نویسنده: علی غفوری
تیمورلنگ که در بین اروپاییان به تامرلان مشهور میباشد، اصالتاً از نوادگان چنگیز بود. حملات ویرانگر او به آسیای میانه و غرب آسیا را میتوان موج دوم حملات مغولان دانست. گرچه این حمله 150 سال پس از حمله اولی صورت گرفت، در آن از برخی کشتارهای کور مغولی اثری نبود.
مهمترین حملهی تیمور را میتوان حمله به ایران دانست. اگرچه ایران در این زمان هویت متحد گذشته خود را نداشت. تیمور ابتدا با غلبه بر رقبای خود، ماوراءالنهر و خوارزم را گرفت. تیمور حمله بزرگ خود را 1380 ابتدا علیه خراسان بزرگ صورت داد. او شهر هرات را کاملاً ناگهانی تسخیر کرد و قندهار و کابل پس از آن مجبور به اطاعت شدند. اما در فتح کلات نادری (آن هم پس از 14 بار) ناموفق ماند. دلیل این امر نیز ارتفاعات بلند قلاع و محصور بودن آن در بین کوههای سر به فلک کشیده بود.
سپس تیمور به سیستان لشکرکشی کرد و در 1383 میلادی علیرغم مقاومت سرسختانهی مردم آن نواحی، کلیه قلاع را فتح کرد و به تلافی مقاومت مردم، دستور قتل عام داد.
حمله به شمال و مرکز ایران
تیمور در سال 1384 میلادی پس از فتح مازندران به طرف ری و سلطانیه جلو رفت و در 1386 آذربایجان را اشغال کرده و از ارس گذشت. (1387)پس از آن حملات اصلی خود را معطوف اصفهان و شیراز کرد. اصفهان به دلیل مقاومت شدید با فرمان قتل عام روبه رو شد و گفته میشود 70 هزار نفر از دم تیغ گذشتند اما شیراز به دلیل بازکردن دروازه شهر سالم ماند. تیمور سپس غرب ایران را نیز تسخیر کرده و به تکریت لشکر کشید.
نتیجه حملات تیمور به ایران
تیمور اگرچه ادعا میکرد که از حملات خود هدف مذهبی دارد و خود را مسلمان میدانست اما بیشتر حملات خود را متوجه مسلمانان از جمله ایران کرد. حملهی تیمور به ایران چند اثر مهم داشت:1- اتحاد ایران را صد سال به عقب انداخت و خرابیهای ناشی از حملات این مرد نیز آبادانی را دوباره از کشور ما دور کرد.
2- پیروزی سریع تیمور بر سراسر ایران به او کمک کرد که خود را سریع به غرب آسیا و شرق اروپا و جنوب روسیه برساند و بر مسائل نظامی و جغرافیایی سیاسی این کشورها تأثیرگذارد و هند را نیز به راحتی فتح کند.
3- اثر مهم تیمور به تاریخ دنیا را میتوان در مجموع تضعیف دولتهای شرقی دانست در حقیقت تیمور با انهدام دولتهای ایران، عثمانی، هند، ممالیک و خوارزم زمینه را برای قدرت گرفتن غربی آماده کرد بیتردید 250 سال یکهتازی مغولان بر ایران و شرق مهمترین دلیل عقبافتادگی شرق از تحولات «جهانی بود که از قرن هفدهم سرعت قابل توجهی یافته بود.»
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم