نویسنده: سید مصطفی طباطبایی (1)
اصفهان در دوران صاحب بن عباد : پس از آن که فخر الدوله با درایت اسماعیل بن عباد وزیر وقت بویهیان توانست به تخت حکومت آل بویه تکیه زند، اصفهان را مرکز حکومت خود قرار داد و اصفهان برای اولین بار پس از فتح مسلمانان پایتخت یکی از حکومت های ایران اسلامی شد که از آن به عنوان یکی از دوره های طلایی تاریخ این شهر سخن به میان می آورند.
بویهیان در این شهر با ساختن قلعه تبرک، توانستند سیستم اداری منظمی جهت اداره سرزمین های تحت حکومتشان ایجاد نمایند. متأسفانه از قلعه تبرک امروزه بقایایی اندک باقی مانده و آن عظمت و اقتدار دوران آل بویه دیگر وجود ندارد. از آثار دیالمه در این شهر که به همت صاحب بن عباد ایجاد گردید می توان به مسجد جامع جور جیر اشاره کرد. المافروخی در محاسن اصفهان درباره این مسجد می نویسد : «دیگر مسجد جامع صغیر، معروف به «جورجیر»، بناى آن فرموده كافى الكفاة صاحب عبّاد، و به فضیلت ارتفاع مكان و استحكام نهاد آن و صلابت گل، مسجد عتیق از او غریق حیا و خجل. و منارى كه مهندسان عالم، و مقدّران بنى آدم، اجماع و اتّفاق كردهاند بر آنكه كشیدهتر به قدّ، و تمامتر به مدّ، و باریكتر به عمل، و محكمتر به تفصیل، و جمل بر روى زمین، از آن بنا نكردهاند، و به حقیقت، صانع و بنّاى آن، در ابداع و احداث آن شكل بدیع، و قدّ رشیق، غایت استادى، و نهایت پیشكارى، از لطف استدارت، و حسن استقامت حقائق خردهكارى و چابكدستى، به تقدیم رسانیده، و هیچ دقیقهاى از دقایق صنعت، فرو نگذاشته، آن را از گل و خشت راست، چون نخل خرما در زمین كشت، قاعده آن ممهّد بر یك قفیز زمین، قائمه مشیّد بر چرخ برین، ارتفاع قدّ او صد گز، و سطح و شمعه او یك گز در یك گز. و تمامت مواضع و مقامات كه در حدّ عدّ، و حیّز حصر و احصاء آمد از مساجد و خانقاهات و كتبخانهها، فقها را مدارس است، و ادبا را مجالس، و شعرا را مآنس، و متصوّفه و قرّاء را اماكن و محابس...» (المافروخی :1385: 90-91)
در محل مسجد جورجیر، كه تا نیمه قرن یازدهم هجرى آثارى از آن بر جاى مانده بوده است، در فاصله سالهاى 1067 تا 1073 هجرى، به وسیله حكیم داود، طبیب شاه عباس دوم، مسجد حكیم بنا شده است كه هماكنون یكى از بناهاى نفیس دوره صفوى در اصفهان محسوب مىشود. مسجد حكیم چهار در دارد كه دوتاى آنها در جنوب شرقى و جنوب غربى مسجد واقع است و دو در دیگر در شمال و شمال غربى مسجد قرار دارد. در شمال غربى هنوز هم بین اهالى محل به در جوجه یا جوجى معروف است كه تحریف شده اسم جورجیر است و سردر باشكوه دیلمى آن در مردادماه 1335 به وسیله اداره باستانشناسى اصفهان از لابلاى قشرى ضخیم از كاهگل خارج شده و از نظر تاریخى ارزش فوقالعاده دارد، زیرا تنها اثر مهم موجود از دورهاى است كه اصفهان پایتخت آل بویه بوده است. سردر مزبور از نمونههاى بسیار عالى هنر آجرتراشى و گچبرى در قرن چهارم هجرى است و فعلا در ردیف سایر بناهاى قدیمى گنجینه اصفهان در معرض تماشاى سیاحان قرار دارد. (هنرفر: 1386: 107)
از دیگر بناهایی که با اسم صاحب بن عباد عجین شده است. صفه صاحب در مسجد جامع اصفهان را باید نام برد. گفتهاند كه صاحب اسماعیل بن عباد در ایوان مزبور به تدریس مىپرداخته است؛ ولى در هر صورت با توجه به تحولات ساختمانى و تغییر و تبدیلهایى كه به عمل آمده اكنون نمىتوان سبك ساختمان ایوان صاحب را بدرستى تمام تعیین نمود، زیرا از نظر شناسایى سبكهاى مختلف ساختمانى و آنچه از فحواى كتیبههاى موجود برمىآید، ایوان جنوبى و سایر ایوانهاى واقع در شمال و شرق و غرب مسجد كه در نتیجه مسجد را به شكل «چهار ایوانى» درآورده است از ملحقات اوایل قرن ششم هجرى، یعنى دوره دوم عهد سلجوقى، است و تزیینات كاشیكارى و الواح و كتیبهها و سنگهاى مرمر نیز در قرن نهم و دهم و یازدهم هجرى افزوده شده است و متعلق به دوره حكمرانى حسن بهادر خان معروف به اوزون حسن و پادشاهان صفوى مانند شاه اسماعیل و شاه طهماسب اول و شاه عباس ثانى است.( هنرفر: 1386: 108-107)
فرزندان صاحب بن عباد :
آن چه در تاریخ بیان شده این است که اسماعیل بن عباد فقط یک فرزند دختر داشته است که آن را هم به تزویج ابو الحسن علی اطروش همدانی در آورد و حاصل این ازدواج دو فرزند پسر بود یکی عباد که بدون اولاد از دنیا رفت و دیگری ابو الفضل حسین ملقب به « الراضی» که نه فرزند داشت که یکی از آن ها ابو الفتح محمد نامیده می شد و فرزندش عباد بود که پسری به شرف شاه معروف به گلستانه داشت که وی جد سادات گلستانه به شمار می آید که از همان زمان تا کنون جمعی از فضلا و علما در این خاندان تربیت شده اند (مهدوی :1387: 304).
وفات صاحب بن عباد : صاحب بن عباد در سال 385 قمری در ری بیمار شد و به همان بیماری در گذشت. وی حتی در بستر بیماری نیز برای دوام حکومت آل بویه می اندیشید به گونه ای که در دیدار فخر الدوله وصیت کرد « من در این مدّت به قدر وسع و امكان در رواج دولت این خاندان كوشیدم تا نام پادشاه در اقطار عالم به نیكى اشتهار یافت. (اكنون بنده مشرف ارتحال است از این سراى فانى به سراى باقى). اگر پادشاه بر سبیل سابق سلوك فرماید بركات آن به روزگار همایون او بازگردد و بنده را در آن نامى نباشد، و بنده به این راضى است كه حامل الذّكر باشد و پادشاه به نام نیك اشتهار یابد. امّا اگر خلاف آن ظاهر شود چون آفتاب بر عالمیان روشن گردد كه آن قواعد ساخته و پرداخته من بود و این صورت ملك و دولت را زیان دارد و از آن خللها متولّد شود. امید مىدارم كه پادشاه به قول اصحاب اغراض و مردم مفتن عمل نكند و عنان اختیار از صوب صواب منحرف نگرداند. فخر الدّوله گفت: ان شاء اللّه تعالى چنین كنم. امّا به وعده وفا ننمود...» (تتوی: 1382: ج3: 1983)
صاحب بن عباد در صفر سال 385 در ری بیمار شد و در گذشت هنگامى كه مرد، دروازه رى را بستند و پیرامون خانهاش نشستند و چون جنازه او را بیرون آوردند همه دیالمه و تركها با دیدن تابوت او زمین ببوسیدند و گریبانها بدریدند و به گریه و زارى پرداختند. فخر الدوله پیاده در جلو جنازه او حركت كرد و نعش او را از رى به اصفهان آورده، در محلى از خانهاش نزدیك دروازه طوقچى دفن كردند.
مقبره صاحب بن عباد امروزه یکی تز مقابر زیارتی شهر اصفهان است و مردم این دیار اعتقاد زیادی به زیارت ایشان دارند. این بنا دارای گنبدی به ارتفاع 6 متر می باشد و محوطه داخلی آن شامل گنبد خانه، رواق و حیاط است. فضای داخلی مقبره مسقف به طاق گنبدی است و داخل آن چهار ایوانی است.دیوارهای بقعه با كاشی ساده مینائی رنگ بدون پوشیده شده و ضریح قبر صاحب بن عباد در وسط بقعه زیر گنبد واقع می باشد.
در مرگ صاحب نب عباد عده ای از شعرا به فارسی و عربی مرثیه هایی سرودند که از آن جمله می توان به مرثیه سید رضی جامع نهج البلاغه اشاره کرد. از معاصرین نیز مرحوم عباسعلی ادیب حبیب آبادی دو ماده تاریخ به عربی و فارسی سروده است که مطلع آن ها چنین است :
وفی الجمعه الرابع و عشرین من صفر *** تمکن فی دار الجنان بواده
برحلته قال الأدیب مورخا *** « اولی الصاحب عند النبی بزاده»
رفته از ماه صفر بیست و چهار *** که به بستان بقا کرد وردود
گفت ادیب از پی تاریخ چنین *** « صاحب دین بجنان جای نمود»
(مهدوی: همان)
مقبره صاحبن عباد از قرن چهارم تا کنون به عنوان یکی از زیارت گاه های مردم اصفهان نام برده می شود و همواره مورد احترام بوده است به گونه ای که حتی در طول این زمان افرادی در کنار مقبره ایشان آرمیده اند که در بین این افراد نام مشاهیر مختلفی نیز یبه چسم می خورد که از این بین به دو نفر از ایشان اشاره خواهیم کرد.
حاج مشیر الملک نایینی : حاج میرزا باقر خان معروف بن مشیر الملک نایینی، فرزند علی محمد خان فرزند عبد الوهاب طباطبایی نایینی اصفهانی در سال 1279 هجری قمری در نایین متولد گردید و مدتی در اصفهان در مدرسه نیم آمورد به تحصیل پرداخت و سپس در دستگاه ظل السلطان شاهزاده قاجاری حاکم اصفهان به خدمت پرداخت و سمت منشی گری میرزا حبیب الله خان مشیر انصاری را یافته و پس از فوت مشیر انصاری در اثر عقل و هوش و دانایی ترقی کرده و در دستگاه ظل السطان به ویژه در ایام خالصه فروشی، صاحب قدرت و نفوذ گردیده و ثروت و مکنت زیادی به دست آورد و پس از عزل ظل السطان خانه نشین گردید و به تدریس فقه و حدیث پرداخت.
حاج مشیر الملک نایینی سرانجام در تاریخ یک شنبه ششم ماه صفر سال هزار و سیصد و چهل و هشت در اصفهان وفات یافت و در مقبره صاحب بن عباد به امانت دفن گردید و سپس جنازه وی به کربلا منتقل شد. وی یکی از مؤسسین مدارس جدید در اصفهان می باشد و مدرسه باقریه شهشهان از میسسات او می باشد. سید احمد دیوان بیگی در حدیقه الشعراء از وی صحبت کرده و وی را خوشنویس و شاعر معرفی می کند. از اشعار اوست :
جز دو ابروی تو مغبچه که محراب دل است *** عابدی را نشنیدیم دو باشد محراب (مهدوی :1387: 308)
آیت الله حاج شیخ عباسعلی ادیب :
عالم فاضل، محقق مدقق، عابد زاهد، ادیب کامل، شاعر و نویسنده، از علمای مورد توجه و مدرسین معروف اصفهان می باشد. وی فرزند حاج محمد جعفر در روز جمعه سوم جمادی الأولی سال هزار و سیصد و پانزده هجری قمری در حبیب آباد از روستاهای اطراف اصفهان به دنیا آمد. وی دوران کودکی و نوجوانی را در محل ولادت خود گذراند و تحصیلات مقدماتی را نیز در همان مکان آموخت و سپس برای تکمیل تحصیلات خود و بهره مندی از فضای علمی اصفهان به این شهر مهاجرت کرد. وی پس از مهاجرت به اصفهان در مدرسه الماسیه (پشت میدان امام خمینی فعلی) که زیر نظر آثایان مسجد شاهی اداره می شد ساکن گردید و به تحصیل و تکمیل علوم خود در فقه و اصول و حدیث گردید.
در سال هایی که رضا خان بر روحانیون سخت می گرفت و منبریان را از وعظ و خطابه محروم می ساخت، ایشان برای حفظ لباس مقدس روحانیبت و انجام وظایف شرعی به روستای خود حبیب آباد مراجعت نمود و پس از این که این اوضاع اختناق و خفقان به پایان رسید بار دیگر به اصفهان رفت و مراتب تحصیل خود را از سر گرفت و این بار تا آخر عمر در این شهر ماند و مراتب علمی و عرفانی را طی نمود به گونه ای که یکی از شخصیت های معروف این شهر در دوران خو به شمار می رفت. دکتر کتابی در مورد وی می نویسد : « هم اکنون در اصفهان معمر ترین علماء روحانی این سامان می باشند و یادگاری هستند از آن همه دانشمندان و محققان بزرگ اصفهان که دامن روزگار از ایشان تهی گردیده است » (کتابی : 1375: 250)
وی در دوران تحصیل خود از محضر اساتیدی همچون میرزا احمد مدرس، آثا شیخ محمد رضا ابو المجد نجفی مسجد شاهی، حاج میر محمد صادق خاتون آبادی، آقا شیخ علی مدرس یزدی، محمد علی حبیب آبادی معروف به معلم حبیب آبادی، آقا سید محمد نجف آبادی، شیخ محمد حکیم خراسانی، سید مهدی درچه ای و حاج آقا نور الله نجفی بهره برد. و از بزرگانی هکمچون آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی، حاج آقا منیر الدین بروجردی، آقا سید محمد باقر درچه ای، ملا محمد حسین فشارکی، شیخ محد رضا نجفی مسجد شاهی، حاج میرزا محمد رضا کلباسی ، آقا سید محمد نجف آبادی و سید محمد حجت کوه کمری اجازه دریافت داشتند. (مهدوی: 1387: 309).
شیخ عباسعلی ادیب در طول حیاتشان علاوه بر تحصیل و تدریس تألیفات گران بهایی نیز داشتند که از آن جمله می توان به احسن التقویم (این کتاب به صورت جداولی تنطیم یافته و در تمام سال، ساعت دقیق نصف شب شرعی، اذان صبح، طلوع آفتاب، ظهر و نصف شب حقیقی، غروب آفتاب، مغرب شرعی... می باشد)، ارث الشیعه، مناسک الشیعه، ملحقات قضاوت های امیر المؤمنین، زیارت مدینه (مشتمل بر زیارات حضرت رسول (ص) و حضرت زهر (س) و ائمه بقیع (ع) و حمزه سید الشهداء و سایر اعمال مدینه به صورت مفصل می باشد)؛ کتاب شرح دعای ندبه و کتاب هدیه العباد (شرح حال صاحب بن عباد) اشاره کرد (مهدوی: همان؛ کتابی: همان)
شیخ حیدر علی محقق : از دیگر مدفونینی در بقعه صاحب بن عباد شیخ حیدر علی محقق فرزند حسن می باشد. ایشان در سال هزار و دویست و نود وسه در روستای آدر مناباد برخوار (محسن آباد) دش. وی در سن ده سالگی برای کسب علوم دینی راهی حوزه اصفهان شد و در ابتدا در مدرسه شفیعیه و سپس نیم آورد ساکن شد و به کسب علوم دینی پرداخت و پس از تکمیل دانش خود در اصفهان راهی قم گردید تا در آن جا نیز از محضر علمای این شهر بهره برد. اساتید ایشان در اصفهان و قم عبارت بودند از میرزا محمد علی فرقانی، آقا شیخ محمد علی عالم، آقا شیخ محمد خراسانی، آقا شیخ محمد حسن عالم، آقا شیخ علی یزدی، آثا سید مرتضی خراسانی، سید محمد مهدی درچه ای، آقا سید محمد نجف آبادی، آقا شیخ محمد رضا نجفی مسجد شاهی، سید محمد تقی خوانساری.
وی پس از تحصیل در شهر قم عازم نجف اشرف گردید و در آن جا از محضر آیات عظام میرزا ابراهیم اصطهباناتی؛ آقا سید محمود شاهرودی، آقا شیخ محمد کاظم شیرازی و آقا سید جمال الدین گلپایکانی استفاده برد و پس از آن به اصفهان مراجعت نمود و پس از ازدواج در خانه محقری در خیابان ابن سینا ساکن گردید و سال ها امامت جماعت مسجد ذوالفقار در بازار اصفهان را بر عهده داشت. وی سر انجام در بیستم مرداد ماه سال هزار و سیصد و هفتاد و نه مصادف با هزار و چهار صد و بیست و یک قمری وفات یافت و در مقبره صاحب بن عباد مدفون گردید.
نتیجه :
حکومت آل بویه حکومت شیعه مذهب ایرانی به شمار می رود که در قرن چهارم توانست بر اکثر سرزمین های شرق خلافت عباسی حکمرانی کند و چنان اقتذاری به دست آورد که حتی خلفای عباسی را نیز عزل و نصب کند. دوام این حکومت مرهون زحمات حکام و وزرایی است که با درایت توانستند به عنوان یک حکومت شیعه مذهب دوران طلایی از تاریخ ایران اسلامی را رقم بزنند. در بین وزرای دوران آل بویه، شخصیت صاحب بن عباد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وی توانست در زمانی که اختلافات در خاندان بویه به وجود آمد و می توانست آسیب جدی به ساختار این حکومت وارد کند با تدبیر فخر الدوله دیلمی را بر امور مسلط کند و خود نیز به عنوان وزیر وی در اداره مملکت دخالت نماید و نه فقط جایگاه وزارت این حکومت را داشت، بلکه به فراخور زمان در سلک فرمانده سپاه نیز ظاهر می شد.
علاوه بر منصب وزارت جایگاه علمی شخصیت صاحب بن عباد به گونه ای بود که دوران وی را می توان یکی از ادوار رونق علمی در دوران آل بویه به شمار آورد. وی با تأسیس کتاب خانه ری که زبانزد خاص و عام بود مرکزی برای هم اندیشی علما و فرهیختگان عصر خود فراهم کرد به گونه ای که اکثر عالمان هم عصر وی اقدامات او را ستوده اند و با وی معاشرت و مجالست داشته اند چنانچه در تاریخ ضبط شده که شیخ صدوق که از علمای تراز اول شیعه و هم عصر با وی بوده کتاب عیون اخبار الرضا را به وی هدیه کرده است و یا آن که شیخ مفید با کمک صاحب بن عباد کتاب خانه ای را دربغداد تأسیس نمود. این اهتمام ویژه به علما باعث گردید که آوازه صاحب بن عباد بر تارک تاریخ بدرخشد و تألیفاتش همچنان به عنوان تألیفات مهم عالمان شیعی مورد استفاده قرار گیرد و مقبره وی مدفن برخی از اردتمندان و علمای شیعه گردد.
منابع تحقیق :
امینى، محمد امین ( 1428) ؛ بقیع الغرقد فى دراسة شاملة ؛ تهران: مشعر
آقا بزرگ تهرانی (1408) ؛ الذریعه الی التصانیف الشیعه، قم: اسماعیلیان.
تتوى ، قاضى احمد و آصف خان قزوینى (1382) ؛ تاریخ الفی؛ محقق و مصحح، غلام رضا طباطبایى مجد ؛ تهران:انتشارات علمى و فرهنگى
حسینى جلالى، سید محمد حسین(1422) ؛ فهرس التراث، قم: انتشارات دلیل ما .
راوندی، مرتضی ( 1382)، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات نگاه، تهران.
سبحانى، شیخ جعفر (1418)؛ موسوعة طبقات الفقهاء ؛ قم: مؤسسه امام صادق.
قدیانى ، عباس (1387) ؛ فرهنگ جامع تاریخ ایران ج1 و 2 ؛ تهران : انتشارات آرون.
قمى، حسن بن محمد (1385) ؛ تاریخ قم ؛ محقق و مصحح: محمد رضا انصارى، قم : كتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی( ره).
کتابی ، سید محمد باقر (1375) ؛ رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر؛ اصفهان : انتشارات گل ها.
مافروخى اصفهانى، مفضل بن سعد (1385)؛ محاسن اصفهان ، ترجمه حسین بن محمد آوى ؛ اصفهان : سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری .
مهدوی ، سید مصلح الدین (1387) ؛ مزارات اصفهان از قرن سوم هجری تا قرن حاضر ؛ تصحیح و اضافات اصغر منتطرالقائم ؛ اصفهان : دانشگاه اصفهان.
مهدوی، مصلح الدین (1384)؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج 1و 2؛ تحقیق، تصحیح و اضافات: رحیم قاسمی و محمد رضا نیلفروشان. اصفهان : انتشارات گلدسته.
هنرفر، لطف الله (1386) ؛ اصفهان؛ تهران : شركت انتشارات علمی فرهنگی.
یان ریپكا (1381) ؛ تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه؛ ترجمه، عیسى شهابى؛ تهران: انتشارات علمى و فرهنگى
بویهیان در این شهر با ساختن قلعه تبرک، توانستند سیستم اداری منظمی جهت اداره سرزمین های تحت حکومتشان ایجاد نمایند. متأسفانه از قلعه تبرک امروزه بقایایی اندک باقی مانده و آن عظمت و اقتدار دوران آل بویه دیگر وجود ندارد. از آثار دیالمه در این شهر که به همت صاحب بن عباد ایجاد گردید می توان به مسجد جامع جور جیر اشاره کرد. المافروخی در محاسن اصفهان درباره این مسجد می نویسد : «دیگر مسجد جامع صغیر، معروف به «جورجیر»، بناى آن فرموده كافى الكفاة صاحب عبّاد، و به فضیلت ارتفاع مكان و استحكام نهاد آن و صلابت گل، مسجد عتیق از او غریق حیا و خجل. و منارى كه مهندسان عالم، و مقدّران بنى آدم، اجماع و اتّفاق كردهاند بر آنكه كشیدهتر به قدّ، و تمامتر به مدّ، و باریكتر به عمل، و محكمتر به تفصیل، و جمل بر روى زمین، از آن بنا نكردهاند، و به حقیقت، صانع و بنّاى آن، در ابداع و احداث آن شكل بدیع، و قدّ رشیق، غایت استادى، و نهایت پیشكارى، از لطف استدارت، و حسن استقامت حقائق خردهكارى و چابكدستى، به تقدیم رسانیده، و هیچ دقیقهاى از دقایق صنعت، فرو نگذاشته، آن را از گل و خشت راست، چون نخل خرما در زمین كشت، قاعده آن ممهّد بر یك قفیز زمین، قائمه مشیّد بر چرخ برین، ارتفاع قدّ او صد گز، و سطح و شمعه او یك گز در یك گز. و تمامت مواضع و مقامات كه در حدّ عدّ، و حیّز حصر و احصاء آمد از مساجد و خانقاهات و كتبخانهها، فقها را مدارس است، و ادبا را مجالس، و شعرا را مآنس، و متصوّفه و قرّاء را اماكن و محابس...» (المافروخی :1385: 90-91)
در محل مسجد جورجیر، كه تا نیمه قرن یازدهم هجرى آثارى از آن بر جاى مانده بوده است، در فاصله سالهاى 1067 تا 1073 هجرى، به وسیله حكیم داود، طبیب شاه عباس دوم، مسجد حكیم بنا شده است كه هماكنون یكى از بناهاى نفیس دوره صفوى در اصفهان محسوب مىشود. مسجد حكیم چهار در دارد كه دوتاى آنها در جنوب شرقى و جنوب غربى مسجد واقع است و دو در دیگر در شمال و شمال غربى مسجد قرار دارد. در شمال غربى هنوز هم بین اهالى محل به در جوجه یا جوجى معروف است كه تحریف شده اسم جورجیر است و سردر باشكوه دیلمى آن در مردادماه 1335 به وسیله اداره باستانشناسى اصفهان از لابلاى قشرى ضخیم از كاهگل خارج شده و از نظر تاریخى ارزش فوقالعاده دارد، زیرا تنها اثر مهم موجود از دورهاى است كه اصفهان پایتخت آل بویه بوده است. سردر مزبور از نمونههاى بسیار عالى هنر آجرتراشى و گچبرى در قرن چهارم هجرى است و فعلا در ردیف سایر بناهاى قدیمى گنجینه اصفهان در معرض تماشاى سیاحان قرار دارد. (هنرفر: 1386: 107)
از دیگر بناهایی که با اسم صاحب بن عباد عجین شده است. صفه صاحب در مسجد جامع اصفهان را باید نام برد. گفتهاند كه صاحب اسماعیل بن عباد در ایوان مزبور به تدریس مىپرداخته است؛ ولى در هر صورت با توجه به تحولات ساختمانى و تغییر و تبدیلهایى كه به عمل آمده اكنون نمىتوان سبك ساختمان ایوان صاحب را بدرستى تمام تعیین نمود، زیرا از نظر شناسایى سبكهاى مختلف ساختمانى و آنچه از فحواى كتیبههاى موجود برمىآید، ایوان جنوبى و سایر ایوانهاى واقع در شمال و شرق و غرب مسجد كه در نتیجه مسجد را به شكل «چهار ایوانى» درآورده است از ملحقات اوایل قرن ششم هجرى، یعنى دوره دوم عهد سلجوقى، است و تزیینات كاشیكارى و الواح و كتیبهها و سنگهاى مرمر نیز در قرن نهم و دهم و یازدهم هجرى افزوده شده است و متعلق به دوره حكمرانى حسن بهادر خان معروف به اوزون حسن و پادشاهان صفوى مانند شاه اسماعیل و شاه طهماسب اول و شاه عباس ثانى است.( هنرفر: 1386: 108-107)
فرزندان صاحب بن عباد :
آن چه در تاریخ بیان شده این است که اسماعیل بن عباد فقط یک فرزند دختر داشته است که آن را هم به تزویج ابو الحسن علی اطروش همدانی در آورد و حاصل این ازدواج دو فرزند پسر بود یکی عباد که بدون اولاد از دنیا رفت و دیگری ابو الفضل حسین ملقب به « الراضی» که نه فرزند داشت که یکی از آن ها ابو الفتح محمد نامیده می شد و فرزندش عباد بود که پسری به شرف شاه معروف به گلستانه داشت که وی جد سادات گلستانه به شمار می آید که از همان زمان تا کنون جمعی از فضلا و علما در این خاندان تربیت شده اند (مهدوی :1387: 304).
وفات صاحب بن عباد : صاحب بن عباد در سال 385 قمری در ری بیمار شد و به همان بیماری در گذشت. وی حتی در بستر بیماری نیز برای دوام حکومت آل بویه می اندیشید به گونه ای که در دیدار فخر الدوله وصیت کرد « من در این مدّت به قدر وسع و امكان در رواج دولت این خاندان كوشیدم تا نام پادشاه در اقطار عالم به نیكى اشتهار یافت. (اكنون بنده مشرف ارتحال است از این سراى فانى به سراى باقى). اگر پادشاه بر سبیل سابق سلوك فرماید بركات آن به روزگار همایون او بازگردد و بنده را در آن نامى نباشد، و بنده به این راضى است كه حامل الذّكر باشد و پادشاه به نام نیك اشتهار یابد. امّا اگر خلاف آن ظاهر شود چون آفتاب بر عالمیان روشن گردد كه آن قواعد ساخته و پرداخته من بود و این صورت ملك و دولت را زیان دارد و از آن خللها متولّد شود. امید مىدارم كه پادشاه به قول اصحاب اغراض و مردم مفتن عمل نكند و عنان اختیار از صوب صواب منحرف نگرداند. فخر الدّوله گفت: ان شاء اللّه تعالى چنین كنم. امّا به وعده وفا ننمود...» (تتوی: 1382: ج3: 1983)
صاحب بن عباد در صفر سال 385 در ری بیمار شد و در گذشت هنگامى كه مرد، دروازه رى را بستند و پیرامون خانهاش نشستند و چون جنازه او را بیرون آوردند همه دیالمه و تركها با دیدن تابوت او زمین ببوسیدند و گریبانها بدریدند و به گریه و زارى پرداختند. فخر الدوله پیاده در جلو جنازه او حركت كرد و نعش او را از رى به اصفهان آورده، در محلى از خانهاش نزدیك دروازه طوقچى دفن كردند.
مقبره صاحب بن عباد امروزه یکی تز مقابر زیارتی شهر اصفهان است و مردم این دیار اعتقاد زیادی به زیارت ایشان دارند. این بنا دارای گنبدی به ارتفاع 6 متر می باشد و محوطه داخلی آن شامل گنبد خانه، رواق و حیاط است. فضای داخلی مقبره مسقف به طاق گنبدی است و داخل آن چهار ایوانی است.دیوارهای بقعه با كاشی ساده مینائی رنگ بدون پوشیده شده و ضریح قبر صاحب بن عباد در وسط بقعه زیر گنبد واقع می باشد.
در مرگ صاحب نب عباد عده ای از شعرا به فارسی و عربی مرثیه هایی سرودند که از آن جمله می توان به مرثیه سید رضی جامع نهج البلاغه اشاره کرد. از معاصرین نیز مرحوم عباسعلی ادیب حبیب آبادی دو ماده تاریخ به عربی و فارسی سروده است که مطلع آن ها چنین است :
وفی الجمعه الرابع و عشرین من صفر *** تمکن فی دار الجنان بواده
برحلته قال الأدیب مورخا *** « اولی الصاحب عند النبی بزاده»
رفته از ماه صفر بیست و چهار *** که به بستان بقا کرد وردود
گفت ادیب از پی تاریخ چنین *** « صاحب دین بجنان جای نمود»
(مهدوی: همان)
مقبره صاحبن عباد از قرن چهارم تا کنون به عنوان یکی از زیارت گاه های مردم اصفهان نام برده می شود و همواره مورد احترام بوده است به گونه ای که حتی در طول این زمان افرادی در کنار مقبره ایشان آرمیده اند که در بین این افراد نام مشاهیر مختلفی نیز یبه چسم می خورد که از این بین به دو نفر از ایشان اشاره خواهیم کرد.
حاج مشیر الملک نایینی : حاج میرزا باقر خان معروف بن مشیر الملک نایینی، فرزند علی محمد خان فرزند عبد الوهاب طباطبایی نایینی اصفهانی در سال 1279 هجری قمری در نایین متولد گردید و مدتی در اصفهان در مدرسه نیم آمورد به تحصیل پرداخت و سپس در دستگاه ظل السلطان شاهزاده قاجاری حاکم اصفهان به خدمت پرداخت و سمت منشی گری میرزا حبیب الله خان مشیر انصاری را یافته و پس از فوت مشیر انصاری در اثر عقل و هوش و دانایی ترقی کرده و در دستگاه ظل السطان به ویژه در ایام خالصه فروشی، صاحب قدرت و نفوذ گردیده و ثروت و مکنت زیادی به دست آورد و پس از عزل ظل السطان خانه نشین گردید و به تدریس فقه و حدیث پرداخت.
حاج مشیر الملک نایینی سرانجام در تاریخ یک شنبه ششم ماه صفر سال هزار و سیصد و چهل و هشت در اصفهان وفات یافت و در مقبره صاحب بن عباد به امانت دفن گردید و سپس جنازه وی به کربلا منتقل شد. وی یکی از مؤسسین مدارس جدید در اصفهان می باشد و مدرسه باقریه شهشهان از میسسات او می باشد. سید احمد دیوان بیگی در حدیقه الشعراء از وی صحبت کرده و وی را خوشنویس و شاعر معرفی می کند. از اشعار اوست :
جز دو ابروی تو مغبچه که محراب دل است *** عابدی را نشنیدیم دو باشد محراب (مهدوی :1387: 308)
آیت الله حاج شیخ عباسعلی ادیب :
عالم فاضل، محقق مدقق، عابد زاهد، ادیب کامل، شاعر و نویسنده، از علمای مورد توجه و مدرسین معروف اصفهان می باشد. وی فرزند حاج محمد جعفر در روز جمعه سوم جمادی الأولی سال هزار و سیصد و پانزده هجری قمری در حبیب آباد از روستاهای اطراف اصفهان به دنیا آمد. وی دوران کودکی و نوجوانی را در محل ولادت خود گذراند و تحصیلات مقدماتی را نیز در همان مکان آموخت و سپس برای تکمیل تحصیلات خود و بهره مندی از فضای علمی اصفهان به این شهر مهاجرت کرد. وی پس از مهاجرت به اصفهان در مدرسه الماسیه (پشت میدان امام خمینی فعلی) که زیر نظر آثایان مسجد شاهی اداره می شد ساکن گردید و به تحصیل و تکمیل علوم خود در فقه و اصول و حدیث گردید.
در سال هایی که رضا خان بر روحانیون سخت می گرفت و منبریان را از وعظ و خطابه محروم می ساخت، ایشان برای حفظ لباس مقدس روحانیبت و انجام وظایف شرعی به روستای خود حبیب آباد مراجعت نمود و پس از این که این اوضاع اختناق و خفقان به پایان رسید بار دیگر به اصفهان رفت و مراتب تحصیل خود را از سر گرفت و این بار تا آخر عمر در این شهر ماند و مراتب علمی و عرفانی را طی نمود به گونه ای که یکی از شخصیت های معروف این شهر در دوران خو به شمار می رفت. دکتر کتابی در مورد وی می نویسد : « هم اکنون در اصفهان معمر ترین علماء روحانی این سامان می باشند و یادگاری هستند از آن همه دانشمندان و محققان بزرگ اصفهان که دامن روزگار از ایشان تهی گردیده است » (کتابی : 1375: 250)
وی در دوران تحصیل خود از محضر اساتیدی همچون میرزا احمد مدرس، آثا شیخ محمد رضا ابو المجد نجفی مسجد شاهی، حاج میر محمد صادق خاتون آبادی، آقا شیخ علی مدرس یزدی، محمد علی حبیب آبادی معروف به معلم حبیب آبادی، آقا سید محمد نجف آبادی، شیخ محمد حکیم خراسانی، سید مهدی درچه ای و حاج آقا نور الله نجفی بهره برد. و از بزرگانی هکمچون آیت الله سید ابو الحسن اصفهانی، حاج آقا منیر الدین بروجردی، آقا سید محمد باقر درچه ای، ملا محمد حسین فشارکی، شیخ محد رضا نجفی مسجد شاهی، حاج میرزا محمد رضا کلباسی ، آقا سید محمد نجف آبادی و سید محمد حجت کوه کمری اجازه دریافت داشتند. (مهدوی: 1387: 309).
شیخ عباسعلی ادیب در طول حیاتشان علاوه بر تحصیل و تدریس تألیفات گران بهایی نیز داشتند که از آن جمله می توان به احسن التقویم (این کتاب به صورت جداولی تنطیم یافته و در تمام سال، ساعت دقیق نصف شب شرعی، اذان صبح، طلوع آفتاب، ظهر و نصف شب حقیقی، غروب آفتاب، مغرب شرعی... می باشد)، ارث الشیعه، مناسک الشیعه، ملحقات قضاوت های امیر المؤمنین، زیارت مدینه (مشتمل بر زیارات حضرت رسول (ص) و حضرت زهر (س) و ائمه بقیع (ع) و حمزه سید الشهداء و سایر اعمال مدینه به صورت مفصل می باشد)؛ کتاب شرح دعای ندبه و کتاب هدیه العباد (شرح حال صاحب بن عباد) اشاره کرد (مهدوی: همان؛ کتابی: همان)
شیخ حیدر علی محقق : از دیگر مدفونینی در بقعه صاحب بن عباد شیخ حیدر علی محقق فرزند حسن می باشد. ایشان در سال هزار و دویست و نود وسه در روستای آدر مناباد برخوار (محسن آباد) دش. وی در سن ده سالگی برای کسب علوم دینی راهی حوزه اصفهان شد و در ابتدا در مدرسه شفیعیه و سپس نیم آورد ساکن شد و به کسب علوم دینی پرداخت و پس از تکمیل دانش خود در اصفهان راهی قم گردید تا در آن جا نیز از محضر علمای این شهر بهره برد. اساتید ایشان در اصفهان و قم عبارت بودند از میرزا محمد علی فرقانی، آقا شیخ محمد علی عالم، آقا شیخ محمد خراسانی، آقا شیخ محمد حسن عالم، آقا شیخ علی یزدی، آثا سید مرتضی خراسانی، سید محمد مهدی درچه ای، آقا سید محمد نجف آبادی، آقا شیخ محمد رضا نجفی مسجد شاهی، سید محمد تقی خوانساری.
وی پس از تحصیل در شهر قم عازم نجف اشرف گردید و در آن جا از محضر آیات عظام میرزا ابراهیم اصطهباناتی؛ آقا سید محمود شاهرودی، آقا شیخ محمد کاظم شیرازی و آقا سید جمال الدین گلپایکانی استفاده برد و پس از آن به اصفهان مراجعت نمود و پس از ازدواج در خانه محقری در خیابان ابن سینا ساکن گردید و سال ها امامت جماعت مسجد ذوالفقار در بازار اصفهان را بر عهده داشت. وی سر انجام در بیستم مرداد ماه سال هزار و سیصد و هفتاد و نه مصادف با هزار و چهار صد و بیست و یک قمری وفات یافت و در مقبره صاحب بن عباد مدفون گردید.
نتیجه :
حکومت آل بویه حکومت شیعه مذهب ایرانی به شمار می رود که در قرن چهارم توانست بر اکثر سرزمین های شرق خلافت عباسی حکمرانی کند و چنان اقتذاری به دست آورد که حتی خلفای عباسی را نیز عزل و نصب کند. دوام این حکومت مرهون زحمات حکام و وزرایی است که با درایت توانستند به عنوان یک حکومت شیعه مذهب دوران طلایی از تاریخ ایران اسلامی را رقم بزنند. در بین وزرای دوران آل بویه، شخصیت صاحب بن عباد از جایگاه ویژه ای برخوردار است. وی توانست در زمانی که اختلافات در خاندان بویه به وجود آمد و می توانست آسیب جدی به ساختار این حکومت وارد کند با تدبیر فخر الدوله دیلمی را بر امور مسلط کند و خود نیز به عنوان وزیر وی در اداره مملکت دخالت نماید و نه فقط جایگاه وزارت این حکومت را داشت، بلکه به فراخور زمان در سلک فرمانده سپاه نیز ظاهر می شد.
علاوه بر منصب وزارت جایگاه علمی شخصیت صاحب بن عباد به گونه ای بود که دوران وی را می توان یکی از ادوار رونق علمی در دوران آل بویه به شمار آورد. وی با تأسیس کتاب خانه ری که زبانزد خاص و عام بود مرکزی برای هم اندیشی علما و فرهیختگان عصر خود فراهم کرد به گونه ای که اکثر عالمان هم عصر وی اقدامات او را ستوده اند و با وی معاشرت و مجالست داشته اند چنانچه در تاریخ ضبط شده که شیخ صدوق که از علمای تراز اول شیعه و هم عصر با وی بوده کتاب عیون اخبار الرضا را به وی هدیه کرده است و یا آن که شیخ مفید با کمک صاحب بن عباد کتاب خانه ای را دربغداد تأسیس نمود. این اهتمام ویژه به علما باعث گردید که آوازه صاحب بن عباد بر تارک تاریخ بدرخشد و تألیفاتش همچنان به عنوان تألیفات مهم عالمان شیعی مورد استفاده قرار گیرد و مقبره وی مدفن برخی از اردتمندان و علمای شیعه گردد.
منابع تحقیق :
امینى، محمد امین ( 1428) ؛ بقیع الغرقد فى دراسة شاملة ؛ تهران: مشعر
آقا بزرگ تهرانی (1408) ؛ الذریعه الی التصانیف الشیعه، قم: اسماعیلیان.
تتوى ، قاضى احمد و آصف خان قزوینى (1382) ؛ تاریخ الفی؛ محقق و مصحح، غلام رضا طباطبایى مجد ؛ تهران:انتشارات علمى و فرهنگى
حسینى جلالى، سید محمد حسین(1422) ؛ فهرس التراث، قم: انتشارات دلیل ما .
راوندی، مرتضی ( 1382)، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات نگاه، تهران.
سبحانى، شیخ جعفر (1418)؛ موسوعة طبقات الفقهاء ؛ قم: مؤسسه امام صادق.
قدیانى ، عباس (1387) ؛ فرهنگ جامع تاریخ ایران ج1 و 2 ؛ تهران : انتشارات آرون.
قمى، حسن بن محمد (1385) ؛ تاریخ قم ؛ محقق و مصحح: محمد رضا انصارى، قم : كتابخانه حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی( ره).
کتابی ، سید محمد باقر (1375) ؛ رجال اصفهان در علم و عرفان و ادب و هنر؛ اصفهان : انتشارات گل ها.
مافروخى اصفهانى، مفضل بن سعد (1385)؛ محاسن اصفهان ، ترجمه حسین بن محمد آوى ؛ اصفهان : سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری .
مهدوی ، سید مصلح الدین (1387) ؛ مزارات اصفهان از قرن سوم هجری تا قرن حاضر ؛ تصحیح و اضافات اصغر منتطرالقائم ؛ اصفهان : دانشگاه اصفهان.
مهدوی، مصلح الدین (1384)؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج 1و 2؛ تحقیق، تصحیح و اضافات: رحیم قاسمی و محمد رضا نیلفروشان. اصفهان : انتشارات گلدسته.
هنرفر، لطف الله (1386) ؛ اصفهان؛ تهران : شركت انتشارات علمی فرهنگی.
یان ریپكا (1381) ؛ تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه؛ ترجمه، عیسى شهابى؛ تهران: انتشارات علمى و فرهنگى
پینوشتها:
1.پژوهشگر تاریخ