نویسنده: محمدحسن بروشکی
به اهتمام: فرجالله عفیفی
به اهتمام: فرجالله عفیفی
اثبات بیاعتباری کتاب اقدس (قسمت دوازدهم)
در کتاب اقدس ص 29 س 18 میخوانیم:
«قد کتب علیکم تقلیم الاظفار و الدّخول فی مآء یحیط هیاکلکم فی کلّ اسبوع و تنظیف ابدانکم بما استعملتموه من قبل ایّاکم ان تمنعکم الغفلة عمّا امرتم به من لدن عزیز عظیم. ادخلوا مآء بکراً و المستعمل منه لا یجوز الدّخول فیه ایّاکم ان تقربوا خزآئن حمّامات العجم من قصدها وجد رآئحتها المنتنة قبل وروده فیها تجنّبوا یا قوم و لا تکوننّ من الصّاغرین. انّه یشبه بالصّدید و الغسلین ان انتم من العارفین.»
ترجمه:
«نوشته شد بر شما گرفن ناخنها، و داخل شدن در آبی که احاطه کند (بپوشاند) هیکلهای شما را در هر هفته، و پاکیزه کرده بدنهای شما به آنچه به کار بردهاید از پیش. مبادا اینکه باز دارد شما را غفلت از آنچه امر شدید بر آن از جانب عزیز و بزرگ. داخل شوید به آب بکر (دست نخورده)، و به کار برده شدهی آن جایز نیست دخول در آن (یعنی داخل آبی که قبلا استفاده شده نشوید). مباد آنکه نزدیک بشوید به گرمابههای عجم (ایران) از قصد آن (عمداً). یافت بوی تعفن آن را پیش از ورودش در آن. بپرهیزید ای مردم، و نباشید از اهانت شدگان. به درستی که آن مانند چرک و خون و آب غساله میباشد اگر شما از دانایان باشید.»
مقصود آخدا از این همه مهملات، این است که ناخنها را بگیرید و هفتهای یک بار در آب بکر و دست نخورده داخل شده، استحمام نمائید و به گرمابههای خزانه داخل نشوید! که آنها بدبو و متعفن میباشند.
از همین جا میتوانید به گفتار عربی آخدا پی برید، که تا چه اندازه متعفن است. ما ناچاریم، این مهملات را تحتاللفظی ترجمه نمائیم؛ زیرا اگر بخواهیم به سبک و شیوه فارسی ترجمه کنیم، باید در معنی هم تصرف شود، و این عمل شایسته نیست. عربی بهاء درست همانند همان ترجمهای است که در قسمت قبل ملاحظه فرمودید، هر قدر شما از این ترجمه فارسی لذت میبرید، یک نفر عرب و عربیدان هم از عربی بهاء لذت خواهد برد!
باری، به موجب نص صریح این آیه، گرمابه دوش و نمره برای بهائیان حرام است. زیرا آخدا طرز استحمام را با زحمت زیادی بیان نموده، که باید هر نفری در مقدار آبی که تمام بدن او را بپوشاند داخل شود. یعنی استحمام را منحصراً به همان نحو دستور دادهاند و غیر آن جایز نیست.
در این صورت با دوش ممنوع خواهد بود. اگر اغنام [گوسفندان = بهائیان] بخواهند مطابق دستور خدای خود استحمام کنند، هیچگاه نباید عملاً استحمام نمایند، زیرا حداقل هر خانواده را اگر پنج نفر تصور نمائیم، پنج بار، هر باری 2 متر مکعب آب لازم است تا هیکل شخص را بپوشاند. و این مقدار آب در هر هفته مخصوصاً در زمستان باید گرم شود. یعنی در هر هفته برای یک خانواده پنج نفری، ده متر مکعب آب گرم لازم است تا بتوانند مطابق دستور فوق رفتار کنند. هزینه سوخت ده متر مکعب آب در هر هفته برای خانوادههای طبقه دوم و سوم میسر نیست! پس بهائیان ناچارند که مطابق این حکم از پاکیزگی و نظافت چشم بپوشند؛ یا بر خلاف دستور آخدای خود، به گرمابههای دوشی بروند؛ و فعل حرام و ناشایست مرتکب شوند. مولا و خدای خود را عصیان ورزند. روح مشوش و مضطرب او را در عالم ارواح پریشانتر سازند. تا دوباره احکام دیمی و بدون مطالعه نازل نفرمایند و ادعای خدائی نکنند!
منبع مقاله :
بروشکی، محمدحسن، (1389) اثبات بیاعتباری کتاب اقدس: احکام بهائیت، تهران: راه نیکان، چاپ اول
در کتاب اقدس ص 29 س 18 میخوانیم:
«قد کتب علیکم تقلیم الاظفار و الدّخول فی مآء یحیط هیاکلکم فی کلّ اسبوع و تنظیف ابدانکم بما استعملتموه من قبل ایّاکم ان تمنعکم الغفلة عمّا امرتم به من لدن عزیز عظیم. ادخلوا مآء بکراً و المستعمل منه لا یجوز الدّخول فیه ایّاکم ان تقربوا خزآئن حمّامات العجم من قصدها وجد رآئحتها المنتنة قبل وروده فیها تجنّبوا یا قوم و لا تکوننّ من الصّاغرین. انّه یشبه بالصّدید و الغسلین ان انتم من العارفین.»
ترجمه:
«نوشته شد بر شما گرفن ناخنها، و داخل شدن در آبی که احاطه کند (بپوشاند) هیکلهای شما را در هر هفته، و پاکیزه کرده بدنهای شما به آنچه به کار بردهاید از پیش. مبادا اینکه باز دارد شما را غفلت از آنچه امر شدید بر آن از جانب عزیز و بزرگ. داخل شوید به آب بکر (دست نخورده)، و به کار برده شدهی آن جایز نیست دخول در آن (یعنی داخل آبی که قبلا استفاده شده نشوید). مباد آنکه نزدیک بشوید به گرمابههای عجم (ایران) از قصد آن (عمداً). یافت بوی تعفن آن را پیش از ورودش در آن. بپرهیزید ای مردم، و نباشید از اهانت شدگان. به درستی که آن مانند چرک و خون و آب غساله میباشد اگر شما از دانایان باشید.»
مقصود آخدا از این همه مهملات، این است که ناخنها را بگیرید و هفتهای یک بار در آب بکر و دست نخورده داخل شده، استحمام نمائید و به گرمابههای خزانه داخل نشوید! که آنها بدبو و متعفن میباشند.
از همین جا میتوانید به گفتار عربی آخدا پی برید، که تا چه اندازه متعفن است. ما ناچاریم، این مهملات را تحتاللفظی ترجمه نمائیم؛ زیرا اگر بخواهیم به سبک و شیوه فارسی ترجمه کنیم، باید در معنی هم تصرف شود، و این عمل شایسته نیست. عربی بهاء درست همانند همان ترجمهای است که در قسمت قبل ملاحظه فرمودید، هر قدر شما از این ترجمه فارسی لذت میبرید، یک نفر عرب و عربیدان هم از عربی بهاء لذت خواهد برد!
باری، به موجب نص صریح این آیه، گرمابه دوش و نمره برای بهائیان حرام است. زیرا آخدا طرز استحمام را با زحمت زیادی بیان نموده، که باید هر نفری در مقدار آبی که تمام بدن او را بپوشاند داخل شود. یعنی استحمام را منحصراً به همان نحو دستور دادهاند و غیر آن جایز نیست.
در این صورت با دوش ممنوع خواهد بود. اگر اغنام [گوسفندان = بهائیان] بخواهند مطابق دستور خدای خود استحمام کنند، هیچگاه نباید عملاً استحمام نمایند، زیرا حداقل هر خانواده را اگر پنج نفر تصور نمائیم، پنج بار، هر باری 2 متر مکعب آب لازم است تا هیکل شخص را بپوشاند. و این مقدار آب در هر هفته مخصوصاً در زمستان باید گرم شود. یعنی در هر هفته برای یک خانواده پنج نفری، ده متر مکعب آب گرم لازم است تا بتوانند مطابق دستور فوق رفتار کنند. هزینه سوخت ده متر مکعب آب در هر هفته برای خانوادههای طبقه دوم و سوم میسر نیست! پس بهائیان ناچارند که مطابق این حکم از پاکیزگی و نظافت چشم بپوشند؛ یا بر خلاف دستور آخدای خود، به گرمابههای دوشی بروند؛ و فعل حرام و ناشایست مرتکب شوند. مولا و خدای خود را عصیان ورزند. روح مشوش و مضطرب او را در عالم ارواح پریشانتر سازند. تا دوباره احکام دیمی و بدون مطالعه نازل نفرمایند و ادعای خدائی نکنند!
منبع مقاله :
بروشکی، محمدحسن، (1389) اثبات بیاعتباری کتاب اقدس: احکام بهائیت، تهران: راه نیکان، چاپ اول
/ج