تندخوانى
نويسنده: احمد لقمانى
پيشرفت دانش و فنآورى در جهان امروز، سالهاى پايانى هزاره دوم ميلادى را شتابى چشمگير بخشيد. علاوه بر راديو، تلويزيون و رسانههاى نوشتارى، ويدئو، ماهواره و اينترنت نيز به جمع خبرسازان و خبرآفرينان پيوست و زندگى را متحول نمود تا تمامى مراكز علمى و فرهنگى راهى روشن، سريع و معجزهآسا پيش روى خود ببينند.
در اين ميان، متوليان امور فكرى و فرهنگى، بنا به ويژگىهاى خاص نظام اسلامى در جهان كنونى، نقشى ژرف داشته، علاوه بر مسؤوليتهاى خود، رسالتى سنگين در حفظ و پاسدارى از ارزشهاى اسلامى و مذهبى بر عهده خواهند داشت.
اينك كه به بركت پايمردى انسانهاى آرمانگرا و باورمند و با هدايتبنيانگذار انقلاب اسلامى حضرت امام خمينىقدس سره، نگاه پراميد تمامى مسلمانان و مستضعفان عالم بهامالقراى جهان اسلام بويژه حوزههاى علميه دوخته شده است، همه شيفتگان آرمانهاى الهى بخصوص حوزويان عزيز، مسؤوليتى بسيار خواهند داشت تا در كمترين زمان خود را به قافله پرسرعت فنآورى و دانش روز رسانده و علاوه بر آن از گنجينههاى علمى و فرهنگى خويش در راه هدايت ديگر ملتهاى دور مانده از زلال سعادت و جاودانگى استفاده كنند كه در اين ميان، آشنايى با رايانه، حضور در فضاى علمى كشور، ارتباط با مراكز تهيه نرمافزارهاى فرهنگى، ارتباط با تازههاى اينترنت، آگاهى از اخبار جهانى در ماهواره و آموزش تندخوانى - براى كوتاه كردن زمان دستيابى به دانش نوشتارى جهان - بسيار ضرورى خواهد بود.
آثار تندخوانى در فعاليتهاى فرهنگى و زندگى اجتماعى انسان عبارت است از:
تندخوانى ما را نسبتبه لحظههاى زندگى حساس مىكند و انسانهاى دينگرا و خداجو را با آموزههاى پيشوايان روشن انديش بيش از پيش همسو مىسازد كه:
ايام زندگانى، سرمايههايى است كه هر لحظه از دست مىرود; هر روز كه به دست مىآيد، روزى را از دست مىدهيم; نفسهاى انسان ذرات حيات آدمى است و همه ما فرزندان لحظات زندگى خود هستيم [كه جاودانگى ما به استفاده درست از لحظهها خواهد بود]. (1)
براى عمر خود بيش از درهم و دينار خويش بخيل باشيد. (2)
خداوند رحمت كند كسى را كه بداند نفسهاى او گامهاى وى به سوى اجل خواهد بود. پس [با اين بينش ]سرعتبه انجام اعمال و كوتاهى آمال و آرزوها گيرد. (3)
در اثر تندخوانى، سرعت مطالعه بالا مىرود و نوعى مهارت ايجاد مىشود كه افراد در پرتو آن معانى لغات را سريعتر دانسته و مفاهيم را بيشتر درك خواهند كرد، از اين رو، براى كشف مجهولات جديد آمادهتر هستند. اين توانمندى، كارايى و بازدهى افراد را بالا مىبرد و انجام كارهاى فردى و اجتماعى را آسانتر مىكند.
بىشك رهاورد تندخوانى، رهايى از الفاظ و عبارت كم محتوا و روى كردن به مفاهيم مهم و كارساز در درسها خواهد بود و اين موفقيتى بزرگ در تحصيل محسوب مىشود.
آنان معتقدند مقدار باقى مانده ذهنى كندخوان تنها 35% است، در حالى كه همين حالتبراى تندخوان دست كم 53% خواهد بود.
اين ويژگى چشمگير وقتى حاصل مىشود كه در تندخوانى، همواره به دنبال نكات مهم برويم، ارتباطات مطالب را درك كنيم، تمركزى بسيار داشته باشيم، قدرت حافظه را بيشتر كنيم، عشق و علاقه را افزايش دهيم و نكات اول و آخر پاراگرافها را به دست آوريم و به يكديگر پيوند دهيم.
به هنگام تمرينهاى پى درپى، كه در پارهاى اوقات خستگى و آزردگى به همراه دارد، بايد روحيه خود را حفظ كرد و افزون بر آن، شور و شوقى بيشتر يافت. از اين رو، گاه با وعده دادن به خويش و قرار دادن جايزه براى خود (بدين صورت كه اگر مثلا اين مقدار از كتاب را خط بردم و پس از آن، نكات درك مطلب را يادداشت كردم، براى خود يك آبميوه يا بستنى مىخرم) سرعتسيرمان را افزايش دهيم و گاهى نيز با تلقين اين موضوع كه من يك تندخوان هستم، شوقى بيش از پيش در خود ايجاد كنيم تا گامهاى بعدى را بهتر برداريم. شيوه اين تشويق به اين گونه است كه انگشتسبابه خويش را مقابل صورت مىگيريم و با خيره شدن به سر انگشتخود، 3 تا 10 بار فرياد مىزنيم: «من يك تندخوان هستم.»
دانستيم كه بدون كاستى چشمگير، نخستسرعتخود را اندكى كم مىكنيم و درك مطلب را شروع مىنماييم. اكنون در پى اين تمرين بايد گوشزد كرد كه در گامهاى آغازين درك مطلب تنها به ثبت و ضبط دو يا سه نكته بايد بسنده كرد ولى در گامهاى بعدى همراه با حفظ سرعت، از 4 و 5 به 7 و 8 نكته پيشروى مىكنيم و سرعت را از 24000 به 22 تا 20000 كلمه در دقيقه مىرسانيم.
اين شيوه را همراه با تلاش و پشتكار آن چنان ادامه مىدهيم كه به خوبى سرعت ما در حد 2500 كلمه در دقيقه، با درك تمامى مطالب، ثابتبماند به تعبير ديگر، بايد با تمرين فراگير در روزها و هفتههاى فراوان، حالت تندخوانى با درك مطلب به گونهاى ثابت و استوار در ذهن ما ايجاد شود، به صورتى كه هرگز دچار فراموشى نگردد و به راحتى يك كتاب 150 صفحهاى را در زمانى بسيار اندك بخوانيم، سپس درك كنيم و حتى خلاصه آن را براى آينده خويش بنويسيم.
ايجاد انگيزه قوى پس از انديشه چشمگير، تلاش بى شمار و علاقه فراوان زمينه ساز تندخوان شدنمان را فراهم مىكند، به شرط اينكه انگيزه، تلاش و تكاپو را هرگز از دست ندهيم، تمرينهاى خود را به موقع انجام دهيم، پس از 1، 2 و حتى 5 دقيقه مطالعه با سرعت 2000 تا 2500 كلمه در دقيقه، كتاب را بسته، لحظاتى اندك به تفكر درباره خواندهها بپردازيم و پس از آن، به يادداشت نكات ريشهاى، كلى و جزئى مشغول شويم.
بهترين و سادهترين روش آن است كه هر گاه نكاتى به ذهن رسيد، با ايجاد سؤال، جرقههاى بيشتر به آن بزنيم تا عبارات، واژهها و نكات زيادترى از آن پديد آيد، بطور مثال، براى نكات به دست آمده، اين پرسشها را ايجاد كنيم:
چگونه؟
چطور؟
با چه روشى؟
راه آن چيست؟
ابعاد آن كدام است؟
توضيح آن چيست؟
و.....
به يقين با ايجاد اين پرسشها، انديشه ما بارور مىشود و راههاى بيشترى در برابر نگاه پرشتابمان گشوده مىگردد.
خط بردن را ادامه دهيم؟
پرسش ديگرى كه پديد مىآيد آن است كه استفاده از انگشت زير سطرها و يا كمك از مداد و خودكار جهتخط بردن، علىرغم سرعتبخشيدن به چشم، نگاه ما را خسته مىكند، از اين رو، در پارهاى اوقات احساس مىكنيم اگر انگشتيا ابزار ديگرى كه در دست داريم برداشته شود، سرعتبيشترى پيدا خواهيم كرد، به راستى چه بايد كرد؟
بهتر آن است گزينش يكى از اين دو شيوه به عهده تندخوان گذاشته شود تا او با توجه به روحيه و علاقه خود، بهترين راه را انتخاب كند.
كتابهاى مورد مطالعه در تندخوانى از نظر موضوع و سطح مطالب ديگر پرسشى كه به هنگام مطالعه به ذهن متبادر مىشود آن است كه:
اولا) از چه كتابهايى در تمرينات خود استفاده كنيم؟
ثانيا) علاوه بر نوع موضوع، سطح مطالب از نظر سختى و آسانى بايد چگونه باشد؟
پاسخ آن است كه موضوع كتابهاى مورد استفاده بايد مطلوب و مورد علاقه ما باشد. سراغ كتابهايى برويم كه ارتباطى قلبى و عاطفى بين ما با موضوع آن كتاب، نويسنده آن و.... وجود داشته باشد. سطح مطالب كتاب نيز بايد متوسط باشد و فرمول و نمودار و... نداشته باشد.
ناگفته نماند كه براى خط بردن از كتابهاى قصه و داستان نيز مىتوان استفاده كرد. پس از گذشت چندين ماه و به دست آمدن شيوه درك مطلب، كتابهاى مشكلترى را مىتوان در دست گرفت و از عهده تندخوانى آن بر آمد.
پاسخ آن است كه بيش از 90% كتابهاى در دسترس ما قابل تندخوانى هستند، اما برخى از موضوعات بنا به ويژگى آن موضوع و يا بعضى از كتابها بخاطر خصوصيتبارزى كه در آن وجود دارد، قابل تندخوانى نيستند و يا نبايد به شيوه تندخوانى از يكايك سطرها و اوراق آن بگذريم.
بطور مثال، كتابهاى تخصصى كه در بردارنده فرمول يا معادله بوده و يا ارائه كننده موضوعى دقيق، حساس و بنيادين هستند، قابل تندخوانى نيستند و نيز برخى از كتابها همانند قرآن مجيد يا كتابهاى حديث، چنان قداست و عظمتى دارند كه بايد با تعمق، انديشه و عشق بيكرانى آنها را مطالعه كرد. در يك نگاه، «موضوع و فلسفه تاليف و ارائه» كتاب بهترين معرف تشخيص ما در خواندن آن كتاب به شيوه تندخوانى خواهد بود.
بىشك نگاهى گذرا به اين جلوهها، هم چون بوييدن غذاى معنوى و تحريك اشتهاى درونى جهتبلعيدن بيشتر خواهد بود . مىتوانيد شما نيز از امروز امتحان كنيد!
به هوس كار نيايد به تمنا نشود
كاندرين راه بسى خون جگر بايد خورد
به يقين، تمرين بيشتر و هر چه بيشتر در تندخوانى موجب سرعت افزونتر در ساير جنبهها و جلوههاى فرهنگى زندگى مىشود . تندگويى، تند نويسى، تند روى، تندبينى و درك سريع، از آثار آن محسوب مى شود .
بياييم تمرينهاى پى در پى را فرصت زرينى در شكوفايى لحظات عمر بدانيم و از عادت نادرست قبلى خود، يعنى مطالعه 150 كلمه و حداكثر 240 كلمه در دقيقه دستبرداريم و به جاى آن كه دو صفحه كتاب جيبى توان قدرتمندترين ما، در مطالعه است، در هر دقيقه ده صفحه و در يك ساعت 600 صفحه بخوانيم تا سرعتحدود 200 كلمه به 1500 تا 2000 كلمه در دقيقه برسد .
اين كار شدنى و ممكن است اما . . . اما . . . با تمرين و تمرين و تمرين .
الف: شوق و اشتياق به دانستن و درك مطالب;
ب: پديدآمدن فرصتهاى فراوان براى كشف مجهولات;
ج: ايجاد كنجكاوى افزون;
د: پيدا شدن انديشه فعال;
ه: افزايش ميزان فهم و درك مطالعه تا چهار برابر;
و: پىبردن به ارزش زمان;
ز: برداشتن گامهاى سخت و دشوار با اندك تلاش و كوشش;
ح: حضور در فضاى عطرآگين دانش و دانشورزى و هجرت از عادتهاى زيانبخش;
ط: افزايش قدرت ديد و بلعيدن كلمهها، عبارتها و حتى پاراگرافها .
گاه با انگشت و سرعت آن زير سطرها، گاهى با استفاده از خودكار و حركتسريع آن زير كلمات، زمانى با تشويق خود يا ديگران، موقعى با رقابت و ايجاد مسابقه در نگاه به خطوط و سطرها و سرانجام با تمرينهاى فراوان و استفاده از انديشه قوى و انگيزه قدرتمند .
تكرار مطالعه و مفهومگيرى، پالايش پيامهاى اضافى، جمعبندى مفاهيم به دست آمده، آموزش زير نظر مربى، فراموشى روشهاى غلط گذشته، جايگزين ساختن روش جديد و مشورت با افراد آگاه در اين باره، گامهاى گرانبار ديگرى است كه ما را در فعال كردن چشم مدد مىرساند .
هرگاه سرعت را كاستيم بايد نگاه دقيقترى كنيم و پس از پايان يك، دو و يا پنج دقيقه مطالعه، كتاب را ببنديم و درختحافظهاى ترسيم كنيم . نخست نكات بنيادين و ريشهاى را بنگاريم، سپس فروعات و موضوعات جزئى را ثبت كنيم .
به طور مثال هرگاه موضوع كتاب ما درباره «شيوههاى جذب جوانان» باشد، عنوان اصلى در ريشه درخت، عناوين فرعى در شاخهها و عناوين جزيى بر برگها نگاشته مىشود .
2 . در نوشتن مطالب، اهم و مهم كنيم .
3 . تمرين اوليه، فهم ريشه و عنوان بحث است و بس، در پى آن نكات ديگر را ثبت كنيم .
4 . سه تا چهار بار تمرين كرده، سپس سرعت اوليه را حساب كنيم .
5 . درختحافظه را بزرگ ترسيم كرده و در هر مرحله آن را تكميل كنيم .
6 . اگر يكى - دو نفر و يا بيشتر از اين تعداد تمرين مىكنند، براى همديگر موضوعات را بيان كنند تا در يادآورى مؤثر باشد و افزون بر آن به هنگام بيان، خصوصيات ديگرى به ذهن ما مىرسد كه در يادآورى دوباره و تكميل آن نقش شايستهاى دارد .
7 . با تقويت انديشه مطالعه، درك مطلب و يادآورى بيشتر، انگيزه توانمندى مىيابيم كه با تمرينهاى پىدرپى و ترسيمهاى دوباره هرگز احساس ياس و خستگى نكنيم .
8 . تشويق خود، نقش مؤثرى در قدرت يادگيرى و ثبت مطالب دارد . از اين رو بهتر استبه خود بگوييم اگر اين كتاب را - به طور مثال - سه ساعته بخوانم يك آب ميوه براى خود مىخرم!
كاستن و محوكردن حركات اضافى موجب نيرو بخشى در ساير زمينههاست . بياييم از اكنون سر خود را ثابت و كتاب را هم ثابت نگهداريم، از لبخوانى يا زمزمه در هنگام مطالعه بپرهيزيم و از ورود افكار و خيالات گوناگون كه هم چون ويروسى سرعت گير ما را از هدف اصلى دور مىكند، جلوگيرى كنيم .
هميشه و در هر حال از نورى متعادل، به اندازه و مناسب از نظر كيفيت و كميت استفاده كنيم . مخلوطى از نور لامپ و مهتابى يا استفاده از مهتابى و آفتابى كنار هم، نورى شايسته براى مطالعهاى مفيد مىآفريند . امتحان كنيد تا نتيجه بيشترى به دست آوريد .
مطالعه و تمرين، هدايت كشتى انديشه و احساس به سوى ساحل دانش و بينش است و اين كار مهم با توفانهاى كند و پيچ در پيچ سازگار نيست . از اين رو به هنگام عجله و اضطراب، دلهره و دلشوره، گاه هيچ نتيجه و ثمرهاى نصيب ما نمىشود، بلكه ما را از كتاب و مطالعه بيزار مىكند .
به هنگام نشستن روى زمين يا صندلى بايد به صورت قائمه; يعنى حالت 90 درجه براى پاها و كمر، مطالعه كرد تا توان چشم و قدرت اندام براى سالهاى سال باقى بماند .
فاصله بين چشم و كتاب به هنگام تمرين و مطالعه، 35 تا 40 سانتيمتر باشد تا سرعتى متعادل، تمركزى متناسب و دقتى درست و به هنگام داشته باشيم .
در تمرينهاى نخستين پس از نيم ساعتبه زودى خسته مىشويم . در اين حال به خود فشار نياوريم و بعد از خستگى، استراحت كنيم، سپس ادامه دهيم . به هنگام استراحت فكرى، نه از مغز چيزى بگيريم و نه به آن چيزى بدهيم تا در اين لحظات به «الكترو شيميايى» يعنى تجزيه و تحليل دادهها و مطالب مطالعه شده بپردازد .
به هنگام مطالعه نبايد به فكر حفظ مطلب باشيم كه اين دوگانگى از سرعت و دقت مىكاهد، بلكه موقع يادآورى و تداعى يكايك مطالب را به ذهن خود بسپاريم .
خط بردن، باعث دورى از حواسپرتى و پراكندگى خاطر مىشود . اين سنت ارزشمند را فراموش نكنيم .
منبع: http://www.e-resaneh.com
/خ
در اين ميان، متوليان امور فكرى و فرهنگى، بنا به ويژگىهاى خاص نظام اسلامى در جهان كنونى، نقشى ژرف داشته، علاوه بر مسؤوليتهاى خود، رسالتى سنگين در حفظ و پاسدارى از ارزشهاى اسلامى و مذهبى بر عهده خواهند داشت.
اينك كه به بركت پايمردى انسانهاى آرمانگرا و باورمند و با هدايتبنيانگذار انقلاب اسلامى حضرت امام خمينىقدس سره، نگاه پراميد تمامى مسلمانان و مستضعفان عالم بهامالقراى جهان اسلام بويژه حوزههاى علميه دوخته شده است، همه شيفتگان آرمانهاى الهى بخصوص حوزويان عزيز، مسؤوليتى بسيار خواهند داشت تا در كمترين زمان خود را به قافله پرسرعت فنآورى و دانش روز رسانده و علاوه بر آن از گنجينههاى علمى و فرهنگى خويش در راه هدايت ديگر ملتهاى دور مانده از زلال سعادت و جاودانگى استفاده كنند كه در اين ميان، آشنايى با رايانه، حضور در فضاى علمى كشور، ارتباط با مراكز تهيه نرمافزارهاى فرهنگى، ارتباط با تازههاى اينترنت، آگاهى از اخبار جهانى در ماهواره و آموزش تندخوانى - براى كوتاه كردن زمان دستيابى به دانش نوشتارى جهان - بسيار ضرورى خواهد بود.
«تندخوانى» چيست؟ آثار آن كدام است؟
آثار تندخوانى در فعاليتهاى فرهنگى و زندگى اجتماعى انسان عبارت است از:
1. صرفهجويى در وقت
تندخوانى ما را نسبتبه لحظههاى زندگى حساس مىكند و انسانهاى دينگرا و خداجو را با آموزههاى پيشوايان روشن انديش بيش از پيش همسو مىسازد كه:
ايام زندگانى، سرمايههايى است كه هر لحظه از دست مىرود; هر روز كه به دست مىآيد، روزى را از دست مىدهيم; نفسهاى انسان ذرات حيات آدمى است و همه ما فرزندان لحظات زندگى خود هستيم [كه جاودانگى ما به استفاده درست از لحظهها خواهد بود]. (1)
براى عمر خود بيش از درهم و دينار خويش بخيل باشيد. (2)
خداوند رحمت كند كسى را كه بداند نفسهاى او گامهاى وى به سوى اجل خواهد بود. پس [با اين بينش ]سرعتبه انجام اعمال و كوتاهى آمال و آرزوها گيرد. (3)
2. افزايش كارايى و خلاقيت
در اثر تندخوانى، سرعت مطالعه بالا مىرود و نوعى مهارت ايجاد مىشود كه افراد در پرتو آن معانى لغات را سريعتر دانسته و مفاهيم را بيشتر درك خواهند كرد، از اين رو، براى كشف مجهولات جديد آمادهتر هستند. اين توانمندى، كارايى و بازدهى افراد را بالا مىبرد و انجام كارهاى فردى و اجتماعى را آسانتر مىكند.
3. كشف استعدادهاى ناشكفته
4. افزايش چشمگير درك اجتماعى، تحرك و پويايى
5. سخنان خردمندانه و تحليلهاى انديشمندانه
6. ايجاد حضور ذهن و موفقيت در امتحانات
بىشك رهاورد تندخوانى، رهايى از الفاظ و عبارت كم محتوا و روى كردن به مفاهيم مهم و كارساز در درسها خواهد بود و اين موفقيتى بزرگ در تحصيل محسوب مىشود.
7. سرعت در تمامى جلوههاى زندگى
مقدار ذخيره ذهنى
آنان معتقدند مقدار باقى مانده ذهنى كندخوان تنها 35% است، در حالى كه همين حالتبراى تندخوان دست كم 53% خواهد بود.
اين ويژگى چشمگير وقتى حاصل مىشود كه در تندخوانى، همواره به دنبال نكات مهم برويم، ارتباطات مطالب را درك كنيم، تمركزى بسيار داشته باشيم، قدرت حافظه را بيشتر كنيم، عشق و علاقه را افزايش دهيم و نكات اول و آخر پاراگرافها را به دست آوريم و به يكديگر پيوند دهيم.
من يك تندخوان هستم.
به هنگام تمرينهاى پى درپى، كه در پارهاى اوقات خستگى و آزردگى به همراه دارد، بايد روحيه خود را حفظ كرد و افزون بر آن، شور و شوقى بيشتر يافت. از اين رو، گاه با وعده دادن به خويش و قرار دادن جايزه براى خود (بدين صورت كه اگر مثلا اين مقدار از كتاب را خط بردم و پس از آن، نكات درك مطلب را يادداشت كردم، براى خود يك آبميوه يا بستنى مىخرم) سرعتسيرمان را افزايش دهيم و گاهى نيز با تلقين اين موضوع كه من يك تندخوان هستم، شوقى بيش از پيش در خود ايجاد كنيم تا گامهاى بعدى را بهتر برداريم. شيوه اين تشويق به اين گونه است كه انگشتسبابه خويش را مقابل صورت مىگيريم و با خيره شدن به سر انگشتخود، 3 تا 10 بار فرياد مىزنيم: «من يك تندخوان هستم.»
دستيابى به موفقيت
دانستيم كه بدون كاستى چشمگير، نخستسرعتخود را اندكى كم مىكنيم و درك مطلب را شروع مىنماييم. اكنون در پى اين تمرين بايد گوشزد كرد كه در گامهاى آغازين درك مطلب تنها به ثبت و ضبط دو يا سه نكته بايد بسنده كرد ولى در گامهاى بعدى همراه با حفظ سرعت، از 4 و 5 به 7 و 8 نكته پيشروى مىكنيم و سرعت را از 24000 به 22 تا 20000 كلمه در دقيقه مىرسانيم.
اين شيوه را همراه با تلاش و پشتكار آن چنان ادامه مىدهيم كه به خوبى سرعت ما در حد 2500 كلمه در دقيقه، با درك تمامى مطالب، ثابتبماند به تعبير ديگر، بايد با تمرين فراگير در روزها و هفتههاى فراوان، حالت تندخوانى با درك مطلب به گونهاى ثابت و استوار در ذهن ما ايجاد شود، به صورتى كه هرگز دچار فراموشى نگردد و به راحتى يك كتاب 150 صفحهاى را در زمانى بسيار اندك بخوانيم، سپس درك كنيم و حتى خلاصه آن را براى آينده خويش بنويسيم.
ايجاد انگيزه قوى پس از انديشه چشمگير، تلاش بى شمار و علاقه فراوان زمينه ساز تندخوان شدنمان را فراهم مىكند، به شرط اينكه انگيزه، تلاش و تكاپو را هرگز از دست ندهيم، تمرينهاى خود را به موقع انجام دهيم، پس از 1، 2 و حتى 5 دقيقه مطالعه با سرعت 2000 تا 2500 كلمه در دقيقه، كتاب را بسته، لحظاتى اندك به تفكر درباره خواندهها بپردازيم و پس از آن، به يادداشت نكات ريشهاى، كلى و جزئى مشغول شويم.
راه افزايش نكات درك شده
بهترين و سادهترين روش آن است كه هر گاه نكاتى به ذهن رسيد، با ايجاد سؤال، جرقههاى بيشتر به آن بزنيم تا عبارات، واژهها و نكات زيادترى از آن پديد آيد، بطور مثال، براى نكات به دست آمده، اين پرسشها را ايجاد كنيم:
چگونه؟
چطور؟
با چه روشى؟
راه آن چيست؟
ابعاد آن كدام است؟
توضيح آن چيست؟
و.....
به يقين با ايجاد اين پرسشها، انديشه ما بارور مىشود و راههاى بيشترى در برابر نگاه پرشتابمان گشوده مىگردد.
خط بردن را ادامه دهيم؟
پرسش ديگرى كه پديد مىآيد آن است كه استفاده از انگشت زير سطرها و يا كمك از مداد و خودكار جهتخط بردن، علىرغم سرعتبخشيدن به چشم، نگاه ما را خسته مىكند، از اين رو، در پارهاى اوقات احساس مىكنيم اگر انگشتيا ابزار ديگرى كه در دست داريم برداشته شود، سرعتبيشترى پيدا خواهيم كرد، به راستى چه بايد كرد؟
بهتر آن است گزينش يكى از اين دو شيوه به عهده تندخوان گذاشته شود تا او با توجه به روحيه و علاقه خود، بهترين راه را انتخاب كند.
كتابهاى مورد مطالعه در تندخوانى از نظر موضوع و سطح مطالب ديگر پرسشى كه به هنگام مطالعه به ذهن متبادر مىشود آن است كه:
اولا) از چه كتابهايى در تمرينات خود استفاده كنيم؟
ثانيا) علاوه بر نوع موضوع، سطح مطالب از نظر سختى و آسانى بايد چگونه باشد؟
پاسخ آن است كه موضوع كتابهاى مورد استفاده بايد مطلوب و مورد علاقه ما باشد. سراغ كتابهايى برويم كه ارتباطى قلبى و عاطفى بين ما با موضوع آن كتاب، نويسنده آن و.... وجود داشته باشد. سطح مطالب كتاب نيز بايد متوسط باشد و فرمول و نمودار و... نداشته باشد.
ناگفته نماند كه براى خط بردن از كتابهاى قصه و داستان نيز مىتوان استفاده كرد. پس از گذشت چندين ماه و به دست آمدن شيوه درك مطلب، كتابهاى مشكلترى را مىتوان در دست گرفت و از عهده تندخوانى آن بر آمد.
كتابهاى تخصصى و تندخوانى
پاسخ آن است كه بيش از 90% كتابهاى در دسترس ما قابل تندخوانى هستند، اما برخى از موضوعات بنا به ويژگى آن موضوع و يا بعضى از كتابها بخاطر خصوصيتبارزى كه در آن وجود دارد، قابل تندخوانى نيستند و يا نبايد به شيوه تندخوانى از يكايك سطرها و اوراق آن بگذريم.
بطور مثال، كتابهاى تخصصى كه در بردارنده فرمول يا معادله بوده و يا ارائه كننده موضوعى دقيق، حساس و بنيادين هستند، قابل تندخوانى نيستند و نيز برخى از كتابها همانند قرآن مجيد يا كتابهاى حديث، چنان قداست و عظمتى دارند كه بايد با تعمق، انديشه و عشق بيكرانى آنها را مطالعه كرد. در يك نگاه، «موضوع و فلسفه تاليف و ارائه» كتاب بهترين معرف تشخيص ما در خواندن آن كتاب به شيوه تندخوانى خواهد بود.
آشنايى با كتاب در تندخوانى
بىشك نگاهى گذرا به اين جلوهها، هم چون بوييدن غذاى معنوى و تحريك اشتهاى درونى جهتبلعيدن بيشتر خواهد بود . مىتوانيد شما نيز از امروز امتحان كنيد!
تمرين و تمرين و تمرين
به هوس كار نيايد به تمنا نشود
كاندرين راه بسى خون جگر بايد خورد
به يقين، تمرين بيشتر و هر چه بيشتر در تندخوانى موجب سرعت افزونتر در ساير جنبهها و جلوههاى فرهنگى زندگى مىشود . تندگويى، تند نويسى، تند روى، تندبينى و درك سريع، از آثار آن محسوب مى شود .
بياييم تمرينهاى پى در پى را فرصت زرينى در شكوفايى لحظات عمر بدانيم و از عادت نادرست قبلى خود، يعنى مطالعه 150 كلمه و حداكثر 240 كلمه در دقيقه دستبرداريم و به جاى آن كه دو صفحه كتاب جيبى توان قدرتمندترين ما، در مطالعه است، در هر دقيقه ده صفحه و در يك ساعت 600 صفحه بخوانيم تا سرعتحدود 200 كلمه به 1500 تا 2000 كلمه در دقيقه برسد .
اين كار شدنى و ممكن است اما . . . اما . . . با تمرين و تمرين و تمرين .
آثار ناپيداى سرعت در تندخوانى
الف: شوق و اشتياق به دانستن و درك مطالب;
ب: پديدآمدن فرصتهاى فراوان براى كشف مجهولات;
ج: ايجاد كنجكاوى افزون;
د: پيدا شدن انديشه فعال;
ه: افزايش ميزان فهم و درك مطالعه تا چهار برابر;
و: پىبردن به ارزش زمان;
ز: برداشتن گامهاى سخت و دشوار با اندك تلاش و كوشش;
ح: حضور در فضاى عطرآگين دانش و دانشورزى و هجرت از عادتهاى زيانبخش;
ط: افزايش قدرت ديد و بلعيدن كلمهها، عبارتها و حتى پاراگرافها .
چگونه اعضاى بدن در تندخوانى فعال مىشود؟
گاه با انگشت و سرعت آن زير سطرها، گاهى با استفاده از خودكار و حركتسريع آن زير كلمات، زمانى با تشويق خود يا ديگران، موقعى با رقابت و ايجاد مسابقه در نگاه به خطوط و سطرها و سرانجام با تمرينهاى فراوان و استفاده از انديشه قوى و انگيزه قدرتمند .
تكرار مطالعه و مفهومگيرى، پالايش پيامهاى اضافى، جمعبندى مفاهيم به دست آمده، آموزش زير نظر مربى، فراموشى روشهاى غلط گذشته، جايگزين ساختن روش جديد و مشورت با افراد آگاه در اين باره، گامهاى گرانبار ديگرى است كه ما را در فعال كردن چشم مدد مىرساند .
درختحافظه; سرآغاز تحولى طلايى در تندخوانى
هرگاه سرعت را كاستيم بايد نگاه دقيقترى كنيم و پس از پايان يك، دو و يا پنج دقيقه مطالعه، كتاب را ببنديم و درختحافظهاى ترسيم كنيم . نخست نكات بنيادين و ريشهاى را بنگاريم، سپس فروعات و موضوعات جزئى را ثبت كنيم .
به طور مثال هرگاه موضوع كتاب ما درباره «شيوههاى جذب جوانان» باشد، عنوان اصلى در ريشه درخت، عناوين فرعى در شاخهها و عناوين جزيى بر برگها نگاشته مىشود .
درختحافظه را چگونه پربارتر كنيم؟
2 . در نوشتن مطالب، اهم و مهم كنيم .
3 . تمرين اوليه، فهم ريشه و عنوان بحث است و بس، در پى آن نكات ديگر را ثبت كنيم .
4 . سه تا چهار بار تمرين كرده، سپس سرعت اوليه را حساب كنيم .
5 . درختحافظه را بزرگ ترسيم كرده و در هر مرحله آن را تكميل كنيم .
6 . اگر يكى - دو نفر و يا بيشتر از اين تعداد تمرين مىكنند، براى همديگر موضوعات را بيان كنند تا در يادآورى مؤثر باشد و افزون بر آن به هنگام بيان، خصوصيات ديگرى به ذهن ما مىرسد كه در يادآورى دوباره و تكميل آن نقش شايستهاى دارد .
7 . با تقويت انديشه مطالعه، درك مطلب و يادآورى بيشتر، انگيزه توانمندى مىيابيم كه با تمرينهاى پىدرپى و ترسيمهاى دوباره هرگز احساس ياس و خستگى نكنيم .
8 . تشويق خود، نقش مؤثرى در قدرت يادگيرى و ثبت مطالب دارد . از اين رو بهتر استبه خود بگوييم اگر اين كتاب را - به طور مثال - سه ساعته بخوانم يك آب ميوه براى خود مىخرم!
بايدها و نبايدهاى مطالعه و تمرين
كاستن و محوكردن حركات اضافى موجب نيرو بخشى در ساير زمينههاست . بياييم از اكنون سر خود را ثابت و كتاب را هم ثابت نگهداريم، از لبخوانى يا زمزمه در هنگام مطالعه بپرهيزيم و از ورود افكار و خيالات گوناگون كه هم چون ويروسى سرعت گير ما را از هدف اصلى دور مىكند، جلوگيرى كنيم .
هميشه و در هر حال از نورى متعادل، به اندازه و مناسب از نظر كيفيت و كميت استفاده كنيم . مخلوطى از نور لامپ و مهتابى يا استفاده از مهتابى و آفتابى كنار هم، نورى شايسته براى مطالعهاى مفيد مىآفريند . امتحان كنيد تا نتيجه بيشترى به دست آوريد .
مطالعه و تمرين، هدايت كشتى انديشه و احساس به سوى ساحل دانش و بينش است و اين كار مهم با توفانهاى كند و پيچ در پيچ سازگار نيست . از اين رو به هنگام عجله و اضطراب، دلهره و دلشوره، گاه هيچ نتيجه و ثمرهاى نصيب ما نمىشود، بلكه ما را از كتاب و مطالعه بيزار مىكند .
به هنگام نشستن روى زمين يا صندلى بايد به صورت قائمه; يعنى حالت 90 درجه براى پاها و كمر، مطالعه كرد تا توان چشم و قدرت اندام براى سالهاى سال باقى بماند .
فاصله بين چشم و كتاب به هنگام تمرين و مطالعه، 35 تا 40 سانتيمتر باشد تا سرعتى متعادل، تمركزى متناسب و دقتى درست و به هنگام داشته باشيم .
در تمرينهاى نخستين پس از نيم ساعتبه زودى خسته مىشويم . در اين حال به خود فشار نياوريم و بعد از خستگى، استراحت كنيم، سپس ادامه دهيم . به هنگام استراحت فكرى، نه از مغز چيزى بگيريم و نه به آن چيزى بدهيم تا در اين لحظات به «الكترو شيميايى» يعنى تجزيه و تحليل دادهها و مطالب مطالعه شده بپردازد .
به هنگام مطالعه نبايد به فكر حفظ مطلب باشيم كه اين دوگانگى از سرعت و دقت مىكاهد، بلكه موقع يادآورى و تداعى يكايك مطالب را به ذهن خود بسپاريم .
خط بردن، باعث دورى از حواسپرتى و پراكندگى خاطر مىشود . اين سنت ارزشمند را فراموش نكنيم .
منبع: http://www.e-resaneh.com
/خ