عوامل گرايش نوجوانان و جوانان به نماز)قسمت اول)
نويسنده:رضا فرهاديان
قال الله تبارك و تعالي: «و أمر اهلك بالصّلاة و اصطبر عليها»[1]
«و تو اهلت را به برپايي نماز بخوان و در اين امر پايداري و صبوري پيشه كن.»
در گرايش نوجوانان و جوانان به نماز سه عنصر اصلي خانه، مدرسه و رسانه هاي گروهي نقش اساسي و محوري دارند. تربيت و آموزش، انتقال اطلاعات نيست، بلكه تغيير در جهان بيني است.[2] هيچ تربيت و آموزشي بدون زمينه سازي، موفق نيست. اگر مجموعه عناصر و عوامل تأثير گذار در ارسال يك پيام ارزشي، از وحدت و هماهنگي لازم در عمل برخوردار نباشند، نمي توانند مؤثر واقع شوند و چه بسا آثار يكديگر را خنثي كنند.
عناصر و عوامل تأثير گذارنده در محيط خانه و مدرسه و جامعه در القاي يك ارزش معنوي و رسانيدن پيام و بيان روح نماز، اگر عملا يكديگر را نفي كنند و يا در برنامه ها و اظهار مطالب، هر كدام راه و هدفي متفاوت و مغاير با يكديگر بپيمايند، در ذهن فرد تناقض به وجود ميآورند و پيام منجر به ايجاد انگيزه، شوق، اراده و عمل نمي شود.
بدون ترديد همه انسان ها به طور فطري استعداد و گرايش به نيايش دارند، اما آنچه كه درباره كودكان و نوجوانان مهم است، چگونگي روش هاي آموزش و نحوه ارائه و انتقال اين ارزش هاست.
آداب و عبادت هاي مذهبي چون پاسخي به عاليترين نيازهاي معنوي انسان است، اگر به طور طبيعي و با جلب رضايت قلبي جوانان ارائه شود، احساس خوشايندي در آنان برمي انگيزد و آن را به راحتي جذب ميكنند، چرا كه احساسات و عواطف،مهمترين نقش را در تكوين و رشد و پرورش شخصيت جوان دارد. بديهي است زماني كه نوجوان در معرض يادگيري و آموزش احكام و عبادات قرار دارد، لازم است از قبل براي اين موضوع زمينه سازي شود تا همراه با آموزش، احساس خوشايندي در او ايجاد گردد و به اين ترتيب، نتيجه اي مطلوب به بار آورد. در اين صورت، تقويت چنين گرايش فطري نيز بسيار آسان و طبيعي خواهد بود. كسب عادت ها و رفتارهاي مذهبي پيش از آنكه متأثر از اندرزها و سخنان والدين باشد، معلول پذيرش رفتار، عواطف و احساسات مرتبط و همراه با مهر و محبت آنان است.
با بر انگيختن احساساتي خوشايند در حين انجام فرايض مذهبي در كودكان و نوجوانان، زمينه يادگيري رفتارها و احساسات مطلوب فراهم ميگردد و اين نيز به نوبه خود موجب تقويت انگيزه و گرايش به نيايش و ارتباط با پروردگار متعال ميشود. يادگيري بيشتر رفتارها و گفتارهاي كودكان و نوجوانان، بر اساس مشاهداتي است كه نسبت به اعمال والدين دارند و احساسي كه فضاي ارتباطي خانواده در آن ها پديد ميآورد. در كانون خانواده است كه گرايش ديني افراد تقويت مييابد و خمير مايه شخصيت مذهبي در آنان تكوين مييابد. در همين مكان است كه رغبت ها، احساسات خوشايند و ناخوشايند و رفتارهاي متعادل و نا متعادل و نگرش ها و باورهاي درست يا غلط منعقد ميگردد.
امام علي (ع) ميفرمايد:
«قلب الحدث كالارض الخالية ما ألقي فيها من شيء قبلته فبادرتك بالادب قبل ان يقسو قلبك و يشتغل لبّك»[3]
«قلب نوجوان، همچون زميني خالي است. هر بذري كه در آن افكنده شود ميپذيرد. من پيش از آنكه دلت سخت گردد و فكرت مشغول شود، به ادب و تربيت تو مبادرت نمودم.»
بسياري از رفتارها و گرايشات كودك و نوجوان، از قبيل گرايش به نماز و روزه و شركت در كارهاي خير و اهميّت دادن به وظايف و تكاليف ديني، غالباً متأثر از تجارب خوشايند تربيتي آنان در خانه و خانواده است. كودكان به شدت نيازمند و تشنه يادگيري هستند و احتياج به امنيت و آرامش خاطر و اتصال به يك منبع قدرت و رحمت و عطوفت دارند. آواي ملكوتي قرآن و نواي دلنشين اذكار نماز، حتي در دوران بارداري مادر موجب جنب و جوش و شكوفايي گرايش و احساسات ديني در كودك ميشود.[4]
سكوت، عصبانيت، رفتار، نگاه و سخن پدر و مادر و اطرافيان، براي كودكان سر مشق و اِعمال بجاي هر كدام، سبب ارضاي نياز و اغناي گرايش فطري آنهاست. آنان پيوسته ميآموزند و نسبت به هر چيز كنجكاوند. خانواده بايد تلاش كند تا آموخته هاي مذهبي آنان با تجارب و احساسات خوشايندي شكل بگيرد. سعه صدر، ابراز احساس خرسندي و روحيه رضايتمندي، گرايش به اين احساسات مذهبي را براي كودكان گوارا ميسازد. بر اين اساس، زيباترين و خوشايندترين حالات و اوقات كودكان و نوجوانان در خانواده زماني است كه پدر و مادر آماده اقامه نماز ميشوند، آنگاه كه كودك همه شادي و نشاط را در چهره بر افروخته و شادمان اطرافيان خويش مشاهده ميكند، يعني به هنگام وضو گرفتن و جا نماز انداختن و معطر ساختن لباس نماز و خود را به زيباترين شكل آراستن [5] و گوش فرا دادن به آواي دلنشين قرآن و اذان [6] كه نسيم آرامش بخشي در كالبد افراد ميدمد و روح چون پرنده اي كه از بند و قفس آزاد شود، در فضايي ملكوتي بال و پر ميگشايد و به سوي محبوب حقيقي اوج ميگيرد:
تو را ز كنگره عرش ميزنند صفير
ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است [7]
خانوادهها ميتوانند بسياري از رفتارهاي مطلوب و احساسات خوشايند و دوست داشتني خود را به طور غير مستقيم در قالب ارزشها و احكام ديني و از طريق بهرهگيري از الگوهاي رفتاري، در وجود كودكان و نوجوانان تثبيت نمايند.
مشاهده رفتار اطرافيان، انگيزه اي قوي و غني براي يادگيري و آموزش فرزندان است، در حالي كه آموزش هاي خطابي و توصيه هاي مستقيم و آمرانه، نه تنها چندان رغبت و انگيزه اي در درون جوان و نوجوان ايجاد نمي كند، بلكه گاهي مايه آزردگي و تنفر نيز ميشود.
نماز خواندن كودكان خردسال نيز رفتاري است كه در آغاز امر از طريق مشاهده حركات پدر و مادر و اطرافيان آموخته ميشود و فرد نسبت به موقعيت و حالات رفتار آنان احساس معنوي خاصي پيدا ميكند. نحوه نماز خواندن، چگونگي نگرش اطرافيان نسبت به نماز و ميزان اهميّت دادن آنان نسبت به اين فريضه الهي، حالت ايستادن به نماز، تأني و ادب و وقار در نماز، نحوه نماز خواندن، حضور قلب در نماز و توجه و خضوع و خشوع افراد خانواده، در كودكان بسيار تأثير ميگذارد. وقتي كه كودك نسبت به رفتار و نحوه حركات و حرف زدن والدين و اطرافيان كنجكاو ميشود، بايد توجه داشت كه كنجكاوي وي بي هدف و بي نتيجه نيست، بلكه متضمّن الگوگيري و مشاركت فعالانه او به صورت انجام تجربه اي جديد در فرازهاي حساس زندگي است. زماني كه نوجوان، الگوهاي رفتاري مطلوب خويش را در موقعيتها و شرايط مختلف زندگي، در رفت و آمدها، ميهمانيها و برخوردهاي فاميل و دوستان و از جمله حضور آنان در صفوف نماز جماعت مشاهده ميكند، احساس شادماني و شوق و شعف سراسر وجودش را فرا ميگيرد و عميقاً نسبت به رفتار آنها كنجكاو ميگردد و از آنان الگو ميگيرد.
مهيا كردن چنين فضايي، بخصوص اگر همراه با مشاركت فعال كودكان و نوجوانان و همسالان آنان باشد، برايشان بسيار دلنشين و دلپذير است، همين امر به تدريج گرايش به امور مذهبي و روحيه اجتماعي را در آنان تقويت مينمايد. بديهي است هر قدر الگو محبوب تر باشد، ياد سپاري رفتار آسان تر ميگردد. نگاه ها و حالات چهره فاميل و يا همسالان نسبت به يكديگر دراين هنگام، اگر با تعظيم و تكريم و گشاده رويي همراه باشد، بر ميزان تقويت گرايش معنوي كودكان و نوجوانان ميافزايد. آنان از مشاهده اين حالت ها و به سر بردن در اين لحظات، غرق در سرور و خوشحالي ميشوند و سعي دارند كه خود اين قبيل رفتارها را با اشتياق تمام باز آفريني كنند. پدر و مادر و اطرافيان اگر در رفتارهاي خود، به راست گويي، صداقت، عفاف و حجاب، صبر و بردباري و توجه و حساسيت نسبت به اوقات نماز ارج بنهند و در عملكردهاي خود ثابت قدم باشند، تأثير گذاري و درون سازي گفتار و رفتارشان به مراتب بيشتر از زماني است كه تنها با گفتار و يا اجبار، فرزندان خويش را به كارهاي مذهبي وادار سازند، در حالي كه خود در عمل سهل انگاري ميكنند. لحظه هاي حساس و پر جاذبه رفتار پدر و مادر در ايجاد فضايي دوستانه و صميمي و دلنشين عاطفي در مواجهه با فرزندان، سبب ميگردد كه آنان بدون زحمت، رفتار مورد علاقه خود را مورد توجه و تقليد آگاهانه قرار دهند. پدر و مادر و اعضاي خانواده، اگر توجه داشته باشند كه در خانه يا سفر يا گردش، در ميهماني و يا حين كار و به طور كلي در هر موقعيتي كه نداي پر طنين و دلنشين اذان را ميشنوند، از هر كاري كه دارند، دست كشيده و پيش از هر چيز ديگر به اقامه نماز اهميت دهند، در تلقي و نگرش فرزندان نسبت به اين فريضه الهي تأثير مضاعف خواهد داشت.
بايد براي تعليم و تربيت نماز زمينه سازي كرد و همه جوانب و ابعاد گوناگون قضيه را در نظر گرفت و كوشيد تا همه عوامل مهم و دست اندر كار و تأثير گذار از وحدت و هماهنگي لازم برخوردار باشند.
«و تو اهلت را به برپايي نماز بخوان و در اين امر پايداري و صبوري پيشه كن.»
در گرايش نوجوانان و جوانان به نماز سه عنصر اصلي خانه، مدرسه و رسانه هاي گروهي نقش اساسي و محوري دارند. تربيت و آموزش، انتقال اطلاعات نيست، بلكه تغيير در جهان بيني است.[2] هيچ تربيت و آموزشي بدون زمينه سازي، موفق نيست. اگر مجموعه عناصر و عوامل تأثير گذار در ارسال يك پيام ارزشي، از وحدت و هماهنگي لازم در عمل برخوردار نباشند، نمي توانند مؤثر واقع شوند و چه بسا آثار يكديگر را خنثي كنند.
عناصر و عوامل تأثير گذارنده در محيط خانه و مدرسه و جامعه در القاي يك ارزش معنوي و رسانيدن پيام و بيان روح نماز، اگر عملا يكديگر را نفي كنند و يا در برنامه ها و اظهار مطالب، هر كدام راه و هدفي متفاوت و مغاير با يكديگر بپيمايند، در ذهن فرد تناقض به وجود ميآورند و پيام منجر به ايجاد انگيزه، شوق، اراده و عمل نمي شود.
خانواده
بدون ترديد همه انسان ها به طور فطري استعداد و گرايش به نيايش دارند، اما آنچه كه درباره كودكان و نوجوانان مهم است، چگونگي روش هاي آموزش و نحوه ارائه و انتقال اين ارزش هاست.
آداب و عبادت هاي مذهبي چون پاسخي به عاليترين نيازهاي معنوي انسان است، اگر به طور طبيعي و با جلب رضايت قلبي جوانان ارائه شود، احساس خوشايندي در آنان برمي انگيزد و آن را به راحتي جذب ميكنند، چرا كه احساسات و عواطف،مهمترين نقش را در تكوين و رشد و پرورش شخصيت جوان دارد. بديهي است زماني كه نوجوان در معرض يادگيري و آموزش احكام و عبادات قرار دارد، لازم است از قبل براي اين موضوع زمينه سازي شود تا همراه با آموزش، احساس خوشايندي در او ايجاد گردد و به اين ترتيب، نتيجه اي مطلوب به بار آورد. در اين صورت، تقويت چنين گرايش فطري نيز بسيار آسان و طبيعي خواهد بود. كسب عادت ها و رفتارهاي مذهبي پيش از آنكه متأثر از اندرزها و سخنان والدين باشد، معلول پذيرش رفتار، عواطف و احساسات مرتبط و همراه با مهر و محبت آنان است.
با بر انگيختن احساساتي خوشايند در حين انجام فرايض مذهبي در كودكان و نوجوانان، زمينه يادگيري رفتارها و احساسات مطلوب فراهم ميگردد و اين نيز به نوبه خود موجب تقويت انگيزه و گرايش به نيايش و ارتباط با پروردگار متعال ميشود. يادگيري بيشتر رفتارها و گفتارهاي كودكان و نوجوانان، بر اساس مشاهداتي است كه نسبت به اعمال والدين دارند و احساسي كه فضاي ارتباطي خانواده در آن ها پديد ميآورد. در كانون خانواده است كه گرايش ديني افراد تقويت مييابد و خمير مايه شخصيت مذهبي در آنان تكوين مييابد. در همين مكان است كه رغبت ها، احساسات خوشايند و ناخوشايند و رفتارهاي متعادل و نا متعادل و نگرش ها و باورهاي درست يا غلط منعقد ميگردد.
امام علي (ع) ميفرمايد:
«قلب الحدث كالارض الخالية ما ألقي فيها من شيء قبلته فبادرتك بالادب قبل ان يقسو قلبك و يشتغل لبّك»[3]
«قلب نوجوان، همچون زميني خالي است. هر بذري كه در آن افكنده شود ميپذيرد. من پيش از آنكه دلت سخت گردد و فكرت مشغول شود، به ادب و تربيت تو مبادرت نمودم.»
بسياري از رفتارها و گرايشات كودك و نوجوان، از قبيل گرايش به نماز و روزه و شركت در كارهاي خير و اهميّت دادن به وظايف و تكاليف ديني، غالباً متأثر از تجارب خوشايند تربيتي آنان در خانه و خانواده است. كودكان به شدت نيازمند و تشنه يادگيري هستند و احتياج به امنيت و آرامش خاطر و اتصال به يك منبع قدرت و رحمت و عطوفت دارند. آواي ملكوتي قرآن و نواي دلنشين اذكار نماز، حتي در دوران بارداري مادر موجب جنب و جوش و شكوفايي گرايش و احساسات ديني در كودك ميشود.[4]
سكوت، عصبانيت، رفتار، نگاه و سخن پدر و مادر و اطرافيان، براي كودكان سر مشق و اِعمال بجاي هر كدام، سبب ارضاي نياز و اغناي گرايش فطري آنهاست. آنان پيوسته ميآموزند و نسبت به هر چيز كنجكاوند. خانواده بايد تلاش كند تا آموخته هاي مذهبي آنان با تجارب و احساسات خوشايندي شكل بگيرد. سعه صدر، ابراز احساس خرسندي و روحيه رضايتمندي، گرايش به اين احساسات مذهبي را براي كودكان گوارا ميسازد. بر اين اساس، زيباترين و خوشايندترين حالات و اوقات كودكان و نوجوانان در خانواده زماني است كه پدر و مادر آماده اقامه نماز ميشوند، آنگاه كه كودك همه شادي و نشاط را در چهره بر افروخته و شادمان اطرافيان خويش مشاهده ميكند، يعني به هنگام وضو گرفتن و جا نماز انداختن و معطر ساختن لباس نماز و خود را به زيباترين شكل آراستن [5] و گوش فرا دادن به آواي دلنشين قرآن و اذان [6] كه نسيم آرامش بخشي در كالبد افراد ميدمد و روح چون پرنده اي كه از بند و قفس آزاد شود، در فضايي ملكوتي بال و پر ميگشايد و به سوي محبوب حقيقي اوج ميگيرد:
تو را ز كنگره عرش ميزنند صفير
ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است [7]
خانوادهها ميتوانند بسياري از رفتارهاي مطلوب و احساسات خوشايند و دوست داشتني خود را به طور غير مستقيم در قالب ارزشها و احكام ديني و از طريق بهرهگيري از الگوهاي رفتاري، در وجود كودكان و نوجوانان تثبيت نمايند.
مشاهده رفتار اطرافيان، انگيزه اي قوي و غني براي يادگيري و آموزش فرزندان است، در حالي كه آموزش هاي خطابي و توصيه هاي مستقيم و آمرانه، نه تنها چندان رغبت و انگيزه اي در درون جوان و نوجوان ايجاد نمي كند، بلكه گاهي مايه آزردگي و تنفر نيز ميشود.
نماز خواندن كودكان خردسال نيز رفتاري است كه در آغاز امر از طريق مشاهده حركات پدر و مادر و اطرافيان آموخته ميشود و فرد نسبت به موقعيت و حالات رفتار آنان احساس معنوي خاصي پيدا ميكند. نحوه نماز خواندن، چگونگي نگرش اطرافيان نسبت به نماز و ميزان اهميّت دادن آنان نسبت به اين فريضه الهي، حالت ايستادن به نماز، تأني و ادب و وقار در نماز، نحوه نماز خواندن، حضور قلب در نماز و توجه و خضوع و خشوع افراد خانواده، در كودكان بسيار تأثير ميگذارد. وقتي كه كودك نسبت به رفتار و نحوه حركات و حرف زدن والدين و اطرافيان كنجكاو ميشود، بايد توجه داشت كه كنجكاوي وي بي هدف و بي نتيجه نيست، بلكه متضمّن الگوگيري و مشاركت فعالانه او به صورت انجام تجربه اي جديد در فرازهاي حساس زندگي است. زماني كه نوجوان، الگوهاي رفتاري مطلوب خويش را در موقعيتها و شرايط مختلف زندگي، در رفت و آمدها، ميهمانيها و برخوردهاي فاميل و دوستان و از جمله حضور آنان در صفوف نماز جماعت مشاهده ميكند، احساس شادماني و شوق و شعف سراسر وجودش را فرا ميگيرد و عميقاً نسبت به رفتار آنها كنجكاو ميگردد و از آنان الگو ميگيرد.
مهيا كردن چنين فضايي، بخصوص اگر همراه با مشاركت فعال كودكان و نوجوانان و همسالان آنان باشد، برايشان بسيار دلنشين و دلپذير است، همين امر به تدريج گرايش به امور مذهبي و روحيه اجتماعي را در آنان تقويت مينمايد. بديهي است هر قدر الگو محبوب تر باشد، ياد سپاري رفتار آسان تر ميگردد. نگاه ها و حالات چهره فاميل و يا همسالان نسبت به يكديگر دراين هنگام، اگر با تعظيم و تكريم و گشاده رويي همراه باشد، بر ميزان تقويت گرايش معنوي كودكان و نوجوانان ميافزايد. آنان از مشاهده اين حالت ها و به سر بردن در اين لحظات، غرق در سرور و خوشحالي ميشوند و سعي دارند كه خود اين قبيل رفتارها را با اشتياق تمام باز آفريني كنند. پدر و مادر و اطرافيان اگر در رفتارهاي خود، به راست گويي، صداقت، عفاف و حجاب، صبر و بردباري و توجه و حساسيت نسبت به اوقات نماز ارج بنهند و در عملكردهاي خود ثابت قدم باشند، تأثير گذاري و درون سازي گفتار و رفتارشان به مراتب بيشتر از زماني است كه تنها با گفتار و يا اجبار، فرزندان خويش را به كارهاي مذهبي وادار سازند، در حالي كه خود در عمل سهل انگاري ميكنند. لحظه هاي حساس و پر جاذبه رفتار پدر و مادر در ايجاد فضايي دوستانه و صميمي و دلنشين عاطفي در مواجهه با فرزندان، سبب ميگردد كه آنان بدون زحمت، رفتار مورد علاقه خود را مورد توجه و تقليد آگاهانه قرار دهند. پدر و مادر و اعضاي خانواده، اگر توجه داشته باشند كه در خانه يا سفر يا گردش، در ميهماني و يا حين كار و به طور كلي در هر موقعيتي كه نداي پر طنين و دلنشين اذان را ميشنوند، از هر كاري كه دارند، دست كشيده و پيش از هر چيز ديگر به اقامه نماز اهميت دهند، در تلقي و نگرش فرزندان نسبت به اين فريضه الهي تأثير مضاعف خواهد داشت.
بايد براي تعليم و تربيت نماز زمينه سازي كرد و همه جوانب و ابعاد گوناگون قضيه را در نظر گرفت و كوشيد تا همه عوامل مهم و دست اندر كار و تأثير گذار از وحدت و هماهنگي لازم برخوردار باشند.
پی نوشت:
[1]. (طه، 20 آيه 132.)
[2]. تربيت صحيح تغيير سازنده در بينش و منش فرد است.
[3]. نهج البلاغه، نامه 31.
[4]. تحقيقات انجام شده نشان داده است كه جنين انسان در ماه هاي آخر بارداري نسبت به صداهاي مختلف حساس است و در رشد و پرورش خود، به خصوص از كلام مادر و صداهاي مختلفي كه مادر به آن گوش فرا ميدهد، متأثر است.
[5]. «يا بني آدم خذوا زينتكم عند كل مسجد» اي فرزندان آدم در هر جايگاه نمازي خود را بياريد. (اعراف 7 آيه 31)
[6]. پيامبر (ص) دلتنگ كه ميشدند، ميفرمودند:«ارحني يا بلال.» اي بلال (با گفتن اذان) به من آرامش ببخش (و بعد نماز ميخواندند).
[7]. حافظ
- عوامل آموزش و گرايش نوجوانان و جوانان به نماز، ص7