تاریخ و جغرافیای استان همدان

استان همدان ناحیه‎ای است کوهستانی در مغرب ایران، از شمال به زنجان، از مشرق به استان مرکزی، از جنوب به لرستان و از مغرب به باختران (کرمانشاه) محدود است، مرکز آن شهرستان همدان است و شهرستانهای تابعه‌ی آن
سه‌شنبه، 1 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
تاریخ و جغرافیای استان همدان
 تاریخ و جغرافیای استان همدان

 

نویسنده: عزیزالله بیات




 

یادداشت راسخون: خواننده‌ی گرامی به یاد داشته باشید که مقاله‌ی زیر، در سال 1367 خورشیدی نوشته شده و شاید بسیاری از داده‌های آن به روز نباشد.
استان همدان ناحیه‎ای است کوهستانی در مغرب ایران، از شمال به زنجان، از مشرق به استان مرکزی، از جنوب به لرستان و از مغرب به باختران (کرمانشاه) محدود است، مرکز آن شهرستان همدان است و شهرستانهای تابعه‌ی آن عبارتند از: ملایر، نهاوند و تویسرکان.

همدان

شهرستان همدان تا تهران 337 کیلومتر فاصله دارد، از شمال به قزوین و زنجان، از مغرب به باختران، از مشرق به ساوه و زرند و از جنوب به اراک و ملایر محدود است، دارای 34 درجه و 48 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و 29 دقیقه طول شرقی است، در دامنه‌ی کوه الوند قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریا 1.890 متر است، زمستان آن سرد و تابستانش معتدل است.
همدان از شهرهای قدیمی ایران است نام آن در کتیبه تیگلات پالسر اول در حدود 1100 ق. م پادشاه آسور به صورت امدانه آمده است، بعضی از نویسندگان تصور می‌کنند که هگمتانه تلفظ می‌شده است، هرودوت آن را به صورت اکباتان ضبط کرده است، محتملاً نام آن قبل از مادها آکسایا (1) بوده که در فرهنگ آشوری، کار- کاسی (2) به معنی شهر کاسیان است، در میان شهرهای قدیمی که اکنون هم وجود دارند نظیر همدان نادر است، به هر حال بنا به قول هرودوت دیوکس (708- 701 ق. م) پایتخت خود را در آنجا قرار داد و به فرمان او قصری ساختند که دارای هفت قلعه بود و دیوار هریک از قلاع درونی بر دیوار قلعه‌ی بیرونی مشرف و آخرین دیوار بر تمام دیوارها مسلط بود، قصر سلطنتی و خزانه در آخرین قلعه قرار داشت، هفت دیوار قلعه هریک دارای رنگی معین بود. کنگره‌های دیوار اول سفید بود و عماراتی که در داخل دیوار ساخته شده بود تعلق به شاه و درباریان داشت و خانه‌های سایر طبقات در خارج حصار واقع شده بود و کنگره‌های دیوار دومی سیاه، سومی سرخ تند، چهارمی آبی، پنجمین سرخ باز، ششمین سیمین رنگ و هفتمین زرین‌گون، در بابل این رنگ‌آمیزی را علامت سیارات هفتگانه می‌دانستند (3).
بعد از انقراض دولت ماد در دوره‌ی هخامنشی همدان مقر تابستانی سلاطین این سلسله بود، ارگ اکباتان هم در دوره‌ی سلاطین ماد و هم در زمان پادشاهان هخامنشی به علت استحکامی که داشت محل امنی برای نگهداری خزاین شاهی بود، اسکندر مقدونی بعد از غلبه بر داریوش سوم آخرین پادشاه سلسله‌ی هخامنشی غنائمی را که از چپاول تخت جمشید و شوش به دست آورده بود در همین قلعه جای داد، قلعه‌ی اکباتان در دوره‌ی اشکانیان نیز دارای اهمیت و اعتبار بوده است، بنا به گفته‌ی پولیبی (4) مورخ یونانی قرن دوم قبل از میلاد درپای قلعه قصری ساخته شده بود با آجرهای طلا و نقره، اینرودورخارا کسی معتقد است که معبد آناهیتا در اکباتان واقع شده بود و بطوری که رومیها نوشته‌اند در آن زمان در آنجا قربانی می‌شده، ستونهای این معبد شباهت به یکی از شیوه‌های ستون‌سازی یونانیان داشته است، محل ارگ اکباتان را معمولاً تپه مصلی کنونی می‌دانند. بعضی از نویسندگان و شرق‌شناسان از جمله مورخان ارمنی و راولین سن انگلیسی عقیده داشتند که اکباتان هرودوت همدان کنونی نیست و محل پایتخت ماد را باید در تخت سلیمان امروزی در 25 فرسنگی جنوب شرقی دریاچه ارومیه جستجو کرد ولیکن دمرگان که ریاست هیأت باستانشناسان شوش را به عهده داشت، در این مورد شخصاً تحقیقات به عمل آورده ثابت کرد که اکباتان هرودوت محل همدان امروزی است و از برآمدگیهای زمین و تپه جاهای هفت قلعه قصر همدان را مشخص کرد، همدان در حمله اسکندر مقدونی ویران شد، در زمان ساسانیان ظاهراً همدان چندان اهمیت و اعتباری نداشته است زیرا در ردیف شهرهایی که مقر سلاطین سلسله‌ی مذکور بوده‌اند ذکر نگردیده مضافاً به اینکه نبودن آثار ساسانیان در این شهر مؤید همین مطلب است.
مسلمانان کمی بعد از کشته شدن عمر یعنی در اواخر سال 23 هـ. ق همدان را متصرف شدند، در این شهر آثار دوران گذشته بقدری کمیاب بود که ابن حوقل در قرن چهارم هجری از آنجا به نام شهری جدید یاد کرده است که بنای آن در دوره‌ی اسلامی بوده است، به گفته‌ی نویسنده‌ی مذکور طول و عرض شهر یک فرسخ بود و باروی آن چهار دروازه داشت، هم او گوید اطرافش بسیار حاصلخیز است غلات بسیار و به ویژه زعفران هم در آنجا بعمل می‌آمده است (5)، یاقوت حموی قبل از ویران شدن همدان بر اثر حمله‌ی مغول اسامی 24 رستاق آن را در کتاب خود ذکر کرده است (6). حمدالله مستوفی یک قرن بعد مبادرت به ذکر همین اسامی کرده است ولیکن در حال حاضر محل دقیق اکثر آنها را نمی‌توان مشخص کرد، در زمان حمله‌ی چنگیز به ایران همدان نیز مانند سایر شهرهای دیگر ایران ویران شد، هولاگوخان هنگام لشکرکشی به بغداد قریب ده ماه در این شهر توقف کرد و آنجا را محل مرکز سپاهیان خود قرار داد، از اوضاع سیاسی همدان در دوره‌ی صفویه اطلاعات زیادی در دست نیست جز آنکه مدتها تا زمان شاه عباس اول محل کشمکش بین دولتین ایران و عثمانی بوده است، در زمان این پادشاه مجدداً به تصرف ایران درآمد و بعد از سقوط سلسله‌ی صفویه و بروز هرج و مرج بار دیگر تا ظهور نادر عثمانیها بر آنجا مسلط شدند لیکن نادر آن را تصرف کرد و برای جنگ با دولت عثمانی غالباً این شهر را مرکز قوای خود قرار می‌داد.
در جنوب غربی همدان کوه الوند یا به گفته‌ی یاقوت اروند کشیده شده است که نام اخیر این کوه بر روی سکه‌های نقره‌ای که به نام ابوسعید ایلخان مغول در سال 729 هـ. ق در همدان ضرب شده مشاهده می‌شود، همدان در قرن چهارم و پنجم هجری پایتخت بعضی از حکمرانان محلی از جمله سلسله‌ی آل بویه و سلاجقه‌ی غربی بود ولی رویهم رفته می‌توان گفت که اهمیت سیاسی و نظامی قابل ملاحظه‌ای نداشته است ولیکن با این همه با وجود اینکه دوره‌های انحطاط موقتی به خود دیده مع ذلک تاکنون هم از اهمیت بازرگانی و صنعتی برخوردار بوده است و همیشه برای تجارت شهرهای غربی ایران با کشورهای غربی یکی از مهمترین مراکز تمرکز مال‌التجاره به شمار می‌رفته است.
در مغرب همدان بعد از عبور از گردنه الوند، اسدآباد واقع شده است که ابن حوقل از آن به نام شهری پرجمعیت یاد کرده است، مقدسی از ایوانی که در یک فرسخی آن قرار داشته نام برده است (7)، همین ایوان را یاقوت حموی آشپزخانه خسرو نامیده است (8)، بنابه گفته‌ی جغرافیانویسان اسلامی اسدآباد دارای مسجدجامع و بازارهای آباد و اطرافش حاصلخیز بوده و در آنجا زنبور عسل تربیت می‌شده.
از تاریخ پیش از اسلام اسدآباد اطلاعات کافی در دست نیست، می‌گویند بعد از غلبه‌ی مسلمانان بر یزدگرد سوم اهالی اسدآباد تسلیم نشدند و بعد از پایداری زیادی متواری گردیدند، شهر سقوط کرد و به تاراج رفت، دیری نگذشت که به فرمان سعد وقاص سردار معروف اسلام در محل امروزی اندکی متمایل به سمت قسمت جنوبی اسدآباد شهر جدیدی به نام سعدآباد بنا شد که همین اسدآباد کنونی است در حال حاضر عده‌ای از اهالی هنوز اسدآباد را اسعدآباد تلفظ می‌کنند.
در همدان آثاری تاریخی از دوران قبل و بعد از اسلام باقی مانده است که مهمترین آنها عبارتند از: کتیبه گنجنامه واقع در دره عباس‌آباد 5 کیلومتری مغرب همدان از آثار دوره‌ی هخامنشی است و مشتمل بر دو کتیبه مربوط به داریوش اول و خشایارشا به خط میخی در سه بند که دارای 20 سطر است و شیر سنگی که تا سال 930 میلادی به حالت ایستاده بوده و لیکن بعدها دست و پایش شکسته شده و به زمین افتاده، محققاً نمی‌توان گفت که از آثار کدامیک از سلسله‌های قبل از اسلام است و گنبد علویان از بناهای دوره‌ی سلجوقی متعلق به قرن ششم هجری است کتیبه‌ی آن به خط کوفی و ثلث نوشته شده است و مقبره استرومردخای، اصل بنا متعلق به قرن هفتم هجری است و ای بسا بر روی ساختمان و قبور قدیمتری بنا شده باشد، بنای کنونی که زیارتگاه یهودیان جهان است از نظر معماری اهمیت زیادی ندارد در زیر گنبد آن محل دو قبر با کتیبه‌ای به خط عبری وجود دارد و امامزاده محسن واقع در 14 کیلومتری مغرب همدان متعلق به قرن هفتم هجری و امامزاده اظهربن علی واقع در جزین ساختمان بنا متعلق به دوره‌ی مغول است که بعداً در سال 1056 هـ. ق به فرمان شاه عباس دوم مرمت شد. و امامزاده هود واقع در آبادی ینگی قلعه بخش رزن متعلق به قرن هشتم هجری ساختمان آن به شکل برج دوازده‌ضلعی است که دارای تناسب و موزونیت است، برج آجری دیگری به نام برج قربان در همدان وجود دارد که متعلق به دوره‌ی صفویه است و مقبره‌ی باباطاهر و آرامگاه فیلسوف نامی ایران بوعلی سینا.

ملایر

شهرستان ملایر تا تهران 399 کیلومتر فاصله دارد، از شمال به همدان، از مشرق به اراک، از جنوب به بروجرد و از مغرب به نهاوند و تویسرکان محدود است، دارای 34 درجه و 17 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و 49 دقیقه طول شرقی است، ملایر در دامنه‌ی کوه واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا 1.788 متر است، آب و هوای آن معتدل کوهستانی است.
شهر ملایر در قدیم دولت‌آباد نام داشت زیرا بانی آن دولت میرزا یکی از پسران فتحعلیشاه بوده است چون به علت پیش‌آمدی از این محل به تهران احضار شد کارش به اتمام نرسید، پسر دیگر فتحعلیشاه به نام علی‌میرزا ملقب به شیخ الملوک از سال 1224 هـ. ق شروع به ساختمان ملایر کرد و آن را به اتمام رسانید ولیکن به نام بانی اولیه آن دولت‌آباد نامیده شد.

نهاوند

شهرستان نهاوند تا تهران 452 کیلومتر فاصله دارد، از شمال به تویسرکان و کنگاور، از مشرق به ملایر، از جنوب به خرم‌آباد و از مغرب به باختران (کرمانشاه) محدود است، دارای 34 درجه و 12 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و 20 دقیقه طول شرقی است، در شمال و جنوب نهاوند دو رشته کوه کشیده شده است که رشته جنوبی امتداد شاهووبیستون است که در این شهرستان به نام گرو معروف است، ارتفاع نهاوند از سطح دریا 1.677 متر است، دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است، رودخانه گاماسب از کوه چهل نابالغان این شهرستان سرچشمه می‌گیرد. نهاوند از شهرهای قدیم ایران است، در داستانها بنای آن را به حضرت نوح (علیه‌السلام) نسبت می‌دهند که به مرور و بر اثر کثرت استعمال نهاوند شده است، حمزه‌ی اصفهانی معتقد است که نام ابتدایی آن نوحاوند بود که به معنای پر زاد و ولد یا پرجمعیت را به آن نسبت می‌دهند و این نام به علت حاصلخیزی ناحیه‌ای است که شهر در آن بنا شده، بنا به گفته‌ی عبدالمنذر هشام این نام را از آن جهت یافته که آن شهر را کاملاً ساخته یافتند به همان‌گونه که هنوز هم هست، بعضی از باستانشناسان نیز معتقدند که سلوکیان سیاست شهرسازی اسکندر را تعقیب کردند و مبادرت به بنای شهرهای زیاد کردند از جمله آنها لائودیسه یا نهاوند امروزی است.
جنگ معروف مسلمانان با ایرانیان در سال 21 هـ. ق که منجر به انقراض ساسانیان شد در همین شهر اتفاق افتاده است، پس از آنکه مسلمین با سپاهی از اهالی بصره آنجا را فتح کردند آن شهر به ماه‌البصره موسوم گردید زیرا مالیاتی که آنجا وصول می‌شد به کسانی که در بصره از بیت‌المال مستمری می‌گرفتند اختصاص داشت کما اینکه دینور را هم ماه‌الکوفه می‌خواندند زیرا مالیات آنجا به مستمریهای اهالی کوفه اختصاص یافته بود. ابن حوقل در قرن چهارم هجری گوید نهاوند شهری است مهم و دارای تجارتی پررونق دارای دهکده‌های بسیار است و دو مسجد دارد که یکی از آنها کهنه و دیگری نو است، بنا به قول یاقوت در دوران فتوحات اولیه اسلام تعداد زیادی از اعراب بصره در نهاوند ساکن شدند، حمدالله مستوفی در قرن هشتم هجری از آن به نام شهری متوسط که دارای آب و هوای معتدل و باغهای فراوان است یاد کرده هم او گوید ساکنین آنجا از اکرادند و پیرو مذهب شیعه اثنی‌عشری می‌باشند (9).
آثار تاریخی نهاوند عبارتند از: تپه گیان و اراضی مجاور آن واقع در 9 کیلومتری مغرب نهاوند کاوشهایی توسط هیأتهای باستانشناسان فرانسوی در این محل به عمل آمده و قدمت اشیایی که به دست آمده است تا حدود 1300 ق. م می‌رسد و معبد سلوکی واقع در تپه مرکزی شهر، در سال 1322 هـ. ش ضمن خاک‌برداری از این محل کتیبه‌ای کشف گردید که متعلق به دوران آنتیوکوس پادشاه سلوکی و مشتمل است بر 32 سطر به خط یونانی قدیم، متن کتیبه شامل عنوان و اختیاراتی است که پادشاه سلوکی به ملکه و خواهر خویش به نام لائودیسه می‌دهد.

تویسرکان

شهرستان تویسرکان تا تهران 435 کیلومتر فاصله دارد، از شمال به کوه الوند و همدان، از مشرق به همدان و ملایر، از جنوب به نهاوند و از مغرب به باختران (کرمانشاه) محدود است، دارای 34 درجه و 32 دقیقه عرض شمالی و 48 درجه و 27 دقیقه طول شرقی است، شهری است کوهستانی که در یکی از دره‌های مصفای الوند واقع شده و مرتفع‌ترین قله‌ی الوند به ارتفاع 3.573 متر بین همدان و تویسرکان واقع شده، ارتفاع آن از سطح دریا 1.784 متر است، رشته کوه الوند از هر طرف آن را محاصره کرده است، دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است.
تویسرکان سابقاً با ملایر و نهاوند ولایت ثلاث را تشکیل می‌داد، بر طبق قانون تقسیمات کشور ایران سال 1316 هـ. ش بخش ملایر بود و بعداً خود تبدیل به شهرستان گردید، نام آن از سم توی (شهر تویسرکان) و ده‌سرکان گرفته شده است. در بین راه همدان به نهاوند رستاق روذآور واقع شده بود و بنا به گفته‌ی ابن الفقیه دره‌ای بود که طول آن به سه فرسخ می‌رسید و 93 آبادی داشت که همگی دارای باغهای میوه بسیار و جویبارهای فراوان بودند و در آنجا زعفران هم کشت و زرع می‌شد، مسجدجامع آن در آبادی کرج قرار داشت که برای تمیز آن از کرج ابودلف به آن کرج روذآور می‌گفتند، حمدالله مستوفی نام این محل را غالباً به صورت رودارود ضبط کرده است (10). از جمله آبادیهای روذآور سرکان وتوی را نام برده‌اند و کرزان‌رود نیز جز این ناحیه بوده است.
توضیح آنکه در مشرق نهاوند ولایت ایغارین واقع شده بود که مرکز آن کرج ابودلف نام داشت شهر منسوب به ابودلف عجلی است که خلیفه آنرا بصورت ایغار (تیول) به وی واگذار کرده بود، محل دقیق آن معلوم نیست با این همه بعضی از جغرافیادانان از جمله حمدالله مستوفی محل آنرا آن سوی کوه راسمند ذکر کرده است که شاید مطابق با ده آستانه واقع در شهرستان کنونی اراک باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. Akessaia
2. Kar- Kassi
3. ایران باستان، پیرنیا، ج1، ص 177-179.
4. Polybius
5. صورةالارض، ص 105.
6. معجم‌البلدان، ج5، ص 410- 416.
7. احسن‌التقاسیم، بخش دوم، ص 587.
8. معجم‌البلدان، ج1، ص 176.
9. نزهت‌القلوب، حمدالله مستوفی، به اهتمام لسترنج، ص 74.
10. نزهت‌القلوب، حمدالله مستوفی، به اهتمام لسترنج، ص 73.

منبع مقاله :
بیات، عزیزالله؛ (1393)، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ ششم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط