نویسنده: محمدحسن بروشکی
به اهتمام: فرجالله عفیفی
به اهتمام: فرجالله عفیفی
اثبات بیاعتباری کتاب اقدس (قسمت دوم)
در کتاب اقدس ص 6 س 8 میخوانیم:
«یا قلم الاعلی قل یا ملاء الانشاء قد کتب علیکم الصیام ایاماً معدودات و جعلنا النیروز عیداً لکم بعد اکمالها کذالک اضائت شمس البیان من افق الکتاب من لدن مالک المبدء و المآب و اجعلوا الایام الزائدة عن الشهور قبل شهر الصیام انا جعلناها مظاهر المابین اللیالی و الایام لذا ما تحددت بحدود السنة و الشهور ینبغی اهل البهاء ان یطعموا فیها انفسهم و ذویالقربی ثم الفقراء و المساکین یحللن و یکبرن و یسبحن و یمجدن ربهم بالفرح و الانبساط.»
ترجمه:
«ای قلم بلند بگو؛ ای گروه آفریده شدگان! نوشته شد بر شما روزه روزهای شمرده شده. و قرار دادیم نوروز را عید برای شما، پس از پایان آن. این چنین بدرخشید خورشید بیان از افق کتاب (مقصود از خورشید بیان، سیدعلی محمد شیرازی است) از نزد خداوند آغاز و انجام. و قرار دهید روزهای زیادی از ماهها پیش از ماه روزه. ما قرار دادیم آنها را مظهرها میان شبها و روزها. از این رو محدود به حدود سال و ماهها نیست. شایسته است برای بهائیان که اطعام نمایند در آن پنج روز خودشان را و خویشاوندان خود را؛ پس از آن نیازمندان و بیچیزان را و تهلیل و تکبیر و تسبیح و تمجید نمایند البته پروردگار خود را به خوشی و شادمانی.»
یکی از احکام مبتکره [اختراعی] سیدعلی شیرازی (باب) که واقعاً تازگی دارد، تقسیم سال به 19 ماه و هر ماه به 19 روز است که سیدباب آن را ابتکار و میرزا حسینعلی نوری «بهاء» تصویب و تسجیل [حُکم] نموده است.
چون سال را نوزده ماه و ماه را نوزده روز محسوب داریم، سیصد و شصت و یک روز خواهد شد. و در هر سالی پنج یا چهار روز به اختلاف زیادی خواهد ماند. در آنجا آقای بهاء زرنگی به خرج داده و روزهای زیادی را به پنج روز محدود و معین و ثابت قرار داده است. یعنی سال را برخلاف علم نجوم به 366 روز به طور ثابت محدود ساختهاند؛ بدون کم و زیاد! (برای سالهائی که سیصد و شصت و پنج روز است، خر ایشان به گل فرو رفته است) به خیال خودشان پنج روز زیادی را نیز بین ماه هیجدهم و نوزدهم قرار دادهاند. و نام آن پنج روز را روزهای بخشش نهاده و پیروان خود را به خورانیدن خود و دیگران مأمور ساختهاند.
اینک اگر شما خواننده گرامی، از بهاء یا عباس افندی و شوقی نوهی او سؤال کنید که چه حکمت و سعادتی را تقسیم سال به 19 ماه و ماه به 19 روز بر اساس غلط برای افراد بشر در بر خواهد داشت، چه جواب خواهند داد که شما قانع شوید؟ مگر این که بگویند در هر تغییر و تجدیدی (ولو بر اساس غلط) لذت و سعادتی است؟ در این صورت ما هم حرفی نداریم، و به ذوق سلیم خوانندگان وا میگذاریم.
از همه مهمتر و اعجازآمیزتر، نام ماههای بهائیت است که واقعاً شایسته و سزاوار قرن علم و تمدن بشری میباشد! اینک نام ماههای یهائیت که میتواند در میدان قرن بیستم عرض اندام نماید به قرار زیر است:
1- شهرالبهاء 2- شهرالجلال 3- شهر الجمال 4- شهر العظمة 5- شهر النور 6- شهرالرحمة 7- شهرالکلمات 8- شهرالاسماء 9- شهرالکمال 10- شهرالعزة 11- شهرالمشیة 12- شهرالعلم 13- شهر القدرة 14- شهرالقول 15- شهرالمسائل 16- شهرالشرف 17- شهرالسلطان 18- شهرالملک 19- شهرالعلما!!
خواننده عزیز! هر که میخواهی باش؛ مسلمان، یهودی، مسیحی، بودائی، برهمائی و غیره. من از شما تمنا دارم اندکی در همین موضوع دقت فرمائید. یک نفر ایرانی فارسی زبان،
اولاً، اگر واقعاً از طرف خدا مبعوث شده، چرا به زبان قوم خود سخن نگوید؟ که همگی از عالم و جاهل، با سواد و بیسواد آن را بفهمند. تا حجت خدا تمام شود.
ثانیاً، سال را که تمام ملل جهان به دوازده ماه روی اصل علمی تقسیم کردهاند، چرا به نوزده ماه تقسیم نمایند که مجبور شوند پنج روز اضافه بیاورند و آن را جزء ماه و سال نشمارند؟ و از حدود سالها و ماهها خارج نمایند؛ این حرف یعنی چه؟ اندکی بیندیشید و فکر نمائید؛ آیا میتوانید برای همین موضوع، علتی بیابید جز جنون و دیوانگی گوینده آن؟
ای کاش! به همان تغییر نام ماهها قناعت نموده و به روزهای هفته دستاندازی نمیکردند. این است نامهای روزهای هفته:
شنبه = یومالجلال، یکشنبه = یومالجمال، دوشنبه = یومالکمال، سهشنبه = یومالفضال، چهارشنبه = یومالعدل، پنجشنبه = یومالاستحلال، جمعه = یومالاستقلال!!
اگر فرضاً نواقصی هم در سعادتمندی افراد بشر بود، با تغییر نام روزهای هفته به عربیهای مهوّع [قیآور]، رفع و کامل گردیده، دیگر جای هیچ نگرانی نیست!
منبع مقاله :
بروشکی، محمد حسن، (1389) اثبات بیاعتباری کتاب اقدس: احکام بهائیت، تهران: راه نیکان، چاپ اول
در کتاب اقدس ص 6 س 8 میخوانیم:
«یا قلم الاعلی قل یا ملاء الانشاء قد کتب علیکم الصیام ایاماً معدودات و جعلنا النیروز عیداً لکم بعد اکمالها کذالک اضائت شمس البیان من افق الکتاب من لدن مالک المبدء و المآب و اجعلوا الایام الزائدة عن الشهور قبل شهر الصیام انا جعلناها مظاهر المابین اللیالی و الایام لذا ما تحددت بحدود السنة و الشهور ینبغی اهل البهاء ان یطعموا فیها انفسهم و ذویالقربی ثم الفقراء و المساکین یحللن و یکبرن و یسبحن و یمجدن ربهم بالفرح و الانبساط.»
ترجمه:
«ای قلم بلند بگو؛ ای گروه آفریده شدگان! نوشته شد بر شما روزه روزهای شمرده شده. و قرار دادیم نوروز را عید برای شما، پس از پایان آن. این چنین بدرخشید خورشید بیان از افق کتاب (مقصود از خورشید بیان، سیدعلی محمد شیرازی است) از نزد خداوند آغاز و انجام. و قرار دهید روزهای زیادی از ماهها پیش از ماه روزه. ما قرار دادیم آنها را مظهرها میان شبها و روزها. از این رو محدود به حدود سال و ماهها نیست. شایسته است برای بهائیان که اطعام نمایند در آن پنج روز خودشان را و خویشاوندان خود را؛ پس از آن نیازمندان و بیچیزان را و تهلیل و تکبیر و تسبیح و تمجید نمایند البته پروردگار خود را به خوشی و شادمانی.»
یکی از احکام مبتکره [اختراعی] سیدعلی شیرازی (باب) که واقعاً تازگی دارد، تقسیم سال به 19 ماه و هر ماه به 19 روز است که سیدباب آن را ابتکار و میرزا حسینعلی نوری «بهاء» تصویب و تسجیل [حُکم] نموده است.
چون سال را نوزده ماه و ماه را نوزده روز محسوب داریم، سیصد و شصت و یک روز خواهد شد. و در هر سالی پنج یا چهار روز به اختلاف زیادی خواهد ماند. در آنجا آقای بهاء زرنگی به خرج داده و روزهای زیادی را به پنج روز محدود و معین و ثابت قرار داده است. یعنی سال را برخلاف علم نجوم به 366 روز به طور ثابت محدود ساختهاند؛ بدون کم و زیاد! (برای سالهائی که سیصد و شصت و پنج روز است، خر ایشان به گل فرو رفته است) به خیال خودشان پنج روز زیادی را نیز بین ماه هیجدهم و نوزدهم قرار دادهاند. و نام آن پنج روز را روزهای بخشش نهاده و پیروان خود را به خورانیدن خود و دیگران مأمور ساختهاند.
اینک اگر شما خواننده گرامی، از بهاء یا عباس افندی و شوقی نوهی او سؤال کنید که چه حکمت و سعادتی را تقسیم سال به 19 ماه و ماه به 19 روز بر اساس غلط برای افراد بشر در بر خواهد داشت، چه جواب خواهند داد که شما قانع شوید؟ مگر این که بگویند در هر تغییر و تجدیدی (ولو بر اساس غلط) لذت و سعادتی است؟ در این صورت ما هم حرفی نداریم، و به ذوق سلیم خوانندگان وا میگذاریم.
از همه مهمتر و اعجازآمیزتر، نام ماههای بهائیت است که واقعاً شایسته و سزاوار قرن علم و تمدن بشری میباشد! اینک نام ماههای یهائیت که میتواند در میدان قرن بیستم عرض اندام نماید به قرار زیر است:
1- شهرالبهاء 2- شهرالجلال 3- شهر الجمال 4- شهر العظمة 5- شهر النور 6- شهرالرحمة 7- شهرالکلمات 8- شهرالاسماء 9- شهرالکمال 10- شهرالعزة 11- شهرالمشیة 12- شهرالعلم 13- شهر القدرة 14- شهرالقول 15- شهرالمسائل 16- شهرالشرف 17- شهرالسلطان 18- شهرالملک 19- شهرالعلما!!
خواننده عزیز! هر که میخواهی باش؛ مسلمان، یهودی، مسیحی، بودائی، برهمائی و غیره. من از شما تمنا دارم اندکی در همین موضوع دقت فرمائید. یک نفر ایرانی فارسی زبان،
اولاً، اگر واقعاً از طرف خدا مبعوث شده، چرا به زبان قوم خود سخن نگوید؟ که همگی از عالم و جاهل، با سواد و بیسواد آن را بفهمند. تا حجت خدا تمام شود.
ثانیاً، سال را که تمام ملل جهان به دوازده ماه روی اصل علمی تقسیم کردهاند، چرا به نوزده ماه تقسیم نمایند که مجبور شوند پنج روز اضافه بیاورند و آن را جزء ماه و سال نشمارند؟ و از حدود سالها و ماهها خارج نمایند؛ این حرف یعنی چه؟ اندکی بیندیشید و فکر نمائید؛ آیا میتوانید برای همین موضوع، علتی بیابید جز جنون و دیوانگی گوینده آن؟
ای کاش! به همان تغییر نام ماهها قناعت نموده و به روزهای هفته دستاندازی نمیکردند. این است نامهای روزهای هفته:
شنبه = یومالجلال، یکشنبه = یومالجمال، دوشنبه = یومالکمال، سهشنبه = یومالفضال، چهارشنبه = یومالعدل، پنجشنبه = یومالاستحلال، جمعه = یومالاستقلال!!
اگر فرضاً نواقصی هم در سعادتمندی افراد بشر بود، با تغییر نام روزهای هفته به عربیهای مهوّع [قیآور]، رفع و کامل گردیده، دیگر جای هیچ نگرانی نیست!
منبع مقاله :
بروشکی، محمد حسن، (1389) اثبات بیاعتباری کتاب اقدس: احکام بهائیت، تهران: راه نیکان، چاپ اول
/ج