تندخوانى

پيشرفت دانش و فن‏آورى در جهان امروز، سال‏هاى پايانى هزاره دوم ميلادى را شتابى چشمگير بخشيد. علاوه بر راديو، تلويزيون و رسانه‏هاى نوشتارى، ويدئو، ماهواره و اينترنت نيز به جمع خبرسازان و خبرآفرينان پيوست و زندگى را متحول نمود تا تمامى مراكز علمى و فرهنگى راهى روشن، سريع و معجزه‏آسا پيش روى خود ببينند.
چهارشنبه، 26 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تندخوانى
تندخوانى
تندخوانى

نويسنده: احمد لقمانى



پيشرفت دانش و فن‏آورى در جهان امروز، سال‏هاى پايانى هزاره دوم ميلادى را شتابى چشمگير بخشيد. علاوه بر راديو، تلويزيون و رسانه‏هاى نوشتارى، ويدئو، ماهواره و اينترنت نيز به جمع خبرسازان و خبرآفرينان پيوست و زندگى را متحول نمود تا تمامى مراكز علمى و فرهنگى راهى روشن، سريع و معجزه‏آسا پيش روى خود ببينند.
در اين ميان، متوليان امور فكرى و فرهنگى، بنا به ويژگى‏هاى خاص نظام اسلامى در جهان كنونى، نقشى ژرف داشته، علاوه بر مسؤوليت‏هاى خود، رسالتى سنگين در حفظ و پاسدارى از ارزش‏هاى اسلامى و مذهبى بر عهده خواهند داشت.
اينك كه به بركت پايمردى انسان‏هاى آرمان‏گرا و باورمند و با هدايت‏بنيانگذار انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى‏قدس سره، نگاه پراميد تمامى مسلمانان و مستضعفان عالم به‏ام‏القراى جهان اسلام بويژه حوزه‏هاى علميه دوخته شده است، همه شيفتگان آرمان‏هاى الهى بخصوص حوزويان عزيز، مسؤوليتى بسيار خواهند داشت تا در كمترين زمان خود را به قافله پرسرعت فن‏آورى و دانش روز رسانده و علاوه بر آن از گنجينه‏هاى علمى و فرهنگى خويش در راه هدايت ديگر ملت‏هاى دور مانده از زلال سعادت و جاودانگى استفاده كنند كه در اين ميان، آشنايى با رايانه، حضور در فضاى علمى كشور، ارتباط با مراكز تهيه نرم‏افزارهاى فرهنگى، ارتباط با تازه‏هاى اينترنت، آگاهى از اخبار جهانى در ماهواره و آموزش تندخوانى - براى كوتاه كردن زمان دست‏يابى به دانش نوشتارى جهان - بسيار ضرورى خواهد بود.

«تندخوانى‏» چيست؟ آثار آن كدام است؟

مجموعه راهكارهاى عملى و فنونى كه به هنگام مطالعه، سرعت انسان را بگونه‏اى چشمگير افزايش داده و بسته به تلاش افراد در انجام تمرينات، گاه سرعت مطالعه را به ده برابر رسانده تا در زمانى اندك، توفيق يادگيرى صفحات بى شمارى فراهم شود، تندخوانى نام دارد.
آثار تندخوانى در فعاليت‏هاى فرهنگى و زندگى اجتماعى انسان عبارت است از:

1. صرفه‏جويى در وقت

امروزه پنجره‏هاى مختلفى از سراسر جهان به روى ما باز شده و اطلاعات بى‏شمارى وجود دارد كه با توجه به كارهاى مختلف فردى و خانوادگى، دست‏يابى به مقدارى از آن نيز كارى غير ممكن به نظر مى‏آيد. از اين رو، بايد شيوه‏اى جديد جستجو كرد تا در پرتو آن در زمانى بس كوتاه، گام‏هايى بلند برداشته، افزون بر روزها و ساعت‏ها، ثانيه‏ها را نيز به كار گيريم تا شيرينى دانش و كاميابى موفقيت را نصيب خود سازيم.
تندخوانى ما را نسبت‏به لحظه‏هاى زندگى حساس مى‏كند و انسان‏هاى دين‏گرا و خداجو را با آموزه‏هاى پيشوايان روشن انديش بيش از پيش همسو مى‏سازد كه:
ايام زندگانى، سرمايه‏هايى است كه هر لحظه از دست مى‏رود; هر روز كه به دست مى‏آيد، روزى را از دست مى‏دهيم; نفس‏هاى انسان ذرات حيات آدمى است و همه ما فرزندان لحظات زندگى خود هستيم [كه جاودانگى ما به استفاده درست از لحظه‏ها خواهد بود]. (1)
براى عمر خود بيش از درهم و دينار خويش بخيل باشيد. (2)
خداوند رحمت كند كسى را كه بداند نفس‏هاى او گام‏هاى وى به سوى اجل خواهد بود. پس [با اين بينش ]سرعت‏به انجام اعمال و كوتاهى آمال و آرزوها گيرد. (3)

2. افزايش كارايى و خلاقيت

تندخوانى، كارايى و خلاقيت افراد را بالا مى‏برد و مشكلات پيش‏روى انسان را آسان مى‏كند. تندخوان از تيزى و زرنگى خاصى برخوردار شده، مطالب را بهتر فهميده و راه پيشرفت را هموارتر مى‏نگرد.
در اثر تندخوانى، سرعت مطالعه بالا مى‏رود و نوعى مهارت ايجاد مى‏شود كه افراد در پرتو آن معانى لغات را سريع‏تر دانسته و مفاهيم را بيشتر درك خواهند كرد، از اين رو، براى كشف مجهولات جديد آماده‏تر هستند. اين توانمندى، كارايى و بازدهى افراد را بالا مى‏برد و انجام كارهاى فردى و اجتماعى را آسان‏تر مى‏كند.

3. كشف استعدادهاى ناشكفته

تحرك و پويايى در عرصه‏هاى مختلف زندگى، زمينه ساز دست‏يابى انسان به استعدادهاى ناشكفته مى‏شود. افرادى كه با رعت‏بسيار و در زمان كوتاه آگاهى‏هاى مختلف كسب مى‏كنند، نسبت‏به سليقه‏ها و علاقه‏هاى درونى خود بيش از ديگران اطلاع مى‏يابند. از اين رو، گاه در طوفان مشكلات زندگى، گوهرى گرانبها و روشنى بخش مى‏يابند كه با آن آينده زندگى خويش را از تاريكى‏ها نجات مى‏بخشند.

4. افزايش چشمگير درك اجتماعى، تحرك و پويايى

جهالت و غفلت، بلاى پنهان و آگاهى و هوشيارى جلوه‏هاى ممتاز ملت‏هاست. آنان كه با روى آوردن به روزنامه‏ها، مجلات، كتاب‏ها و نوشته‏ها، مسيرى صحيح از بارورى انديشه و احساس مى‏پيمايند، در زندگى بصيرت و هوشيارى بدست مى‏آورند.

5. سخنان خردمندانه و تحليل‏هاى انديشمندانه

تندخوان به طور طبيعى مطالب بسيارى مى‏خواند و هر روز دانش افزون‏ترى كسب مى‏كند. ناگفته پيداست كه افرادى اين چنين، از عبارات زيبا، كلمات آهنگين و لطايف روح بخش در سخنان روزمره خود استفاده مى‏كنند.

6. ايجاد حضور ذهن و موفقيت در امتحانات

تندخوانى قواى فكرى ما را متمركز مى‏كند و با مطالعه زياد و سريع، مطالب فراوانى در حافظه ما گرد مى‏آورد تا توان استفاده لازم در زمان‏هاى مناسب را ايجاد كرده، ما را به كاميابى‏هاى بعدى هدايت نمايد. از اين رو، در امتحانات مختلف، تندخوانى در زمانى كوتاه، براى ما فهم بسيار ايجاد مى‏كند و ما را در جذب نكات اصلى درس و فهم يكايك نكته‏هاى مهم كمك مى‏كند.
بى‏شك رهاورد تندخوانى، رهايى از الفاظ و عبارت كم محتوا و روى كردن به مفاهيم مهم و كارساز در درس‏ها خواهد بود و اين موفقيتى بزرگ در تحصيل محسوب مى‏شود.

7. سرعت در تمامى جلوه‏هاى زندگى

لحظه‏ها و ثانيه‏ها براى تندخوان ارزش حياتى خواهند داشت، زيرا پيشرفت او را افزايش داده و زمينه‏هاى تكامل وى را هموارتر مى‏سازد. فرد تندخوان پس از چندى، سرعتى قابل توجه در صحبت كردن يافته و به دنبال آن فعاليت‏هاى روزمره خود را سريع‏تر انجام مى‏دهد

مقدار ذخيره ذهنى

دل سپردن به عادت‏هاى گذشته، زمينه پديد آمدن باورى اين چنين مى‏شود كه هر مقدار آهسته، كند و آرام‏تر مطالعه كنيم، اندوخته ذهنى ما بيشتر خواهد شد; در حالى كه ديدگاه صاحب‏نظران و اهل فن، خلاف اين نظر را تاييد مى‏كند.
آنان معتقدند مقدار باقى مانده ذهنى كندخوان تنها 35% است، در حالى كه همين حالت‏براى تندخوان دست كم 53% خواهد بود.
اين ويژگى چشمگير وقتى حاصل مى‏شود كه در تندخوانى، همواره به دنبال نكات مهم برويم، ارتباطات مطالب را درك كنيم، تمركزى بسيار داشته باشيم، قدرت حافظه را بيشتر كنيم، عشق و علاقه را افزايش دهيم و نكات اول و آخر پاراگراف‏ها را به دست آوريم و به يكديگر پيوند دهيم.

من يك تندخوان هستم.

مسير رهايى از عادت گذشته و روى كردن به شيوه جديد، نياز به راهكارهاى روانى و تشويق‏هاى گوناگون دارد.
به هنگام تمرين‏هاى پى درپى، كه در پاره‏اى اوقات خستگى و آزردگى به همراه دارد، بايد روحيه خود را حفظ كرد و افزون بر آن، شور و شوقى بيشتر يافت. از اين رو، گاه با وعده دادن به خويش و قرار دادن جايزه براى خود (بدين صورت كه اگر مثلا اين مقدار از كتاب را خط بردم و پس از آن، نكات درك مطلب را يادداشت كردم، براى خود يك آبميوه يا بستنى مى‏خرم) سرعت‏سيرمان را افزايش دهيم و گاهى نيز با تلقين اين موضوع كه من يك تندخوان هستم، شوقى بيش از پيش در خود ايجاد كنيم تا گام‏هاى بعدى را بهتر برداريم. شيوه اين تشويق به اين گونه است كه انگشت‏سبابه خويش را مقابل صورت مى‏گيريم و با خيره شدن به سر انگشت‏خود، 3 تا 10 بار فرياد مى‏زنيم: «من يك تندخوان هستم.»

دستيابى به موفقيت

در كليدهاى پيشين دانستيم كه سرعت‏خط بردن ما بايد به مرز 24000 كلمه در دقيقه برسد تا ثانيه‏هاى ما چون دقيقه و ساعاتمان چون روزها و هفته‏ها سرشار از بركت‏شوند. رهآورد اين گام ارزشمند، سرعت‏بسيار چشم و وسعت فراوان ديد است كه شكار واژه‏ها و صيد عبارات را به دنبال دارد و بخوبى گستره‏اى از كلمات در ذهن ما نقش مى‏بندد. اين موفقيت كم نظير آنگاه عظمتى افزون مى‏يابد كه پايدار بماند و هرگز كم رنگ يا بى‏رنگ نشود. شيوه جاودانگى آن نيز به دست تندخوان است تا با تلاش و تمرين و تكاپو سعى بسيارى در حفظ و استمرار و بالندگى اين ويژگى نشان دهد.
دانستيم كه بدون كاستى چشمگير، نخست‏سرعت‏خود را اندكى كم مى‏كنيم و درك مطلب را شروع مى‏نماييم. اكنون در پى اين تمرين بايد گوشزد كرد كه در گام‏هاى آغازين درك مطلب تنها به ثبت و ضبط دو يا سه نكته بايد بسنده كرد ولى در گام‏هاى بعدى همراه با حفظ سرعت، از 4 و 5 به 7 و 8 نكته پيشروى مى‏كنيم و سرعت را از 24000 به 22 تا 20000 كلمه در دقيقه مى‏رسانيم.
اين شيوه را همراه با تلاش و پشتكار آن چنان ادامه مى‏دهيم كه به خوبى سرعت ما در حد 2500 كلمه در دقيقه، با درك تمامى مطالب، ثابت‏بماند به تعبير ديگر، بايد با تمرين فراگير در روزها و هفته‏هاى فراوان، حالت تندخوانى با درك مطلب به گونه‏اى ثابت و استوار در ذهن ما ايجاد شود، به صورتى كه هرگز دچار فراموشى نگردد و به راحتى يك كتاب 150 صفحه‏اى را در زمانى بسيار اندك بخوانيم، سپس درك كنيم و حتى خلاصه آن را براى آينده خويش بنويسيم.
ايجاد انگيزه قوى پس از انديشه چشمگير، تلاش بى شمار و علاقه فراوان زمينه ساز تندخوان شدنمان را فراهم مى‏كند، به شرط اينكه انگيزه، تلاش و تكاپو را هرگز از دست ندهيم، تمرين‏هاى خود را به موقع انجام دهيم، پس از 1، 2 و حتى 5 دقيقه مطالعه با سرعت 2000 تا 2500 كلمه در دقيقه، كتاب را بسته، لحظاتى اندك به تفكر درباره خوانده‏ها بپردازيم و پس از آن، به يادداشت نكات ريشه‏اى، كلى و جزئى مشغول شويم.

راه افزايش نكات درك شده

پرسش‏هايى در انجام تمرينات پديد مى‏آيد كه از آن جمله اين سؤال است كه: گاه چندين دقيقه خط مى‏بريم ولى هنگام ثبت نكات، تمامى عبارات به جز اندكى از آنها در ذهن ما باقى نمى‏ماند، چه بايد كرد؟
بهترين و ساده‏ترين روش آن است كه هر گاه نكاتى به ذهن رسيد، با ايجاد سؤال، جرقه‏هاى بيشتر به آن بزنيم تا عبارات، واژه‏ها و نكات زيادترى از آن پديد آيد، بطور مثال، براى نكات به دست آمده، اين پرسش‏ها را ايجاد كنيم:
چگونه؟
چطور؟
با چه روشى؟
راه آن چيست؟
ابعاد آن كدام است؟
توضيح آن چيست؟
و.....
به يقين با ايجاد اين پرسش‏ها، انديشه ما بارور مى‏شود و راه‏هاى بيشترى در برابر نگاه پرشتابمان گشوده مى‏گردد.
خط بردن را ادامه دهيم؟
پرسش ديگرى كه پديد مى‏آيد آن است كه استفاده از انگشت زير سطرها و يا كمك از مداد و خودكار جهت‏خط بردن، على‏رغم سرعت‏بخشيدن به چشم، نگاه ما را خسته مى‏كند، از اين رو، در پاره‏اى اوقات احساس مى‏كنيم اگر انگشت‏يا ابزار ديگرى كه در دست داريم برداشته شود، سرعت‏بيشترى پيدا خواهيم كرد، به راستى چه بايد كرد؟
بهتر آن است گزينش يكى از اين دو شيوه به عهده تندخوان گذاشته شود تا او با توجه به روحيه و علاقه خود، بهترين راه را انتخاب كند.
كتاب‏هاى مورد مطالعه در تندخوانى از نظر موضوع و سطح مطالب ديگر پرسشى كه به هنگام مطالعه به ذهن متبادر مى‏شود آن است كه:
اولا) از چه كتاب‏هايى در تمرينات خود استفاده كنيم؟
ثانيا) علاوه بر نوع موضوع، سطح مطالب از نظر سختى و آسانى بايد چگونه باشد؟
پاسخ آن است كه موضوع كتاب‏هاى مورد استفاده بايد مطلوب و مورد علاقه ما باشد. سراغ كتاب‏هايى برويم كه ارتباطى قلبى و عاطفى بين ما با موضوع آن كتاب، نويسنده آن و.... وجود داشته باشد. سطح مطالب كتاب نيز بايد متوسط باشد و فرمول و نمودار و... نداشته باشد.
ناگفته نماند كه براى خط بردن از كتاب‏هاى قصه و داستان نيز مى‏توان استفاده كرد. پس از گذشت چندين ماه و به دست آمدن شيوه درك مطلب، كتاب‏هاى مشكل‏ترى را مى‏توان در دست گرفت و از عهده تندخوانى آن بر آمد.

كتاب‏هاى تخصصى و تندخوانى

گاه سؤال مى‏شود كتاب‏هاى تخصصى مدرسه، دانشگاه و يا حوزه را مى‏توان به شيوه تندخوانى مطالعه كرد؟
پاسخ آن است كه بيش از 90% كتاب‏هاى در دسترس ما قابل تندخوانى هستند، اما برخى از موضوعات بنا به ويژگى آن موضوع و يا بعضى از كتاب‏ها بخاطر خصوصيت‏بارزى كه در آن وجود دارد، قابل تندخوانى نيستند و يا نبايد به شيوه تندخوانى از يكايك سطرها و اوراق آن بگذريم.
بطور مثال، كتاب‏هاى تخصصى كه در بردارنده فرمول يا معادله بوده و يا ارائه كننده موضوعى دقيق، حساس و بنيادين هستند، قابل تندخوانى نيستند و نيز برخى از كتاب‏ها همانند قرآن مجيد يا كتاب‏هاى حديث، چنان قداست و عظمتى دارند كه بايد با تعمق، انديشه و عشق بيكرانى آنها را مطالعه كرد. در يك نگاه، «موضوع و فلسفه تاليف و ارائه‏» كتاب بهترين معرف تشخيص ما در خواندن آن كتاب به شيوه تندخوانى خواهد بود.

آشنايى با كتاب در تندخوانى

يكى از راه‏هاى موفقيت در تندخوانى آشنايى اجمالى با كتاب مورد مطالعه است . آن گاه كه با نگاهى از سر شوق به فهرست مطالب، عنوان‏هاى پر جاذبه، نوع نگارش، هدف نويسنده و نوع فهرست منابع با آرمان‏هاى تهيه كتاب آشنا شديم، نوعى جاذبه و كشش در وجود ما مى‏آفريند تا از هر كوششى در دانستن و فهميدن دريغ نكنيم .
بى‏شك نگاهى گذرا به اين جلوه‏ها، هم چون بوييدن غذاى معنوى و تحريك اشتهاى درونى جهت‏بلعيدن بيشتر خواهد بود . مى‏توانيد شما نيز از امروز امتحان كنيد!

تمرين و تمرين و تمرين

به هنگام آموزش تندخوانى بايد به دور از شتاب زيان‏آور و سرعت نادرست، پر حوصله و پرتوان با يكايك كليدها آشنا شد، دغدغه خاطر از دست ندادن فرصت‏ها را داشت، هرگز از تمرين كوتاه مدت و بلند مدت احساس خستگى نكرد و به خود باوراند كه:
به هوس كار نيايد به تمنا نشود
كاندرين راه بسى خون جگر بايد خورد
به يقين، تمرين بيشتر و هر چه بيشتر در تندخوانى موجب سرعت افزون‏تر در ساير جنبه‏ها و جلوه‏هاى فرهنگى زندگى مى‏شود . تندگويى، تند نويسى، تند روى، تندبينى و درك سريع، از آثار آن محسوب مى شود .
بياييم تمرين‏هاى پى در پى را فرصت زرينى در شكوفايى لحظات عمر بدانيم و از عادت نادرست قبلى خود، يعنى مطالعه 150 كلمه و حداكثر 240 كلمه در دقيقه دست‏برداريم و به جاى آن كه دو صفحه كتاب جيبى توان قدرت‏مندترين ما، در مطالعه است، در هر دقيقه ده صفحه و در يك ساعت 600 صفحه بخوانيم تا سرعت‏حدود 200 كلمه به 1500 تا 2000 كلمه در دقيقه برسد .
اين كار شدنى و ممكن است اما . . . اما . . . با تمرين و تمرين و تمرين .

آثار ناپيداى سرعت در تندخوانى

هرگاه جايگزين كندخوانى، تندخوانى گرديد آثار فراوانى به دنبال خواهد داشت:
الف: شوق و اشتياق به دانستن و درك مطالب;
ب: پديدآمدن فرصت‏هاى فراوان براى كشف مجهولات;
ج: ايجاد كنجكاوى افزون;
د: پيدا شدن انديشه فعال;
ه: افزايش ميزان فهم و درك مطالعه تا چهار برابر;
و: پى‏بردن به ارزش زمان;
ز: برداشتن گام‏هاى سخت و دشوار با اندك تلاش و كوشش;
ح: حضور در فضاى عطرآگين دانش و دانش‏ورزى و هجرت از عادت‏هاى زيان‏بخش;
ط: افزايش قدرت ديد و بلعيدن كلمه‏ها، عبارت‏ها و حتى پاراگراف‏ها .

چگونه اعضاى بدن در تندخوانى فعال مى‏شود؟

فعال‏كردن چشم، با وسعت‏بخشيدن به دايره ديد آغاز مى‏شود و اين پديده خجسته و پرتاثير با تدبيرها و تلاش‏هايى صورت مى‏پذيرد .
گاه با انگشت و سرعت آن زير سطرها، گاهى با استفاده از خودكار و حركت‏سريع آن زير كلمات، زمانى با تشويق خود يا ديگران، موقعى با رقابت و ايجاد مسابقه در نگاه به خطوط و سطرها و سرانجام با تمرين‏هاى فراوان و استفاده از انديشه قوى و انگيزه قدرتمند .
تكرار مطالعه و مفهوم‏گيرى، پالايش پيام‏هاى اضافى، جمع‏بندى مفاهيم به دست آمده، آموزش زير نظر مربى، فراموشى روش‏هاى غلط گذشته، جايگزين ساختن روش جديد و مشورت با افراد آگاه در اين باره، گام‏هاى گرانبار ديگرى است كه ما را در فعال كردن چشم مدد مى‏رساند .

درخت‏حافظه; سرآغاز تحولى طلايى در تندخوانى

در بخش « دستيابى به موفقيت‏» دانستيم كه سرعت‏خط بردن ما بايد به مرز2400 كلمه در دقيقه برسد تا از لحظه‏هاى زرين زندگى به خوبى استفاده‏هاى شيرين و دلنشين كنيم و به موفقيت‏هاى پى‏درپى دست‏يابيم، اكنون زمان بيان اين كليد كارگشا است كه بدانيم با كم كردن سرعت‏بايد قدرت درك را افزايش داد، اما چگونه؟!
هرگاه سرعت را كاستيم بايد نگاه دقيق‏ترى كنيم و پس از پايان يك، دو و يا پنج دقيقه مطالعه، كتاب را ببنديم و درخت‏حافظه‏اى ترسيم كنيم . نخست نكات بنيادين و ريشه‏اى را بنگاريم، سپس فروعات و موضوعات جزئى را ثبت كنيم .
به طور مثال هرگاه موضوع كتاب ما درباره «شيوه‏هاى جذب جوانان‏» باشد، عنوان اصلى در ريشه درخت، عناوين فرعى در شاخه‏ها و عناوين جزيى بر برگ‏ها نگاشته مى‏شود .

درخت‏حافظه را چگونه پربارتر كنيم؟

1 . براى پربارتر ساختن درخت‏حافظه مطالب را از غير زبان نويسنده كتاب بنويسيم . يكايك عبارت‏ها را به بيان و با واژه‏هاى خود بنويسيم تا ارتباط با موضوع بيشتر شده و قدرت فهم‏مان نسبت‏به مطالب رشد يابد .
2 . در نوشتن مطالب، اهم و مهم كنيم .
3 . تمرين اوليه، فهم ريشه و عنوان بحث است و بس، در پى آن نكات ديگر را ثبت كنيم .
4 . سه تا چهار بار تمرين كرده، سپس سرعت اوليه را حساب كنيم .
5 . درخت‏حافظه را بزرگ ترسيم كرده و در هر مرحله آن را تكميل كنيم .
6 . اگر يكى - دو نفر و يا بيشتر از اين تعداد تمرين مى‏كنند، براى همديگر موضوعات را بيان كنند تا در يادآورى مؤثر باشد و افزون بر آن به هنگام بيان، خصوصيات ديگرى به ذهن ما مى‏رسد كه در يادآورى دوباره و تكميل آن نقش شايسته‏اى دارد .
7 . با تقويت انديشه مطالعه، درك مطلب و يادآورى بيشتر، انگيزه توانمندى مى‏يابيم كه با تمرين‏هاى پى‏درپى و ترسيم‏هاى دوباره هرگز احساس ياس و خستگى نكنيم .
8 . تشويق خود، نقش مؤثرى در قدرت يادگيرى و ثبت مطالب دارد . از اين رو بهتر است‏به خود بگوييم اگر اين كتاب را - به طور مثال - سه ساعته بخوانم يك آب ميوه براى خود مى‏خرم!

بايدها و نبايدهاى مطالعه و تمرين

«شوق و نشاط‏» و «خستگى و افسردگى‏» عوامل صعود و سقوط كارهاى روزمره به ويژه مطالعه به روش تندخوانى است . از اين رو بهترين فرصت‏براى مطالعه و تمرين پس از استراحتى كوتاه - گر چه در چند دقيقه باشد - است .
كاستن و محوكردن حركات اضافى موجب نيرو بخشى در ساير زمينه‏هاست . بياييم از اكنون سر خود را ثابت و كتاب را هم ثابت نگهداريم، از لب‏خوانى يا زمزمه در هنگام مطالعه بپرهيزيم و از ورود افكار و خيالات گوناگون كه هم چون ويروسى سرعت گير ما را از هدف اصلى دور مى‏كند، جلوگيرى كنيم .
هميشه و در هر حال از نورى متعادل، به اندازه و مناسب از نظر كيفيت و كميت استفاده كنيم . مخلوطى از نور لامپ و مهتابى يا استفاده از مهتابى و آفتابى كنار هم، نورى شايسته براى مطالعه‏اى مفيد مى‏آفريند . امتحان كنيد تا نتيجه بيشترى به دست آوريد .
مطالعه و تمرين، هدايت كشتى انديشه و احساس به سوى ساحل دانش و بينش است و اين كار مهم با توفان‏هاى كند و پيچ در پيچ سازگار نيست . از اين رو به هنگام عجله و اضطراب، دلهره و دلشوره، گاه هيچ نتيجه و ثمره‏اى نصيب ما نمى‏شود، بلكه ما را از كتاب و مطالعه بيزار مى‏كند .
به هنگام نشستن روى زمين يا صندلى بايد به صورت قائمه; يعنى حالت 90 درجه براى پاها و كمر، مطالعه كرد تا توان چشم و قدرت اندام براى سال‏هاى سال باقى بماند .
فاصله بين چشم و كتاب به هنگام تمرين و مطالعه، 35 تا 40 سانتيمتر باشد تا سرعتى متعادل، تمركزى متناسب و دقتى درست و به هنگام داشته باشيم .
در تمرين‏هاى نخستين پس از نيم ساعت‏به زودى خسته مى‏شويم . در اين حال به خود فشار نياوريم و بعد از خستگى، استراحت كنيم، سپس ادامه دهيم . به هنگام استراحت فكرى، نه از مغز چيزى بگيريم و نه به آن چيزى بدهيم تا در اين لحظات به «الكترو شيميايى‏» يعنى تجزيه و تحليل داده‏ها و مطالب مطالعه شده بپردازد .
به هنگام مطالعه نبايد به فكر حفظ مطلب باشيم كه اين دوگانگى از سرعت و دقت مى‏كاهد، بلكه موقع يادآورى و تداعى يكايك مطالب را به ذهن خود بسپاريم .
خط بردن، باعث دورى از حواس‏پرتى و پراكندگى خاطر مى‏شود . اين سنت ارزشمند را فراموش نكنيم .
منبع: http://www.e-resaneh.com




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.