهها به دست جلّادان اشغالگر سپرده شدند.
تردیدی ندارم که ما، زحمت جاسوسان مستقر در سفارتخانهها را هم کم کردهایم. هم ساله، فهرست این برگزیدگان و نخبگان را بر در و دروازه میآویزیم تا دزدان و غارتگران هر چه راحتتر بربایند. بگذریم! فراموش نکنیم که:
« ایران »، شیعه خانهی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و همهی آنچه در این پهنه است، امانت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سرمایهی ایشان است، برای تأسیس جامعهی منتظران و زمینه سازان ظهور و از همه مهمتر، همراهی در تأسیس دولت کریمهاش، با این سرزمین، این سرمایه و این امانت نمیشود بازی کرد که فرمودند:
« هر کس یک درهم از مال ما را به ناحق بخورد، در شکم خود آتش انباشته است. » (1)
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، زنجیرهای نامرئی، تهران: هلال، چاپ اول
این صاحبان جسم و جان جوان و زایندهاند که در استخدام غرب وارد شده و به فرهنگ و تمدّنش مجال دوام و بقای مذبوحانه میدهند و غرب این نیرو و قوّه را از میان سایر سرزمینها و به ویژه از شرق اسلامی به یغما میبرد و عملههای شیطان یا همان مستکبران از قِبَل آن به تارج سرمایهها و سرقت جوانترین و مستعدترین افراد سرزمینهای مستضعف و مسلمان مشغولند و ما سخاوتمندانه، همهی سرمایهها و داراییهای انسانی و مادّی خود را تقدیمش میسازیم و به او اجازه میدهیم تا همه را غارت کند و بر ما نیز حکم براند.
دروازهها را گشودهایم و خود را به خواب زدهایم تا آسوده خاطر بیاید و آسوده خاطر ببرد.
گزیدهترین دارایی خود را یک جا گرد آوردهایم و نقشه و نشان آن را در دروازهها آویختهایم تا او، راحت و بی دردسر ببرد. بله، درست خواندید. حال نگاهی به آمار بکنیم تا تصویری از وضع موجود جلوی چشمانمان مجسّم شود:
طبق اطّلاعات و آمار اعلام شده:
« ایران » از نظر فراز مغزها در صدر کشورهای جهان قرار دارد. طبق آمار « صندوق بین المللی پول » سالانه بین 150 تا 180 هزار نفر از ایرانیان تحصیل کرده، برای خروج از « ایران » اقدام میکنند.
از این حیث، ایران در بین 91 کشور در حال توسعه و توسعه نیافتهی جهان، مقام اوّل را دارد.
خروج سالانهی 150 تا 180 هزار ایرانی با تحصیلات عالی، معادل خروج 50 میلیارد دلار سرمایهی سالیانه از کشور است.
در سال 1388 هـ..ش. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعلام کرد که از ابتدای انقلاب (1357) از میان 12/000 دانشجویی که با هزینهی دولت به کشورهای مختلف رفتهاند، 400 نفر باز نگشتهاند.
طبق آمار منتشره از سازمانها و نهادهای دولتی مثل هفته نامهی سازمان مدیریّت و برنامه ریزی، 90 نفر از 125 دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه کسب کردهاند، هم اکنون در دانشگاههای « آمریکا » تحصیل میکنند.
طبق آمار صندوق بین المللی پول، هم اکنون 250 هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از 170 هزار نفر با تحصیلات عالیّه در آمریکا زندگی میکنند.
طبق آمار رسمی ادارهی گذرنامه، در سال 1387 هـ. ش. روزانه 15 کارشناس ارشد، 2/3 دکترا و در مجموع 5475 نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردهاند.
مطابق گزارش صندوق بین المللی پول، بیش از 15% سرمایههای انسانی ایران به آمریکا و 25% به کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی « اروپا » مهاجرت میکنند.
سرمایهی ایرانیان مقیم خارج، حدود 800 تا 1000 میلیارد دلار برآورد شده که این رقم، معادل 30 سال صدور کالاهای نفتی و غیر نفتی ایران است.
به قول یکی از اساتید محقّق و عضو هیئت علمی « دانشگاه علّامه طباطبایی »، 72% برگزیدگان ایرانی المپیادها، جذب دانشگاههای « آمریکا » شدهاند.
80% از نفرات اوّل کنکور دانشگاهها و نفرات اوّل تا سوم المپیادها در ده سال گذشته از کشور مهاجرت کردهاند و از 175 نفر که مدالهای گوناگون دریافت کردهاند، اکثر آنها اکنون در کشور نیستند.
« بی. بی. سی » در گزارشی ادّعا کرده، فراز مغزها سالانه 40 میلیارد دلار برای « ایران » هزینه دارد.
به طور متوسط از هر 18 نفری که از سوی دانشگاهها برای کسب تخصّص به کشورهای توسعه یافته اعزام شدهاند، تنها 3 نفر به ایران باز گشتهاند.
ایران در یک مقایسهی بین المللی، در منطقهی « آسیا » و « اقیانوسیه »، با 16% مهاجرت متخصّصان، دارای دومین رتبه به لحاظ میزان مهاجرت افراد دارای تحصیلات عالی بالای 25 سال به آمریکا است.
یکی از اساتید محقّق « دانشگاه شهید بهشتی » اعلام کرده است: 80% المپیادیها، در خارج از کشور تحصیل میکنند.
بر اساس آمار سازمان ملل در سال 1993 م. (1372 هـ. ش) حدود 240 هزار ایرانی دارای تحصیلات عالی در آمریکا زندگی میکردند که از این تعداد، 1863 نفر عضو هیئت علمی تمام وقت و 3200 نفر عضو هیئت علمی نیمه وقت بودهاند.
طبق اطّلاعات ثبت شده در سال 1970 م. نام 373/630 نفر ایرانی با تحصیلات کارشناسی و بالاتر در بانک اطّلاعات متخصّصان دفتر خدمات مهاجرتی آمریکا ثبت شده است. از این تعداد 29% دکترا، 33% کارشناسی ارشد و بقیّهی کارشناسیاند.
طیّ سال 1378-1379 هـ. ش. 310 هزار نفر صاحب نظر، متفکّر و متخصّص از کشور مهاجرت کردهاند. این خبر را یکی از معاونان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعلام کرده است.
همهی پذیرفته شدگان با رتبهی دو رقمی کنکور سراسری دانشگاههای کشور، هر سال از بهترین دانشگاههای کشورهای دیگر دعوت نامه دریافت میکنند.
جالب توجّه آنکه، کشورهای عضو « اتّحادیهی اروپا » پیش بینی کردهاند تا سال 2020 م. به دلیل نیاز داشتن به قریب 80 میلیون نیروی کار متخصّص، هر ساله آمادهی پذیرش 4 میلیون نخبه از کشورهای مختلف هستند، ناگفته نماند که رخدادها و هیجانات بزرگ اجتماعی، همچون درگیریهای خیابانی سال 1360 هـ. ش. و کوی دانشگاه در سال 1378 هـ. ش. تأثیر به سزایی در بالا گرفتن موج مهاجرتها داشته است.
آسوده خاطر، با تفاخر تمام و به بهانههای مختلف، دانشمندان و نخبگان را برای دریافت چند دیپلم افتخار وچند سکّه بهار آزادی جلوی دوربینهای تلویزیونی ردیف میکنیم.
برای نمایش با تک تک آنها مصاحبه کرده و عکس و نام و نشانشان را بر ملا میسازیم و بر در و دیوار میزنیم.
گزیدهترینها را با سر و صدا و پس از برگزاری صدها آزمون به اقصا نقاط دنیا اعزام میکنیم و در برگشت با موزیک، سان، رژه و حلقههای گل از آنها استقبال میکنیم و رتبهها و مدالهایشان به همراه عکس و تفصیلات را زینت مطبوعات و گزارشهای خبری میسازیم. قبل از اعلام نتایج عمومی این ماراتن سخت، برگزیدههای اوّل تا سوم هر رشته را بر ملا ساخته و در چشم و گوش همهی سفارتخانههای بیگانه میآراییم.
در غفلت تمام از عملکرد اساتید مأمور که مأموریّتی جز شکار نخبگان ندارند، دست آنها را در ترتیب مقدّمات این دزدی آشکار باز نگه میداریم.
گاه با ندانم کاری و با بهانههای مختلف، دست رد بر سینهی صاحبان استعداد و توان و آماده به خدمت زده و جماعتی هم حزبی و هم محفلی را در حالی که فاقد هر گونه صلاحیّت و توانایی و تخصّص هستند، بر مناصب ومدارج عالی شغلی با حقوقهای باد آوردهی مکفی مینشانیم و آنگاه انگشت حسرت از تاراج توانمندترین جوانان این سرزمین به دندان میگزیم و برای جلب و جذب آنها که سالها قبل رفتهاند، همایش بین المللی برگزار میکنیم و از مکتب ایران دادِ سخن میدهیم.
این همه به شما تذکّر نمیدهد که ما دروازهها را گشوده، نقشهی راهنما و نشان گزیدهترین داراییهایمان را بر دروازه آویخته و به نگهبانان فرمان دادهایم تا خود را به چرت و خواب بزنند تا دزد مکّار، هر چه سریعتر و راحتتر، گزیدهها را برباید. اگر آنها ساحر و ما سحر زده و طلسم شده نیستیم، پس چیستیم؟ آیا شما عنوان بهتری را برایش سراغ دارید؟
در مجالی دیگر، آمار قتل عامّ دانشمندان عراقی را طیّ ده سال اخیر عرض خواهم کرد. دانشمندانی که توسط سفارتخانهها، شناسایی شده و به تدریج و در سکوت و خلوت همهی خبرگزاریها و رسانهها به دست جلّادان اشغالگر سپرده شدند.
تردیدی ندارم که ما، زحمت جاسوسان مستقر در سفارتخانهها را هم کم کردهایم. هم ساله، فهرست این برگزیدگان و نخبگان را بر در و دروازه میآویزیم تا دزدان و غارتگران هر چه راحتتر بربایند. بگذریم! فراموش نکنیم که:
« ایران »، شیعه خانهی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و همهی آنچه در این پهنه است، امانت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سرمایهی ایشان است، برای تأسیس جامعهی منتظران و زمینه سازان ظهور و از همه مهمتر، همراهی در تأسیس دولت کریمهاش، با این سرزمین، این سرمایه و این امانت نمیشود بازی کرد که فرمودند:
« هر کس یک درهم از مال ما را به ناحق بخورد، در شکم خود آتش انباشته است. » (1)
پینوشت:
1. بحارالانوار، ج 53، ص 177.
منبع مقاله :شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، زنجیرهای نامرئی، تهران: هلال، چاپ اول