بیماریهای گوش

لاله گوش ممكن است در هنگام نزاع ، تصادفات اتومبيل و يا در ميادين ورزشي بريده شده و يا حتي از سر جدا شود . از آنجايي كه خون رساني به گوش بسيار خوب است ، اين ضايعات را مي توان به خوبي ترميم نمود . اگر لاله گوش كنده شده باشد ، با قرار دادن آن در سرم فيزيولوژيك سرد و تجويز مواد ضد انعقادي در دوران بعد از جراحي ، ممكن است بتوان آن را با موفقيت پيوند زد . پارگيهاي لاله گوش را كه پوست ، پري كندريوم و غضروف را در بر گرفته اند ، ميتوان لايه به لايه دوخت .
چهارشنبه، 30 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بیماریهای گوش
بیماریهای گوش
بیماریهای گوش

قسمت 2
تهیه کننده : مجید مکاری
منبع : راسخون

تروماهاي گوش خارجي
لاله گوش ممكن است در هنگام نزاع ، تصادفات اتومبيل و يا در ميادين ورزشي بريده شده و يا حتي از سر جدا شود . از آنجايي كه خون رساني به گوش بسيار خوب است ، اين ضايعات را مي توان به خوبي ترميم نمود . اگر لاله گوش كنده شده باشد ، با قرار دادن آن در سرم فيزيولوژيك سرد و تجويز مواد ضد انعقادي در دوران بعد از جراحي ، ممكن است بتوان آن را با موفقيت پيوند زد . پارگيهاي لاله گوش را كه پوست ، پري كندريوم و غضروف را در بر گرفته اند ، ميتوان لايه به لايه دوخت . به علت خطر پري كندريت، غضروف نبايد بخيه زده شود .
هماتوم :
هماتوم ساب پري كندريوم ممكن است در اثر ضربه به گوش كه بيشتر از همه در كشتي گيران رخ مي دهد ، به وجود آيد . اين هماتومها اغلب در سطح قدامي لاله گوش قرار دارند و محل آ نها بين غضروف و پري كند ريوم است . در اين موارد يك برجستگي ارغواني رنگ در گوش ايجاد مي شود . خطر اصلي اين هماتومها، نكروز آواسكولرا غضروف و تغيير شكل لاله گوش است ، زيرا خون رساني غضروف از طريق عروق پري كند ريوم تامين مي شود . هماتومها همچنين محلي شايع براي عفونت هستند . اگر اسكار يا تخريب غضروف شديد باشد ، گوش گل كلمي ايجاد مي شود . شايعترين علت اين حالت ،وارد آمدن آسيبهاي مكرر به گوش است . خون بايد با يك سر سوزن و در شرايط استريل آسپيرده شود. سپس بايد يك پانسمان فشاري به نحوي كه خود را با خميدگيهاي گوش تطبيق دهد انجام شود . در عرض 12 تا 24 ساعت بعدي بايد لاله گوش معاينه شود و اگر هماتوم دوباره تشكيل شد، انسيزيون و قرار دادن درن ضروري خواهد بود . برشهاي ايجاد شده در لاله گوش براي تخليه هماتوم بايد به موازات خميدگي هليكس و يا زير چينهاي آنتي هليكس باشد تا اسكار حاصل از برش مشخص نباشد.
سرمازدگي لاله گوش :
روشي كه براي درمان سرمازدگي لاله گوش توصيه مي شود ، گرم كردن تدريجي لاله گوش در حرارت بدن است . برداشتن تاولها در هنگام پيدايش آنها و اجتناب از گرما و يا سرماي شديد، توصيه مي شود . از استفاده از استروييدها دردرمان اين حالت پيشنهاد نمي شود . از ماساژ دادن گوش با برف و همچنين از هر گونه دستكاري ديگر بايد خودداري نمود . بايد از پانسمان گوش پرهيز شود ، زيرا پانسمان باعث اختلال بيشتر گردش خون گوش ( به ويژه بازگشت وريدي آن ) مي شود . در موارد شديد يا طولاني مدت سرمازدگي گاهي مصرف هپارين براي پيشگيري از انعقاد داخل عروقي توصيه نمي شود .آنتي بيوتيك ها تنها در حضور عفونت ثانويه تجويز مي شوند .
هماتوم مجاري شنوايي خارجي ‚
ايجاد هماتوم درقسمت استخواني مجرا بسيار آسان است و حتي با محكم كشيدن يك آپليكاتور پنبه اي حين پاك كردن گوش ممكن است هماتوم ايجاد شود . از طرف ديگر مخاط پوشاننده قسمت غضروفي مجرا ضخيم بوده و نسبت به تروما حساس نمي باشد . معمولا“ هماتوم مجراي گوش نياز به درمان ندارد، مگر اينكه درد شديد باشد كه در اين صورت مي توان هماتوم را آسپيره كرد و يك مش داخل مجرا قرار داد.
شكستگي هاي مجراي شنوايي خارجي :
معمولا“ شكستگي هاي مجراي شنوايي خارجي تنها در شكستگي هاي شديد جمجمه رخ ميدهد ، اما گاهي دررفتگي خلفي كنديلهاي فك تحتاني در اثر ضربه باعث مي شود . ديواره قدامي قسمت استخواني مجرا به سمت خلف فشرده شده ، بشكند . درمان اين حالت شامل انجام دادن بي حسي موضعي و جا انداختن شكستگي با اسپكولوم ظريف بيني است . بعد از اصلاح كردن وضعيت مجرا، بايد يك مش يا Stent براي باز نگهداشتن مجرا در محل قرار داد.
تروماهاي پرده صماخ و گوش مياني :
علل تروماهاي پرده صماخ عبارتند از :
پاك كردن گوش : لايه فيبروي پرده صماخ استحكام قابل توجهي به آن ميدهد . حين پاك كردن گوش ، احتمال آسيب اپي تليوم قسمت استخواني مجراي شنوايي بيشتر از احتمال آسيب پرده صماخ مي باشد .
ضربانات وارده به گوش : يك انفجار و يا يك سيلي محكم ممكن است به سادگي پرده صماخ را پاره كند و باعث درد شديد و كاهش شنوايي شود . شيرجه به داخل آب نيز ممكن است باعث اين حالت شود . گاهي سرگيجه و وزوز گوش نيز بروز مي كند. پارگي پرده صماخ با قراردادن يك پنبه استريل درمنفذ گوش درمان مي شود . هيچ گونه شستشو و يا دستكاري گوش لازم نيست ، مگر در صورتي كه پارگي وسيع بوده ، نزديك شدن لبه هاي پارگي امكان پذير نباشد . در موارد فوق يك قطعه gelfoam درون گوش مياني قرار داده مي شود و لبه هاي پارگي روي آن به هم نزديك مي شوند . 90 درصد پارگي هاي تروماتيك پرده صماخ بعد از چند روز تا چند هفته خودبخود بهبود مي يابد.
تروماي فشاري : يكي از علل شايع آسيب پرده صماخ تروماي فشاري است . نمونه اين نوع تروما ممكن است در هنگام فرود سريع هواپيما رخ دهد . در اين موارد معمولا“ پرده صماخ سوراخ نمي شود ، اما گاهي اكيموز شديد بر روي آن ايجاد مي شود . خونريزي به داخل حفره تمپان كه يكي ديگر از نتايج نسبتا“ شايع تروماي فشاري است ، سبب آبي رنگ شدن پرده صماخ مي شود .
شكستگي جمجمه : شكستگي هايي كه از قاعده جمجمه عبور مي كنند مي توانند موجب پارگي پرده شوند . اگر خط شكستگي از شيار تمپانيك عبوركند ، ممكن است پس از ترميم يك حالت پله مانند در آنولوس ايجاد شود .
قطعات فلزي داغ : گاهي در هنگام جوشكاري ،‌يك قطعه فلزي داغ به داخل گوش پرتاب مي شود . در اين موارد فرد دچار درد شديدي مي شود و تقريبا“ در تمامي موارد عفونت رخ ميدهد كه به دشواري قابل درمان است . بطور شايع براي درمان عفونت و ترميم پرده صماخ، اعمال جراحي تمپانوپلاستي و گاهي ماستوييدكتومي ضرورت پيدا مي كند . بعلت وجود سوختگي و اسكار ناشي از آن و همچنين احتمال باقي ماندن جسم خارجي ، اعمال جراحي هميشه با موفقيت همراه نمي باشد ( برخلاف ساير انواع تروما ) .
تروماي گوش مياني :
در موارد زيادي پارگي هاي پرده صماخ همراه با شكستگي يا دررفتگي استخوانچه هاي گوش مياني است . شايعترين فرم ضايعات تروماتيك گوش مياني ، در رفتن استخوان سنداني از مفصل آن با استخوان ركابي است. دومين حالت شايع نيمه در رفتگي استخوان ركابي و يا شكستگي استخوان ركابي به داخل وستيبول ( كه معمولا“ با سرگيجه و كاهش شنوايي ازنوع حسي – عصبي همراه است) مي باشد . در صورت عدم وجود آسيب حسي – عصبي ، نتايج حاصل از ترميم جراحي اختلالات تروماتيك عموما“ عالي خواهد بود .
كاهش تروماتيك شنوايي در اثر صدا:
صداي انفجار ممكن است موجب يك كاهش شنوايي حسي – عصبي شديد شود . اين نوع كاهش شنوايي معمولا“ برگشت ناپذير است ، اما چند هفته بعد از آن ممكن است مقداري بهبودي رخ دهد.
شكستگي هاي استخوان تمپورال :
هشتاد درصد از شكستگي هاي استخوان تمپورال از نوع طولي هستند. يعني شكستگي درسطح طولي هرم پتروس رخ مي دهد . 20 درصد باقيمانده ازنوع عرضي هستند و در آنها خط شكستگي از وستيبول و حلزون عبور ميكند . عوارض ناشي از شكستگي هاي طولي كمتر از نوع عرضي است . درنوع طولي معمولا“ كاهش شنوايي انتقالي وجود داردو تنها در يك سوم موارد كاهش شنوايي حسي – عصبي رخ مي دهد . اين نوع شكستگي ها بطور شايعي باعث پارگي پرده صماخ و خونريزي به داخل گوش مياني ميشوند . در بسياري از موارد مايع مغزي- نخاعي از فضاي ساب آراكنوييد به داخل گوش مياني نشت مي كند . يكي از علايم شكستگي هاي طولي ايجاد اكيموز در پشت لاله گوش (Battle’s sign) است . ضايعات عصب فاسيال در شكستگي طولي كمتر از نوع عرضي مي باشد .
شكستگي هاي عرضي معمولا“ باعث كاهش شنوايي حسي – عصبي شديد مي شوند و در 50 درصد از موارد همراه با ضايعات عصب فاسيال هستند. اين نوع از شكستگي هاي تمپورال اغلب موجب اختلال در كار وستيبول و سرگيجه شديد مي شوند . به دليل احتمال نشت مايع مغزي – نخاعي ، معاينات مجراي شنوايي خارجي بايد در شرايط آسپتيك انجام شود . آنتي بيوتيك بصورت پروفيلاكتيك به مدت 7 تا 10 روز، تجويز مي شود . معمولا“ پارگي سخت شامه و نشت مايع مغزي- نخاعي خودبخود بهبود مي يابد .
عمل جراحي در دو مورد انديكاسيون دارد :
1- كاهش شنوايي دايمي بدنبال تروما كه در آن فعاليت حلزون طبيعي باشد.
2- آسيب عصب فاسيال كه در آن عصب فاسيال قطع شده يا يك قطعه استخوان به داخل آن فرو رفته باشد.
معمولا“ ترميم گسيختگي زنجيره استخوانچه ها نتايج موفقيت آميزي دارد، اما كاهش شنوايي حسي – عصبي و ضايعات وستيبولي حاصل از شكستگي غالبا“ دايمي هستند .
اوتيت حاد مياني
اوتیت حاد گوش میانی شایعترین عفونت باکتریال اطفال است. 10% اطفال 40% موارد عفونت را بخود اختصاص میدهند. 60 تا 70 درصد كودكان قبل از اتمام سال سوم زندگي حداقل يكبار دچار اوتيت مياني حاد شده اند . شيوع اين عفونت دركودكان مبتلا به شكاف كام بسيار بيشتر است . اوتيت حاد غالبا بدنبال عفونت هاي دستگاه تنفس فوقاني رخ مي دهد و بطور شايع يكي از عوارض عفونت هاي ويروسي نظير سرماخوردگي ، سرخك يا آنفلوآنزا است .
ریسک فاکتورهای شناخته شده اوتیت حاد میانی عبارتند از:
1- سن کم 2- جنس مذکر 3- شیرخوارانی که از شیشه شیر میخورند 4- درگیری یکی از اعضاء خانواده با بیماری 5- زندگی در خانواده ها و مراکز شلوغ 6- سیگار کشیدن والدین 7- ارث 8- شکاف کام 9- نقص ایمنی 10- نقص در حرکات سیلیاها 11- سندرم داون 12- سیستیک فیبروزیس. وزن کم حین تولد جزو ریسک فاکتورهای اوتیت میانی نیست. شیر مادر محافظت کننده است. وضعیت اجتماعی و آلرژی در خانواده نیز زمینه ساز بیماری است.
درمانهای بیماری تحولات زیادی داشته و باکتریهای مقاوم نیز زیاد شده اند. روش های قبلی پروفیلاکسی طولانی مدت منسوخ شده و توافقات برای درمان جراحی افیوژن ها مکرر و طول کشیده افزایش دارد.
تعریف اوتیت میانی: هرگونه روند التهابی در گوش میانی با یک پرده تیمپان نرمال را اوتیت میانی گویند.
انواع اوتیت میانی: اوتیت حاد گوش میانی AOM ، اوتیت میانی با افیوژن مزمن OME
شرط وجود اوتیت میانی حاد این است که درون گوش میانی افیوژن وجود داشته باشد و همزمان علائم و نشانه های التهاب حاد که شامل تب ، قرمزی ، درد و برآمدگی تیمپان است ، وجود دارد. شرط وجود اوتیت میانی با افیوژن این است که افیوژن وجود دارد اما علائم التهابی وجود ندارد.
در بررسی مخاط گوش میانی علائم هیپرپلازی و افزایش سلولهای گابلت دیده میشود و لذا افیوژن رخ میدهد.
84% اطفال یک اپیزود اوتیت میانی دارند ، 50% سه مورد بیماری یا بیشتر داشته اند و در 25% شش مورد و بیشتر وجود دارد.
پاتوفیژیولوژی:
نقص عملکرد شیپور استاش باعث میشود هوادهی گوش و تمیز کردن و محافظت گوش میانی صورت نگرفته و لذا میکروارگانیسم ها وارد گوش میانی میشوند. در 97% بیماران ، باکتری مسبب بیماری در نازوفارنکس بدست میآید. آدنوئید مخزن باکتری پاتوژن است. استاش در اطفال کوتاهتر و مستقیم تر و نفوذ پذیر تر است. بزرگی آدنوئید باعث اختلال عملکرد استاش و زمینه ساز اوتیت میانی است.
50 تا 70 درصد موارد اوتيت مياني ، حداقل درابتدا منشاء ويروسي داشته باشند. باكتريهايي كه معمولا در مبتلايان به اوتيت مياني يافت مي شوند عبارتند از : هموفيلوس آنفلوآنزا ، استرپتوكوك پنومونيه ، استرپتوكوكهاي بتاهموليتيك و با شيوع كمتر استافيلوكوك آرئوس . هم اكنون هموفيلوس شايعترين علت باكتريايي اوتيت مياني در كودكان زير 10 سال است . در نوزادان و شيرخواران ، اشريشياكولي از ارگانيسم هاي غالب است . به ندرت، كلبسيلا ، اشريشياكولي و باكتروييدها دركودكان و افراد بالغ موجب اوتيت مياني مي شوند .
باکتریهای شایع بترتیب شیوع عبارتند از: استرپ پنومونیه ، هموفیلوس آنفولانزا ، برانهاملا کاتارالیس
علايم بيماري :
درابتدا احساس مبهمي از كاهش شنوايي يا پري گوش وجود دارد . به سرعت درد خفيف نيز به اين علايم اضافه مي شود . در مراحل بعدي درد عمقي و شديد گوش علامت اصلي بيماري خواهد بود كه معمولا با تب 104 تا 105 درجه فارنهايت ( به ويژه در شيرخواران و كودكان کم سن و سال ) همراه است . درد مداوم و آزارنده است . شيرخواران به خواب نمي رود ، گريه مي كنند و به گوش هاي خود فشار مي آورند. در كودكان كم سن و سال ممكن است استفراغ و اسهال رخ دهد. تب علامت اوتیت در اطفال کم سن است اما در سنین بزرگتر تب ممکن است وجود نداشته باشد. کودک بیقرار است و به گوش خود دست میزند. اشتها کم میشود. در اوتیت میانی با افیژن هیچ علائمی بجز افت شنوائی وجود ندارد. والدین موقعی متوجه افت شنوائی کودک خود میشوند که وی صدای تلویزیون و رادیو را افزایش میدهد یا در حین صحبت معمولی جواب نمیدهد. . بالغين ممكن است از سرگيجه شكايت كنند. در پیران ممکن است تب وجود نداشته باشد. معمولا علايم عفونت دستگاه تنفسي فوقاني وجود دارد .
یافته ای معاینه: پرده تیمپان نرمال خاکستری و شفاف و مقعر است. علائم کلاسیک اوتیت قرمزی و برآمدگی تیمپان است. در مراحل اولیه فقط قرمزی وجود دارد اما در مراحل پیشرفته تر برآمدگی شدید شده و درنهایت نکروز و پارگی رخ داده وچرک و خون بیرون ریخته میشود. در بچه های کوچک گریه کردن میتواند قرمزی تیمپان را تقلید کند چون عروق روی پرده برجسته میشودند لذا بهترین کار برای بررسی دقیق تر استفاده از اتوسکپی پنوماتیک است. استفاده از میکروسکپ گوشی نیز بسیار کمک کننده است. معاینات مکرر بیماران راه را برای قضاوت صحیح هموار میکند. در صورت افزايش فشار گوش مياني ، در معاينه برآمده شدن پرده صماخ و محو شدن شاخص هاي آناتوميك آن وجود خواهد داشت . در صورتي كه پرده صماخ پاره شود ، درد و فشار كاهش مي يابد و در معاينه وجود ترشح در مجرا ديده ميشود . اين ترشح در ابتدا سروزيی و خوني است ، معمولا شنوايي كاهش مي يابد و وارد آوردن فشار بر روي ماستوييد درد ايجاد ميكند.
اوتيت مياني راجعه شير خواران:
يكي از مشكلات مهم در درمان اوتيت مياني ، كودكاني هستندكه 5 تا 6 بار در سال مبتلا به اوتيت مي شوند ، اين حالت به ويژه در كودكان زير يك سال ديده مي شود . در اين موارد نيز علل اختلال عملكرد شيپور استاش بايد بررسي شود. معمولا حملات بيمار از پاييز آغاز و تا سرتاسر بهار ادامه مي يابد . در درمان يك حمله حاد ، مصرف آنتي بيوتيكها بايد 14 تا 21 روز ادامه يابد. در صورت وجود عفونت دستگاه تنفسي فوقاني ، مي توان از ضد احتقانهاي بيني استفاده نمود ، اگرچه استفاده از این داروها در مطالعات جدید ثابت نشده و توصیه نمیشود. كودكان مبتلا به اين حالت هرگز نبايد به حالت خوابيده به پشت از بطري غذا بخورند و تغذيه آنها بايد در حالت نشسته باشد . اگر اين روشهاي محافظه كارانه در شكستن چرخه عفونتها موثر نباشند، پروفيلاكسي با آنتي بيوتيكها انديكاسيون پيدا مي كنند. بعضی از مطالعات نشان داده اند كه تجويز سولفي سوكسازول و يا آموكسي سيلين به ميزان يك چهارم تا يك دوم مقادير درماني یا 20 میلی گرم در کیلو گرم برای آموکسی سیلین ، تعداد عفونتهاي حاد را به يك چهارم مي رساند. معمولا اين داروها به مدت 3 تا 6 ماه به طور مداوم تجويز مي شوند . اگر كودك در خلال دريافت پرو فيلاكسي آنتي بيوتيكي دچار عفونت حاد شود، ميرنگو تومي با يك لوله تهويه كننده درمان انتخابي نهايي خواهد بود . بايد توجه داشت كه لوله تهويه براي تخليه گوش مياني قرار داده نمي شود، بلكه هدف از جاگذاري آن مساوي شدن فشار هوا بين گوش مياني و اتمسفر مي باشد ، بدين ترتيب جانشين شيپور استاش مي شود.
در بیماران اوتیت میانی رکورنت درمان پروفیلاکسی خطر بروز میکروارگانیسم های مقاوم را دارد لذا نظرات به سمت استفاده زود هنگام از تیمپانوستومی متمرکز شده است. بر اساس نظر آکادمی گوش و حلق و بینی آمریکا ، اگر کودکی 4 بار درگیری با بیماری در شش ماه و یا 6 بار بیماری در یکسال داشته باشد بایستی پروفیلاکسی جراحی برای او انجام شود.
اوتيت مياني سروز مزمن:
اوتيت مياني سروز مزمن اگر درمان نشود تهديدي جدي براي شنوايي محسوب مي شود . در سالهاي اخير شيوع آن افزايش چشمگيري پيدا كرده است . اين عارضه نيز غالبا ثانويه به عواملي نظير رشد بيش از حد بافت لنفاوي نازوفارنكس ، عفونت مزمن سينوس و آلرژي مي باشد . با اين وجود درمان ناكافي اوتيت مياني چركي حاد يكي از علل مهم افزايش شيوع اوتيت مياني سروز مزمن است. درمان ناكافي اوتيت مياني حاد با آنتي بيو تيك ، باعث مي شود كه عفونت خفيف و بدون علامتي ايجاد شود و آن تكرار شود كه پس از مدتي يك افيوژن موكوييد غلط در گوش باقي بماند .
علايم اين بيماري ناچيز هستند . كاهش شنوايي نوسان دارد و با عفو نتهاي تنفسي فوقاني در ارتباط است . بيماران ممكن است از احساس سنگيني سر شكايت كنند و برخي از صداها را به صورت تغيير يافته بشنوند.
اين بيماران علائم التهابی ندارند. معاينه گوش گمراه كننده باشد . در اوتیت با افیوژن علائم بالینی رتراکشن تیمپان و رنگ آن تیره و مارکرهای استخوانی بخصوص زائده بزرگ اینکوس دیده نمیشوند. اکثراً پرده صماخ تغييرات اندكي دارد و ممكن است به رنگ خاكستري مرواريدي باشد و تنها محو شدگي خفيف و تورفتگي اندكي در آن وجود داشته باشد . محدود شدن حركت پرده صماخ در تمپانومتري و پنومواتوسكوپي مفيدترين يافته فيزيكي است . اوديومتري معمولا جنبه تشخيصي دارد و كاهش شنوايي انتقالي را نشان مي دهد .
وجود سابقه اي از كاهش شنوايي نوسان دار در يك كودك كه توسط والدين مورد شك قرار گرفته، بايد پزشك را به وجود افيوژن درگوش مياني مشكوك سازد . در اين حالت در صورت طبيعي به نظر رسيدن پرده صماخ ، انجام اوديومتري الزامي است .
عوارض اوتيت مياني سروز و يا اوتيت مياني ترشحي عبارتند از: پيدايش كلستاتوم ، سوراخ شدن پرده صماخ، فيبروز فضاي گوش مياني و تمپانواسكلروز كه همگي مي توانند موجب كاهش دايمي در شنوايي شوند . به همين علت پيگيري بيماران مبتلا به اوتيت مياني حاد يا مزمن الزامي است .
اوتيت مياني سروز مزمن دريك فرد بالغ ممكن است در اثر كارسينوم نازوفارنكس باشد . بنابراين هنگامي كه يك افيوژن يك طرفه در يك فرد بالغ يافت شود ، هرگونه روش تشخيصي براي اثبات يا رد اين مسئله بايد به انجام برسد .
درمان اوتیت میانی با افیوژن: چون این بیماری هم یک عفونت است و باکتری زنده دارد لذا عاقلانه است که آنتی بیوتیک داده شود. ولی بازهم نقشی برای داروهایی مثل دکونژستان و آنتی هیستامین وجود ندارد. کورتون کوتاه مدت با دوز یک میلی گرم در کیلو موثر بوده اما هنوز تایید نشده است.
درمان اوتیت میانی:
درمان زودرس با آنتي بيوتيك ها ، سبب تسريع بهبودي مي شود. در 25% بیماران مقاومت به داروهای روتین وجود دارد. درمانهای مختلفی گزارش شده است از جمله تک دوز تزریقی سفتریاکسون و یا دوره 5 روزه آنتی بیوتیک و در نهایت دوره 10 روزه آنتی بیوتیک. امروزه آموكسي سيلين يا آمپي سيلين بعنوان داروي انتخابي براي درمان اوتيت مياني حاد دركودكان زير 10 سال در نظر گرفته مي شوند. در صورت حساسيت بيمار به اين داروها ، از اريترومايسين ، سولفوناميدها و يا سفالوسپورينها استفاده مي شود . مدت درمان 10 روز است . در بعضي مناطق سوش هاي مقاوم هموفيلوس شيوع يافته اند. بنابراين اگر پاسخ به درمان مناسب نباشد، انجام كشت ممكن است ضرورت يابد. آنتی هیستامین و دکونژستان تاثیری در دوره بیماری ندارد اما مسکن به بیمار باید داده شود. اما اگر درد و تب بيمار در عرض 24 تا 48 ساعت تخفيف نيافت ، پزشك بايد به فكر بروز يك عارضه بوده و بيمار را مجددا مورد بررسي قرار دهد . در صورت پاره شده پرده صماخ ، باید از نفوذ آب بدرون گوش جلوگیری کرد. بايد يك پنبه تميز در گوش خارجي قرار داده شود . قطره هاي گوشي فاقد ارزش هستند . معمولا خروج چرك 2 تا 3 روز ادامه مي يابد و سپس اين ترشح كم و موكوييد مي شود . ترشح از گوش تا روز هفتم از بين مي رود.
در بیمارانی که مشکلات ایمنی داشته و یا پره ماچور هستند گاهی لازم میشود تا با تیمپانوسنتز از گوش نمونه گرفت تا آنتی بیوتیک دقیق تجویز شود.
قبل از پيدايش آنتي بيوتيك ها ، ميرنگوتومي روش اصلي درمان اوتيت مياني حاد بود و هنوز هم در شرايطی انديكاسيون دارد : 1- وجود حالت توكسيسته بسيار شديد و يا سابقه تشنجات ناشي از تب. 2- كودكان مبتلا به نقص ايمني 3- شكست درمان آنتي بيوتيكي 4- درد شديد در بيماري كه همكاري دارد. 5- مننژیت از عوارض اوتيت مياني حاد. 6- فلج عصب فاشیال در زمینه اوتیت میانی
ميرنگوتومي را ميتوان زير بي هوشي عمومي بي حسي موضعي و يا بدون بي حسي انجام داد . پرده هاي ملتهب معمولا دردناك تر از پرده هاي طبيعي هستند . بطور كلي ميرنگوتومي بر دو نوع محيطي و شعاعي است. ميرنگوتومي محيطي تخليه وسيع را امكان پذير مي سازد و براي خارج ساختن مايع و يا چرك تحت فشار و نيز براي عفونت هايي حاد استفاده مي شود . در ميرنگوتومي شعاعي برش ايجاد شده در پرده كوچكتر است، اما براي تخليه مايع سروز از گوش كافي است و براي گوش هاي فاقد عفونت روش كاملا مناسبي مي باشد.
پس از درمان بایستی بیمار در روز سوم و سپس در هفته دوم بررسی شود.
آدنوئیدکتومی به تنهایی در درمان اوتیت میانی با افیوژن موثر است اما تونسیلکتومی اصلاً در روند آن تاثیری ندارد.
اندیکاسیونهای تیمپانوستومی: 1- اوتیت میانی حاد عود کننده 2- اوتیت میانی مزمن با افیوژن در کودکی که از سایر جهات سالم است 3- اوتیت میانی و اختلال عملکرد استاش همراه با سایر بیماریها ( آنومالی سر و گردن ، سندرم داون ، افت شنوائی حسی عصبی زمینه ای ، اختلالات پرده تیمپان )
عوارض اوتيت مياني حاد
اوتيت مياني ترشحي : اين بيماري از علل اصلي كاهش شنوايي دركودكان است و ممكن است بدنبال اوتيت مياني حاد ايجاد شود . همچنين اين عارضه ممكن است ثانويه به آلرژي ، عفونت ، تروماي فشاري و بزرگي آدنوييد رخ دهد . در واقع تمامي علل اختلال شيپور استاش ، ميتوانند موجب اوتيت سروز شوند. به غير از مواردي كه سابقه عفونت ، تروما و يا كاهش شنوايي وجود دارد ، شرح حال كمك چنداني به تشخيص نمي كند . در معاينه تغييرات زير در پرده صماخ مشاهده مي شود .
1- تورفتگي پرده صماخ : اين حالت دراتوسكوپي به صورت كوچك نمودار شدن استخوان چكشي و برجسته تر بودن زايده كوتاه آن مشخص مي شود . به نظر مي رسد پرده صماخ خيمه اي را تشكيل داده كه راس آن زايده كوتاه استخوان چكشي است. مخروط نورانی از بین رفته است
2- تغيير رنگ پرده صماخ : پرده صماخ ممكن است به رنگ كهربايي يا خاكستري تيره درآيد . در واقع هر رنگ يا نمايي در اوتيت سروز قابل مشاهده است . گاهي نيمه تحتاني پرده رنگ كهربايي و نيمه فوقاني آن رنگ طبيعي دارد . گاهي يك منيسك مشاهده مي شود كه نشانه سطح مايع است. در مورادی حباب های واضح هوا درون گوش دیده میشود. اگر در گوش مياني خون وجود داشته باشد ، پرده صماخ به رنگ آبي يا سياه در مي آيد.
3- عدم تحرك پرده صماخ : در اوتيت سروز ممكن است پرده صماخ تا حدودي تحرك خود را از دست بدهد. اين حالت قابل اعتمادترين يافته درمعاينه باليني است و نشانه وجود فشار منفي و احتمالا مايع در گوش مياني است . در اين موارد با آزمايش شنوايي يك كاهش شنوايي از نوع انتقالي مشخص مي شود . در اينحالت آزمون وبر به طرف ضايعه متوجه مي شود و آزمون رينه منفي است . هر چند تمپانومتري بعنوان يك وسيله تشخيصي نمي تواند جايگزين پنومواتوسكوپي شود ، اما روش مذكور به ويژه در شيرخواران و كودكان كم سن و سال روش كمك كننده اي است. زيرا آزمون ساده اي است . سبب وارد شدن تروما نمي شود و در زمان اندكي قابل انجام مي باشد . معمولا در تمپانومتري اوتيت مياني سروز . تمپانوگرام در مراحل اولیه بیماری از نوع C و در مراحل پیشرفته از نوع نوع B میشود كه نشانه فشار منفي قابل توجه گوش مياني است . اغلب كاهش شنوايي آنقدركم است كه تا هنگام آزمايشات روتين در بدو ورود به مدرسه تشخيص داده نمي شود . مطالعات نشان داده اند كه بعد از يك عفونت حاد گوش مياني در 70 درصد كودكان حداقل تا دو هفته گوش مياني داراي افيوژن است . در 40 درصد اين عده تا يك ماه و در 20 درصد آنها تا 2 ماه اين افيوژن باقي مي ماند .
ماستوييديت حاد :قبل از پيدايش آنتي بيوتيك ها ، ماستوييديت حاد از عوارض شايع اوتيت مياني حاد بود . هم اكنون اين عارضه هنگامي رخ ميدهد كه عفونت گوش مياني درمان نشده باشد و با يك آنتي بيوتيك نامناسب به كار رفته باشد . بطور كلاسيك ، علايم 10 تا 14 روز بعد از يك عفونت حاد ايجاد مي شوند . اين بيماري به صورت يك ترشح چركي و غليظ از گوش تظاهر مي يابد . همچنين يك درد مبهم و سوزشي در پشت گوش رخ مي دهد كه در هنگام شب تشديد مي شود . معمولا يك تب خفيف وجود دارد .
در يك ماستوييديت حاد بدون عارضه ، در معاينه ، مجراي گوش به وسيله يك ترشح فراوان ، غليظ و بدبو پر شده است . بعد از پاك كردن مجراي گوش ، پرده صماخ به صورت محو ، ادماتو و ضخيم قابل مشاهده است و گاهي يك ترشخ ضرباندار از آن خارج مي شود . اگر عفونت محدود به ماستوييد باشد ممكن است پرده صماخ ظاهر طبيعي داشته باشد .وارد آمدن فشار بر روي زائده ماستوييد باعث احساس درد مبهم و عميق در استخوان مي شود . براي ايجاد اين درد بايد محكم بر روي استخوان فشار وارد ساخت . در حالي كه در اوتيت خارجي حاد ، فشار اندكي بر روي ماستوييد موجب درد شديدي مي شود .بافت نرم اطراف مجراي شنوايي ممكن است متورم شده و گوش را به سمت جلو و پايين براند . با انجام سي تي اسكن استخوان تمپورال مي توان تشخيص اين بيماري را تاييد نمود . يافته هاي راديوگرافيك عبارتند از : كدورت سلولهاي ماستوييد ، دكلسيفيكاسيون تيغه هاي استخواني بين سلولها و تخريب سلولهاي هوايي ماستوييد .
در صورتي كه تنها كدورت سلولهاي هوايي ماستوييد و مراحل اوليه دكلسيفيكاسيون استخواني وجود داشته باشد، تجويز مقادير بالاي آنتي بيوتيك ها همراه با يك ميرنگوتومي وسيع ممكن است سبب بهبودي بيماري شود . اگر تخريب استخواني رخ داده باشد، انجام عمل جراحي ضروري است . عمل جراحي درماستوييديت حاد ،‌يك ماستوييدكتومي ساده است . ميرنگوتومي نيز بايد براي تخليه گوش مياني انجام شود . معمولا بعد از عمل جراحي ترميم كامل در عرض 7 تا 10 روز رخ مي دهد . شايعترين ارگانيسم دخيل در ماستوييديت حاد ، استرپتوكوك پنومونيه است و با شيوع كمتر هموفيلوس آنفلوآنزا نيز در ايجاد اين بيماري دخالت دارد. شيوع كمتر عفونت هاي هموفيلوس آنفلوآنزايي ماستوييد بيانگر اين نكته است كه عفونتهاي ناشي از اين ارگانيسم بيشتر مخاطي هستند و كمتر موجب تخريب استخواني مي شوند . در بيماراني كه فاقد علايم كلاسيك ماستوييديت حاد هستند و تنها يك ترشح ضرباني با حداقل درد و علايم سيستميك وجود دارد ، انجام سي تي اسكن براي تاييد تشخيص كمك كننده است .
عوارض ماستوييديت حاد ناشي از گسترش عفونت به ساختمانهاي مجاور مي باشند . اين عوارض عبارتند از:
آسيب عصب فاسيال : در ماستوييديت حاد ممكن است تخريب استخوان محافظت كننده عصب فاسيال رخ دهد و بدنبال آن ملتهب شدن عصب موجب فلج عضلات صورت شود .
مننژيت : هشتاد درصد موارد مننژيت ، ثانويه به بيماريهاي گوش هستند . علايم و درمان مننژيت همان علايم و درمان مننژيت هاي ناشي از ساير علل هستند.
آبسه هاي مغز : گسترش عفونت از طريق سطح دروني استخوان، ممكن است سبب پيدايس آبسه اپي دورال يا آبسه مغزي در لوب تمپورال يا مخچه شود . معمولا سردرد مبهم و مداوم ، تب راجعه خفيف و تغييرات اندكي در هوشياري تنها علايم بيماري هستند . لوب تمپورال از نواحي نسبتا خاموش مغز اسب و در آبسه هاي اين ناحيه ادم پاپي خفيف مي باشد و نشانه هاي عصبي آشكار ناشايع هستند . از طرف ديگر آبسه هاي مخچه مي توانند موجب آتاكسي شوند و ادم پاپي نيز در اين آبسه ها معمولا شديد است . حالت كما نيز ممكن است سريعا رخ دهد .
ترومبوز سينوس سيگموييد : اين عارضه در اثر گسترش عفونت از طريق سخت شامه پوشاننده حفره خلفي به آن حفره رخ مي دهد . در اين صورت يك ترومبوز عفوني در داخل سينوس سيگموييد تشكيل مي شود . اين ترومبوز ممكن است به سمت بولب ژوگولر گسترش يابد . چنين ترومبوزي اغلب موجب سپتي سمي شديد مي شود . ممكن است وريد ژوگولر گردني در سمت گرفتار حساس باشد . براي درمان، بستري نمودن بيمار و تجويز آنتي بيوتيك هاي داخل وريدي الزامي است . ماستوييدكتومي و برداشتن ترومبوز عفوني نيز ممكن است ضرورت يابد .
لابيرنتيت چركي : تهاجم عفونت به گوش داخلي موجب لابيرنتيت چركي مي شود . علايم اين عارضه عبارتند از : سرگيجه شديد و چرخشي توام با نيستاگموس ، تهوع، استفراغ ، وزوز گوش و كاهش شنواي حسي عصبي . اگر عفونت درمان نشود ممكن است بيماري گسترش يابد و سبب پيدايش مننژيت شود . لابیرنتیت چرکی معادل مننژیت است و با کری کامل همراه خواهد بود لذا درمان سریع و کامل لازم دارد. درمان شامل بستري نمودن بيمار ، تجويز آنتي بيوتيك و گاهي تخليه لابيرنت از طريق ماستوييد مي باشد. اين بيماري معمولا موجب كري كامل و از بين رفتن فعاليت لابيرنت مي شود .
آبسه ساب پريوستئال : در صورتي كه عفونت ماستوييد باعث خوردگي كورتكس بيروني شود ، آبسه ساب پريوستئال ايجاد مي شو د. اين حالت با تب و تموج در عمق بافت نرم پشت گوش همراه است . اين آبسه ها معمولا كمي بالاتر از زايد ماستوييد ايجاد مي شوند . به ندرت ممكن است خوردگي كورتكس نوك زايده ماستوييد رخ دهد و با تشكيل آبسه درموقعيت عمقي نسبت به عضلات استرنوكليدوماستوييد و ديگاستريك علايمي به صورت درد ، تورم و حساسيت در زير زايده ماستوييد و يا بين نوك زايده و فك تحتاني به وجود مي آيند . به اين نوع آبسه ساب پريوستئال ، آبسه بزولد اطلاق مي شود .
اوتيت مياني چركي مزمن
عبارت اوتيت مياني چركي مزمن بر سوراخ دايمي پرده صماخ دلالت مي كند . حملات راجعه عفونت حتي اگر براي سالها ادامه داشته باشد، فقط در صورتي اوتيت مياني چركي مزمن در نظر گرفته مي شود كه همراه با سوراخ دايمي در پرده گوش باشد . در افرادي كه دراوايل كودكي دچار بيماري گوش شده اند، عفونت مزمن گوش مياني بسيار شايعتراست . بيماريهاي گوش در دوران شيرخوارگي و اوايل كودكي ، مي تواند سبب توقف هوادار شدن طبيعي ماستوييد شود . ممكن است همين روند باعث اختلال مخاط گوش مياني شود و آن را نسبت به گوش طبيعي به ابتلا به عفونت راجعه مستعدتر كند . اكثر بيماران مبتلا به اوتيت مياني چركي مزمن ، داراي ماستوييدهاي كوچك و فاقد سلول هستند .
بسياري از باكتريهاي ويرولانت و ساپروفيت ممكن است با اوتيت مياني چركي مزمن در ارتباط باشند . كشت ترشحات اهميت دارد . پسودومونا آئروژينوزا ، اشريشياكولي ، پروتئوس ، استافيلوكوك ، استرپتوكوك ، پنوموك و ديفتروييدها عوامل شايعي هستند كه از كشت به دست مي آيند . در اكثر موارد چندين نوع باكتري در محيط كشت رشد مي كند . در صورت وجود كلستاتوم ، درمان طبي رضايت بخش نمي باشد و براي درمان قطعي ، انجام جراحي ضروري است .
در گذشته مخملك و سرخك از علل شايع اوتيت مياني مزمن بودند، اما امروزه اين موارد نادر هستند . اوتيت مياني حاد و اوتيت مياني سروزي درمان نشده شايعترين علل تغييرات مزمن در گوش مياني و پرده صماخ هستند . ابتلاي افراد داراي شيپور استاش طبيعي به اوتيت مياني چركي مزمن نادر است .
در اوتيت مياني مزمن سوراخ هاي پرده صماخ سه نوع اصلي دارند . اگر سوراخ شدگي حاشيه پرده صماخ را درگير نكرده باشد، حالت موجود را سوراخ مركزي مي نامند . در صورتي كه آنولوس يا لبه پرده صماخ تخريب شده باشد، حالت موجود را سوراخ حاشيه اي مي نامند . اهميت تشخيص بين سوراخهاي حاشيه اي و مركزي در تعيين پيش آگهي است . معمولا“ در حضور سوراخ مركزي ، روند بيمار خوش خيم تر از حالت وجود سوراخ حاشيه اي مي باشد . اگر سوراخ مركزي باشد، احتمال وجود كلستاتوم بسياركم است ، اما اين امر همواره دركودكان صدق نمي كند . شايعترين محل سوراخ هاي حاشيه اي ، ربع خلفي – فوقاني پرده صماخ است . شايعترين علت اين نوع از سوراخ ها ، سوراخ آتيك است كه سوراخ ناحيه شل پرده صماخ مي باشد .
ورود ميكروارگانيسم ها به گوش مياني از طريق شيپور استاش ( در جريان عفونت هاي تنفسي فوقاني ) و يا از طريق مجراي شنوايي خارجي ( ورود آب به گوش مياني ) صورت مي گيرد .
كلستاتوم : كلستاتوم ها معمولا“ هنگامي رخ مي دهند كه يك سوراخ حاشيه اي و يا يك سوراخ آتيك وجود داشته باشد و اپي تليوم سنگفرشي از مجراي شنوايي خارجي به گوش مياني رشد كند . وقتي كه اپي تليوم رشد مي كند، به تدريج پوسته پوسته مي شود و بقاياي سلولي كراتيني درداخل گوش مياني تجمع پيدا ميكند . پس از مدتي كلستاتوم به داخل فضاي اپي تمپان و آنتروم ماستوييد گسترش مي يابد و پس از چندين سال باعث تخريب استخوانهاي مجاور ميشو د.
از نظر پاتولوژي كلستاتوم ها مشابه كيست هاي انكلوزيوني اپي درموييد هستند . كلستاتوم ها معمولا“ بطور راجعه عفوني مي شوند و با ترشح بدبو و ايجاد توده اي سفيدرنگ از مواد زايد مشخص مي شوند . اين ضايعات درگوش مياني و اغلب همراه با بافت گرانولاسيون پوليپ ها هستند . كلستاتوم ها تمايل به تخريب استخوانچه ها دارند ، بنابراين كاهش شنوايي ايجاد شده ممكن است شديد باشد .
شايعترين علامت اوتيت مياني چركي مزمن با يا بدون كلستاتوم ، وجود ترشح بدون درد از گوش است كه ممكن است بودي بدي داشته باشد . معمولا“ اين ترشح در اثر عفونت هاي دستگاه تنفسي فوقاني و يا ورود آب به گوش تشديد مي شود . اگرترشح از گوش در خلال بيماري دستگاه تنفسي فوقاني آغاز شود و با درد گوش همراه نباشد، پزشك بايد به فكر وجود سوراخ دايمي در پرده صماخ باشد . گاهي ناراحتي خفيفي در گوش به وجود مي آيد ، اما درد قابل توجه گوش در مبتلايان به اوتيت چركي مزمن يك نشانه خطر است و مي تواند نشان دهنده بروز عوارض باشد . كاهش شنوايي تقريبا“ در تمام موارد وجود دارد كه درصورت تخريب استخوانچه ها يا فيكس كردن آنها مي توان به 50 تا 60 دسي بل هم برسد . كاهش شنوايي معمولا“ از نوع انتقالي است . اما در بعضي بيماران حالت مختلط دارد . درگيري حلزون احتمالا“ ناشي از اثرات سمي ماده چركي بر روي غشاي تراواي پنجره گرد و آسيب عضو انتهايي شنوايي است . وجود درد و سرگيجه ممكن است دلالت بر وجود يك عارضه داشته باشند . درد عمقي و مداوم ممكن است علامت آبسه مغزي و يا تخريك سخت شامه باشد . سرگيجه مويد تحريك لابيرنت و يا خوردگي استخوان لابيرنت است. وجود هر كدام از علايم فوق مي تواند انديكاسيوني براي انجام جراحي باشد .
در بيماران مبتلا به كلستاتوم ، نوع خاصي از سرگيجه ممكن است رخ دهد . اين بيماران هنگام پاك كردن گوش و يا هنگام وارد آمدن فشار بر روي مجراي گوش دچار سرگيجه مي شوند . معمولا“ سرگيجه گذرا مي باشد و تهوع و استفراغ ناشايع است . دراين بيماران بايد به فكر وجود فيستول مجراي نيمدايره اي افقي بود. يك روش ساده براي تشخيص چنين فيستولي وارد آمدن فشار به مجراي شنوايي خارجي به وسيله اتوسكوپ پنوماتيك و يا وارد آمدن فشار با انگشت شست بر روي اين مجرا است . درصورت وجود فيستول عمل مذكور باعث انحراف فوري چشم ها به طرف مقابل ضايعه، احساس سرگيجه و تمايل به افتادن ميشود . اين حالت را آزمون فيستولي مي نامند . آزمون فيستولي مثبت انديكاسيوني براي عمل جراحي است .
گاهي در بيماران مبتلا به اوتيت مياني چركي مزمن ،‌بافت گرانولاسيون و يا پوليپ درگوش مياني وجود دارد. كلستاتوم ها معمولا“ به صورت توده اي سفيد درخشان و يا كدر به همراه مواد زايد شاخي مشاهده ميشوند .
ترشحات دراوتيت مياني چركي مزمن حالتي متغير دارد ، اما در حالات خاصي ممكن است ظاهر آنها تشخيصي باشد . اگر ترشح ثانويه به انسداد شيپور استاش و همراه با يك سوراخ مركزي قدامي باشد، غالبا” حالت موكوييد دارد ، البته ممكن است بطور ثانويه عفوني شود . اين ترشح معمولا“ با وقوع عفونت تنفسي حاد تشديد مي گردد . از طرف ديگر اگر ترشح ثانويه به سوراخ بزرگ مركزي باشد و عارضه اي در قسمت آتيك يا ماستوييد وجود نداشته باشد، تشديد ترشح موكوپرولانت اغلب بدنبال آلودگي با آب رخ ميدهد. در اين حالت ممكن است ترشح چركي باشد، ولي غالبا“ بي بو است و به سرعت به درمان پاسخ مي دهد . اگر ترشح ثانويه به كلستاتوم باشد، اغلب بدبو بوده ، نشان دهنده نكروز يافتي يا استخواني است . در اين حالت ترشخ چركي غالبا“ با تشكيل يك نسج گرانولاسيون يا پوليپ درارتباط است .
تشخيص اوتيت مياني چركي مزمن بر اساس شرح حال بيمار است . در شرح حال، سابقه اتوره بدون درد و كاهش شنوايي وجود دارد . اگر درد، سرگيجه و يا علايم آسيب عصب فاسيال وجود داشته باشد، نشان دهنده بروز عوارض بيماري است . عملكرد شيپور استاش غالبا“ غيرطبيعي است .
در راديوگرافي استخوان تمپورال اين بيماران ،‌اغلب ماستوييد كوچك و فاقد سلول هوايي است . معمولا“ اسكلروز استخوان كه به صورت افزايش كلسيفيكاسيون مي باشد، قابل مشاهده است . وجود تخريب استخواني بيانگر اين مسئله است كه روند عفونت از محدوده گوش مياني خارج شده است . در حضور اين مناطق انجام جراحي ضروري است . اگركلستاتوم به فضاي ماستوييد تهاجم كرده باشد، معمولا“ در گرافي يك ناحيه مشخص و گرد راديولوسني مشاهده مي شود كه توسط استخوان اسكلروتيك احاطه شده است . در سي تي اسكن استخوان تمپورال كه روش انتخابي است ، خوردگي استخوان ، تخريب استخوانچه ها و وجود توده بافت نرم قابل مشاهده است. خوردگي لبه هاي Scutum در غياب جراحي قبلي ، نشانه وجود كلستاتوم مي باشد .
درمان طبي : درمان طبي اوتيت مياني چركي مزمن با استفاده از داروهاي موضعي و برطرف كردن عواملي كه موجب اختلال عملكرد شيپور استاش و عفونت گوش مياني مي شوند ، صورت مي گيرد . برداشتن نسج گرانولاسيون ، پوليپ و يا كلستاتوم باعث مي شود كه داروهاي موضعي به حد كافي به نواحي دچار عفونت برسند . شستشوي گوش با محلول سالين نرمال با درجه حرارت بدن سبب پاكسازي گوش مياني و اپي تمپان مي شود . در بيماراني كه همكاري دارند ، اين شستشو را ميتوان دو بار در روز انجام داد . سپس بايد گوش را بدقت خشك نمود و از قطره هاي آنتي بيوتيكي موضعي استفاده نمود .باكتريهايي كه معمولا“ در ايجاد ترشح در اوتيت مياني چركي مزمن دخالت دارند عبارتند از : پسودوموناس آئروزينوزا ، پروتئوس ولگاريس ، آئروباكتر، اشريشياكولي ، استافيلوكوك طلايي و باكتروييد فراژيليس . ارگانيسم هاي گرم منفي معمولا“ به نئومايسين ، كليستين و پلي ميكسين B حساس هستند ، اما استافيلوكوك و باكتروييدها به اين داروها حساس نيستند و بايد با محلول هاي اسيدي شده و يا با قطره كلرامفنيكل درمان شوند . علاوه بر قطره هاي فوق ، مي توان از قطره هاي اسيد استيك 2 درصد نيز استفاده نمود . تقريبا“ تمامي قطره هاي گوش بايد به ميزان 4 قطره ، چهار بار در روز استفاده شوند . گوش مبتلا بايد به مدت 2 دقيقه بعد از چكاندن قطره هاي گوش بالا نگاه داشته شود .
به غير از مواردي كه يك عفونت حاد بر اوتيت مياني چركي مزمن سوار شده باشد، آنتي بيوتيك هاي سيستميك در درمان اوتيت مياني چركي مزمن موثر واقع نمي شوند، اما اگر عفونت مزمن ، بطور حاد تشديد شده باشد، استفاده از آنتي بيوتيك هاي سيستميك ضروري است . اگردرد يا ساير نشانه هاي بروز عوارض اوتيت مزمن در بيمار يافت نشوند ، درمان موضعي را ميتوان براي ماهها يا سالها ادامه داد .
درمان جراحي : در اوتيت مياني چركي مزمن، درمان جراحي به دو منظور انجام ميشود : از بين بردن كامل بيماري و احياي مجدد شنوايي . بسته به شدت بيماري از روشهاي جراحي مختلفي مي توان استفاده نمود.
تمپانوپلاستي : در بيماراني كه سوراخ مركزي بدون كلستاتوم دارند ، تمپانوپلاستي با ترميم پرده صماخ و زنجيره استخوانچه ها روش درماني انتخابي است . در بيماران مبتلا به بيماري مخاطي گسترده و يا كلستاتوم ، ممكن است يك ماستوييدكتومي راديكال و يا راديكال تعديل شده ضرورت پيدا كند .
ماستوئيدكتومي راديكال تعديل شده : در اين عمل نواحي آتيك و ماستوييد برداشته مي شوند، اما فضاي گوش مياني نگهداري و ترميم مي شود. تفاوت اين روش با ماستوييدكتومي راديكال در اين است كه در روش فوق ساختمانهاي گوش مياني و پرده صماخ نگاه داشته مي شوند. در مواردي كه سوراخ پرده صماخ در قسمت فوقاني حاشيه خلفي قرار دارد و يا بيماري سبب درگيري اپي تمپان شده ، اما گوش مياني را تحت تاثير قرار نداده است ، اين روش ارزش ويژه اي دارد . دراين موارد گوش مياني طبيعي بوده و فقط ناحيه آتيك گرفتار است كه حالتي شايع در حضور كلستاتوم مي باشد.
ماستوييد كتومي راديكال : از اين روش به ندرت استفاده مي شود . اگر كلستاتوم آنقدر وسيع باشد كه تا درون شيپور استاش كشيده شده باشد و امكان برداشت كامل آن وجود نداشته باشد ، استفاده از اين روش الزامي است . در اين روش تمام سلولهاي ماستوييد، بافت گرانولاسيون ، باقيمانده پرده صماخ ، استخوانچه ها ، محافظ گوش مياني ، عضله تنسور تمپاني و تمام محافظ آلوده شيپور استاش خارج مي شود . حفره ايجاد شده توسط رشد اپي تليوم مجراي شنوايي خارجي ترميم مي شود . در صورتي كه حفره ايجاد شده بزرگ باشد ، مي توان آن را به وسيله فلاپي از عضله تمپوراليس پر نمود .
در حضور روشهاي نوين جراحي گوش ، امروزه به ندرت نياز به ماستوييد كتومي راديكال پيش مي آيد و به جاي آن از ماستوييدكتومي راديكال تعديل شده و تمپانوپلاستي استفاده مي شود .
گاهي عفونت مزمن گوش با درمانهاي طبي بهبود مي يابد در حالي كه هنوز سوراخ پرده باقي مانده و استخوانچه ها تخريب شده اند . در چنين موارد اگر كلستاتوم موجود نباشد ، با وجود اين كه شنوايي كاهش يافته ، گوش ايمن است . در اغلب اين موارد انجام جراحي ترميمي توصيه مي شود .
عوارض : عوارض اوتيت مياني چركي مزمن ، مشابه عوارض ماستوييديت حاد است .
سنگینی گوش
علت بیماری : گاهی از جمع شدن چرک میباشد که باید علت را رفع کرد گاهی از کم توانی مغز و خشکی و بی حس بودن مغز است که درمان ندارد مانند سالخوردگان گاهی هم پس از بیماریها و استفراغها پیدا میشود که درمانش تقویت مغز و رطوبت بخشیدن به آن است
علائم بیماری : کم شنوایی
کم شنوایی
علت بیماری : گاهی مادر زاد است که درمانش به دست خداست (البته همیشه درمان از خداست ولی در این مورد هنوز درمان پیدا نشده) و گاهی از چرکهایی که درون گوش جمع میشوند و باید انها را بیرون کشید
علائم بیماری : بیمار کمتر از قبل میشنود
صدای گوش
علت بیماری : صدای گوش گاهی از بادهایی که در مغز نزدیکی گوش جمع شده است میباشد و گاهی از اخلاط
علائم بیماری : اگر از بادهای درون مغز باشد نشانی اش این است که سر سنگین نیست و صدا به صورت کشیده است درمانش هم این است که روغن بادام تلخ و ماءالکافور را درون گوش بچکانند و یا تریاک را در آب گرم حل کنند و درون گوش بچکانند اما اگر صدا از جمع شدن خلط باشد علاجش داروهای مانند ایارجهای نیرومند و حب قوقیا است
توضیحات : در این بیماری باید از خوردن سیر ، پیاز ، گشنیز و گردو پرهیز

 

 


منابع :
سنگینی گوش http://www.parsiteb.com
اوتيت مياني چركي مزمن http://www.entiran.com
کم شنوایی http://www.parsiteb.com
اوتيت حاد مياني http://www.entiran.com
بيماري مينير چيست؟ http://shc.sums.ac.ir
صدای گوش http://www.parsiteb.com

 





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط