مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
بناهای غیرمذهبی که وارد دیانت مسیحی شدهاند:
نفوذ مسیحیت بر معماری رومی، به هیچ وجه به صورت یک واکنش کامل و شدید نسبت به نمونههای معماری غیرمذهبی ظاهر نمیگردد. قریب به اکثریت عبادتگاههایی که ما میشناسیم، به دلیل پیوستن آنها به دیانت جدید، از خطر انهدام مصون ماندهاند. مسیحیان نه فقط این بناها را تصاحب نمودند، بلکه کوشیدند تا از طریق نوعی مراسم مسیحی به افسانههای دوران جاهلیت که خاطره آن در این معبدها به جای مانده بود، جنبهی تقدّس بخشند. بدین سان بود که بت خانههای کفار و معابد «مینرو (1)» به کلیساهای حضرت مریم تبدیل شدند: معابد خورشید «هلیوس (2)» به نام «سن هلی (3)» وقف شد. در قلب قرن هفتم، معبد کلیه خدایان و «پانتئون (4)» کافران به معبد تمامی شخصیتهای مقدس تبدیل گردید.به طور کلی، این عبادتگاهها که برای پرستش بت احداث شده بود، نه پذیرش مردم، برای مراسم و اعیاد مسیخی خیلی تنگ بود؛ برای این کار تالارهای اجتماع و «کلیسا» لازم بود. بناهای غیرمذهبی عصر جاهلیت به عنوان اماکن تجمعی مناسبتر ترتیب یافته بود: بدون شک تعداد زیادی از این بناها به کلیسا تبدیل شدند. به عنوان نمونهای حقیقی میتوان از بازیلیک «شگا (5)» در سوریه نام برد که آثار هدف سابق خود را حفظ نموده، علائم حکاکی شده آن، نمایشگر یک سرمنشأ مذهبی است.
برنامهی عمومی یک کلیسای مسیحی:
کلیهی فرایض دین مسیح در نظر اوّل، در نقشه یک بازیلیک مشاهده میشود: محرابهای طویل که در آن میتوان مراسم مذهبی انجام داد و در قسمت نهایی آن، محل خطابه تریبون وجود دارد که در آن صحن مراسم ترتیب مییابد. بین این تریبون و محرابها، محوطهای دیده میشود که بعداً به جایگاه موسیقی مذهبی تبدیل شد. این محوطه از وسط، محرابها را قطع کرده، به بنا شکلی صلیب وار میدهد که خیلی زود یک فکر تمثیلی به آن اطلاق شد. چنین به نظر میرسد که این بازیلیک به منظور ترویج دیانت جدید ترتیب یافته است و معماران مسیحی فکری بهتر از این در ذهن خود جای نخواهند داد.موقعی که آنها بازیلیکهای دوره جاهلیت را مورد استفاده قرار نمیدهند، آنها را مدل قرار میدهند: گویاترین نمونهی این تقلیدها، کلیسای «سن- پل- اور- له- مور» است نه تنها از لحاظ اندازههای کلی، بلکه از نظر تعداد ستونها، نمونهی گویایی از بازلیک «اولپین (6)» میباشد.
با این حال قبل از باقی ماندن در طرح بازیلیک به عنوان یک تیپ مذهبی، هنر مسیحی یک دوره تردید را پشت سر میگذارد که در آن، طرح یا محراب مرکزی به کرّات با طرح یا محرابهای طویل تلاقی میکند. ما در اینجا موارد استفاده از این دو نوع را در مکتبهای عمده شرح خواهیم داد.
1- کلیساهای دوره امپراتوری غرب لاتین
در عصر امپراتوری غرب، ظهور دیانت مسیح منطبق با زمانی است که در آن، بربرها سرزمین روم را مورد هجوم قرار میدهند: با به خطر افتادن و ضعیف شدن امپراتوری، کلیساهایی ساخته میشود که فقط دارای بامهای چوبی است.الف) کلیسا به فرم بازیلیک
شکلهای A و B (تصویر 1)، ترتیبات خاص طرح لاتین را با محرابهای موازی، به طور مختصر نشان میدهد:طرح A منطبق با نمونهی یک بازیلیک با سه محراب است که فاقد صحن میباشد («سنت- ماری- ماژور (7)»).
طرح B نشان دهنده بازیلیک با پنج محراب با صحن یا محراب عرضی است («سن- پیرو (8)») و معمولاً یک محوطهی ستون دار یا «اتریوم» در جلو بنا قرار دارد.
برای توصیف تنوعات در تقسیم بندی داخلی، در تصویر 3 (شکل A)، یک «تراوه» [فضای بین دو تیر یا دو ستون یا دو ردیف] بازیلیک را با دیوار جنبی یک اشکوبهای، و در شکل B یک «تراوه» بازیلیک را با دیوار جنبی زیرزمین، نشان میدهیم. در تمام موارد، محراب مرکزی از طریق روزنههایی که در بالای محرابهای جنبی که با آنها همراهی میکند تعبیه شده، روشن گردیده است.
کلیهی کلیساهایی که از قرن چهارم تا یازدهم در ایتالیا ساخته شده به این گونهی عمومی تعلق دارند:
در رم بازیلیکهای «سن- پیر» و «سن- ژان- دولاتران (9)» که توسط کنستانتین بنا گردید؛ کلیسای «سنت- انیس» (تصویر 3-D) که در قرن هفتم نوسازی گردید، ولی ترتیبات آن مربوط به دورهی کنستانتین میباشد؛ کلیسای «سنت- پودانسین (10)» (تصویر 3-A) که در مجموع متعلق به قرن چهارم میباشد؛ کلیسای «سنت- ماژور» و کلیسای «سن- پل- اور- له- مور» متعلق به قرن چهارم میباشد؛ کلیسای «سنت- ماری- ماژور» و کلیسای «سن- پل- اور- له- مور» که در سال 400 م. به دست «هونوریوس» ساخته شد؛ کلیسای «سن- لوران (11)» که در اوایل قرن پنجم توسط ملکه «پلاسید (12)» بنا گردید؛ سپس از قرن دهم کلیساهای «سن- کلمان (13)» و «سنت- ماری- این کوسمدین (14)»، که در آن، نظم ستونها توسط پایههای تکیه گاهی به هم خورده است؛ کلیسای «سنت- پاراکسد (15)» که در آن، بامهای شیروانی دو به دو جای خود را به طاقهای کوچک دادهاند و در قرن دوازدهم کلیسای «سنت- ماری- این ترانس تور (16)»؛ در «راون»، یکی از دو کلیسای «سن- آپولینر (17)» متعلق به دوران جاهلیت «تئودوریک (18)» میباشد؛ در نزدیکی «فلورانس»، کلیسای «سن مینیات (19)» (تصویر 4- قرن یازدهم) که بامهای آن روی نیم طاقهای متناوب با تعدادی شیروانی قرار دارند؛
در «مودن (20)» کلیسایی وجود دارد که همین خصوصیات را دربر دارد. در «گل (21)» عصر «مروونژینها (22)» طرح بازیلیک طبق نوشتههای «گرگواردوتور (23)» در کلیسای «سن- مارتن- دوتور (24)» نیز به کار رفته است. در منطقهی رود «رین» در کلیسای «ترو (25)» و در «رایش نائو (26)» همین طرح دیده میشود.
کلیسای «سن- رمی (27)» شهر «رمس (28)» که در قرن دهم بنا شده، به صورت یک بازیلیک رومی طراحی گردیده است.
ب) کلیسا با محراب مرکزی
به عنوان نمونه کلیسای به سبک لاتین با محراب مرکزی، مجموع بنای «سن- اتین- لو- رون (29)» . (تصویر 5) را که در قرن پنجم بنا شده است، نام میبریم. به جای محرابی طویل با دیوارهای جنبی، در حاشیه آن صحنی دایره مانند به کار برده شده که درون یک گالری گردان محاصره گردیده است. مکان مقدس به جای آنکه نقطه ختم یک محراب اصلی باشد، مرکز بنا را اشغال میکند. به جای «اتریوم» [محوطه اصلی] چند حیاط کوچک بدون بام (شکل C) وجود دارد که به گالریهای اطراف متصل میباشند: کلیه عناصری که در بازیلیک مشاهده گردید، در اینجا نیز وجود دارد ولی طرح آنها با طرح دایره شکل هماهنگ شده است.پینوشتها:
1. Minerve
2. Hellios
3. St.- Helie
4. Pantheon
5. Chegga
6. Ulpienne
7. Sainte- Marie- Majeure
8. St.- Pierre
9. St.- Jean De Latran
10. Ste.- Pudentienne
11. St.- Laurent
12. Placide
13. St.- Clement
14. Ste- Marie- In- Cosmedin
15. Ste.- Praxède
16. Ste.- Maire- In- Transtevere
17. St.- Apollinaire
18. Theodoric
19. St.-Miniat
20. Modene
21. Gaule
22. Maerovingienes
23. Gregoire de Tours
24. St.-Martin de Tours
25. Treves
26. Reichenau
27. St.- Remi
28. Reims
29. St.- Etienne- le- Rond
شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم