19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008

1) دهم ماه ذيحجه : عید سعید قربان : حضرت ابراهيم (ع) به اجراي مأموريت الهي خويش يعني قرباني كردن فرزندش اقدام كرد. حضرت ابراهيم چون در اين آزمايش بزرگ ايمان سر بلند شد، خداي سبحان ايشان را از طريق يكي از فرشتگان مُقَرَّبِ درگاه خود از اجراي اين كار منع كرد و در مقابل گوسفندي براي قرباني كردن نازل شد. اين رويداد در تاريخ اسلام به عيد قربان يا عيد اَضحي مشهور است و مسلمانان جهان هر سال در اين روز مراسم قرباني كردن را در هنگام حج بجاي
دوشنبه، 18 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008

19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 1) دهم ماه ذيحجه : عید سعید قربان : حضرت ابراهيم (ع) به اجراي مأموريت الهي خويش يعني قرباني كردن فرزندش اقدام كرد. حضرت ابراهيم چون در اين آزمايش بزرگ ايمان سر بلند شد، خداي سبحان ايشان را از طريق يكي از فرشتگان مُقَرَّبِ درگاه خود از اجراي اين كار منع كرد و در مقابل گوسفندي براي قرباني كردن نازل شد. اين رويداد در تاريخ اسلام به عيد قربان يا عيد اَضحي مشهور است و مسلمانان جهان هر سال در اين روز مراسم قرباني كردن را در هنگام حج بجاي مي آورند و اين روز را به نام عيد قربان بزرگ مي دارند.
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 2) تصويب اعلاميه جهاني حقوق بشر (1327 ش): در جريان جنگ جهاني دوم، هنگامي كه منشور ملل متحد در دست تدوين بود، احترام به حقوق بشر و آزادي‏هاي سياسي مورد توجه نمايندگان كشورهاي مختلف جهان واقع شد. پس از جنگ، سازمان ملل تصميم گرفت كه اين حقوق و آزادي را به وسيله يك سند بين‏المللي تثبيت كند تا براي همه ملت‏ها قابل اجرا باشد. بنابراين، كميسيون حقوق بشر سازمان ملل، لايحه حقوق بشر را تدوين و به مجمع عمومي تقديم كرد. اين لايحه در 19 آذر 1327 برابر با 10 دسامبر 1948 به تصويب رسيد و اين روز به عنوان روز جهاني حقوق بشر نام‏گذاري شد.

19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 3) تشكيل شوراي عالي انقلاب فرهنگي به فرمان حضرت امام خميني (1364 ش): پس از پيروزي انقلاب اسلامي، گروهك‏هاي مختلف، دانشگاه‏ها و مدارس كشور را عرصه تاخت و تاز خود ساخته و روند تحصيل و تدريس را مختل كرده بودند. بسياري از استادان منحرف، به كار مشغول بودند و هيچ تغيير بنيادي در برنامه و شيوه تدريس و تربيت و اهداف آنها رخ نداده بود. در نتيجه، دانشگاه‏هاي سراسر كشور براي مدتي تعطيل شد. پس از تعطيلي دانشگاه‏ها، به منظور ساماندهي به امور فرهنگي مدارس و دانشگاه‏ها، به فرمان امام خميني(ره)، اولين تركيب شوراي انقلاب فرهنگي تحت عنوان ستاد انقلاب فرهنگي شكل گرفت. با تشكيل اين ستاد، علي رغم كارشكني‏هاي برخي اشخاص و گروه‏هاي سياسي، حضرت امام در سال 1360، از ستاد خواستند كه در باز شدن دانشگاه‏ها تسريع نمايد. با بازگشايي دانشگاه‏ها، ضرورت توسعه و تعميق كار اين ستاد ايجاب كرد كه در نوزدهم آذر 1364، امام، رؤساي سه قوه و تعداد ديگري از انديشمندان فرهنگي كشور را به اعضاي آن بيفزايند. گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامي در شئون جامعه، تزكيه محيطهاي علمي و فرهنگي از افكار مادي، تحول دانشگاه‏ها و مدارس و مراكز فرهنگي و هنري بر اساس فرهنگ صحيح اسلامي، حفظ و احياء و معرفي آثار و مآثر اسلامي و ملي از جمله اهداف اين شورا و نيز تدوين اصول سياست فرهنگي نظام جمهوي اسلامي و تعيين اهداف و جهت‏گيري برنامه‏هاي فرهنگي، آموزشي و علمي، تعيين مراجع براي طرح و تدوين برنامه‏هاي فرهنگي و علمي، تدوين ضوابط براي گزينش استادان و معلمان دانشگاه‏ها و نظارت بر امور كتاب‏هاي درسي و... از جمله وظايف شوراي عالي انقلاب فرهنگي مي‏باشند.
4) دهم ذيحجه سال 328 هجري قمري: « ابوبكر محمّد بن قاسم انباري» مشهور به ابن انباري اديب، نحوي و لغت شناس عرب درگذشت. او به مدد حافظه نيرومند خويش بسرعت در ادبيات عرب سرآمد شد و سپس به تدريس پرداخت. اين اديب نامدار در امر تعليم و آموزش بسيار متواضع بود از اين رو مجالس درسي همواره مملو از مشتاقان درس او بود.« اَدَبُ الكاتِب؛ و الاَضداد » از آثار ابن انباري بشمار مي روند.
5) دهم ذيحجه سال 402 هجري قمري: « اِبن شِنظير» از مورخان آندلسي وفات يافت. وي از علماي حديث نيز بود احاديث فراوان گردآوري كرد. از آثار ابن شنظير« المُختَصَرُ المُدَوَّنَه» را مي توان نام برد.
6) دهم ذيحجه سال 1314 هجري قمري: ميرزا غلامرضا خان متخلص به روحاني شاعر بر آوازه معاصر در تهران بدنيا آمد روحاني در سروده هايش از مستمندان و ضعفا طرفداري مي كرد. او افكار عامه را با بياني دلنشين به نظم مي كشيد و به سبكي ساده و روان شعر مي سرود؛ به گونه اي كه هم مطبوع طبع عامه بود و هم مورد قبول ارباب ادب قرار مي گرفت «اداره نامه» از آثار روحاني است كه در آن اوضاع نابسامان وقت، و طمع اولياي امور را تشريح كرده است.
7) سقوط قلعه‏ي شهر بخارا در مقابل حملات سپاهيان مغول(616 ق): چنگيزخان مغول در ادامه‏ي كشورگشايى‏هاي خود در ذي‏الحجّه سال 616 ق به بخارا رسيد و پس از سه روز محاصره، آن شهر را فتح كرد و آتش زد. چون بناي خانه‏هاي بخارا از چوب بود، همه‏ي آن‏ها به جز چند سراي و مسجد كه از آجر ساخته بودند، بقيه از ميان رفت. چنگيز آن شهر را غارت و مردم آن را قتل‏عام كرد. وي سپس جوانان بخارا را به صورت لشكري انبوه و غيرمنظم با خود برد و از ايشان در كارهاي غيرنظامي مانند پركردن خندق‏ها و آوردن سنگ و چوب جهت انباشتن رودخانه‏ها و كارهاي ديگر استفاده مي‏كردند. چنگيز در بخارا چنان كشتار و خرابي كرد كه چون يكي از فراريانِ آن شهر را درباره‏ي اين حادثه پرسيدند گفت: آمدند و سوختند و كشتند و بردند و رفتند.
8) 9دسامبرسال1758ميلادي: جنگ 13ساله مَدرس ازخونين ترين جنگهاي استعماري انگلستان و فرانسه درهندوستان آغازشد. جنگ مدرس با حمله قواي فرانسه به بندر مدرس كه دراشغال انگليسي ها بود آغازشد و 3000سرباز فرانسوي مقابل نيروي 22000نفري انگليس قرارگرفتند. درجنگي كه ميان اين دو قدرت استعماري صورت گرفت فرانسه به علت نداشتن نيروي كمكي مغلوب انگليس شد وبا تسليم قواي فرانسه درژانويه سال1761ميلادي نبرد نيز خاتمه يافت.
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 9) 9دسامبرسال1961ميلادي: تانزانيا مستقل شد. اين سرزمين ابتدا ازمستعمره هاي انگلستان بود اما در آوريل سال 1964ميلادي پس از اتحاد با سلطان نشين زنگبار اعلام موجوديت كرد. سران اين شور سپس درانديشه ايجاد فدراسيون افريقاي خاوري با همراهي كشورهاي كنيا، اوگاندا و تانگانيا بودند ولي مشكلات قبيله اي و اختلافات مذهبي مانع برپايي اين فدراسيون شد. او درسال1985ميلادي بازنشسته شد و احمد حسن مبيني به مقام رياست جمهوري نانزانيا دست يافت. تانزانيا درشرق قاره افريقا دركنار اقيانوس هند واقع شده است.

19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 10) سوزانيدن "ژان كالْوِن" احياگر مذهبي در اروپا (1564م): ژانْ كالْوِنْ، در 21 ژانويه 1509م در فرانسه به دنيا آمد و پس از طي تحصيلات خود در رشته‏هاي حقوق و الهيات، بر اثر يك تحول دروني ناگهاني، همه توجه خود را به آيين پروتِسْتان معطوف كرد. اما چون در آن زمانْ پروتستان‏ها تحت تعقيب و آزار بودند، وي از سال 1534م در سن 25 سالگي عازم ژنو در سوئيس شد و آن شهر را مركز پروتستان قرارداد و از 23 ژوئن 1526م، قيام مذهبي خود را آغاز كرد. وي مي‏خواست زندگي روزمره را بر اساس مذهب قرار دهد و ژنو را به صورت كشوري كامل كه حكومتش در دست اولياي دين باشد، درآوَرَد. هرچند كالْوِن مردي حسابگر و استدلالي بود، با اين حال، سخت‏گيري‏هاي او نسبت به مردم در پذيرش آيين جديد، باعث ايجاد شورش و اخراج او از شهر گرديد، ولي در غياب او، ژنو به سختي دستخوش آشفتگي سياسي و مذهبي شد. از اين رو، مردم بار ديگر او را به ژنو دعوت كردند و كالون به سازمان دادن به قوانين شهر، ايجاد مدارس، رايزني در مسائل سياسي، توسعه داد و ستد و موعظه مشغول شد. از اين زمان بود كه وي، فرقه كالْوِنيسْتْ را بنيان گذارد و نظر خود را در كتاب مباني دين مسيح(ع)، منتشر كرد. با اين حال، نظريات وي با بعضي مطالب بنيادين آيين كاتوليك منافات دارد، به طوري كه قدرت پاپ را انكار مي‏كند و بر خلاف كاتوليك‏ها كه پاك شدن از گناه به وسيله اعمال خير و ايمان را ميسر مي‏دانند، كالون تنها ايمان به حقانيت عيسي(ع) را مدّنظر قرار مي‏دهد. كالوِن معتقد بود كه كتاب مقدس يگانه منبع قانون الهي است و بر انسان است كه آن را تعبير كند و مبناي نظام اجتماع قرار دهد. مذهب كالون، حاكميت مطلق اراده الهي را تاكيد مي‏كند. كالون بر اين عقيده بود كه رستگاري مخصوص برگزيدگان خدا است و هيچ عمل انساني نمي‏تواند او را به رستگاري نائل سازد چرا كه رستگاران را خدا انتخاب مي‏كند و كساني را هم كه نبايد رستگار شوند، او انتخاب مي‏كند. بنابراين براي هر فرد آدمي، از پيش مقدر شده است كه رستگار است يا خير، و او هر كاري انجام دهد نمي‏تواند در اين وضع تغييري بدهد. اين اصلِ عقيدتي كالون، مورد سوء استفاده فراوان قرار گرفته است و دست مدعيان رستگاري را در انجام هر نوع گناه در خفا، بازگذاشته است. اصول و عقايد فرقه كالونيست‏ها كه جزو دسته پروتستان‏ها محسوب مي‏شوند، داراي روح دموكراتيك و مخالف با كليه مراسم و آداب مذهبي معمول در مذهب كاتوليك است. ژان كالون سرانجام در نهم دسامبر 1564م بر اثر مخالفت با كليسا محكوم به مرگ شد و در 55 سالگي زنده زنده در آتش سوزانيده شد.
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 11) تولد "كلود بِرتولِه"، شيمي‏دان برجسته فرانسوي (1748م): كنت كلود لويى بِرتوله، شيمي‏دان فرانسوي در نهم دسامبر 1748م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود موفق به اخذ دكتراي طب شد و پس از آن به مطالعه و تحقيق در علم شيمي پرداخت. برتوله تحقيقاتي درباره كُلُر انجام داد و زماني كه مشاور يك كارخانه لباس‏شويى بود، به طرز استفاده از كُلر براي رنگ‏زدايى پي برد. او هم‏چنين آزمايش‏هايى درباره آمونياك انجام داد و براي اولين بار به تركيب واقعي آن پي برد. با اين حالْ، بزرگ‏ترين خدمت او به دانش شيمي، نظريه‏اي است كه در سال 1803م درباره فعل و انفعالات شيميايى عرضه كرد كه خود طليعه قانون تأثير جِرم بود. هر چند اين نظريه در آن زمان مورد توجه قرار نگرفت اما پس از پيدايش دانش شيمي فيزيك در قرن بعد بود كه مفاهيم نظريه برتوله در شيمي راه يافت و اهميتي فوق‏العاده كسب كرد. برتوله بر اساس اين نظريه اعتقاد داشت كه نوع محصولات هر فعل و انفعال، بسته به اجرام نسبي موادي كه در آن دخالت دارند تغيير مي‏كند. او هم‏چنين در باب حرارت و ماهيت آن نيز تحقيقاتي به انجام رساند. كلود برتوله سرانجام در ششم نوامبر 1822م در 74 سالگي درگذشت.
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 12) تأسيس "كاخ كِرمْلين" در مسكو، مركز سياست روسيه (1840م): در تاريخ نهم دسامبر 1840م، كاخ بزرگ كِرِمْلين كه يكي از زيباترين ابنيه تاريخي امروزي روسيه محسوب مي‏شود در شهر مسكو، افتتاح شد. اين كاخ در زمان نيكلاي اول، تزار روسيه در شهر مسكو پايتخت اين كشور و در ساحل چپ رود مُسكوا بنا شده است و تا قبل از اين كه حكومت شوروي، مقر خود را در اين كاخ اعلام كند، كاخ موقتي تزار ناميده مي‏شد. كِرِمْلْ به معناي اَرگ دولتي و دژي است كه داخل شهري بسازند، داراي ديوارهاي سنگي بزرگ باشد و هم‏چنين ادارات دولتي، داخل آن واقع شوند. هرچند در روسيه، كِرِمْل‏هاي زيادي وجود دارد ولي از همه مهم‏تر و معروف‏تر، كاخ بزرگ كرملين است كه اكنون ادارات مركزي دولت روسيه در آن واقع است. در كاخ كرملين مهم‏ترين مجمع‏هاي عمومي، جلسات شوراي عالي و كنفرانس‏هاي بزرگ بين‏المللي تشكيل مي‏شود. آن چه امروزه و در زبان سياسي، سياست‏هاي كاخ كرملين خوانده مي‏شود، مجازاً به معناي سياست‏هاي روسيه و مقامات آن و يا نظرات و خط مشي‏هاي روسيه است، در حقيقت نام محلي است كه مقر رسمي حاكمان سياسي اين كشور مي‏باشد.
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 13) آغاز انتفاضه مردم ستم‏ديده فلسطين (1987م): كشتار تعدادي از جوانان فلسطيني در هشتم دسامبر 1987م توسط نيروهاي ارتش رژيم صهيونيستي، موجب خشم و نفرت مردم فلسطين شد و فرداي آن روز، مراسم تشييع جنازه آنان در نوار غزّه، آغازي بر انتفاضه مردم ستم‏ديده فلسطين گرديد. گسترش اين اعتراضات به ساير اراضي اشغالي سال 1967م سبب شد تا اين قيام‏ها كه به انتفاضه موسوم گرديد، همچنان ادامه يابد و ارتش اسرائيل در سركوب آن ناتوان مانَد. در اين خيزش‏ها كه تمام اقشار فلسطيني به ويژه جوانان و نوجوانان مشاركت گسترده‏اي داشتند، براي مقابله با نيروهاي سركوب‏گر صهيونيستي، تنها از سنگ استفاده مي‏شد و به همين جهت اين انتفاضه به انقلاب سنگ، معروف گرديد. در جريان انتفاضه و در اثر رويارويى روزانه مردم و واكنش وحشيانه نيروهاي اسرائيلي، روز به روز بر حقانيت فلسطينيان در افكار عمومي جهانيان افزوده مي‏شد و بر عكس، رژيم صهيونيستي به انزواي بيشتري دچار مي‏گرديد. در خلال اولين ماه‏هاي سال 1988م، بسياري از فلسطينيان ساكن در مناطق اشغاليِ قبل از سال 1967م، در اعتصابات و تظاهراتي كه توسط رهبري متحد قيام مردمي در سرزمين‏هاي اشغالي اعلام مي‏شد شركت مي‏كردند و اين اولين نمونه از اعتراضات سياسي مشترك در دو سوي مناطق اشغالي بود. ادامه انتفاضه فلسطين دست‏آوردهايي چون محكوميت جهان رژيم صهيونيستي، شكست طرح‏هاي ذلت‏بار سازش با متجاوزان، ايجاد وحدت ميان گروه‏ها و طبقات مختلف مردم فلسطين، شكست دستگاه‏ها و سازمان‏هاي امنيتي و نظامي اسرائيل و ايجاد بحران و ركود اقتصادي در سرزمين‏هاي اشغالي را به دنبال آورد.
19 آذر 1387 / 10 ذی الحجة 1429 / 9 دسامبر 2008 14) درگذشت "گوسْتاوْ لوبون" مستشرق و نويسنده معروف فرانسوي (1931م): گوسْتاوْ لوبون، دانشمند متفكر و نويسنده فرانسوي متخصص در تاريخ تمدن اسلامي در سال 1841م در فرانسه به دنيا آمد. وي پس از طي دروس مقدماتي، به تحصيل در رشته پزشكي پرداخت و در اين رشته فارغ‏التحصيل شد. دكتر لوبون از پزشكاني بود كه به اين نكته پي برد كه در پيكر انسان نيرويى است كه با هر درد و درماني رابطه مستقيم دارد و شخص را زودتر از هر چيز رنجور مي‏سازد و بهتر از هر چيز درمان مي‏بخشد. وي دريافت كه روح انسان نيرويى است كه هم پزشك است و هم بيمار، هم درد است و هم دارو؛ همان چيزي كه اگر دردمند شد ديگر داروي پزشكان به درمان آن توانا نيست و نيروي طب در برابر آن، ناتوان خواهد شد. لوبون دانست كه پزشك بايد بيشتر از راه روان، بيمار را شفا بخشد زيرا انسان در ميان جماعت زندگي مي‏كند و در پيرامون جامعه رنجور مي‏شود و جامعه روان، او را رنجور مي‏گرداند. وقتي كه روان، بيمار شد، بدن هم بيمار مي‏شود. پس پزشك بايد روان پزشك هم باشد. از اين رو، گوستاو لوبون راه نزديكي بين روان و پيكر آدمي را پيمود و از كالبد به روح پرداخت و جان و تن را به يك‏ديگر نزديك ساخت. وي در اين زمينه به بررسي‏هاي عميقي درباره روابط آن دو با يك‏ديگر پرداخت و اساس تحقيقات خود را بر روان‏شناسي قرار داد. با اين حال، آن چه گوستاو لوبون را به شهرت رساند، تحقيقات تاريخي و اجتماعي او بود چرا كه به بررسي درباره روان‏شناسي اجتماعات مختلف و توسعه و تكامل فرضيه روان‏شناسي اجتماعي علاقه تامّي داشت. وي اساس تحقيقات اجتماعي خود را بر روان‏شناسي قرار داد و براي شناختن روحيات ملل مختلف به سير و سياحت پرداخت. لوبون هم‏چنين كتاب‏هاي متعددي در اين موضوع نگاشت كه مورد استقبال متفكران كشورهاي گوناگون، قرار گرفت و به زبان‏هاي مختلف ترجمه شد. گوستاو لوبون در سياحت‏هاي طولاني خود، مجذوب تمدن مشرق زمين شد و درباره آن، بررسي‏هاي عميقي به عمل آورد و حاصل آن را در چهار كتاب مشهور خود تحت عنوان تمدن عرب، تمدن هندوستان، تمدن مصري و تمدن عرب در اندلس انتشار داد. دكتر گوستاو لوبون سرانجام در نهم دسامبر 1931م در نود سالگي در نزديكي پاريس درگذشت.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.