نویسنده: محمدحسن بروشکی
به اهتمام: فرجالله عفیفی
به اهتمام: فرجالله عفیفی
اثبات بیاعتباری کتاب اقدس (قسمت پانزدهم)
در کتاب اقدس ص 44 س 4 میخوانیم:
«قد حکم اللّه دفن الاموات فی البلّور او الاحجار الممتنعة او الاخشاب الصّلبة اللّطیفة و وضع الخواتیم المنقوشة فی اصابعهم انّه لهو المقدّر العلیم * یکتب للّرجال وللّه ما فی السّموات و الارض و ما بینهما و کان اللّه بکلّ شیء علیماً * و للورقات وللّه ملک السّموات و الارض و ما بینهما و کان اللّه علی کلّ شیء قدیراً.»
ترجمه:
«حکم کرده خداوند دفن مردهها را در بلور یا سنگهای قیمتی (مانند الماس و برلیان و غیره) یا چوبهای محکم و ظریف (صنعتی) و نهادن انگشتری منقوش در انگشتان آنان. هر آینه او توانا و دانا است. نوشته میشود برای مردان، برای خداست آنچه در آسمانها و زمین و بین آنهاست. و خداوند به هر چیز داناست. و از برای برگ درختان نوشته میشود برای خداست ملک آسمانها و زمین و بین آنها. و خداوند بر هر چیزی توانا است.»
نقد و بررسی:
1. در اینجا آقای بهاء زنان را به ورقات تعبیر نموده، که جمع ورق میباشد. ورق هم در لغت عرب به معنی برگ درخت یا دراهم مسکوکه یا ورق کتاب است. ما هم ناچار به همان برگ درختان ترجمه نمودیم. نه تنها در اینجا، بلکه در اکثر آیات و الواح خود، زنان را ورقات نامیده؛ چنانکه خواهر خود را ورقه علیا نام نهاده. و در بین بهائیان، ورقه علیای مطلق، عبارت از همان خواهر بهاء است.
2. درباره مردگان امت و اغنام خویش، حداکثر بخشش و سخاوت را مبذول داشته، و آنچه از قلم اعلی نازل شده، بدون فکر و مطالعه ثبت کرده است. و اغنام را مأمور به انجام آن نموده، که حقیقتاً به مسخره بیشتر شباهت دارد. والا اموات را در تابوت بلور و سنگهای قیمتی گذاردن و به خاک سپردن، کار آدم عاقل نیست. شاید آخدا مانند مصریان قدیم، دوام و بقاء روح را به بقاء جسد مربوط میدانسته، و به وسیله تابوت بلور و پنج کفن حریر میخواسته جسد بیشتر محفوظ ماند. هر چند که این حرف هم غلط و بیجا است؛ زیرا اگر دارای چنین عقیده بود، بایستی میگفت اجساد را مانند مصریان مومیائی نمایند. چه آنکه تابوت بلور و غیره، مانع فساد اجساد نخواهد شد. پس مسلم است که آخدا احکام خود را بدون مطالعه و فکر نازل کرده، و به حلق اغنام خویش فرو نموده، که با هیچ قاعده و منطقی درست درنمیآید، و با عقل و شعور منطبق نمیشود.
فرض بفرمایید ملت آمریکا، اگر یکصد و پنجاه ملیون نفوس باشند و بهائی شوند و بخواهند اموات خود را مطابق این دستور دفن نمایند، فرضاً سالیانه پنج درصد متوفیات داشته باشند، میدانید سالیانه هزینه دفن اموات به چه میزانی بالغ خواهد شد؟ اگر هر تابوتی را حداقل پنج هزار ریال ارزش قائل شویم، مجموع بهای تابوت بلور پنج درصد اموات آمریکا 3850000000 ریال بالغ خواهد شد. [البته این محاسبه مربوط به زمان مؤلف محترم است. و الا در زمان ما قیمت بسیار بیشتر از این مبالغ خواهد شد!] با این مبلغ میتوان در سال یک ملیون اطفال یتیم و بیبضاعت را به خوبی تربیت نمود. حال اگرمطابق آرزوی بهائیان، روزی تمام مردم جهان بهائی شوند، (آرزو بر جوانان عیب نیست) حساب تابوت بلور به کجا منتهی خواهد شد؟ خدا میداند!
منبع مقاله :
بروشکی، محمدحسن، (1389) اثبات بیاعتباری کتاب اقدس: احکام بهائیت، تهران: راه نیکان، چاپ اول
در کتاب اقدس ص 44 س 4 میخوانیم:
«قد حکم اللّه دفن الاموات فی البلّور او الاحجار الممتنعة او الاخشاب الصّلبة اللّطیفة و وضع الخواتیم المنقوشة فی اصابعهم انّه لهو المقدّر العلیم * یکتب للّرجال وللّه ما فی السّموات و الارض و ما بینهما و کان اللّه بکلّ شیء علیماً * و للورقات وللّه ملک السّموات و الارض و ما بینهما و کان اللّه علی کلّ شیء قدیراً.»
ترجمه:
«حکم کرده خداوند دفن مردهها را در بلور یا سنگهای قیمتی (مانند الماس و برلیان و غیره) یا چوبهای محکم و ظریف (صنعتی) و نهادن انگشتری منقوش در انگشتان آنان. هر آینه او توانا و دانا است. نوشته میشود برای مردان، برای خداست آنچه در آسمانها و زمین و بین آنهاست. و خداوند به هر چیز داناست. و از برای برگ درختان نوشته میشود برای خداست ملک آسمانها و زمین و بین آنها. و خداوند بر هر چیزی توانا است.»
نقد و بررسی:
1. در اینجا آقای بهاء زنان را به ورقات تعبیر نموده، که جمع ورق میباشد. ورق هم در لغت عرب به معنی برگ درخت یا دراهم مسکوکه یا ورق کتاب است. ما هم ناچار به همان برگ درختان ترجمه نمودیم. نه تنها در اینجا، بلکه در اکثر آیات و الواح خود، زنان را ورقات نامیده؛ چنانکه خواهر خود را ورقه علیا نام نهاده. و در بین بهائیان، ورقه علیای مطلق، عبارت از همان خواهر بهاء است.
2. درباره مردگان امت و اغنام خویش، حداکثر بخشش و سخاوت را مبذول داشته، و آنچه از قلم اعلی نازل شده، بدون فکر و مطالعه ثبت کرده است. و اغنام را مأمور به انجام آن نموده، که حقیقتاً به مسخره بیشتر شباهت دارد. والا اموات را در تابوت بلور و سنگهای قیمتی گذاردن و به خاک سپردن، کار آدم عاقل نیست. شاید آخدا مانند مصریان قدیم، دوام و بقاء روح را به بقاء جسد مربوط میدانسته، و به وسیله تابوت بلور و پنج کفن حریر میخواسته جسد بیشتر محفوظ ماند. هر چند که این حرف هم غلط و بیجا است؛ زیرا اگر دارای چنین عقیده بود، بایستی میگفت اجساد را مانند مصریان مومیائی نمایند. چه آنکه تابوت بلور و غیره، مانع فساد اجساد نخواهد شد. پس مسلم است که آخدا احکام خود را بدون مطالعه و فکر نازل کرده، و به حلق اغنام خویش فرو نموده، که با هیچ قاعده و منطقی درست درنمیآید، و با عقل و شعور منطبق نمیشود.
فرض بفرمایید ملت آمریکا، اگر یکصد و پنجاه ملیون نفوس باشند و بهائی شوند و بخواهند اموات خود را مطابق این دستور دفن نمایند، فرضاً سالیانه پنج درصد متوفیات داشته باشند، میدانید سالیانه هزینه دفن اموات به چه میزانی بالغ خواهد شد؟ اگر هر تابوتی را حداقل پنج هزار ریال ارزش قائل شویم، مجموع بهای تابوت بلور پنج درصد اموات آمریکا 3850000000 ریال بالغ خواهد شد. [البته این محاسبه مربوط به زمان مؤلف محترم است. و الا در زمان ما قیمت بسیار بیشتر از این مبالغ خواهد شد!] با این مبلغ میتوان در سال یک ملیون اطفال یتیم و بیبضاعت را به خوبی تربیت نمود. حال اگرمطابق آرزوی بهائیان، روزی تمام مردم جهان بهائی شوند، (آرزو بر جوانان عیب نیست) حساب تابوت بلور به کجا منتهی خواهد شد؟ خدا میداند!
منبع مقاله :
بروشکی، محمدحسن، (1389) اثبات بیاعتباری کتاب اقدس: احکام بهائیت، تهران: راه نیکان، چاپ اول
/ج