نویسنده: اگوست شوازی
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
همین ترکیبات است که در یکی از قدیمیترین بناهای «رمان» با تاریخی نامعلوم، یعنی کلیسای «تورنو» که در سال 1019م. وقف گردید، به چشم میخورد. شبستان اصلی (تصویر 1) توسط یک سلسله کمان که در جهت طولی جهت یابی شده و به کمک کمانهای مضاعف حمل گردیدهاند، پوشیده شده است. طاقهای شبستانهای جنبی به صورت گوشهای و بالارونده، فشار خود را به صورت یک تکیه گاه در منطقهای متمرکز میسازند که در آن، فشار کمانهای مضاعف شبستان بزرگ وارد میشود و نور از طریق پنجرههایی که در رأس هر بستر گشوده شده است، وارد میگردد. تنها اختلاف میان «تورنو» و یک بنای ایرانی آن است که طاقها، چون با سنگهای صاف ساخته شدهاند، بدون کمک قالب به وجود نیامدهاند: این طاقها دارای بسترهای شعاعی میباشند و نه به صورت قطعات موضعی؛ در این موقعیت است که از دست سازندگان بومی خارج گشته تا به کمک روشهای خود یک گونهی تقلیدی را رواج دهند. با این اختلاف، همه چیز دلالت بر همین بنای عجیب میکند. طاقهایی که در حاشیهی شبستان بزرگ قرار دارند، از نظر نیم رخ زمخت خود به صورت دستهی سبد، شباهت زیادی به طاقهای ساسانی دارند و حتی دارای تناسب آنها میباشند: حالت موشکی تقریباً مساوی با سه چهارم دهانه است. دیوار محصور کنندهای که کلیساها را همراهی میکند نیز خود علامت ایرانی دربر دارد: جزییات تصویر 1 که ما در برابر کلیسا قرار دادهایم، جنبهی آسیایی این دیوار را ظاهر میسازد. روی هم رفته «تورنو» تقلیدی است از طرح لاتین که توسط ایرانیان در طاق ایوان با استفاده بهتر از طرح مزبور در نسخ سوری این تیپ ساسانی به کار رفته است.
اگر گنبدهای چند ضلعی خیلی کمیاب را جایگزین بسترهای «تورنو» سازیم و این گنبدها را روی آویزهای ایرانی خرطومی شکل قرار دهیم، ترتیباتی نظیر تصویر (2) بدست میآوریم. همین ترتیبات در کلیسای «نتردام» شهر «پوئی» نیز مشاهده میشود.
ترتیبات کلیسای «پوئی» در کلیسای «سن ایلر (1)» شهر «پواتیه» نیز به کار رفته است (تصویر 3). از طرفی، با یک اقدام به نوسازی است که باید سبک کلیسای «سن ایلر» را توصیف نمود. بنای اولیه دارای یک شبستان مرکزی بود که یک شیروانی ساده روی آن را میپوشاند: بعدها تعدادی طاق جایگزین این شیروانی شد. سطح بام از ابعاد معمولی طاقها تجاوز میکرد: دیوارها محفوظ شدند و در داخل شبستان قدیمی، داربستی کار گذاشته شد که توسط چند طاق تو در تو به دیوارها متصل گردیده بود، پس از آن، یک سلسله گنبد روی این داربست ترتیب یافت.
به کمک کمانهای تو در تو، دیوارها در جهت حفظ تعادل گرایش پیدا کردند و این وسیلهی کمکی به صورت داربست داخلی با تقسیم بندی مساوی، باعث گردید که اثرات زینتی از هر لحاظ ابتکاری و بی سابقهای در هنر «رمان» پدید آید.
تقلید و توسعه سبکهای بیزانتین
اگرچه نفوذ ایران ظاهراً در «تورنو» و «پوئی» آشکار میگردد، اما این سبک بیزانتین است که در سراسر «پریگور» گسترش مییابد و آن، سبک گنبد روی آویزهای کروی شکل میباشد. از اوایل قرن یازدهم، در جهت بهبود روابط «ونیز» که «لیموژ» و «پریگو» بازارهای مکاره پیشرفته آن بودند، در سرتاسر منطقه واقع بین «ناربون» و «لا روشل (2)» کوشش به عمل آمد تا از گنبد روی آویز استفاده شود. گنبد به آسانی روی سطوح وسیعی ساخته میشود و کم به جلو میرود. از این امتیاز مضاعف برای حذف شبستانهای جانبی و تبدیل سه شبستان به یک شبستان واحد و ایجاد روشنایی توسط پنجرههایی که مستقیماً درون دیوارها گشوده میشود، استفاده به عمل میآید.طاقهای بیزانتین در فرانسه با طاقهای امپراتوری یونان، از نظر نوع مصالح تفاوت دارند. گنبدهای شرقی با آجر ساخته شده، ولی گنبدهای فرانسه از سنگ ساخته شدهاند. برای ساختن آنها بدون استفاده از قالب، سهولت کار کمتر میباشد. برای رفع این مشکل، برآمدگی کم و بیش زیادی به نیم رخ داده میشود.
از طرفی، آویزهایی که روی آنها این طاقها قرار میگیرند، درست شبیه به آویزهای شرقی بیزانتین میباشد: تنها در مکتب «پریگور»، آویز دارای شکل بیزانتین به صورت مثلث کروی است. به محض آن که از «پریگور» دور میشویم، دیگر با آویز به صورت مثلث کروی روبه رو نمیشویم، مگر در نقاط پراکنده و این نقاط خود منطبقاند با مستعمرههای بیزانتین. در خارج از مستعمرههای بیزانتین، تمامی آویزهای «رمان» به صورت خرطومی، یعنی از نوع ایرانی، میباشد.
یکی از قدیمیترین قطعات معماری بیزانتین منطقه «پریگور» در «سن آستی یه (3)» (سال 1010 م.) وجود دارد. سپس برای برخورد با موارد استفادههای استثناییتر باید به دورهای نسبتاً جدید بازگشت، اما نقطه شروع زمانی مشخص میباشد: سنتی که در قرن سیزدهم ادامه مییابد، لااقل به اوایل قرن یازدهم مربوط میشود. بعد از «سن آستی یه»، ما یکی از قدیمیترین نمونههای تاریخی را در «سن ژان» شهر «کل (4)» (1080 م.) مییابیم. کاملترین نمونهها عبارتند از: «کاهور»، «سوئی لک (5)»، «سولی ناک (6)»، کلیسای «پریگو» و به خصوص «سن فرون».
«سن فرون» نمونهای است از «سن مارک (7)» ساخته شده از سنگ. معمار «پریگور» برای این طراحی از نقشهای که طبق آن، «سن مارک» ساخته شده، استفاده نموده است و اختلاف جزیی، نتیجهای است از به کاربردن پایه به سبک «پریگو».
تاریخچهی آن ممکن بود از تاریخچهی خود «سن مارک» بدست آید، اگر این اطمینان وجود داشت که نقشه اندازه گیری شده، نقشه خود ساختمان که کلیسای «سن مارک» تقلیدی از آن است، نبوده است. در مورد این تاریخچه هنوز شک و تردید وجود دارد و متأسفانه کارهای نوسازی باعث از میان رفتن عوامل انتقادی که خود ساختمان میتوانست دربر داشته باشد، گردیده است.
کلیسای «فونتورو»، به همین مکتب تعلق دارد و همین طور کلیسای «آنگولم (8)». کلیسای «لوش» هنوز هم سنت آن را حفظ نموده است.
مقاطع این دو بنای آخر (تصویر 4)، به خوبی تغییراتی را که ما به عنوان جواب گویی به خواستههای آب و هوای بارانی فرانسه یاد کردیم، نشان میدهند:
اوّلین کلیساهای «پریگور» تا عصر «سن فرون»، در نوک گنبدهای خود دارای تشکیلات بنایی است که سراشیبی آن را شدیدتر میسازد.
کلیسای «آنگولم» (تصویر 4-A)، نمونهی گنبدی را که روی آن یک شیروانی قرار دارد، به ما عرضه میدارد و کلیسای «لوش» (شکل B)، نمونهی یک گنبد که شکل هرمی آن یادآور گنبدهای سلجوقی میباشد.
در عین حال که نفوذهای بیزانتین به طور مارپیچ از فرانسه شرقی عبور میکنند و موجب تشکیل همین گروه هنری «پریگور» میشوند، همان نفوذها نیز در دهانههای رود «رُن» بیدار میشوند: نمونهی کلیسای یونانی در منطقه «آرل» مستقر میگردد. کلیسای «الیس کمپ (9)» و کلیسای گورستان «مون ماژور» تقلیدهایی کاملاً دقیق- ولی از نوع سنگی- از همین معماری آجری امپراتوری یونان میباشند. نیم رخ یک کلیسای بیزانتین که در «نِور (10)» روی یک سرستون قرن دوازدهم بدست آمده، ثابت میکند که جریان فکری بیزانتین از دره «رُن» بالا رفته، از همین راه تا فرانسه مرکزی نفوذ کرده است.
پینوشتها:
1. Saint- Hilaire
2. La Rochelle
3. St.- Astier
4. Cole
5. Souillac
6. Solignac
7. St.- Marc
8. Angouleme
9. Aliscamps
10. Nevers
شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم