نویسنده: عباس كوثری
«امی» برگرفته از ماده «امم» به معنای كسی است كه دانش كتابت را ندارد و بر سرشت اصلیاش در زمان تولد باقی است. (1) در وجه نامگذاری آن گفتهاند امی نسبت داده شده به امّ است و ام به معنای خلقت یا جماعت یا مادر است و چون فرد ناآگاه از دانش كتابت، بر اصل آفرینش خویش باقی است و یا همانند امت و جماعت و مادر خود، بی بهره از دانش كتاب بوده است، او را امی گفتهاند. (2) ریشه اصلی آن «امم» به معنای قصد است (3) و این اصل در تمامی مشتقات آن همانند امّ، امّة و امام جریان دارد. (4)
كتابت امری اكتسابی است. گویا امی قصد كرده كه بر حالت اولیه زمان تولدش از مادر باقی بماند و به تحصیل دانش و علم نپردازد.
راغب نیز همین معنا را از فراء نقل میكند (6). ماوردی نیز در تفسیرش مینویسد: «امیین» یعنی عربها و در سبب نامگذاری آنان به امیین دو نظر هست:
1.بدین جهت كه بر آنان كتابی نازل نشده است، چنان كه ابن زید گفته است.
2.چون سواد خواندن نداشتهاند و در میان آنان نویسنده وجود نداشته است. (7)
مؤلف كشاف مینویسد: مقصود از امیین مشركان و افراد غیر كتابی است كه خیانت كاران در امانت، تصاحب اموال آنان را جایز میشمردند و میگفتند: چون آنان بر دین اهل كتاب نیستند، اموالشان احترامی ندارد و آن را به تورات و انجیل نسبت میدادند. پیامبر گرامی اسلام به هنگام نزول آیه فرمود: دروغ گفتند دشمنان خدا. تمام آنچه را در جاهلیت بوده است الغا كردم مگر ادای امانت كه نسبت به نیكوكار و فاجر باید انجام شود. مردی از ابن عباس سؤال كرد: به هنگام شركت در جهاد، گاه از اموال اهل ذمه، مرغ یا گوسفندی به دست میآوریم. ابن عباس گفت: در این باره چه فكر میكنید؟ وی جواب داد: میگوییم اشكالی ندارد. ابن عباس اظهار داشت: پس چه فرق است بین كار شما و اهل كتاب كه میگویند اموال امیین و غیر اهل كتاب برایمان جایز است. خیر، اگر كافر ذمی به شرایط ذمه پایبند باشد، نمیتوان بدون اذن وی در اموالش تصرف كرد. (10)
از آنچه گفته شد روشن میشود كه از نظر دین اسلام خیانت در امانت جایز نیست، چه شخص مسلمان باشد و چه كافر. اموال كافران غیر حربی نیز محترم است و اسلام اموال غیر همكیشان خود را جز در موارد محدود، محترم شمرده است.
به همین معناست آیه دیگر كه میفرماید: «وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لاَ یَعْلَمُونَ الْکِتَابَ إِلاَّ أَمَانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ» (14): و عدهای از آنان از دانش خواندن بیبهرهاند و كتاب خدا را جز یك مشت خیالات و آرزوها نمیدانند. فخر رازی معتقد است مقصود از «امیون» عوام یهودیاناند كه از دانش خواندن و نوشتن بیبهره بودهاند. (15) راغب نیز «امیون» را فرد ناآشنا به خواندن و نوشتن دانسته است. (16)
زمخشری مینویسد: «امیون» یعنی آنان كه نمیتوانند به خوبی كتابها را بخوانند تا در نتیجه تورات را مطالعه كنند و در مطالب آن درست بیندیشند. (17)
كوثری، عباس، (1394)، فرهنگنامه تحلیلی وجوه و نظائر در قرآن (جلد اول)، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول
كتابت امری اكتسابی است. گویا امی قصد كرده كه بر حالت اولیه زمان تولدش از مادر باقی بماند و به تحصیل دانش و علم نپردازد.
كاربردهای امی در قرآن
1.عربها
مؤلف المیزان ذیل آیه «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ ...» مینویسد: مقصود از «امیین» ملت عرب است؛ چون در میان آنان افراد برخوردار از سواد خواندن و نوشتن اندك بوده است و رسول گرامی برخاسته از ملت عرب بود، بدون آنكه رسالتش مخصوص آنان باشد، بلكه او فرستاده خدا به سوی تمام مردم بود و هیچگونه منافاتی ندارد كه پیامبری در میان افرادی خاص مبعوث به رسالت شود، اما گستره رسالت وی تمام انسانها باشد. (5)راغب نیز همین معنا را از فراء نقل میكند (6). ماوردی نیز در تفسیرش مینویسد: «امیین» یعنی عربها و در سبب نامگذاری آنان به امیین دو نظر هست:
1.بدین جهت كه بر آنان كتابی نازل نشده است، چنان كه ابن زید گفته است.
2.چون سواد خواندن نداشتهاند و در میان آنان نویسنده وجود نداشته است. (7)
2.غیر اهل كتاب
قرآن كریم میفرماید: «...وَ قُلْ لِلَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا...» (8) و به آنان كه اهل كتاباند و به امیین بگو آیا شما هم تسلیم شدهاید؟ اگر تسلیم شوند هدایت مییابند. مقصود از امیین به قرینه «اوتوا الكتاب» مشركاناند كه دارای كتاب آسمانی نبودهاند، چنان كه در آیهای دیگر اهل كتاب از مشركان با همین تعبیر یاد كردهاند و خداوند در حكایت كلام آنان میفرماید: «وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطَارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لاَ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَائِماً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَیْسَ عَلَیْنَا فِی الْأُمِّیِّینَ سَبِیلٌ ...» (9): در میان اهل كتاب كسانی هستند كه اگر ثروت زیادی به رسم امانت به آنان بسپاری به تو باز میگردانند و كسانی هستند كه اگر یك دینار هم به آنان بسپاری به تو باز نمیگردانند، مگر تا زمانی كه بالای سر آنان ایستاده باشی. این به دلیل آن است كه میگویند ما در برابر امیین مسئول نیستیم.مؤلف كشاف مینویسد: مقصود از امیین مشركان و افراد غیر كتابی است كه خیانت كاران در امانت، تصاحب اموال آنان را جایز میشمردند و میگفتند: چون آنان بر دین اهل كتاب نیستند، اموالشان احترامی ندارد و آن را به تورات و انجیل نسبت میدادند. پیامبر گرامی اسلام به هنگام نزول آیه فرمود: دروغ گفتند دشمنان خدا. تمام آنچه را در جاهلیت بوده است الغا كردم مگر ادای امانت كه نسبت به نیكوكار و فاجر باید انجام شود. مردی از ابن عباس سؤال كرد: به هنگام شركت در جهاد، گاه از اموال اهل ذمه، مرغ یا گوسفندی به دست میآوریم. ابن عباس گفت: در این باره چه فكر میكنید؟ وی جواب داد: میگوییم اشكالی ندارد. ابن عباس اظهار داشت: پس چه فرق است بین كار شما و اهل كتاب كه میگویند اموال امیین و غیر اهل كتاب برایمان جایز است. خیر، اگر كافر ذمی به شرایط ذمه پایبند باشد، نمیتوان بدون اذن وی در اموالش تصرف كرد. (10)
از آنچه گفته شد روشن میشود كه از نظر دین اسلام خیانت در امانت جایز نیست، چه شخص مسلمان باشد و چه كافر. اموال كافران غیر حربی نیز محترم است و اسلام اموال غیر همكیشان خود را جز در موارد محدود، محترم شمرده است.
3.عدم بهرهمندی از سواد خواندن و نوشتن
قرآن كریم درباره پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ ...*...یُمِیتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ...» (11). امی در این آیه به معنای فردی است كه دانش كتابت را نداشته باشد، چنان كه طبری (12) و مؤلف تبیان آن را در برخی از احتمالات معنایی (13) ذكر كردهاند. پیش از این نیز مستندات لغوی این معنا ذكر شد.به همین معناست آیه دیگر كه میفرماید: «وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لاَ یَعْلَمُونَ الْکِتَابَ إِلاَّ أَمَانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ» (14): و عدهای از آنان از دانش خواندن بیبهرهاند و كتاب خدا را جز یك مشت خیالات و آرزوها نمیدانند. فخر رازی معتقد است مقصود از «امیون» عوام یهودیاناند كه از دانش خواندن و نوشتن بیبهره بودهاند. (15) راغب نیز «امیون» را فرد ناآشنا به خواندن و نوشتن دانسته است. (16)
زمخشری مینویسد: «امیون» یعنی آنان كه نمیتوانند به خوبی كتابها را بخوانند تا در نتیجه تورات را مطالعه كنند و در مطالب آن درست بیندیشند. (17)
پینوشتها:
1.ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج1، ص28. احمد فیومی، المصباح المنیر، ص23.
2.فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج1و2، ص288.
3.ابن منظور، لسان العرب، ج1، ص212.
4.محمدحسن مصطفوی، التحقیق، ج1،ص135.
5.سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج19، ص264.
6.حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص87.
7.محمد ماوردی؛ النكت و العیون، ج6، ص5.
8.آل عمران: 20.
9.همان، 75.
10.محمود زمخشری، الكشاف، ج1، ص375.
11.اعراف: 157-158.
12.محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج6، ص112.
13.محمد بن حسن طوسی؛ التبیان، ج4، ص 559.
14.بقره: 78.
15.محمد فخر رازی، التفسیر الكبیر، ج3، ص127.
16.حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص87.
كوثری، عباس، (1394)، فرهنگنامه تحلیلی وجوه و نظائر در قرآن (جلد اول)، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول