نویسنده: دکترمحمدرضا اصلانی (همدان)
Bombast
غلو در لغت، تجاوز، گزافکاری، مبالغه و از حدگذشتن چیزی معنی میدهد. معادل انگلیسی این واژه bombast از ریشهی لاتین دورهی میانه bombax – acis است. این ریشهی لاتینی خود بدل bombyx میباشد.غلو به لحاظ زیادهروی در وصف در مرتبهای فراتر از اغراق قرار میگیرد، چرا که در اغراق افراط در وصف به حدی است که از نظر عقلی ممکن و از نظر عادت محال است. اما در غلو درجهی وصف به حدی است که از نظر عقل و عادت هر دو محال است. فردوسی در بیت:
چو بوسید پیکان سرانگشت او
گذر کرد از مهرهی پشت او
اغراق کرده است، اما در بیت زیر بیانی غلوآمیز دارد:
شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب
در جلد اول کتاب الطراز در بیان اهمیت «غلو» آمده:
«مبالغه یکی از بزرگترین مقاصد بلاغت است و به خاطر آنست که در معانی شعری زیبایی به وجود میآید و دلیل ایشان این است که زیباترین شعرها دروغترین آنهاست و بدین گونه است که میبینی، هرگاه کلامی از آن خالی باشد رکیک و اندک مایه است.»
خطیب قزوینی هم میگوید:
«غلو اگر منتهی به کفر شود، زشت است و مردود وگرنه پذیرفته است و پذیرفته، چیزی است که از نظر زیبایی متفاوت است.»
از آنجایی که متداولترین موارد کاربرد غلو در آثار حماسی است، بهترین نمونههای طنزآمیزش را در آثار حماسهی مضحک میتوان یافت.
در ادبیات انگلیسی در نمایشهای دوران تئودور موارد زیادی از غلو وجود دارد. هنری فیلدینگ در سال 1730 میلادی در نقیضهی طنزآمیزی که از دکتر فاستوس اثر کریستوفر مارلو نوشت، به دفعات از غلو استفاده کرد. او در سال 1731، نقیضهی طنزآمیز تراژدی تراژدیها، یا زندگی و مرگ تام انگشتی کبیر را با ویرایشی جدید تجدید چاپ کرد.
منبع مقاله :
مهدوی زادگان، داود؛ (1394)، فقه سیاسی در اسلام رهیافت فقهی در تأسیس دولت اسلامی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول