تمرینهای مقدماتی برای مربیان

افزایش توانایی‌های فردی در کودکان

منظور از صفتِ «توانا» در وهله‌ی اوّل توانایی جسمی نیست، بلکه برعکس، منظور اعتماد به نفس کودک با اطمینان به شایستگیهای خود و محیط است.
شنبه، 9 ارديبهشت 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
افزایش توانایی‌های فردی در کودکان
افزایش توانایی‌های فردی در کودکان

نویسنده: هایکه باوم
مترجم: محمد حبیبی

 

مجموعه‌ی کاریِ اول
بچّه‌ها باید توانا باشند
تعداد مربیان: دو نفر یا بیشتر
زمان: 15 دقیقه
وسایل مورد نیاز: کاغذ بزرگ (همانند کاغذِ روزنامه‌ی دیواری)، فلیپ چارت (Flip chart) (1) یا مشابه آن، برای هر نفر یک مداد
مکان: اتاقی ساکت
در بالای کاغذ جمله‌ی ناقصی نوشته شده است، مانند: بچه‌ها باید توانا باشند، چون... .
منظور از صفتِ «توانا» در وهله‌ی اوّل توانایی جسمی نیست، بلکه برعکس، منظور اعتماد به نفس کودک با اطمینان به شایستگیهای خود و محیط است.
همه‌ی همکاران در برابر کاغذ نصب شده به دیوار می‌ایستند و این جمله را به دلخواه کامل می‌کنند. لازم نیست که همه‌ی جمله‌ها جدّی و از طنین دلنشینی برخوردار باشند، بلکه این کار به این امر بستگی دارد که تا حد امکان، حداکثر ایده و نظر افراد به روی کاغذ آورده شود.
وقتی همه جمله‌ی خود را کامل کردند، مربیان در جلویِ دیوار به صورت نیم‌دایره می‌نشینند و با نفرات دیگر در مورد جملات و خوب یا بد بودن آنها بحث می‌کنند. همچنین احتمال دارد جمله‌هایی یافت شوند که اصلاً قابل فهم نبوده و به توضیح نیاز داشته باشند.

ضعیف و قوی

تعداد مربیان: دو نفر یا بیشتر
زمان مورد نیاز: 40 دقیقه
وسایل مورد نیاز: کاغذ و مداد برای هر مربّی، یک قوطی قرمز، یک قوطی سبز
مکان: اتاقی ساکت
هر مربّی، یکی از بچه‌هایی را که به نظرش فرد «توانایی» است، در نظر می‌گیرد. او همچنین بچّه‌ی دیگری را که به نظرش فرد «ضعیفی» است، در نظر می‌گیرد. سپس مربی نام هر نفر را روی یک برگ می‌نویسد. اسامی بچه‌های توانا در داخل قوطی سبز قرار داده می‌شود. آنها به اصطلاح در زمینه‌ی سبز قرار دارند و برگه‌های دیگر در قوطی قرمز قرار می‌گیرند که رنگ قرمز نشانه و علامت خطر است.
سپس همکاران قوطی سبز را برمی‌دارند و اسامی روی برگه‌ها را با صدای بلند می‌خوانند. آیا نظرات داخل قوطی خیلی متفاوت‌اند؟ همه‌ی بچّه‌ها فقط یک بار نوشته شده‌اند؟ همکاران این ارزیابیها را چگونه می‌بینند و آیا با آنها موافق هستند؟ آیا بچّه‌ها فقط دارای نقاط قوّت هستند یا این که ضعفهایی نیز دارند که گروه نباید آنها را نادیده بگیرد؟ آیا اختلافهای شدیدی دیده می‌شود؟ اگر جواب مثبت است درباره‌ی آنها بحث و گفتگو کنید.
سپس همین کار با قوطی قرمز انجام می‌شود. مربیان فقط باید در ضمن گفتگو روشن کنند که هر بچّه در چه زمینه‌ی خاصی نیازمند کمک بوده است؛ یعنی در آینده در چه زمینه‌هایی باید به او یاری داده شود. تواناییهای افراد ضعیف در چه چیزهایی نهفته است که همیشه باید برای او قابل احساس باشد تا او نیز بتواند خود را توانا احساس کند.

نقاط ضعف و قوّت من

تعداد مربیان: چهار نفر یا بیشتر
زمان: 20 دقیقه
وسایل مورد نیاز: چند ورق کاغذ، مداد و یک قوطی
مکان: اتاقی ساکت
هر مربی چهار برگ کاغذ برمی‌دارد و در نخستین برگ، نام خود را می‌نویسد و برای آن که دیگران نیز نام او را ببینند، آن را در معرض دید آنها قرار می‌دهد. در دوّمین برگ، یکی از ضعفهای خود را که به راستی از آن رنج می‌برد، می‌نویسد. نقاط ضعف باید در ارتباط با ویژگیهای فردی یا زمینه‌های کاری باشد. برگه‌ی دوم تازده می‌شود. مربی روی هر کدام از دو برگه‌ی دیگر یکی از تواناییهای خود را که واقعاً از آن احساس غرور می‌کند و در زندگی روزانه نیز به کمک او می‌آید، می‌نویسد. این برگه‌ها نیز مانند برگه‌های قبلی تا زده می‌شوند.
اکنون همه‌ی مربیان برگه‌های خود را، به استثنای برگه‌ای که نام خود را روی آن نوشتته‌اند، درونِ یک قوطی می‌اندازند و آن را خوب به هم می‌زنند. سپس هر همکار سه برگه را از داخل قوطی بیرون می‌کشد. در صورتی که یکی از برگه‌های خود را بیرون بکشد، به سرعت آن را به داخل قوطی می‌اندازد. بعد از این که برگه‌های داخل قوطی تمام شد، هر نفر باید تلاش کند بفهمد که ضعفها و تواناییهای نوشته شده در برگه‌ها، مربوط به چه کسی است. برگه‌ها باید میان همکاران مختلف تقسیم شوند.
بعد از این که تمام افراد به اندازه‌ی کافی برگه‌ها را ارزیابی کردند، باید هر برگه را به فردی بدهند. که احساس می‌کنند برگه از آنِ اوست. اکنون هر مربی کمی وقت دارد تا به برگه‌های گذاشته شده بر روی برگه‌ی نامِ خود نگاه کند. آیا آنها همان نقاط ضعف و قوّت مربوط او هستند؟ آیا او از آنچه دریافت کرده، راضی است؟ آیا امکان دارد آنچه در یک یا چند برگه نوشته شده است، درست نباشد؟
همه به نوبت این امکان را دارند که هر برگه را به گروه برگردانند. بدین سبب، آنها برگه‌ی مورد نظر را در وسطِ میز می‌گذارند و به صورت خلاصه استدلال می‌کنند که چرا مایل نیستند این ضعفها یا تواناییها را داشته باشند. اکنون بقیه‌ی گروه این فرصت را دارند که به همکارِ مربوط واکنش مختصری نشان دهند و در برابر برگه جبهه‌گیری کنند. در پایان، کسی که برگه‌ای را به فرد دیگری می‌دهد، باید دلیل تناسب این صفت را با او توضیح دهد. اگر هنوز آن همکار مایل نباشد این ضعفها و تواناییها را بپذیرد، برگه را به مربّی‌ای باز می‌گرداند که آن را در آغاز برای خود نوشته است.

مجموعه‌ی کاریِ دوم

انتخاب عکس دلخواه

تعداد مربیان: دو نفر یا بیشتر
زمان: 10 دقیقه
وسایل مورد نیاز: چند عکس از بچّه‌ها در حالات و شکلهای مختلف، چند عدد دفتر یادداشت، مداد
مکان: اتاقی ساکت
عکسهای مختلفی از بچّه‌ها در اختیار مربیان قرار می‌گیرد.
مربیان پس از مدتی عکسی را برمی‌گزینند که فکر می‌کنند این عکس، عکس کودکی است که اگر با او رودررو شوند، احساسی از همدلی با او خواهند داشت و در دفتر یادداشت خود علتِ انتخاب این عکس را می‌نویسند. مربی تلاش می‌کند توصیف کند که این بچّه احتمالاً چگونه است و چه چیز ویژه‌ای را در او دیده است.
مربیان عکس انتخابی خود را نگه می‌دارند و در طولِ تمرینهای بعدی آن را عوض نمی‌کنند.

انتخاب عکس

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 10 دقیقه
وسایل مورد نیاز: چند عکس از بچّه‌ها در حالات و شکلهای مختلف، چند جلد دفتر یادداشت و مداد
مکان: اتاقی ساکت
اکنون هر مربّی برای خود عکسی را برمی‌گزیند که با آن احساس همدلی نداشته باشد. همانند تمرین پیشین، چند نکته درباره‌ی عکس مورد نظر را در دفترچه‌ی خود می‌نویسند.

دنیایِ کودکان

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 10 دقیقه
لوازم: چند عکس از بچّه‌ها در حالات و شکلهایِ مختلف، چند دفتر یادداشت و مداد
مکان: اتاقی ساکت
دوباره عکسی از بچّه‌ها انتخاب می‌شود. این بار مبنا، دنیای کودک است. مربیان عکسهای بچه‌هایی را برمی‌گزینند که با آن عکسها بتوانند چیزهای زیادی را درباره‌ی زندگی آنها به دست آورند.
در پایان شرایط احتمالی خوب و بدی که کودک با آن مواجه بوده و حتی در صورت امکان مطالبی در مورد این که این کودک چگونه زندگی می‌کند، در چه خانواده، در چه منطقه و الی آخر را می‌نویسد.

کودکی من

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 10 دقیقه
وسایل مورد نیاز: چند عکس از بچّه‌ها در حالات و شکلهای مختلف، چند دفتر یادداشت و مداد
مکان: اتاقی ساکت
هر مربّی از بین عکسهای بچه‌ها، عکسی را انتخاب می‌کند که معتقد است به عکس دوران کودکی او شبیه است. مربی در دفتر یادداشت، وجوه اشتراک و تجربه‌های خوب و بد را می‌نویسد. در پایان نیز وجوه اختلاف را یادداشت می‌کند.

عکس تو

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 15 دقیقه
وسایل مورد نیاز: چند عکس از بچّه‌ها در حالات و شکلهای مختلف، چند دفتر یادداشت، مداد و کاغذ
مکان: اتاقی ساکت
همکاران نام خود را روی یک برگه کاغذ می‌نویسند. این برگه‌ها با هم مخلوط می‌شوند و هر مربّی یکی از برگه‌ها را از آنها بیرون می‌کشد. اگر کسی نام خود را بیرون کشیده باشد، آن را دوباره میان برگه‌ها مخلوط می‌کند. اکنون مربیان از بین عکسها عکسی را برمی‌گیزنند که فکر می‌کنند صاحب آن عکس با همکاری که نامش در برگه نوشته شده است، شباهتهایی دارد. سپس افراد عکس را با آن نام بر روی میز می‌گذارند. بعد از این که همه کاغذ و عکس را برداشتند، هر مربی برگه نامِ خود و عکس همراهِ آن را برمی‌دارد. آن را بررسی می‌کند و نقاط اشتراک و اختلافِ احتمالی را در دفتر یادداشت خود می‌نویسد.
در دوّمین مرحله، عکسی را که خود انتخاب کرده است با عکسی را که برایش انتخاب کرده‌اند مقایسه می‌نماید و وجوه اشتراک و اختلاف را جستجو می‌کند. بدین ترتیب، این فرصت را می‌یابد که درک خود از دیگران و درکِ دیگران از خود را تا آنجا که با هم یکی شوند، مقایسه و بررسی کند.
در این میان، مهم نیست که همکاران یکدیگر را خوب بشناسند، بلکه در آشناییهای زودگذر نیز می‌شود این ویژگیها را بررسی کرد: کدام ویژگی من برای دیگران چشمگیر است؟ من چگونه می‌خواهم دیده شوم و دیگران من را چگونه می‌بینند؟

ارزشیابی

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 20 دقیقه
وسایل مورد نیاز: هر مربّی به همراه عکسهایی از بچّه‌های زیر نظر خود، دفتر یادداشت، مداد، کاغذ، چسب، پونز
مکان: اتاقی ساکت
هر مربی پنج عکسِ بچّه‌ها از تمرینهای قبل را در یک ردیف روی میز جلوی خود می‌گذارد و سعی می‌کند وجوه اشتراک بچّه‌ها را بیابد و آنها را در دفتر یادداشت بنویسد. آیا موضوعی وجود دارد که همه بچّه‌ها را به خود مشغول سازد؟ آیا همه بچّه‌ها نگاهی ویژه از شادی یا غم دارند؟ آیا همه بچّه‌ها در تکاپو هستند یا این که روی مسأله ویژه‌ای تمرکز کرده‌اند؟ آیا خود را تأثیرگذار بر محیط یا متأثر از آن می‌بینند؟
زمانی که همه مربیان کار خود را تمام کردند، بلند می‌شوند و در کمال آرامش به عکسهایِ همکاران دیگر نگاه می‌کنند. بهترین حالت زمانی است که عکسها را در یک ردیف و با نام مربّی تهیه و آنها را به دیوار آویزان کرده باشند. برای این کار عکسها روی یک تکّه کاغذ چسبانده می‌شوند و در حاشیه‌ی کاغذ یادداشتی گذاشته می‎‌شود که معیارهای انتخاب عکس از طرفِ مربّی را روشن می‌سازد. بدین ترتیب، همه عکسها برای دیدن دوباره به کار می‌آیند.
در پایان این مجموعه، همه همکاران عکسهای خود (عکسهای بچّه‌های زیر نظر خود) را جمع‌آوری می‌کنند و درباره‌ی تجربه‌های خود که با این تمرینها ارتباط کمی داشتند صحبت می‌کنند؛ امّا در مجموعه‌ی بعدی نیز که به گونه‌ی دیگری عمل می‌شود، درباره‌ی تک تک عکسها بحث و گفتگو صورت می‌گیرد.

مجموعه‌ی کاری سوم و چهارم

عکسهای بچّه‌ها: قسمت دوم

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 60 تا 90 دقیقه
وسایل مورد نیاز: همه‌ی عکسهای بچّه‌ها از دو مجموعه‌ی کاری قبل، چند دفتر یادداشت و مداد
مکان: اتاقی ساکت
مربیان با نگاه کردن دوباره به عکسهای همکاران خود، کار را آغاز می‌کنند. اکنون تعیین می‌کنند که کدام همکار مایل است در ابتدا، درباره‌ی عکسهای خود صحبت کند و آنچه را درباره‌ی تک تک عکسها یادداشت کرده است، توضیح دهد.
در آغاز، همکاران فقط گوش می‌دهند و پرسشهای احتمالی به وجود آمده را یادداشت می‌کنند. زمانی که توضیح به پایان می‌رسد می‌توانند پرسشها یا برداشتهای خود را بیان کنند.
اکنون گروه به طور مشترک تلاش می‌کند تا بفهمد که آیا در پیامد عکسها یک دیدگاه همیشگی و در حالِ وقوع، که شاید با ضعفها یا تواناییهای هر یک از مربیان در ارتباط باشد، به صورت پنهانی وجود دارد یا نه؟ شاید چیزی پیدا شود که خود مربّی نیز اصلاً از آن آگاه نبوده است. برای مثال، شوق و علاقه به بچّه‌های سرزنده و شلوغ کاری که با آنها هیچ مشکلی ندارد؛ چون گروه بچّه‌های سرزنده و شلوغ‌کار را مایه زندگی و جان‌بخش یا چیزی شبیه آن می‌داند. این گفتگو باید به کشفِ ویژگیهای بچّه کمک کند؛ ویژگیهایی که مربی آنها را مطابق میل خود می‌خواهد و آنهایی را که به سختی می‌تواند تحمل کند؛ تا اینکه بتواند در آینده در کار روزانه با بچّه‌ها آگاهانه‌تر رفتار کند. بنابراین، نباید به کسی اهانت شود یا از کسی خرده گرفته شود و هر مربّی به ایجاد فضایی مثبت و سرشار از توافق توجه می‌کند.
پس از آن، نوبت مربّی بعدی می‌رسد. بسته به این که چه تعداد همکار در گروه هستند و گفتگوها چقدر طول می‌کشد، شما هنوز به یک مجموعه‌ی کاری دیگر نیاز دارید تا درباره‌ی همه پیامدهای عکسها صحبت کنید. امّا اگر برای هر مربّی حداکثر 30 دقیقه زمان در نظر گرفته شود و پس از هر 30 دقیقه استراحتی کوتاه صورت گیرد، کار بهتر انجام می‌شود.

مجموعه‌ی کاری پنجم

عبارتهای مربیان

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 30 دقیقه
وسایل مورد نیاز: کاغذ، مداد، سوزنِ ته‌گرد، یک ورق کاغذ بزرگ (همانند کاغذ روزنامه‌ی دیواری)
مکان: اتاقی ساکت
هر مربّی چند برگ کاغذ برمی‌دارد و جملاتِ قصاری را از والدین خود یا صاحب نظران دیگر در آنها می‌نویسد؛ برای نمونه: «تا زمانی که در پشتِ میز من نشسته‌ای، آنچه را من می‌گویم انجام می‌دهی! «یا» من برای بچه‌های بد هیچ داستانی نمی‌خوانم» و الی آخر.
هرچه مربیان چنین جملاتی را بیشتر به یاد آورند، نتیجه‌ی کار بهتر است. وقتی روی همه‌ی کاغذها چیزی نوشته شد، گروه جلوی کاغذ بزرگی می‌نشیند. اکنون همکاران به طور مشترک به این می‌اندیشند که چه سطحی از این گونه جملات ممکن است سبب رنجاندن بچه‌ها شود. در این میان، می‌توان اعتماد به نفس، اعتماد به دیگری، کنجکاوی، امنیت و خیلی چیزهای دیگر را نام بُرد.
کاغذ بزرگ به هشت مربع تقسیم می‌شود و در هر مربع یکی از زمینه‌های از پیش تعیین شده نوشته می‌شود. اکنون گروه «عبارتهای مربیان» را یکی پس از دیگری برمی‌گزیند و آنها را در زمینه‌های مختلف طبقه‌بندی می‌کند. بزودی روشن می‌شود که این جملاتِ قصار، به افراد مختلف در موقعیتهای متفاوت مربوط می‌شود. در این صورت، باید از جمله‌ی قصار دوباره رونویسی کرد و آن را با سوزنِ ته گرد در مربع صحیح محکم کرد.

حمایت مفید

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 10 دقیقه
وسایل مورد نیاز: یک توپ
مکان: اتاقی ساکت
مربیان دایره‌وار می‌ایستند. یکی از همکاران شروع می‌کند. او «عبارتی از مربیان» را بیان می‌کند و توپ را برای دیگری می‌اندازد. همکاری که توپ را گرفته است، تلاش می‌کند این گفته را به گونه‌ای شکل بدهد که هیچ بچّه‌ای رنجیده نشود. سپس عبارت تازه‌ای را بیان می‌نماید و توپ را برای دیگری پرتاب می‌کند.

تصوّرات اقتدار

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: برای هر همکار 15 دقیقه
وسایل مورد نیاز: هیچی
مکان: اتاقی ساکت
دو مربّی رو به روی یکدیگر می‌نشینند و همکارانشان به دور آنها دایره‌ای می‌سازند. از قبل در بین گروه، موضوعی اختلاف برانگیز تعیین می‌شود که هر دو مربّی باید به یک شیوه در گفتگوی جنجالی شرکت کنند و به موضوع بپردازند. به همین منظور، یکی از آن دو نقشِ رئیسِ کودکستانی را بازی می‌کند که معتقد است او مدیر کودکستان نیست، بلکه نماینده‌ی حمّالان است.
او و طرفِ مقابلش درباره‌ی این موضوع یک گفتگوی جنجالی را آغاز می‌کنند. همکاران دیگر فقط نظاره‌گر هستند و دخالت نمی‌کنند. زمانی که افراد دایره، واردِ این گفتگو شوند، گفتگوی آن دو متوقف می‌شود. در ادامه، نخست هر دو طرفِ گفتگو توضیح می‌دهند که گفتگو برای آنها چگونه بوده است و چه تصوّراتی سبب شد که آنها شرایط و موقعیتهای دیگری را، که در آنها با فردِ مقتدر دچار اختلاف بوده‌اند، یادآور شوند. آیا شیوه‌های رفتاری مشابه یا خویشاوند امروزه نیز قابل دنبال کرده است؟
در پایان، همکاران آنچه را متوجه شده‌اند و چیزی را که بویژه برایشان جالب بوده است، بیان می‌کنند. سپس نوبت دو همکار بعدی می‌رسد.

مجموعه‌ی کاری ششم

به راستی من امروز چه کسی هستم؟

تعداد مربیان: دو نفر و بیشتر
زمان: 90 دقیقه
وسایل مورد نیاز: دفتر یادداشت، مداد
مکان: اتاقی ساکت
مربیان به تنهایی می‌نشینند و با آرامش تمام به پرسشهای زیر در دفتر یادداشتِ خود پاسخ می‌دهند. اگر گروه مایل باشد، می‌تواند در هنگامِ کار به موسیقی مناسب نیز گوش دهد.
- من در کودکی خود چه آرزوها و اهدافی داشته‌ام؟
- به کدام یک از آنها دست یافته‌ام؟
- چگونه به آن دست یافته‌ام؟
- امروز چگونه برنامه‌های زندگی خود را تنظیم کنم؟ آیا شکل کار با گذشته اختلاف دارد؟
- امروز چه ارزشها و هنجارهایی برای من مهم هستند و تا چه اندازه برآورده شدن این هنجارها و ارزشها را از دیگران توقع داشته باشم؟
- آیا من مربی موفّقی هستم؟ آیا با توقّعاتی که خود از همکاران دارم، مطابق هستم؟
- آیا من به شیوه‌ی مربیگری خود اطمینان دارم؟ آیا این شیوه‌ی من می‌تواند الگوی مناسبی برای دیگران باشد؟
- احساس ارزش فردی در من تا چه اندازه رشد کرده است؟
چه کسانی یا چه چیزهایی در رشد آن به من کمک کرده‌اند؟
- با توجه به فردگرایان کوچک بسیاری (بچّه‌ها) که با آنها کار می‌کنم، شایستگی رفتاری من چگونه است؟
- آیا من قابلیت تنش‌زدایی از وجود خود و بهره‌مندی از لذت و خوشی را دارم؟ آیا می‌توانم زندگی مطلوبی داشته باشم یا آن را شکل بدهم؟
- آیا من بیش از اندازه خشم را فرو می‌خورم؟ آیا من سریع از کوره درمی‌روم؟
- چون این گونه احساسات را بسختی می‌توان بیان کرد، آیا بچّه‌ها احساسات سرکوب شده و ناچیز من را متوجه می‌شوند؟
بعد از این که همه‌ی همکاران پیش خود به این پرسشها پاسخ دادند، در دایره‌ای گرد هم می‌نشینند و درباره‌ی جوابها گفتگو می‌کنند. کدام پرسشها بسیار سخت بودند؟ چه کسی بلافاصله اتفاق خوشایندی را به یاد می‌آورد؟ آیا بین همکاران کسی هست که پرسش مشخصی را مد نظر داشته باشد که می‌خواهد پاسخ آن را دوباره با اشتیاق از همکاران دیگر بشنود؟
درباره‌ی موضوعهایی که برایتان نامفهوم هستند، با یکدیگر بحث و گفتگو کنید. از همکارانتان بپرسید که آیا با این مسایل و موضوعات در طولِ کار برخورد کرده‌اند یا نه؟ درباره‌ی آنها چه نظری دارند؟
در این میان، ممکن است کمکِ متقابل همکاران بیش از یک بار صورت پذیرد و با شیوه‌ای مناسب به موضوع پرداخته شود.
منبع مقاله :
باوم، هایکه، (1392)، بازیهایی برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان، ترجمه محمد حبیبی، مشهد: انتشارات به نشر، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط