نویسنده: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
ما مسلیمن بر همهمان واجب است که اسلام را به آن طور که هست در دنیا عرضه کنیم. همه ما تحت یک حزب و آن حزب الله است، باشیم؛ احزاب مختلفه در کار نباشد؛ جناحهای مختلف در کار نباشد. علمای هر ملتی، ملت خودشان را آگاه کنند به نقشههایی که اجانب و مستعمرین کشیدهاند برای تفرقهاندازی؛ این تکلیفی است که بر همه رهبران مذهبی لازم است که انجام دهند. ملت ما که در طول تاریخ زیر یوغ استبداد شاهنشاهی بوده است و اخیراً از زمانهای سابق بدتر شده بود و علاوه بر این که زیر یوغ این مستبدین و چپاولگرها بودند، استقلال آنها هم از دست آنها گرفته شد و دولتهای دیگر در مقدرات کشور ما دخالت کردند و ظلم و چپاولگری و خیانت و جنایت به آن جا رسید که تحمل را از ملت سلب کرد؛ دیدند زندگانی با این ذلت ارزش ندارد؛ مرد مُسلم زیر بار این ذلت و زحمت نباید برود؛ از این جهت قیام مردانه کردند و این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت و ملت یک حزب شدند: حزب الهی و با قدرت ایمان و پشتیبانی خداوند تعالی موفق شدند که با دست خالی از اسلحه، بر قدرتهای بزرگ فایق بشوند که مجهز بودند به همه اسلحهها و تا دندان مسلح بودند. این قدرت الهی بود، قدرت خدا بود، قدرت ایمان بود که موفق کرد ملت ما را، و به پیروزی رساند. الآن ما گرفتار یک مشکلات زیادی هستیم که برای ما پیش آوردند. شاه سابق مملکت ما را به یک ویرانه ای مبدّل کرد که ما از همه چیز فقیر شدیم؛ لکن با اتکال به خدای تبارک و تعالی ما بر مشکلات خودمان غلبه خواهیم کرد؛ و امیدواریم که همه ملتهای اسلامی عبرت بگیرند از این ملت شجاع ایران؛ و از زیر بار ظالم و دیکتاتوری، خودشان را نجات بدهند. من از خداوند تبارک و تعالی توفیق همه را خواهان هستم.(1)
این طور نباشد که حالا بگویید که حالا وقت نهضت است دیگر درس هیچی! این غلط است. علم همه چیز است؛ علم همه جهات است. حضرت امیر برای علم شمشیر میزد، برای توحید شمشیر میزد، برای بسط فقه شمشیر میزد. خیال نکنید که حالا که ما وارد شدیم در مسائل سیاسی، دیگر نباید وارد به مسائل علمی بشویم. شما که جوانید باید فقاهت ایجاد کنید، فقاهت در خودتان ایجاد کنید؛ باید فقیه بشوید، فقیه، از او کار میآید اما فقیه مهذب، طلبهی مهذب، ملت مهذب، انسان مهذب، همه باید اخلاق خودشان را تهذیب کنند، همه باید جهاد با نفس بکنند لکن شماها اَولی هستید. شمایی که جندالله هستید باید به امر خدا [عمل کنید]؛ جندالله معنایش این است که به امر خدا باید عمل بکنند، به فرمان او. همان طور که جندی به فرمان سرلشکرش، به فرمان سپهبدش عمل میکند، شما جندالله هستید به فرمان او باید عمل کنید. اگر چنانچه از فرمان او تخطی بکنید، جندالله نیستید؛ هر مقداری که نازل شد: یا جندالله یا جند شیطان. اگر دنیا مَطمَح نظر شماست جندالشیطان، اگر حق تعالی مطمح نظر شماست جندالله.(2)
