نویسنده: هایکه باوم
مترجم: محمد حبیبی
مترجم: محمد حبیبی
کسی که از وجود خود احساس رضایت میکند، میتواند با اطمینان بیشتری رفتار کند. کودکان اغلب تصورهای گنگی از بدن خود و دیگران دارند. آنها جسته و گریخته لغاتی را میشنوند که بزرگترها غالباً مایل نیستند بشنوند؛ چون بزرگترها این لغات را به چیزهای «کثیف» مرتبط میسازند. در هر خانواده، هنجارهای خاصی حاکم است که طبق آن از لغات خاصی استفاده میشود. بدین گونه بعضی از کودکان پدران خود را «ماچ میکنند» و بعضی دیگر «میبوسند»؛ هر چند هر دو یک کار میکنند.
کودکان در این بخش خیلی ساده چیزهایی را دربارهی بدن زن و مرد، دربارهی تندرستی و دربارهی لغاتی که تاکنون هرگز نمیفهمیدند فرا میگیرند تا شناخت بیشتری از وجود خود پیدا کنند و هنگام صحبت دربارهی آن، از افراد دیگر دچار ترس و پریشانی نشوند.
موضوع جنسیّت در کودکستان امری ملموس است. بسیاری از والدین از این موضوع هراس دارند که نکند فرزندشان برای این موضوع هنوز کوچک باشد. امّا تنها زمانی کودکان میتوانند بدانند که در برقراری روابط چه میخواهند و چه نمیخواهند که دربارهی مسائل جنسی روشن شده باشند؛ البته در این بین پرسشهای کودکان باید محور باشد. بازیهای این بخش مقدمهای کوتاه برای این موضوع هستند. اگر کودکان هنوز در این باره پرسشهای دیگری داشتته باشند مربیان باید به آنها به درستی پاسخ گویند. کودکان به کسب اطلاعات دیگر واداشته میشوند، ولی این حق به آنها داده نمیشود که موضوع یادگیری را خود تعیین کنند.
سن: سه به بالا
زمان: 5 دقیقه
لوازم: چند نقاشی از قسمتهای مختلف بدن
مکان: اتاقی ساکت
بچّهای بازی را آغاز میکند، از بین نقاشیها یکی را انتخاب و شروع به تشریح آن میکند. بدون آن که نامش را بگوید.
برای مثال: «چیزی که من میبینم شبیه یک صدف است.» کسی که بتواند نام عضو مورد نظر را بگوید، جای نفر اول را میگیرد و باید خود او بازی را شروع کند.
سن: از سه سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: .......
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها در تمام نقاط اتاق پراکنده میشوند. سپس یکی از آنها بازی را شروع میکند و برای مثال، کلمهای را میگوید که ممکن است برای بدن مفید یا مضر باشد. بچّههای دیگر هر کدام تصمیم میگیرند، اگر کلمه مورد نظر چیزی باشد که برای بدن «مفید» باشد؛ همگی به سوی او بدوند و تلاش کنند به او دست بزنند. سپس فرد دیگری را انتخاب میکند تا کلمهای را بلند بگوید. حال اگر کلمه مورد نظر برای بدن مضر باشد، همگی فرار میکنند و فریاد میکشند: «هووووم». این نفر جدید که این جمله را بیان کرده است، حالا به سرعت تلاش میکند بچّه دیگری را به چنگ بیاورد تا بیدرنگ نوبت را به او بدهد.
سن: سه ساله به بالا
زمان. 5 دقیقه
لوازم: تعدادی کارت مصوّر که روی آنها تصویرهایی نقاشی شده که برای بدن مفید یا مضر هستند یک خانهی کاردستی یا سقفی باز، یک آشغالدانی کارتنی در باز
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها پیش از بازی، ورقها را با تصویرهایی که در مجلهها و روزنامهها پیدا کردهاند، میچسبانند. بار اول همه بچّهها دایرهوار مینشینند و خانه و آشغالدانی را در مرکز دایره قرار میدهند. مربّی اولین کارت را برمیدارد و تصویر روی آن را توضیح میدهد. کسی که بتواند تصویر روی کارت را حدس بزند و بگوید این مورد برای بدن مفید است یا مضر، میتواند کارت را در داخل خانه یا آشغالدانی بیندازد. البته او باید به کمک دیگران توضیح بدهد، چرا تصویر روی کتاب برای بدن مفید یا مضر است. برای مثال: محبت خوب است، چون احساس صمیمیت و مهربانی را به همراه دارد؛ نوشیدنی الکلی بد است، چون اعتیاد میآورد و هوش و حواس را تغییر میدهد. سپس نوبت به ورقِ بعدی میرسد.
در ادامه، بچّهها میتوانند تنهایی یا دوتایی چند بار ورقها را در خانه یا آشغالدانی تنظیم کنند. آنها همچنین میتوانند به طور متقابل برای هم، ورق انتخاب کنند که در آن صورت، بچّهی دیگر آنها را تنظیم میکند.
سن: از 4 سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: ....
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها خیلی زود به یکسری عادتها خو میکنند. برای مثال، ممکن است کودکی فقط با بطری شیشهای رانندگی کند، با بطری به خواب برود، فقط با یک نوار کاست درحال خواندن به تنهایی در اتاق بازی کند و خیلی کارهای دیگر. در این گونه مواقع، صحبت از پدیدههایی است که بزرگترها در هنگام گونهی رفتارهای عادتی سر میزند؛ بنابراین، ضروری است با کودکان دربارهی این عادتها گفتگو کرد و این رفتار عادتی را برایشان روشن ساخت. بچّهها دایرهوار با مربی مینشینند و دربارهی عادتهای خود که شاید همیشه هم خوب و مثبت نیستند، صحبت میکنند.
برای مثال، کودکی که برای خوابیدن همیشه به کاکائو نیاز دارد، بدون شک به دندانهایش آسیب میرساند. بیتردید تعدادی از بچّهها میدانند که چرا کاکائو برای دندانها خوب نیست و خود میتوانند متقابلاً در تشریح آن کمک کنند. در نهایت، بچّهها میتوانند در این همفکری شریک شوند که بچههایی که برای خوابیدن به کاکائو نیاز دارند، چطور میتوانند این عادت را به نرمی و با احتیاط کنار بگذارند. شاید در ابتدا یک چای تلخ بخورند! پس از چند هفته دوباره مربّی با بچّهها کنار هم مینشینند و دربارهی نتایج یا مشکلاتی که ترکِ چنین عادتهایی به همراه دارد، صحبت میکنند. بچهها حتی میتوانند برای کمک به ترک عادتها مراسم خاصی را ترتیب دهند. برای مثال، میتوانند عکسهایی از پستانکها، شیشههای کاکائو، نوارها و چیزهای دیگر را آتش بزنند، با این نشانه که به این چیزها دیگر نیاز نیست. بچّهها میتوانند سنگهایی جادویی دریافت کنند که آنها را همیشه در جیب شلوارشان با خود دارند. این سنگها باید بچّهها را به یاد این امر بیندازد که میخواهند چیزی را ترک کنند؛ این نیروی جادویی، آنها را وسوسه میکند تا این کار را انجام بدهند.
سن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
تعدادی جملهی ناقص که مربی از قبل آماده کرده است، یک لوازم:
عدد توپ
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها دایرهوار نشستهاند. مربی توپ را به طرف یکی از بچهها میاندازد و جملهای را میخواند و او باید این جمله را کامل کند. اگر جمله را کامل کند. میتواند توپ را برای دیگری بیندازد و مربی جملهی بعدی را شروع میکند. جملههای ابتدایی ممکن است چنین باشند:
- وقتی خوشحالیم.....
- وقتی سر حال نیستم....
- وقتی حوصلهام سر رفته است....
- وقت عصبانی هستم....
- وقتی به یک چیز شیرین احتیاج دارم...
- وقتی به خودم میبالم...
- وقتی خسته هستم....
- وقتی میترسم...
- وقتی ناامید هستم....
- وقتی حسد میورزم....
- وقتی میخواهم ماجرایی را تجربه کنم
- وقتی غمگین هستم ....
- وقتی خجالت میکشم....
سن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: .....
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها دایرهوار مینشینند و احساسات خود را در مواقع خوشحالی بیان میکنند. در ادامه توضیح میدهند زمانی که بد و ناراحت هستند، چه چیزی ممکن است پیش بیاید. آنها این اتفاقات را چه مینامند؟ آیا بیمار هستند؟ آیا برایشان خندهدار است؟ از کوره درمیروند؟ و پرسشهای دیگر. اختلاف این جملهها در کجاست؟ این که او دلدرد میباشد، خندهدار است؟ آیا از این که کودک تا این حد عصبانی میشود، دیگران از کوره درمیروند؟
بچّهها دربارهی چگونگی بازنویسی بعضی از چیزها و در خصوص چیزهایی که واقعاً معتقدند، با یکدیگر صحبت میکنند. آنها همگی تلاش میکنند به این مسأله پی ببرند که احساس خوشبختیشان از نظر جسمی و روحی، بسیار مهم است.
سن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: ...
مکان: اتاقی ساکت
انجام دادن کاری که آدم هیچ میلی به آن نداشته باشد، احساسات ناخوشایندی ایجاد میکند.
احساسات ناخوشایند نشان دهندهی نوعی ناهماهنگی است. کدام شرایط، تماسها و گفتههایی، احساساتِ خوشایند یا ناخوشایند را در بچّهها میآفریند؟ مربّی با بچّهها دربارهی پرسشهای زیر بحث و گفتگو میکند:
«زمانی که احساس ناخوشایندی دارید، چه کار میتوانید بکنید؟ چگونه دوباره به احساس خوشایندی دست پیدا میکنید؟»
«آیا کسی هست که اغلب برای شما احساس ناخوشایندی ایجاد کند؟»
«آیا جایی وجود دارد که در آن غالباً احساسِ ناخوشایندی داشته باشید؟»
مربی میتواند زمانی که شرایط کار فراهم باشد، با بچهها در گروههای کوچک گفتگو کند. گروهها نباید بزرگ باشند، چون در آن صورت ممکن است بعضی از بچهها چیزهایی را بیان نکنند؛ زیرا از این نگران هستند که از طرف بچههای دیگر جدّی تلقی نشوند. برای مثال، ممکن است حمام کردن با مادر برای یک نفر ناخوشایند باشد؛ هر چند بچههای دیگر این کار را خیلی عالی میدانند.
سن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: کارتن، قیچی، چسب، کاغذ رنگی، چند مداد رنگی
مکان: اتاقی ساکت
هر نفر برای خود از کارتنها دو دایره به قطر 12 سانتیمتر میبُرد. روی یکی از دایرهها تصویر چشم، بینی و ابرو نقاشی میشود. قسمت دهان با قیچی از دایره بریده میشود (به صورت مثلث). روی دایرهی دوم، چهار شکل دهان با حالتهای مختلف (خندان، گریان و....) نقاشی میشود. مرکز دایرهها سوراخی کوچک ایجاد میشود و دو دایره با یک پنس به همدیگر متصل میشوند. بدین ترتیب، چهره میتواند با گردش صفحه دایره همواره با این دهانها وضعیت احساسی دیگری را نشان بدهد و بچهها میتوانند با این نقاب احساسات خود را بیان کنند. اگر این نقابها در کودکستان آویزان شوند، بچهها میتوانند هر روز صبح احساسات خویش را نشان دهند و در طول روز نیز همواره تغییر دهند.
وقتی همهی بچهها نقابهای خود را بالا آوردند، مربیان میتوانند در گفتگوها به سرعت به یک نگاه کلی دست یابند. بدین ترتیب، بچهها نیز خود یاد میگیرند که افراد مختلف در شرایط یکسان میتوانند احساسات مختلف داشته باشند.
شرایط ممکن است این گونه باشد:
«تو باید بشقاب غذایت را کامل بخوری و سیر شوی.»
«دوستت در مسافرت است.»
«تو برای جشن تولدت، اسباببازی مورد علاقهات را هدیه میگیری.»
«برادرت یکی از اسباببازیهایت را خراب کرده است.»
«تو مهمان یکی از فامیلها هستی و باید همهی وقت آرام نشسته باشی.»
«تو با پدر یا مادرت در وان حمام هستی.»
«کفش تو خریدهای، ولی به نظر بهترین دوستت کفشهایت زشت است.»
«تو میشنوی که چگونه پدر و مادرت از تو بد میگویند.»
«تو به عینک احتیاج داری و همه صدا میزنند: مار عینکی.»
«تو ناخواسته، لیوانی را شکستهای و همه سرت داد میزنند.»
«نمازت را فراموش کردهای و دوستت این موضوع را به تو گوشزد میکند.»
«تو اجازه نداری با بچههای دیگر در گوشهای بازی کنی. چون بچههای دیگر تو را بین خودشان راه نمیدهند.»
سن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: یک عدد کاغذ بزرگ، رنگ، قلم مو، چند صد مجله و روزنامه، چسب، قیچی
مکان: اتاقی ساکت
به هر نفر یک برگ کاغذ بزرگ داده میشود. هر نفر روی کاغذ، چیزهایی را که هنگام ناراحتی برایش خوب هستند، نقاشی میکند و میچسباند. در این میان، بچّهها یک طرف کاغذ را برای وضعیّت احساسی درونی خود و طرف دیگر را برای وضعیّت جسمانی خویش در نظر میگیرند. هر که بخواهد حتی میتواند یک طرف را با یک خط به دو قسمت تقسیم کند. میتوان از دردها و بیماریهای اندامی مربوط به بخش جسمانی برای یک قسمت و در حوزه احساسات، مثل نبود رضایت، غم، احوال ناخوشایند و چیزهای دیگر، از قسمت دیگر استفاده کرد. بچهها باید چند روز وقت بگذارند تا به چیزهای تازهای که میتوانند در هنگام ناراحتی خود انجام دهند، فکر کنند. زمانی که عکسها (بریده شده از مجلهها و روزنامهها) آماده شد، بین بچهها به بحث گذاشته میشود.
بچههای سالم عکسهای گوناگونی دارند که در آنها موقعیتهای گوناگونی پیدا میشود. تنوع بدین معناست که همهی احساسات و شایستگیهای مختلف کودک مد نظر قرار گرفتهاند. تنقّلات و خوراکی (شکلات برای تسلی دادن، دارو برای کمک کردن و ...)، تمایلات تسلی دهنده به افراد یا چیزهای مختلف، فعالیتهای ویژه مانند نقاشی کردن، بازی کردن، هنگام تماشای تلویزیون استراحت کردن یا نوار گوش کردن و خیلی کارهای دیگر دیده میشود.
مربّی به دقت به عکسها نگاه میکند و زمانی که ویژگیها را کشف میکند، توجه بچهها را به آن ویژگیها جلب میسازد. برای نمونه، زمانی که بچهای هنگام بیماری فقط دارو و در زمان ناسازگاری فقط شکلات را به یاد آورد، لازم است بارها شیوههای رفتاری تازهای نسبت به او آزمایش شود. بنابراین، ممکن است به جای آن که شکلات بخورد، برای مثال یکبار در میان باغ بدود، تصویری نقاشی کند که در آن میتوان دید از چه عصبانی است یا از مربّی بپرسد که آیا میتواند با صدای بلند فریاد بکشد. مربی باید مدت زمانی طولانی را صرف کند و بارها با او رفتار تازهای را بیازماید. بیگمان کودکان زیادی هستند که در نقاشیهای خود، فقط زمینهی خاصی را به تصویر نمیکشند؛ در اینحالت باید پرسید چرا کودک این زمینه را نقاشی نکرده است. شاید اصولاً شکلاتی نمیخواسته یا دلیلی وجود دارد که باید برایش روشن شود. مربی باید در این گفتگوها محتاط و دقیق باشد و در فکر کردن به آنها یاری بدهد و با طرح سؤال کمکشان کند. مربی هیچ پاسخ آمادهای ندارد، چون بچهها خود میتوانند آنچه را ممکن است برایشان خوب باشد، پیدا کنند.
سن: سه سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: یک پارچهی سبز و یک پارچهی قرمز
مکان: اتاقی ساکت
بچهها در دایرهای باز، نشستهاند، البته از قبل یک پارچهی قرمز را در گوشهی دیگر آویزان کردهاند. اکنون مربی با آرامشی تمام و به آهستگی داستانی تخیّلی را تعریف میکند که در آن لغاتی وجود دارد که بچهها آنها را در بازیهای گذشته نام بردهاند. زمانی که مربی لغتی را نام میبرد، هر بچه پیش خود میاندیشد که آیا مفهوم لغت زیباست یا نه. اگر آن را زیبا بداند به گوشهی سبز میدود و چنانچه آن لغت احساس ناخوشایندی ایجاد کند، در آن صورت در گوشهی قرمز میایستد. در پایان داستان، بچهها میتوانند با یکدیگر بر سر این کنار بیایند که فقط از لغاتی استفاده کنند که همگی زیبا میدانند.
سن: سه سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: یک طناب
مکان: اتاقی ساکت
بچهها روی طنابی که روی زمین گذاشته شده است، میایستند. مربی اکنون پرسشهای گوناگونی را مطرح میکند. برای مثال «دهان کجاست، زانو کجاست، دست، شکم، گوش و دماغ کجاست؟ اگر عضو نام برده شده جلوی بدن باشد. بچهها به طرف جلو و اگر پشت بدن باشد به طرف عقب میپرند. اگر عضو نام برده شده در دو طرف (چپ و راست) باشد، بچهها به آن طرف جفت پا میپرند. اگر کسی اشتباه بپرد، میتواند نقش مربی را بازی کند و پرسشهای دیگری طرح نماید.
شکل دیگر بازی: بچهها میتوانند هنگام پریدن به عضو پرسیده شده دست بزنند.
سن: چهار سال به بالا
زمان: 20 دقیقه
لوازم: قطعههای بزرگ کاغذ (حداقل 80× 180 سانتی متر)، قلم مو، آبرنگ، مداد شمعی، رنگ انگشتی (رنگی برای نقاشی کودکان که با انگشت مالیده میشود).
مکان: اتاقی ساکت
بچهها در گروههای کوچک چهار نفری قرار میگیرند. هر گروه یک قطعه کاغذ بزرگ دریافت میکند و با همدیگر افکار خود را روی رنگهایی که احتیاج دارند، متمرکز میسازند. بچهها از مربی خواهش میکنند روی کاغذ به پشت دراز بکشد تا آنها طرح اجمالی نقاشی خود را بکشند. آنها برای نقاشی کردن یک مرد یا یک زن با هم توافق میکنند. سپس در طرح اجمالی، چیزهایی را که تاکنون از یک زن یا مرد دیدهاند، نقاشی میکنند.
در پایان، این نقاشیها در کنار یکدیگر آویزان یا گذاشته شده و دیگران نیز میتوانند آنها را ببینند. چنانچه گروهی چیزی را فراموش کرده باشد، بچهها به طور متقابل به یکدیگر کمک میکنند. آن وقت این گروه میتواند به سرعت طرح خود را کامل کند. بچهها همهی چیزهایی را که در نقاشیها میتوان دید، مشخص و به این موضوع فکر میکنند که چه چیزی در بدنشان به گونهی دیگری است.
روز بعد بچهها دربارهی این که هر یک از اعضای بدن در چه هنگامی لمس میشود، با هم گفتگو میکنند: برای مثال، موها هنگام شانه زدن، پاها هنگام تمیز کردن، ناف هنگام حمام کردن و ....
منبع مقاله :
باوم، هایکه، (1392)، بازیهایی برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان، ترجمه محمد حبیبی، مشهد: انتشارات به نشر، چاپ اول.
کودکان در این بخش خیلی ساده چیزهایی را دربارهی بدن زن و مرد، دربارهی تندرستی و دربارهی لغاتی که تاکنون هرگز نمیفهمیدند فرا میگیرند تا شناخت بیشتری از وجود خود پیدا کنند و هنگام صحبت دربارهی آن، از افراد دیگر دچار ترس و پریشانی نشوند.
موضوع جنسیّت در کودکستان امری ملموس است. بسیاری از والدین از این موضوع هراس دارند که نکند فرزندشان برای این موضوع هنوز کوچک باشد. امّا تنها زمانی کودکان میتوانند بدانند که در برقراری روابط چه میخواهند و چه نمیخواهند که دربارهی مسائل جنسی روشن شده باشند؛ البته در این بین پرسشهای کودکان باید محور باشد. بازیهای این بخش مقدمهای کوتاه برای این موضوع هستند. اگر کودکان هنوز در این باره پرسشهای دیگری داشتته باشند مربیان باید به آنها به درستی پاسخ گویند. کودکان به کسب اطلاعات دیگر واداشته میشوند، ولی این حق به آنها داده نمیشود که موضوع یادگیری را خود تعیین کنند.
من میبینم، تو بگو!
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: سه به بالا
زمان: 5 دقیقه
لوازم: چند نقاشی از قسمتهای مختلف بدن
مکان: اتاقی ساکت
بچّهای بازی را آغاز میکند، از بین نقاشیها یکی را انتخاب و شروع به تشریح آن میکند. بدون آن که نامش را بگوید.
برای مثال: «چیزی که من میبینم شبیه یک صدف است.» کسی که بتواند نام عضو مورد نظر را بگوید، جای نفر اول را میگیرد و باید خود او بازی را شروع کند.
کمک به تندرستی
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: از سه سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: .......
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها در تمام نقاط اتاق پراکنده میشوند. سپس یکی از آنها بازی را شروع میکند و برای مثال، کلمهای را میگوید که ممکن است برای بدن مفید یا مضر باشد. بچّههای دیگر هر کدام تصمیم میگیرند، اگر کلمه مورد نظر چیزی باشد که برای بدن «مفید» باشد؛ همگی به سوی او بدوند و تلاش کنند به او دست بزنند. سپس فرد دیگری را انتخاب میکند تا کلمهای را بلند بگوید. حال اگر کلمه مورد نظر برای بدن مضر باشد، همگی فرار میکنند و فریاد میکشند: «هووووم». این نفر جدید که این جمله را بیان کرده است، حالا به سرعت تلاش میکند بچّه دیگری را به چنگ بیاورد تا بیدرنگ نوبت را به او بدهد.
چیزهای خوب به خانهی کوچک
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: سه ساله به بالا
زمان. 5 دقیقه
لوازم: تعدادی کارت مصوّر که روی آنها تصویرهایی نقاشی شده که برای بدن مفید یا مضر هستند یک خانهی کاردستی یا سقفی باز، یک آشغالدانی کارتنی در باز
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها پیش از بازی، ورقها را با تصویرهایی که در مجلهها و روزنامهها پیدا کردهاند، میچسبانند. بار اول همه بچّهها دایرهوار مینشینند و خانه و آشغالدانی را در مرکز دایره قرار میدهند. مربّی اولین کارت را برمیدارد و تصویر روی آن را توضیح میدهد. کسی که بتواند تصویر روی کارت را حدس بزند و بگوید این مورد برای بدن مفید است یا مضر، میتواند کارت را در داخل خانه یا آشغالدانی بیندازد. البته او باید به کمک دیگران توضیح بدهد، چرا تصویر روی کتاب برای بدن مفید یا مضر است. برای مثال: محبت خوب است، چون احساس صمیمیت و مهربانی را به همراه دارد؛ نوشیدنی الکلی بد است، چون اعتیاد میآورد و هوش و حواس را تغییر میدهد. سپس نوبت به ورقِ بعدی میرسد.
در ادامه، بچّهها میتوانند تنهایی یا دوتایی چند بار ورقها را در خانه یا آشغالدانی تنظیم کنند. آنها همچنین میتوانند به طور متقابل برای هم، ورق انتخاب کنند که در آن صورت، بچّهی دیگر آنها را تنظیم میکند.
عادتهای دوست داشتنی
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: از 4 سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: ....
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها خیلی زود به یکسری عادتها خو میکنند. برای مثال، ممکن است کودکی فقط با بطری شیشهای رانندگی کند، با بطری به خواب برود، فقط با یک نوار کاست درحال خواندن به تنهایی در اتاق بازی کند و خیلی کارهای دیگر. در این گونه مواقع، صحبت از پدیدههایی است که بزرگترها در هنگام گونهی رفتارهای عادتی سر میزند؛ بنابراین، ضروری است با کودکان دربارهی این عادتها گفتگو کرد و این رفتار عادتی را برایشان روشن ساخت. بچّهها دایرهوار با مربی مینشینند و دربارهی عادتهای خود که شاید همیشه هم خوب و مثبت نیستند، صحبت میکنند.
برای مثال، کودکی که برای خوابیدن همیشه به کاکائو نیاز دارد، بدون شک به دندانهایش آسیب میرساند. بیتردید تعدادی از بچّهها میدانند که چرا کاکائو برای دندانها خوب نیست و خود میتوانند متقابلاً در تشریح آن کمک کنند. در نهایت، بچّهها میتوانند در این همفکری شریک شوند که بچههایی که برای خوابیدن به کاکائو نیاز دارند، چطور میتوانند این عادت را به نرمی و با احتیاط کنار بگذارند. شاید در ابتدا یک چای تلخ بخورند! پس از چند هفته دوباره مربّی با بچّهها کنار هم مینشینند و دربارهی نتایج یا مشکلاتی که ترکِ چنین عادتهایی به همراه دارد، صحبت میکنند. بچهها حتی میتوانند برای کمک به ترک عادتها مراسم خاصی را ترتیب دهند. برای مثال، میتوانند عکسهایی از پستانکها، شیشههای کاکائو، نوارها و چیزهای دیگر را آتش بزنند، با این نشانه که به این چیزها دیگر نیاز نیست. بچّهها میتوانند سنگهایی جادویی دریافت کنند که آنها را همیشه در جیب شلوارشان با خود دارند. این سنگها باید بچّهها را به یاد این امر بیندازد که میخواهند چیزی را ترک کنند؛ این نیروی جادویی، آنها را وسوسه میکند تا این کار را انجام بدهند.
زمانی که....
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
تعدادی جملهی ناقص که مربی از قبل آماده کرده است، یک لوازم:
عدد توپ
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها دایرهوار نشستهاند. مربی توپ را به طرف یکی از بچهها میاندازد و جملهای را میخواند و او باید این جمله را کامل کند. اگر جمله را کامل کند. میتواند توپ را برای دیگری بیندازد و مربی جملهی بعدی را شروع میکند. جملههای ابتدایی ممکن است چنین باشند:
- وقتی خوشحالیم.....
- وقتی سر حال نیستم....
- وقتی حوصلهام سر رفته است....
- وقت عصبانی هستم....
- وقتی به یک چیز شیرین احتیاج دارم...
- وقتی به خودم میبالم...
- وقتی خسته هستم....
- وقتی میترسم...
- وقتی ناامید هستم....
- وقتی حسد میورزم....
- وقتی میخواهم ماجرایی را تجربه کنم
- وقتی غمگین هستم ....
- وقتی خجالت میکشم....
احساس خوشحالی
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: .....
مکان: اتاقی ساکت
بچّهها دایرهوار مینشینند و احساسات خود را در مواقع خوشحالی بیان میکنند. در ادامه توضیح میدهند زمانی که بد و ناراحت هستند، چه چیزی ممکن است پیش بیاید. آنها این اتفاقات را چه مینامند؟ آیا بیمار هستند؟ آیا برایشان خندهدار است؟ از کوره درمیروند؟ و پرسشهای دیگر. اختلاف این جملهها در کجاست؟ این که او دلدرد میباشد، خندهدار است؟ آیا از این که کودک تا این حد عصبانی میشود، دیگران از کوره درمیروند؟
بچّهها دربارهی چگونگی بازنویسی بعضی از چیزها و در خصوص چیزهایی که واقعاً معتقدند، با یکدیگر صحبت میکنند. آنها همگی تلاش میکنند به این مسأله پی ببرند که احساس خوشبختیشان از نظر جسمی و روحی، بسیار مهم است.
احساسات زیبا، احساسات ناخوشایند
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: ...
مکان: اتاقی ساکت
انجام دادن کاری که آدم هیچ میلی به آن نداشته باشد، احساسات ناخوشایندی ایجاد میکند.
احساسات ناخوشایند نشان دهندهی نوعی ناهماهنگی است. کدام شرایط، تماسها و گفتههایی، احساساتِ خوشایند یا ناخوشایند را در بچّهها میآفریند؟ مربّی با بچّهها دربارهی پرسشهای زیر بحث و گفتگو میکند:
«زمانی که احساس ناخوشایندی دارید، چه کار میتوانید بکنید؟ چگونه دوباره به احساس خوشایندی دست پیدا میکنید؟»
«آیا کسی هست که اغلب برای شما احساس ناخوشایندی ایجاد کند؟»
«آیا جایی وجود دارد که در آن غالباً احساسِ ناخوشایندی داشته باشید؟»
مربی میتواند زمانی که شرایط کار فراهم باشد، با بچهها در گروههای کوچک گفتگو کند. گروهها نباید بزرگ باشند، چون در آن صورت ممکن است بعضی از بچهها چیزهایی را بیان نکنند؛ زیرا از این نگران هستند که از طرف بچههای دیگر جدّی تلقی نشوند. برای مثال، ممکن است حمام کردن با مادر برای یک نفر ناخوشایند باشد؛ هر چند بچههای دیگر این کار را خیلی عالی میدانند.
نقاب احساس
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: کارتن، قیچی، چسب، کاغذ رنگی، چند مداد رنگی
مکان: اتاقی ساکت
هر نفر برای خود از کارتنها دو دایره به قطر 12 سانتیمتر میبُرد. روی یکی از دایرهها تصویر چشم، بینی و ابرو نقاشی میشود. قسمت دهان با قیچی از دایره بریده میشود (به صورت مثلث). روی دایرهی دوم، چهار شکل دهان با حالتهای مختلف (خندان، گریان و....) نقاشی میشود. مرکز دایرهها سوراخی کوچک ایجاد میشود و دو دایره با یک پنس به همدیگر متصل میشوند. بدین ترتیب، چهره میتواند با گردش صفحه دایره همواره با این دهانها وضعیت احساسی دیگری را نشان بدهد و بچهها میتوانند با این نقاب احساسات خود را بیان کنند. اگر این نقابها در کودکستان آویزان شوند، بچهها میتوانند هر روز صبح احساسات خویش را نشان دهند و در طول روز نیز همواره تغییر دهند.
وقتی همهی بچهها نقابهای خود را بالا آوردند، مربیان میتوانند در گفتگوها به سرعت به یک نگاه کلی دست یابند. بدین ترتیب، بچهها نیز خود یاد میگیرند که افراد مختلف در شرایط یکسان میتوانند احساسات مختلف داشته باشند.
شرایط ممکن است این گونه باشد:
«تو باید بشقاب غذایت را کامل بخوری و سیر شوی.»
«دوستت در مسافرت است.»
«تو برای جشن تولدت، اسباببازی مورد علاقهات را هدیه میگیری.»
«برادرت یکی از اسباببازیهایت را خراب کرده است.»
«تو مهمان یکی از فامیلها هستی و باید همهی وقت آرام نشسته باشی.»
«تو با پدر یا مادرت در وان حمام هستی.»
«کفش تو خریدهای، ولی به نظر بهترین دوستت کفشهایت زشت است.»
«تو میشنوی که چگونه پدر و مادرت از تو بد میگویند.»
«تو به عینک احتیاج داری و همه صدا میزنند: مار عینکی.»
«تو ناخواسته، لیوانی را شکستهای و همه سرت داد میزنند.»
«نمازت را فراموش کردهای و دوستت این موضوع را به تو گوشزد میکند.»
«تو اجازه نداری با بچههای دیگر در گوشهای بازی کنی. چون بچههای دیگر تو را بین خودشان راه نمیدهند.»
چه کاری میتوانم بکنم که به من خوش بگذرد؟
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: از چهار سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: یک عدد کاغذ بزرگ، رنگ، قلم مو، چند صد مجله و روزنامه، چسب، قیچی
مکان: اتاقی ساکت
به هر نفر یک برگ کاغذ بزرگ داده میشود. هر نفر روی کاغذ، چیزهایی را که هنگام ناراحتی برایش خوب هستند، نقاشی میکند و میچسباند. در این میان، بچّهها یک طرف کاغذ را برای وضعیّت احساسی درونی خود و طرف دیگر را برای وضعیّت جسمانی خویش در نظر میگیرند. هر که بخواهد حتی میتواند یک طرف را با یک خط به دو قسمت تقسیم کند. میتوان از دردها و بیماریهای اندامی مربوط به بخش جسمانی برای یک قسمت و در حوزه احساسات، مثل نبود رضایت، غم، احوال ناخوشایند و چیزهای دیگر، از قسمت دیگر استفاده کرد. بچهها باید چند روز وقت بگذارند تا به چیزهای تازهای که میتوانند در هنگام ناراحتی خود انجام دهند، فکر کنند. زمانی که عکسها (بریده شده از مجلهها و روزنامهها) آماده شد، بین بچهها به بحث گذاشته میشود.
بچههای سالم عکسهای گوناگونی دارند که در آنها موقعیتهای گوناگونی پیدا میشود. تنوع بدین معناست که همهی احساسات و شایستگیهای مختلف کودک مد نظر قرار گرفتهاند. تنقّلات و خوراکی (شکلات برای تسلی دادن، دارو برای کمک کردن و ...)، تمایلات تسلی دهنده به افراد یا چیزهای مختلف، فعالیتهای ویژه مانند نقاشی کردن، بازی کردن، هنگام تماشای تلویزیون استراحت کردن یا نوار گوش کردن و خیلی کارهای دیگر دیده میشود.
مربّی به دقت به عکسها نگاه میکند و زمانی که ویژگیها را کشف میکند، توجه بچهها را به آن ویژگیها جلب میسازد. برای نمونه، زمانی که بچهای هنگام بیماری فقط دارو و در زمان ناسازگاری فقط شکلات را به یاد آورد، لازم است بارها شیوههای رفتاری تازهای نسبت به او آزمایش شود. بنابراین، ممکن است به جای آن که شکلات بخورد، برای مثال یکبار در میان باغ بدود، تصویری نقاشی کند که در آن میتوان دید از چه عصبانی است یا از مربّی بپرسد که آیا میتواند با صدای بلند فریاد بکشد. مربی باید مدت زمانی طولانی را صرف کند و بارها با او رفتار تازهای را بیازماید. بیگمان کودکان زیادی هستند که در نقاشیهای خود، فقط زمینهی خاصی را به تصویر نمیکشند؛ در اینحالت باید پرسید چرا کودک این زمینه را نقاشی نکرده است. شاید اصولاً شکلاتی نمیخواسته یا دلیلی وجود دارد که باید برایش روشن شود. مربی باید در این گفتگوها محتاط و دقیق باشد و در فکر کردن به آنها یاری بدهد و با طرح سؤال کمکشان کند. مربی هیچ پاسخ آمادهای ندارد، چون بچهها خود میتوانند آنچه را ممکن است برایشان خوب باشد، پیدا کنند.
پارچهی سبز و قرمز
تعداد نفرات: چهار نفر و بیشترسن: سه سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: یک پارچهی سبز و یک پارچهی قرمز
مکان: اتاقی ساکت
بچهها در دایرهای باز، نشستهاند، البته از قبل یک پارچهی قرمز را در گوشهی دیگر آویزان کردهاند. اکنون مربی با آرامشی تمام و به آهستگی داستانی تخیّلی را تعریف میکند که در آن لغاتی وجود دارد که بچهها آنها را در بازیهای گذشته نام بردهاند. زمانی که مربی لغتی را نام میبرد، هر بچه پیش خود میاندیشد که آیا مفهوم لغت زیباست یا نه. اگر آن را زیبا بداند به گوشهی سبز میدود و چنانچه آن لغت احساس ناخوشایندی ایجاد کند، در آن صورت در گوشهی قرمز میایستد. در پایان داستان، بچهها میتوانند با یکدیگر بر سر این کنار بیایند که فقط از لغاتی استفاده کنند که همگی زیبا میدانند.
کدام طرف؟
تعداد نفرات: دو نفر و بیشترسن: سه سال به بالا
زمان: 10 دقیقه
لوازم: یک طناب
مکان: اتاقی ساکت
بچهها روی طنابی که روی زمین گذاشته شده است، میایستند. مربی اکنون پرسشهای گوناگونی را مطرح میکند. برای مثال «دهان کجاست، زانو کجاست، دست، شکم، گوش و دماغ کجاست؟ اگر عضو نام برده شده جلوی بدن باشد. بچهها به طرف جلو و اگر پشت بدن باشد به طرف عقب میپرند. اگر عضو نام برده شده در دو طرف (چپ و راست) باشد، بچهها به آن طرف جفت پا میپرند. اگر کسی اشتباه بپرد، میتواند نقش مربی را بازی کند و پرسشهای دیگری طرح نماید.
شکل دیگر بازی: بچهها میتوانند هنگام پریدن به عضو پرسیده شده دست بزنند.
نقاشی اندام
تعداد نفرات: چهار نفر و بیشترسن: چهار سال به بالا
زمان: 20 دقیقه
لوازم: قطعههای بزرگ کاغذ (حداقل 80× 180 سانتی متر)، قلم مو، آبرنگ، مداد شمعی، رنگ انگشتی (رنگی برای نقاشی کودکان که با انگشت مالیده میشود).
مکان: اتاقی ساکت
بچهها در گروههای کوچک چهار نفری قرار میگیرند. هر گروه یک قطعه کاغذ بزرگ دریافت میکند و با همدیگر افکار خود را روی رنگهایی که احتیاج دارند، متمرکز میسازند. بچهها از مربی خواهش میکنند روی کاغذ به پشت دراز بکشد تا آنها طرح اجمالی نقاشی خود را بکشند. آنها برای نقاشی کردن یک مرد یا یک زن با هم توافق میکنند. سپس در طرح اجمالی، چیزهایی را که تاکنون از یک زن یا مرد دیدهاند، نقاشی میکنند.
در پایان، این نقاشیها در کنار یکدیگر آویزان یا گذاشته شده و دیگران نیز میتوانند آنها را ببینند. چنانچه گروهی چیزی را فراموش کرده باشد، بچهها به طور متقابل به یکدیگر کمک میکنند. آن وقت این گروه میتواند به سرعت طرح خود را کامل کند. بچهها همهی چیزهایی را که در نقاشیها میتوان دید، مشخص و به این موضوع فکر میکنند که چه چیزی در بدنشان به گونهی دیگری است.
روز بعد بچهها دربارهی این که هر یک از اعضای بدن در چه هنگامی لمس میشود، با هم گفتگو میکنند: برای مثال، موها هنگام شانه زدن، پاها هنگام تمیز کردن، ناف هنگام حمام کردن و ....
منبع مقاله :
باوم، هایکه، (1392)، بازیهایی برای تقویت اعتماد به نفس در کودکان، ترجمه محمد حبیبی، مشهد: انتشارات به نشر، چاپ اول.