موقوفات تهران و تحول شهر

اين مقاله اوضاع موقوفات تهران و تحول اين شهر را در دوره‏ي سلطنت ناصرالدين شاه و چند سالي از دوران سلطنت مظفرالدين شاه دربرمي‏گيرد و بر اساس آمار سال‏هاي 1269 و 1320 - 1317 ه.ق تهيه شده است1) آمار سال 1269 ه.ق را شخص ناشناسي از بناهاي شهر تهران تهيه کرده و اين نوع آمارگيري که بدون شک به دستور اميرکبير (مقتول در 1268 ه.ق)آغاز شده است،
جمعه، 17 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
موقوفات تهران و تحول شهر
موقوفات تهران و تحول شهر
موقوفات تهران و تحول شهر

نويسنده:منصوره اتحاديه (نظام مافي)

موقوفات تهران و تحول شهر 1320 - 1269 ه.ق

اين مقاله اوضاع موقوفات تهران و تحول اين شهر را در دوره‏ي سلطنت ناصرالدين شاه و چند سالي از دوران سلطنت مظفرالدين شاه دربرمي‏گيرد و بر اساس آمار سال‏هاي 1269 و 1320 - 1317 ه.ق تهيه شده است1)
آمار سال 1269 ه.ق را شخص ناشناسي از بناهاي شهر تهران تهيه کرده و اين نوع آمارگيري که بدون شک به دستور اميرکبير (مقتول در 1268 ه.ق)آغاز شده است، اطلاعات و شناخت ارزنده‏اي از شرايط شهر در آغاز دوره‏ي ناصري به دست مي‏دهد. آمار سال‏هاي 1320 - 1317 ه.ق از بناهاي تهران که به کوشش اخضر علي شاه تهيه شد دقت آمار قبلي را نداشته و به ذکر جزئيات نپرداخته است. ولي هر دو آمار حاوي نکات مفيدي درباره‏ي اوقاف تهران هستند که در اينجا تحليل مي‏شوند.
در 1212 ه.ق که تهران پايتخت شد، به قصبه‏اي کوچک با خندق و بارو مي‏ماند که در زمان صفويه ساخته شده بود. محيط شهر 5 / 6 کيلومتر و مساحت آن در حدود 5 / 4 کيلومتر مربع بود2)در آن وقت تهران از هيچ مزيت اقتصادي يا فرهنگي برخوردار نبود؛ هر چند حضور شاه و درباريان و اعياني که در آن گرد آمده بودند کم‏کم بدان رونقي بخشيد، ولي تا مدت‏ها جمعيت آن افزايشي نيافت و همچنان به صورت شهري کوچک باقي ماند.
بر پايه‏ي آمار 1269 ه.ق، تهران داراي 7872 باب خانه، 4220 باب دکان، و بناهاي ديگر آن از اين قرار بوده است:
تکيه، 54 باب
امام‏زاده، 9 باب
مسجد، 112 باب
مدرسه، 19 باب
حمام عمومي، 153 باب
مطب و محل جراحي، 14 باب
مکتبخانه 14 باب
انبار دولت 2 باب
کاروان‏سرا و تيمچه 48 باب
ضرابخانه 1 باب
طويله‏ي خارج از خانه 165 باب
آب انبار 70 باب
جمعيت تهران در حدود 125952 نفر بود 3)و شهر از پنج محله‏ي ارگ و عودلاجان در شمال، سنگلج در غرب، محلميدان در شرق تشکيل مي‏شد.
ارگ، کوچک‏ترين محله و مقر سکونت شاه و عده‏اي از درباريان و رجال بود که با ديواري از بقيه‏ي شهر جدا مي‏شد. عودلاجان و سنگلج نيز محل سکونت بعضي از رجال بوده که با باغات و زمين‏هاي نساخته‏ي اطراف، رو به گسترش بوده‏اند. چالميدان، برعکس محله‏هاي ياد شده، ساکنين سرشناسي نداشت و نسبت به ساير نواحي فقيرتر به نظر مي‏آمد. محله‏ي بازار که بعد از ارگ کوچک‏ترين محله‏ها به حساب مي‏آمد، جاي سکونت تجار، کسبه، رجال و عده‏اي خارجي بود.
بازار تهران در ميان اين پنج محله قرار داشت و از 1236 دکان، کاروان‏سرا، تيمچه و قيصريه تشکيل مي‏شد. در آن دوره، بازار در حال توسعه و تعدادي دکان و کاروان‏سراي جديد در حال ساخت بود. در ميدان تخته پل، 42 باب دکان تازه ساز4)
از 4220 باب دکان در تهران، 429 باب (يعني حدود 10% آنها)به دلايل مختلفي تعطيل بود که بدون شک حکايت از رکود اقتصادي مي‏کرد.981 باب (حدود 25% (از دکان‏ها مربوط به فروش و تهيه‏ي آذوقه و بقيه نيز مربوط به فروش و يا ساخت لوازم زندگي روزمره و خدماتي بود. نوع حرفه‏ها و مشاغل در تهران آن دوره حاکي از اين است که اين شهر از هيچ گونه صنعت يا تجارت خاص و قابل توجهي برخوردار نبوده است 5)عده‏اي از رجال و تجار نسبتا ثروتمند و سرمايه‏دار، مانند آقامهدي نواب، صاحب چندين دکان در بازار و 20 دکان در چالميدان و شش دکان در عودلاجان؛ کامران ميرزا، مالک 20 دکان؛ و منوچهر خان، صاحب 35 دکان، نيز وجود داشتند و 95 دکان هم متعلق به شاه بود. در اين ميان تجاري مانند حاجي عبدالوهاب نيز بودند که در عين برخورداري از ثروت زياد، صاحب کاروان‏سرايي به نام خود بودند و در چند کاروان‏سراي ديگر نيز سهم داشتند. همچنين ورثه‏ي سيد حسن تهراني که مالک سه دانگ از کاروان‏سراي حاجي کمال، دو دانگ از کاروان‏سراي ميرزا اسماعيل و سه دانگ از کاروان‏سراي گلشن بودند.6)يک درصد از رجال، که مي‏توان آنها را ثروتمند حساب کرد، صاحب خانه‏هاي بزرگ با چندين دست حياط و ساختمان بودند و تعداد و مشخصات اين گونه خانه‏ها در هر محله از اين قرار بود:محله‏ي ارک، 27 خانه مشتمل بر چهار دست و پنج دست حياط محله‏ي سنگلج، 26 خانه مشتمل بر چهار دست و پنج دست حياط محله‏ي بازار، 22 خانه مشتمل بر چهار دست و پنج دست حياط محله‏ي عودلاجان، 16 خانه مشتمل بر چهار دست و پنج دست حياط
محله‏ي چالميدان،
20% از جمعيت تهران اجاره‏نشين بودند 7)و گاه در يک خانه ده خانوار سکني داشتند که بدون شک هر خانه‏اي داراي چند اتاق بوده است. جالب توجه است که محله‏ي بازار کم‏ترين ميزان اجاره‏نشين را داشت، که اين امر مي‏تواند نشان‏دهنده‏ي ثروت نسبي و بي‏نيازي اهالي آنجا نيز باشد8) در 1286 ه.ق تعداد اجاره‏نشينان به 8 / 30 % مي‏رسد که نشان مي‏دهد افزايش جمعيت نسبت به افزايش تعداد خانه بيش‏تر بوده است9)ميزان موقوفات، به طور کلي حکايت از اعتقادات مذهبي و شرايط اقتصادي مردم دارد و از تحليل آمار مربوط به اوقاف در 1269 ه.ق هم به همين نتيجه مي‏رسيم. البته ميزان امنيت نيز در مسأله‏ي اوقاف بي‏تأثير نيست؛ زيرا اگر صاحب ملکي از سياست دولت پروا داشت، براي حفظ ملک خود آن را وقف مي‏کرد ولي در تصرف خود نگه مي‏داشت و کاروان‏سراي موقوفه‏ي مرحوم حاجي حسن کلاهدوز که در دست ورثه‏ي او بود 10)از همين دست موقوفات است.
بيش‏تر املاکي که وقف مي‏شد دکان بود، که البته در اين آمار انواع مختلف اوقاف مشخص نيست. ولي علاوه بر دکان، کاروان‏سرا، خانه، آب انبار و حمام نيز جزو آمار موقوفات است. در آمارهاي سال‏هاي 1269 و 1320 ه.ق، نام اغلب واقفان و متوليان ذکر نشده است و تنها در بيش از نيمي از موقوفات، موارد وقف از جمله امام‏زاده، مسجد، تکيه و مدرس، مذکور است. بايد افزود که اغلب موارد وقف مربوط به محله‏اي خاص بود اما استثناهايي مانند موقوفات سيدالشهدا - که در شهر پراکنده بود و مربوط به محله‏اي خاص نبود - نيز وجود داشت.
در اين دوره کم‏ترين تعداد وقف مربوط به چالميدان است که محله‏ي نسبتا فقيرنشيني محسوب مي‏شد. تعداد موقوفات محله‏هاي عودلاجان و سنگلج نيز به نسبت جمعيتشان مساوي بود و بيش‏ترين تعداد اوقفاف در محله‏ي بازار قرار داشت که بيش‏تر اهالي آن از تجار و کسبه بودند و همين حاکي از رابطه‏ي نزديک و بستگي بازار با روحانيان است و در غالب مواردي که نام متوليان موقوفات بازار ذکر شده است، متوليان روحاني هستند. چنان که در بازار 42 باب دکان وقف مسجد شاه در دست امام جمعه و شش باب دکان وقف سيدالشهدا در دست شيخ باقر پيش‏نماز و حمام
حاجي محسن در دست ميرزا ابوالحسن پيش‏نماز بود11)و تعدادي از واقفان بازار از تجار بودند 12)و در بازار، علاوه بر دکان وقفي تعداد زيادي کاروان‏سرا و تيمچه در زمره‏ي اماکن وقفي وجود داشت که ميزان موقوفات بازار را نسبت به موقوفه‏هاي ساير محله‏ها افزايش مي‏داد.
در سال‏هاي بعد تهران همچنان از لحاظ اقتصادي و فرهنگي نسبت به بعضي از شهرها عقب بود، ولي از اواخر قرن سيزدهم هجري قمري تحولاتي که شکل آتي شهر را تعيين مي‏کرد آغاز شد. در آمار 1286 ه.ق نجم‏الملک، رشد شهر از لحاظ جمعيت و وسعت به چشم مي‏خورد؛ به طوري که عده‏اي حتي در بيرون ديوارهاي قديم شهر که خراب شده و در حوالي خندق جديدي که حفر شده بودن زندگي مي‏کردند 13) و اين رشد بخصوص به سوي شمال غرب شهر بيش‏تر بود.
گاهي به واسطه‏ي شيوع وبا يا قحطي، رشد جمعيت متوقف و يا از آن کاسته مي‏شد. ولي به طور کلي به دليل مهاجرت نفوس از ولايات و همچنين رشد طبيعي، جمعيت افزايش مي‏يافت. در 1286 ه.ق، طبق محاسبه‏ي نجم‏الملک، 6 / 26 % ساکنان تهران غير بومي بوده‏اند. وي جمعيت شهر را در آن سال 147256 نفر به علاوه‏ي 8480 سرباز ثبت کرده است، به اضافه‏ي 9850 باب خانه، 130 باب کاروان‏سرا، 47 باب مسجد، 35 باب مدرسه و 34 باب تکيه 14) تحولات شهر، در نقشه‏اي که نجم‏الملک ترسيم آن را در 1285 ه.ق آغاز کرد و در 1305 ه.ق به پايان رساند، به خوبي ديده مي‏شود.
در آمار جديد مربوط به ابنيه‏ي تهران که اخضر علي شاه آن را در 1320 ه.ق تکميل کرد، تغييرات واضحي را در نقشه‏ي 1305 ه.ق نجم‏الملک مي‏بينيم و گسترش شهر را سوي شمال و غرب مشخص‏تر است. همچنين به نظر مي‏رسد که رشد جمعيت سرعت بيش‏تري يافته بود. بين سال‏هاي 1269 و 1286 ه.ق، رشد جميعت 2 / 1% در سال بود ولي از سال 1286 تا 1320 ه.ق، به 6 / 1% رسيد و جمعيت به حدود 244400 افزايش يافت 15)
آمار تعداد خانه و دکان و بعضي از بناهاي ديگر در 1320 ه.ق به اين شرح است 16):
خانه 15275 باب
دکان 9420 باب
تکيه 43 باب
مسجد و مدرسه 90 باب
حمام عمومي 182 باب
کاروان‏سرا 186 باب
سربازخانه 7 باب
مريض‏خانه 2 باب
مدرسه‏ي دولتي 2 باب
طويله 276 باب
در اين مدت با وجود آنکه تعداد خانه‏هخا نسبت به قبل 9 / 1 برابر و شمار دکان‏ها 2 / 2 برابر و تعداد کاروان‏سراها - که نقش مهمي در تجارت و صنعت داشتند - 4 برابر افزايش يافت، هنوز تهران از لحاظ صنعت يا تجارت در کل کشور نقش اصلي را نيافت.
شهر همچنان از پنج محله تشکيل مي‏شد، ولي در شمال شهر، محله‏ي بزرگ دولت که نامش را از دروازه دولت گرفته به وجود آمده بود و قسمتي از عودلاجان و ارگ را نيز دربرمي‏گرفت 17)اخيرا سرکار خانم ناهيد ناصري (انتخابي) و فرزندشان، تعدادي نامه در اختيار اين جانب قرار دادند که مربوط به مکاتبات يکي از کارمندان سفارت انگليس با يکي از اقوامش به نام ميرزا حسين خان مبصرالسلطنه (پدربزرگ خانم ناصري) مدير گمرک کاشان بين سال‏هاي 1309 - 1305 ه.ق است. مفاد اين نامه‏ها اکثرا درباره‏ي فروش زمين و ملک در محله‏ي دولت، بخصوص اطراف سفارت انگليس است که از محله‏هاي پر رونق تهران محسوب مي‏شد. نکته‏ي بسيار جالب توجه، هجوم خارجي‏ها به اين محل براي اجاره و خريد خانه و نيز کوشش ايرانيان براي ابتياع زمين و خانه بوده است، که اميدوار بودند قيمت آنها بالا برود و از اين بابت استفاده‏اي ببرند. اميد است با استفاده از اين اسناد، درباره‏ي »بورس« زمين در تهران در اواخر دوره‏ي ناصري تحقيقي انجام گيرد عده‏اي از رجال و خارجيان و سفارت‏خانه‏هاي خارجي در محله‏ي دولت قرار داشتند و به نظر مي‏رسد که اين محله از لحاظ اقتصادي نيز رونقي داشت، چرا که بيش‏ترين تعداد دکان و کاروان‏سرا را (البته بعد از محله‏ي بازار که در اين آمار بازار و محله‏ي بازار با هم محاسبه شده‏اند) شامل مي‏شد. سنگلج نيز رشد کرد و ديگر از لحاظ تعداد خانه بالاترين رقم را دارا بود، ولي همچنان باغات و زمين‏هاي باز بسياري در آن وجود داشت. به عکس، محله‏ي بازار چندان وسعت نيافت. بخصوص اينکه در جنوب شهر، زمين شوره‏زار بود و وجود کوره‏هاي آجرپزي از امکان توسعه و مرغوبيت آن مي‏کاست. چالميدان بعد از سنگلج بيش‏ترين خانه را داشت، ولي اهالي آن کماکان فقير بودند و عودلاجان، همان‏طور ه ذکر شد، نسبت به قبل کوچک‏تر شده بود.
با وجود رشد شهر، بعضي از پاتوق‏هاي قديم و کاروان‏سراها تغيير نکرد از جمله پاتوق‏ها به اين شرح بود:
کوچه‏ي کرد بچه‏ها، دباغ خانه، درب خونگاه، آب پخش کن در محله‏ي سنگلج، پاتوق ملک‏آباد، خداآفرين، پاچنار، کوچه‏ي غريبان، محله‏ي هفت تن در محله‏ي بازار، سرپولک، حمام‏خانه، باغ پشته در چالميدان، سرچشمه، حياط شاهي، محله‏ي عرب‏ها و پامنار که قبلا در عودلاجان بود و اکنون جزو محله‏ي دولت محسوب مي‏شد و نيز با وجود پيدا شدن شاغلان جديد مانند نفت‏فروش، تلگرافچي و پستچي حرفه‏ها و مشاغل قديم همچنان جريان داشت.
از آمار اخضر علي شاه چنين به نظر مي‏رسد که عده‏ي بيشتري از اهالي تهران ثروتمند شده بودند. تعداد رجالي که صاحب چندين خانه و دکان و کاروان‏سرا و پارک در نقاط مختلف شهر بودند، افزايش يافته بود؛ مانند قوام‏الدوله که شش خانه در سنگلج، دو باغ، طويله، حمام، کالسکه خانه، يک کاروان‏سرا و 27 دکان در سنگلج داشت، يا دکتر علي خان که صاحب 54 دکان در محله‏ي بازار بود. علاءالدوله يکي ديگر از اشخاص ثروتمند بود و خانواده‏ي مستوفي‏الممالکي نيز در سنگلج از فروش زمين ثروت بسيار اندوخت17)
تعداد دکاني که به طور متوسط به يک نفر تعلق داشت از سه باب در 1269 ه.ق، به پنج باب در 1320 ه.ق رسيد. همچنين به نظر مي‏رسد که افراد بسياري که از تجار نبودند، روي دکان‏ها سرمايه‏گذاري مي‏کردند؛ في‏المثل معيرالممالک 85 دکان در سنگلج داشت و با چندين تاجر در 62 دکان ديگر در محله‏ي بازار شريک بود 18)ورثه‏ي دکتر هاشم‏خان و حسن‏خان سرتيپ 45 دکان در بازار داشتند، صدر اعظم 65 دکان در همان محله داشت و علاءالدوله صاحب 135 دکان در کوچه‏ي جبه‏خانه در محله‏ي دولت بود و شش دانگ سراي ملا علي تعلق به او داشت 19) البته افراد فقيري هم در همه‏ي سطح شهر زياد بودند که با بررسي نوع حرفه‏ها و مشاغل اين موضوع روشن‏تر مي‏شود.
در 1320 ه.ق نيز مانند سابق، بيش‏ترن مکان‏هاي وقفي را به ترتيب دکان‏ها، خانه‏ها، کاروان‏سراها و حمام‏ها تشکيل مي‏داد. ولي اين نکته قابل تأمل است که با وجود توسعه‏ي شهر و افزايش جمعيت و ثروت، از تعداد مساجد، مدارس و تکايا کاسته شد. اکنون بايد پرسيد مجموعه‏ي اين تحولات چه تأثيري در موقوفات تهران داشته است؟
در اين سال‏ها که ماهيت موقوفات با قبل تفاوتي نکرده است مي‏بينيم، همچون گذشته، موارد وقف را همچنان امام‏زاده، مسجد، تکيه و مدرسه تشکيل مي‏داده است و بعضي از اين موارد حتي پس از 50 سال تغييري نکرده‏اند؛ مانند وقف براي سيدالشهداء (ع)، مدرسه‏ي صدر، مدرسه‏ي مروي، مدرسه‏ي محمديه، تکيه‏ي چال حصار، تکيه‏ي رضاقلي خان، تکيه‏ي زرگرها، و چهل تن و هفت تن. ولي بررسي اين موضوع که آيا هنوز همان موقوفات وجود داشتند مشکل است، چون در آمار 1320 ه.ق، اخضر علي شاه اغلب گذرها و پاتوق‏ها را به نام پليس مأمور امنيت آن محل ناميده و نام کوچه‏ها را ضبط نکرده است. در 1269 ه.ق نيز بعضي از کوچه‏ها نام درستي نداشته و فقط با عنوان شخصيتي که در آنجا سکني داشته مشخص شده‏اند. البته همچنان بايد در نظر داشت که اطلاعات اين آمار کامل نيست و در اغلب آنها موارد وقف ذکر نشده است. از طرفي هم اين امکان وجود دارد که بسياري از موقوفات قديم به دليل اينکه نامشان در جايي ضبط نمي‏شد از بين رفته باشند.
چنان که به نظر مي‏رسد، توسعه‏ي تهران موجب افزايش تعداد موقوفات نشد، بلکه برعکس مي‏بينيم که نسبت تعداد دکان‏هاي وقفي به کل دکان‏ها در 7/7،1269 است، در حالي که اين نسبت در 1320 ه.ق 4 / 17 بوده است. جالب توجه است که در محله‏هاي قديمي مانند عودلاجان که در مقايسه با گذشته، کوچک‏تر شده بود و همين‏طور در چالميدان، تعداد موقوفات نسبت به محله‏هاي جديدتر، مانند دولت و سنگلج، بيش‏تر شد و اين روند در بازار هم که محله‏اي قديمي بود به چشم مي‏خورد.
با اينکه محله‏ي دولت بيش‏ترين دکان را داشت، و از
نظر تعداد کاروان‏سرا بعد از محله‏ي بازار قرار مي‏گرفت (که بدون شک نشانه‏ي ثروت و داد و ستد بسيار بوده است) کم‏ترين شمار موقوفات را داشته است.
شکي نيست يکي از علل کاهش اشتياق به مقوله‏ي وقف را، بخصوص در محله‏هاي جديد و اعيان‏نشين، مي‏توان اعتقادات مذهبي قشري از مردم دانست. و البته در اين ميان مسأله‏ي امنيت را نيز نبايد فراموش کرد. زيرا به مرور مردم کم‏تر به عملکرد مستبدانه‏ي دولت توجه مي‏کردند و يا شايد مالکيت آنها در محله‏هاي جديدتر بر پايه و اساسي محکم‏تر قرار مي‏گرفت که نيازي به وقف کردن املاک خود نمي‏ديدند 20)
به هر حال بايد اذعان نمود که تحليل و بررسي صرف اين دو آمار، وضع موقوفات تهران را دقيقا مشخص نمي‏کند و همان‏طور که ذکر شد، مطالب آنها در بسياري موارد نادقيق و موجز است و منابع ديگري لازم است تا اطلاعات کامل‏تري از موقوفه‏هاي تهران در دوره‏هاي ناصري و مظفري به دست دهد.

پي نوشت :

1-اين دو آمار به همراه آمار جمعيت تهران که نجم‏الملک آن را در 1286 ه.ق تهيه کرده بود، با نام و نشاني زير منتشر شده است:
آمار دارالخلافة تهران، اسنادي از تاريخ اجتماعي تهران در عصر قاجار، 1269 ه.ق، 1286 ه.ق، 1317 ه.ق، به کوشش سيروس سعدونديان و منصوره اتحاديه (نظام مافي)، تهران، 1368 ه.ش
2- J.Gurney. The Transformation of Tehran in the Late Nine teenth Century, Tehran Capital Bicentenaire.eds. Ch. Adle and B. Hourcade 1992.p.53
3-نجم‏الملک در خصوص آمار جمعيت سال 1286 ه.ق آورده که متوسط ساکنين در يک خانه 16 نفر و رقم فوق بر اساس چنين محاسبه‏اي به دست آمده است. رک: آمار دارالخلافة تهران، ص 345
4-همان، ص 308 و کاروان‏سراي دولت نيز با 367 باب دکان در دو طبقه ناتمام مانده بود همان، ص 315
5-اميرکبير در دوره‏ي کوتاه صدارتش، برنامه‏هاي اقتصادي براي رونق تجارت و صنعت تهران داشت و از آن جمله، جبه‏خانه‏ي مبارکه با« 43 دستگاه در 22 حجره و چهار دکه« بود که شامل قنداق‏سازي، چخماق‏سازي، پرداخت‏گري، ساعت‏سازي، يراق‏سازي، شمسه‏سازي، گل‏ساري، دوات‏گري، چاقوسازي، آهن‏گري، تفنگ‏سازي مي‏شده است.
کاروان‏سراي امير را که هنريش بروکش در همان سال‏ها ديده و وصف کرده است بدون شک همان کاروان‏سرايي است که در اين آمار، کاروان‏سراي دولت ناميده شده است. ولي دحتر پلاک که همزمان در تهران مي‏زيست آورده است که اين صنايع و صنايع ديگري که امير بنياد نهاده بود رونقي نداشت. رک: منصوره اتحاديه (نظام مافي)، »بافت اجتماعي - اقتصادي بازار تهران در نيمه‏ي دوم قرن 13 ه.ق«، در سعي مشکور (يادنامه‏ي استاد فقيد دکتر محمد جواد مشکور)، به کوشش سعيد مير محمد صادق، تهران، 1374 ه.ش، صص 54 - 35
6-همان، ص 49
7-منصوره اتحاديه (نظام مافي)، »رشد و توسعه‏ي شهر تهران در دوره‏ي ناصري، 1320 - 1269 ه.ق«، در تحقيقات اسلامي (يادنامه‏ي دکتر عباس زرياب) سال دهم، شماره‏ي 1 و 1374،2 ه.ش، صص 173 - 145
8-نجم‏الملک نيز مي‏نويسد که اهالي بازار مستأجر نمي‏گرفتند. رک: آمار دارالخلافة تهران، ص 345
9-همان
10-سعي مشکور، ص 49
11-همان، ص 47
12-همان، ص 47
13-آمار دارالخلافة تهران، ص 345
14-همان، صص 50 - 43
15-تحقيقات اسلامي، ص 147
16-آمار دارالخلافه‏ي تهران، ص 355
17-تحقيقات اسلامي، ص 165
18-سعي مشکور، ص 52
19-آمار دارالخلافة تهران، ص 551. علي رغم کاهش تعداد تکيه‏ها در شهر، شمار آن در محله‏ي سنگلج افزايش يافته و از 2 به 9 باب رسيده بود
20-معاملات زمين و خانه در محضر يکي از علما و عده‏اي شاهد کمه سند را مهر مي‏کرده‏اند، انجام مي‏گرفته است. طبق اسناد مبصرالسلطنه، که قبلا توضيح داده شد، به نظر مي‏رسد که بعضي معاملات که در ديوانخانه‏ي عدليه انجام گرفته، احتمالا محکم‏تر بوده است. گزارشگر اين نامه‏ها يک بار نوشت: در خصوص زمين اسماعيل‏خاني، صيغه‏ي آن در محضر پسر مرحوم آقا سيد صادق خوانده شده است، لکن تا يکشنبه که به شهر رفتم، قباله را نداده بودند، و جهت تعويق آن از قراري که ميرزا آقا مذکور داشتند،امضاي تمام ورثه است در ديوانخانه‏ي عدليه.« (6 ذي‏قعده‏ي 1308). البته امکان جعل سند وجود داشته چنان که يک بار گزارشگر که خانه‏اي را به طور قطعي خريداري کرده بود، خواهر فروشنده پس از آن سند خريد شرطي با تاريخ قبلي آورده بود، سپس اضافه مي‏کند: »قطعا اين معامله فاسد است. باري قراري در مجلس داديم که عمل طرفين قطع و فصل شود.« (12 ربيع‏الثاني 1308)

منبع: ميراث جاويدان

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط