البته کلمه ی »وقف« و مشتقات آن در قرآن و سنّت دیده نشده است و ادله ی مشروعیت وقف همان ادله ی مشروعیت صدقات است.
از همین روی در بررسی این مقاله،به تعریف و جایگاه وقف در جامعه ی اسلامی می پردازیم و از طرفی مصارف و ضرورت آن را بیان می داریم؛ هر چند بسط و گسترش این مقوله، به صورت کاربردی و ارائه ی راهکار ضروری به نظر می رسد و لیکن در این نوشتار به اهمیت این موارد به صورت نکته ای، اشاره خواهیم نمود.
واژگان اصلی در این تحقیق کلماتی چون وقف » نگه داشتن و حبس کردن عین ملکی و مصرف کردن منفعت آن در راه خدا« و متصرفات » تملکات و هر چیز که در تصرف کسی باشد« می باشد.
Abstract
By following the Holy Prophet of Islam, and his pure house holds who where the first founders of the Endowment, along the old history, muslins have made "endowment", to resolve the necessities of their society from spiritual or mundane resources, as educational or health centers, welfare on public places or mosques and schools….
Although the word "Endowment" and its derivatives are not used on "Holy Quran" and "Sunna", but the reason of its legitimacy is as alms legalize. Therefore, in this article, we try to define the real place or endowment on Islamic society and clarify its necessity or spending place.
We tried it to mention briefly some special functional techniques of endowment in this article. The main words which are used in this summary are: Endowment, by the meaning of restraining and keeping a property and using its benefits on charity and "Possession" means "the dominions which are in detainer of some body".
مقدمه
میل به جاودانگی و نیکوکاری در سرشت بشر، به صورت خدادادی نفهته است و آدمی همواره برای جاودانه زیستن و نام نیکو از خود گذاشتن، کوشیده است. یکی از اموری که تا حدودی پاسخ گوی این خواسته ی درونی انسان است، یادگاری ماندگار و صدقه ای جاوید به نام »وقف« است که در گذشته های بسیار دور و در تمدن کهن ریشه دارد و به نوبه ای پاسخ گوی نیاز انسان ها بوده است.جایگاه والای این آیین نیک و کهن که با ظهور اسلام ،رونقی دیگر یافت و با اثر پذیری از جهان بینی اسلامی و برخورداری از پشتوانه ی احکام شرعی، به صورتی استوار وجهت دار در زمینه های مختلف مذهبی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی به جریان خود ادامه داد؛ در تمدن عظیم اسلامی بر هیچ فرد آگاه و منصفی پوشیده نیست.
امروزه جز آثار و ابنیه های به جای مانده و نسخه های خطی کتاب خانه ها که در پناه عنصر»وقف« پا بر جا مانده اند ؛ کدامین شاهد و گواه بر عظمت تمدن بزرگ اسلامی و وجود تمدن های کهن بشری می توان یافت که آمیزه ای از اندیشه، عمل، استمرار و جاودانگی ، فصل مقوم آن باشد.
هر چند فرهنگ عظیم و ارزشمند وقف، در طول زمان به دلایل و عوامل گوناگون ضعیف شد و از رونق به رکود و کم فروغی گرائید؛ اما پس از پیروزی انقلاب تغییرات، عمده ای در نحوه ی مدیریت و ابعاد اجرایی آن حاصل شد.
و همین امر تأثیر به سزایی در اقبال دوباره ی مردم به این سنت حسنه را به وجود آورد؛ عواملی از قبیل تغییر ساختار تشکیلاتی سازمان اوقاف و اداره ی آن تحت نظر مقام ولایت فقیه، تصویب قوانین جدید در جهت احیای موقوفات ، رعایت احکام وقف و مسائل شرعی آن و عمل دقیق به مفاد وقفنامه ها موجب گردید
تا افراد خیر و نیکوکار با اطمینان بیشتر در این امر مهم اجتماعی فرهنگی مشارکت نمایند و بخشی از دارائی شان را به عنوان با قیات صالحات، وقف مصالح جامعه ی اسلامی کنند.
البته گام های بلند و موثری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای تحقق این هدف والا و ارزشمند، از سوی نهادهای ذیربط برداشته شده ، قابل تقدیر است؛ اما متأسفانه به رغم همه ی این تلاش ها این پدیده ی مهم اجتماعی در محافل علمی جهان، به ویژه با ویژگی هایی که در مکتب تشیع دارد، چنان که باید ، شناخته شده نیست.
از این رو به جاست محققان و روش فکران حوزه و دانشگاه با تلاشی مضاعف و با روشی علمی ، سنت نبوی وقف و فراز و نشیب هایی را که در طول تاریخ پیموده است ، مورد تحقیق و بررسی قرار دهند. مهم ترین مسئله ، بعد از رویکرد اسلامی و نگاهی نو به وقف، مسئله ی متصرفات وقف است
و این که اطلاع رسانی درخصوص اهمیت وقف، با توجه به شرایط جامعه ی اسلامی تا حدودی مکفی بوده است ولیکن مشکل اساسی، نبود جریانی است.
که به مردم خیر و نیکوکار، جهت برای کاربردی کردن متصرفات اوقافی خود داده و جامعه ی اسلامی را به یمن این هدیه ی ماندگار، از لحاظ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کمک رسان باشند.
در دوره ی بازسازی و توسعه ی کشور، این نیاز بسیار مشهود گشته است؛ به طوری که شاهد بودیم در امر مدرسه سازی،این موقوفات خیرین بود که به مدد مسئله ی آموزش و پرورش رسید و گره از مشکلات جامعه ی آموزشی تا حدودی مرتفع گردید.
وقف و جایگاه آن در اسلام
ارزش و اهمیتی که وقف در جوامع انسانی داشته و از طرفی تأکید و توجه ادیان به آن؛ باعث شد تا تفقدی بر جایگاه آن ؛در دین اسلام نمائیم.وقف، به معنی حبس کردن اصل و رها کردن منفعت است. (موسوی خمینی، 1375،ص 109) و از منظر اندیشمندان اسلامی چنین تعریف شده است:
1- ابوحنیفه معتقد است؛ وقت حبس کردن عین وصرف کردن منفعت است؛ در جهت خیر و مال موقوفه از ملک واقف خارج نمی شود و رجوع واقف از آن برای او صحیح است و بیع وقف جایز است.
2-شافعیه و حنابله معتقدند که وقف حبس کردن مال است؛ به نحوی که به توان از آن با وجود عین آن منفعت برد و واقف و غیر آن نتوانند در آن تصرف کنند. یا بر جهت نیکی و خیر صرف شود به قصد قربت خداوند متعال و مال موقوفه از ملک واقف خارج می شود و بر ملک خداوند متعال می گردد.
3- مالکیه معتقد است؛ وقف قراردادن منفعت ملک است از طرف مالک و اگر ملکی اجرت بخواهد یا برای او ارزشی قرار دهند؛ مانند درهم ها برای مستحق در مدتی که حبس است یعنی این که مالک عین را از تصرف تملیکی حبس می کند و منفعت آن را در جهت خیر تبرعاً مصرف می کند با وجود بقاء عین بر ملک واقف در مدت معینی از زمان، و تأیید در آن شرط نیست.
صاحب العروة الوثقی می نویسد: وقف، نوعی از صدقات است و در اخبار از وقف به صدقه تعبیر شده است بنابراین وقف ، همان صدقه ی جاریه است؛ یعنی صدقه ای که هم چنان مستمر است؛ بر خلاف صدقاتی که این چنین نیستند.(حائری یزدی، 1380، ص ص 31-29)
بنیان گذار این رحمت واسعه ی الهی ، که رهروان این راه نورانی را به جاودانگی ، پیوند داده و برکاتش همیشگی و ابدی است ؛ پیامبر اسلام (ص) می باشد.
دین مبین اسلام، با ظهور خود، برای اجتماع بشری ، نیکی و خیر را به ارمغان آورد. تمام ادیان آسمانی، که مبشر اخلاق اجتماعی بودند، از جمله دین اسلام، که از هر جهت کامل بود؛ از نظراخلاقی هم ،دستورهای جامعی را برای جامعه ی اسلامی ابلاغ نموده است.
اسلام، برای اجرای عدالت اجتماعی، و توزیع ثروت و برانداختن فقر، که خود عامل اصلی و اولیه ی بسیاری از انحرافات اخلاقی و فساد اجتماعی است، قوانین عالی مالیاتی چون خمس و زکات وضع نموده و در عین حال، اغنیاء را تشویق به امور نیک و پسندیده (خیرات ومبرات) کرد تا به فقرا کمک و یاری شود وریشه ی اصلی فساد، قطع گردد
و حتی مال داران را از جمع و نگه داری ثروت و به کار نینداختن آن بر حذر دارد و در این زمینه تأکید نموده ، که یکی از علائم ایمان صحیح به اسلام، انفاق به فقرا و تهی دستان و دست گیری از بی نوایان و زیردستان است و برای آنان که به امور خیر اقدام می کنند؛ درجه ای بلند و روزی نیکو، پیش بینی کرده است. (مصطفوی ، 1351، ص ص39-37)
از صدر اسلام به بعد، عده ای به پیروی از بزرگان دین ، در گوشه و کنار جهان اسلام، از مال خود، قسمتی یا همه را وقف کردند، تا درماندگان از آن استفاده نمایند؛ به خصوص ایرانیان که همیشه طرفدار کردار نیک، گفتار نیک و پندار نیک بوده اند؛ در این مورد نیز، کار نیک را دنبال گرفته وثروت سرشاری از خود، برای دیگران باقی گذاشته اند.
ایرانیان در طول تاریخ به پیروی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) به اقتضای شرایط روزگار خویش و به نیت برخورداری از ثواب مستمر و نیز از میان برداشتن انواع نیازهای مادی و معنوی زندگانی و مشکلات جوامع بشری و با توسعه ی علم و فرهنگ و به طور کلی رواج خیرات و مبرات و ایجاد بنیادهایی که با قیات الصالحات به شمار می روند؛
اموال، املاک ، بوستان ها، مزارع ، مستغلات متنوع فراوانی را جهت آبادانی وراه اندازی مساجد، مدارس، حسینیه ها ، تکایا، بیمارستان ها ، خیابان ها ، آب انبارها و غیره وقف نمودند که هر کدام از آنها به نوبه ی خود همانند مؤسسه ای کامل دارای عواید و بودجه و برنامه مصرف و تشکیلات است.
وقف در اسلام و دیگر ادیان ابراهیمی
درجوامع اسلامی، وقف همیشه دارای منزلگاه والایی است و در آیات فراوانی از قرآن کریم و همچنین احادیث و روایت های متواتری از ائمه معصومین (ع) رسیده است که مردم را به این سنت حسنه ، دعوت نموده اند؛ البته در این مقاله به برخی از این آیات واحادیث اشاره خواهد گردید:فضلیت وقف از نظر قرآن و تفاسیر
درقرآن آیاتی که به طور صریح و روشن، دلالت بر وقف نمایند؛ وجود ندارد؛ ولی می توان گفت مواردی از اعمال صالح مانند :صدقه ، قرض الحسنه ، انفاق ، هبه ، عطیه ، تعاون، محبت و کمک به هم نوعان که در قرآن ذکر شده ؛ به نوعی با روح وقف سازگاری دارد و در تفاسیر وارده این معانی، در ردیف وقف نیز آورده می شود که به طور نمونه به این دسته ها می توان اشاره کرد:الف) آیاتی که انسان را به عمل صالح ، ترغیب و توصیه نموده ؛ زیرا وقف کردن نیز نوعی کار خیر و عمل خداپسندانه است.
ب) آیاتی که به تألیف قلب ها و جلب محبت دیگران ، دلالت دارد؛ زیرا یکی از مصارف درآمدهای وقف در جهت تحکیم و تثبیت روح هم بستگی و محبت بوده و در عین حال ، احسانی است عاری از منّت.
ج) آیاتی که انسان را به شناخت خویشتن خود، دعوت می نماید تا بدین وسیله او همواره درباره ی اعمال، باید از خود اندیشه کند و به سوی انفاق به شتابد .(ریاحی سامانی ، 1382، ص 14-13).
البته لازم به ذکر است یک شان نزول، در مورد وقف بیان شده که بدان اشاره می کنیم:
در مدینه ، مرد بخیلی بود که شاخه های یکی از درختان خرمای او بر خانه ی مردی تهی دست سایه می افکند؛ و درهنگام به بارنشستن درختان، زمانی که صاحب درخت ، برای چیدن خرما بالای آن می رفت؛ گاهی از دانه های خرما به خانه ی همسایه ی فقیر می افتاد؛ و کودکان همسایه به سوی آن ها هجوم می بردند تا آن ها را بخورند؛
اما مرد بخیل، آن دانه ها را به خشونت از دست و گاه از دهان آن ها بیرون می کشید.
پدر این خانواده، نزد پیامبر(ص) می رود و از موضوع شکایت می کند. پیامبر (ص) پس از این موضوع ، نزد صاحب درخت خرما می رود و از او تقاضا می کند تا آن درخت خرما را در برابر گرفتن درختی همانند آن در بهشت، به پیامبر(ص) واگذار کند.
اما او حاضر به معامله با پیامبر(ص) نمی شود؛ در این میان یکی از یاران از موضوع آگاه می شود و به پیامبر گرامی اسلام (ص) عرض می کند :اگر من درخت خرما را خریداری کنم و به شما واگذار نمایم، آیا همان بها را دریافت خواهم کرد؟
پیامبر(ص) می فرمایند : آری
مرد نیک اندیش نزد صاحب درخت می رود و آن را در برابر چهل درخت خرما، از مرد بخیل خریداری و آن را تقدیم پیامبر(ص) می کند و ایشان نیز می پذیرد و آن را به خانواده ی همسایه تهی دست، هدیه می کند؛ و درست در آن هنگام بود که جبرئیل فرود آمد و آیات الهام بخش سوره ی »لیل« را آورد و بدین وسیله خصلت بشر دوستی و انفاق را تشویق نمود.
به باور ما، شأن نزول هر چه باشد، پیام و مفهوم آیات ،جهان شمول است واین درس را می دهد که هر کس حقوق محرومان را برای به دست آوردن خشنودی خدا از مال خود دهد، آن پاداش را خواهد داشت. (طبرسی، 1380، ص ص 1116 -1115)
طبرسی در ذیل آیه 92 سوره آل عمران » لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شی فان الله به علیم« می نویسد:
اصل »بِر« از سعه و گستردگی است و فرق آن با »خیر« این است که »بِر« نفعی است که با قصد و اراده به دیگری برسد؛ اما خیر، نفع و اصل به دیگری است؛ هر چند از روی سهو باشد. ایشان انفاق را در این آیه ی کریمه دارای معنایی عام و گسترده می داند که شامل وقف هم می شود. (طباطبائی ، 1380، ص 344)
با توجه به گستردگی مطلب و محدودیت این نوشتار، برای اطلاعات بیشتر، خوانندگان را به آیاتی که می توان از آن استفاده ی وقف و انفاق نمود را جلب می نمائیم ..
که شامل سوره های بقره آیه های : 264 ،262،261، 255 ، 215،265 ،272، آل عمران آیه 92، نحل آیه 6 ، حدید آیه 7 ،10،18، سبا آیه 39، انعام آیه 27 ، انسان آیه 8 و توبه آیه 54 و 53 ، منافقون آیه 10و261 ، شوری آیه 38و 270 فصلت آیه 34 و 46 و ... می باشد.
جایگاه وقف در روایات شیعه
مجزا کردن روایات شیعی در این بحث به این دلیل است که فرقه ی شیعه در طول تاریخ، پیروی صادقانه از دستورات قرآن وسیره ی پیامبر (ص) و ائمه ی معصومین (ع) را سر لوحه ی اعمال و رفتار خود قرار داده، لذا عمل به دستورات الهی و پیامبر اسلام (ص) در اعماق رفتار سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی این جریان نهفته است که با بررسی اجمالی می توان به شاخص های زیر اشاره نمود:الف – ضرورت وقف
درست است که در اخبار، وقف و انفاق به صدقه تعبیر شده اند، اما این وقف است که صدقه ی جاریه نامیده می شود، زیرا با مرگ، وجود آدمی پایان می یابد؛ اما تا زمانی که صدقات آثار دارند، آدمی می تواند، باشد و بماند. امامان معصوم (ع) خود از واقفان بزرگ اسلام بوده اند
و به این سنت حسنه بسیار سفارش کرده اند؛ حضرت علی (ع)، انسان را به انفاق کردن نیازمندتر می داند تا به جمع آوری مال و ثروت، و می فرمایند:» شما به انفاق کردن آن چه به دست آورده اید محتاج تر هستید تا به دست آوردن آن چه گرد می آورید«
ب – فضلیت وقف
پیامبر خدا (ص) فرمودند : » سه چیز از حقیقت های ایمان است؛ انفاق کردن در حال تنگ دستی ، انصاف بر خرج دادن با مردم و دانش بخشی دانشجو.«
امام صادق (ع) فرمودند : » سه چیز است که هر کس یکی از آن ها را به درگاه خداوند برد خدا بهشت را بر او واجب گرداند؛ انفاق در حال تنگ دستی ، خوش رویی با همه ی مردم و انصاف نشان دادن از خود.«
ج- شرایط وقف
امام محمد باقر(ع) فرمودند: » صدقه دادن جز از درآمد پاک و حلال درست نیست و خداوند ، مسلمانان را از دادن صدقه هایی که از درآمدهای حرام بدست آمده باشد نهی فرموده است.«
امام صادق (ع) فرمودند: » اگر مردم از راهی که خداوند به آنان فرمان داده است ؛ کسب درآمد کنند و آن ها را در راهی که خداوند از آن بازشان داشته است؛ انفاق کنند، آن را از ایشان نمی پذیرد و اگر از راهی که از آن نهیشان کرده است؛ درآمدی به دست آورده باشند و آن درآمد را در راهی که خداوند بدان فرمان داده است به مصرف رسانند، باز از آنان نمی پذیرد؛ مگر این که از راه حلال به دست آورده باشند و در راه حلال ، انفاق کنند.« (محمدی ری شهری، 1380، ص ص 6455-6439)
وقف از دیدگاه تفاسیر و روایات اهل سنت
غالب مفسران اهل سنت از جمله سیوطی، فخررازی، قرطبی و غیره در ذیل آیه ی 92 سوره ی آل عمران، به بیان اهمیت مسأله ی وقف پرداخته اند.
ب – روایات
ازجابربن عبدالله روایت شده است که: »هیچ یک از اصحاب رسول خدا (ص) نبود که توانایی داشته باشد؛ مگر این که مالی را وقف کرده بود.«
ابی هریره از پیامبر(ص) نقل کرده است که: »بهترین میراثی که انسان از خود به جای می گذارد، سه چیز است، صدقه ی جاریه ، دانشی که مورد استفاده واقع می شود و فرزند شایسته ای که چیزی در برداشته باشد .« (حائری یزدی، 1380- ص ص 41-40)
وقف در یهودیت
با نزول کتاب مقدس تورات و رسمیت یافتن آیین یهود، بر اساس تعالیم حضرت موسی ، هدف از زندگانی، تکامل روح و تقرب به ذات اقدس الهی بوده که یکی از راه های مهم آموزش در آخرت، موضوع وقف است.
ابنیه های مقدسی که توسط افراد خیر و نیکوکار یهودی ایجاد می شوند؛ دو دسته اند: دسته ی اول آن هایی که شخص به صورت خصوصی و با همت شخصی آن را بنا کرده است و دسته ی دوم آن هایی که با همت جماعت و با کمک های مالی اقشار ایجاد شده اند.
علاوه بر موارد ذکر شده ، اهدای متعلقات و وسایل لازم اماکن مقدسه مانند تورات دست نویس بر روی پوست حیوان حلال گوشت، کتاب نمازهای روزانه به نام صیدور و سایر کتب مقدس که توسط افراد خیّر تهیه می شوند
که معمولاً بر روی این کتب موقوفه ، به زبان عبری یا فارسی نام واقف و علت وقف نوشته شده است ؛ از سایر موارد وقف است که میان یهودیان مرسوم می باشد.
(وقف میراث جاویدان، 1376، ص- ص 155-153)
وقف در مسیحیت
در بایگانی کلیسای وانک جلفای اصفهان، وقف نامه و وصیت نامه های بسیاری از آبادی ها و شهرهای مختلف ارمنی نشین ایران وجود دارد که بر اساس آن، اشخاص، بخشی از دارایی خود را به کلیساها و به صورت خیریّه ، به اماکن مقدسه هدیه کرده اند.وقف، در آیین مسیحیت و در میان ارامنه به دو صورت می باشد؛ صورت اول این که شخص درزمان حیات خود اموالی را وقف کند که این امر، با سندی همراه است و صورت دوم این که شخص قبل از مرگش وصیت می کند که پس از مرگ، اموال وی به نحوی خاص و مشخص صرف شو
د که در این صورت ، وصیت نامه ای تنظیم می کند و در حضور کشیش و چند ریش سفید نوشته و گواهی می شود و یا نزد هیأت مذهبی و یاد دفاتر اسناد، ثبت می شود. البته لازم به ذکر است که جدا از اموال غیر منقول ، اشخاص اعانه های مختلفی از قبیل کتب خطی ، ظروف طلا و نقره و .. به اماکن مقدسه یا انجمن های خیریّه می دهند.(لئون میناسیان، 1376،ص ص 149-148)
احکام وقف
1- صیغه وقفدر تحقق وقف، صرف نیت کردن ؛ کفایت نمی کند؛ بلکه به ناچار باید آن را انشاء کرد؛ مانند : »وَقَفتُ« یعنی وقف کردم و »حَبَستُ« یعنی حبس کردم و تعابیری مانند این ها که بر مقصود و نیت مشخص دلالت کند.(موسوی خمینی، 1375، ص 109)
الفاظ وقوف شش تا است:» تَصَّدقتُ ، وَقَفتُ، سََّبلتُ، حبَسَّتُ، حرَّمتُ و اَبَدتُ«. (طوسی ، 1417، ص 291)
لفظ صریح در وقف ، » وَقَفتُ« می باشد و در الفاظ دیگر اختلاف است و بعضی گفته اند ، الفاظ دیگر، بدون قرینه، بر وقف حمل نمی شوند.
2-وقف خاص و وقف عام
وقف خاص ، وقفی است که مختص دسته ی معین و خاص می باشد؛ مانند وقف بر اولاد یا بر افراد و
طبقه ی خاصی از مردم .
وقف عام، وقفی است که مقصود از آن امور خیریه است و مخصوص دسته و طبقه ی معیّنی نیست؛ مانند وقف بر فقرا، وقف بر طلاب و مدارس و مساجد و این وقف مقابل وقف خاص است. (دهخدا ، 1373، ص ص 20536، 20535)
وقف گاهی موقوفٌ علیه دارد که منفعت به او بر می گردد و گاهی برای وقف، موقوفٌ علیه نمی باشد؛ مورد دوم مانند وقف مسجد است که واقف در وقف، منفعت خاصی را در نظر گرفته است و فقط عنوان خاص مسجدیت را ملاحظه کرده است.(موسوی خمینی، 1375 ،ص 111)
3- قبول در وقف
ظاهراً قبول در وقف، در تمام انواعش معتبر نیست و اگر قبول، در وقف معتبر باشد به احتیاط نزدیک تر است؛ به خصوص در وقف با ملاحظه ی ملکیت منفعت، خواه عام باشد مثل وقف بر علماء یا خاص باشد مثل وقف بر فرزندانش در مورد اول حاکم شرع و در دوّمی موقوفٌ علیهم از طبقه اول (فرزندان) باید قبول کنند. (موسوی خمینی، 1375، ص 111)
4- قبض موقوفه
شرط وقف، قبض دادن آن است؛ وقف ، بدون قبض ، به اذن واقف، لازم نمی شود، پس اگر واقف قبل از قبض بمیرد ، آن وقف باطل است.(شهید اول ، 1406، ص 104)
درصحت وقف، قبض موقوفٌ علیه یا قبض وکیل یا ولیش معتبر است؛ پس هنگامی که موقوفٌ علیه،قبل از قبض بمیرد؛ وقف ، باطل است و در قبض، فوریت معتبر نیست و در معتبر بودن اجازه ی واقف در قبض ، اشکال وجود دارد .(موسوی خمینی، 1375، ص 113)
5- دوام وقف
در وقف، دوام به معنای این که به مدتی موقّت نباشد، شرط است .(محقق حلی ، 1389، ص 216).
جایز نیست در وقف که به وقتی ، موقّت شود ؛ پس هنگامی که می گوید : خانه ام برای فرزندام برای یک سال یا ده سال وقف باشد، باطل است و ظاهر، عدم صحت آن به عنوان حبس است(موسوی خمینی،1375، ص 115)
6- تنجیز وقف
شرط وقف، منجّز کردن آن است؛ بنابراین اگر وقف را به شرط یا صفت معلّق کند؛ باطل است مگر آن که هر کدام از این دو واقع بوده و واقف نیز به وقوعش مطلع باشد. (شهید ثانی ، 1418،ص 216)
در صحت وقف منجّز بودن شرط است؛ پس اگر آن را بر امری معلوم الحصول در آینده یا متوقع الحصول یا امری در حال و محتمل الحصول که صحت عقد، متوقّف بر آن نیست، معلق کرد عقد وقف ، باطل است. (موسوی خمینی،1375، ص 117)
7- وقف بر نفس
از شرایط صحّت وقف آن است که خودش را از آن خارج کند؛ پس اگر آن را بر خودش وقف نماید؛ صحیح نمی باشد و اگر بر خود و دیگران وقف کند؛چنان که به طور اشتراکی باشد؛ نسبت به خودش نه دیگری ، باطل است و اگر به طور ترتیب باشد؛
پش اگر بر خودش ، سپس بر دیگری وقف نماید؛ از وقفی است که اولش منقطع می باشد و اگر بر عکس آن باشد؛ منقطع الآخر می باشد و اگر بر دیگری، سپس بر خودش ، سپس بر دیگری وقف کند؛ وقفی است که وسط آن منقطع می باشد (موسوی خمینی، 1375، ص 118).
8- رجوع در وقف
اگر وقف، منعقد شد لازم می باشد و واقف، نمی تواند در آن رجوع کند و اگر در مرض منجر به موت واقع شود؛ برای ورثه ردّ آن جایز نیست؛ اگر چه زیاده بر ثلث باشد.(موسوی خمینی، 1375، ص 121).
آثار وقف در جامعه
توجه به اصل بقاء و ماندگاری یکی از مهم ترین علایق بشری در طول تاریخ بوده است؛ این حسّ جاودانگی که نشان از حس بقاء روح معنوی انسان در عالم دیگر است؛باعث شده در طول تاریخ، انسان ها در پی این امر باشند که اثری از خود به جای بگذارند؛ اسلام نیز به این حس درونی انسان ها توجه نموده و به بهترین صورت، رمز جاودانگی را در رساندن مراتب خیر برای هم نوعان تبیین نموده است.
سفارش به اصل صالحات و باقیات که دست گیری اعمال انسان در سرای باقی باشد؛ خود، شاهد مثال این موضوع است.
وقف، در سراسر پرده ی هستی ، اصل بقاء و جاودانگی به خیر را دارد؛ که مسلمین پیشاپیش برای سرای باقی ، صالحات و خیرات می فرستند. مهم ترین بستر، در نقش پذیری وقف، جامعه می باشد که آثار مفید این مهم را در آن می توان بررسی نمود.
البته با توجه به شاخص های اثر پذیری وقف در جامعه، موارد فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی را در این نوشتار به اختصار بیان می نمائیم:
تأثیر وقف بر توسعه ی کمی و کیفی اماکن و مذهبی
در توسعه ی سرزمین کشورهای اسلامی ، ساخت اماکن مذهبی مثل مساجد ، مقبره ی بزرگان و ... به عنوان پرچم فتح اسلام، در آن بلاد شناخته می شود و در فرهنگ عمومی مسلمانان ، مساجد اکثراً به صورت هدیه و وقف احداث می گردیده است؛از طرفی با به کارگیری حداکثری از صنعت و هنرآن روز ، مساجد واماکن مذهبی گنجینه های تمدن اسلامی در عصر حاضر به شمار می روند که چه در عصر گذشته و حال، به عنوان سمبل توسعه ی کمی و کیفی تمدن اسلامی شناخته می شوند؛
لذا در این قسمت وقف از نظر توسعه اماکن مذهبی مهم ترین و اثر بخش ترین تأثیر خود را درفرهنگ و اجتماع گذاشته است. از نکات قابل توجهی که با مراجعه به وقف نامه های بسیاری از مساجد روشن می شود این است که
،بسیاری از واقفان مساجد به جزء تعمیرات و امور مربوط به خود مساجد، کارهای خیر دیگری همچون، اطعام فقرا، وعظ خطابه ، تعلیم و قرائت قرآن کریم ، تدریس علوم گوناگون و ....به عنوان موارد مصرف اوقاف مساجد ذکر کرده اند. (حائری یزدی ، 1380، ص 422)
تأثیر وقف در بهبود وضع فرهنگی جامعه
الف- تأمین هزینه تحصیل طلاب و دانش آموزانپایین آوردن هزینه تحصیل جوانان به ویژه اقشار کم درآمد، می تواند منجر به ارتقای سطح معرفت و تحصیل ایشان شود، به طوری که بسیاری از دانشمندان و بزرگان از خانواده های فقیر و مستمند جامعه به مدد همین موقوفات به منصب های والایی راه یافته اند؛ که در صورت عدم پیشوانه ی مالی این موقوفات، ممکن بود هیچ وقت قادر به ادامه تحصیل نباشند.(عادل، 1383،ص 50)
در عصر حاضر نیز به صورت پیشرفته ، شاهد تأمین هزینه ی روشنفکران و تیزهوشان از سوی مراکز مهم علمی جهان هستیم؛ که متاسفانه مسلمانان به دلیل کم رنگ شدن این مسئله در درون آن ها از این سبقه نیز ، عقب ماندند.
ب- تأسیس مراکز آموزشی
یکی از عللی که باعث شکوفایی و توسعه تمدن عظیم اسلامی و رشد علمی جامعه مسلمین شد ، نظام یافتن امر پژوهش و دانش اندوزی و فراهم بودن امکانات تحصیل برای دانشمندان و محققین بود و این امکان بیش ترا ز محل درآمد موقوفات مدارس و اماکن آموزشی ، ایجاد می شد.
اوقاف از نظر درآمد و بهره مسمتر، از بهترین و بیش ترین منابع درآمد، برای تعلیم در جوامع اسلامی بوده و پایداری تعلیم در کشورهای اسلامی ، طی قرن ها در مراکز آموزشی و دانشگاه های اسلامی به این منبع مالی بستگی داشته است.
واقفین برای پیشبرد علم و بالا بردن توانایی های فرهنگی جامعه به تأسیس مدارس توجه می کردند. مدارس قدیم عموماً و برخی از مدارس جدید، با در آمد موقوفات اداره می شدند که در این صورت حقوق مدرسین، کمک هزینه تحصیلی دانش آموزان و طلاب، حتی وسایل تحصیلی نیز در نظر گرفته می شد. (امیدیانی، 1384، ص59)
متأسفانه عدم پیگیری این مسئله باعث کم رنگ شدن آن در عصری شده که مراکز علمی دنیا و دانشگاه های معتبر دنیا اکثراً از موقوفات اداره می شوند مثلا مراکز آموزشی یهود در کلیه ی نقاط عالم به صورت موقوفه بوده و کلیه ی هزینه های آن از سوی خیرین اداره و تأمین می گردد.
تأثیر وقف بر استقلال اقتصادی و رشد توسعه
وقتی سخن از تأثیر وقف بر استقلال اقتصادی و رشد و توسعه مطرح می شود؛ هرگز به این معنا نیست که وقف به تنهایی ، می تواند همه ابعاد و زوایای گوناگون اقتصاد یک ملت را دربر گیرد، بلکه منظور این است که وقف، به عنوان یک سرمایه ی عظیم مالی ، می تواند در این سمت و سو دارای نقشی سازنده و قابل توجه و سهمی بزرگ باشد.حقیقت این است که می توان سرمایه های عظیم اوقاف را نیز همانند دیگر سرمایه ها با رعایت همه ی جوانب وقف، موازین شرع و اهداف واقفان در فرآیند فعالیت های تولیدی و خدماتی قرار دارد و آن ها را از حالت رکود خارج کرد تا بدین وسیله هم به رشد و توسعه و استقلال اقتصادی کشور کمک قابل توجهی شده باشد و هم روز به روز بر سرمایه های اوقاف افزوده شد. (حائری یزدی، 1380،ص 422)
درخصوص نقش سازنده ی موقوفات، بر روند اقتصادی کشور ، می توان به این سخن بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در کتاب صحیفه ی نور اشاره کرد که فرموده اند: »اگر تبلیغات دولت رایج گردد؛ خواهیم دید که از همین نذر، وصیت و وقف چه خدمت هایی به کشور و توده می شود« و بی شک نیمی از اداره ی کشور را این گونه چیزهای می چرخانند.
استقلال اقتصادی ، بنیان و ریشه ی فعالیت های فرهنگی است؛ لذا در اندیشه ی دینی که اصل استقلال مردم و مؤمنین را برای رسیدن به کرامت ذاتی انسان مورد توجه قرار می دهد؛ تأمین معاش دنیوی مردم مبنای تامین معاش معنوی آن ها به شمار می رود؛
لذا سیستم وقف به مدد کمک جامعه ی اسلامی ، برای پیش برد اهداف عالیه ی اسلامی تنظیم شده است.
تأثیر وقف بر تحقق رفاه عمومی و عدالت اجتماعی
وقف ، یکی از برترین و پر دوام ترین مظاهر احسان و نیکوکاری و کمک به مصالح جامعه و تنظیم امور اجتماعی است و می توان به جرات ادعا کرد که اگر اوقاف یک کشور، در مسیر صحیحی به راه انداخته شود و واقفان به راه معقول و درستی هدایت شوند؛ بسیاری از مشکلات اجتماعی از میان می رود و کمک شایانی به اوضاع اجتماعی جامعه می شود. (فیض ، 1373، ص 104)
هر چند در احکام اسلامی ، راه های دیگری برای تنظیم عدالت اجتماعی از قبیل زکات، خمس، صدقه و ... بیان شده، اما ماندگارترین حکم که با روح انسان نیز ارتباط برقرار می کند؛ مسئله ی وقف است.
تأثیر موقوفات بر تأمین بهداشت جامعه
برخورداری از خدمات بهداشتی، درمانی یکی از حقوق مسلم فردی واجتماعی است و حفظ بقاء، پایداری و نشاط جوامع مستلزم به کارگیری و رعایت اصول و قواعد بهداشتی است و هر چند جوامع در جهت ارائه ی خدمات و آموزش های بهداشتی و نکات ایمنی فعال تر باشند به همان نسبت آسایش و رفاه عمومی و امنیت جامعه گسترش می یابد.مسلمانان با پیروی از پیامبر گرامی (ص) و اهل بیت پاک او که پایه گذاران اولیه ی موقوفات بوده اند؛ در طول تاریخ با توجه به نیازهای روز جامعه ی خود و به منظور رفع کمبودهای مادی ومعنوی مردم یا توسعه ی علم و دانش و فرهنگ و بهداشت و امور عام المنفعه و رواج احسان و نیکوکاری ، املاک و مستغلاتی را در جهت احداث مکان های آموزشی و بهداشتی و بیمارستان ها ، درمانگاه ها، و .. وقف نموده اند. (امیدیانی، 1377، ص 17)
متولیان اموال موقوفه از درآمد اوقافی که دارای موارد مصرف فی سبیل الله و مانند آن هستند می توانند به مصرف این چنینی اختصاص دهند و برای انسان های پاک دل ونیک اندیشی که دوست دارند صدقه ی جاریه ای از خود بر جای گذارند؛ تا بدین وسیله حیات و زندگی خود را جاودانه کنند؛
چه کاری بالاتر و ارزشمندتر از این که بخشی از ثروت فناپذیر خود را به احداث مراکز درمانی و یا تهیه ی وسایل مورد نیاز این مراکز، به ویژه در مناطق محروم کشور اختصاص دهند و از این راه بالاترین خدمت را به بندگان خدا ارائه دهند. (حائری یزدی ، 1380،ص 426)
مصارف وقف
در میان وقف نامه های زیادی که از گذشته ها به دست ما رسیده است؛ برخی از آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده ، که حکایت از همت عالی و بینش عمیق و انسان دوستی واقف یا واقفین آنها دارند و بیانگر روح لطیف آنان می باشند؛چراکه آن ها در زمان هایی که در هیچ فرهنگ و تمدنی فقرا، مستمندان ، یتیمان و بیماران فکری نشده بود و آنان در فقر و محرومیت، از همه ی حقوق انسانی به سر می بردند؛ و اقفان، با الهام از مکتب حیات بخش اسلام، املاک و اموال زیادی ، برای فقرا و محرومین اختصاص داده بودند. (سلیمی فر،1370، ص 62 )
مصارف و کارکردهای وقف در شرایط زمانی و مکانی خاص خود، از موثرترین عوامل توسعه بوده اند امروزه مصارف موقوفات در صورت تطبیق با مقتضیات زمان و شرایط جدید، یکی از مهم ترین شاخص های توسعه به شمار می روند.
لذا در این بحث برای ارائه ی الگوی مناسب از مصارف جدید وقف، لازم است به تاریخچه ای گذرا ازمصارف وقف در هر عصری به صورت شاخص های تاریخی بپردازیم ؛ در این قسمت به دو تقسیم اساسی اشاره داریم؛ یکی وقف از منظربزرگان مذهبی و منظر دیگر، مصارف وقف، به صورت گذرا از نهادهای وقفی کشورهایی که در این زمینه کار کرده اند.
وقف در سیره ی معصومین
سنت وقف در اشکال مختلف به صورت یک سیره ی جدید و متداول، از زمان پیامبر اکرم (ص) تا حضرت مهدی (عج) جریان داشته است و این بزرگواران خود، متولیان موقوفات بودند.
الف) وقف در سیره ی حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص)
بی شک اولین واقف در اسلام، شخص رسول اکرم (ص) است ، که به همراه گسترش فرهنگ اسلام،
سیره ی صدقات جاریه را نیز پایه گذاری فرموده است؛ در تاریخ اسلام، اولین بنای وقفی، مسجد قبا و پس از آن مسجد النبی، می باشد که با دستان مبارک ایشان بنا شده و اولین وقف خیریه ای ، وقف مخیرق است که در سال سوم هجرت ، هفت بوستانی را که به آن حضرت هبه شده بود ؛ وقف کردند و تولیت آن را به حضرت زهرا (س) واگذار کردند.
ب) وقف در سیره ی حضرت فاطمه (س)
دخت گرامی پیامبر (ص) دارای هفت بوستان بودند که همه ی آن ها را در راه رضای خداوند و پیوند با نزدیکان و بستگان وقف فرزندان عبدالمطلب وهاشم کردند و سرپرستی آن ها را به ترتیب ،به امیرالمؤمنین علی(ع) ، امام حسن مجتبی (ع) و امام حسین (ع) واگذار کردند.
ج) وقف درسیره ی امام علی (ع)
سنت وقف، خصلت ائمه ی معصومین (ع) و خاندان پاک پیامبر خدا (ص) بوده است؛ اما بی شک در این میان ، بیش ترین موقوفات مربوط به مولا علی (ع) است و دوران خانه نشینی 24 ساله ی امام علی (ع) فرصت بسیار مناسبی را برای آن حضرت محیا کرد؛
تا مروّج الگوها و سنت های حسنه ی اسلامی در بخش های مختلف علمی ، اجتماعی و اقتصادی، براساس تعالیم عالیه ی اسلام باشند؛ به همین دلیل آن حضرت موفق شد؛ موقوفات گسترده ای از خود به یادگار گذارد. (شفیعی ، 1382،ص ص 75-69)
در اهمیت موقوفات امیرمومنان علی (ع) ، همین بس که طبق نقل مورخان معتبر، درآمد سالانه ی موقوفات ایشان چهل هزار دینار بوده است که صرف وجوه خیر و گسترش اسلام و خدمت به محرومین شده است.
آبهای موقوفه امام علی (ع)
در سرزمین خشک و سوزان عربستان مسئله ی آب از اهمیت والایی برخوردار بوده است و به همین دلیل امام علی (ع) چاه ها و قنات های بسیاری را حفر کرده اند.اکنون در راه مدینه به مکه منطقه ای به نام (بئرعلی) است که همان چاه هایی است که به دست علی (ع) ایجاد شده است و برای مصرف حجاج وقف گردیده است.
در کتاب های بحار الانوار، وسائل الشیعه و سایر کتب معتبر شیعه ، این روایت را از قول امام صادق (ع) نقل فرموده اند : پیامبر خدا زمینی راکه از انفال بود ، بین مسلمانان تقسیم کرد و علی (ع) سهم خود را وقف کرد .
و در آن زمان قناتی حفر کرد و آن جا را (ینبع) نامید و فرمود: »این آب وقف است بر زائرین خانه ی خدا و رهگذرانی که از این مکان می گذرند و هیچ کس حق فروش یا بخشش آن را ندارد و فرزندانم هرگز از این ارث نمی برند و چنان چه کسی بعد از من آن را بفروشد و یا ببخشد پس به لعنت خدا و فرشتگان و همه ی مردم گرفتار شود؛ و خدا هیچ عمل نیکی را از او نپذیرد.«
مسجدهای وقفی حضرت علی (ع)
به گواهی تاریخ، مسجد نخستین رقبه وقفی بوده است که در فرهنگ اسلام پایدار گشته است و بی تردید از محورهای گسترده ی ارزیابی وقف مساجد موقوفه، از صدر اسلام تا امروز در سراسر جهان اسلام است.در روایتی از کتاب بحار الانوار و مناقب آل ابیطالب، تعدادی از مساجد موقوفه، مربوط به علی (ع) است که عبارتند از : مسجد فتح در بین راه مکه و کوفه، مسجد مقابل قبر حضرت حمزه، مسجدی واقع در کوفه و مسجد جامع شهر بصره همه ی این ها به وسیله ی علی (ع) ساخته و وقف گردیده است.
نخلستانهای وقفی امام علی (ع)
این سنت تشکیل نخلستان های وقفی یکی از زیباترین سنت هایی است که در فرهنگ تشیع پایه ریزی شده و هم اکنون در مناطق جنوبی ایران نخل های موقوفه فراوانی وجود دارد که شیعه از مکتب علی (ع) آموخته است.
در بررسی چند مقوله ای از مصارف وقف از دید امام ، باید به بصیرت و آینده نگری امام در انتخاب موضوعات وقفی اشاره نمود؛ آبادانی، واحیای زمین های خالی و رفاه حال مؤمنان، توجه به فقرا در کلیه موقوفات امام، مورد توجه خاص است و با توجه به عصر و زمان خود این مقوله ها را رعایت نموده اند.
د)- وقف و خدمات عالمان دینی
دنیا با همه ی زینت ها و ظاهر فریبنده اش ، اولیای خدا و مردان بزرگ را نمی تواند بفریبد. اولیای خدا اعمالی را با زحمات طاقت فرسا ، انجام می دهند ولی ثمره ی آن را برای استفاده ی دیگران وقف می کنند. عالمان دینی، علاوه بر این که خود را وقف ترویج علم و دین می کنند؛ از وقف مال خویش نیز دریغ نمی ورزند.و موقعیت دینی و اجتماعی خود را ، در راه احیاء و نگهداری موقوفات به کار می بندند. افرادی همچون : آیت الله حائری، علامه حلی، شهید اول، امام خمینی (رحمة الله علیه) و حضرت آیت الله خامنه ای از کسانی بوده اند که در راه اعتلای وقف، گام های بزرگی برداشته اند ، که در اینجا به چند مورد از اقدامات این بزرگواران اشاره می کنیم:
الف) مرحوم آیت الله حائری : ایشان در عصری، زندگی می کردند که عدالت اجتماعی در جامعه، آرزویی دست نیافتنی بود؛ در کوچه و بازار و معابر عمومی شهر قم ، خصوصاً اطراف حرم مطهر حضرت معصومه (ع) وجود فقرا و تهیدستان که به گدایی روزگار می گذراندند، چهره ی زشتی به این شهر مقدس داده بود؛ ایشان نیز از وضع نابسامان رنجیده خاطر بودند.
و در پی چاره ای می گشتند؛ پس محلی را به نام »خانه فقرا« برپا کردند و مستمندان شهر را در آن مکان گرد آوردند؛ بدین ترتیب صدقات و کمک های مالی مردم خیّر و نیک اندیش را در مسیر صحیح و صرف اداره ی آن محل کردند.
ب) علامه حلی (رحمة الله علیه) : ایشان نواحی وسیعی را با امکانات خود آباد و برای استفاده ی عموم وقف کردند؛ علامه نهرهای آب را با پول و ثروتش زنده کرد و این آبادی ها به کسی تعلق نداشت و در زمان حیاتش آن ها را وقف کرد.
ج) شهید اول (رحمة الله علیه) : ایشان بعد از بازگشت از هجرت علمی خود در زادگاهش (جزین) مدرسه ای تأسیس کرد این مدرسه از بقیه ی مدارس »جبل عامل« پیشرفته تر و در تدریس فقه و اصول پیشگام تر بود.
د) امام خمینی (رحمة الله علیه): ایشان در طول حیات با برکت خویش در احداث ، تعمیر و احیاء مساجد، مصلاهای نماز جمعه و مراکز آموزشی و فرهنگی نقش به سزایی داشتند.
هـ ) آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) : ایشان تاکنون نزدیک به شش هزار نسخه نفیس خطی را به کتاب خانه ی مرکزی آستان قدس رضوی وقف کرده اند؛ بر همین اساس، ایشان بزرگترین واقف کتاب های خطی آستان قدس رضوی هستند.
نهادهای وقفی و خیریه ای در آمریکا
از آنجایی که بنیادها ، نهادها و موسسه های خیریه جهان غرب ، در اهدافی چون خدمت عمومی به مردم و نیز دانش ، با نهاد وقف اسلامی تشابه دارند و ساختار اداری این گونه نهادها مانند داشتن آیین نامه، هیأت امنا، هیات مدیره، و غیره با نهادهای خیریه یا حتی با موقوفات اسلامی مشابهت دارد،شناخت آنها و استفاده از مشکلات و تجربه هایشان تا آنجا که با اصول فرهنگی و دینی اسلام تعارض نداشته باشد،مفید خواهد بود؛ خصوصاً اگر بدانیم که دانش و تجربه نهادهای خیریه ی غرب اصولاً از مشرق زمین و از موقوفات اسلامی گرفته شده است.
در آمریکا (موسسه خیریه) نهادی است غیر تجاری، غیرانتفاعی و غیر دولتی که با هدف آماده ساختن و بالا بردن سطح افراد و یا موسسات مردمی و یا دولتی، کمک های مالی را به نهادهای غیر انتفاعی دیگر از جمله جمعیت های خیریه می رساند.
در امریکا اتحادیه نهادهای خیریه عهده دار جمع آوری اطلاعات و انتشار راهنمای نهادهای خیریه در امریکا می باشد و مؤسسه خیریه ، مؤسسه ای است غیر انتفاعی و غیر دولتی که دارای صندوق وقفی و منبع مالی مخصوص به خود است به گونه ای که می تواند هزینه فعالیت های آموزشی، مذهبی، خیریه یا هر خدمت عمومی دیگر را تامین کند،به خصوص از راه کمک به نهادها و مؤسسات خیریه دیگر که با همان اهداف فعالیت می کنند.
1- شرایط مؤسسات خیریه در امریکا
الف) انجام فعالیت های خیریه ، مانند کمک های مالی به نهادهای خیریه دیگر یا به افراد نیازمند ،یا داشتن توانایی اجرای طرح های تحقیقاتی و اجرایی برای یک نهاد علمی ، پژوهشی یا هر موسسه خیریه دیگر.
ب) زیر نظر هیأت مدیره یا هیات امنا اداره شود.
ج) کمک ها یا هدایای نقدی ، مستغلات ، اوراق بهادار مالی، از نیکوکاران دریافت کند یا در صدی از مالیات بردرآمد ، اشخاص را در چارچوب قانون کسر کند.
د) از دولت مستقل بوده و به صورت مستقیم فعالیت کند.
هـ) از آن جا که غیر انتفاعی می باشد به دنبال سود و منافع نباشد.
و) این مؤسسه جزء مؤسسه های معاف از مالیات بر در آمد است.
2- انواع کمک ها و فعالیت ها
مؤسسات خیریه ، کمک های مالی بسیاری با اهداف متنوع و فعالیت های گوناگون و متعدد از مراکز آموزشی و پزشکی گرفته ، تا خدمات انسانی و اجتماعی و سازمان های حقوق بشر را انجام می دهند، البته اکثر کمک ها به دانشگاه ها و مراکز آموزشی بوده و مقدار کمتری به نهادهای دینی و مذهبی اختصاص دارد.
3- نظارت دولت بر نهادها
حکومت فدرال، گزراش های مالی و عملکرد و نهادهای خیریه را سالیانه با انتخاب نمونه هایی از آن ها به طور دقیق بررسی می نماید؛ گاهی نیز یکی از مقامات رسمی از دفتر موسسه ی خیریه بازدید به عمل آورده و دفاتر عواید مالی و پرداختی ها را نظارت می کند؛ هم چنین دادستان کل ایالت به گزارش ها مراجعه کرده و آن ها را با قوانین حاکم بر عملکرد و خیریه تطبیق می دهد. (بوریس، 1386، ص ص 93-81)
وقف در فرانسه
فرانسویان ازدیرباز موقوفات و هدایای خویش را به کلیسا و نهادهای مذهبی می سپردند تا در امور خیریه مصرف شود، سی سال پیش برای سامان دادن به اوقاف و امور خیریه و برای استفاده بهینه از تلاش های پراکنده و فردی نیکوکاران و خیرین ، بنیاد »اوقاف و امور خیریه فرانسه« تشکیل شد.بیش ترین حجم فعالیت های کیفی این بنیاد، در بخش امداد رسانی و کمک های دایمی و یا مقطعی متمرکز می شود و عواید موقوفات، صرف فعالیت هایی از قبیل زیر می شود:
1- امداد رسانی به سالمندان
در ابتدای شروع به فعالیت بنیاد اوقاف و امور خیریه ی ، فرانسه ، برنامه ی آن برای کمک به سالمندان به شکل موردی و مقطعی بود و مبالغ جمع آوری شده را برای کمک به طرح های مربوط به سالمندان از قبیل : خرید رادیو و تلویزیون، خانه های سالمندان ، اتصال خطوط تلفن اختصاص دادند.
یکی از فعالیت های مهم این قبیل تجهیز و راه اندازی شبکه های زنگ اخبار و وضعیت قرمز نزد سالمندان بود و با اتصال به این شبکه ها سالمندان به مجرد احساس کوچک ترین ناراحتی تحت مداوا و مراقبت های لازم و و فوری قرار می گرفتند.
2-فعالیت های جوانان
این بنیاد در سال 1977 بخشی از تلاش هایش را به برنامه های جوانان و کودکان اختصاص داد، بخش جوانان در دهه نود میلادی فعالیت های خویش را به دادن بورس به جوانان، متمرکز ساخت تا آنان به خودکفایی و استقلال مالی دست یابند . کمک هزینه های سفر نیز در اختیار آنان قرار گرفت
تا بدین وسیله ضمن آشنایی با سایر ملت ها و سایر آداب و رسوم، روحیه ی مدارا با دیگران در آنان تقویت شود و به جوانانی که طرح های اجتماعی و انسانی داشتند؛ بورس هایی داده شد تا طرح هایشان را اجرا کنند.
3- بهداشت و سلامت همگانی
توجه بنیاد اوقاف و امور خیریه به امداهای بهداشتی و درمانی از سال 1970 آغاز شد و کمک به بیمارستان ها، یکی از فعالیت های مهم بنیاد بود ؛ این بنیاد با مشارکت مالی در تهیه و پخش فیلم های آموزشی تلاش می کند؛ تا کودکان با برخی بیماری ها و راه های پیشگیری و علاج آن آشنا شوند.
در پی گسترش و شیوع بیماری ایدز نیز بنیاد، به انجمن هایی که در جهت امکان و پذیرش بیماران مبتلا به ایدز فعالیت های می کنند ؛ کمک های شایانی کرد.(فرشتیان، 1381، ص ص 91-87)
راهکارهای گسترش فرهنگ وقف
و از شور و اشتیاق ، به سستی و کم توجهی بدل شد؛ تا آن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی،برخی نهادها برای گسترش این هدف ارزشمند ، گام های موثری برداشتند با این حال هنوز در آغاز راه هستیم و برای رسیدن به اوج هنو راهی بس طولانی در پیش داریم.
برخی از راههایی که به نظر می رسد در رونق بخشی به اوقاف و افزایش آن مؤثر باشند، عبارتند از :
افزایش بهره وری موقوفه ها
اگر بهره وری موقوفه ها افزایش یابد، مردم به نقش و اهمیّت وقف در جامعه بیش تر پی می برند و تلاش می کنند آن را در برنامه های خویش قرار دهند. توسعه موقوفه های کشور ، در سایه ی افزایش بهره وری به دست می آید .که نتیجه ی استفاده ی بهینه از استعدادهای انسانی و مادی است. بهبود روش های بهره برداری، تنوع بخشیدن به موارد مصرف اوقاف، استفاده از منابع انسانی شایسته و جلب نیروهای کارشناس و فعال ، استفاده از اصول مدیریت، به ویژه برنامه ریزی اقتصادی، در اداره ی موقوفه ها و عزم ملی برای تبلیغ گسترده ی وقف برخی از راهکارهای پیشنهادی موثر در بهره وری موقوفه ها هستند.
تبلیغات درست و پیوسته
یکی از راه های گسترش فرهنگ وقف، تبلیغات درست و پیوسته است. ریشه دار کردن باورهای دینی مردم ، افزایش آگاهی مردم، بیان جایگاه اوقاف در اسلام و جوامع اسلامی، یادآوری فایده های فراوان دنیوی و اخروی وقف، تجلیل و تشویق واقفان، معرفی موقوفه های بزرگ و موارد مصرف آنها، ازجمله زمینه های تبلیغ وقف به شمار می روند.حمایت قانونی از اوقاف و واقفان
در قوانین جمهوری اسلامی ایران به ویژه در قانون اساسی، از موقوفه ها حمایت شده است اما رویکرد دیگر قوانین نیز به موقوفه ها و واقفان باید بیش از پیش ،حمایتی باشد تا زمینه های حفظ و گسترش موقوفه ها را فراهم سازد؛ به گونه ای که واقفان، قانون را حامی خود و موقوفه هایشان بدانند.تصویب قوانین حمایتی در زمینه ی اوقاف و واقفان، در احیا و گسترش موقوفه ها، مؤثر است و بازنگری درقوانین و مقررات موجود با توجه به نیازهای روز دارای اهمیت فراوان می باشد.
هدایت و جهت دهی واقفان
عامل مؤثر در پیشرفت اقتصادی کشور و تحقق اهداف وقف و عملی شدن انگیزه های واقفان، جهت دهی واقفان به سوی بر طرف کردن نیازهای روز جامعه است.بنابراین، در کنار تشویق مردم به وقف لازم است، نیازهای روز جامعه ، معرفی گردد تا وقف موقوفه ها به آن سو جهت دهی شوند. اگر وقف افزون بر برآورده کردن نیازهای مذهبی ، فرهنگی و آموزشی، در کارهای عمرانی ، صنعتی و سرمایه گذاری در کارهای تولیدی نیز نقش داشته باشد؛ نسل جدید نیز به وقف روی خواهد آورد و موقوفه های فراوان و تازه ای شکل خواهد گرفت. ( ملایی پور ، 1384 ، ص ص86 -81)
نتیجه
خداوند سبحان ، در آیه های متعددی، مؤمنان را به پرداختن صدقه و انفاق مال، تشویق و ترغیب می کند؛ تا از این راه بتوانند؛ سعادت اخروی خویش را فراهم سازند. یکی از مطلوب ترین صدقات، وقف است که از ویژگی جاریه بودن و استقرار داشتن پاداش، برای وقف کننده؛ برخوردار است.البته در قرآن آیه ای که به صراحت بر وقف دلالت نماید؛ وجودندارد. اما می توان گفت: فقهای امامیّه، وقف را مشروع و ممدوح می دانند و فقهای سایر مذاهب اسلامی نیز با اکثریت قریب به اتفاق، موافق قول امامیِّه هستند.
دانشمندان اسلامی، در طی قرون و اعصار، برای استنباط احکام، از دو منبع کتاب و سنت، رنج های فراون برده اند و حاصل کوشش های آنان، کتب فقهی متعددی است که به منزله ی میراث بزرگی برای ما به یادگار مانده است.
یکی از مباحثی که در کتاب های فقهی مطرح گردیده و در زوایای آن موشکافی شده است؛مسئله ی وقف می باشد که آثار عملی آن، هزاران رقبه ی وقفی است که در اطراف و اکناف سرزمین های اسلامی بر جای مانده و منشأ خیرات و مبرّات شده است.
سنت حسنه ی وقف به علت اهمیت و نقشی که در فقر زدایی و کمک به محرومین و مستمندان و پر کردن فاصله های طبقاتی در صدر اسلام داشت؛ خیلی زود جایگاه واقعی خود را یافت و رونق های بسیاری گرفت و اکنون نیز کلیه ی مذاهب اسلامی، وقف را پشتوانه ی اجتناب ناپذیراقتصاد ملی و اقتصاد اسلامی دانسته؛ و هدف اصلی وقف را تحقق منافع عمومی، تأمین آسایش جامعه،
بهبود سطح زندگی مردم، تأمین بهداشت جامعه، بازسازی و توسعه ی اماکن مذهبی؛ گسترش آموزش علوم فقهی و مذهبی و علاوه بر این ها، اهتمام به امور کشاورزی ، صنعتی و بازرگانی می دانند.
مصارف و کارکردهای وقف، در شرایط زمانی و مکانی خاص خود، از مؤثرترین عوامل توسعه بوده اند؛ امروزه نیز مصارف موقوفات درصورت تطبیق با متضیات زمان و شرایط جدید، یکی از مهم ترین شاخص های توسعه به شمار می روند.
مصرف موقوفات و عایدات آن ها ، به لحاظ انگیزه و نیت واقفین، به مصارف فرهنگی و علمی، رفع نیازها اقتصادی، ترویج مذهب، مصارف اجتماعی و بهداشتی، مصارف امنیتی و مصارف خدماتی تقسیم می شوند.
امروزه در سراسر دنیا و در همه ی فرهنگ ها، سنت زیبا و والای وقف را پدیده ای سودمند می دانند و کم وبیش از موقوفات استفاده می کنند. در کشورهایی مانند امریکا، کانادا، فرانسه، کویت،سودان، و دیگر کشورها، شیوه ها و ابزارهای نوینی جهت بهره وری و سرمایه گذاری اموال وقفی در جهت افزایش در آمد بهره وری آن ها به عمل آمده است که این اقدامات، سبب شده تا نهاد وقف، به عنوان نهادی مدنی و مؤثر، در کنار نهادهای مدنی و دولتی دیگر قرار گیرد و نقش عمده ای در برنامه های توسعه ی این کشورها ، داشته باشد.
منبع: