نویسنده: علی شیرازی
«سیده نفیسه»، دختر حسن بن یزید (پسر حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام))، در عبادت بسیار كوشا بود. روزها روزه میگرفت و شبها به عبادت و راز و نیاز میپرداخت و از آن جا كه دارای ثروت زیادی بود، به بیماران و نیازمندان كمك میكرد. وی، سی بار به سفر حج مشرف شد كه بیشتر آن با پای پیاده بود.
سیده نفیسه، سالی با همسرش، اسحاق مؤتمن (پسر امام صادق (علیه السلام))، از مدینهی منوره به زیارت حضرت ابراهیم خلیل (صلی الله علیه و آله و سلم) مشرف شد و در برگشت به مصر آمد و در منزلی سكنی گزید. در همسایگی آنها دختری نابینا و یهودی زندگی میكرد. روزی به آب وضوی سیده نفیسه تبرك جست و بینایی چشمهایش را باز یافت؛ از این رو بسیاری از یهودیها اسلام آوردند و اهل مصر به او اعتقاد عجیبی پیدا كردند و از او خواستند كه در مصر بماند. وی تقاضای مردم را پذیرفت و مردم نیز از محضرش، بركات زیادی را مشاهده نمودند و استفادههای بسیاری از او بردند.
آن بانوی مكرمه، قبری با دست خویش ساخته بود و پیوسته به داخل آن رفته، نماز میخواند و قرآن تلاوت میكرد، تا این كه در ماه مبارك رمضان سال 208 هـ. ق. به دیار باقی شتافت.
وی هنگام احتضار روزه بود، از او خواستند كه روزهاش را افطار كند، فرمود: «عجبا! سی سال تمام از خدا خواستهام كه در حال روزه از دنیا بروم، حالا كه روزهام و نزدیك است از دنیا بروم و به آرزوی خود برسم، افطار كنم؟»
آن گاه شروع كرد به خواندن سورهی انعام و همین كه به آیهی «لهم دارُالسّلام عندَربَّهم» رسید، از دنیا رفت. (1)
بعد از رحلتش، همسرش بر آن شد تا جنازهی او را از مصر به مدینه منتقل كند؛ امّا مردم مصر تقاضا كردند تا او را در سرزمین آنان دفن كند تا از قبرش بركت جویند؛ ولی اسحاق امتناع ورزید.
شب رسول گرامی اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب دید كه به او فرمودند:
«ای اسحاق! نفیسه را نزد مردم مصر بگذار تا بركت بر آنان نازل شود.» (2)
از این رو جنازهی آن بانوی متقی، در مصر - در همان قبری كه خود تدارك دیده بود و 190 بار در آن ختم قرآن كرده بود - به خاك سپرده شد.
پینوشتها:
1. تحفةالاحباب، ص 393.
2. سفینةالبحار، ج2، ص 604.
شیرازی، علی؛ (1394)؛ زنان نمونه، قم: مؤسسه بوستان كتاب (مركز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی)، چاپ هشتم.