حديث پريشاني

در جستجو براي يافتن عوامل اين اضطراب ها در سخن معصومان، به موارد گوناگوني برمي خوريم که به نمونه هايي از آنها اجمالا اشاره مي گردد: بي هويتي و بي هدفي از بزرگ ترين عوامل اضطرابي شمرده مي شود. اين عامل،...
شنبه، 17 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حديث پريشاني
حديث پريشاني
حديث پريشاني

نويسنده: مرتضي وفايي
بسياري عصر حاضر را عصر ارتباطات، عصر تکنولوژي، عصر شتاب و سرعت و... ناميده اند و شايد اين نامگذاري ها بي تناسب نباشند؛ چرا که همه ي اين عناصر با وسعتي زياد در گستره ي زندگي فراگير
شده اند. اما با نگاهي به آن روي سکه، شايد بتوان نام ديگري بر اين عصر گذاشت و آن را «عصر اضطراب» ناميد؛ اضطرابي که به درجات مختلف، گريبانگير بسياري از مردم شده است.

عوامل اضطراب

در جستجو براي يافتن عوامل اين اضطراب ها در سخن معصومان، به موارد گوناگوني برمي خوريم که به نمونه هايي از آنها اجمالا اشاره مي گردد:
بي هويتي و بي هدفي از بزرگ ترين عوامل اضطرابي شمرده مي شود. اين عامل، بيشتر نتيجه ي شک و ترديدها و سؤال هاي رسوخ يافته در ذهن بشر است که به دليل دوري از حقيقت و فطرت و کناره گيري از دين و معنويت، بي پاسخ مانده است. امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: «دل در سينه ي آدمي، پرحرکت و بي قرار است و حق را مي جويد و فقط وقتي بدان دست يافت، آرام و قرار مي يابد».(1)
امام صادق (عليه السلام) در حديثي زيبا عوامل مهم اضطراب و نگراني را برشمرده اند. ايشان مي فرمايند: «پنج چيز است که هر کس يکي از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگي اش نقص دارد و فکرش مشوش و دلش نگران است: اول، سلامت جسم، دوم، امنيت، سوم، گشايش در روزي، چهارم، مونس و همراه همفکر». راوي مي پرسد: مونس هم فکر چيست؟ امام مي فرمايند: «همسر خوب و فرزند خوب و هم نشين خوب» و مي افزايند: «پنجم که در برگيرنده ي همه ي خصلت هاست آسودگي خاطر و رفاه در زندگي است».(2)
امام باقر (عليه السلام) به نقل از سلمان فرمودند: «همان نفس آدمي، هنگامي که نقطه ي اتکا و تضمين کننده اي براي تأمين زندگي اش نداشته باشد، به خود مي پيچد و مضطرب مي شود؛ اما هنگامي که توانست زندگي خود را تأمين کند، آرامش مي يابد و مطمئن مي گردد».(3)

پيامدهاي اضطراب

بي شک، مضطرب شدن و گرفتاري در هيجان ها و اندوه هاي اضطراب، پيامدها و عواقبي دارد که به دو مورد از آنها اشاره مي گردد:
امام صادق (عليه السلام) فرموده اند: «از دو خصلت بر حذر باش: اضطرب و تنبلي؛ چرا که اگر مضطرب شوي، صبر و پايداري بر [مسير] حق نخواهي داشت، و اگر تنبلي کني، حقوق ديگران را ادا نمي کني. همانا مسيح (عليه السلام) مي گفت: کس که هم و غمش زياد شود، جسمش بيمار و رنجور خواهد شد».
در جاي ديگري امام صادق (عليه السلام) به نقل از پدرانش، در بيان توصيه هاي پيامبر (صلي الله عليه و آله) به علي (عليه السلام) چنين فرموده است: «اي علي! کسي که اضطراب و نگراني بر او مسلط شود، راحتي و آسايش از او دور خواهد شد».(5)

راه نجات از اضطراب

پيش از اين گفتيم که فطرت آدمي، حقيقت جوست و همواره به دنبال حقيقتي مي گردد که به آن تکيه کند و چون بدان رسيد و ايمان آورد، ملجأ و پناهگاه خود را يافته است و ديگر احساس تنهايي و ترس
نمي کند. خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: «کساني که ايمان آورده اند...، نه بيم دارند و نه اندوهگين
مي شوند».(6)
اضطراب، آن گاه دوباره به سراغ آدمي مي آيد که غفلت و گناه، زمينه ي بروز پيدا کند و وجدان، زير پا نهاده شود. بر اثر غفلت، هم مسير و هدف گم مي شود و هم وسوسه ي گناه به وجود مي آيد. دواي هر دو درد، همانا ياد خداست: «بدانيد که با ياد خدا، دل ها آرام مي گيرد».(7) همچنين امام علي (عليه السلام) فرموده است: «ياد خدا صيقل دهنده ي سينه ها و مايه ي آرامش دل هاست».(8)
يکي ديگر از راه هاي غلبه بر نگراني و اندوه، رضايت به قضا و قدر الهي است؛ چرا که محروميت ها و گرفتاري هاي زندگي، موجب افسوس و حسرت بسياري مي شود؛ اما کساني که به رحمت و لطف و همچنين به عدالت پروردگار اطمينان دارند، حجم گرفتاري ها را با رحمت و عدالت خدا مي سنجند و بي رحمي سختي ها را در برابر لطف و بزرگواري او، به هيچ مي انگارند و به قضاي پروردگار، راضي اند؛ چرا که علي (عليه السلام) فرموده است: «بهترين دور کننده ي هم و غم (نگراني و اندوه)، رضايت دادن به قضاي الهي است».(9)
امام صادق (عليه السلام) راه ديگري را براي دوري از نگراني و اندوه، سفارش مي کنند. ايشان در اين زمينه مي فرمايند: «چه چيزي مانع آن مي گردد که هر گاه بر يکي از شما اندوهي از اندوه هاي دنيا رسيد، وضو بگيرد، سپس به مسجد برود و دو رکعت نماز بگذارد و خدا را بخواند؟ آيا نشنيده اي که خداوند [در قرآن کريم](10) مي فرمايد: از شکيبايي و نماز، ياري بجوييد؟».(11)

پي نوشت :

1- الکافي، ج 2، ص 421.
2- الخصال، ص 284.
3- الکافي، ج 5، ص 89 .
4- أمالي الصدوق، ص 636.
5- کتاب من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 355.
6- سوره ي بقره، آيه ي 277.
7- سوره ي رعد، آيه ي 28.
8- بحارالانوار، ج 94، ص 151.
9- غررالحکم، ح 9909.
10- سوره ي بقره، آيه ي 45.
11- تفسير العياشي، ج 1، ص 43.

منبع: نشريه ي حديث زندگي




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط