دوره‌ تریاس

کلمه تریاس برای نخستین بار در سال 1834 توسط فون آلبرتی استعمال شده است و وجه‌تسمیه‌ی آن این است که در آلمان ته‌نشین‌های متعلق به این دوره متوالیا از سه لایه ماسه‌سنگ آهک و مارن تشکیل گردیده‌اند.
جمعه، 15 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
دوره‌ تریاس
 دوره‌ تریاس

 

نویسنده: خدیجه ابراهیم‌زاده




 

الف کلیات

کلمه تریاس برای نخستین بار در سال 1834 توسط فون آلبرتی (1) استعمال شده است و وجه‌تسمیه‌ی آن این است که در آلمان ته‌نشین‌های متعلق به این دوره متوالیا از سه لایه ماسه‌سنگ آهک و مارن تشکیل گردیده‌اند.
با وجود این شناسایی رسوبات دوره تریاس تنها از روی تناوب رخساره‌های آلمانی که در حوضه‌های فلات قاره‌ای اروپای میانی مشخص شده است صورت نمی‌گیرد، بلکه وضع قرار گرفتن رخساره‌های منطقه آلپ بر روی آن‌ها که به تشکیل بزرگ‌ناودیس آلپی منتهی گردیده‌‌اند مقیاس دیگری برای شناسایی رسوبات این دوره محسوب می‌شوند.
تریاس یکی از کوتاه‌ترین دوره‌های دوران دوم بوده است و در حدود 45 میلیون سال به طول انجامیده است (از 225 میلیون سال تا 180 میلیون سال قبل از میلاد).
حد فوقانی و تحتانی دوره تریاس در اروپا نسبتاً واضح نبوده و اصولاً قسمت تحتانی آن در حوضه‌های فلات قاره‌ای و بزرگ‌ناودیس آلپی به وسیله لایه‌های پیش‌رونده مشخص می‌گردد این پیش‌روی در مناطقی از کره زمین که به صورت خشکی باقی مانده است (حد غربی اروپا) و در آن جا باید از دوره پرموتریاس صحبت به میان آید و هم چنین در بعضی از مناطق مزوژه که در آن‌ها رسوبات دوره تریاس بعد از یک دوره پرمین دریایی به وجود آمده‌اند، دیده نمی‌شود. حد فوقانی دوره تریاس در حوضه‌های رسوبی از روی پس‌روی دریا و وجود رخساره‌های کوپر (2) مشخص شده است و در این حوضه‌ها دوره مذکور به صورت یک دوره رسوبی که به وسیله یک پیش روی در قسمت تحتانی و یک عقب‌نشینی در قسمت فوقانی محدود گردیده است شناخته می‌شود. اما رسوبات دوره تریاس در منطقه آلپی فاقد اختصاصات مذکور بوده‌اند و در این مناطق رسوبات دوره ژوراسیک در دنباله رسوبات مذکور قرار گرفته‌اند. این موضوع باعث می‌شود که اشکوب رسین (3) یعنی آخرین اشکوب دوره تریاس را در مناطق آلپی گاهی جزء دوره‌ی ژوراسیک دانسته و اشکوب نورین (4) را در این مناطق آخرین اشکوب دوره تریاس به حساب آورند.

ب - دیرینه‌شناسی دوره تریاس

از نظر دیرینه‌شناسی، نخستین حشراتی که دارای متامور فوز کامل بوده‌اند (قاب‌بالان، دوبالان، فلس بالان) و هم چنین پستانداران در دوره تریاس ظاهر شده‌اند. بنابراین تنها دسته‌هایی از جانوران و گیاهان که تا دوره مذکور به وجود نیامده‌اند عبارتند از: پرندگان و نهان‌دانگان. در روی خشکی‌ها دم اسبیان، گیاهان راسته کاج‌ها و خزندگان ترومورف بر سایر موجودات زنده تفوق کامل داشته‌اند. موجودات اخیر به ویژه در خشکی گندوانا به حد وفور زندگی می‌نمودند. در دریاها سراتیت‌ها، آمونیت‌ها از سایر موجودات زنده فراوان‌تر بوده‌اند.
از نظر چینه‌شناسی بعضی از گروه‌های جانوری و گیاهی نسبت به گروه‌های دیگر که در دوره تریاس می‌زیسته‌اند اهمیت زیادتری دارند: سرپایان، سراتیت‌ها در رخساره‌های آلمانی، سراتیت‌ها و آمونیت‌ها در رخساره‌های آلپی، دو کفه‌ای‌ها نظیر میوفوری‌ها (5) در رخساره‌های ساحلی، هالوبی‌ها (6) در رخساره‌های پلاژیک، جلبک‌ها (دازیکلاداسه (7) نظیر دیپلوپور، ژیروپورل در رخساره‌های ساحلی آلپی).

پ- جغرافیای دیرینه دوره تریاس

در ابتدای دوره تریاس دو خشکی بزرگ: یکی خشکی آنگارا در شمال که از طریق اورال به خشکی اطلس شمالی متصل بوده و دیگری خشکی گندوانا در جنوب و همچنین دو کمربند کوه‌زایی: یکی در حاشیه اقیانوس کبیر (8) و دیگری در مزوژه که هر یک از آن‌ها بر روی قسمتی از منطقه هرسی‌نین قرار می‌گیرند چهره جغرافیایی زمین را مشخص می‌نمایند.
در طول دوره مذکور خشکی گندوانا که از دوره پرمین با جدا شدن ماداگاسگار از بقیه افریقا شروع به تقسیم شدن نموده به تغییرات خود ادامه می‌دهد ولی خشکی آنگارا هم چنان نظیر خشکی واحدی باقی می‌ماند. در مغرب خشکی ماداگاسکار وجود رسوبات تریاس در دنباله رسوبات دوره پرمین نشانه وجود کانال موزامبیک در مغرب این خشکی و در جنوب افریقای کنونی می‌باشد.
در قاره گندوانا به ویژه در آفریقای جنوبی، ماداگاسکار و هند رسوبات خشکی قابل ملاحظه‌ای که عموماً از ماسه‌سنگ و شیست‌های قرمز تشکیل شده‌اند مشاهده می‌شوند.
این رسوبات محتوی جانوران جالبی از نوع خزندگان ترومورف بوده و گیاهانی نظیر گلوسوپتریس (9) و تین فلدیا (10) در آن‌ها وجود دارند (گانگاموپتریس (11) به دوره پرمو - کربونیفر محدود می‌گردد). تحول گیاهان در طول دوره تریاس نشانه تغییر آب و هوا در این دوره بوده که از صورت خنک در اواخر دوره پرمین و اوائل تریاس (وجود گلوسوپتریس) به صورت گرم (وجود تین فلدیا و تانیوپتریس) (12) تبدیل گردیده است. خشکی آنگارا، برخلاف آن چه سابقاً تصور می‌نمودند، از نظر جانور و گیاه با خشکی گندوانا اختلافی نداشته است و گونه گلوسوپتریس به فراوانی در رسوبات آن دیده شده‌اند.
ولی در مجموع، آب و هوا در این منطقه سردتر از سایر مناطق است، رنگ خاکستری رسوبات و وضع گیاهان این مسأله را تأیید می‌کند. در کمربندی کوه‌زایی مرحله‌ای از حرکات کوه‌زایی که سیمرین نام داشته و به اواخر دوره تریاس تعلق دارد تشخیص داده می‌شود.
مرحله مذکور در آسیای جنوب شرقی (اندونزی - ویتنام) و در منتهی‌الیه سیستم مدیترانه‌ای یعنی از منطقه‌ای که این سیستم با سیستم حاشیه اقیانوس کبیری مجاورت حاصل می‌نمایند اهمیت زیادی داشته در صورتی که در نقاط دیگری بعد از مرحله کوه‌زایی هرسی‌نین تا مرحله رسوب‌گذاری سیکل آلپی آرامش نسبتاً کاملی در همه جا حکم‌فرما بوده است.

ت- وضع رخساره‌ها در دوره تریاس

1- ته‌نشین‌های خشکی دوره تریاس در منتهی‌الیه غربی اروپا با ماسه‌سنگ‌های قرمز رنگی که بدون دگرشیبی بر روی تشکیلات دوره پرمین قرار گرفته و فاقد آثار جانوری می‌باشند، شناخته شده‌اند. در فرانسه این ته‌نشین‌ها مخصوصاً در پیرنه، در اطراف ماسیف سانترال و در حواشی ماسیف آرمویکن (13) دیده می‌شوند.
2- ته نشین‌های آلمانی دوره تریاس در اروپای میانی شامل رخساره‌های سه‌گانه‌ای هستند که به ترتیب از پائین به بالا از ماسه‌سنگ، آهک و مارن تشکیل شده‌اند نمونه بارزی از این ته‌نشین‌ها در منطقه لرن (14) واقع در شمال شرقی فرانسه مشاهده می‌گردد که لایه‌های آن بر روی تشکیلات دوره پرمین در سن‌دیه (15) پیش‌روی حاصل نموده‌اند. رخساره‌های دوره تریاس در منطقه لرن از پایین به بالا عبارتند از: بونت زاندشتن، (16) موشل کالک (17) و کوپر (18) که هر یک از آن‌ها به نوبه خود از چند لایه رسوبی تشکیل شده‌اند (شکل 1).
رخساره بونت زاندشتن که لایه‌های رسوبی آن (B1, B2و B3) به ترتیب از جنس ماسه‌سنگ قرمز رنگ وژ، کنگلومرا، و ماسه سنگ گلی رنگ محتوی ولتزیا (19) (از گیاهان تیره کاج) می‌باشند.
 دوره‌ تریاس
شکل 1- نیمرخ زمین‌شناسی تریاس در لرن (از اوبوآن)
رخساره موشل کالک که چهار لایه متمایز زیر در آن مشاهده می‌شوند:
1- لایه M1 یا ولن کالک (20) که با ته‌نشین‌هایی از جنس ماسه‌سنگ آغاز و پس از قرار گرفتن ته‌نشین‌هایی از جنس مارن بر روی آن به رسوباتی از جنس آهک ختم می‌شود.
2- لایه M2 یا انیدرید گروپ (21) که ته‌نشین‌های قسمت تحتانی آن قرمز رنگ هستند و ته‌نشین‌های خاکستری رنگ که محتوی نمک و گچ می‌باشند در روی آن و سرانجام آهک‌های محتوی دیپلوپورها بر روی همه ‌آن‌ها دیده می‌شوند.
3- لایه M3 یا هوپت موشکل کالک (22) از آهک‌های صدف‌دار تشکیل شده سراتیت‌ها، (23) تره‌براتول‌ها (24) نوع کونوتیریس، (25) لاله‌وشان (26) مانند آنکرینوس لی لی فورمیس (27) به فراوانی در آن وجود دارند. این لایه در تمام لرن دارای شیب ملایمی است (کواستا) و شیب آن تا لوکزامبورگ نیز ادامه پیدا می‌کند.
4- لایه M4 یا لتن کوهل (28) از مارن‎‌‌های رنگا‌رنگ تشکیل شده در بعضی از نقاط لایه‌های لینیت نیز بر روی آن دیده می‌شوند.
 دوره‌ تریاس
شکل 2- رخساره‌‌های تریاس در آلپ غربی - باید دانست که رخساره‌های آهکی از منطقه‌ی دوفینه تا منطقه‌ی پیه‌مون ادامه داشته، تنها نخستین طبقه‌ی ژیپسی که در منطقه‌ی دوفینه وجود دارد در منطقه‌ی پیه‌مون ادامه پیدا می‌کنند در حالی که لایه‌ی دوم (کوپر) از منطقه‌ی بریانستون به بعد ظاهر شده است (از اوبو‌آن)
رخساره‌ی کوپر که متوالیاً از لایه‌های رسوبی زیر تشکیل گردیده است:
5- لایه k1 در قسمت تحتانی که شامل مارن‌هایی با تلالوی قوس قزحی است، ژیپس و نمک ترکی نیز ممکن است در داخل آن وجود داشته باشد.
6- لایه k2 یا مارن‌های رنگارنگ که در لابلای آن ماسه‌سنگ‌های محتوی دم اسب و لایه‌های ذغالی‌سنگی محتوی همین گیاه و در روی همه آن‌ها قلوه‌سنگ‌های دولومیتی قرار گرفته‌اند.
7- لایه‌ی K3 در قسمت فوقانی که شامل مارن‌هایی با تلالو قوس قزحی است و در لابه‌لای آن لایه‌هایی از جنس ژیپس دیده می‌شوند.
ته‌نشین‌های مربوط به اشکوب رسین (بالاترین اشکوب دوره تریاس) که در روی لایه رسوبی K3 از ته‌نشین‌های کوپر قرار گرفته‌اند، آغاز یک پیش‌روی را نشان می‌دهند که به وسیله دریای آلپی و از سمت جنوب شرقی صورت گرفته است ولی از دایره نصف‌النهار لوکزامبورگ تجاوز نکرده است. ته‌نشین‌های مذکور از دو لایه R1 و R2 تشکیل شده‌اند که اولی ماشلی (29) است از دو کفه‌ای‌ها (30) همراه با استخوان‌های زیادی از ماهی‌ها و دومی گل‌های قرمز رنگی است که لوالوآ (31) نام داشته (لوالوآ یکی از زمین‌شناسان است) و به نظر می‌رسد که از تغییرات رخساره‌های کوپر به وجود آمده باشد.
به طور کلی رخساره‌های دوره تریاس در آلمان در همه جا بیش و کم مشابه منطقه لرن بوده‌اند و فقط ممکن است از نظر عمق دریا (رخساره‌های بونت زاندشتن کاملاً دریایی است) یا وسعت رسوبات (رخساره‌های کوپر در آلمان به 4900 متر بالغ می‌شود در صورتی که در لرن از 200 متر تجاوز نمی‌نماید) با آن اختلاف داشته باشند. ولی در فرانسه ته‌نشین‌های دوره تریاس اغلب ناقص‌تر از رخساره‌هایی هستند که در منطقه لرن از آن یاد گردید. به عنوان مثال:
در جنوب شرقی فرانسه رخساره‌های بونت زاندشتن اصلاً وجود ندارد ولی چون ته‌نشین‌های موشل کالک در قاعده از جنس ماسه‌سنگ می‌باشد به همین علت رسوبات دوره تریاس در این مناطق سه لایه به نظر می‌رسند. نمونه این سری ته نشست‌ها در پیرنه شرقی دیده می‌شود.
در قسمت اصلی حوضه پاریس و در پیرنه‌های مرکزی و غربی تنها رخساره‌های کوپر وجود داشته، ژیپس‌ها و نمک‌های منطقه داکس بارم (32) نمونه‌ای از این سری ته نشست‌ها محسوب می‌گردند.
3- ته نشین‌های مدیترانه‌ای دوره تریاس یا تریاس آلپی که در آلپ شرقی شناخته شده و جنس آن در دامنه جنوبی عموماً از دولومیت‌هاست. اشکوب‌های تشکیل دهنده تریاس آلپی در منطقه دولومیتی آن عبارتند از:
اشکوب ورفنین از روی ماسه‌سنگ‌ها و شیست‌های قرمز رنگی که در خلال آن‌ها آهک‌های مختلفی قرار گرفته‌اند، مشخص می‌گردد.
اشکوب ورفنین تنها اشکوب تشکیل دهنده تریاس تحتانی محسوب می‌شود.
اشکوب ویرگلورین یا آنیزین (33) که از روی رخساره‌های آهکی و دولومیتی آن قابل شناسایی است اشکوب لادی نین که شامل رخساره آهکی یا شیستی بوده و در هر صورت فواصل آن‌ها را آندزیت و دیاباز اشغال نموده‌اند دو اشکوب اخیر تریاس میانی را تشکیل می‌دهند.
اشکوب کارنین که به وسیله مارن‌ها و دولومیت‌های محتوی کاردیتاگومبلی (34) (دو کفه‌ای) شناخته می‌شود.
اشکوب نورین که از روی آهک‌ها و دولومیت‌های محتوی ژیروپورل (جلبک) و ورسنن (35) (دو کفه‌ای) مشخص می‌گردد.
اشکوب رسین که دنباله رخساره‌های دولومیتی اصلی را تشکیل می‌دهد، سه اسکوب اخیر جزء تریاس فوقانی محسوب می‌شوند.
باید دانست که رخساره‌های آلپی تریاس تنها در آلپ شرقی منتشر نیستند. بلکه تمام مناطق را که شامل کشورهای ایتالیا، یوگسلاوی، آلبانی و یونان می‌باشد، اشغال می‌نمایند. به علاوه در نتیجه دخالت عواملی که باعث جا به جا شدن رسوبات می‌گردند، ته نشین‌های آلپی دوره تریاس منطقه آلپ غربی را که به وسیله ته نشین‌های دیگر از دوره تریاس تشکیل شده و با ته‌نشین‌های آلمانی این دوره شباهت‌های زیادی دارند ممکن است بپوشاند. به همین علت رخساره‌های آلپی دوره تریاس را که بخش وسیعی از منطقه‌ی مدیترانه‌ای را اشغال می‌کند رخساره‌های مدیترانه‌ای نیز نامیده‌اند.
4- ته‌نشین‌های حد واسط دوره تریاس: که رخساره‌های آن در آلپ غربی مشاهده شده‌اند و سه منطقه زیر در آن تشخیص داده می‌شوند. (شکل 2):
منطقه دوفینه (36) که منطقه آلپ تا حاشیه شرقی ماسیف کریستالن (37) را شامل بوده (مون بلان - بلدون - پلوو - و غیره) و تشکیلات تریاس شبیه تشکیلات این دوره در آلمان می‌باشند:
طبقاتی از ماسه‌سنگ در پایین - طبقاتی از دولومیت در وسط که توسط لایه‌ای از ژیپس که هم ارز انیدرید گروپ محسوب می‌شوند از طبقات ماسه سنگی جدا گردیده‌اند - طبقاتی از مارن رنگارنگ در بالا که از انواع ژیپس و کارینول (38) تشکیل شده‌اند. دو طبقه فوقانی در این منطقه به ترتیب با لایه‌های موشل کالک و کوپر در تریاس آلمان هم ارز بوده و نخستین طبقه مذکور (طبقه تحتانی) محتملاً به قسمت تحتانی لایه‌های موشل کالک تعلق دارند.
منطقه بریانسون (39) که از طرف مشرق تا مرز ایتالیا ادامه داشته و قسمت‌های زیر در آن تشخیص داده می‌شوند:
طبقه‌ای از کوارتزیت به ضخامت 200 متر که بر روی رخساره‌های وروکانو (40) از دوره پرمین قرار گرفته‌ است. طبقه مذکور از قسمت فوقانی به توسط لایه‌هایی از جنس شیست، کارینول و ژیپس از توده‌های آهکی محتوی لاله‌وشان و شکمپاییان و دیپلوپور (جلبک‌ها) جدا می‌گردد که ضخامت آن بالغ بر چند صد متر بوده است و تشکیلات تریاس را در این منطقه به پایان می‌رساند، بنابراین تریاس بریانسون از طرفی شبیه به تریاس آلمانی است. (لایه‌های ژیپس و انیدرید گروپ) و فقط رخساره‌های کوپر در آن دیده نمی‌شوند و از طرف دیگر به علت دارا بودن لایه‌های آهکی محتوی جانوران مخصوص تریاس آلپی به تشکیلات تریاس در این منطقه شباهت دارد.
منطقه پیه‌مون (41) که دامنه ایتالیایی کوه‌های آلپی را شامل بوده، نظیر منطقه بریانسون از لایه‌های مختلفی تشکیل گردیده است. طبقه آهکی فوقانی در این منطقه محتوی کلیه جانورانی است که در منطقه آلپ دیده می‌شوند.

ث- گسترش تریاس در ایران

تریاس در بسیاری از نقاط ایران از جمله در البرز مرکزی و در زاگرس دیده شده است که در اکثر موارد با سنگواره‌های مشخص این دوره همراه می‌باشد. در منطقه البرز به ویژه در جاجرود علیا، دماوند، رودهن و دره چالوس تشکیلات دوره تریاس از لایه‌های آهکی و مارنی خاکستری رنگی تشکیل شده‌اند که لایه‌های ذغال‌دار اشکوب رسین بر روی آن قرار گرفته‌اند. در منطقه‌ زاگرس لایه‌های نازک آهکی و دولومیتی محتوی شکم‌پایان هستند و فیلیت‌های همدان (دسته‌ای از سیلیکات‌ها) به علت دارا بودن هتراستریدیوم که سنگواره مشخص دوره تریاس محسوب می‌گردند به این دوره نسبت داده می‌شوند. علاوه بر آن تشکیلات دوره تریاس در طبس، جلفای آذربایجان و هم چنین در نواحی اصفهان نیز شناخته شده‌اند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Von Alberti.
2. Keuper.
3. Rhetien.
4. Norien.
5. Myophorie.
6. Halobie.
7. Dasycladacées.
8. Peripacifique.
9. Glossopteris.
10. Thinnfeldia.
11. Gangamopteris.
12. Toeniopteris.
13. Armoricain.
14. Lorraine.
15. Saintdié
16. Buntsandstein.
17. Mushelkalk.
18. Keuper.
19. Voltzia.
20. Wellnkalk.
21. Anhydritgruppe.
22. Hauptmuschelkalk.
23. Ceratites- Nodosus.
24. Terebratules.
25. Coenothyris.
26. Crinoies.
27. Encrinus - Lilliformis.
28. Lettenkohle.
29. Lumachelle.
30. Avicula- Contora.
31. Levalois.
32. Dax- Bearme.
33. Anisien.
34. Cardita - gumbeli.
35. Worthenin.
36. Dauphine.
37. Massif - cristalins.
38. Cargneule.
39. Briancon.
40. Verrucano.
41. Piemont.

منبع مقاله :
منبع‌مقاله: ابراهیم‌زاده، خدیجه، (1388)، جغرافیای دیرینه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط