Rational and Reson

عقلانیت و عقل

متفکران روشنگری ادعا داشتند که ذهن بشر و جامعه‌ی بشری به اندازه‌ی سایر عملکردهای طبیعت عقلانی است و همان‌قدر تابع منطق علمی است. تاریخ علوم اجتماعی را می‌توان بحث و جدل ناتمامی درباره‌ی درستی این مدعا تلقی کرد.
شنبه، 8 اسفند 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عقلانیت و عقل
عقلانیت و عقل

 

نویسنده: مارتین هالیس
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمدمنصور هاشمی


 

 Rational and Reson

متفکران روشنگری ادعا داشتند که ذهن بشر و جامعه‌ی بشری به اندازه‌ی سایر عملکردهای طبیعت عقلانی است و همان‌قدر تابع منطق علمی است. تاریخ علوم اجتماعی را می‌توان بحث و جدل ناتمامی درباره‌ی درستی این مدعا تلقی کرد. تعاریف «عقلانیت» و «عقل» بخشی از این بحث و جدل است، و بنابراین نمی‌توان در آغاز این مدخل آن‌ها را ارائه کرد.
این مدعا به سه معنای کاملاً متفاوت «عقل‌گرایانه» است. در وهله‌ی نخست، شامل این عقیده‌ی کلی است که طبیعت نظام عقلانی (یا منظم) علت‌ها و معلول‌هاست، و قوانینی بر آن حاکم است که روش علمی (عقل) قادر به کشف آن‌هاست. این علیت به هر شیوه‌ای که استنباط شود، در هر حال معنا و مقصود را از سازوکارهای طبیعت حذف و علم را از اندیشیدن به مسئله‌ی قدیمی‌تر غایات الهی معاف می‌کند. این علیت بخت و تصادف را نیز حذف می‌کند؛ اما مجالی باز می‌کند برای سازش ناخوشایند و توأم با اکراهی با نظریه‌ی احتمالات که اجازه می‌دهد رگه‌ی باریکی از پیش‌بینی‌ناپذیری در این علیت راه داشته باشد. در «پوزیتیویسم» به معنایی که در علوم اجتماعی به کار می‌برند، همین فلسفه‌ی کلی طبیعت و علم را در دنیای اجتماعی به کار می‌بندند.
اما «پوزیتیویسم» برای فیلسوفان به معنای «پوزیتیویسم منطقی» است که صورت صریح و افراطی تجربه‌گرایی و بنابراین مخالف عقل‌گرایی است. در عقل‌گرایی به این معنا، قوانین علّی بر حسب نیروها و ضرورت‌های پنهان توضیح داده می‌شود، به شیوه‌ی نظام‌های دکارتی و نیوتونی در قرن هفدهم. عقل همان قدرت ذهن برای رسوخ در پوسته‌ی ادراک حسی و مدل اصلی آن نیز ریاضیات است. تجربه‌گرایان در مقابل به تندی پاسخ می‌دهند که صرفاً مشاهده، آزمایش و تعمیم‌های آماری ضمانت‌های علمی به حساب می‌آیند و بنابراین قوانین علّی فرافکنی‌های تجربه است و خود تجربه مقوم آن‌هاست. این مشاجره در علوم اجتماعی نیز دنبال می‌شود که در آن‌ها رهیافت‌های سیستمی، ساختاری و کارکردی در جبهه‌ی عقل‌گرایانه و رهیافت‌های رفتارگرا و آماری در جبهه‌ی تجربه‌گرایی قرار می‌گیرند. اما باید گفت که می‌توان با دو طرف مخالفت کرد. برای نمونه، کواین (مثلاً نک. Quine, 1951) این استدلال را مطرح ساخته است که تجربه را نمی‌توان بدون توسل به نظریه‌ی پیشینی توصیف کرد و چگونگی درهم تنیده‌شدن شبکه‌ی نظریه‌ها امری است مربوط به عرف. این داعیه‌ی کوئن (kuhn, 1962) که تفکر علمی تابع «پارادایم‌ها» است، مضمون مشابهی را برای جامعه‌شناسی معرفت مطرح می‌کند.
و سوم، عقل‌گرایی ممکن است بر پایه‌ی این فرض بنا شود که انسان رفتار عقلانی دارد. مثال اصلی چنین رفتاری در اقتصاد خرد یافت می‌شود که عاملان را عقلانی فرض می‌گیرد چون آن‌ها همیشه کارسازترین شیوه‌ی تأمین خواسته‌های خود را محاسبه می‌کنند. آن‌ها همانند افرادی هستند که در نظریه‌ی تصمیم، نظریه‌ی انتخاب عقلانی و نظریه‌ی بازی در پی به حداکثر رساندن نفع خود هستند، عاملانی که عقلانیت آن‌ها از جنس عقلانیت ابزاری و هدف- وسیله‌ای است. کنش عقلانی به معنای به حداکثر رساندن امکان دستیابی به هدف با توجه به محدودیت‌ها است. این فرض از عقلانیت را غالباً به این معنا می‌گیرند که عاملان به منافع شخصی خود نظر دارند. اما به معنای دقیق، این فرض فقط حاکی از این است که آن‌ها اهداف خود را به شیوه‌ای دنبال می‌کنند که به صورت نظام‌مند موجب به حداکثررساندن امکان دستیابی به این اهداف یا برآورده شدن آن‌ها می‌ شود، ولی شخصی یا سودجویانه بودن این اهداف را قطعی نمی‌کند.
قدرت و دقت نظریه‌های اقتصادی مبتنی بر مفروضات عقلانیت، سایر رشته‌های علوم اجتماعی را نیز مجذوب خود ساخته است. برای نمونه، نظریه‌های «اقتصادی» درباره‌ی دموکراسی، روابط بین‌الملل، روابط نژادی، هدیه دادن، دوستی و ازدواج وجود دارد که در آن‌ها همه‌ی این موارد را به مثابه مبادله‌هایی میان معامله‌گران عقلانی در نظر می‌گیرند. این نظریه‌ها فردگرا هستند و در اوج بلندپروازی و جاه‌طلبی خود می‌کوشند پیدایش نهادهای دربرگیرنده‌ی این مبادله را نیز تبیین کنند. مثال اعلای چنین تلاشی نظریه‌ی قرارداد اجتماعی است که اخیراً جان رالز (Rawls, 1971) جان تازه‌ای به آن داد و در آن نفس وجود جامعه را مبتنی بر هنجارهایی می‌داند که عقلاً به نفع همه‌ی افراد است که آن‌ها را خلق یا قبول کنند.
اما رفتار انسان را می‌توان به معنای دیگری عقلانی پنداشت و آن رعایت قواعد و رویه‌های نهادی است. تلقی ماکس وبر از نظام‌های عقلانی- قانونی دنیای مدرن و خصوصاً فعالیت‌های بوروکرات‌ها، بر همین معنا استوار بود. این تلقی ما را به این عقیده‌ی نسبی‌گرایانه نیز فرا می‌خواند که هر فرهنگ یا نهاد بر اساس معیارهای خودش عقلانی است و بنابراین برای درک آن باید قواعد آن را از درون شناسایی کرد. بحث و جدل درباره‌ی این که آیا کنش عقلانی را باید کنش ابزاری به شمار آورد یا کنش تابع قاعده، یا باید هر دو دیدگاه را داشت، خصوصاً در انسان‌شناسی، مشتاقانه دنبال می‌شود؛ اما در رشته‌های دیگر، حتی در اقتصاد، نیز می‌توان شاهد آن بود.
معمولاً تلقی این است که برداشت «اقتصادی» با پوزیتیویسم سازگاری دارد و بنابراین رفتار هدفمند را در انسان‌ها جایز می‌داند بی‌آنکه وحدت روش علمی تهدید شود. برداشت دیگر باب جدل میان پوزیتیویسم و هرمنوتیک (یا «تفسیر» به مثابه کلید درک کنش) را می‌گشاید، که امکان تبیین علت و معلولی را در دنیای اجتماعی به چالش می‌کشد. ممکن است شکافی میان «طبیعت» و «فرهنگ» در نظر گرفته شود که با آن علوم طبیعی و علوم اجتماعی نیز از هم جدا می‌شوند. در این صورت، برای درک اجتماعی، «عقل» باید به «تفسیر» متصل شود. برای شروع، به بحث‌های وبر (weber, 1921-2) درباره‌ی کفایت در سطح معنا و کفایت علّی مراجعه کنید.
مسائل مربوط به روش علمی با مسائل تاریخی خاص درباره‌ی شکل‌ها و حد و مرزهای عقلانیت انسان که در قرن بیستم مثلاً روان‌کاوی فرویدی، رفتارگرایی اسکینر، زبان‌شناسی چامسکی یا مدل‌های رایانه‌ای ذهن مطرح کرده‌اند، تفاوت دارد. شاید مسئله‌ی وبر درباره‌ی مدرنیته و این که آیا گسترش نظم عقلانی- قانونی، که برای سرمایه‌داری ضروری است، می‌تواند در دنیای سراپا غیردینی [سکولار] خود را حفظ کند یا نه، پردامنه‌تر از بقیه باشد. شاید این پرسش که آیا ذهن بشر و جامعه‌ی بشری به اندازه‌ی سایر عملکردهای طبیعت عقلانی است یا نه، منوط به پاسخ به این پرسش باشد که آیا آدمیان نیستند که آن‌ها را به این صورت درآورده‌اند؛ این اندیشه‌ی تشویش‌آوری است که بحث درباره‌ی تعریف‌های «عقلانیت» و «عقل» را به ناگهان از آسمان به روی زمین می‌آورد.
منبع مقاله :
آوتویت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، مترجم: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط