شاعر: صفى عليشاه
(1)
الله كه كافى المهمّات تويى
الله كه سامع المناجات تويى
حاجات مرا برآر كاندر همه حال
ذوالعفو و برآرنده حاجات تويى
(2)
يا رب غلطم فزون ز مقدار بود
روزم سيه از خطاى بسيار بود
با اين همه نيست افتخارم به كسى
فخرم همه بر خداى غفار بود
(3)
يا رب چو من ار گناهكارى باشد
غفران تو را در انتظارى باشد
عفوت ز پى گناه كاران گردد
چون يار كه در سراغ يارى باشد
(4)
اى آن كه به جز تو هرگزم يار نبود
در شدت و محنتم نگه دار نبود
در مهلكهها كه بسته بد راه نجات
افتادم و جز توام مددكار نبود