نویسنده: میرزا ملا احمداف
از آثار بسیار غنی رودکی تا امروز نمونههای کمی باقی مانده است؛ بنابراین جمعآوری اشعار شاعر از سرچشمههای گوناگون امثال تذکره و تاریخنامهها، بیاض و فرهنگها، جُنگ و سفینهها از کارهای مهم رودکیشناسی محسوب میشود. کشف و بازیافت هر شعر و شعر پاره و حتی بیت و مصرعی از شاعر برای شناخت او ارزش خواهد داشت؛ از این رو، ما باید به هر بازیافتی در این راستا بیتوجه نباشیم و آن را مورد استفاده و بررسی قرار دهیم. یکی از دانشمندانی که در جستار آثار استاد رودکی کوشش به خرج داده است، ایرانشناس روس واراژیکینا میباشد. او در مقالهی «بازیافت چند بیت منسوب به رودکی» که سال 1977 م/ 1356 ش به طبع رسیده است، اشعار تازه به دست آمدهی رودکی را از سفینهی خطی شمارهی 688 بخش پطرزبورگی پژوهشگاه خاورشناسی آکادمی علوم شوروی (روسیهی کنونی) مورد بررسی قرار داده است. مؤلف مقاله قبل از همه دربارهی جمعآوری اشعار رودکی تأکید نموده و یادآور میشود که در نتیجهی جست و جوهای نفیسی، 832 بیت و توسط دانشمندان تاجیک 147 بیت از آثار باقیماندهی شاعر به طبع رسیده است. واراژیکینا در نتیجهی بررسی نسخهی خطی شمارهی 6881 به بازیافت 21 بیت تازه از آثار رودکی موفق شده است.
همانگونه که در مقاله آمده است، نسخهی مذکور سفینهای است که شاعر معروف سدهی هفدهم صائب تبریزی ترتیب داده است. در سفینه نمونهها از آثار تقریباً پانصد شاعر فارسی زبان انتخاب شدهاند. نسخه ناقص بوده و از 232 ورق عبارت است و سال 1916 در ترکیب مجموعهی بخارایی ایوانف به موزهی آسیا راه یافته است. نسخه در سال 1136 ق کتابت شده و اشعار منسوب به رودکی در ورقهای 179(ا)- 179 (ب) جای داده شدهاند.
از آثار رودکی در سفینه جمعاً 46 بیت ثبت شده است که واراژیکینا در بررسی و مقایسهی آنها با آثار نشر شدهی شاعر به این نتیجه رسیده است که 21 بیت آن نو است. مؤلف مقاله از روی معانی روشن و رنگین و استفاده از وسایل تصویر (از جمله تشبیه، استعاره، تضاد و تکرار) اشعار مذکور «در منسوبیت آنها به قلم رودکی شبههای باقی نمیگذارد.»(1)
مقاله بار اول در مجموعهی سالنامهی یادگاریهای خطی شرق پژوهشگاه خاورشناسی آکادمی علوم شوروی چاپ شده؛ سپس ترجمهی فارسی آن در مجلهی ایرانشناخت (تهران، 1378، ش13) به طبع رسیده است.(2) ولی متأسفانه این مقاله از نظر بیشتر متن شناسان و جویندگان آثار استاد رودکی دور مانده است. از جمله براگینسکایا که گویا «اولین نشر تحلیلی متن را (منظور متن اشعار باقیماندهی رودکی است)، که از روی قواعد متنشناسی معاصر»(3) انجام داده، با عنوان اشعار ابوعبدالله رودکی در نشریات (انتشارات) عرفان سال 1987م، یعنی پس از ده سال، مقالهی مذکور را به طبع رسانده است، از آن استفاده نکرده است. حال آن که ویراستار کتاب مذکور، کمال عینی، در پیشگفتار کتاب تأکید نموده است که گردآورنده با دقت همهی نشرهای پیشین عالمان، چه شوروی و چه غرب و شرق خارجی، را آموخته و با احترام و تنقید همهی دستاوردهای آنها را در بازیافت و تصحیح متن رودکی به اعتبار گرفته است».(4)
همچنین از این مقاله گردآوردندگان دیگر آثار رودکی استفاده نکردهاند. حتی گردآورندگان آخرین متن انتقادی آثار رودکی در تاجیکستان هادیزاده و علی محمدی خراسانی، که متن تهیه کردهی آنها را نسبتاً کامل دانستهاند،(5) از مقالهی مذکور یاد نکردهاند.
از این رو، ما ضروری دانستیم که در این جا ابیات منسوب به رودکی که در سفینهی شمارهی 6881 پژوهشگاه خاورشناسی آکادمی علوم روسیه (بخش سانکت - پطرزبورگ) ثبت است و بار اول با کوشش خاورشناس روس و واراژیکینا انتشار یافتهاند، آورده شود تا مورد استفادهی اهل علم و ادب قرار گیرد و باشد که در گشودن گرههای باز نشدهی آثار رودکی مددی برسانند:
تیر او مانندهی روزی، که زی مردم رسد، *** تیر دشمن بازگردد سوی دشمن چون صدا.
دل سوختگان را نتوان بست به زنجیر،*** الاّ به مدارا و به شیرینی گفتار.
***
ای جان من از آرزوی روی تو بریان،*** بنمای یکی روی و ببخشای بر این جان.
دشوار نمایی رخ و دشوار دیهی بوس، *** آسان بربایی دل و آسان ببری جان.
نزدیک من آسانی تو باشد دشوار،*** نزدیک تو دشواری من باشد آسان.
***
زبهر آمدگان دست او همیشه به کار،*** ز بهر نامدگان چشم او همیشه به راه،
نیاز نگذارد آن جا، که شاه کرد گذر،*** ملال ننگرد آن جا، که کرد نگاه.
***
یک بار بود عید به هر سال به یک بار،*** همواره مرا عید ز دیدار تو هموار.
یک بار به سال اندر یک بار بود گل،*** روی تو مرا هست همیشه گل پر بار.
یک روز بنفشه چینم از باغ به دستم،*** زلفین تو پیوسته بنفشست به خروار.
***
یک هفته پدیدار بود نرگس دشتی*** وان نرگس چشم تو همه ساله پدیدار
نرگس نبود باز، که بیدار نباشد،*** باز است سیه نرگس تو خفته و بیدار
سرو است، که در باغ همه ساله بود سبز،***با قدّ تو آن نیز بود کج و نگونسار.
پیرایهی گلهای تو از عنبر و ساراست.*** و آن لالهی تو پیرهنی (6) لولوی شهوار.
از معدن زنگار پدیدآید لاله،*** بر لاله ترا باز پدید آید زنگار.
چون مرکز پرگار خطی داری مشکین،*** کوچک دهنی داری چون نقطهی پرگار.
هوری به سپاه اندر و ماهی به صف اندر،*** سروی، که به آسایش و کبکی، که به رفار.
گر هور زرهپوش بود، ماه کمانکش،*** گر سرو غزلگوی بود، ماه قدح خوار.
***
ای دل آشوب و دلآرای و دلآزار پسر،*** عهد بسته به وفا با من و نآورد (7) به سر،
تا فراق تو خبر بود، عیان بود تنم،*** چون فراق تو عیان گشت، تنم گشت خبر.
من بیارایم هر روز رخان را به سرشک، *** تو بیارایی هر روز رخان را به گهر.
پینوشتها:
1.
2. - واراژیکینا، «بازیافت چند بیت منسوب به رودکی»، ایرانشناخت، ش13، ص 15.
3.
4. همان جا.
5. هادیزاده و محمدی خراسانی، دیوان ابوعبدالله رودکی، ص 36.
6. در متن مقاله «پیراهن» ثبت شده است، که وزن را خللدار میکند.
7. در متن مقاله «نآورد» ثبت شده است.
ملا احمداف، میرزا؛ (1393)، پیرامون رودکی و رودکی شناسان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول