مجدد دین
با توجه به سنت تعیین و تشخیص " مجددین دین" که برخاسته از یک اعتقاد سنی مبتنی بر یک حدیث نبوی است[16] ، شماری از علما و فقیهان که در فاصله زمانی گذار از قرنی به قرنی دیگر بوده اند و جزء بزرگترین و عموما پر تأثیر ترین دانشمندان دینی قرار می گرفته اند ، به عنوان مجددان دین و مصادیق آن حدیث نبوی معرفی شده اند . در فهرستی که نویسنده ی سنی ، ابن اثیر ( درگذشته 606 ق ) مولف جامع الاصول ارائه داده [17] ، وی در میان مجددان شیعی ، کلینی را به عنوان مجدد دین در سال 300 قمری معرفی کرده ؛ این در حالی است که برای سال های 100 و 200 ق به ترتیب امامان باقر ( درگذشته 114 ق ) و علی بن موسی الرضا ( درگذشته 203 ق ) و برای سال 400 ، شریف مرتضی ( درگذشته 436 ق ) ، دانشمند و متکلم بلند مرتبه امامی را پیشنهاد کرده است [18]. احتمالا منبع ابن اثیر در این مورد کتابی از یکی از علمای امامیه بوده است.لقب ثقة الاسلام
برای کلینی القاب ستایش آمیزی توسط عالمان امامی بکار رفته است [19]؛ اما مهمترین این القاب , لقب ثقة الاسلام است . ثقة [20] الاسلام , عنوانی است که ظاهرا تنها در مورد دانشیان دینی امامیه بکار می رود و ظاهرا برای اولین بار توسط شیخ بهایی [21] برای شیخ کلینی[22] و برای نشان دادن موقعیت برجسته او نزد امامیه و به دلیل جایگاه وی در فقه و حدیث امامی , بکار رفته است .[23] این لقب نشان از مرتبه بلند دینی وی نزد علما و فقیهان امامی داشته و تا امروزه نیز شهرت خود را برای کلینی حفظ کرده است [24] . البته این عنوان توسط برخی نویسندگان برای عالمان دیگری نیز مانند شیخ طوسی یا حتی طَبرسی به کار رفته که شهرت آن ابدا به پایه کلینی نرسید[25] . لقب ثقة الاسلام یادآور لقب شیخ الاسلام نزد سنیان است که در دوره پیش از صفوی معمولا برای علمای شیعه بکار نمی رفت و در سده های نخستین اسلامی فی المثل در خراسان برای عالمانی سنی به کار برده می شد که از موقعیت اجتماعی و دینی مهمی برخوردار بودند؛ گرچه بعدها عنوان شیخ الاسلام در عصرعثمانی برای بالاترین منصب رسمی دینی به کار گرفته شد.در مورد ابن بابویه صدوق ، نویسنده دیگری از کتب اربعه معمولا تعبیر "رئیس المحدثین" بکار رفته است و برای شیخ طوسی ، نویسنده دو کتاب از کتب اربعه و به دلیل سهم و جایگاهش در استوار کردن مبانی فقه شیعی , تعبیر "شیخ الطائفه" نزد شیعیان امامی بکار می رود .
پی نوشت ها :
[1] مانند : " الشیخ المتفق على ثقته وأمامته محمد بن یعقوب الکلینی ". و یا " محمد بن یعقوب أبلغ فیما یرویه، وأصدق فی الدرایة " ، نک : ابن طاووس ، کشف المحجه، ص 158؛ همو ، فرج المهموم، ص 9.
[2] نک : مجلسی ، بحار ، 108 / 47 ، 62 ، 75 – 76 ، 96 ، 110 / 18 .
[3] مجلسی ، 108 / 141 ، 109 / 7 ، 91 ، 104 ، 159 .
[4] نیز نک : نوری ، مستدرک الوسائل ، 3 / 532.
[5]مجلسی ، 109 / 147 .
[6] نک : مجلسی ، روضة المتقین ، 14 / 260 ؛ نیز نک : مجلسی ، 110 / 70 ، 82 .
[7] نک : مجلسی ، مرآة العقول: 1 / 3، نیز نک : بحار، 110 / 152
[8] برای ستایشهای دیگر علمای شیعه ، نک : مجلسی ، 110 / 34 ، 40 ، 90 ، 100 ، 133 .
[9] نک : حر عاملی ، وسائل الشیعة ، 20 / 36 ؛ نیز نک : خوانساری ، روضات الجنات: ص 553 از کتاب " منیة المرتاد فی ذکر نفاة الاجتهاد " .
[10] نک : مجلسی ، 109 / 159 ، 110 /36 ؛ نیز مقایسه کنید با : قاضی نورالله شوشتری ، مجالس المؤمنین: 1 / 452 .
[11] نک : صدر الدین شیرازی ، شرح اصول الکافی، تحقیق محمد خواجوی ، 1 / 215
[12] نک : اسدالله شوشتری ، مقابس الانوار ، ص 6 ؛ خوانساری ، روضات الجنات، ص 552 ؛ نوری ، مستدرک الوسائل ، 3 / 532 ؛ قمی ، الکنى والالقاب ، 3 /98؛ محمد طه نجف ، اتقان المقال فی أحوال الرجال ، نجف ، 1340 ق ، ص 134.
[13] نک : ابن طاووس ، کشف المحجة ، ص 185 ؛ شیخ بهایی ، الوجیزة ، ص 1 ؛ مجلسی ، مرآة العقول ، 1 /3 ؛ بحرالعلوم ، الفوائد الرجالیة ، 3 / 325 ؛ عبدالنبی الکاظمی ، تکملة الرجال ، 2 / 486 ؛ کنتوری ، کشف الحجب والاستار ، ص 418 ؛ خوانساری ، روضات الجنات ، 6 / 112 .
[14]مجلسی ، 108 / 33 ، 67 .
[15] نک : ابن اثیر ، الکامل ، 8 / 364 ؛ ابن ماکولا ، الاکمال ، 4 / 575 ؛ صفدی ، الوافی بالوفیات ، 5 / 226 ؛ ابن حجر عسقلانی ، لسان المیزان ، 5 / 433؛ فیروزآبادی ، القاموس المحیط ، ماده کلان ، 4 / 263 ؛ زبیدی ، تاج العروس ، ماده کلان ، 9 / 322 ؛ در مورد منابع متأخر ، نک : زرکلی ، الاعلام ، 8 / 17
[16] حدیث نبوی به روایت ابوهریره از این قرار است که : "ان الله تعالی یبعث لهذه الامه علی رأس کل مائة سنة من یجدد لها دینها "، نک : ابوداود سجستانی ، السنن ، 4 / 480 ؛ حاکم نیشابوری ، المستدرک ، 4 / 22 ؛ سیوطی ، الخصائص الکبری ، 3 / 23 ؛ نیز نک : عبدالمتعال الصعیدی ، المجددون فی الاسلام ، ص 8 – 9 ؛ نیز نک : علی الحسینی المیبدی ، شرح حدیث رأس مئة ، به کوشش صادق الحسینی ، کرمانشاه ( ایران ) ، 1425 ق .
[17] نک : ابن اثیر ، جامع الاصول ، 12 / 220
[18] نیز نک : شیخ بهائی , الوجیزه , ص 184 ؛ ابوعلی الحائری , منتهی المقال , ص 298 ؛ وحید بهبهانی , التعلیقه , ص 329 ؛ بحرانی , لولوه البحرین , ص 237 , خوانساری , روضات الجنات , ص 524 .
[19] برای القاب ستایش آمیز کلینی که نویسندگان شیعی برای تجلیل از او بکار برده اند ، نک : مجلسی ، 108 / 75 ؛ بحرانی ، کشکول ، 2 / 201 ؛ بحرالعلوم ، الفوائد ، 3 / 325 ؛ کنتوری ، کشف الحجب ، ص 418 ؛ خوانساری ، روضات الجنات ، 6 / 116 ؛ نوری ، مستدرک ، 3 / 527 ؛ قمی ، الفوائد الرضویة ، ص 657 ؛ همو ، سفینة البحار ، 2 / 494 ؛ صدر ، تأسیس الشیعة ، ص 288 ؛ امین ، اعیان الشیعة ، 47 / 153 .
[20] لفظ ثقه در دانشهای حدیث و رجال بر راوی و محدثی به کار می رود که در نقل و روایت حدیث و دقت در نقل آن راستگو و معتبر قلمداد می شود ؛ نک : شهید ثانی , الرعایه فی علم الدرایه , به کوشش عبدالحسین محمد علی بقال , قم , 1408 ق , ص 203-204 .
[21] نک : شیخ بهایی , مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین , با تعلیقات محمد اسماعیل خواجویی , به کوشش مهدی رجایی , مشهد , 1372 ش , ص 98 , 102 ؛ همو , الوجیزه فی الدرایه , به کوشش ماجد غرباوی , مجله تراثنا , سال 8 , ش 3و4 , رجب – ذیحجه 1413 ق , ص 436 .
[22] همچنین بعدا وسیله این منابع برای کلینی به کار رفته است: حر عاملی , تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه , قم , 1409 -1412 ق , 30 / 153 ؛ مجلسی , بحار الانوار , بیروت , 1403 ق , 31/33 , 55/ 363 ؛ فاضل هندی , کشف اللثام , چاپ سنگی تهران , 1271-1274 , افست قم , 1405 ق , 1/195 ؛ بحرالعلوم ، الفوائد ، 3/ 325 ؛ نراقی , عوائد الایام , قم , 1408 ق ص 98 , 111 , 220 ؛ برای موارد استعمال به صورت مطلق برای نام بردن از کلینی , نک : بحرانی , الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره , قم , 1363 – 1367 ش , 21/134 , 205 , 22/639 ؛ نوری , خاتمه مستدرک الوسائل , قم , 1415 – 1420 ق , 3/479 , 483 .
[23] برای تفسیری از به کار رفتن این عنوان برای کلینی , نک : عباس قمی , فوائد الرضویه : زندگی علمای مذهب شیعه , تهران , 1327 ش , 2/658 .
[24] نک : مدرس تبریزی , ریحانه الادب , تهران , 1369 ش , 5/ 79 .
[25] نک : مجلسی , بحار الانوار , 105/48 ؛ مازندرانی , شرح اصول الکافی , با تعلیقات ابوالحسن شعرانی , به کوشش علی عاشور , بیروت , 1421/2000 , 9/359 ؛ برای موارد بکار گیری نسبتا معاصر آن در مورد برخی از عالمان دیگر , نک : عباس قمی , الکنی والالقاب , صیدا , 1357- 1358 ق , افست قم , 2/ 404 , 3/198 . نمونه ثقه الاسلام تبریزی ( مقتول به سال 1330 ق ) , روحانی دوره مشروطه را باید در این میان نام برد. در دوره های اخیر این عنوان جایگاه خود را از دست داده و تنها برای طلاب جوان علوم دینی و یا روحانیونی که از سطح علمی مهمی در علوم دینی برخوردار نیستند , به کار می رود ؛ نک : جلال متینی , " بحثی درباره سابقه تاریخی القاب و عناوین علما در مذهب شیعه " , ایران نامه , سال 1 , ش 4 , تابستان 1362 ش , ص 580- 601 . برای این اطلاعات نیز نک: مدخل ثقة الاسلام نوشته دوست مرحوممان آقای مولوی عربشاهی در دانشنامه جهان اسلام.
/س