شعری درباره نماز - نماز آخر از نسرین قربانی

نماز آخر

شعر نماز (نماز آخر ) و شعر دیگری(آمدی مثل موج های بزرگ) از نسرین قربانی شاعر گرانقدر را در این مطلب راسخون زمزمه می کنیم .
پنجشنبه، 9 دی 1395
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نماز آخر

مقدمه:
نسرین قربانی ا به طور جدی از سال 1382 با روزنامهٔ اعتماد شروع کرد.که چهار سال ادامه داشت. سال 1383 برندهٔ بهترین مقاله در مسابقهٔ روزنامهٔ همشهری شدم.و مدتی هم به طور پراکنده با این روزنامه کار کرد.

پس از آن با روزنامه‌هایی چون بهار، ابتکار، فرهیختگان و همدلی پراکنده همکاری داشتند سال 1383 نامزدِ جایزهٔ اصفهان شد.. سالِ 1384 اولین کتاب به نام "خانهٔ پدری" که از سه داستانِ بلند تشکیل شده بود به چاپ رسید.

و سالِ بعد مجموعه داستانِ "من هم انسانم"، رمان "فخرالزمان" در سال 1387 چاپ شد. از این به بعد بود که در محضر استادانی چون محمد محمدعلی، حسین سناپور، محمد بهارلو و کوتاه در کلاسِ سیامک کلشیری شرکت کرد..

رمان "نیمهٔ ناتمام" را زیرِ نظرِ استاد سناپور نوشتم که پس از 6 ماه به چاپ دوم رسید، ناشر آموت. سالِ 93 رمان "ویولا" چاپ شد که برکهٔ خورشید چاپ کرد .

 در نمایشگاه کتابِ فرانکفورت شرکت کرد. سالِ 1394 دو رمان، یکی به نام "مردی که دوست می‌داشتم" از کتابسرای تندیس و دیگری "بادام‌های تلخ" از نشر برکهٔ خورشید به چاپ رسید. اردیبهشت ماهِ سالِ 1395 مجموعه داستانِ "انگار صدایم کرده بودی" از نشرِ آرادمان به چاپ رسید.

 

 نماز آخر 


همه چیز می‌افتاد در غروبی که رنگ ماتم داشت
کاروان از سکوت برمی‌گشت کاروان چیز تازه‌ای کم داشت

آب، تکرار روشن دردی بر تن خسته‌ی بیابان بود
قصه‌ی چاه، ناله‌ی مولا آب حسی عجیب و مبهم داشت

عقده‌های قدیم خیبر را بازوان کبود مادر را
حرمله در گلو فرو می‌برد حرمله درخودش مجسم داشت!

کربلا شرحه شرحه خون می‌شد دشت آماده‌ی جنون می‌شد
کوفه خوابی عجیب را می‌دید کوفه تنهایی جهنم داشت

دخترم تیغ‌های دشت امروز می‌خلد پای بی‌قرارت را
کاش بابا برای تشنگی‌ات چشمه چشمه، فرات و زمزم داشت

السلام علیک خون خدا السلام علیک یا مولا
حتم دارم که روز عاشورا کربلا کربلا زمین غم داشت!

زینب از سمت خیممه‌ها آمد با غمی خسته زیر لب می‌گفت:
داغ هفتاد و دو کبوتر را تا قیامت به دوش خواهم داشت

ظهر شد، آمدی اقامه کنی بین یاران نماز آخر را...
همه چیز اتفاق می‌افتاد اسمان جامه‌ی محرم داشت.
*****
آمدی مثل موج های بزرگ
 
آمدی مثل موج های بزرگ
ناگهان و عظیم و طوفانی
می شود پیش پای چشمانت
همه ی کوچه ها چراغانی
 
آمدی تا دوباره شب بوها
با عبورت ترانه خوان بشوند
تاک های تکیده و مرده
با نگاه شما جوان بشوند
 
سایبانی وسیع و آسوده
تکیه گاه غم پرستوها
تو که باشی پناه می گیرند
در نگاهت دوباره شب بوها
 
مثل کاجی بزرگ و سرسبزی
شانه هایت پناه گنجشکان
چشم هایت ترانه جنگل
حرف هایت به لهجه باران
 
هرچه تو پر امید و سرشاری
من شبیه کویر، تکراری
تکه ابری بزرگ و مغروری
که بر این خاک ها نمی باری
 
با سلامی بیا و پنجره را
رو به باران و آسمان وا کن
تا دلی هست و تا نگاهی هست
با من خسته هم مدارا کن.


شاعر: نسرین قربانی.
 

آثار نسرین  قربانی:
 

نسرین قربانی برگزیده سومین کنگره عاشورایی ازبرگزیدگان سومین کنگره سراسری شعر عاشورا "حنجره های سرخ" توسط هیئت داوران این کنگره معرفی شد .


او داری آثار از جمله: کتاب نیمه ناتمام ،کتاب بادام‌های تلخ، کتاب اگر نگویم، کتاب شاعران، همیشه های ناگهان: مجموعه شعر نوجواناست .

همچنین کتاب جنگ می توانست نام زنی باشد(این کتاب مجموعه ای از اشعار با موضوع اجتماعی و در مایه سمبولیسم و همچنین رومانتیسم است که توانسته وجهه تصویری خوبی به خصوص در واج آرایی و تصویر سازی های عمودی با خود به همراه داشته باشد.)

منبع:
https://www.iranketab.ir/book/50976-persian-poetry
http://www.adabsem.blogfa.com/post/5
http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/14878-2018-03-02-07-11-28.html.
http://www.poem.parsiblog.com/category.
* این مقاله در تاریخ 1401/9/7 بروز رسانی شده است.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما