مترجم: محمّد حبیبی
بازیهایی برای تحریکِ احساس و تقویت نیروی تمرکز
بازیهای ورزشی با تکههای اسفنج
هدف
تقویت حس لامسه و بینایی؛ گسترش تجربههای اجتماعی؛ آموزش هماهنگی حرکت و توانایی واکنش.تعداد بچّهها: تقریباً 10 نفر
سن: 4 سال و بیشتر
زمان: 30 تا 40 دقیقه
وسایل مورد نیاز: دایرهی زنگی؛ چند تکه بزرگ و ضخیم اسفنج به شکل مکعب، استوانه، مستطیل، مثلث؛ یک نخ بلند؛ ملافه و گیره لباس؛ دو عدد کارتن بزرگ؛ یک پتو؛ دو عدد نیمکت؛ برای هر نفر یک توپ.
روند بازی: پس از آنکه بچّهها وسایل ورزشی خود را دریافت کردند، بر روی پتویی مینشینند. در آن هنگام، دو یا سه تمرین یوگاه انجام میشود تا تمرکز بچّهها برای بازیهای آینده افزایش یابد.
سپس، کارتنی را روی پتو میگذارند. هر نفر میتواند دستِ خود را داخل کارتن کرده یک تکه اسفنج برای خود بیرون آورد. بچّهها به شیوههای مختلفی با اسفنجها میدوند و از این راه تجارب زیادی دربارهی مواد کسب میکنند.
نمونههای بازی
دویِ با مانع
بچّهها در حالیکه اسفنج را در کفِ دست، روی سر یا میان پاهای خود گذاشتهاند، پس از شنیدن صدای دایره زنگی، در میانِ اتاق به عقب و جلو میدوند. با شنیدن ضربهای محکم، روی اسفنج خود مینشینند، آن را به هوا میاندازند و دوباره میگیرند، به گوشهای میدوند. آن را داخل کارتن میاندازند و خیلی کارهای دیگر.واکنش سریع
اسفنجها در اتاق روی زمین تقسیم میشوند. بچّهها پس از شنیدن صدای دایرهی زنگی، در اتاق حرکت میکنند. با شنیدن ضربهای محکم، به طرف اسفنج خود یا یک مثلث، استوانه، مکعب دیگر و... میدوند.جزیرهی نجات
بچّهها اسفنجهای خود را روی هم میگذارند و آنها را یک جزیره به حساب میآورند. پس از شنیدن صدای دایرهی زنگی، دسته جمعی در اتاق حرکت میکنند. با شنیدن ضربهای محکم، نفرات باید خود را به جزیرهی نجات برسانند.عبور خطرناک از رودخانه
دو نیمکت با فاصلهی زیادی از هم گذاشته میشوند که در حکم ساحل رودخانهاند. اسفنجها با فاصلهای کم در یک ردیف گذاشته میشوند. آنها سنگهای کف رودخانه به شمار میآیند. بچّهها با گذاشتن پای خود بر روی اسفنجها، از رودخانه عبور میکنند. در هنگامِ عبور، باید مراقب باشند تعادل خود را از دست ندهند و سعی کنند در رودخانه نیفتند.پاکی بهار
نیمکتها در وسطِ اتاق گذاشته و اسفنجها در دو طرفِ آنها تقسیم میشوند. اسفنجها شاخ و برگهایی هستند که در باغ ریختهاند. بچّهها به طور یکسان در دو طرف تقسیم میشوند. آنها باغبانهایی هستند که برگهای باغ را پاک کرده، به طرف دیگر دیوار میریزند. با یک علامت (ضربهی دایرهی زنگی) هر دو گروه برگها را با حداکثر سرعت به آن طرفِ دیوار میریزند. با شنیدن علامت مجدد، به پاک کردن بهاری خود پایان میدهند. هر گروه چه مقدار برگ در باغ خود دارد؟روشهای پیشنهادی: طنابی روی زمین گذاشته میشود و اسفنجها از روی آن به طرف دیگر دیوار پرتاب میشوند.
1- ارتفاع دیوار بیشتر میشود به همین منظور، طنابی محکم به دو نقطه بسته و محکم میشود. بر روی طناب، ملافهای را با گیره آویزان میکنند. اکنون دوباره با یک علامت، اسفنجها از روی دیوار پرتاب میشوند.
بستهبندی
از نفرات موجود دو گروه تشکیل و به هر گروه یک کارتون داده میشود.یکی از بچّهها نقش فردی را بازی میکند که کار بستهبندی را انجام میدهد. هر نفر یک تکه اسفنج بر میدارد. تکههای اسفنج به سمت فرد بسته بند پرتاب میشوند. او باید آنها را بگیرد و داخل کارتن قرار دهد. اسفنجهایی که گرفته نمیشوند، روی زمین باقی میمانند.
برج سازان
بچّهها به دو گروه تقسیم میشوند. هر گروه سعی میکند با اسفنجها برجی بسازد. اگر برج سقوط کند، آن را از نو میسازند. کلام گروه زودتر ساخت برج را تمام کرده است؟بازیهای پایانی
بازی بولینگ با اسفنج
اسفنجها روی هم گذاشته میشوند و با آنها ساختمانی بزرگ ساخته میشود. هر نفر میتواند با زدن توپ به ساختمان، آن را واژگون کند. چنانچه تمام اسفنجها روی زمین ریخته باشند، میتوان ساختمان جدیدی ساخت.انداختن هدف
همه اسفنجها روی یک نیمکت گذاشته میشوند و با آنها یک ساختمان ساخته میشود. حال آن را با یک توپ نابود میکنند. بازی تا زمانی ادامه مییابد که هیچ اسفنجی روی نیمکت باقی نمانده باشد.بازیهای ورزشی با تشک
هدف
تقویت رفتار حرکتی درشت، هماهنگی حرکت، حسّ کنجکاوی، بینایی و اعتماد به نفس.تعداد نفرات: 8 تا 10 نفر
سن: سه سال و بیشتر
زمان: 30 تا 40 دقیقه
وسایل مورد نیاز: برای هر نفر یک تشک، دایره زنگی، چند عدد دستمال، پتو یا ملافه، کارتهای رنگارنگ
تذکر: برای انجام این پیشنهاد ورزشی، هر نفر به یک تشک نیاز دارد.
والدین میتوانند در یک اقدام همگانی این تشکها را تهیه و با ملافههایی زیبا روکش کنند تا در بازی تشک به کار برده شوند.
بازیهای پیشنهادی
تذکر: پس از آنکه، بچّهها با علایم مختلف دایره زنگی و با انجام حرکاتی خود را گرم میکنند، هر کدام میتوانند یک تشک بازی برای خود بیاورند. چنانچه روکش تشکها تک رنگ بوده و حتی از پارچههای مختلف دوخته شده باشند، آنها را میتوان برای بازیهای احساس کردنی و بازی رنگها به نحو مناسبی مورد استفاده قرار داد.بازی حرکتی آزاد
پس از آنکه هر نفر بر روی تشک بازی خود نشست؛ اندازه، استحکام و نرمی آن را حس کرد و بر روی آن احساس آرامش و اطمینان نمود، میتوان تعدادی از بازی رنگها را انجام داد.مربّی در ابتدا کارتهایی را نشان میدهد که با رنگ تشکها همرنگ هستند. این کارتها به نفرات مربوط علامت میدهد که آنها کی میتوانند آزادانه در اتاق حرکت کنند. کارتها چندین بار تعویض میشوند و بچّهها باید با تمرکز از تغییرات پیروی کنند. سپس دو یا حتی سه کارت مختلف، همزمان نشان داده میشوند.
بازیِ دو «پادشاهِ تشکها»
همه کارتهای رنگی نشان داده میشوند. به محض آنکه مربی کارتها را در پشت خود مخفی کرد، بچّهها به روی تشک خود میدوند. فردی که دیرتر از بقیه به تشک خود برسد، استراحت میکند و بر روی تشک میماند. کدام یک از بچّهها آخرین نفر میماند و پادشاه تشکها میشود؟پرش از روی سنگهای رنگی
تشکها به فاصلههای متفاوت در اتاق تقسیم میشوند. بچّهها جفت پا از یک تشک به تشک بعدی میپرند.خیابان پوشیده از تشک
تشکها در کنار یکدیگر گذاشته میشوند و بچّهها به سرعت در این خیابان میدوند.روشهای پیشنهادی: بچّهها میتوانند به جای دویدن در این خیابان، چهار دست و پا راه بروند؛ معلّق بزنند، غلت بخورند و...
کوه تشکها
بچّهها در حالیکه تشکها را روی هم انباشته میکنند، دسته جمعی کوههای بلند مختلفی میسازند. سپس باید از آنها بالا بروند و به پایین بپرند.تونل تشکها
بچّهها با تشکها و دستمالها تونلی میسازند و با خزیدن از داخل آن عبور میکنند.ساخت تصاویر با تشکها
بچّهها با تشکهای خود بارها تصاویر جدیدی میسازند. در این کار، تخیّل آنها هیچ محدودیتی نمیشناسد.تنها شرط لازم این است که: هر تشک باید با تشک دیگری در تماس باشد.
ورزش ترامپولین تشکها
تشکها روی هم گذاشته میشوند. بچّهها میتوانند همانند ورزش ترامپولین، به روی آنها بپرند. در صورت نیاز، دو تشک را نیز میتوان بر روی هم قرار داد.پیشنهادهای بازی
بازیهایی رنگارنگ از کلاه جادویی
هدف
تقویت رفتار حرکتی درست (سرعت حرکت)، افزایش توانایی واکنش، مهارت عمومی، شادی و لذت از رویدادهای مشترک، تقویتِ رفتار اجتماعی، حس بینایی، شنوایی و توالی بینایی.تعداد نفرات: 2- 10 نفر
سن: چهار سال و بیشتر
زمان: 30 تا 45 دقیقه
وسایل مورد نیاز: یک عدد کلاه، برگههای کوچک، یک برگه بزرگ که روی آن جملات جادویی نوشته شده است، یک پاکت نامه که بر روی آن نقطههای قرمز دیده میشود (درون پاکت نامهای سری است)، یک تاج کاغذی به رنگ زرد (یا رنگ طلایی)، یک پتو، یک زنگ کوچک، یک عدد طناب بلند، 10 تا 12 حلقه؛ 12-10 میله ژیمناستیک؛ یک دایره زنگی؛ یک چشم بند؛ یک نیمکت ورزشی.
تدارک فضا: پتوی بزرگ در گوشهای از اتاق پهن و وسایل فوق روی آن گذاشته میشود. تاج کاغذی زردرنگ در اتاق پنهان میگردد.
روند بازی: این پیشنهاد در فضای ورزشی با لباس ورزشی انجام میشود تا بچّهها با لباس و فضای ورزشی احساس راحتی نموده و آزادانه حرکت کنند.
بچّهها بر روی پتو مینشینند. در آن هنگام، یک یا دو تمرین آرامشی کوچک انجام میدهند تا بتوانند پیشنهادهای بعدی را انجام دهند.
مربی با استفاده از یک داستانِ کوتاه، روند بازی را توضیح میدهد.
در سرزمین بچّهها «پادشاه بازیها» زندگی میکند. چون او علاقهی بسیار زیادی به بازی دارد، دیگران او را به این نام صدا میکنند گهگاه تنها بازی میکند، اما خیلی دوست دارد با بچّههای بسیار دیگری هم بازی کند. خلاصه، در یک روز خیلی قشنگ که شاه بازیها در حال بازی با بچّههای زیادی در حیاط قصرش بود، در گوشهای از باغ قصرش، تاجش را کم کرد. اما خودش هم نمیدانست که تاج را کجا گم کرده است. یا شاید جادوگر آن تاج را دزدیده است؟ از آن زمان به بعد، شاه بازیها دلش گرفت و دیگر هیچ میلی به بازی کردن نداشت و حالا بچّهها باید تنها بازی کنند.
یک روز بچّهها کلاهی جادویی پیدا میکنند که داخل آن یک نامه و برگههای رنگی زیادی وجود دارد (مربی کیسهی کوچکی را میآورد). روی یک برگه سفید بزرگ نوشته شده است (مربی از روی آن میخواند): تاج پادشاه پیش من است و اگر شما تا پیش از غروبِ آفتاب همه بازیهایی را که در کلاه جادویی پیدا میکنید بازی کنید، جای تاج را به شما میگویم. تازه در آن صورت اجازه دارید در پاکت نامه را که روی آن نقطههای قرمز رنگ دیده میشود، باز و تاج را پیدا کنید.
اما در کلاه جادویی بینهایت بازیهای مختلف وجود دارد و بچّهها خستهاند. آنها دیگر نمیتوانند بازی کنند. ما میخواهیم در بازیهای آخر به آنها کمک کنیم تا شاه تاجش را پیش از غروب آفتاب، دوباره به دست آورد.
تذکر: پس از هر بازی، یک برگهی جدید بازی بیرون کشیده میشود. در پایان، میتوان در پاکت نامه را باز کرد.
بازی دو
ابتدا بچّهها آزادانه در اتاق حرکت میکنند. با یک علامت، مسیر حرکت و دویدن خود را تغییر میدهند یا اینکه میایستند، دراز میکشند و یا روی نیمکت میپرند.روش پیشنهادی الف: با یک سوت = بایستید.
با دو سوت = دراز بکشید.
با سه سوت = روی نیمکت بنشینید.
روش پیشنهادی ب: با کلمه آتش = به گوشهای از اتاق بدوید.
با کلمه آب= روی نیمکت بایستید.
با کلمهی باد = روی زمین بخوابید.
روش پیشنهادی ج: اگر هماهنگ کنندهی بازی (مربی) دستهایش را از هم دور نگه داشت = بایستید. اگر هماهنگ کنندهی بازی دستهایش را از هم دور نگه داشت = دراز بکشید. اگر هماهنگ کنندهی بازی یکی از دستهایش را صاف کرد = روی نیمکت بایستید.
روش پیشنهادی د: با یک سوت = روی یک پا بپرید.
با دو سوت = چهار دست و پا بروید.
با سه سوت = مثل یک غول راه بروید.
نمونههای بازی (شفاهی به دیگران گفته میشود)
ماهیگیر، ماهیگیر، عمق آب چقدر است؟
بچّهها در یک صف در انتهایِ اتاق ایستادهاند. یکی از آنها نقش ماهیگیر را بازی میکند و در انتهای دیگر اتاق ایستاده است. در وسط اتاق هم آب وجود دارد. اکنون بچّهها باید خود را به ساحلِ دیگر برسانند و صدا میزنند: «ماهیگیر، ماهیگیر عمق آب چقدر است»؟ ماهیگیر برای مثال جواب میدهد: «100 متر عمق دارد» بچّهها صدا میزنند: «چطور از آن رد بشویم؟» او براى نمونه جواب میدهد: «باید روی یک پا بپرید.» اکنون بچّهها و ماهیگیر شروع به پریدن میکنند. بچّهها باید سعی کنند به ساحل دیگر برسند و ماهیگیر نیز باید سعی کند یکی از آنها را بگیرد. اگر موفق شود بچهای را بگیرد، او نیز دستیار ماهیگیر میشود. سپس دو ماهیگیر به یک طرف و بچّههای دیگر به طرف دیگر اتاق میروند و بازی را از نو شروع میکنند. بازی تا زمانی ادامه مییابد که فقط یک نفر باقی بماند. فرد باقیمانده باید دوباره نقش ماهیگیر را بازی کند.کلمه جادویی
فردی که شکارچی است، کلمهای را میگوید. این کلمه، کلمه جادویی است و در عین حال علامت شروع برای شکارچی است تا بچّه دیگری را شکار کند. در وسط اتاق، حلقهای بزرگ یا طنابی به صورت حلقه درآمده است، قرار دارد. شکارچی، اتاق را ترک میکند.از بین بچّهها، فردی انتخاب میشود که اجازه دارد کلمهی جادویی را بگوید. بچّهها انگار که به سنگ تبدیل شدهاند، در اتاق بیحرکت میایستند. شکارچی به داخل اتاق دعوت میشود، به این طرف و آن طرف اتاق میرود و به هر نفر میگوید: «کلمه جادویی را به من بگو!» همه بچّهها شانههای خود را بالا میاندازند، بجز بچّهای که از قبل تعیین شده است که باید کلمه جادویی را بگوید. بیدرنگ، پس از گفته شدن کلمه جادویی، همه بچّهها سعی میکنند خود را به حلقه برسانند. شکارچی باید سعی کند. یکی از بچّهها را بگیرد. در آن صورت، بچّهای که در دام افتاده، نقش شکارچی جدید را بازی میکند و میتواند کلمه جادویی نو را بگوید.
موش و گربه
بچّهای نقش موش و فردی دیگر نقش گربه را بازی میکند. همگی بر روی ساعتی توافق میکنند که موش باید در آن ساعت از لانهی خود خارج شود. برای مثال، ساعت 8 هر دو بچّه، اتاق را ترک میکنند. یکی از بچّهها تعیین میشود که باید ساعت تعیین شدهی قبلی را بگوید. اکنون همه بچّههای دیگر، دایرهوار میایستند.موش به مرکز دایره میرود و گربه بیرون دایره میایستد. گربه از بچّهها میپرسد: «موش کی از لانهاش بیرون میآید؟» بچّهها پاسخ میدهند. چنانچه از بچّهی تعیین شدهی قبلی پرسیده شود و او بگوید: « ساعت 8» در آن موقع بچّهها لانه را باز میکنند (دستهایشان را باز میکنند) و موش به بیرون از دایره میدود. اکنون گربه باید تلاش کند موش را شکار نماید و اگر موفق شود، برنده بازی است. چنانچه خسته بشود و نتواند موش را بگیرد، موش برنده است. بازی را میتوان از نو شروع کرد.
شکارچی کرم خاکی
میلههای ژیمناستیک در اتاق روی زمین قرار داده میشوند در حالیکه تعداد آنها یکی کمتر از تعداد بچّههاست. بچّهها بدون سر و صدا و پاورچین پاورچین در اتاق حرکت میکنند. آرامش حکمفرماست. با یک علامتِ آهسته (صدای زنگ) شروع به دویدن در اتاق میکنند و یک کرم خاکی (منظور میلههاست) را شکار میکنند. بچّهای که کرمی شکار نکرده باشد، میلهای را میگیرد و استراحت میکند. بازی زمانی پایان مییابد که فقط یک شکارچی کرم باقیمانده باشد.بازی پایانی: «خورشید خانم عزیز»
خورشید خانم پرتوهای خود را از دست داده است و به دنبال آنهاست. بچّهها در اتاق ایستادهاند و چشمهای خورشید خانم با دستمال بسته میشود. او به دنبال پرتوهایش (بچّهها) است. هر کدام از بچّهها (پرتوهای نور) که توسط خورشید گرفته شوند، به پشت سر خورشید میروند. آخرین پرتو برای کمک به خورشید خانم، زنگ کوچکی دریافت میکند. خورشید جستجوگر باید صدای زنگ را دنبال کند و صاحب آن را بگیرد. اگر خورشید آخرین پرتو (بچّه) را نیز پیدا کرد، همه بچّهها دایرهوار میایستند و ترانه زیر را میخوانند: (نام ترانه: همه مرغابیهای کوچک من)همه پرتو بچّهها در دایره میچرخند، در دایره میچرخند
تا ستارهها ظاهر شوند، ظاهر شوند
آنها همگی آهسته پنهان میشوند، پنهان میشوند.
پیشنهاد برای رقصیدن: بچّهها دست یکدیگر را میگیرند و دایرهوار به دور اتاق حرکت میکنند. هنگامی که به عبارت «همگی آهسته پنهان میشوند» رسیدند؛ به روی پتو برمیگردند.
اکنون در پاکت نامه باز میشود که در آن، محل پنهان کردن تاج نوشته شده است. همه بچّهها به دنبال تاج میگردند. نفری که تاج را پیدا کند، «پادشاه بازیها» در آن روز است و میتواند تاج را بر سر خود بگذارد.
تذکر
در این مرحله از بازی، تمام بچّهها میتوانند با توجه به دستورالعمل، یک تاج کاغذی برای خود درست کنند.بازیهایی رنگارنگ از کیسه هندی
هدف
تقویتِ حس لامسه، بینایی، شنوایی؛ تقویتِ تجربههای اجتماعی، آمادگی برای صحبت کردن؛ تقویت رفتار حرکتی ریز و درشت؛ افزایش اعتماد به نفس.تعداد نفرات: 10 تا 12 نفر
سن: سه سال و بیشتر
زمان: 30 تا 40 دقیقه
وسایل مورد نیاز (که در کیسهی هندی قرار دارد): چند لولهی مقوایی، چند عدد توپ تنیس، چند عدد کارتن تخممرغ، روزنامه، درپوشهای نوشابه، چند عدد لیوان پلاستیکی، بادکنک، دستمال، تکههای پارچه، حوله حمام، پتو یا ملافه، چند عدد راکت تنیس رومیزی و تنیس چمن.
لوازم مکمل: رادیو ضبط با موسیقی، یک نخ بلند، 12 -10 کارتن بزرگ، برای هر نفر یک چشم بند
تدارک فضا: در گوشهای از اتاق، پتویی پهن میشود. کیسهی هندی پُر و لوازم مکمل، جایی در دسترس قرار میگیرند.
روند بازی: پس از آنکه بچّهها لباسهای ورزشی خود را پوشیدند، چند تمرین انجام میدهند تا توانایی تمرکزشان زیادتر شود. سپس کیسهی هندی که توسط وسایل و مواد پر شده است، هماهنگ با موسیقی، بچّهها در اتاق میدوند، جفت پا میپرند، روی یک پا میپرند، چهار دست و پا میروند و خیلی کارهای دیگر. با تمام شدن موسیقی، هر نفر به طرف کیسه میدود و از بیرون آن را لمس میکند تا بفهمد چه چیزی داخل آن وجود دارد. نفرات نام هر چیزی را که لمس و احساس کردند، در گوش نفر دیگر میگویند و زمانیکه موسیقی از نو پخش میشود، بچّهها دوباره در اتاق به جنب و جوش درمیآیند. این بازی چندین بار تکرار میگردد. سپس محتویاتِ کیسه در گوشهای از پتوی پهن شده خالی میشود.
بچّهها میتوانند آزادانه بر حسب میل و ارادهی خود، تنهایی، دوتایی یا گروهی با یک یا چند وسیله بازی کنند. وسایل بازی را میتوان با هم ادغام، مبادله و امتحان کرد. مربّی مراقبت میکند، و بین تمام نفرات گشته و بچّهها را به بازی ترغیب نموده و مانع از ایجاد درگیری در بین آنها میشود.
منبع مقاله :
بیرمان، اینگرید؛ (1385)، بازیهایی برای تقویت احساس، ترجمه محمّد حبیبی. مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ سوم