نویسنده: علی شیرازی
«زینب»، دختر جحش و امیمه، از زنان روزه دار، شب زنده دار، نیكوكار و نمونهای بود كه در جنگ اُحد منشأ خدمات مهمی واقع شد.
وی كه از اشراف زادگان قریش بود، به پیشنهاد حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، به همسری «زیدبن حارثه» در آمد.
زید كه غلام حضرت خدیجه بود و آن حضرت، وی را به پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بخشیده بود، توسط نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) آزاد شد. پس از آن، پیامبر وی را پسر خود نامیده، از زینب برای او خواستگاری كردند. خانوادهی دختر هم به خاطر دستور حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، زید را به دامادی پذیرفتند و بدین گونه زینب به خانهی شوهر رفت.
این ازدواج، در حقیقت مقدمهای برای شكستن یك سنت غلط جاهلی بود و زینب از جانب خداوند و پیامبرش مأمور شده بود تا به عنوان یك زن با شخصیت و سرشناس با بردهای ازدواج كند، آن هم در زمانی كه هیچ كس به این نوع ازدواج تن نمیداد.
پس از مدّتی بین زید و زینب اختلاف افتاد و تصمیم گرفتند كه از هم جدا شوند. خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دسور داد: «وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِكْ عَلَیْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ » (1) ؛ به زید كه مورد لطف خداوند و تو واقع شده است، میگویی: همسرت را نگاهدار و از خدا بپرهیز.
كوشش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به ثمر نرسید و زینب و زید، بر اثر ناسازگاریهای اخلاقی از یكدیگر جدا شدند و پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، به فرمان خداوند بزرگ، برای جبران شكست زینب، وی را به همسری خود برگزیدند.
زینب كه در گذشته همسر پسر خواندهی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، اینك به دستور پروردگار با رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) ازدواج میكند تا سنّت غلط دیگری نیز در آن دوران باطل شود.
عقد این همسری را خداوند اجرا میكند، چنانچه قرآن میفرماید:
«هنگامی كه زید از همسرش جدا شد، ما او را به همسری تو در آوردیم تا مشكلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خواندههای آنها، هنگامی كه از آنان طلاق گیرند، نباشد.» (2)
این ازدواج، افتخاری برای زینب شد كه همواره بر آن میبالید و میگفت: «مرا خدا برای پیامبر برگزیده است.» (3)
آن هنگام كه خبر این ازدواج را به زینب دادند، از خوشحالی سر بر خاك گذارد و پروردگارش را سجده كرد.
وی، زنی نیكوكار بود و با دستمزدِ كارش، به مستمندان رسیدگی و كمك میكرد و آن را به مصرف تهیدستان میرساند.
در زمان خلیفهی دوّم، از بیت المال مسلمین، سالی دوازده هزار درهم به او میدادند؛ ولی او فقط یك بار آن را گرفت و بین فقرا و بینوایان تقسیم كرد. سپس گفت: «خدایا! در سال آینده این مال را نصیب من مفرما كه فتنه است.» (3)
این خبر به خلیفهی دوّم رسید. تعجب كرد و گفت: «باید به این زن بیشتر كمك شود.»
سپس هزار درهم دیگر برایش فرستاد و پیام داد كه شنیدهام آن پول را به فقرا بخشیدهای، این پول را برای خودت بردار.
زینب این هزار درهم را نیز به مصرف تهیدستان رسانید و خود درهمی از آن، برنداشت. (5)
آن بانوی نمونه در سال بیستم هجری زندگی را بدرود گفت و در حالی كه 53 سال بیشتر نداشت، به دیار باقی شتافت.
پینوشتها:
1. احزاب (33) آیهی 37.
2. احزاب (33) آیهی 37.
3. كامل ابن اثیر، ج2، ص 177.
4. ریاحین الشریعه، ج2، ص 337.
5. زنان نامدار در تاریخ اسلام، ص 280.
شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.