دغدغه ديرين دين مداري

انسان در طول تاريخ حيات اجتماعي اش از انواع انحرافها و آسيبهاي اجتماعي رنج برده وهمواره درجستجوي علل و عوامل رهايي از آن بحرانها بوده است. مطالعات جامعه شناختي و آسيبهاي اجتماعي در چند دهه اخير بيش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و درسهايي را با عنوان آسيب شناسي اجتماعي و جامعه شناسي انحرافها در برخي از رشته هاي دانشگاهي گنجانيده است. ناهنجاريهاي اجتماعي كمتر از بيماريهاي جسماني نيستند، به همين دليل شناسايي آنها و علل و عوامل و انگيزه هاي به
پنجشنبه، 6 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دغدغه ديرين دين مداري
دغدغه ديرين دين مداري
دغدغه ديرين دين مداري

نويسنده:دكتر عبدالحسين خسروپناه




انسان در طول تاريخ حيات اجتماعي اش از انواع انحرافها و آسيبهاي اجتماعي رنج برده وهمواره درجستجوي علل و عوامل رهايي از آن بحرانها بوده است. مطالعات جامعه شناختي و آسيبهاي اجتماعي در چند دهه اخير بيش از گذشته مورد توجه قرار گرفته و درسهايي را با عنوان آسيب شناسي اجتماعي و جامعه شناسي انحرافها در برخي از رشته هاي دانشگاهي گنجانيده است. ناهنجاريهاي اجتماعي كمتر از بيماريهاي جسماني نيستند، به همين دليل شناسايي آنها و علل و عوامل و انگيزه هاي به وجود آمدن آنها و نيز راههاي پيشگيري آنها لازم است. انقلاب اسلامي ايران به عنوان مهمترين پديده اجتماعي معاصر نيز از آسيبهاي اجتماعي و بحرانهاي فرهنگي، سياسي، اقتصادي و ديني در امان نيست و پيگيري، پيشگيري و درمان آنها بدون شناسايي ميسر نخواهد بود. مقاله اي كه پيش روي شماست با عنوان آسيب شناسي ديني انقلاب اسلامي ايران تنها به برخي از آسيبهاي مربوط به معارف ديني كه در جامعه رواج يافته و منشأ انحرافهاي اجتماعي شده است، اشاره مي كند و ساير آسيبهاي ديني و اجتماعي را از قلمروي بحث خود خارج مي سازد.

1. مفهوم آسيب شناسي اجتماعي

آسيب شناسي اجتماعي مفهوم جديدي است كه از علوم زيستي به عاريه گرفته شده و مبتني بر تشابهي است كه دانشمندان بين بيماريهاي عضوي و انحرافهاي اجتماعي قائل مي شوند. در واقع با شكل گيري و رشد جامعه شناسي در قرن نوزدهم ميلادي بهره گيري از علوم مختلف براي بيان فرايندهاي اجتماعي معمول شد و در نتيجه بسياري از اصطلاحات و واژه هاي رايج در علوم ديگر چون زيست شناسي، علوم پزشكي، زمين شناسي و مانند آن در جامعه شناسي نيز به كار گرفته شد.
آسيب شناسي در اصطلاح علوم طبيعي عبارت است از مطالعه و شناخت ريشه بي نظمي ها در ارگانيسم انساني، بنابراين در مشابهت كالبد انساني با كالبد جامعه اصطلاح آسيب شناسي اجتماعي Social Pathology براي مطالعه و ريشه يابي بي نظمي هاي اجتماعي و انحرافها و بيماريهاي اجتماعي بكار مي رود.

2. مفهوم آسيب شناسي ديني

با توضيح و تبيين آسيب شناسي اجتماعي روشن مي گردد كه آسيب شناسي ديني درصدد مطالعه و شناخت و پيشگيري و كجروي و جلوگيري از بازگشت مجدد بحرانهايي است كه با انتظارهاي ديني، جامعه ديني ايران و ماهيت دين اسلام سازگاري ندارد، توضيح مطلب آنكه آسيبها و بحرانها و به تبع پيشگيري و درمان آنها به دو شاخه تعلق دارد، نخست به ماهيت دين و دوم به وجود دين. ماهيت دين عبارت است از آنچه از ناحيه پيامبر و پيشوايان ديني به ما رسيده است، حقايق، معارف و احكامي كه به صورت متن و نص ظاهر شده اند. اما وجود خارجي دين عبارت است ازآنچه در جامعه جريان پيدا مي كند و نهادهاي اجتماعي و روابط ميان دينداران را پديد مي آورد. موافقان و مخالفان و مذاهب مختلف و غيره را تحقق مي بخشد. البته اين حقايق و امور خارجي گر چه منسوب به دين اند، ولي تنها زاييده ماهيت دين نيستند و دهها عامل فرهنگي، اجتماعي و رواني نيز بر آنها تأثير مي گذارند.
ماهيت دين اسلام به لحاظ اعجاز قرآني از انحراف و اعوجاج مصون بوده و لكن از ناحيه روايات مبتلا به دروغ پردازان و راويان جعال و كذاب مي باشد. به همين دليل عمليات، آسيب شناسي به طور جدي و عميقي نسبت به روايات بخصوص مأثوراتي كه در اختيار عامه مردم قرار دارند لازم و ضروري است.
آسيب شناسي در باب ماهيت ديني به معناي معرفت ديني و درك عالمان و انديشمندان ديني از دين نيز از اهميت خاصي برخوردار است، تاريخ معرفت ديني گواه بر حضور انديشه هاي باطل و خرافي و غير مطابق با متون ديني و تفسيرهاي به رأي در ميان معارف ديني مي باشد كه بايد به اصلاح و حذف آنها پرداخت و در بازفهمي و كسب معارف صحيح ديني تلاش مجدد نمود. گاه ماهيت دين و معرفت ديني از آسيبهاي ديني در امان است، ولي جامعه ديني از حقيقت دين و مراكز و نهادهاي ديني و روابط اجتماعي متدينان از معارف اصيل ديني فاصله گرفته اند، به نام دين به سوء استفاده ها و تصميم گيريهاي نادرست مشروعيت مي بخشند و در يك كلام جامعه، مصداق كلام سرور شهيدان مي گردد كه فرمود: انسانها بندگان دنيايند و دين آويز زبان آنان است و تا وقتي معيشت شان از راه دين بگذرد، با آن بازي مي كنند، ولي همين كه امتحانهاي دشوار پيش آيد دين داران كم مي شوند. (تحف العقول)
وقتي سخن از آسيبهاي جامعه ديني و وجود خارجي دين مي رود، تنها جامعه عوام مد نظر گرفته نمي شود جوامع و نهادهاي خواص از جمله نظاميان، دانش پژوهان، دانشگاهيان، روحانيون، حاكمان و... نيز مورد نظر است.

3. آسيب شناسي معرفت ديني

انديشمندان ومتفكران اسلامي معاصر از جمله سيد جمال الدين اسد آبادي، اقبال لاهوري، شريعتي، آية ا... مطهري، علامه طباطبايي و همچنين بسياري از محققان پيشين از جمله علامه حلي، خواجه نصير طوسي، ابن سينا، فارابي، غزالي و... در اين مسير گام برداشته، از انحرافهاي فكر ديني جلوگيري كرده و به دفاع از انديشه اصيل ديني پرداخته اند. براي نمونه مرحوم مطهري اعتقاد غلط نسبت به مفاهيمي همچون معاد، شفاعت، تقيه، انتظار فرج، صبر، سيستم اخلاقي اسلام، حكومت اسلامي، اقتصاد اسلامي، قوانين جزايي اسلام، حقوق زن در اسلام، قوانين بين المللي اسلام را منشأ انحطاط مسلمانان معرفي مي كرد و آسيب شناسي در اين قلمرو را ضروري مي دانست. ( استاد مرتضي مطهري، انسان و سرنوشت، ص20)
سيد جمال الدين اسد آبادي نيز در مقالات جماليه و عروة الوثقي مهمترين پرسش خود را در علت يابي انحطاط مسلمانان جستجو مي كرد و معارف غلط و ذليلانه در حوزه دين و ذلت و ضعف مسلمانان را پاسخ آن مي دانست و به همين دليل كليد حل معضلات مسلمانان را حضور علماي جليل و سلاطين مقتدر معرفي مي كرد.
جامعه ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران گرفتار دو آسيب مهم در معرفت ديني شده است، نخست سكولاريزم و نفي حضور اجتماعي دين و به حاشيه راندن آن از صحنه فعاليتهاي اجتماعي و دوم انديشه جامعيت دين و حضور تمام عيار آن در همه صحنه هاي فردي و اجتماعي و به حاشيه راندن علوم تجربي و انديشه هاي عقلي. توضيح مطلب آن است كه متفكران ايراني در باب قلمرو و انتظار بشر از دين به دو دسته اساسي منشعب مي شوند نخست دسته اي كه پاسخ هر پرسشي را از درون دين جستجو مي كند و بهره اي از واقعيت براي دو ابزار ديگر شناخت يعني حس و تجربه قايل نمي شود، اين رويكرد در دوران قاجاريه و قبل از آن طرفداران فراواني داشت متفكراني همچون غزالي بر اين عقيده اصرار داشتند. دسته دوم نقطه مقابل رويكرد نخست بوده و به حذف دين از زندگي اجتماعي و لاغر نمودن آن تأكيد مي ورزيدند بسياري از قلم بدستان دوران قاجاريه با ورود تمدن غرب به جامعه ايران بخصوص پس از شكست ايران در جنگ با روس ميزبان اين فرآيند فكري يعني سكولاريزم شدند، اين گروه با ديدن پيشرفت و تمدن مغرب زمين شيفته بي چون و چراي غرب شدند و بدون توجه به بنيادهاي فكري و نظري اين فرآيند، دينداري و حضور اجتماعي دين را عامل عقب ماندگي مسلمانان قلمداد كردند و با اعزام دانشجويان به اروپا، محصول ناميموني چون روشنفكري سكولار با دايگي انگليس و فرانسه در سرزمين ايران پديد آمد. ميرزا آقا خان، احمد روحي، افضل الملك، رجبعلي آخوند زاده، فروغي، صادق هدايت و... از اين طيف گسترده اند. اين جريان با پيروزي انقلاب اسلامي كمرنگ و تا حدودي ناپديد شد، اما در سالهاي اخير اين فكر با رنگ و لعاب ديني پا به عرصه انديشه ديني نهاده و بخش وسيعي از نسل جوان را به خود جلب كرده است.
به نظر نگارنده اين تفكر كه همان سكولاريسم اسلامي و ديني نام دارد و تأييدات درون ديني نيز بر آن نهاده مي شود، مهمترين آسيب بر انقلاب اسلامي ايران است، براي اينكه احياگران ديني از سيد جمال الدين و شيخ محمد عبده و رشيد رضا گرفته تا شريعتي، مطهري و در رأس همه متفكران امام خميني(ره) حذف دين از صحنه اجتماع و آميختگي تفكر خالص و ناخالص يا سره از ناسره در انديشه ديني را عامل عقب ماندگي مسلمانان معرفي مي كردند و به همين دليل ايدئولوژي كردن دين و حضور آن در صحنه اجتماع توسط مرحوم شريعتي و مطهري مطرح شد و انديشه ولايت مطلقه فقيه و حكومت ديني توسط حضرت امام(ره) بسط و گسترش پيدا كرد. نكته قابل توجه اينكه نبايد از طيف ديگر يعني اسلام شناسان بي درد غفلت كرد متديناني كه با بي توجهي به مقتضيات و نيازهاي زمان در انديشه سنتي خود فرو رفته و نه درد عقب ماندگي مسلمانان را احساس مي كنند و نه به درمان آن مي پردازند.

4. آسيب شناسي دين پژوهي معاصر

تبيين آسيب شناسي طبيعي و اجتماعي تا حدودي، آسيب شناسي ديني و دين پژوهي را روشن مي سازد. آسيب شناسي ديني در صدد كشف و تحليل كج روي هاي معرفتي و رفتارهاي ديني و معرفي راهكارهاي درمان آنهاست. آسيبها و بحرانهاي ديني و به تبع، پيشگيري و درمان آنها به دو شاخه تعلق دارد: نخست به ماهيت و چيستي دين و دوم به وجود و تحقق دينداري.
ماهيت و چيستي دين، عبارت است از حقايق و معارف و احكامي كه از ناحيه پيشوايان و منابع دين يعني قرآن و سنت و عقل قطعي اظهار مي شود. اين ساحت از دين، به دليل اعجاز قرآني و عصمت نبوي و بديهيات عقلي، از انحراف و آسيب مصون است. هر چند دروغ پردازان و راويان كاذبي، گفته هاي غير واقع را به پيشوايان دين نسبت داده، و سنت را با واسطه، دچار آسيب ساخته اند، جريان عمليات علم رجال، ابزارمهمي براي آسيب شناسي و آسيب زدايي آن كجروي است و نيز فرايند استدلال و به كارگيري عقل قطعي و استناد نظريات به بديهيات ممكن است اسير مغالطات منطقي شود كه رعايت شرايط برهان و قواعد صوري منطق، چاره ساز اين آسيب است؛ بنابراين، وقتي از آسيب شناسي ديني در حوزه ماهيت دين سخن به ميان مي آيد، مقصود، آسيب شناسي معرفت ديني و درك انديشه وران از متون و منابع ديني است. تاريخ معرفت ديني، گواه بر حضور انديشه هاي باطل و خرافي و غير مطابق با متون ديني است كه در فرهنگ اسلامي از آن، به تفسير به رأي ياد مي شود.
وجود و تحقق دين و دينداري نيز از آسيبها و كج رويها مصون نيست و الزاماً اين آسيبها زاييده ماهيت يا معرفت ديني نيستند و مي توان در كشف علل آنها به عوامل فرهنگي، اقتصادي، تربيتي، رواني و اجتماعي اشاره كرد. گاه جامعه ديني و رفتار دينداران و نهادهاي ديني، از معارف اصيل اسلام فاصله مي گيرند و به نام دين، انحرافهاي اجتماعي و فردي را مشروعيت مي بخشند.
شناخت آسيبها و مغالطه هاي دين پژوهي نه تنها به توده مردم و نسل جوان مدد مي رساند تا به آساني در دام جريانهاي دين پژوهي منحرف و آسيب پذير نيفتند؛ بلكه به دين نيز كمك فراواني مي كند تا تجربه دين پژوهانِ گرفتار مغالطه را تكرار نكنند و با احتياط در اين عرصه گام بردارند و عجولانه دستاوردهاي دين پژوهان مغرب زمين و مسيحيت را بر اسلام تطبيق نكنند.
تأكيد آيات قرآن و روايات پيشوايان دين مبني بر جلوگيري از آميزش حق و باطل و شبهه افكني، ضرورت مسأله را تقويت مي كند.
به فرموده اميرمومنان(ع)، لازمه پرهيز از شبهات و انحرافهاي ديني، شناخت حق و باطل و جلوگيري از آميختگي آنهاست.
آسيب شناسي دين پژوهي در جايگاه رشته و شاخه معرفتي از دين پژوهي طراوت و تازگي خاصي دارد؛ به همين دليل، در باب شناسايي مسايل و پرسشهاي آن بايد از رشته هاي آسيب شناسي طبيعي و اجتماعي مدد گرفت. صاحب نظران علوم اجتماعي در تعريف كجروي از مفاهيمي چون نظم اجتماعي، وجدان جمعي، همنوايي مبتني بر تشابه و تفاوت بهره مي گيرند و رابطه تنگاتنگي بين اين مفاهيم با كجروي ترسيم مي كنند. در آسيب شناسي دين پژوهي نيز بايد مفاهيمي مانند معرفت ديني مضبوط، دين جامع نگر، تفسير به رأي و غيره را به ميدان آورد.
آسيب شناسي اجتماعي به مثابه دانش نو، مطالعه آسيبها و بحرانها و ناهنجاريهاي اجتماعي و كشف علل و عوامل پيدايي آنها و پيشگيري از وقوع جرم و انحراف در جامعه را به عهده دارد. اين رسالت به منظور بهسازي محيط زندگي اجتماعي و خانوادگي و درمان انواع كجرويهاي اجتماعي با به كارگيري روشهاي علمي و تداوم درمان براي پيشگيري و جلوگيري از بازگشت دوباره انحرافهاي اجتماعي انجام مي پذيرد.
آسيب شناسي دين پژوهي نيز در جايگاه شاخه جديد دين پژوهي، مطالعه آسيبها و ناهنجاريهاي معرفتي در عرصه دين و كشف علل و عوامل ظهور و پيشگيري از فعليت آنها در مطالعات ديني دين پژوهان را عهده دار است و اين رسالت نيز براي كشف انواع مغالطات و كج فهميها و انحرافهاي ديني در عرصه انديشه و رفتار فردي و جمعي انجام مي پذيرد.
انديشه وران و متفكران اسلامي از دير زمان به كشف بحرانهاي فكري و رفتاري ديني در عرصه ماهيت و تحقق دين كوشيده اند، فارابي، ابن سينا، غزالي، فخررازي، خواجه طوسي، علامه حلي و دين پژوهان معاصر از جمله سيد جمال الدين اسدآبادي، اقبال لاهوري، شريعتي، مطهري، طباطبايي و . .. در اين مسير گام هاي بلندي برداشته اند؛ سيد جمال الدين اسدآبادي، در عروة الوثقي مهم ترين پرسش خود را به علت انحطاط مسلمانان اختصاص مي دهد و معارف غلط در حوزه دين و ذلت و ضعف مسلمانان و حضور عالمان جليل و سلاطين مقتدر را كليد حل معضلات مسلمانان معرفي مي كند. استاد مطهري، تفسير نادرست از مفاهيم ديني مانند معاد، شفاعت، تقيه، انتظار فرج، صبر، سيستم اخلاقي، سياسي، اقتصادي، جزايي و حقوقي اسلام را منشأ انحطاط معرفي مي كند.
اين توجه و عنايت دينداران و عالمان ديني به تحريف منحرفان و بدعت گذاران به جهت رسالت و وظيفه ديني آنهاست و اين رسالت، به عالمان اسلام اختصاص ندارد، سقراط، افلاطون، ارسطو، نو افلاطونيان و متفكران قرون وسطا از جمله آگوستين قديس، آنسلم قديس، توماس آكوئيناس و انديشه وران جديد و معاصر مانند دكارت، اسپينوزا، كانت و فيلسوفان اگزيستانس و ... نيز عهده دار اين رسالت بوده اند.
بيش از همه، پيشوايان دين يعني پيامبران و اولياي الهي در آسيب شناسي و آسيب زدايي در عرصه معرفت و رفتار ديني كوشده اند. تاريخ اسلام، مملو از دغدغه هاي رسول اكرم(ص) و امامان اطهار(ع) در قبال انحرافهاي ديني منافقان و كج انديشان و بدعت گذاران است.
منابع:
1- مرتضي مطهري: انسان و سرنوشت
2- جامعه شناسي كجروي
3- ساموئل كينگ: جامعه شناسي، ترجمه مشفق همداني
4- محمدحسين فرجاد: آسيب شناسي اجتماعي و جامعه شناسي انحرافها
منبع:روزنامه قدس





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط