شهید حجت الاسلام نواب صفوی از منظر ولایت

كار بسیار به جا و بر حقی انجام می‌گیرد كه از شخصیت شهید نواب و فداییان اسلام ‏تجلیل می‌شود. فرق آنها با شهدای زمان ما این است كه آنها در دوران غربت محض قیام ‏كردند و نام حكومت اسلامی و حاكمیت احكام قرآنی را كه كمتر به گوش كسی رسیده ‏بود بلند كردند. مرحوم نواب در زمانی حكومت اسلامی را مطرح كرد كه هیچ یك از بزرگان، ‏علما و دیگران یا به فكر نبودند یا اگر بودند ابراز نمی‌كردند ولی مبارزینی بودند كه با
چهارشنبه، 11 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شهید حجت الاسلام نواب صفوی از منظر ولایت
شهید حجت الاسلام نواب صفوی از منظر ولایت
شهید حجت الاسلام نواب صفوی از منظر ولایت

پیام مقام معظم رهبری به همایش پنجاهمین سالگرد شهادت سیدمجتبی ‏نواب صفوی و یارانش

بسم‌الله الرحمن الرحیم
كار بسیار به جا و بر حقی انجام می‌گیرد كه از شخصیت شهید نواب و فداییان اسلام ‏تجلیل می‌شود. فرق آنها با شهدای زمان ما این است كه آنها در دوران غربت محض قیام ‏كردند و نام حكومت اسلامی و حاكمیت احكام قرآنی را كه كمتر به گوش كسی رسیده ‏بود بلند كردند.
مرحوم نواب در زمانی حكومت اسلامی را مطرح كرد كه هیچ یك از بزرگان، ‏علما و دیگران یا به فكر نبودند یا اگر بودند ابراز نمی‌كردند ولی مبارزینی بودند كه با ‏رضاخان بر سر قضیه كشف حجاب و در قضایای دیگر مبارزه كردند اما هیچكدام از اینها ‏شعارشان و مكتبشان و هدفشان ایجاد حكومت اسلامی نبود، این مرد بی‌نظیر كه در آن ‏دوران یك جوان بیست و چند ساله بود مساله حاكمیت اسلام را مطرح كرد و آنچنان با ‏حرارت و شور این قضیه را به میان آورد كه توانست جمعی را به دور خود جمع كند.
با ‏همه اختناقی كه وجود داشت و با همع ترسی كه بود چه قبل از كودتا و چه بعد از آن، این ‏علم را برافراشته نگاه داشت و عده‌ای از جوانها از روحانیون از طلاب، از فضلا حتی ‏فضلای حوزه قم و بعضی از علما را به خودش جذب كرد، من یادم نمی‌رود سال 23 بود ‏كه ایشان به مشهد آمد من آنوقت 14 یا 15 ساله بودم اسم ایشان را شنیده بودم حتی ‏از اسم ایشان احساس هیجان می كردم رفتم دیدن ایشان، ایشان در مهدیه مرحوم ‏عابدزاده (ره) وارد شد مردم و طلاب به دیدنش می‌رفتند از علمای مشهد آقا شیخ ‏غلامحسین تبریزی رفت دیدن مرحوم نواب ایشان خودش هم جزو مبارزین دوره ‏مشروطیت بود و در تبریز هم مبارزه كرده بود و درمشهد تبعید بود.
مردم، طلاب و جوانها ‏اصلاً مثل آهنربا جذب نواب می‌شدند، من خودم یكی از اینها بودم، من طلبه مدرسه ‏سلیمان خان بودم نواب مدرسه به مدرسه به بازدید طلاب می‌رفت، آمد بازدید مدرسه ‏سلیمان خان.‏
من آن روز را یادم نمی‌رود هیجانی در بین طلبه‌ها بود كه یك مدرس كوچكی داشتیم ‏ریختند این مدرس را جارو كردند بعد ایشان وارد مدرسه شدند.‏
این جوانهای فداییان اسلام دور و برش با آن كلاههای مخصوص برای ما بچه‌ها و نوجوانها ‏خیلی جذاب بودند، اینها چنان داغ بودند در اهدافشان كه آدم مبهوت می‌ماند كه اینها چه ‏می‌گویند، چه هستند؟ مثل اینكه از یك دنیای دیگری آمده‌اند طوفانی در عالم طلاب در ‏دل افراد از جمله دل خود بنده به پا كردند و رفتند.
‏یعنی نواب احساس مبارزه و آن میل به مبارزه را و فهم اینكه باید مبارزه كرد را در دل من ‏زنده كرد یعنی اولین كسی كه در ذهن من تاثیر گذاشت ایشان بود بعد او آمد به مدرسه ‏از كلمات آن سخنرانی هنوز یادم است نه اینكه همه‌اش هم درباره سیاست حرف بزند ‏نه، نصیحت می‌كرد، همه را به یاد خدا به یاد قیامت و به یاد مواخذه الهی می‌خواند، من ‏این منظره را فراموش نمی‌كنم از مهدیه راه افتاده بود می‌آمد به طرف مدرسه نواب، دو ‏طرفش یك صفی بسته شده بود كه چون همه می‌خواستند او را ببینند این صف به طور ‏طبیعی به صورت نیمدایره درست شده بود. پشت سرش هم شاید صدنفر جمعیت حركت ‏می‌كرد.
همین طور كه راه می‌رفت سخنرانی می‌كرد، یك لحظه ساكت نبود دائم در حال ‏حركت به افراد خطاب می‌كرد بعضی‌ها كراوات داشتند می‌گفت: این بند اجانب را از ‏گردنت بازكن بعضی كلاه شاپو داشتند می‌گفت: این كلاهی كه اجانب به سرت گذاشتند ‏از سرت بردار نواب از لحاظ انگیزش و احساس درونی یك كانون جوشان بی‌نهایت بود مثل ‏آتشفشان دائم در حال انفجار بود حرفی كه می‌زد حرف خدا بود، حرف دین بود و حرف ‏اسلام و حرف حاكمیت اسلام بود.
‏جزوه‌ای هم كه منتشر كرد انسان امروز هم كه به آن نگاه می‌كند می‌بیند همین مبانی ‏حكومت اسلامی است منتهی در سطحی كه بعداً در طول زمان به دست متفكرین مذهبی ‏و اسلامی عمق پیدا كرده است.‏
مرحوم نواب یك چنین شخصیتی بود یارانش هم انصافاً یاران صادق و خوبی بودند مثل ‏سید عبدالحسین واحدی، مرحوم سیدمحمد واحدی و دیگرانی كه با ایشان بودند، اینها ‏شخصیتهای برجسته‌ای بودند، انسانهای بزرگی بودند و بعد هم با غربت شهید شدند ‏یعنی شهادتی كه آنها داشتند با شهادت در میدان جنگ فرق می‌كند در دوران اختناق ‏محض زن و بچه در تحقیر و در سفرند همه زندگیش در سفر است آرامش ندارد هر شب ‏یك جا می‌خوابد او را گرفتند و بردند.‏
ماهها او را شكنجه كردند و با بدترین شكنجه‌ها خودش و نزدیكترین یارانش را بردند و ‏اعدام كردند و او در تمام این مدت كه زیر شكنجه بود همان هیجان و همان روحیه را حفظ ‏كرد.
رهبر معظم انقلاب در ادامه این بیانات به خانواده شهید نواب می فرمایند: این شخصیت نباید فراموش شود البته نواب دشمنان زیادی ‏‌داشت هم كسانی كه وابسته به آن رژیم بودند دشمن او بودند هم كسانی كه تحت ‏نام ملی‌گرایی با اصل اسلام و اسم قرآن و حاكمیت اسلام مخالف بودند با یك عنصر تنها ‏و بدون تجهیزات و بدون ساز و برگ مخالفت داشتند بعد از شهادتش هم مخالفت كردند ‏برایش موانع گذاشتند، جنبه‌های مثبت و برجسته و تحسین‌برانگیزش را به كلی ‏پوشاندند لذا هر چه از نواب تجلیل شود انصافاً جا دارد منتهی سعی كنید كارهای مبالغه ‏آمیز بی‌محتوا و بی‌عمق انجام نگیرد و كارهای واقعی همان كه بود.‏
آن اخلاص آن صفا آن شجاعت بی‌نظیر آن اثرگذاری باز هم بی‌نظیر روی دلها و روی جانها ‏و ابعاد مختلف قضیه را صاحبان اطلاع اطلاعاتشان گرفته شود و روی اینها كار شود، مقاله ‏نوشته شود و الا جلسه درست كردن بدون اینكه یك عمق و محتوایی داشته باشد این ‏اثر مطلوب را نخواهد بخشید. ما در این مقطع تاریخ خودمان این شخصیت را داریم این را ‏بایسیتی همانگونه كه بود در جایگاه خودش زنده كنیم.‏
سلام و صلوات خدا بر روح آن بزرگوار و بزرگوارانی كه با او شهید شدند و بركات خدا بر ‏دوستان و یاران او و شماها كه در این زمینه فعالیت می‌كنید.‏
منبع: www.irdc.ir




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط