چرا نتوانستیم انقلاب‌های عربی را پیش بینی كنیم؟

هنگامی كه هیجان اولیه ناشی از شوك رویدادهای اخیر در خاورمیانه فروكش كرد، اولین پرسشی كه برای اغلب محققان منطقه‌ی خاورمیانه مطرح شد این بود: چرا هیچ كس قادر نبود امواج اعتراضات مردم را كه در دسامبر
دوشنبه، 17 مهر 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
چرا نتوانستیم انقلاب‌های عربی را پیش بینی كنیم؟
 چرا نتوانستیم انقلاب‌های عربی را پیش بینی كنیم؟

نویسندگان: گروه نویسندگان
مترجمان: رضا التیامی نیا
علیرضا سمیعی اصفهانی.

 

هنگامی كه هیجان اولیه ناشی از شوك رویدادهای اخیر در خاورمیانه فروكش كرد، اولین پرسشی كه برای اغلب محققان منطقه‌ی خاورمیانه مطرح شد این بود: چرا هیچ كس قادر نبود امواج اعتراضات مردم را كه در دسامبر 2010 در تونس آغاز شد، پیش بینی كند. این اعتراضات بخشی از جهان را درنوردید كه عمدتاً با ویژگی استبداد باثبات توصیف می‌شد. (1) اگر چه طرح چنین انتقادی در مرحله بازنگری این رویدادها به نسبت آسان به نظر می‌رسد اما جالب توجه است كه یادآوری كنیم تعداد‌ اندكی از محققان به درستی مجموعه‌ای از عوامل كلیدی دخیل در این خیزش‌ها را شناسایی كرده‌اند؛ عواملی كه به عقیده آنها سرانجام منجر به گسترش اعتراضات و تبدیل آنها به شورش و قیام‌های تمام عیار در جهان عرب شد. از آن زمان بحث‌های بی‌شماری مطرح شده كه تلاش كرده‌اند تبیین‌هایی را برای پر كردن خلأ ناشی از تحلیل و شناسایی درست عوامل تأثیر گذار در وقوع این انقلاب‌ها ارائه دهند. با نگاهی به گذشته، به اتفاق بر این یافته‌ی ظاهراً آشكار و بدیهی تأكید می‌كنیم كه در طول حاكمیت رژیم‌های مستبد، فروپاشی آنها غیر قابل درك و پیش بینی بود، در حالی كه پس از سرنگونی این رژیم‌ها، زوال آنها حتمی به نظر می‌رسید. یا شاید طبق نظر توكویل، چرا پدیده‌ی انقلاب كه در هنگام بازاندیشی، وقوع آن اینقدر اجتناب ناپذیر به نظر می‌آید، در ابتدا پیش بینی آن غیر ممكن است؟ (گودوین، 2011: 453). (2)
خوشبختانه شاید ناكامی در پیش بینی این حوادث تاریخی، پدیده‌ای است كه بیشتر در پژوهش‌های دانشگاهی مرسوم است. (3) در دهه‌های پایانی قرن گذشته به ویژه پس از انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 (کورزمن، 2004) و نیز فروپاشی غیر منتظره و سریع اتحاد شوروی و سقوط دیوار برلین، این موضوع به مسئله‌ی مهمی برای محافل دانشگاهی بدل شد (كوران، 1989 و 1995). به طور كلی در مقایسه با رشته‌های مهندسی، معماری، نجوم و به ویژه فیزیك كه رویدادها عمدتاً خطی هستند، پیش بینی رویدادها در حوزه‌ی جهان اجتماعی كار بسیار دشواری است. در نظام‌هایی كه انسان‌ها در آنها به تعامل می‌پردازند، این روند خطی وجود ندارد؛ بنابراین همه‌ی آنچه احتمالاً می‌توانیم انجام دهیم‌ اندیشه ورزی و تمركز بر رویدادهایی است كه در حال حاضر اتفاق افتاده‌اند و در آینده ممكن است اتفاق بیفتد. در حقیقت، همان طور كه رابرت كوهن اشاره كرده، محققان، نویددهندگان خوش شانسی نیستند و نباید انتظار داشت كه بتوانند امور را پیش بینی كنند. آنچه آنها باید انجام دهند تلاش برای فهم عوامل و ساختارهای تعیین كننده‌ای است كه عوامل و كنشگران مربوط را شكل می‌دهد و محدود می‌سازد (كوهن، 2004).
به علاوه، حتی اگر دانشمندان اجتماعی از پیش موفق شوند به درك كاملی از ساختارها و تحولات برسند، احتمالاً دشوار است كه انگیزه و سطح حمایت فردی از این انقلاب‌ها را پیش بینی كنند. كوران در واكنش به سقوط كمونیسم در اروپای شرقی گفته است: بهترین اقدامی كه دانشمندان علوم اجتماعی می‌توانستند انجام دهند اتفاق نظر و وحدت بر سر این حقیقت بود كه انقلاب‌ها میل به شگفتی سازی دارند و این حالت شگفتی ساز آنها باید تبیین شود. نظریه‌ی وی بر وابستگی‌های متقابل تصمیمات كنشگران سیاسی متمركز است. كوران پیش از همه بر اساس شواهد خود از انقلاب ایران، بر اهمیت «دستكاری یا تحریف ترجیحات» تأكید كرد، بدین معنا كه مردم ترجیح می‌دهند اولویت‌های خصوصی خودشان را آشكار نكنند (گودوین، 2011: 453).
دستكاری اولویت‌ها یا ترجیحات هنگامی رخ می‌دهد كه نوعی واگرایی و تباین میان اولویت‌ها و منافع عمومی و خصوصی افراد و عمدتاً در رابطه با موضوعات حساس اجتماعی مانند حمایت از یك رژیم سركوبگر به وجود آید.
هنگامی كه مشروعیت رژیمی به چالش كشیده می‌شود، پیش بینی این مسئله كه كدام بخش از مردم در مقابل رژیم به یك جنبش می‌پیوندند، دشوار است. كوران از این وضعیت با عنوان «آستانه‌ی انقلابی اعضای یك جامعه» یاد می‌كند. تغییر در آستانه‌ی انقلابی افراد كه به وسیله‌ی یك حادثه عادی ایجاد شده است، می‌تواند ارابه‌ی انقلاب را به حركت درآورد و در نهایت منجر به بسیج اجتماعی توده‌ها شود (گودوین، 2011: 453). بعد از اینكه انقلاب به وقوع پیوست، این تحریف اولویت‌ها، عواملی را كه در برابر تغییر مقاومت می‌كنند، تیره و تار و مبهم می‌سازد، زیرا اكثریت مردم ادعا می‌كنند كه حمایت آنها از رژیم سرنگون شده هرگز خالص و واقعی نبوده است (كوران، 1995: 1533).
بحث تقریباً مشابهی به وسیله‌ی كدی و كورزمن در سال 2004 مطرح شده است. آنها بر اساس شواهد خود از انقلاب اسلامی ایران ادعا كرده‌اند كه انقلاب‌ها بعد از وقوع قابل تبیین هستند و پیش از آن غیر قابل پیش بینی‌اند. آنها معتقدند كه انقلاب می‌تواند محصول انتخاب‌های اولیه‌ی بسیار كوچك و بی‌نهایت نقاط عطف و تعاملات درونی‌ای باشد كه تنها از نظر ادراكی و ذهنی می‌توان آن را درك كرد (كورزمن، 2004: 341).
كورزمن فراتر از دیدگاه كوران بر این استدلال است كه افراد یك جامعه خودشان درباره‌ی اینكه چگونه به یك حادثه‌ی شوك آور ساختاری واكنش نشان دهند، ایده‌ی مشخصی دارند؛ بنابراین، حتی اگر چیزی به نام تحریف ترجیحات وجود نداشته باشد، پیش بینی دقیق حركت توده‌ای مانند قیام و شورش از قبل غیرممكن است (گودوین، 2011:454). تحقیقات درباره‌ی انقلاب‌های رنگی (4) بر نقش احتمالات و رویدادهای تندرو در انقلاب‌ها یا بر این حقیقت تأكید می‌كنند كه تصمیمات خیلی كوچك می‌توانند تأثیرات بزرگ و پیش بینی نشده‌ای بر نتیجه‌ی نهایی یك شورش داشته باشند و علت آن هم تعاملات و پیچیدگی عوامل مختلف در صحنه بازی است (بلین، 2012: 142). اساساً تعاملات و تأثیر و تأثرات بسیار پیچیده‌ی عوامل علّی و واسطه‌ای در فرایند یک انقلاب، آن را غیر قابل پیش بینی می‌سازد (بیكر، 2012). (5)
تبیین و توضیح ضعیف‌تری كه درباره‌ی پیش بینی ناپذیری انقلاب‌های عربی ارائه شده، نظریه‌ی «قوی سیاه» (6) است. نظریه‌ی قوی سیاه كه ابتدا به وسیله‌ی طالب ارائه شده است، با تأكید بر سه ویژگی به توضیح یك رویداد می‌پردازد: نخست اینكه وقوع انقلاب‌ها را رخدادی می‌داند كه خارج از انتظار معمولی افراد است. تجربه‌ی گذشته هیچ قدرت پیش گویانه‌ای را در رابطه با وقوع انقلاب ندارد. دوم اینكه هر تصوری در مورد قوی سیاه داشته باشیم، تأثیر آن افراطی است؛ (7) و سرانجام اگر چه انقلاب‌های كنونی از قبل غیرقابل پیش بینی بود، با این حال تدوین و فرمول بندی تبیین‌ها و توضیحاتی درباره‌ی آنها با نگاهی به گذشته امكان پذیر است (طالب، 2007). اساساً، بدون مدد گرفتن و توسل به احتمالات ریاضی، قوی سیاه، رویدادهایی است كه می‌تواند در پیشینه طولانی یك پراكنش احتمالی یافت شوند؛ بدین ترتیب، آنها احتمالاتی بسیار واقعی هستند، اما از آن رو كه به ندرت اتفاق می‌افتند، وقوع آنها اغلب درك نمی‌شود. (8)
گونه‌ای سفسطه گرایی در بحث اولیه طالب و بلایت (2011) وجود دارد كه معتقد است قیام‌های عربی از این یافته‌ها پیروی می‌كنند. به دنبال سقوط بن علی و مبارك، محققان بسیاری به سرعت تصور كردند كه هیچ كس نمی‌توانست وقوع این پدیده را پیش بینی كند. با این حال طالب و بلایت معتقدند كه فوران شورش‌ها در مصر، تونس و لیبی صرفاً نتیجه‌ی عملكرد نظام‌های محدود و بسته است (طالب و بلایت، 2011: 149). این نظام‌های بسته و پیچیده مانند پویایی‌های اجتماعی و اقتصادی تركیبی یك دولت یا منطقه، در طی زمان تمایل یه شكنندگی دارند. هنگامی كه بی‌ثباتی و ناپایداری ذاتی یك جامعه به طور مصنوعی سركوب می‌شود، انباشت و تجمع خطرات در زیر پوسته جامعه را در پی خواهد داشت. در نتیجه فشارها انباشته می‌شوند و به توضیح این مسئله كمك می‌كنند كه چرا این نظام‌های پیچیده به طور فزاینده مستعد رویدادی موسوم به قوی سیاه می‌شوند. آنها معتقدند دلیل اینكه بسیاری از محققان و دانشمندان قادر نبودند تحولات و اعتراضات اخیر خاورمیانه را پیش بینی كنند، تمركز بیش از حد آنها بر روی عوامل واسطه‌ای احتمالی بود، در حالی كه عوامل و متغیرهای كلیدی در این نظام‌های بسته نادیده گرفته شدند (طالب و بلایت، 2011: 154 - 152). مهم تر از همه در یك نظام سیاسی بسته كه توانسته است برای دهه‌ها، استبداد و خودكامگی خود را حفظ كند، ممكن است پژوهشگران و تحلیلگران اهمیت و وسعت یك عامل واسطه را بیش از حد برآورد كنند. (9)
بوسعید (2011) نیز در جای خود از این ادعا حمایت می‌كند كه ساختار این عوامل كلیدی قبل از 2010 می‌توانست پیش بینی شود، اما تمركز نگاه‌ها تا حدی تغییر یافت. او مدعی است دلیل اینكه این عوامل مهم هرگز به درستی مشخص نشدند، نه شوق بیش از حد برای تحلیل عوامل تسهیل كننده، بلكه در عوض به علت غلبه این تمایل بوده كه بیشتر پژوهشگران تلاش می‌كرده‌اند تا خاورمیانه و شمال افریقا را از نظر مذهبی و فرهنگی تبیین كنند؛ یعنی عواملی كه در تبیین چرایی شورش مردم از دید این پژوهشگران اهمیت كمتری داشته‌اند.
در اینجا تعمیم مهمی از دیدگاه بوسعید می‌توان استنباط كرد. این دیدگاه كه به تبیین روند تحولات خاورمیانه و شمال افریقا بر اساس درون مایه‌های تعمیم یافته‌ی نابجا می‌پردازد خود بخشی از ایده استثناگرایی خاورمیانه است كه در مباحث و محافل پژوهشی رایج شده است. (10) نویسندگان عربی (هویدی، 2012، یاسین، 2011) ویژگی‌های اعراب یعنی ارتجاع، بی‌تفاوتی، تسلیم، و فروتنی در برابر رژیم‌های مستبد را به عنوان دلیل مهم پیش بینی ناپذیری این رویدادها معرفی می‌كنند. نمونه كامل چنین ادعایی، استدلالی است كه معتقد است مسلمانان وجود رهبری قوی (زعیم) را بر آشوب (فتنه) ترجیح می‌دهند؛
از این رو هیچ سنتی از سیاست اجماع و توافق مبتنی بر تفسیر بی‌پرده از ‌اندیشه اسلامی وجود ندارد (بوسعید، 2011: 12). مبنای این استدلال این است كه فرهنگ سیاسی اسلامی به روایت عربی آن، سكوت سیاسی را ترویج می‌كند و این دقیقاً چیزی است كه در گفته‌ی مشهور غزالی وجود دارد (غزالی، 1111 - 1058)؛ غزالی معتقد است صد سال حاكمیت سلطانی مستبد بهتر از یك سال استبداد مردم بر یكدیگر است.
مطالعات هشدارگونه‎‌ی ‌اندكی درباره‌ی این موضوع در جهان عرب در طی سال‌های اخیر (11) منتشر شده است. به نظر می‌رسد حالت انعطاف پذیری اقتدار گرایی، خود سرانجام بخشی از معنای واژه «استثناگرایی» خاورمیانه را توضیح می‌دهد و بسیاری از دانشگاهیان، از درك ساختار و كلیت این فشارها آن گونه كه طالب و بلایت توصیف می‌كنند، غافل شدند. تاكنون درختان زیادی بریده شده تا این مطلب تبیین و انتشار داده شود كه چگونه حاكمان مستبد خاورمیانه توانستند برای مدت‌های طولانی در منطقه دوام آوردند. (12) با این حال باید مراقب باشیم تا این اشتباه تكرار نشود. مدت‌ها قبل، كوران ادعا كرد كه نه تنها زیست شناسی بلكه هدف همه‌ی علوم باید این باشد كه امر قابل توضیح را تبیین كند، غیر قابل پیش بینی را پیش بینی كند و همچنین پدیده و مفهومی قابل شناخت را از یك مفهوم غیر قابل شناخت تمیز دهد (كوران، 1995: 1534) ایده انعطاف پذیری اقتدار گرایی ممكن است برای پیش بینی رویدادهای اخیر منطقه سودمند نباشد، اما قطعاً یك امر قابل توضیح را برای سال‌ها تبیین كرده و ممكن است هنوز قدرت تبیین كنندگی خود را حفظ كرده باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. برخی ادعا می‌كنند كه رمان نویس مصری، محمد سلماوی تنها كسی بوده است كه رویدادهای دگرگون سازی را كه در مصر رخ داد، در اثر خود به نام «بال‌های پروانه» كه در نوامبر 2010 منتشر شد، پیش بینی كرده بود. ما باید به دلیل اشاره ضمنی سلماوی به این منبع یا مطلب از وی تشكر كنیم.
2. یك مثال خوب در این زمسینه به وسیله‌ی روزنامه نگار برجسته، رمی كوری، سردبیر روزنامه دیلی استار بیروت ارائه شده است. در تابستان 2009، او تحلیل كرد كه چرا ایرانی‌ها شورش كردند و اعراب شورش نكردند (عنوان مقاله‌ی وی «چرا اعراب شورش نمی‌كنند» است) در حالی كه دو سال بعد، او این ایده را بیان كرد كه پدید آمدن خاورمیانه‌ی دموكراتیك حتمی و اجتناب ناپذیر است (فصلنامه‌ی خاور نزدیك، 9 سپتامبر 2011).
3. نبودِ یك قدرت آینده پژوه (رصدگر) مزیتی برای دانشگاهیان محسوب نمی‌شود. همچنین خود حاكمان از وقوع رویدادهای بنیادبرافكن آینده كه ممكن است باعث حذف آنها از قدرت شوند بی‌اطلاع هستند. نویسنده‌ای، حكایت عالی یك راهپیمایی اعتراضی در سال 1848 را ذكر می‌كند. امپراتور فردینایند اول در جلوی‌ هافبرگ این شورش را تماشا می‌كرد و متحیر بود كه آیا این رویداد را می‌توان شورش نامید؟ یكی از وزرای شاه به او چنین پاسخ داد ( در جواب حیرت و سرگردانی پادشاه). اعلیحضرت، این یك انقلاب است نه شورش. پادشاه سر خود را به نشانه ناباوری و عدم اعتقاد به این حرف تكان داد و این سخن مشهور را بیان كرد: آیا آنها مجاز به چنین كاری هستند؟ درك شباهت‌های رویدادهای سال 2001 خاورمیانه با رویدادهای مطرح شده در این حكایت دشوار نیست.
این احتمال بسیار قوی هم وجود دارد كه رؤسای جمهور (پادشاهان) تونس و مصر هم همین پرسش را از خودشان در كمال ناباروری بپرسند كه چه كسی به تظاهر كنندگان اجازه داده است كه چنین كاری بكنند؟ (كنیسل، 2011: 13).
4. انقلاب رنگی اصطلاحی است كه برای توصیف یكسری از انقلاب‌های سیاسی و اروپای شرقی (به خصوص در انقلاب رُز گرجستان در سال 2003 و انقلاب نارنجی اوكراین در سال 2004) به كار می‌رود.
5. دلیل مؤثر این است كه ایده غالباً محكم اما مبهم موفقیت به كلمه انقلاب نسبت داده می‌شود. تعریف مبهم‌ای یك انقلاب منجر به ابهام می‌شود، كما اینكه این وضعیت را در مباحث اخیر راجع به اینكه آیا این خیزش‌های مردمی را باید انقلاب‌های مناسب در نظر بگیریم، نیز وجود دارد.
6. اصطلاح قوی سیاه (Biak Swan) اولین بار به وسیله‌ی نسیم نیكلاس طالب در اثر خود (2001) با عنوان «رودست خوردن یا شگفت زده شدن در اثر رویدادهای تصادفی» ارائه و معرفی شد. طالب در ابتدا بر رویدادهای مالی متمركز شده بود كه وی را دچار شگفتی كردند. وی در كتاب خود با عنوان «قوی سیاه»، در سال 2007، این استعاره را برای تبیین و توصیف رویدادهایی غیر از بازار مالی توسعه به كار گرفت. طالب در‌ اندیشه خود تمام كشفیات علمی، رویدادهای تاریخی و نیز دستاوردهای هنری را همانند قوی سیاه، دارای خصلت پیش بینی ناپذیری و غیر منتظره بودن فرض نمود. به عبارت دیگر طالب به این نتیجه رسید كه كشفیات علمی، حوادث تاریخی و موفقیت‌ها و دستاوردهای هنری نیز به طور غیر پیش بینی شده و غیر منتظره اتنفاق افتادند. طالب پیدایش اینترنت، كامپیوترها، جنگ جهانی اول و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نیز حوادث یازده سپتامبر را نمونه‌هایی از رویدادهای ناگهانی و غیر منتظره یا قوی سیاه معرفی می‌كند. اصطلاح قوی سیاه، از یك تعبیر لاتینی گرفته شده است. قدیمی‌ترین و مشهورترین نمونه استفاده از این اصطلاح در شعر جوونال كه برای توصیف موجودی كمیاب و نادر یا پرنده نادر در آن سرزمین‌ها به كار رفت. این پرنده، سیاه رنگ و بسیار شبیه یك قو است. وقتی این كلمه در متون و محاورات انگلیسی وارد شد، این گونه فرض شد كه پرنده قوی سیاه وجود ندارد. اهمیت این استعاره در قیاس آن با شكنندگی هر نوع سیستم‌ اندیشه نهفته است. وقتی كه تمام ادعاهای اساسی اثبات نمی‌شوند مجموعه نتایج به طور بالقوه نیز ابطال و نابود می‌شوند. در این حالت، مشاهده پرنده قوی سیاه به ابطال منطق هر نوع سیستم‌اندیشه و نیز هر استدلالی را كه از آن منطق بنیادین تبعیت می‌كرد منجر می‌شود.
اصطلاح جوونال به تعبیری رایج در لندن قرن 16 تبدیل شد و برای بیان ناممكن بودن یا عدم امكان وقوع چیزی به كار رفت و فراگیر شد. بیان یا تعبیر لندنی آن برگرفته از این فرض دنیای قدیم بود كه معتقد بود همه قوها باید سفید باشند زیرا همه شواهد و اسناد تاریخی نشان می‌دهد كه آنها پرهای سفید داشتند؛ برای همین با این زمینه‌ی روشن، دیدن یا وجود یك قوی سیاه غیر ممكن است، یا حداقل وجود ندارد. بعد از اینكه یك كاشف هلندی به نام ویلیام دی ولامینگ، یك پرنده قوی سیاه را در سال 1697 در غرب استرالیا مشاهده و كشف نمود، این اصطلاح تغییر یافت تا به طور ضمنی برای اشاره به این مطلب به كار رود كه آن تصور عدم امكان پذیری یا ناممكن بودن ممكن است بعدها اثبات نشود.
7. برای مثال رویدادهای قبلی قوی سیاه، ورشكستگی برادران لمن در سال 2008، سونامی یا آب لرزه‌ی اقیانوس آرام در سال 2004 و نیز حملات تروریستی 11 سپتامبر هستند.
8. به منظور آمادگی بیشتر برای رویدادهای قوی سیاه، تأمل و‌ اندیشه‌ی غیر عادی زیادی در بیرون از این كادر لازم است (اگر چه احكام منطقی قوی سیاه هرگز نمی‌توانند پیش بینی شوند. به همین دلیل، مقامات دولتی امریكا بعد از یازده سپتامبر، از فیلم سازان، نویسندگان و دیگر خالقان آثار دعوت كردند تا درباره‌ی اهداف احتمالی تروریستی و ریسك‌های امنیتی، هم‌اندیشی و بحث كنند.
9. آنها مقایسه خوبی را با كمك دانه شن یا ماسه انجام داده‌اند. فردی را تصور كنید كه مدام یك دانه ماسه یا شن را به پایه یا ستون ماسه اضافه می‌كند و بدون اینكه نتیجه‌ای روشن داشته باشد، ناگهان كل ستون یا پایه ماسه‌ای فرو می‌ریزد. این احمقانه خواهد بود كه دانه ماسه یا شن را به جای ساختار پایه یا ستون ماسه سرزنش كرد. اما این چیزی است كه مردم پیوسته انجام می‌دهند (طالب و بلایت، 2011، 154).
10. ایده استثناگرایی عرب، برگرفته از اثر رافائل پتی، برنارد لوئیس، الی خدوری، دانیل پپیس، امست گیلنر و فؤاد عجمی است. برای استفاده از دیدگاه‌های دقیق و ظریف تر و نقد جدیدتر اثر ‌اندرسون، 1991؛ بروملی 1994 و 1997، و اثر بری 1994، نورتون 1995، نیبلاك 1998 و تتی 2007 را ببینید.‌اندكی بعد از وقوع این شورش‌ها، فیلیو اولین نویسنده‌ای بود كه ناكامی ایده استثناگرایی عرب را در معرض نمایش قرار داد یا افشا نمود.
11. در میان طیف یا یك سلسله مطالعات، مشهورترین و پیشروترین آنها، گزارش توسعه انسانی عرب در سال‌های 2002، 2003، 2004، 2005 و 2009 بود.
12. جرج گاوس، یكی از نخستین دانشگاهیانی بود كه me culpa را آغاز كرد، در حالی كه به طور هم زمان نقش شفافی را درباره‌ی چگونگی فهم انقلاب‌های عربی ایفا كرد.

منبع مقاله :
گروه نویسندگان؛ (1393)، از انعطاف پذیری تا شورش، رضا التیامی نیا و علیرضا سمیعی اصفهانی، تهران: انتشارات تیسا، چاپ یكم.$ كلیدواژه‌ها: جرج گاوس، غزالی، قوی سیاه، گودوین، کورزمن.
 
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
نحوه کاشت و نگهداری از گل ربوتیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل ربوتیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سنبل: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سنبل: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از ختمی چینی گلسرخی (خیری): آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از ختمی چینی گلسرخی (خیری): آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل نیلوفر: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل نیلوفر: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سرخس بوستون: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سرخس بوستون: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل مریم: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل مریم: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل استاپیلیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل استاپیلیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گیاه کاکتوس: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گیاه کاکتوس: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
کلیپ شهادت امام صادق علیه السلام / ای فقیه بی بدیل روزگار
play_arrow
کلیپ شهادت امام صادق علیه السلام / ای فقیه بی بدیل روزگار
استوری شهادت امام جعفر صادق علیه السلام / حسین سیب سرخی
play_arrow
استوری شهادت امام جعفر صادق علیه السلام / حسین سیب سرخی
نظر جالب تاجری که قبل از حضورش در ایران، فکر می‌کرد تهران موشک‌باران می‌شود!
play_arrow
نظر جالب تاجری که قبل از حضورش در ایران، فکر می‌کرد تهران موشک‌باران می‌شود!
وقتی شهید نادر مهدی با قایق به جنگ با ناوهای آمریکایی رفت!
play_arrow
وقتی شهید نادر مهدی با قایق به جنگ با ناوهای آمریکایی رفت!
عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی هیچگاه مشکل غرب آسیا را حل نخواهد کرد
play_arrow
عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی هیچگاه مشکل غرب آسیا را حل نخواهد کرد
رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی‌اعتمادی به آمریکاست
play_arrow
رفتار آمریکا در مسئله غزه اثبات حقانیت موضع ایران در بی‌اعتمادی به آمریکاست
روش جلوگیری از خراب شدن باتری ماشین در تابستان
روش جلوگیری از خراب شدن باتری ماشین در تابستان