ظلّ الله همین طور است. سلطان ظلّ الله است. اگر تخلف از یک جهتی بکند، ظلّ الشیطان میشود. ظل، سایه است؛ سایه همه چیزهایش به ذی ظلّ است، خودش هیچ ندارد. ظلّ الله کسی است که تمام حرکاتش به امر خدا باشد؛ مثل سایه باشد: خودش هیچ. سایه خودش هیچ حرکتی ندارد؛ ذی ظلّ هر حرکتی کرد سایه هم همان طور حرکت میکند. امیرالمؤمنین ظلّ الله است، پیغمبر اکرم ظلّ الله است که هیچ حرکتی از خودش ندارد؛ هرچه هست از خداست. اینها ظلّ الشیطان هستند! به این سلاطین که ظلّ الله میگفتند، ظلّ الشیطان هستند! ظلّ الله میزان تمیز ماست که این سلطان آیا حق است یا باطل. ظلّ الله میزان تمیز است که ما با همین تعبیر بفهمیم که آیا این سلطان حق است یا باطل. اگر از خودش عملی کرد، باطل است؛ اگر امر خدا را اجرا کرد ظلّ الله است و الا ظلّ الشیطان است. جندالله هم، که شما برای خودتان انتخاب کردید و یا برای شما انتخاب شده است، همین است؛ به امر خدا: اگر گفت بنشین؛ بنشین، اگر گفت بایست، بایست. اگر این طور باشد جندالله است اما اگر خدا فرمود که فلان عمل را بکن و شما تخلف کردید، [این] تخلف از شیطان است؛ به همین مقدار از بین میرود. یک وقت میبینید که انسان تا آخر همه کارهایش لله نبوده است، همه کارهایش برای شیطان بوده است: یک انسان در صورت، یک شیطان در واقع. آن جا هم که برود به صورت شیطان درمیآید.(3)
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (13) دفاع از حزب الله، اصل خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
ما مسلیمن بر همهمان واجب است که اسلام را به آن طور که هست در دنیا عرضه کنیم. همه ما تحت یک حزب و آن حزب الله است، باشیم؛ احزاب مختلفه در کار نباشد؛ جناحهای مختلف در کار نباشد. علمای هر ملتی، ملت خودشان را آگاه کنند به نقشههایی که اجانب و مستعمرین کشیدهاند برای تفرقهاندازی؛ این تکلیفی است که بر همه رهبران مذهبی لازم است که انجام دهند. ملت ما که در طول تاریخ زیر یوغ استبداد شاهنشاهی بوده است و اخیراً از زمانهای سابق بدتر شده بود و علاوه بر این که زیر یوغ این مستبدین و چپاولگرها بودند، استقلال آنها هم از دست آنها گرفته شد و دولتهای دیگر در مقدرات کشور ما دخالت کردند و ظلم و چپاولگری و خیانت و جنایت به آن جا رسید که تحمل را از ملت سلب کرد؛ دیدند زندگانی با این ذلت ارزش ندارد؛ مرد مُسلم زیر بار این ذلت و زحمت نباید برود؛ از این جهت قیام مردانه کردند و این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت و ملت یک حزب شدند: حزب الهی و با قدرت ایمان و پشتیبانی خداوند تعالی موفق شدند که با دست خالی از اسلحه، بر قدرتهای بزرگ فایق بشوند که مجهز بودند به همه اسلحهها و تا دندان مسلح بودند. این قدرت الهی بود، قدرت خدا بود، قدرت ایمان بود که موفق کرد ملت ما را، و به پیروزی رساند. الآن ما گرفتار یک مشکلات زیادی هستیم که برای ما پیش آوردند. شاه سابق مملکت ما را به یک ویرانه ای مبدّل کرد که ما از همه چیز فقیر شدیم؛ لکن با اتکال به خدای تبارک و تعالی ما بر مشکلات خودمان غلبه خواهیم کرد؛ و امیدواریم که همه ملتهای اسلامی عبرت بگیرند از این ملت شجاع ایران؛ و از زیر بار ظالم و دیکتاتوری، خودشان را نجات بدهند. من از خداوند تبارک و تعالی توفیق همه را خواهان هستم.(1)
این طور نباشد که حالا بگویید که حالا وقت نهضت است دیگر درس هیچی! این غلط است. علم همه چیز است؛ علم همه جهات است. حضرت امیر برای علم شمشیر میزد، برای توحید شمشیر میزد، برای بسط فقه شمشیر میزد. خیال نکنید که حالا که ما وارد شدیم در مسائل سیاسی، دیگر نباید وارد به مسائل علمی بشویم. شما که جوانید باید فقاهت ایجاد کنید، فقاهت در خودتان ایجاد کنید؛ باید فقیه بشوید، فقیه، از او کار میآید اما فقیه مهذب، طلبهی مهذب، ملت مهذب، انسان مهذب، همه باید اخلاق خودشان را تهذیب کنند، همه باید جهاد با نفس بکنند لکن شماها اَولی هستید. شمایی که جندالله هستید باید به امر خدا [عمل کنید]؛ جندالله معنایش این است که به امر خدا باید عمل بکنند، به فرمان او. همان طور که جندی به فرمان سرلشکرش، به فرمان سپهبدش عمل میکند، شما جندالله هستید به فرمان او باید عمل کنید. اگر چنانچه از فرمان او تخطی بکنید، جندالله نیستید؛ هر مقداری که نازل شد: یا جندالله یا جند شیطان. اگر دنیا مَطمَح نظر شماست جندالشیطان، اگر حق تعالی مطمح نظر شماست جندالله.(2)
ظلّ الله همین طور است. سلطان ظلّ الله است. اگر تخلف از یک جهتی بکند، ظلّ الشیطان میشود. ظل، سایه است؛ سایه همه چیزهایش به ذی ظلّ است، خودش هیچ ندارد. ظلّ الله کسی است که تمام حرکاتش به امر خدا باشد؛ مثل سایه باشد: خودش هیچ. سایه خودش هیچ حرکتی ندارد؛ ذی ظلّ هر حرکتی کرد سایه هم همان طور حرکت میکند. امیرالمؤمنین ظلّ الله است، پیغمبر اکرم ظلّ الله است که هیچ حرکتی از خودش ندارد؛ هرچه هست از خداست. اینها ظلّ الشیطان هستند! به این سلاطین که ظلّ الله میگفتند، ظلّ الشیطان هستند! ظلّ الله میزان تمیز ماست که این سلطان آیا حق است یا باطل. ظلّ الله میزان تمیز است که ما با همین تعبیر بفهمیم که آیا این سلطان حق است یا باطل. اگر از خودش عملی کرد، باطل است؛ اگر امر خدا را اجرا کرد ظلّ الله است و الا ظلّ الشیطان است. جندالله هم، که شما برای خودتان انتخاب کردید و یا برای شما انتخاب شده است، همین است؛ به امر خدا: اگر گفت بنشین؛ بنشین، اگر گفت بایست، بایست. اگر این طور باشد جندالله است اما اگر خدا فرمود که فلان عمل را بکن و شما تخلف کردید، [این] تخلف از شیطان است؛ به همین مقدار از بین میرود. یک وقت میبینید که انسان تا آخر همه کارهایش لله نبوده است، همه کارهایش برای شیطان بوده است: یک انسان در صورت، یک شیطان در واقع. آن جا هم که برود به صورت شیطان درمیآید.(3)
راهبردهای تصریحی:
1- در اسلام فقط یک حزب وجود دارد و آن هم حزب الله است.
2- پیشبرد اسلام در صدر اسلام به خاطر روحیه حزب اللهی مسلمانان بود.
3- حزب الله یعنی مسلمانانی که مطیع امر خدا در اوامر و نواهی او هستند.
4- حزب الله در مقابل حزب الشیطان یعنی کسانی که از شیطان و هوای نفس پیروی میکنند قرار دارد.
نکته استنباطی:
1- انسانها یا عضو حزب الله هستند و یا عضو حزب شیطان و میان این دو تقابل وجود دارد. مرز این دو هم در پایبندی به احکام الهی و اطاعت از اوامر حق تعالی است که در راه و کلام رهبری مشخص میشود.
پینوشتها:
1- صحیفه امام(رحمه الله)، ج6، صص 295 و 296.
2- صحیفه امام(رحمه الله)، ج6، صص 287 و 288.
3- صحیفه امام(رحمه الله)، ج 6، ص 288.
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت؛ (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (13) دفاع از حزب الله، اصل خدشه ناپذیر انقلاب اسلامی، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/م