شاعر: فاطمه سالاروند
روی خاک افتاد خورشیدم، جهان را تب گرفت
عالمی را نالههای ممتدد یارب گرفت
آبها آتش گرفتند آسمان بی تاب شد
لالهها پرپر شدند و غنچهها را تب گرفت
ای فدای اون لب خونین که چون خیزران
جای خواهر، جای مادر بوسه از آن لب گرفت
کشته صد پاره بی یاور من غم مخور
پرچم افتاده بر خاک تو را زینب گرفت