چرا «خاک بازی» برای کودکان مفید است؟
ایجاد محیطی به کلی ضدعفونی شده و عاری از میکرب برای کودکان میتواند سبب تضعیف سیستم ایمنی بدن آنان و مستعد شدنشان برای ابتلا به بیماریهای مختلف شود.
به گزارش نشریه نیوساینتیست، الگوی زندگی جدید و پیشرفتهایی که در حوزه پزشکی و تکنولوژی پدید آمده، هنجارهای رفتاری جدیدی را در جوامع به وجود آورده است. از جمله این هنجارها نوعی گرایش افراطی به سوی میکربزدایی و ضدعفونی کردن محیط زیست است.
هاوارد هیوز میلیاردر آمریکایی که در سال 1355 درگذشت از اواسط عمر دچار چنین وسواسی شده بود تا حدی که از سال 1337 به بعد هر نوع دیدار و ملاقات با اقوام و خویشان را از ترس ابتلا به بیماریهای واگیر و یا آلوده شدن به یکی از انواع باکتریها و میکربها، کنار گذاشت و در سالهای آخر عمر، خود را در اتاق هتلی در بورلیهیلز محصور ساخت.
در این اتاق که به شیوهای سختگیرانهتر از بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان ضدعفونی شده بود، هیوز با احتیاط کامل هر چه را که میخواست مورد استفاده قرار دهد یک بار دیگر ضد عفونی میکرد.
در سالهای اخیر انواع محصولات شیمیایی برای ضد عفونی محیط خانه و محیط کار به بازار آمده است. شامپوها و صابونهای ضدعفونی کننده و باکتری کش رواج کامل یافتهاند.
علاوه بر آن پتوهای باکتری کش نیز در دسترس خریداران قرار گرفته که در هنگام استراحت در زیر آن، باکتریهای موجود در محیط را از بین میبرد.
در ژاپن مسأله آنقدر جدی گرفته شده که یکی از بانکها دفترچههای حساب پسانداز تازهای در اختیار مشتریان خود قرار داده که ضد باکتری و عاری از آلودگی هستند.
پرسشی که برای بسیاری از شهروندان در شهرهای مختلف مطرح است آن است که با وجود این همه بیماریهای گوناگون که به وسیله باکتریها و میکربها منتقل میشود، آیا انجام این گونه اقدامات پیشگیرانه شرط عقل نیست. و آیا راه دیگری برای مقابله با خطر ابتلا به بیماریها وجود دارد.
مطالعات دانشمندان در سالهای اخیر بیش از پیش این نکته را آشکار ساخته است که وسواس و اصرار افراد بر عاری نگه داشتن محیط زیستشان از هر نوع باکتری و میکرب، نتیجهای معکوس به بار میآورد و بر میزان آسیبپذیری آنان در قبال انواع بیماریها میافزاید.
یکی از بارزترین نمونههای این امر را میتوان در کشورهای اروپایی و ژاپن و استرالیا مشاهده کرد که از حیث رعایت استانداردهای بهداشتی و ضدعفونی کردن محیط در تراز بالایی قرار دارند.
در این کشورها بیماری آسم و انواع آلرژیهای تازه رواج چشمگیری پیدا کرده است. اصرار بر ضد عفونی کردن بیش از حد محیط میتواند توانایی دفاعی بدن در برابر بیماریهایی مانند دیابت و آرتروز را از بین ببرد. در طول دوره تطور ارگانیزمهای زنده که به ظهور انسان و شکلگیری اجزاء مختلف بدن او منجر شد، سیستم ایمنی این ارگانیزمها و در نهایت انسان با انواع میکربها و باکتریها در تماس و در حال دست و پنجه نرم کردن بوده است.
این مبارزه به عنوان مثال، از همان لحظهای که یک کودک پا به دنیا میگذارد، آغاز میشود. در این نبرد مداوم سیستم ایمنی بدن به تدریج روشهای مقابله با دشمنان مختلف را میآموزد و بر آمادگی دفاعی خود از طریق ابداع انواع پادزهرها و کانالهای انتقال مواد شیمیایی باکتریکش میافزاید.
اما اگر نوزاد آدمی از همان ابتدا در محیطی عاری از هر نوع آلودگی قرار گیرد، درست در زمانی که سیستم ایمنی میباید از راه تجربه و سعی و خطا شکل بگیرد و تکامل پیدا کند، از کار باز میایستد.
مشابه این امر را میتوان در رشد توانایی تکملی و عاطفی نوزادان مشاهده کرد. در آن دسته از نوزادانی که از محبت و توجه پدر و مادر و اطرافیان محروم میمانند، سلولهایی که در مغز مسؤول رشد قوه تکلم و نیز بسط تواناییهای عاطفی و احساسی فرد هستند، به فعالیت نمیافتند و به این ترتیب کودکی که این گونه بزرگ میشود قادر به بیان احساسات و عواطف خود نیست و در زندگی آینده خود از این رهگذر با مشکل روبهرو میشود.
سیستم ایمنی بدن نیز به همین ترتیب در غیاب مخاطرات سازنده، از رشد باز میماند و از توانایی لازم برای مقابله با خطراتی که در محیط است، عاری میگردد.
گروهی از محققان بر اساس همین رهیافت جدید در تلاشند تا در نحوه ساخت واکسنهایی که برای حفظ سلامت نوزادان ضروری است، یعنی واکسنهایی نظیر واکسن ضد فلج و یا واکسن ضد کزاز، تجدید نظر به عمل آورند و واکسنهایی را در اختیار نوزادان قرار دهند که مناسبترین عکسالعمل را در سیستم ایمنی بدن آنان تولید کند.
در کشورهای صنعتی پیشرفته بیماریهایی که با بروز نقص در سیستم ایمنی ارتباط دارند در ظرف چند دهه گذشته به نحو گستردهای رو به افزایش گذارده است.
اکنون در انگلستان و استرالیا 20 تا 30 درصد جمعیت به آسم مبتلا هستند و در آمریکا این بیماری سالانه موجب مرگ 5 هزار بیمار میشود. این در حالی است که انواع داروهایی که برای تسکین مجاری هوایی متورم شده در ششها مناسب است، در اختیار مبتلایان قرار دارد.
بیماریهایی نظیر تب یونجه و اگزما و از همه بدتر مرضقند و دیابت نیز رشد سرسامآوری پیدا کرده است.
در مطالعاتی که در نقاط مختلف اروپا به انجام رسیده این نکته روشن شده است که ازدیاد شمار مبتلایان به آسم صرفا به دلیل وجود آلودگی هوا و یا گرد و غبار و حشرات ریزی که در گرد و غبار زیست میکنند، نیست. چرا که در بخشهایی از جنوب سوئد که میزان آلودگی هوا بسیار کم است و از گرد و غبار و آلودگی در محیط خانه نیز کمتر اثری یافت میشود، درصد مبتلایان به آسم بسیار بالاست.
بررسیهایی که در کشورهای آفریقایی صورت گرفته نیز آشکار ساخته است که آن دسته از کودکانی که در سنین پایین به سرخک مبتلا شدهاند و سپس بهبود یافتهاند به مراتب کمتر از کودکانی که به این بیماری مبتلا نشدهاند در معرض گرفتار شدن به انواع آلرژیها هستند.
در ژاپن به همه کودکان مدرسهای واکسن «ب.ث.ژ» زده میشود که حاوی باکتری ضعیف شده سل است. اما تنها 60 درصد از این کودکان در برابر بیماری مقاوم میشوند. این قبیل کودکان تا سه برابر بیش از دیگر کودکان در برابر ابتلا به انواع آلرژیها و آسم مقاوم هستند.
مطالعه دیگری نشان داده انواع آلرژیها و نیز آسم در میان آن دسته از دانشآموزان مدرسه نظام در ایتالیا که پادتن هیپاتایتیس آ، را دریافت کردهاند، به مراتب کمتر از دیگر افرادی است که این واکسن را دریافت نکردهاند. البته چنین نیست که همه متخصصان به رابطه میان ابتلا به انواع ضعیف برخی از بیماریها و ایمن شدن در برابر آلرژیها و آسم معتقد باشند.
منتقدان این نظریه به این نکته اشاره میکنند که در محلههای پرجمعیت و برزنهای درون شهرهای بزرگ در آمریکا که عمدتا مسکن افراد کمدرآمد و یا فقیر است، میزان ابتلا کودکان به انواع بیماریهای عفونی زیاد است، در عین حال همین کودکان در سنین بالاتر به انواع آلرژیها و آسم نیز مبتلا میشوند.
با این حال محققانی که مدافع نظریه پرهیز از افراط در ضدعفونی کردن محیط هستند، در سالهای اخیر موفق شدهاند شواهدی بهتری در دفاع از نظریه خود به دست آورند.
این گروه همچنین به تبیینهای نظری قانعکنندهتری در این زمینه دست یافتهاند که چرا برخی از میکروبها میتوانند سبب بروز واکنش نادرست در سیستم ایمنی بدن شوند. وقتی سیستم ایمنی بدن به صورت صحیح کار میکند سلولهای موسوم به Th1 پیام برندههایی به نام سیتوکین cytokine را به سیستم ایمنی ارسال میکند تا به سلولهای آلوده شده سیستم ایمنی دستور دهد که چگونه عامل ناقل آلودگی را از پای در آورند.
سلولهای دیگری به نام Th2 سیتوکینهای دیگری را ارسال میکنند که دستورات دیگری را به همراه میبرند از جمله این دستور که چگونه از تأثیر پارازیتها بر دیواره معده جلوگیری به عمل آید. در این حال دستوری که از Th2 صادر شده سبب تولید پادتن lgE و فرا خواندن برخی سلولهای دیگر میشود. این مجموعه سلول آلوده شده همراه با پارازیت را در لایهای میپیچند و آن را با سمی از پای در میآورند و سپس محصول نهایی را در لایه دیگری از مخاط قرار میدهند که پارازیت را از جداره روده شستشو میدهد و بیرون میکند.
عوامل آلرژیزا میتوانند سبب تولید عکسالعمل در Th1 یا Th2شوند. اما تنها عکسالعمل Th2است که میتواند نشانههای ابتلا به آلرژی از قبیل آب آمدن از بینی و چشمها را به وجود آورد.
اما چه عاملی سبب میشود که سیستم ایمنی بدن عکسالعمل Th2را ایجاد کند؟ بر اساس نظریه جدید در درون سیستم ایمنی بدن رقابتی میان دو نوع سلول Th1وTh2 برقرار است. اینکه کدام یک از این دو نوع سلول کنترل امور را به دست گیرند بستگی به نحوه عمل سیستم ایمنی در دوران کودکی و بلوغ و بزرگسالی دارد.
در بزرگسالان، اغلب باکتریها موجب تحریک Th1 میشود. تحریک این سلول راه برای بروز عوارض آلرژیک را سد میکند ولی در مورد نوزادان وضع فرق میکند. در این دوران بسیاری از سلولهای سیستم ایمنی هنوز شکل نهایی خود را پیدا نکردهاند و اینکه این سلولها به صورت سلولهایTh1 در آیند یا سلولهایTh2 بستگی زیادی به محیطی دارد که نوزاد در آن رشد میکند.
در محیطی که کاملاً ضدعفونی شده نباشد و برخی میکروبها و باکتریها در آن یافت شوند، سیستم ایمنی بدن کودک به صورتی شکل میگیرد که اغلب سلولهای آن از نوعTh1 خواهد بود. اما اگر کودک در محیطی کاملاً عاری از میکروب و باکتری رشد کند، سلولهای ایمنی بدنش عمدتا به صورتTh2 در خواهند آمد.
و به این ترتیب این کودک مستعد ابتلا به انواع آلرژیها خواهد شد. زیرا با برخورد کودک با هر باکتری تازه، سلولهایTh2 وارد عمل خواهند شد و نحوه فعالیت این سلولها به گونهای است که عوارض و علایم آلرژی را پدید میآورند.
در گزارش هفتهنامه علمی نیوساینتیست آمده است: محققانی که مدافع نظریه تازه هستند اکنون در تلاش روشن ساختن این نکته هستند که چه نوع محیط حاوی باکتری برای بدن مفید است و از کدام نوع محیطها و باکتریها باید پرهیز کرد.
به اعتقاد برخی از این محققان بعضی از باکتریهایی که در خاک و آب موجود است اما در بدن ما یافت نمیشود و برای بدن مفیدند، میتوانند سیستم ایمنی را تقویت کنند. اما در محیطهایی جدید که ارتباط عامه با طبیعت قطع شده، کودکان با این گونه باکتریها تماس برقرار نمیکنند و در نتیجه سیستم ایمنی بدنشان از توانایی لازم برای دفاع از خود برخوردار نمیشود.
منبع: پیام زن
به گزارش نشریه نیوساینتیست، الگوی زندگی جدید و پیشرفتهایی که در حوزه پزشکی و تکنولوژی پدید آمده، هنجارهای رفتاری جدیدی را در جوامع به وجود آورده است. از جمله این هنجارها نوعی گرایش افراطی به سوی میکربزدایی و ضدعفونی کردن محیط زیست است.
هاوارد هیوز میلیاردر آمریکایی که در سال 1355 درگذشت از اواسط عمر دچار چنین وسواسی شده بود تا حدی که از سال 1337 به بعد هر نوع دیدار و ملاقات با اقوام و خویشان را از ترس ابتلا به بیماریهای واگیر و یا آلوده شدن به یکی از انواع باکتریها و میکربها، کنار گذاشت و در سالهای آخر عمر، خود را در اتاق هتلی در بورلیهیلز محصور ساخت.
در این اتاق که به شیوهای سختگیرانهتر از بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان ضدعفونی شده بود، هیوز با احتیاط کامل هر چه را که میخواست مورد استفاده قرار دهد یک بار دیگر ضد عفونی میکرد.
در سالهای اخیر انواع محصولات شیمیایی برای ضد عفونی محیط خانه و محیط کار به بازار آمده است. شامپوها و صابونهای ضدعفونی کننده و باکتری کش رواج کامل یافتهاند.
علاوه بر آن پتوهای باکتری کش نیز در دسترس خریداران قرار گرفته که در هنگام استراحت در زیر آن، باکتریهای موجود در محیط را از بین میبرد.
در ژاپن مسأله آنقدر جدی گرفته شده که یکی از بانکها دفترچههای حساب پسانداز تازهای در اختیار مشتریان خود قرار داده که ضد باکتری و عاری از آلودگی هستند.
پرسشی که برای بسیاری از شهروندان در شهرهای مختلف مطرح است آن است که با وجود این همه بیماریهای گوناگون که به وسیله باکتریها و میکربها منتقل میشود، آیا انجام این گونه اقدامات پیشگیرانه شرط عقل نیست. و آیا راه دیگری برای مقابله با خطر ابتلا به بیماریها وجود دارد.
مطالعات دانشمندان در سالهای اخیر بیش از پیش این نکته را آشکار ساخته است که وسواس و اصرار افراد بر عاری نگه داشتن محیط زیستشان از هر نوع باکتری و میکرب، نتیجهای معکوس به بار میآورد و بر میزان آسیبپذیری آنان در قبال انواع بیماریها میافزاید.
یکی از بارزترین نمونههای این امر را میتوان در کشورهای اروپایی و ژاپن و استرالیا مشاهده کرد که از حیث رعایت استانداردهای بهداشتی و ضدعفونی کردن محیط در تراز بالایی قرار دارند.
در این کشورها بیماری آسم و انواع آلرژیهای تازه رواج چشمگیری پیدا کرده است. اصرار بر ضد عفونی کردن بیش از حد محیط میتواند توانایی دفاعی بدن در برابر بیماریهایی مانند دیابت و آرتروز را از بین ببرد. در طول دوره تطور ارگانیزمهای زنده که به ظهور انسان و شکلگیری اجزاء مختلف بدن او منجر شد، سیستم ایمنی این ارگانیزمها و در نهایت انسان با انواع میکربها و باکتریها در تماس و در حال دست و پنجه نرم کردن بوده است.
این مبارزه به عنوان مثال، از همان لحظهای که یک کودک پا به دنیا میگذارد، آغاز میشود. در این نبرد مداوم سیستم ایمنی بدن به تدریج روشهای مقابله با دشمنان مختلف را میآموزد و بر آمادگی دفاعی خود از طریق ابداع انواع پادزهرها و کانالهای انتقال مواد شیمیایی باکتریکش میافزاید.
اما اگر نوزاد آدمی از همان ابتدا در محیطی عاری از هر نوع آلودگی قرار گیرد، درست در زمانی که سیستم ایمنی میباید از راه تجربه و سعی و خطا شکل بگیرد و تکامل پیدا کند، از کار باز میایستد.
مشابه این امر را میتوان در رشد توانایی تکملی و عاطفی نوزادان مشاهده کرد. در آن دسته از نوزادانی که از محبت و توجه پدر و مادر و اطرافیان محروم میمانند، سلولهایی که در مغز مسؤول رشد قوه تکلم و نیز بسط تواناییهای عاطفی و احساسی فرد هستند، به فعالیت نمیافتند و به این ترتیب کودکی که این گونه بزرگ میشود قادر به بیان احساسات و عواطف خود نیست و در زندگی آینده خود از این رهگذر با مشکل روبهرو میشود.
سیستم ایمنی بدن نیز به همین ترتیب در غیاب مخاطرات سازنده، از رشد باز میماند و از توانایی لازم برای مقابله با خطراتی که در محیط است، عاری میگردد.
گروهی از محققان بر اساس همین رهیافت جدید در تلاشند تا در نحوه ساخت واکسنهایی که برای حفظ سلامت نوزادان ضروری است، یعنی واکسنهایی نظیر واکسن ضد فلج و یا واکسن ضد کزاز، تجدید نظر به عمل آورند و واکسنهایی را در اختیار نوزادان قرار دهند که مناسبترین عکسالعمل را در سیستم ایمنی بدن آنان تولید کند.
در کشورهای صنعتی پیشرفته بیماریهایی که با بروز نقص در سیستم ایمنی ارتباط دارند در ظرف چند دهه گذشته به نحو گستردهای رو به افزایش گذارده است.
اکنون در انگلستان و استرالیا 20 تا 30 درصد جمعیت به آسم مبتلا هستند و در آمریکا این بیماری سالانه موجب مرگ 5 هزار بیمار میشود. این در حالی است که انواع داروهایی که برای تسکین مجاری هوایی متورم شده در ششها مناسب است، در اختیار مبتلایان قرار دارد.
بیماریهایی نظیر تب یونجه و اگزما و از همه بدتر مرضقند و دیابت نیز رشد سرسامآوری پیدا کرده است.
در مطالعاتی که در نقاط مختلف اروپا به انجام رسیده این نکته روشن شده است که ازدیاد شمار مبتلایان به آسم صرفا به دلیل وجود آلودگی هوا و یا گرد و غبار و حشرات ریزی که در گرد و غبار زیست میکنند، نیست. چرا که در بخشهایی از جنوب سوئد که میزان آلودگی هوا بسیار کم است و از گرد و غبار و آلودگی در محیط خانه نیز کمتر اثری یافت میشود، درصد مبتلایان به آسم بسیار بالاست.
بررسیهایی که در کشورهای آفریقایی صورت گرفته نیز آشکار ساخته است که آن دسته از کودکانی که در سنین پایین به سرخک مبتلا شدهاند و سپس بهبود یافتهاند به مراتب کمتر از کودکانی که به این بیماری مبتلا نشدهاند در معرض گرفتار شدن به انواع آلرژیها هستند.
در ژاپن به همه کودکان مدرسهای واکسن «ب.ث.ژ» زده میشود که حاوی باکتری ضعیف شده سل است. اما تنها 60 درصد از این کودکان در برابر بیماری مقاوم میشوند. این قبیل کودکان تا سه برابر بیش از دیگر کودکان در برابر ابتلا به انواع آلرژیها و آسم مقاوم هستند.
مطالعه دیگری نشان داده انواع آلرژیها و نیز آسم در میان آن دسته از دانشآموزان مدرسه نظام در ایتالیا که پادتن هیپاتایتیس آ، را دریافت کردهاند، به مراتب کمتر از دیگر افرادی است که این واکسن را دریافت نکردهاند. البته چنین نیست که همه متخصصان به رابطه میان ابتلا به انواع ضعیف برخی از بیماریها و ایمن شدن در برابر آلرژیها و آسم معتقد باشند.
منتقدان این نظریه به این نکته اشاره میکنند که در محلههای پرجمعیت و برزنهای درون شهرهای بزرگ در آمریکا که عمدتا مسکن افراد کمدرآمد و یا فقیر است، میزان ابتلا کودکان به انواع بیماریهای عفونی زیاد است، در عین حال همین کودکان در سنین بالاتر به انواع آلرژیها و آسم نیز مبتلا میشوند.
با این حال محققانی که مدافع نظریه پرهیز از افراط در ضدعفونی کردن محیط هستند، در سالهای اخیر موفق شدهاند شواهدی بهتری در دفاع از نظریه خود به دست آورند.
این گروه همچنین به تبیینهای نظری قانعکنندهتری در این زمینه دست یافتهاند که چرا برخی از میکروبها میتوانند سبب بروز واکنش نادرست در سیستم ایمنی بدن شوند. وقتی سیستم ایمنی بدن به صورت صحیح کار میکند سلولهای موسوم به Th1 پیام برندههایی به نام سیتوکین cytokine را به سیستم ایمنی ارسال میکند تا به سلولهای آلوده شده سیستم ایمنی دستور دهد که چگونه عامل ناقل آلودگی را از پای در آورند.
سلولهای دیگری به نام Th2 سیتوکینهای دیگری را ارسال میکنند که دستورات دیگری را به همراه میبرند از جمله این دستور که چگونه از تأثیر پارازیتها بر دیواره معده جلوگیری به عمل آید. در این حال دستوری که از Th2 صادر شده سبب تولید پادتن lgE و فرا خواندن برخی سلولهای دیگر میشود. این مجموعه سلول آلوده شده همراه با پارازیت را در لایهای میپیچند و آن را با سمی از پای در میآورند و سپس محصول نهایی را در لایه دیگری از مخاط قرار میدهند که پارازیت را از جداره روده شستشو میدهد و بیرون میکند.
عوامل آلرژیزا میتوانند سبب تولید عکسالعمل در Th1 یا Th2شوند. اما تنها عکسالعمل Th2است که میتواند نشانههای ابتلا به آلرژی از قبیل آب آمدن از بینی و چشمها را به وجود آورد.
اما چه عاملی سبب میشود که سیستم ایمنی بدن عکسالعمل Th2را ایجاد کند؟ بر اساس نظریه جدید در درون سیستم ایمنی بدن رقابتی میان دو نوع سلول Th1وTh2 برقرار است. اینکه کدام یک از این دو نوع سلول کنترل امور را به دست گیرند بستگی به نحوه عمل سیستم ایمنی در دوران کودکی و بلوغ و بزرگسالی دارد.
در بزرگسالان، اغلب باکتریها موجب تحریک Th1 میشود. تحریک این سلول راه برای بروز عوارض آلرژیک را سد میکند ولی در مورد نوزادان وضع فرق میکند. در این دوران بسیاری از سلولهای سیستم ایمنی هنوز شکل نهایی خود را پیدا نکردهاند و اینکه این سلولها به صورت سلولهایTh1 در آیند یا سلولهایTh2 بستگی زیادی به محیطی دارد که نوزاد در آن رشد میکند.
در محیطی که کاملاً ضدعفونی شده نباشد و برخی میکروبها و باکتریها در آن یافت شوند، سیستم ایمنی بدن کودک به صورتی شکل میگیرد که اغلب سلولهای آن از نوعTh1 خواهد بود. اما اگر کودک در محیطی کاملاً عاری از میکروب و باکتری رشد کند، سلولهای ایمنی بدنش عمدتا به صورتTh2 در خواهند آمد.
و به این ترتیب این کودک مستعد ابتلا به انواع آلرژیها خواهد شد. زیرا با برخورد کودک با هر باکتری تازه، سلولهایTh2 وارد عمل خواهند شد و نحوه فعالیت این سلولها به گونهای است که عوارض و علایم آلرژی را پدید میآورند.
در گزارش هفتهنامه علمی نیوساینتیست آمده است: محققانی که مدافع نظریه تازه هستند اکنون در تلاش روشن ساختن این نکته هستند که چه نوع محیط حاوی باکتری برای بدن مفید است و از کدام نوع محیطها و باکتریها باید پرهیز کرد.
به اعتقاد برخی از این محققان بعضی از باکتریهایی که در خاک و آب موجود است اما در بدن ما یافت نمیشود و برای بدن مفیدند، میتوانند سیستم ایمنی را تقویت کنند. اما در محیطهایی جدید که ارتباط عامه با طبیعت قطع شده، کودکان با این گونه باکتریها تماس برقرار نمیکنند و در نتیجه سیستم ایمنی بدنشان از توانایی لازم برای دفاع از خود برخوردار نمیشود.
منبع: پیام زن